پرش به محتوا

ڤ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

فاء اعجمی، یکی از حروف الفبای زبان قمری، کردی، لری، سواحلی و واخانی با ریشه عربی است. این واج از حرف عربی فاء (ف) با دو نقطه اضافی گرفته شده است و در کاربردهای نام‌برده شده، نمایانگر صدای /v/ است. از سوی دیگر، در الفبای جاوی (برای مالایی) و الفبای پگون (برای جاوه‌ای) صدای /p/ را نشان می‌دهد.

حرف ڤ در اصل یکی از حروف جدیدی بود که برای نوشتن فارسی نو به الفبای فارسی-عربی افزوده شد و برای صدای /β/ به‌کار گرفته می‌شد. این واج دیگر در فارسی استفاده نمی‌شود، زیرا صدای [β] به [b] تغییر یافته است؛ برای نمونه، واژهٔ «زڤان» /zaβɑn/ باستانی تبدیل شده است به «زبان» /zæbɒn/.[۱]

گاهی حرف ڤ در زبان عربی برای نوشتن نام‌ها و وام‌واژه‌هایی با واج /v/ مانند ڤولڤو (ولوو)، ڤیتنام (ویتنام)، نوڤمبر (نوامبر) و ڤینا (وین) به‌کار می‌رود.

کاراکتر ڤ در یونیکد، در جایگاه U+06A4 نگاشت شده است.

موقعیت: جدا پایانی میانی آغازی
شکل گلیف:
ڤ ـڤ ـڤـ ڤـ

نویسهٔ ڥ در یونیکد در جایگاه U+06A5 نگاشت شده است. در تونس و الجزایر، گونه (ڥ‎) /v/ با سه نقطه در زیرش، برای تمایز آن از حرف (ڨ) /ɡ/ استفاده می‌شود. این کاربرد ممکن است تحت تأثیر گونه باستانی مغربی فا (ڢ) با یک نقطه در زیر آن قرار گرفته باشد.

موقعیت: جدا پایانی میانی آغازی
شکل گلیف:
ڥ ـڥ ـڥـ ڥـ

در آثار گذشتگان

[ویرایش]

حمزهٔ اصفهانی آن را «میان باء و فاء» خوانده و کلمات «لڤ» (الشفه) و «شَڤ» (اللیل) را مثال آورده است. ابوعلی‌سینا آن را «فاءِ نزدیک به باء» توصیف می‌کند و واژهٔ «ڤزونی» را نمونه می‌آورد. بدیع‌الزمان نطنزی «ڤ» را از جمله واج‌های فارسی که در تازی نیست، ثبت کرده است. مؤلف دستور دبیری نیز آن را در شمار حرف‌های خاص فارسی که باید با سه نقطه مشخص شود، آورده است. خواجه نصیرالدین طوسی از جملهٔ «پنج حرف مصمت دیگر که در این لغت (فارسی) زیادت شود» صورت «ڤ» را به سه نقطه ثبت کرده است. شمس قیس آن را «فاء اعجمی» می‌خواند. تلفظ آن به صورت سایشی دولبی واکدار (IPA: /β/) بوده است. این همخوان همان واج لبی-دندانیِ واکدار است که هنوز در فارسی وجود دارد، اما در عربی نیست و همخوان «و» در زبان عربی که از حروف لَیِّن شمرده شده، واج نیم‌واکه است که در بعضی زبانهای دیگر مانند انگلیسی نیز هست و در کتابت آن را با حرف W ثبت می‌کنند. این واج در گویش‌های ایرانی ثابت نبوده، چنان‌که گاهی به «ب» (دولبیِ واکدار) و گاهی به «ف» (لبی-دندانیِ بی‌واک) تبدیل شده. از نمونه‌هایی که حمزهٔ اصفهانی نام برده، چنین گمان می‌رود که در شیوهٔ گویش اصفهان، همخوان «ب» در پایان واژه همانند «و» ادا می‌شده، یعنی «لَوْ = لب» و «شَوْ = شب». در بسیاری از گویش‌های ایرانی کنونی هم در این مورد واکهٔ مرکب ou به کار می‌رود که مرحلهٔ ثانوی تحول است. چنان‌که «شب» را šou و «آب» را ou می‌گویند. در موارد دیگر همخوان «ڤ» در بعضی گویش‌های ایرانی به «ف» بدل می‌شده. کلمهٔ «ڤزونی» که ابوعلی سینا یاد کرده، اکنون به صورت «فزونی» در فارسی دری رایج است. در بسیاری از نسخه‌های مکتوبِ پیش از سدهٔ هفتم نیز نوسان میان این سه همخوان (یعنی «و»، «ب» و «ف») دیده می‌شود، مانند:

  • اوکندن = افکندن
  • کاوین = کابین
  • بشردن = فشردن
  • افریشم = ابریشم
  • دفسانیدن = دوسانیدن[۲]

حروف مشابه

[ویرایش]

حرف «ڨ» («ق» با یک نقطه بیشتر) در عربی تونسی و الجزایری نمایندهٔ واج /g/ است. در مواردی که برای نوشتن «ڨ» مشکل فنی‌ای وجود داشته باشد، از «ق» برای نشان دادن واج /g/ استفاده می‌شود.

بستهٔ بیسکوئیتی در تونس که روی آن از قافِ سه‌نقطه برای نشان دادن /g/ استفاده شده.

در خط مغربی که در شمال غربی آفریقا رواج دارد، ازآنجاکه «ف» به صورت «ڢ» نوشته می‌شود، «ڤ» نیز به شکل «ڥ» به نگارش درمی‌آید.[۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. "PERSIAN LANGUAGE i. Early New Persian". Iranica Online. Retrieved 18 March 2019.
  2. تاریخ زبان فارسی، ج ۲، ص ۴۶، نوشتهٔ پرویز ناتل خانلری.
  3. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Ve (Arabic letter)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰.