مکتب قزوین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ملکه صبا، نمونه‌ای از نگارگری مکتب قزوین

مکتب قزوین (سدهٔ ۱۰) در سال ۹۵۵ ه‍.ق و پس از آنکه شاه طهماسب به قدرت رسید و مرکز حکومت صفویان را از تبریز به قزوین منتقل ساخت؛ شکل گرفت.

پیدایش[ویرایش]

پیک‌نیک در کوهستان، نام یک مینیاتور ایرانی در سبک مکتب قزوین است که در حوالی ۱۵۵۰ تا ۱۶۰۰ میلادی، توسط محمدی هروی خلق شد.
این اثر اکنون در مالکیت موزه هنر کلیولند قرار دارد.

در مورد چگونگی به وجود آمدن مکتب نگارگری در قزوین و راه یافتن این هنر به شهر قزوین باید به زمان سلطنت شاه اسماعیل رفت. شاه اسماعیل در سال ۹۰۶ ه‍.ق پس از شکست دادن آق‌قویونلوها تبریز را به پایتختی برگزید. کتابخانهٔ سلطنتی آق‌قویونلوها در اختیار او قرار گرفت و هنرمندانی که در کتابخانهٔ آق‌قویونلوها کار می‌کردند به خدمت او در آمدند.

شاه اسماعیل آن‌ها را به ادامهٔ کارهای هنری که در دست داشتند، واداشت. یکی از هنرمندان برجستهٔ مکتب تبریز، سلطان محمد تبریزی بود که به خدمت شاه اسماعیل درآمد و از این زمان به بعد یکی از پایه‌های محکم مکتب تازه‌بنیاد تبریز دورهٔ صفوی شد.

شاه اسماعیل در سال ۹۱۶ ه‍.ق به هرات حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد و سنت و دستاوردهای غنی و شکوهمند مکتب هرات دورهٔ تیموری را به ارث برد. او از قرار معلوم برخی از آثار نفیس و کتاب‌های ارزشمند مکتب هرات را به تبریز منتقل کرد.

شاه اسماعیل سپس فرزند دو سالهٔ خود تهماسب میرزا را همراه یکی از امیران قزلباش، حاکم هرات کرد. تهماسب میرزا در هرات زیر نظر استادان برجسته به فراگیری نقاشی و خطاطی پرداخت. او پس از گذراندن هشت سال در هرات به تبریز بازگشت و در سال ۹۳۰ ه‍.ق به سلطنت رسید. ظاهراً او همراه خود شماری از هنرمندان مکتب هرات از جمله کمال‌الدین بهزاد را به تبریز آورد. شاه اسماعیل در سال ۹۲۸ ه‍.ق فرمان کلانتری کتابخانه را به نام بهزاد صادر و او را سرپرست کتابخانهٔ سلطنتی کرد.

شاه تهماسب که شیفتهٔ نقاشی و خطاطی بود پس از رسیدن به سلطنت به حمایت از این هنرها پرداخت و هنرمندان زیادی از مکتب هرات و ترکمان را در پروژه‌های شکوهمند کتاب آرایی به کار گرفت و بدین ترتیب آثار مکتب تبریز دورهٔ صفوی پدیدار شد و مکتب تبریز که یکی از مکاتب درخشان هنر نگارگری ایران است شکل نهایی خود را پیدا کرد و آثار شکوهمندی چون شاهنامهٔ شاه تهماسبی و خمسهٔ نظامی شاهی را تولید کرد.

در سال ۹۵۵ ه‍.ق شاه تهماسب به قدرت رسید. او مرکز حکومت صفویان را از تبریز به قزوین منتقل ساخت.[۱]

با انتقال پايتخت به شهر قزوين كه در سال 962 هـ.ق به طور قطع صورت گرفت، دوران تازه‌اي در حيات سياسي اين شهر آغاز گشت، هر چند به نظر مي‌رسد بحث انتقال پايتخت به قزوين اندكي پيش از آن تاريخ 955 هـ.ق مورد توجه بوده است. به اين دليل شاه دستور ساختن دولتخانه‌ي جديد را در اين شهر داده بود. سرانجام در 14 صفر 984 هـ.ق / مه 1576 م شاه طهماسب در گذشت در حالي كه نظرش را در مورد جانشين‌اش به كسي نگفته بود.. اما 9 روز پس از وفات پدر خواهان پسر ديگر “اسماعيل ميرزا” كه به امر پدرش طهماسب در قراباغ در قلعه قهقهه محبوس بود، در قزوين جمع شدند و در مسجد آن شهر به نام وي خطبه خواندند.شاه اسماعيل دوم جانشين شاه تهماسب تصميم گرفت كه اعتبار گذشته را تجديد كند، از اين رو به گردآوري كاركنان لايق و هنرمندان گوناگون براي كتابخانه همت گماشت.با اين همه از شاه اسماعيل دوم يكي دو كار پسنديده نيز سرزده كه يكي از آنها احياي كارگاه هنري دربار و حمايت از شاعران و موسيقدانان دربار صفوي بود. (كن باي، 1386، 83) حكومت كوتاه مدت شاه اسماعيل دوم اجازه حمايت بيشتر از هنرها را به او نداد و در اين جريان هنرمندان متفرق شده در تلاش دو چندان ساختار مصور شاهنامه‌اي را به نام شاهنامه شاه اسماعيل دوم را شروع كردند كه بامرگ او به اتمام نرسيد.سلطان محمد خدابنده، جانشين اسماعيل دوم، از جمله افرادي بود كه از جانب وي احساس خطري نمي كرد. هر چند كه او پسر بزرگ شاه طهماسب بود. ولي به لحاظ كوري چشمانش (به نظر مي‌رسد آب مرواريد داشته) ، فردي شايسته به سلطنت نبود.در سال 994 ه.ق بخشهايي از خراسان كه از نفوذ ازبكها مصون مانده بودند، از والي مشهد، مرشد علي قلي خان اوستاجلو و پسر جوان شاه، شاهزاده عباس، حمايت كردند.با جلوس شاه عباس در سن شانزده سالگي در 14 ذيقعده 995 هـ.ق / اكتبر 1587م)  در قزوين حكومتي جديد پا گرفت.با اين وصف دوره پايتختي قزوين و تمام پستي و بلنديهاي تاريخ ، سياسي و هنري با تغيير پايتخت به اصفهان به اعتبار بالايي رسيد و دوره 52 ساله پايتختي قزوين در سال 1006 هجري كلاً تمام گرفت و بعد از اين ما شاهد تاريخ و فرهنگ و هنري تكامل يافته در حوزه معماري، كتاب آرايي و نقاشي ديواري و ديگر هنرها در اين زمان هستيم.حكومت شاه عباس در ايران با شكوفايي فرهنگي آن مقارن بود. در اين زمان در مدت كوتاه خود در قزوين حمايت خود را از هنرمندان دريغ نكرد و احياي دوباره مكتب‌خانه شاهي به طور مسنجم همچون زمان شاه طهماسب از سر گرفته شد و شكل‌گيري نسخ خطي همچون شاهنامه شاه عباس در اين مكتب بود كه بايد به آن اشاره كرد.

ویژگی‌ها[ویرایش]

مکتب نگارگری قزوین جدا از مکتب هرات، مکتب تبریز و دیگر مکاتب دارای ویژگی‌هایی است که آن را از سبک‌های دیگر متمایز می‌کند.تاريخ و فرهنگ به جاي مانده قزوين از عصر صفويه به خوبي بيانگر اين معناست كه نقاشي قزوين داراي مكتب مستقلي است.با آمدن هنرمندان آثار هنري و از جمله نقاشي ديواري نيز شكل گرفت كه در همان سالهاي اوليه پايتختي قزوين شاه عمارت سلطنتي خود را كه كاخ چهلستون ناميده شده ساخت و به منظور آرايش و زيبايي اين بنا از هنرمندان خواست تا نقاشي هايي بر ديواره‌هاي كاخ رسم كنندنقاشي ها و تزئينات ديواري در توضيح مكتب نقاشي قزوين جايگاه خاصي دارد به گونه‌اي كه اين تصاوير ديواره‌ها در واقع همان بزرگ نمايي نقش‌ها و تصاوير كوچك كتاب آرايي ها و نسخه‌هاي خطي بوده كه بر ديوارها نقش بسته و در بين مراحل تدوين و تكامل خود را سپري كرده و به عنوان يك شيوه جديد از نقاشي يعني نقاشي تصاوير كوچك در مقياس بزرگ شكل مي‌گيرد. در اين شيوه جديد پرداخت، قلم گيري ها و بكارگيري رنگهاي ناب و يكدست و طراحي شخصيت‌ها و تناسبات درست تصاوير همراه با موضعي حماسي و رزمي و بزمي همانند تصاوير كتابها اجرا شده است كه در واقع اين حركت، آغازي براي سير تكاملي مكتب قزوين به شمار مي رود.

در این مکتب، برای نگارگران علاوه بر تصویر حیوانات، پرندگان، گل‌ها و درختان، آنچه بیش از همه جلب توجه می‌کرد، اندام ظریف جوانان، درویشان و کشاورزان است که در تابلوهای آنان، چهره‌ها غالباً به گونه‌ای سه رخ تصویر شده و چهره‌های تمام رخ ابداً در کار نقاشان سبک قزوین دیده نمی‌شود و هیچ انسانی از پشت سر نیز تصویر نشده است. سوژه‌ها بیشتر از میان افراد عادی برگزیده شده و لباس‌های فاخر در نگارگری‌ها دیده نمی‌شود و جامه زنان و مردان چندان تفاوتی در نگاره‌ها ندارد.[۱]در اين بين تك پيكره كه در اواسط دورة پايتختي تبريز اجرا مي شد در قزوين نيز رواج يافت. نگاريه‌هاي تك برگي در مكتب تبريز صفوي جهان بيني شاهزادگان صفوي بود كه در زمينه نگارگري شكلهاي متعدد پذيرفت و در پاره‌اي از آن بيانش را در مجموعه‌اي از نگاره‌هاي تك برگي، يا به تعبير اسكندربيك منشي، مورخ دربار شاه عباس اول، «يكه صورت» يافت. اين «يك صورت‌ها» در فضايي از احساس گرايي رمانتيك‌وار، معنايي تازه به خود گرفت و پيكره انسان را به گونه‌اي ديگر فرا نمود.

موضوعات طبیعی و حقیقی در آثار این مکتب وجود دارد. از شدت تزئینات و ریزه‌کاری‌ها کاسته شد و تصاویر طبیعت و شاهزادگان بیشتر تصویر شد. تک‌چهره‌ها به شدت رواج یافتند.هنرمندان با راه‌اندازي كارگاههاي خصوصي، به توليد نگاره‌هاي تك برگي در جهت سليقه و ذوق خريداران پرداختند و اين امر پيكرنگاري تك برگي را رشدي درخور داد، چنان كه در مكتب قزوين پيكرنگاري، تك برگي از ژانرهاي مهم نقاشي ايران گرديد.در نگاره‌هاي اين دوره سرها به نسبت‌اندام كوچك شده و چهره‌ها كشيده شده و از حالت بيضي بيرون آمده‌اند. تا اواخر سال 967  هـ. ق. تاج حيدري و دستارهاي بلند صفوي جاي خود را به انواع ديگري از دستارها داده بود. جوانان نوجو از دستارهاي كوچكتري استفاده مي كردند و در مواردي كلاه‌هاي پوست خزشان را فقط با شالهاي كوچكي مي پيچيدند.صخره‌ها نيز از حالت بافت دار بيرون آمده و پيچ و تاب كمتري به خود گرفتند.در اين مكتب تركيب بندي صخره‌ها ساده تر،‌اندازه‌اندامها بزرگتر و چسبيده تر به چهارچوب تصوير و رنگها همچنان تابان و پر تلألوأند شدند

از نگارگران معروف قزوین، استاد ، صادقی بیگ افشار، مولانا میرمصور، مولانا شیخ محمد،محمدی مصور ، آقارضا ( رضا عباسی )،نقدی بیک ، محراب ، میرزین العابدین،مفر علی ( خواهر زاده کمالدین بهزاد)، میرزاعلی(فرزند سلطان محمد نقاش ) ، سیاوش بیک گرجستانی و...را می‌توان نام برد.

از آثار این مکتب می‌توان به فالنامه (۹57 ه. ق)، گرشاسب نامه اسدی (981 ه.ق) ، شاهنامه شاه اسماعیل دوم ( 984-985 ه.ق) ،هفت اورنگ جامی و شاهنامه قوام ابن محمد شیرازی ، شاهنامه شاه عباس (996-100ه.ق) ، انوار سهیلی (1002 ه ق) و ...اشاره کرد.

در حال حاضر نیز نگارگری در قزوین تا حدودی مرسوم و متداول است.

نمونه‌هایی از نگارگری مکتب قزوین[ویرایش]

برگزاری نمایشگاه[ویرایش]

  • اولین نمایشگاه نگارگران مکتب قزوین در سال ۱۳۹۶ با حضور تعدادی از نگارگران در شهر قزوین برگزار گردید.


  • دومین نمایشگاه نگارگران مکتب قزوین در سال 1398 با حضور آیدین آغداشلو و تنی چند از نگارگران اهل قزوین.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • ذکرگو، امیر حسین و دیگران، سیر هنر در تاریخ، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۲
  • محمدی، ایران و منصور دوالو، تاریخ هنر ایران، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۲
  • پاکباز، روئین، نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، انتشارات زرین و سیمین، ۱۳۸۵1.
  • یوسفی ، حسن ، تاریخ نقاشی قزوین (از دوره صفویه تاقاجار) انتشارات سوره مهر.حوزه هنری 1394

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «آشنایی با مکتب قزوین، همشهری‌آنلاین، کد مطلب: ۱۴۰۱۳۷ - زمان انتشار: سه‌شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۹:۱۴». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۱.