شهرزاد قصهگو
![]() | این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
شهرزاد قصهگو | |
---|---|
شخصیت هزار و یک شب | |
![]() Scheherazade, painted in the 19th century by سوفی اندرسون | |
ایفاگر | میلی آفیتال، کاترین زیتا جونز، کلود ژاد، آنا کارینا، ماریا مونتز، سیرین عبد النور، سلاف فواخرجی، آنت هیون |
اطلاعاتِ درونداستانی | |
جنسیت | ماده (جنس) |
پیشه | ملکه همنشین |
خانواده | The chief vizier (father) Dunyazad (sister) |
همسر | Shahryar |
فرزند | 3 sons |
Other names | Shahrazad, Shahrzad |
شهْرزادْ، شخصیت اصلی و بانوی روایتگرِ داستانهای هزار و یک شب است.[۱]
شهرزاد روایتکننده قصهها برای شهریار، شاه ایران است. هسته اصلی داستانهای هزار و یک شب کتابی فارسی به نام هزار افسان بوده که امروزه در دست نیست و در سدههای پیش ترجمه عربی آن با اضافات دیگر به زبانهای اروپایی نیز ترجمه شد و در غرب به عنوان بهترین کتاب «ادبیات پارسی» شناخته شدهاست[نیازمند منبع]. از اینرو در سطح جهان شهرزاد را نیز به عنوان فردی پارسی میشناسند و بسیاری از گروهها و انجمنهای فرهنگی اعراب مهاجر در اروپا و آمریکا نام شهرزاد (با تلفظ شَهرَزاد) را برای خود برگزیدهاند.[نیازمند منبع]
وزیرِ شهریار، پادشاه ایران به خیانت همسر پادشاه پی میبرد. همسر و معشوق پادشاه به جرم خیانت کشته میشود. شهرباز یا شهریار تصمیم به انتقام میگیرد؛ بنابراین تا ۳ سال هر شب باکرهای را تزویج کرده و صبح به قتل میرساند. وزیر که وظیفه یافتن دختران را دارد به ستوه میآید ولی کاری از دستش بر نمیآید تا وقتی که شهرزاد دختر وزیر قدم به جلو میگذارد و تصمیم به ازدواج با شاه را میگیرد و هر شب برای شاه قصه میگفته و بقیه داستان را برای شب بعد میگذاشته به مدت ۳ سال این کار را ادامه میدهد و برای شاه سه پسر به دنیا میآورد. اصل کتاب به هندی است که ایرانیان آن را به زبان فارسی باستان ترجمه کردهاند[نیازمند منبع].
از نکات قابل توجه، بودن عناصر مهم قصویت در این کتاب هفت جلدی (ترجمه کامل فارسی و بدون سانسور) است. به عبارتی بهانه روایت و تعلیق یا سوسپانس و عناصر خردتر داستانهای مدرن در این رمان واره دیده میشود. مهمترین خصوصیت داستانی مدرن همان بهانه روایت است. یعنی قصه گفتن بهانه برای زنده ماندن است، زنده ماندن شهرزاد. دنیازاد خواهر شهرزاد قبل از اینکه شهرزاد به همخوابگی با شاه برود از او میخواهد که قصهای بگوید تا خوابش ببرد؛ و شهرزاد مهمترین قصه و بهترین قصهاش را میگوید؛ و گلوی شاه پیش قصههای شهرزاد گیر میکند. از دیگر سو؛ طرح پیچالی (لابیرنتی، تودرتویی یا هزارتویی) هزارویک شب بسیار مثال زدنی است. قصه در دل قصه دیگر؛ و جذاب آنکه در آخر میفهمیم که شهرزاد با هر قصه زهر انتقام را از دل شاه بیرون میکشد تا دست آخر هم شاه را درمان کرده باشد و هم خودش زنده مانده باشد.
منابع[ویرایش]
- ↑ بعلبکی، منیر (۱۹۸۰). «Scheherazade». دانشنامه المورد (به عربی). ج. ۸. بیروت: دارالعلم للملایین. ص. ۲۲۱. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک)