ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/جنبش مشروطه ایران
جنبش مشروطه ایران
[ویرایش]با تشکر از @مرتضا: ، با وجود پیچیدگی و سیاسی بودن موضوع، مقاله بسیار خوب تدوین است. از حیث ویراستاری، جامعیت، مانعیت و بی طرفی در سطح معیارهای خوبیدگی است. اگر مقاله بخواهد برای برگزیدگی بیاید لازم است با منابع بسیار معتبر ارزیابی دقیقی در خصوص جامعیت و بی طرفی محتوا انجام شود. --سید (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۲ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
ویرایش ورودیها | |||
---|---|---|---|
اندازهٔ مقاله | ۲۹۰٬۷۵۰ | ||
آیا مقاله ترجمه از ویکیهای دیگر است؟ | خیر | ||
املا و انشای خوب | |||
دیباچهٔ مناسب | |||
منبعدارکردن همهٔ مطالب | |||
یادکرد صحیح منابع | |||
جایگزینی منابع نامعتبر (بهخصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر | |||
بررسی حق نشر (متن و پروندهها) | |||
جعبهٔ اطلاعات و/یا جعبهٔ گشتن مناسب | |||
رده و میانویکی مناسب | |||
تصویر(های) مناسب | |||
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژههای خواهر | |||
پیوند پایدار منابع برخط | بهزودی انجام میشود | ||
ناظر: --سید (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC) |
نامزدکننده: مرتضا (بحث • مشارکتها)
تاریخ نامزد کردن: ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
- ۱٬۱۷۳ روز پیش نامزد شدهاست.
این آخرین و مهمترین مقاله از سلسله مقالات جنبش مشروطه است که روی آن کار می کنم. قبل از این محاصره تبریز و استبداد صغیر خوب شده اند و انقلاب مشروطه و فتح تهران هم نامزد خوبیدگی اند. ٪ مرتضا (بحث) ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
- الگو به دو مقطع انقلاب مشروطه و استبداد صغیر تقسیم شود چون عوامل، رهبران و نتایج آنها متفاوت بوده است.
- بخش شکست جنبش باید مستقلا و نه ذیل تحلیل ها بیاید. اختلافات میان مشروطه خواهان، فشارهای دول استعماری، ناتوانی در تشکیل یک دولت پایدار و قوی، جنگ جهانی اول و نهایتا هرج و مرج و بیم تجزیه کشور باعث شد که مشروطه شکست بخورد. یعنی باید مجموعه مشکلات ما بین 1286 تا 1304 را به عنوان علل شکست مشروطه به تفصیل آورد. انتظار دارم حجم این بخش خیلی کمتر از بخش رویدادها نباشد. مجلس اول که با استبداد صغیر ختم شد. مجلس دوم که به دوره فترت انجامید. مجلس سوم به علت جنگ جهانی اول منقطع شد. نهایتا مجلس پنجم هم منجر به تغییر سلسله قاجاریه شد و عملا آخرین مجلس مشروطه بود و بعد از آن تا سال 1320 انتخابات آزاد برقرار نبود.--سید (بحث) ۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۱ (UTC)
- @Sa.vakilian: با عرض پوزش از تاخیر در پاسخ، در رفع این نقیصه خواهم کوشید. اما یک نکته ای دارم. آیا بهتر نیست در استفاده از لفظ «شکست» کمی احتیاط کنیم؟ به هر حال جنبش موفق شد حکومت استبداد مطلقه را برای همیشه از ایران محو کند و حاکمیت قانون را برقرار سازد. با این حال در ایجاد محتوای دموکراتیک موفق نبود. «شکست» به نظر من کمی تند و تیز است. موافقید از عبارتی مانند «ناکامی در اثرگذاری بلندمدت» یا «تثبیت نشدن نتایج مورد انتظار» استفاده کنیم؟ ٪ مرتضا (بحث) ۳ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
- @مرتضا: موافقم. بگذارید زوال.--سید (بحث) ۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)
- موافق با خوبیدگی نسخه کنونی مقاله، نسخهای کامل و شایسته خوبیدگی است. Shiasun (بحث) ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)
- با تشکر از نامزد کننده، اما من مخالف خوبیدگی مقاله هستم. جنبش مشروطه به غایت پیچیده و مهم است. نمیشود با یکسری از مطالعات قدیمی، مقالهای به این مهمی را یک نفره بهبود بخشید؛ همانطور که نمیشود یک نفره مقاله انقلاب فرانسه یا انقلاب مشروطه را خوبیده کرد. مخالفت من به این دلیل است که با خوبیده شدن، مقاله برای ای پی ها و تازه کاران بسته میشود و باعث میشود که مقاله از اضافه شدن احتمالی پژوهشها و آثار جدید محروم شود. اگر امکان خوبیدگی بدون قفل شدن مقاله وجود دارد، به نظر من مشکلی نیست. احمد.صفی (بحث) ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)
- احمد.صفی، با سلام. با توجه به اینکه مقاله بعد از خوبیدگی قفل یا بسته نمی شود، بلکه ویرایش های آنها بررسی خواهند شد و تا پیش از بررسی نمایش داده نمی شوند. بنابراین حتی آی پی ها نیز می توانند در مقاله خوب مطلب بیافزایند، ویرایش کنند یا نظراتی را ثبت کنند.Shobhe ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
- @Shiasun ممنون از توضیح شما. در هر صورت من تصور میکنم که منابع این مقاله ناقص و قدیمی است و از آثار متاخر امثالِ فیرحی خبری نیست. به علاوه، تاریخ آنچیزی است که تاریخنگار مینویسد و با واقعیت تاریخی میتواند تفاوت بسیار داشته باشد. بنابراین باید برای هر ارجاع باید گفته شود که نام تاریخنگار چیست و با چه رویکردی تاریخ را نوشته است. مقاله فعلی بیشتر با نگاه مارکسیستیِ امثال آبراهامیان نوشته شده است. تاریخنگاران آکادمیک در مقدمه روش خودشان را مینویسند و این موارد حتما باید ذکر شوند. احمد.صفی (بحث) ۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
- @احمد.صفی: اگر موردی دیدگاه خاص یک محقق باشد حتما باید نام صاحبنظر نوشته شود اما اینکه بگوییم دیدگاه وی چه بوده ، کار را بسیار دشوار می کند چون بسیاری محققین را راحت نمی شود دسته بندی کرد.--سید (بحث) ۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)
- @Sa.vakilian تا جایی که امکان دارد، باید رویکرد تاریخنگار نوشته شود. زیرا رویکردها میتوانند اراجاعات و نتایج متفاوت و حتی متضاد داشته باشند. در یک اثر آکادمیک، قطعا تاریخنگار در ابتدا روش و رویکرد را توضیح میدهد. به عنوان مثال، در «ایران بین دو انقلاب»، آبراهامیان میگوید که در پی یک رهیافت «نئومارکسیستی» است. طبیعی هم است که بر اساس این رهیافت، جنبش مشروطه برای آبراهامیان در حد دعواهای ساده و مادی فهم شود و نقطه اساسی آن نیز «تنبیه بدنی» تاجران تهرانی باشد. به نظر من، اینجا و در تمامی مقالاتِ مربوط به تاریخ معاصر ایران که آبراهامیان معمولا منبع اصلی آن است، نه تنها نظرات او نباید به عنوان فکت تاریخی ذکر شوند، بلکه باید ذکر شود که نویسنده با چه هدف و رویکردی تاریخ را نوشته است. احمد.صفی (بحث) ۱۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)
- اینکه دیدگاه شخص به صورت فکت نیاید که قطعا صحیح است. اما برای تحلیل دیدگاه ها می شود یک بخش جداگانه ساخت و رویکردهای نظری به تحلیل جنبش مشروطه را در ذیل آن یک بار توضیح داد. --سید (بحث) ۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)
- بله. بخش اول به همین موضوع پرداخته است. اگر جناب صفی منبعی سراغ دارند که به بهبود آن کمک می کند، به آن افزوده می شود. ٪ مرتضا (بحث) ۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۷ (UTC)
- اینکه دیدگاه شخص به صورت فکت نیاید که قطعا صحیح است. اما برای تحلیل دیدگاه ها می شود یک بخش جداگانه ساخت و رویکردهای نظری به تحلیل جنبش مشروطه را در ذیل آن یک بار توضیح داد. --سید (بحث) ۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)
- @Sa.vakilian تا جایی که امکان دارد، باید رویکرد تاریخنگار نوشته شود. زیرا رویکردها میتوانند اراجاعات و نتایج متفاوت و حتی متضاد داشته باشند. در یک اثر آکادمیک، قطعا تاریخنگار در ابتدا روش و رویکرد را توضیح میدهد. به عنوان مثال، در «ایران بین دو انقلاب»، آبراهامیان میگوید که در پی یک رهیافت «نئومارکسیستی» است. طبیعی هم است که بر اساس این رهیافت، جنبش مشروطه برای آبراهامیان در حد دعواهای ساده و مادی فهم شود و نقطه اساسی آن نیز «تنبیه بدنی» تاجران تهرانی باشد. به نظر من، اینجا و در تمامی مقالاتِ مربوط به تاریخ معاصر ایران که آبراهامیان معمولا منبع اصلی آن است، نه تنها نظرات او نباید به عنوان فکت تاریخی ذکر شوند، بلکه باید ذکر شود که نویسنده با چه هدف و رویکردی تاریخ را نوشته است. احمد.صفی (بحث) ۱۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)
- @احمد.صفی: اگر موردی دیدگاه خاص یک محقق باشد حتما باید نام صاحبنظر نوشته شود اما اینکه بگوییم دیدگاه وی چه بوده ، کار را بسیار دشوار می کند چون بسیاری محققین را راحت نمی شود دسته بندی کرد.--سید (بحث) ۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)
- @Shiasun ممنون از توضیح شما. در هر صورت من تصور میکنم که منابع این مقاله ناقص و قدیمی است و از آثار متاخر امثالِ فیرحی خبری نیست. به علاوه، تاریخ آنچیزی است که تاریخنگار مینویسد و با واقعیت تاریخی میتواند تفاوت بسیار داشته باشد. بنابراین باید برای هر ارجاع باید گفته شود که نام تاریخنگار چیست و با چه رویکردی تاریخ را نوشته است. مقاله فعلی بیشتر با نگاه مارکسیستیِ امثال آبراهامیان نوشته شده است. تاریخنگاران آکادمیک در مقدمه روش خودشان را مینویسند و این موارد حتما باید ذکر شوند. احمد.صفی (بحث) ۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
- احمد.صفی، با سلام. با توجه به اینکه مقاله بعد از خوبیدگی قفل یا بسته نمی شود، بلکه ویرایش های آنها بررسی خواهند شد و تا پیش از بررسی نمایش داده نمی شوند. بنابراین حتی آی پی ها نیز می توانند در مقاله خوب مطلب بیافزایند، ویرایش کنند یا نظراتی را ثبت کنند.Shobhe ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
- موافق به نظرم مقاله همین الان هم خوبیده است و بهتر است زودتر برای برگزیدگی نامزد شود. خسته نباشید به مرتضا. درفش کاویانی (بحث) ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- @Darafsh: همان طور که در بالا گفتم بخش زوال هنوز کامل نشده اشت. @احمد.صفی: من یک بار بررسی می کنم که دیدگاه ها به صورت فکت آورده نشود اما آن رویکرد نقادانه جنابعالی فراتر از خوبیدگی است. --سید (بحث) ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)
- روی بخش زوال دارم کار می کنم. حتما آن را آماده خواهم کرد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- @Darafsh: همان طور که در بالا گفتم بخش زوال هنوز کامل نشده اشت. @احمد.صفی: من یک بار بررسی می کنم که دیدگاه ها به صورت فکت آورده نشود اما آن رویکرد نقادانه جنابعالی فراتر از خوبیدگی است. --سید (بحث) ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)
به نظرم حکومت موقتی دولت مهاجرین در کرمانشاه هم بخشی از جنبش مشروطه است که حتی یک مقاله هم ندارد.--سید (بحث) ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)
@Sa.vakilian: بخش زوال را تکمیل کردم. به نظرم رئوس رویدادهایی که به نوعی می توان به مشروطه مرتبط دانست، در آن مطرح شده است. اما باید دقت کرد که این بخش خیلی هم نباید بزرگ باشد. در هر صورت اسکوپ جنبش مشروطه در اکثر منابع تا فتح تهران و شروع پادشاهی احمد شاه است. رویدادهای بعدی به نوعی پیامدهایی است که منجر به عدم دوام حکومت مشروطه در ایران انجامیده است. بنابراین فقط به مواردی اشاره شده است که دانه درشت بوده اند و/یا به نوعی به موضوعات و اهداف جنبش مشروطه مرتبط بوده اند. به طور مثال همین حکومت مهاجرین در کردستان در زمان مجلس سوم قرار داشته است و که خارج از اسکوپ مورد اشاره است. علی ای حال لطفا نگاهی بیندازید به بخش زوال و نظرتان را مرقوم فرمایید. ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)
- این توضیح شما را درباره انقلاب مشروطه می توان پذیرفت اما جنبش مشروطه یک پدیده بسیار گسترده تر است و به نظرم لازم است موضوع تا نهایتش تعقیب شود. من فکر می کنم دست کم تا مجلس چهارم و کودتای اسفند 99 به عنوان یک جنبش یا دوره تاریخی تداوم دارد. در غیر این صورت آن دوره میانی را چه بگوییم؟ باز می شود از رفقای تاریخ خوانده هم نظر پرسید. --سید (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)
- @Sa.vakilian: نظر: من با این نظر شما مخالفم. این چیزی که شما میگویید در رابطه با تاثیرات و میراث این رویداد است تا خود رویداد؛ چرا که یک رویداد یک نقطهّ آغاز دارد و یک نقطه پایان. اگر توضیحات شما را بخواهیم ملاک قرار دهیم، برای رویدادی همچون جنگهای صلیبی هنوز نقطه پایانی وجود ندارد چون هنوز موضوعی مطرح است. --ImanFakhriTalk ۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- @ImanFakhri: می توانید راهنمایی کنید که تا چه حد رویدادهای پس از خلع محمدعلی شاه را باید در مقاله گنجاند؟ و این که اسکوپ این مقاله تا کجاست؟ یعنی تا کجا «جنبش مشروطه» است و از کجا «پیامدهای جنبش مشروطه» یا «زوال مشروطه» شروع می شود؟ ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)
- این توضیح شما را درباره انقلاب مشروطه می توان پذیرفت اما جنبش مشروطه یک پدیده بسیار گسترده تر است و به نظرم لازم است موضوع تا نهایتش تعقیب شود. من فکر می کنم دست کم تا مجلس چهارم و کودتای اسفند 99 به عنوان یک جنبش یا دوره تاریخی تداوم دارد. در غیر این صورت آن دوره میانی را چه بگوییم؟ باز می شود از رفقای تاریخ خوانده هم نظر پرسید. --سید (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)
به نظر من اسکوپ تاریخی را اینطور می شود به صورت شماتیک نشان داد. آنچه بعد از فتح تهران رخ داده، در چارچوب پادشاهی مشروطه مستقر بوده است؛ چون قبلش نظام مشرروطه تاسیس و تثبیت شده است که محصول جنبش مشروطه می باشد.٪ مرتضا (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
- ما تقریبا از 1304 تا 1320 برمیگردیم به همان سلطنت مطلقه و دوباره از 1332 تا 1357. یک راه حل اختلاف ما این است که مثل مقالات تاریخی دیگر ، بحث را همین جا که شما گفتید خاتمه دهیم اما یک بخش عواقب و نتایج ایجاد کنیم که آن بخش های مورد نظر من را اجمالا پوشش دهد.--سید (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)
- بله. این راه را که من از همان اول پذیرفتم. بخش زوال را ببینید. جنبش مشروطه ایران#زوال ٪ مرتضا (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
- ما تقریبا از 1304 تا 1320 برمیگردیم به همان سلطنت مطلقه و دوباره از 1332 تا 1357. یک راه حل اختلاف ما این است که مثل مقالات تاریخی دیگر ، بحث را همین جا که شما گفتید خاتمه دهیم اما یک بخش عواقب و نتایج ایجاد کنیم که آن بخش های مورد نظر من را اجمالا پوشش دهد.--سید (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)
- @مرتضا: خب پس اگر آن راه میانی را پذیرفتید من با همین رویکرد مقاله را ان شاء الله در هفته های آتی می خوانم و نظر دقیقم را می نویسم.--سید (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)
- پی نوشت: راستی نظرتان چیست که همین عکس را جعبه اطلاعات مقالات مربوطه (جنبش مشروطه، انقلاب مشروطه واستبداد صغیر) استفاده کنیم؟ ٪ مرتضا (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
- @مرتضا: سلام جناب مرتضا گرامی. والا من در زمینه تخصصی ندارم ولی با توجه به چیزی که خواندم و به نظرم تا «پایان دوره استبداد صغیر و فتح تهران» باشد. نظر @Arash: که در زمینه متخصص هستند، راهگشاست. ImanFakhriTalk ۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۲ (UTC)
- پی نوشت: راستی نظرتان چیست که همین عکس را جعبه اطلاعات مقالات مربوطه (جنبش مشروطه، انقلاب مشروطه واستبداد صغیر) استفاده کنیم؟ ٪ مرتضا (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
شروع بررسی :
- « این جنبش از نیمه دومِ سدهٔ سیزدهم خورشیدی شروع شد و میتوان مرداد ۱۲۸۸ را زمان پایان آن دانست. با وجودی که جنبش مشروطه موفق شد نظام سیاسی ایران را برای مدت طولانی تغییر دهد» این سال 1288 از کجا امده؟ تغییر طولانی مدت یعنی چقدر؟ در واقع ما به یک نظام مختلط گذار کردیم که «قانون» و «فرمان» هر دو آن جاری است و هنوز هم برقراره.
- در مورد 1288 شفاف سازی کردم. همینطور درباره تغییر طولانی مدت. نکته اینجاست که ما در مورد «نظام سیاسی» صحبت می کنیم؛ نه محتوای حکومت. به هر حال در قانون اساسی کشور در سالهای 1288 تا 1357 نوشته شده بود حکومت ایران «پادشاهی مشروطه» است و از 1357 تاکنون هم نوشته شده «جمهوری اسلامی» است. حال، محتوای این دو را صاحبنظران چگونه نقد و بررسی کرده اند به نظرم جایش در این مقاله نیست. ٪ مرتضا (بحث) ۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)
- «اگرچه ریشههای فکری مشروطهخواهی به سالهای قبل باز می گردد» یعنی کی؟
- بهبهانی و طباطبایی مرجع تقلید نبودند. مراجع تقلید در نجف مستقر بودند.
- خودتان گویا زحمتشان را کشیده اید. ٪ مرتضا (بحث) ۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- شما مقاله انقلاب مشروطه را از همان رخداد 1284 شروع کرده اید، آیا قاعدتا جنبش نباید زودتر آغاز شده باشد؟
- لید درباره وضع جنبش بعد از استبداد صغیر چیزی ننوشته.
- اشاراتی اضافه شد. لطفا کنترل کنید. ٪ مرتضا (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)
- منبع شناسی جزو لوازم خوبیدگی نیست، اما اگر به آن می پردازید باید به روزنامه ها و شب نامه ها و اطلاعیه ها به عنوان مهمترین منابع دست اول اشاره کنید. اما در کل من این بخش را نقد نمی کنم.
- تعبیر «بیدار شدن» عبارتی مبهم است. شاید «ترقی خواهی» یا «تجددطلبی» بهتر باشد.
- بیداری، اصطلاحی است که مورخان بنامی چون ناظم الاسلام، کسروی و ادوارد براون استفاده کرده اند و پشت سر آنها محققان و پژوهشگران دیگر هم از آن استفاده کردند. حتی کسانی که قرابت بیشتری با ادبیات و قرابت کمتری با تاریخ داشته اند (مثل قیصر امین پور) هم این اصطلاح را عناوین و متن مقالاتشان به کار برده اند. این اصطلاح در همان جمله اول هم معنی شده است؛ آگاه شدن از عقب ماندگی خود نسبت به جهان غرب. به نظر من بهتر است همین عبارت حفظ شود. ٪ مرتضا (بحث) ۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)
- @مرتضا: بله اما در مطالعات متاخر ندرتا چیزی تحت عنوان گفتمان بیداری صورتبندی شده است. در واقع دال عبارت بیداری برای خواننده امروز بسیار بسیار مبهم است.--سید (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- با «آگاهی از پیشرفتهای جهان مدرن» موافقید؟ ٪ مرتضا (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)
- خیر. تجدد طلبی هم این آگاهی را افاده می کند و هم تمایلات بیش از آن را نشان می دهد.--سید (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)
- با «آگاهی از پیشرفتهای جهان مدرن» موافقید؟ ٪ مرتضا (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)
- @مرتضا: بله اما در مطالعات متاخر ندرتا چیزی تحت عنوان گفتمان بیداری صورتبندی شده است. در واقع دال عبارت بیداری برای خواننده امروز بسیار بسیار مبهم است.--سید (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- بیداری، اصطلاحی است که مورخان بنامی چون ناظم الاسلام، کسروی و ادوارد براون استفاده کرده اند و پشت سر آنها محققان و پژوهشگران دیگر هم از آن استفاده کردند. حتی کسانی که قرابت بیشتری با ادبیات و قرابت کمتری با تاریخ داشته اند (مثل قیصر امین پور) هم این اصطلاح را عناوین و متن مقالاتشان به کار برده اند. این اصطلاح در همان جمله اول هم معنی شده است؛ آگاه شدن از عقب ماندگی خود نسبت به جهان غرب. به نظر من بهتر است همین عبارت حفظ شود. ٪ مرتضا (بحث) ۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)
- هیچ اشاره ای گویا به تنظیمات نشده است حال آنکه رجال تحول خواه دوره ناصری نظیر امیرکبیر بشدت متاثر از آن بوده اند. همچنین مشروطه در عثمانی پیشتر مستقر شده بود.
- طبقه متوسط تعبیری است که معمولا در پی سیاست های دولت رفاهی در سده بیستم استفاده می شود. در آن دوره ما نوعا تعبیر «طبقه بورژوا» را داریم که یک معادل مناسب باید برایش بیابیم.
- بسیاری از منابع از جمله آبراهامیان عینا از «طبقه متوسط» استفاده کرده است. به نظرم حفظ همین عنوان بهتر است. ٪ مرتضا (بحث) ۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)
- بین بخش طبقه متوسط و بخش تنگنای اقتصادی تعارض به چشم می خورد.
- تعارضی وجود ندارد. بخش تنگنای اقتصادی از ورشکسته شدن دولت و درنتیجه بالا رفتن تورم می گوید. بخش طبقه متوسط از شکل گیری دو طبقه جدید در ایران سخن می گوید (تجار و روشنفکران) که با چگونگی زندگی غربی آشنایی پیدا کرده بودند. ٪ مرتضا (بحث) ۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۷ (UTC)
- در بخش جنگ قدرت هیچ اشاره ای به بازی بزرگ نشده است.
- یک زیربخش باید به خود موضوع ایده مشروطیت از حیث سیاسی بپردازد تا خواننده قدری متوجه این فلسفه سیاسی و تعارضش با شیوه حکومت سلطانی در ایران بشود.
- توضیحاتی در بخش مفهوم شناسی اضافه شد. لطفا کنترل کنید. ٪ مرتضا (بحث) ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)
به نظرم تکه تکه بررسی کنیم بهتره. فعلا تا ابتدای بخش رویدادها را اصلاح کنیم.--سید (بحث) ۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)
تعبیر «طبقه» به مفهوم قرن نوزدهمی اروپایی در ایران مصداق ندارد. در ایران ما صنف و قشر تجار و درباریان و روحانیون و نظایر آنها را داشته ایم. با این حال چون نویسندگان مسامحتا از تعبیر طبقه استفاده کرده اند، متعرض آن نمی شوم. با این حال تحلیل طبقاتی انقلاب مشروطه از سنخ ابراهامیان حتما اعمال یک چارچوب نامتناسب بر پدیده اجتماعی است و لازم است که با بیان دیدگاه های دیگر تعدیل شود.--سید (بحث) ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)
- در مقاله تلاش شده است تا دیدگاههای مختلفی مورد توجه قرار بگیرد. با این حال اگر منبع معتبری می شناسید که باید مورد توجه قرار بگیرد حتما حتی المقدور استفاده خواهد شد. ٪ مرتضا (بحث) ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۷ (UTC)
- کتاب صد سال انقلاب در ایران جان فوران را دسترسی دارید؟ ممکن است در انجا نظریات جدیدتری باشد.--سید (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)
- خیر ولی تلاش می کنم ببینم چگونه می توانم دسترسی پیدا کنم. طی این مدت اگر فرصت کردید ادامه مقاله را هم بازبینی بفرمایید. ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۳ (UTC)
- خیر متاسفانه این کتاب را نتوانستم پیدا کنم. نه در اینترنت نه در کتابخانه عمومی که عضو هستم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)
- خیر ولی تلاش می کنم ببینم چگونه می توانم دسترسی پیدا کنم. طی این مدت اگر فرصت کردید ادامه مقاله را هم بازبینی بفرمایید. ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۳ (UTC)
- تقریبا هیچ ارجاعی به مشروطه ایرانی در مقاله نیست. چون از نظر برخی از ایرانشناسان معاصر این یکی از بهترین آثار در این حوزه است، لازم به آن هم مراجعه شود.
بررسی بقیه مقاله:
- به نظرم حجم مطالب بخش انقلاب متوازن توزیع نشده است. کل مطالب بخش انقلاب 25 خط است. در حالی که نزدیک به سه برابر این برای رخدادهای منجر به تعطیلی مجلس تخصیص داده شده. تقریبا همین حجم سه برابری هم به استبداد صغیر تخصیص یافته است. این نشان می دهد بخش رخدادهای آغاز انقلاب زیادی خلاصه شده و باید متناسب با بقیه مطالب تا حدود سه برابر افزایش یابد. (ببخشید قصد بررسی کیلویی را ندارم اما واقعا این طور اختصار خوب نیست.)
- خب این دو علت دارد. اول این که میزان رویدادهای انقلاب مشروطه به نسبت مثلا استبداد صغیر و محاصره تبریز کم است. دوم این که این بخش یک مقاله خوب دارد و نسبت به قسمتهایی که مقاله خوب ندارند، خلاصه سازی بیشتری صورت گرفته است که طبیعی است. این کار با وپ:زیرمقاله کاملا هماهنگی دارد. اگر بخواهیم تمام رویدادهای جنبش مشروطه را با تمام جزئیات در یک مقاله بیاوریم، مقاله قابل استفاده نخواهد بود. به نظرم تناسب اجزای مقاله نه از جنس «حجم» محتوا؛ بلکه از جنس «سطح پرداختن به جزئیات» باید حفظ شود. بنابراین اگر فکر می کنید عدم تناسبی برقرار است، برای برقراری تناسب می توان مابقی قسمتها را خلاصه تر کرد. اگر موافقید در این زمینه اقدام کنم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)
- «با این حال، محافظهکاری آرامآرام بر مجلس حاکم شد و نمایندگان شور و حرارت آزادیخواهی اولیه را رها کردند. اگرچه نیروهای دولت و دربار بهطور پیوسته سعی در تضعیف مجلس داشتند، اما به اعتقاد کسروی، علت اصلی از دست رفتن صلابت مجلس، ضعف خود نمایندگان بود که از روحیه آزادیخواهی و استقلال کافی برخوردار نبودند» این دیدگاه گویا مربوط به کسروی باشد. در مقابل نظیر اعتدالیون نظیر بهار هم باید افزوده شود. یعنی اصلا بخشی از مشکل همین دو خط مشی متعارض داخل مجلس بود.
- در مورد نظرات بهار، بهترین منبعی که پیدا کردم این است. منتها به نظر می رسد که اظهارات بهار مربوط به مجلس دوم (ص 94) و مجلس سوم (ص 95) باشد. مقصود در اینجا تصمیمات رادیکال یا محافظه کارانه نیست بلکه ارتباط ناصحیح با دربار است. اگر فکر می کنید کمکی می کند، عبارت «که از روحیه آزادیخواهی و استقلال کافی برخوردار نبودند» را از پاراگراف حذف کنم.؟ ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- پی نوشت: گمان کنم آنچه در ذهن دارید در خصوص رویکردهای احزاب را بتوانید در زیربخش «احزاب سیاسی» از بخش «نهادهای مدنی» بیابید. البته با توجه به تذکر بالایی به نظرم مقداری ناقص است. تا خوانش شما به آن بخش برسد، انشااله آن را کاملتر می کنم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- در مورد نظرات بهار، بهترین منبعی که پیدا کردم این است. منتها به نظر می رسد که اظهارات بهار مربوط به مجلس دوم (ص 94) و مجلس سوم (ص 95) باشد. مقصود در اینجا تصمیمات رادیکال یا محافظه کارانه نیست بلکه ارتباط ناصحیح با دربار است. اگر فکر می کنید کمکی می کند، عبارت «که از روحیه آزادیخواهی و استقلال کافی برخوردار نبودند» را از پاراگراف حذف کنم.؟ ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- در بخش متمم روشن نشده که ضرورت تطبیق دادن قوانین با شریعت با سازوکاری مشخص در متن گنجانده و سپس شیخ فضل الله راضی شد.
- در بخش متمم دیدگاه علمای طرفدار مشروطه به رهبری مراجع ثلاث نجف هم باید ذکر شود تا متن یکطرفه نباشد. البته می شود کل دیدگاه های علمای مذهبی مخالف و موافق را در یک بخش مجزا آورد و در اینجا فقط اجمالا گفت که شیخ فضل الله با فلان و بهمان اصل مخالف بوده و اصرار بر افزودن یک سازوکار انطباق قوانین با شریعت بوده. ضمنا وزن جریان مشروطه خواه مذهبی ظاهرا بیش از جریان مشروعه خواه بوده که در این مقاله تقریبا نزدیک صفر است. حتما کتب داوود فیرحی را در این خصوص ببینید.
- در بخش جریان مشروعه خواهی، به تفصیل در خصوص نظرات علمای مختلف شیعه (مشروطه خواه و مشروعه خواه) نوشته شده است. در اینجا بیشتر به رویدادها اشاره شده است. به نظرم پس از خواندن آن بخش، اگر نقصانی بود بفرمایید تا اضافه کنم. در زمان نوشتن مقاله، کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر؛ فقه سیاسی و فقه مشروطه را امانت گرفتم و مطالعه کردم. آنچه مناسب این مقاله باشد در آن نیافتم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)
- « آفاری میگوید او هیچگاه مورد اعتماد مجاهدان سوسیال دموکرات قرار نگرفت.» یعنی مجاهدان وی را کشته اند؟ خیلی روشن نوشته نشده.
- «ناصرالملک، سیاستمدار لیبرال» منظور مشروطه خواه است یا چیز دیگر؟
- راستش خط و ربط رجال زمان مشروطه، در منابع مبهم آمده است. عنوان لیبرال را هم از منبع نقل کرده بودم. منتها با توجه به تذکر شما، کلمه لیبرال را زدودم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)
- «لیبرالها در مجلس طرحها و پیشنهادهایی را مطرح میکردند که با مخالفت میانهروها مواجه میشد.» ایا این افراد لیبرال بودند یا گرایش سوسیالیستی داشتند؟ به نظرم قدری این نامگذاری مبهم است. در تاریخ معمولا اینها دموکرات ها انقلابیون نامیده می شدند و جناح مقابل اعتدالیون.
- «سوء قصد به محمدعلی شاه» مشخص نیست چه کسی مسئول یا متهم به ترور بوده
فعلا تا سر استبداد صغیر خواندم. اجمالا جریان اعتدالیون و مشروطه خواهان مذهبی خیلی در میانه دعوا دو طرف رادیکال کمرنگ شده.--سید (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- اینکه همه دیدگاه های فقهی ذیل نظرات مشروعه خواهان آورده شده نقض وپ:وزن است. لازم است یک بخش کلی برای دیدگاه های مذهبی بسیازید و زیربخش های مشروطه خواهی و مشروعه خواهی را مجزا بیاورید. لازم است از کتاب آقای فیرحی هم برای تکمیلش استفاده کنید.--سید (بحث) ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)
- @مرتضا: موافق خلاصه سازی مطالب مقاله نیستم چون حتما دچار ابهام می شود. به نظرم می توانید بخش حوادث انقلاب را هم اندکی با توضیح بیشتر اضافه کنید. به هر حال بعید است رخدادهای انقلاب مشروطه کمتر از مسائل مربوط به تدوین قانون اساسی و متمم آن باشد. --سید (بحث) ۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)
- مواردی را به بخش انقلاب افزودم. لطفا نگاه کنید. اگر رویدادی جا مانده اشاره کنید که بیفزایم. اما انقلاب، به نظر من چیز قابل افزودن دیگری ندارد. ٪ مرتضا (بحث) ۱۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۴ (UTC)
- بخش جنگ داخلی به نظرم ترتیب خوبی ندارد و قدری پس و پیش به نظر می آید.
- تغییراتی دادم. ببینید بهتر شد؟ ٪ مرتضا (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۸ (UTC)
- بخش انتقال قدرت توسط مجلس عالی (۱۲۸۸) مدیریت شده اما اسمی ازش نیست. البته از اولی هم اسمی نیست. گمانم چیزی شبیه لویه جرگه بوده. کلا این بخش به نسبت قبلی ها ضعیف تر است.
- به هر دو مجلس اشاره شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- بخش احزاب سیاسی: حزب اکثریت حزب اجتماعیون اعتدالیون بوده و آیت الله بهبهانی عملا مثل یک حاکم قدرت داشته. این همه تمرکز در این بخش بر اجتماعیون عامیون و به حاشیه رفتن اجتماعیون اعتدالیون در این بخش خلاف وپ:وزن است. (بعدا این در بخش زوال گفته شده اما اینجا اصلا این حزب معرفی نشده!)
- حزب اجتماعیون اعتدالیون معرفی شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۹ (UTC)
- فکر می کنم بخش انجمن ها باید در ابتدای بخش نهادهای مدنی بیاید. باز از برخی انجمن های بسیار مهم مثل انجمن میکده یاد نشده.
- از مجمع آدمیت ذیل احزاب سیاسی اسم برده شده حال آنکه یک انجمن فراماسونری ذیل بخش انجمن ها بوده. همین انجمن مخفی هم جایش آنجا نیست.
- جابجا شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
- انجمن ها محل اصلی ورود اندیشه های فراماسونری و بابی ازلی به جریان مشروطه بوده اما ذکر نشده است.
- جای دیگری اشاره شده بود که به اینجا منتقل شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
- جریان مشروعه خواهی: بالاتر عرض کردم بخش فعالیت های روحانیون و علمای مذهبی باید به دو زیربخش مشروطه خواه و مشروعه خواه تقسیم شود و توجه شود که جریان اصلی مشروطه خواه بوده.
- در بخش زوال از تأثیر جنگ جهان اول یاد نشده است. در فاصله بین انحلال مجلس سوم تا برقراری مجلس چهارم کشور تقریبا ویران میشه. (ایران در جنگ جهانی اول، دولت مهاجرین، قحطی بزرگ و ...) اصلا بدون درک این مطلب علت انعقاد قرارداد 1919 روشن نمیشه.
- به اشغال ایران اشاره شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۸ (UTC)
- در بخش زوال در انتقال از احمدشاه به رضاشاه نقش حزب تجدد و کمیته زرگنده در تغییر رویکرد از دولت مشروطه به دیکتاتوری توضیح داده نشده است. در واقع ظهور رضاشاه و تقویت وی ناشی از یک حمایت سیاسی موثر در بخشی از افراد سابقا مشروطه خواه بود. مثلا این را برادر فروغی به وی می گوید که به تعبیری به مشروطه خیانت کرده است.
- به نقش کمیته زرگنده در کودتا و ارتباطش با انگلیس اشاره شد. در مورد حزب تجدد، نقش آن در به قدرت رسیدن رضا شاه اشاره شده است. ٪ مرتضا (بحث) ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)
- در سال 1332 ایالات متحده و بریتانیا عامل بازگشت از مشروطه به دیکتاتوری بودند که خب ذکر نشده است.
- به نظرم می شود انتهای بخش زوال خواننده را ارجاع داد به مقاله انقلاب 1357 که ماجرا را تقریبا از 1332 بلکه از 1342 به بعد نقل کرده است. البته ای کاش مقاله خوبی هم در انقلاب سفید داشتیم که برنامه مدرنیزاسیون اجتماعی اقتصادی را توضیح داده بود.--سید (بحث) ۱۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)
- به صورت مقاله مرتبط اضافه شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
@مرتضا: هر وقت کار شما برای اصلاح مقاله تمام شد، لطفا اطلاع دهید.--سید (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۴ (UTC)
- کتاب فیرحی را تهیه کرده ام. امروز و فردا مطالبی از آن اضافه می کنم و کار من تمام می شود. حتما اطلاع می دهم. ٪ مرتضا (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
- @Sa.vakilian: مطالبی از کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر جناب فیرحی به مقاله اضافه شد. کار من روی نکاتی که تا اینجا مطرح کردید تمام شده است. ٪ مرتضا (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- تشکر . ان شاء الله هفته بعد می بینم.--سید (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
- @Sa.vakilian و @مرتضا با تشکر از زحماتی که کشیدید، من مقاله را خواندم و چند مورد قابل اصلاح را پیشنهاد میکنم.
- یک: در همان پاراگراف اول مقدمه، نظر شخصی یک نویسنده با ذکر نامش آمده است. به نظرم جالب نیست که تحلیل شخصیِ یک نفر در همان پاراگراف اول برجسته شود، ضمن اینکه این نظر در جای دیگری نیز هست.
- کلا همه مواردی که در لید آمده در مقاله هم آمده است. در مورد این بند، متوجه نشدم کدام سیاست یا رهنمود ویکی پدیا مد نظر شماست. با توجه به این که «جنبش مشروطه موفق شد نظام سیاسی ایران را برای مدت طولانی تغییر دهد» یک فکت است، نیازی به ذکر گوینده جمله نیست. اما «تغییر بنیادینی در نهادهای سیاسی و اجتماعی به وجود نیاورد»، نه یک فکت؛ بلکه یک تحلیل است. بنابراین اگر بخواهیم دچار طفره نشویم، باید بگوییم این نظر یا تحلیل کیست. این تحلیل، تحلیل معتبری است و ارائه دهنده آن هم در زمینه تاریخ نگاری مشروطه شخص معتبری است. پس قاعدتا نباید سیاستی را نقض کند. باز هم اگر آن را ناقض سیاست خاصی می دانید بفرمایید. ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- بخش اول جمله کاملا صحیح است، اما بخش دوم و سوم، همانطور که گفتید، نظر و تحلیل شخصی است. در واقع در همان پاراگراف اول یک تحلیل شخصی به ما داده میشود که گویی این جنبش موفق نبوده است. ممکن است من هم با این نظر موافق باشم، اما برخی دیگر از تاریخنگاران موافق نیستند. حال ممکن است شخصی بپرسد وقتی که قرار است فکت نیاید، چرا باید تحلیل X باشد؟ چرا نباید نظر دیگر مورخان ذکر نشود؟ به همین دلایل من موافق ذکر این جمله هستم، اما در بخشهای درون مقاله و نه مقدمه. احمد.صفی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- دو: در بخش تاریخنگاری، نام فیرحی و طباطبایی به عنوان پژوهشگران این حوزه افزوده شود.
- سه: یک بخش را به عنوان زوال نوشته شده است. آیا کسی این اصطلاح را استفاده کرده است؟ اصلا دچار زوال شده است؟ به چه دلیلی باید این مسئله پیچیده تاریخ صد ساله ایران را در اینجا توصیف کرد؟ اگر به دنبال تبیین تاریخ صد ساله ایران باشیم، آنچه در همان مقدمه ذکر شده کاملا اشتباه است: «اگرچه حکومت پهلوی همچنان پادشاهی مشروطه بود، اما به جز ادوار کوتاهی، قدرت مطلقه در اختیار شاه (ابتدا رضاشاه و پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، محمدرضا شاه) قرار داشت و احزاب و مطبوعات از آزادی برخوردار نبودند. این رویدادها نهایتاً به انقلابی انجامید که پادشاهی مشروطه را در سال ۱۳۵۷ منحل و حکومت ایران را به جمهوری اسلامی تغییر داد.» اینجا با دو سه جمله کلیگویی نتیجه گرفته میشود که «این رویدادها نهایتاً به ۱۳۵۷ انجامید». اگر قرار به علتیابی انقلاب ۱۳۵۷ و ارتباط آن با مشروطه است، چرا مشکل بنیادین و ایدئولوژیکی روحانیون و مارکسیستها به عنوان مشارکتکنندگان اصلی انقلاب ۱۳۵۷ با اساس مشروطیت ذکر نشود؟ همانطور که در منابع مختلف وجود دارد، این دو گروه گفتهبودند که با اساسِ آن مشروطیت مشکل دارند و دههها برای ابراز این مخالفت با مشروطه همه کار کردند.
- در خصوص کلمه «زوال» باید گفت که چون الان حکومت ایران پادشاهی مشروطه نیست، پس به نظر بررسی کننده محترم باید این توضیح داده شود که چرا و چگونه در یک روند تدریجی حدودا یکصد ساله، محصول این جنبش از بین رفت. تقریبا همه تاریخ نگاران در مورد بروز استبداد در زمانهایی در دوران رضا شاه و محمدرضا پهلوی سخن گفته اند و همچنین تقریبا همه تاریخ نگاران از ضعف حکومت مرکزی در زمان احمدشاه صحبت کرده اند. در مورد این که چرا باید این بخش در مقاله باشد، بالاتر در همین صفحه گفتگو شده است. همانطور که به درستی گفته اید، «قرار بر علت یابی انقلاب 57» نیست و این که گفته شده «این رویدادها نهایتا منجر به انقلاب 57 شد»، مقصود، سیر تاریخی رویدادها است و نه سیر علی و معلولی. در مورد مخالفت گروههایی از علمای شیعه و همچنین دولت روسیه و نزدیکانش در ایران با مشروطه هم که در خیلی از جاهای مقاله اشاره شده است. ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- من در مورد اتفاقات مشروطه مشکل خاصی نمیبینم. اما مشکل در تبیین بخشی به نام «زوال» است. مسئله این است که بر اساس نوشتههای تاریخنگاران، دلایل انقلاب 57 بسیار زیاد هستند و نمیشود فقط یکی دو مورد را ذکر کرد. یکی از مهمترین موارد مربوط با مشروطه که در مقاله ذکر نشده، شکلگیری نظریه «ولایت فقیه» به عنوان جایگزینی برای مشروطیت بودهاست. اگر قرار بر ذکر سیر تاریخی باشد، تصور میکنم موارد مهم، از جمله شکلگیری این نظریه باید ذکر شود. اگر نه به خواننده مسیر اشتباهی نشان داده میشود. اما مسئلهای که من بیشتر بر آن تاکید دارم، این است که این امکان وجود ندارد که تمام این موارد در این مقاله ذکر شود، زیرا: 1- اصلا به این مقاله خیلی ارتباط ندارند ; 2- بیشتر تحلیل و نه امر واقع(فکت) هستند و میتوان تا ابد بر آنها مناقشه کرد. به نظر من پیشنهادی که جناب سید کمی پایینتر دادهاند، مناسب است. احمد.صفی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- چهار: جدای از این مشکل، در همان بخش زوال، یک پاراگراف از دو دانشجوی گمنام وجود دارد که پس از گفتن کلیگوییهایی عموما اشتباه و غیرقابل اثبات درباره سیاستهای اقتصادی و فرهنگی نامشخص، با همان کلیگویی گفته میشود: «اما روح آزادی، مشروطیت و قانون، عملاً نادیده گرفته میشد و روح استبداد وارد سیستم بروکراتیک کشور شد.» اما کمی پایینتر، مطلبی متفاوت از یک مقاله نوشته شده توسط دو فرد غیر متخصص در این حوزه دیده میشود که نظری تقریبا متفاوت در این زمینه دارد: «رضا شاه که با سرمایهگذاری در توسعه راهها، بهخصوص راهآهن، و دستیابی به منافع ناشی از فروش نفت به منابع خوبی دست یافته بود، توانست با نوسازی و گسترش صنعت، تقاضای خوبی برای نیروی کار ماهر و فنی ایجاد کرد که با تأسیس دانشگاهها همراه شد و نهایتاً به تقویت روشنفکری انجامید.» به نظر من این کلیگوییهای غیر قابل اثبات از یک دوره چند دههای، آنهم از افراد ناشناس، نه تنها کمکی به مقاله نمیکنند، بلکه محل مناقشه خواهند شد.
- خب متوجه اشکال کار نشدم. بر اساس وپ:وزن در ویکی پدیا موظفیم دیدگاههای مختلف را ذکر کنیم. در خصوص اعتبار منبع مورد استفاده نیز باید گفت که از چند راه می توان متوجه اعتبار منبع شد؛ یکی خود نویسنده است و دیگری ناشر یا ژورنالی که آن را چاپ کرده است. در این مقاله تلاش شده است از همه صاحبنظران مهم در حوزه مشروطه استفاده شود؛ مانند آدمیت، یزدانی، فوران، آفاری، آبراهامیان، طباطبایی و غیره. اما این دلیلی برای کنار گذاشتن مقالات علمی پژوهشی که در ژورنالها چاپ شده است نمی شود. موسوی دکترای علوم سیاسی و زاهدی هم استاد جامعه شناسی است. چرا می فرمایید تخصص ندارند؟ ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- میدانم که از لحاظر قوانین ویکی این مقالات معتبر هستند، اگر چه من با یک نگاهی به مقالات برادران موسوی تخصص خاصی در حوزه ندیدم، اما مسئله در جایی است که جملات ذکر شده از اینها غیرعلمی و کلیگویی است، مانند این جمله که هیچگاه قابل رد یا اثبات نیست و به راحتی میتوان در آن مناقشه کرد: «اما روح آزادی، مشروطیت و قانون، عملاً نادیده گرفته میشد و روح استبداد وارد سیستم بروکراتیک کشور شد.» به نظرم مشکل اصلی در همان سرفصل «زوال» است، حال به ضرورت باید آن را اثبات کرد. احمد.صفی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- پنج: در مورد فرقه دموکرات آذربایجان، بخشی از مطالبی که از آبراهامیان ذکر شده است، تلاشهای ایدئولوژیکی او برای تطهیر حزب شخصی خودش، یعنی حزب توده و شوروی بوده. این تلاشها را آبراهامیان در جایی دیگر نیز به تفصیل انجام داده است. اما مشکل این است که تلاشهای آبراهامیان با انتشار اسناد محرمانه شوروی در دهه نود میلادی دیگر اعتبار ندارند، زیرا مشخص شده که صفر تا صد این حرکت از با حضور مستقیم شوروی بوده است. بنابراین آنچه که ذکر کردهاید امروزه بدون اعتبار است.
- آنچه در این بخش گفته شده، سیر وقایع بوده است و ربطی به اسناد پشت پرده ندارد. اتفاقا این که می فرمایید: «صفر تا صد این حرکت با حضور مستقیم شوروی بوده» هم در متن هست: «با اتحاد این فرقه با حزب توده، نیروهای شوروی مانع ورود نیروهای دولتی برای تجدید قوا در این منطقه شدند». اگر دقیقتر بفرمایید که در اعتبار کدام بند یا جمله تشکیک دارید، شاید بتوان دقیقتر موضوع را بررسی و رفع کرد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- بر اساس اسناد منتشر شده، در این داستان، ابتدا در سطح بالای سیاسی در شوروی تصمیم ایجاد فرقه دموکرات گرفته میشود و تمام جزئیات آن از جمله سیاستها، شعارها و حتی اسمها نیز انتخاب میشوند و برای اینکار فقط به دنبال مجری میگردند تا پیشهوری از بین چند نفر انتخاب میشود. در واقع در همان ابتدای بند برخی افعالی که نوشتهاید، افعال شوروی و یکی از مجریان آن یعنی پیشهوری هستند. این نیز برمیگردد به همان بخش «زوال». احمد.صفی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- در نهایت من تصور میکنم که این مقاله میتواند خوب شود اگر بخش زوال آن حل شود. یعنی نمیشود که ابتدا ادعای کلانِ «زوال» کرد و قصد بر توضیح بخشی از تاریخ ایران از مشروطه تا ۱۳۵۷ را داشت، اما نهایتا با چند جمله و معرفی کردن چند شخص و کشور خارجی به عنوان «مقصر»، مسئله را حل شده فرض کرد. در بند سوم من نظرم را دادهام. احمد.صفی (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)
- در مورد بخش زوال در همین صفحه خیلی صحبت شده است و نظر بررسی کننده محترم بر این است که این بخش برای «شمول» مقاله الزامی است. البته من هم استدلال ایشان را پذیرفتم. ٪ مرتضا (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- در مورد مشروطهخواهی در شهر مشهد صحبت خاصی در مقاله نشده است. به نظرم میشود در این مورد که بهویژه خودش را در بمباران حرم امام رضا توسط قوای روس نشان میدهد، با چند جمله کوتاه اشاره کرد. احمد.صفی (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- تشکر . ان شاء الله هفته بعد می بینم.--سید (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
- @Sa.vakilian: مطالبی از کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر جناب فیرحی به مقاله اضافه شد. کار من روی نکاتی که تا اینجا مطرح کردید تمام شده است. ٪ مرتضا (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- کتاب فیرحی را تهیه کرده ام. امروز و فردا مطالبی از آن اضافه می کنم و کار من تمام می شود. حتما اطلاع می دهم. ٪ مرتضا (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
@احمد.صفی: بخش زوال به فرجام و پیامد جنبش پرداخته است. اگر با عبارت زوال موافق نیستید، می شود جایش از عبارت «پیامد و فرجام» استفاده کرد. همچنین می توان بازه زمانی را تا تشکیل حکومت رضاخان در دهه نخست سده چهاردهم کوتاه کرد اما نمی شود کل بخش را حذف کرد. --سید (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
- @Sa.vakilian من با نظر شما موافق هستم. به نظرم بهتر است نام این بخش تغییر پیدا کند و زمان آن نیز محدود شود تا اینگونه موارد مستقیم مربوط به عنوان مقاله در آن مطرح گردد. احمد.صفی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
- انجام شد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)
@مرتضا: تشکر. پیشنهاد می کنم مطالب حذف شده از این مقاله را به مقاله تاریخ معاصر ایران منتقل کنید تا از دست نرود.--سید (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۳ (UTC)
- به اینجا منتقل کرده ام که از دست نرود و اگر بعدا خودم یا هر کاربر دیگری برای مقاله ای به آن نیاز داشت از آن بهره برداری کند. ٪ مرتضا (بحث) ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)
@مرتضا: سلام. آیا کار شما در اصلاح مقاله تمام شده؟--سید (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
- @Sa.vakilian: درود. بله. ٪ مرتضا (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)
- @Sa.vakilian: درود. فکر می کنید این هفته می رسید که جمع بندی نهایی را انجام دهید؟ ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- @مرتضا: سلام. بله سعی می کنم.--سید (بحث) ۱۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)
- @Sa.vakilian: درود. فکر می کنید این هفته می رسید که جمع بندی نهایی را انجام دهید؟ ٪ مرتضا (بحث) ۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- @Sa.vakilian: درود. بله. ٪ مرتضا (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)
به نظرم سطح مقاله بهتر از خوب است با این حال موارد ذیل را اعمال بفرمایید بسیار عالی می شود.
- در بخش منبع شناسی، در منابع اولیه به مطبوعات آن دوره اشاره نکرده اید اما در لید آمده است. خوب است یک پاراگراف به آن اختصاص یابد.
- در بخش نهادهای مدنی/نشریات به صورت نسبتا مبسوطی در مورد نشریات دوران مشروطه صحبت شده است. اگر اینجا پاراگرافی اضافه کنم، تکرار همان مطالب می شود. اگر فکر می کنید اینطوری بهتر است، همان بخش را به اینجا منتقل کنم. @Sa.vakilian: نظرتان چیست؟ ٪ مرتضا (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
- در بخش زمینه در زیربخش بحران اقتصادی، موضوع وام دو بار ذکر شده است.
- جنگ قدرت دول استعماری و تلاش آنها برای نفوذ در امور کشور از طریق ایادی وابسته و یا از طریق ابزارهای مالی، تجاری و نظامی و اثر آن بر تضعیف حکومت قاجار باید قدری توسعه یابد.
- «مظفرالدین شاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد و مشیرالدوله را به نخستوزیری برگزید» آیا درستش این نیست که اول مشیروالدوله را برگزید و سپس فرمان را امضا کرد؟ (مشیرالدوله 9 مرداد صدر اعظم شده و مشروطه 15 مرداد امضا شده)
- در بخش «تشکیل مجلس شورای ملی» جای مجلس عالی (۱۲۸۵) خالی است. نقش این مجلس چه بوده؟
- در بخش استبداد صغیر به اقدامات بدیل محمدعلی شاه بخصوص تشکیل مجلس شورای مملکتی اشاره نشده است. پیشنهاد می کنم یک زیربخش هم به اقدامات محمدعلی شاه در این دوره اختصاص یابد.
- در ادامه زیربخش به توپ بستن مجلس. ٪ مرتضا (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
- بخش هایی از مطالب بخش رضاشاه را حفظ کردم اما بقیه را حذف می کنم. به نظرم کل زیربخش دوره رضاشاه را که قبلا زحمت گردآوریش را کشیده اید، در مقاله رضاشاه ادغام کنید. البته در مجموع فکر می کنم ما نیاز به یک مقاله پادشاهی رضا شاه داریم که متمرکز بر حکومت وی باشد. --سید (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۹ (UTC)
@Sa.vakilian: همه موارد به جز مورد 3 انجام شد. آن را هم اگر اجازه دهیم در برگزیدگی بپردازیم. ٪ مرتضا (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.