ویکیپدیا:ویکیپروژه خانواده فرهنگی ایران/مردمان
پیشنهاد : در هر مقاله بخشی ایجاد شود با عنوان هویت ایرانی و به باور این مردم به ایرانی بودن بپردازد.
مقالات ساختهنشده[ویرایش]
در بخش وضعیت انجام از الگوهای زیر استفاده کنید
{{شد|توسط نام کاربر}}
{{درحال انجام|توسط نام کاربر}}
نام مقاله | لینک منبع | توضیحات | وضعیت انجام |
---|---|---|---|
قرامانلو | در یکی از وبلاگها نوشته بود که اینها از طوایف کرمانج خراسان هستند. البته در متون تاریخی ترک ذکر شدهاند. بازماندگان حکومت تاریخی قرامانیان هستند که در آناتولی بوده اینکه قرامانیان چه هویتی برای خود قائل بودهاند جای پژوهش دارد. | ||
یهودیان کوهستان | اینجا | این مردم به زبانی ایرانی از شاخه جنوب غربی هم خانواده با فارسی و لری صحبت میکنند که جهوری مینامندش و تقریبا با تاتی یکی است. نکته بسیار جالبی که یافتم این است که تاتهای مسلمان یهودیان اسلوبدا را خویشاوند خود میدانستند. خود اسلوبدا نیز که یهودیان ایرانی ساختهاندش و هر منطقهاش را نام شهری که از آن آمدهاند گذاشتهاند بسیار جای بررسی دارد. | درفش کاویانی |
مردم آغول | Aghul people | مردم آغول (به آغولی: агулар)(به روسی: агулы یا агульцы) از مردمان داغستان در جنوب غرب روسیه هستند. آغولها به چهار گروه عمده تقسیم میشوند که در چهار درهٔ مختلف زندگی میکنند. این درهها شامل آغولدره، کوراخدره، خوشاندره و خپیوکدره میشود. | Elmju |
زاخور | Tsakhur people | ||
عربهای هورنشین | Marsh Arab ویکیپدیای انگلیسی | عرب اهوازی هم می گویند. فرهنگ خاص خود را دارند نمونه اش مضیف که تنها در میان این مردم موجود است. بیشتر این مردم شیعه هستند و البته در میانشان مندائیان نیز حضور دارند که دینشان نزدیک ترین دین به آیین مانی است. هویت ایرانی در میان ایشان جای بررسی بسیار دارد. | Farvartish |
گورانیها | توضیحاتی دربارهٔ ایشان در مقاله گوران (منطقه) آمده که باید مقالهای جدا شود. | ||
دهواریها | مقاله انگلیسی [Dehwar http://en.wikipedia.org/wiki/Dehwar] بی منبع و اشتباه است | مقاله دهواری در ویکی فارسی درباره گویش فارسی این مردم است. مطالب مفیدی دارد. | |
سنگسریها | مقاله عشایر ایل سنگسری هست که کامل نیست و مطلب را به خوبی نمی رساند. |
مقالات ساختهشده و نیازمند گسترش[ویرایش]
در بخش وضعیت انجام از الگوهای زیر استفاده کنید
{{شد|توسط نام کاربر}}
{{درحال انجام|توسط نام کاربر}}
نام مقاله | لینک منبع | توضیحات | وضعیت انجام |
---|---|---|---|
افشار | |||
قاجار | |||
قزلباش | |||
آوارهای قفقازی | آوارها و سرزمین سریردار | بخش جالبش نام فیلانشاهاست که آوارها استفاده میکردند و در صفحه ۵۶ آمده که تزار روسیه از ناصرالدین شاه خواسته تا از آوارها که خود را ایرانی میدانستند بخواهد دست از مبارزه با روسها بردارند. | |
لاکها | اینجا و آوارها و سرزمین سریردار | لاکها نخبههای داغستان هستند که به مدت طولانی تحت نام شمخالات غازی قمق بر بخش بزرگی از داغستان حکومت کردهاند. بعدها شمخالات تبدیل به خانات غازی قمق شده. اینگونه که در اینجا آورده شده در دوران صفویه پاسدار مرزهای شمالی ایران بودهاند. در فترت بعد از صفویه خانات غازی قمق هم مانند دیگر مناطق علم استقلال برافراشته و در مقابل سپاه نادر نیز ایستادگی کردهاند و شکست خوردهاند اما بعدها نادر با ایشان دوستی میکند و مورد لطف قرار میدهد. بازماندگان خانات غازی قمق در جنگ با روسها همراه خانهای قبه شرکت داشتهاند و حتی بعد از عهدنامه گلستان و ترکمنانچای به مقاومت ادامه میدهند. حتی سرخای خان از ناصرالدین شاه طلب یاری میکند که البته پاسخ مثبتی نمیگیرند. | Farvartish |
زند | |||
زعفرانلو | |||
تالش | |||
لزگیها | |||
بختیاری | BAḴTĪĀRĪ TRIBE | مقاله به جای اینکه به بختیاری ها ، باورهایشان و تاریخچه شان بپردازد به جغرافیای تاریخی سرزمین بختیاری پرداخته . در منبع معرفی شده به خوبی همه این موارد پوشش داده شده . | |
سنجابی | |||
آسی | |||
چرکس | فرهنگ چرکسها | جیگتیه و آبخازیه صغیر توسط بیگهای ایرانی که به آنها تاواد میگفتند اداره میشده. در جای دیگری در اینترنت این واژه و نام این سرزمین را نیافتم. | |
ارمنی | |||
گرجی | |||
لاهیج | مسالهای که هست این است که این مردم به روستایشان پیوند خوردهاند خود را نیز لاهیجن می نامند بهتر است مقاله ایشان از مقالهٔ روستایشان جدا شود. | ||
گالش | |||
قشقایی | Farvartish | ||
خلجها | |||
ایرانیان یهودی | Farvartish | ||
سیستانیها | |||
بلوچ | |||
براهویی (طایفه) | |||
آیماق | بسیار جای بررسی دارند. نام چارآیماق هم بسیار جالب است یعنی جمشیدی، تیمانی، تیموری و فیروزکوهی. همچنین اینکه بعضی خود را بلوچ و پشتون میدانند. | ||
هزاره | |||
پشتون | نکته جالب این است که در اسطورههایشان خود را از نسل یکی از نوادگان حضرت ابراهیم میدانند. در عین حال خاندان بهمنیها از نوادگان «علاءالدین حسن بهمنی» افغان به شمار میرفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفندیار از سلسله کیانیان ایران میرساندند. هویت ایرانی پشتونها و کلن هویت پشتونها جای بررسی دارد. | ||
ایرانیان عراق | در این باره شنیدهام که صدام دستور داده که شیخهای قبایل افراد قبایلشان را مشخص کنند و هرکه را که جزو هیچ قبیلهای نبوده با این عنوان که عجم (ایرانی) است از عراق اخراج کرده. نکته مهم این است که وقتی گفته میشود ایرانی این تصور غلط پیش میآید که اینها از شهرهای ایران (ایران امروز) به عراق رفتهاند، دقت کنید تنها دلیل اخراج این مردم عرب نبودنشان است و مطمئنا سرزمین عراق تماما عربی (عرب زبان منظور نیست عربی که از قبیلههای عرب است منظور است از قوم عرب است) نبوده مردمان دیگری نیز از گذشتههای دور در آن میزیستند و به احتمال زیاد بخشی از معاودین از بازماندگان آنها هستند. هویت ایرانی در میان این مردم جای بررسی بسیار دارد و بسیار مفید است. | Farvartish | |
شاهسون بغدادی | |||
شاهسون | |||
ترکمانان عراق | |||
باصری | |||
فیلی | ارتباط نامشان با پهله و پهلوان (که گویا در میانشان رایج است) بسیار جای بررسی دارد. همچنین حضور تاریخی ایشان در بدره و دیاله. | ||
زنگنه | |||
اودین | |||
عرب کمری | |||
جاف |