آتروفی عضلانی نخاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تکمیل
خط ۴: خط ۴:
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| css = margin: 1px
| css = margin: 1px
| text = این هم‌اکنون برای مدتی کوتاه '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفاً تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید.{{سخ}}
| text = این {{#ifeq:|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
<small> این صفحه آخرین‌بار در <strong class="error">خطا: زمان نامعتبر</strong> ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفاً اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده‌است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده‌است، لطفاً مطمئن شوید آن را حذف یا با {{پیوند الگو|در دست ساخت}} جایگزین می‌کنید.</small>
| {{ns:0}} = مقاله
[[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]
| بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| رده‌بندی = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| درگاه = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
}}}} هم‌اکنون برای {{#ifeq:|بخش|مدتی کوتاه|مدتی کوتاه}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
<small>{{#if:|این پیام در اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H: j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{پیوند الگو|در دست ساخت}} جایگزین می‌کنید.</small>
{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| کاربر
| بحث کاربر = <!-- no category -->
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}
}}
}}
{{Infobox medical condition
{{Infobox medical condition
خط ۶۶: خط ۵۲:
|'''بیماری وردنیگ-هوفمان'''
|'''بیماری وردنیگ-هوفمان'''
|صفر تا ۶ ماهگی
|صفر تا ۶ ماهگی
|فرمِ شدیدِ بیماری در ماهِ اول زندگی و معمولاً به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره‌ای، خود را نشان می‌دهد. (سندرم بچهٔ شُل). مرگِ سریع سلول‌های عصبیِ حرکتی، باعث عدم کارایی کافی در اعضای حیاتی بدن - به‌ویژه در دستگاه تنفس - می‌شود و نارسایی تنفسی ناشی از [[سینه‌پهلو]]، شایع‌ترین علتِ مرگ است. کودکان مبتلا به این نوع از بیماری، در صورتی که زیر دستگاه تنفس مصنوعی نروند، معمولاً بیشتر از ۲ سال عمر نمی‌کنند و فرم‌های شدید بیماری، اغلب طرف چند هفتهٔ اول نوزاد را از پا درمی‌آورد. (به این نوعِ بسیار شدیدِ بیماری، «SMA نوع صفر» هم می‌گویند.) اگر حمایت‌های تنفسی مناسب انجام شود، آنهایی که فنوتیپ‌های خفیف‌تری از نوع ۱ را دارا هستند (که حدود ۱۰ درصدِ موارد SMA1 را شامل می‌شود) می‌توانند تا دوران نوجوانی و بلوغ هم زنده بمانند.
|فرمِ شدیدِ بیماری در ماهِ اول زندگی و معمولاً به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره‌ای، خود را نشان می‌دهد. (سندرم بچهٔ شُل). مرگِ سریع سلول‌های عصبیِ حرکتی، باعث عدم کارایی کافی در اعضای حیاتی بدن - به‌ویژه در دستگاه تنفس - می‌شود و نارسایی تنفسی ناشی از [[سینه‌پهلو]]، شایع‌ترین علتِ مرگ است. کودکان مبتلا به این نوع از بیماری، در صورتی که زیر دستگاه تنفس مصنوعی نروند، معمولاً بیشتر از ۲ سال عمر نمی‌کنند و فرم‌های شدید بیماری، اغلب طرف چند هفتهٔ اول نوزاد را از پا درمی‌آورد. (به این نوعِ بسیار شدیدِ بیماری، «SMA نوع صفر» هم می‌گویند) اگر حمایت‌های تنفسی مناسب انجام شود، آنهایی که فنوتیپ‌های خفیف‌تری از نوع ۱ را دارا هستند (که حدود ۱۰ درصدِ موارد SMA1 را شامل می‌شود) می‌توانند تا دوران نوجوانی و بلوغ هم زنده بمانند.
|{{OMIM2|253300}}
|{{OMIM2|253300}}
|-
|-
خط ۱۰۴: خط ۹۰:
* [[ماهیچه‌لرزه|لرزش خفیف و موزون]] در [[زبان (کالبدشناسی)|زبان]]
* [[ماهیچه‌لرزه|لرزش خفیف و موزون]] در [[زبان (کالبدشناسی)|زبان]]
* اشکال در مکیدن و قورت‌دادن، [[دیسفاژی]] و تغذیهٔ ناکافی و کم
* اشکال در مکیدن و قورت‌دادن، [[دیسفاژی]] و تغذیهٔ ناکافی و کم
[[File:Bell_Shaped_Torso.jpg|thumb|left|یک تصویر رادیوگرافی که قفسهٔ سینهٔ ناقوسی‌شکل را نشان می‌دهد که در اثرِ استفاده از عضلات شکمی برای تنفس و آتروفی [[ماهیچه میان‌دنده|ماهیچه‌های میان‌دنده‌ای]] ایجاد می‌شود. این نشانه، یافته‌ای تختصاصی در بیماری «آتروفی عضلانی نخاعی» نیست.]]

== دلایل بروز بیماری ==
[[File:Autosomal recessive - en.svg|thumb|توارث «آتروفی عضلانی نخاعی» از نوع [[چیرگی|اتوزومال مغلوب]] است.]]

آتروفی عضلانی نخاعی به‌دلیلِ [[جهش]] در [[ژن]] [[SMN1]] به‌وجود می‌آید.<ref>{{Cite journal | last1 = Brzustowicz | first1 = L. M. | last2 = Lehner | first2 = T. | last3 = Castilla | first3 = L. H. | last4 = Penchaszadeh | first4 = G. K. | last5 = Wilhelmsen | first5 = K. C. | last6 = Daniels | first6 = R. | last7 = Davies | first7 = K. E. | last8 = Leppert | first8 = M. | last9 = Ziter | first9 = F. | last10 = Wood | first10 = D. | last11 = Dubowitz | first11 = V. | last12 = Zerres | first12 = K. | last13 = Hausmanowa-Petrusewicz | first13 = I. | last14 = Ott | first14 = J. | last15 = Munsat | first15 = T. L. | last16 = Gilliam | first16 = T. C. | title = Genetic mapping of chronic childhood-onset spinal muscular atrophy to chromosome 5q11.2–13.3 | journal = Nature | volume = 344 | issue = 6266 | pages = 540–541 | year = 1990 | pmid = 2320125 | doi = 10.1038/344540a0| bibcode = 1990Natur.344..540B}}</ref> بازوی بلندِ [[کروموزوم ۵ (انسان)|کروموزوم شمارهٔ ۵ انسان]] در جایگاهِ 5q13 خود دارای دو ژنِ تقریباً یکسان است: یک نسخهٔ [[تلومر|تلومری]] به نامِ [[SMN1]] و یک نسخهٔ [[سانترومر|سانترومری]] به نامِ [[SMN2]]. در افراد سالم، ژنِ SMN1، پروتئینی به نام «[[SMN|پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی]]» را کُد می‌کند که همان‌طور که از نامش پیداست، نقش حیاتی در بقا و زنده‌ماندنِ سلول‌های حرکتی اعصاب دارد. از طرفی، ژنِ SMN2 به‌سبب تفاوت در تنها یک [[نوکلئوتید]] (840.C→T)، در محلِ اتصالِ [[اینترون]] ۶ به [[اگزون]] ۸، دچار «پیرایش دگرسان» می‌شود و بدین ترتیب تنها ۱۰–۲۰٪ از نسخهٔ رونویسی شدهٔ آن، پروتئین کامل و کارآمدِ [[SMN]] را می‌سازد و ۸۰–۹۰٪ بقیه، تنها یک ترکیبِ پروتئینی ناکارآمد و ناقص را ایجاد می‌کند که <!--ابر-->«SMNΔ7»<!--/ابر--> نام دارد و به‌سرعت، در سلول از بین می‌رود.

در افراد مبتلا به بیماری، ژنِ [[SMN1]] به‌گونه‌ای جهش می‌یابد که دیگر قادر نیست «[[SMN|پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی]]» را بدرستی بسازد. این جهش یا به‌صورتِ [[حذف (ژنتیک)|حذف]] در [[اگزون]] ۷ است یا اینکه [[جهش نقطه‌ای]] رخ می‌دهد و SMN1 را از لحاظ عملکردی به SMN2 مبدل می‌سازد. از طرفی تقریباً همهٔ انسان‌ها، دست‌کم یک نسخهٔ سالم از SMN2 دارند (اغلب افراد ۲ تا ۴ نسخه دارند) که قادر است مقادیر ناچیزی از «[[SMN|پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی]]» (حدود ۱۰ تا ۲۰٪ سطح طبیعی آنرا) را کُد کند و بدین ترتیب، برخی از سلول‌های عصبی حرکتی زنده می‌مانند. در طولانی مدت، فقدانِ مقادیرِ کافی از این پروتئین حیاتی، سبب می‌شود که سلول‌های عصبی حرکتی تدریجاً در «شاخ قدامی طناب خاکستری نخاعی» و [[مغز]] بمیرند. ماهیچه‌هایی که به این سلول‌ها از لحاظ دریافت پیام عصبی وابسته‌اند، آرام‌آرام شاخه‌های عصبی خود را از دست می‌دهند و میزان سیگنال‌ها و پیام‌های عصبی که [[دستگاه عصبی مرکزی]] دریافت می‌دارند، کاهش می‌یابد. این موضوع سبب می‌شود که فعالیت انقباضی این ماهیچه‌ها اُفت کرده و به‌تدریج دچار [[کاهیدگی|آتروفی]] شوند.

عضلات اندام تحتانی (پاها) زودتر از عضلات اندام فوقانی (دست‌ها) درگیر می‌شوند. در موارد شدیدِ بیماری، ماهیچه‌های گردن، ستون فقرات، دستگاه تنفس و ماضغه (جویدن) هم مبتلا می‌شوند. عضلات پروگزیمال (نزدیک به مرکز) همچون ران‌ها و بازوها، زودتر از عضلات دیستال (دور از مرکز) همچون ساعد، مچ دست و ساق پا گرفتار می‌شوند.

شدت بیماری بستگی به این دارد که آن ژن‌های SMN2 باقی‌مانده، تا چه میزان قادر به جبرانِ فقدان عملکردیِ ژن‌های SMN1 باشند. بخشی از این موضوع به تعدادِ نسخه‌های ژن SMN2 بر روی کروموزوم بستگی دارد. افراد سالم ۲ نسخه از SMN2 را دارا هستند، حال آنکه مبتلایان به آتروفی عضلانی نخاعی، بین ۱ تا ۴ نسخه (و حتی بیشتر) از SMN2 را دارند. هرچه تعداد نسخه‌های این ژن بیشتر باشد، بیماری خفیف‌تر است. نوزادانی که مبتلا به نوع ۱ بیماری هستند (SMA I) معمولاً یک یا دو نسخه از این ژن را دارند؛ در حالی که مبتلایان به نوع ۲ و ۳ بیماری، دست‌کم سه نسخه و مبتلایان به نوع ۴ بیماری، چهار نسخه از SMN2 را دارا هستند. باید توجه داشت که ارتباط مابین نشانه‌های بیماری و تعداد نسخه‌های این ژن مطلق نیست و به‌نظر می‌رسد عوامل دیگری هم هستند که بر روی فنوتیپ (تظاهر) بیماری اثر دارند.<ref>{{Cite journal | last1 = Jędrzejowska | first1 = M. | last2 = Milewski | first2 = M. | last3 = Zimowski | first3 = J. | last4 = Borkowska | first4 = J. | last5 = Kostera-Pruszczyk | first5 = A. | last6 = Sielska | first6 = D. | last7 = Jurek | first7 = M. | last8 = Hausmanowa-Petrusewicz | first8 = I. | title = Phenotype modifiers of spinal muscular atrophy: The number of SMN2 gene copies, deletion in the NAIP gene and probably gender influence the course of the disease | journal = Acta Biochimica Polonica | volume = 56 | issue = 1 | pages = 103–108 | year = 2009 | pmid = 19287802}}</ref>

آتروفی عضلانی نخاعی به صورت [[چیرگی|اتوزومال مغلوب]] به ارث می‌رسد و ناگفته پیداست که ژنِ معیوب بر روی [[اتوزوم]] واقع است. برای ابتلا به این بیماری، دو نسخهٔ معیوب از ژن SMN1 (یکی از پدر و یکی از مادر) لازم است. ممکن است پدر و مادر «حامل» ژن معیوب باشند و خودشان از آن مطلع نباشند. حدود ۲ تا ۴٪ از آتروفی‌های عضلانی نخاعی، علت ارثی ندارد و در اثر جهش‌های نوپدید (De novo mutation) در [[اسپرم]]، [[تخمک]] یا [[یاخته تخم]] ایجاد می‌شود.

آتروفی عضلانی نخاعی در تمامی نژادها و [[قومیت]]‌ها دیده می‌شود؛ برخلافِ برخی از بیماری‌ها نظیر [[کم‌خونی داسی‌شکل]] و [[فیبروز سیستیک]] که در برخی نژادها بسیار شایع‌تر از دیگران هستند. میزان کلی [[شیوع]] این بیماری ۱ در ۱۰٬۰۰۰ است؛ [[فراوانی آلل]] در حدود ۱:۱۰۰ است، در نتیجه از هر ۵۰ نفر، یک نفر «حامل» ژن معیوب است.<ref>{{Cite journal | last1 = Su | first1 = Y. N. | last2 = Hung | first2 = C. C. | last3 = Lin | first3 = S. Y. | last4 = Chen | first4 = F. Y. | last5 = Chern | first5 = J. P. S. | last6 = Tsai | first6 = C. | last7 = Chang | first7 = T. S. | last8 = Yang | first8 = C. C. | last9 = Li | first9 = H. | last10 = Ho | first10 = H. N. | last11 = Lee | first11 = C. N. | editor1-last = Schrijver | editor1-first = Iris | title = Carrier Screening for Spinal Muscular Atrophy (SMA) in 107,611 Pregnant Women during the Period 2005–2009: A Prospective Population-Based Cohort Study | doi = 10.1371/journal.pone.0017067 | journal = PLoS ONE | volume = 6 | issue = 2 | pages = e17067 | year = 2011 | pmid = 21364876| pmc =3045421 | bibcode = 2011PLoSO...617067S}}</ref><ref>{{Cite journal | last1 = Sugarman | first1 = E. A. | last2 = Nagan | first2 = N. | last3 = Zhu | first3 = H. | last4 = Akmaev | first4 = V. R. | last5 = Zhou | first5 = Z. | last6 = Rohlfs | first6 = E. M. | last7 = Flynn | first7 = K. | last8 = Hendrickson | first8 = B. C. | last9 = Scholl | first9 = T. | last10 = Sirko-Osadsa | doi = 10.1038/ejhg.2011.134 | first10 = D. A. | last11 = Allitto | first11 = B. A. | title = Pan-ethnic carrier screening and prenatal diagnosis for spinal muscular atrophy: Clinical laboratory analysis of >72 400 specimens | journal = European Journal of Human Genetics | volume = 20 | issue = 1 | pages = 27–32 | year = 2011 | pmid = 21811307| pmc =3234503}}</ref> حامل بودن به‌خودی‌خود، تأثیری بر سلامتی فرد ندارد و فرد زمانی از حامل‌بودن خودش مطلع می‌شود که فرزند مبتلا به بیماری به‌دنیا بیاورد یا آنکه از طریق آزمایش‌های غربالگری، به این موضوع پی ببرد.

خواهر و برادرهای مبتلا، معمولاً علائم بسیار مشابهی دارند، اما دیده شده که فرزندان یک خانواده، به انواع متفاوتی از SMA دچار شده‌است که گرچه پدیده‌ای نادر است، اما علتش [[حذف (ژنتیک)|حذف‌های نوپدید]] در ژن SMN است و نه درگیری ژن NAIP یا تفاوت در تعدادِ نسخه‌های ژن SMN2.


== تشخیص ==
== تشخیص ==

نسخهٔ ‏۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۱۶

آتروفی عضلانی نخاعی
نام‌های دیگرآتروفی نخاعی عضلات پروگزیمال اتوزومال مغلوب
تخصصعصب‌شناسی ویرایش این در ویکی‌داده
طبقه‌بندی و منابع بیرونی
آی‌سی‌دی-۱۰G12.0-G12.1
آی‌سی‌دی-۹-سی‌ام335.0-335.1
اُمیم۲۵۳۳۰۰ 253550 253400 271150
دادگان بیماری‌ها14093 32911
مدلاین پلاس000996
ئی‌مدیسینSpinal Muscular Atrophy
Spinal Muscle Atrophy
Kugelberg–Welander SMA
پیشنت پلاسآتروفی عضلانی نخاعی
سمپD014897
مرور ژن

آتروفی عضلانی نخاعی (انگلیسی: Spinal muscular atrophy) یا به‌اختصار «SMA» که جهت تمایز آن با سایرِ آتروفی‌های عضلانی نخاعی، با نام‌های «آتروفی نخاعی عضلات پروگزیمال اتوزومال مغلوب» و «آتروفی عضلانی نخاعی 5q» هم شناخته می‌شود، یک بیماری عصبی‌عضلانی نادر است که با از دست رفتنِ نورون‌های حرکتی و تحلیل‌رفتن عضلات همراه است و اغلب موجب مرگ زودهنگام می‌شود.

این بیماری، به‌دلیلِ نقص در ژن SMN1 ایجاد می‌شود که مسئولِ ساختِ پروتئینی به نام SMN است که در تمامی سلول‌های جانداران یوکاریوت وجود دارد و جهت زنده‌ماندنِ نورون‌های حرکتی ضروری است. میزان اندکِ این پروتئین در سلول‌ها، موجب از دست رفتنِ عملکرد طبیعی در سلول‌های عصبیِ شاخِ قدامیِ نخاع شده و آتروفی عضلات را در پی دارد.

این بیماری در درجاتِ متفاوتی از شدت، خود را نشان می‌دهد که همگی‌شان، تحلیل‌رفتن عضلانی و اختلال در تحرک را دارا هستند. عضلات پروگزیمال (ران‌ها و بازو) و ماهیچه‌های تنفسی، قبل از بقیه درگیر می‌شوند. سایر دستگاه‌های بدن نیز، به‌ویژه در نوع زودرس بیماری، درگیر می‌شوند. SMA شایع‌ترین دلیلِ ژنتیکیِ مرگ نوزادان و شیرخواران است.

آتروفی عضلانی نخاعی یک بیماری ارثی است و بصورت اتوزومال مغلوب منتقل می‌شود. در دسامبر ۲۰۱۶ میلادی، داروی نوسی‌نـِرسن به‌عنوان نخستین دارو جهت درمان این بیماری مورد پذیرش واقع شد و چند داروی دیگر نیز در مرحلهٔ کارآزمایی بالینی قرار دارند.[۱]

شرح ویدئویی بیماری

طبقه‌بندی

این بیماری با شدت‌های مختلفی بروز می‌کند و از نوزادان تا بالغین را درگیر می‌کند. انواع این بیماری را بر حسب سنِ شروع علائم یا بیشترین میزان دستیابی به تکامل حرکتی بر حسب نشانگرهای آن، به ۳ تا ۵ نوع تقسیم می‌کنند.

رایج‌ترین طبقه‌بندی به شرح زیر است:

نوع نام‌بخش سن رایج آغازِ بیماری مشخصات OMIM
SMA1
(نوزادی)
بیماری وردنیگ-هوفمان صفر تا ۶ ماهگی فرمِ شدیدِ بیماری در ماهِ اول زندگی و معمولاً به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره‌ای، خود را نشان می‌دهد. (سندرم بچهٔ شُل). مرگِ سریع سلول‌های عصبیِ حرکتی، باعث عدم کارایی کافی در اعضای حیاتی بدن - به‌ویژه در دستگاه تنفس - می‌شود و نارسایی تنفسی ناشی از سینه‌پهلو، شایع‌ترین علتِ مرگ است. کودکان مبتلا به این نوع از بیماری، در صورتی که زیر دستگاه تنفس مصنوعی نروند، معمولاً بیشتر از ۲ سال عمر نمی‌کنند و فرم‌های شدید بیماری، اغلب طرف چند هفتهٔ اول نوزاد را از پا درمی‌آورد. (به این نوعِ بسیار شدیدِ بیماری، «SMA نوع صفر» هم می‌گویند) اگر حمایت‌های تنفسی مناسب انجام شود، آنهایی که فنوتیپ‌های خفیف‌تری از نوع ۱ را دارا هستند (که حدود ۱۰ درصدِ موارد SMA1 را شامل می‌شود) می‌توانند تا دوران نوجوانی و بلوغ هم زنده بمانند. 253300
SMA2
(متوسط)
بیماری دوبوویتس ۶ تا ۱۸ ماهگی نوعِ متوسط بیماری، کودکانی را شامل می‌شود که هرگز قادر به ایستادن و راه‌رفتن نخواهند بود، اما دست‌کم در برهه‌ای از زندگی‌شان، قادر به حفظ وضعیت نشستن هستند. ضعف ماهیچه‌ای نخستین بار، مابین ۶ تا ۱۸ ماهگی به‌چشم می‌آید. سیر پیشرفت بیماری بسیار متفاوت است. برخی از مبتلایان به‌تدریج دچار ضعف می‌شوند و برخی دیگر با مراقب‌های دقیق، هرگز پیشرفت نمی‌کنند. کژپشتی در این کودکان محتمل است و اصلاح آن با پشت‌بند، می‌تواند منجر به تنفس بهتر در آنان شود. عضلات بدن ضعیف می‌شوند و مهمترین نگرانی، دستگاه تنفس است. امید به زندگی تا حدودی کاهش‌یافته‌است اما بیشتر مبتلایان به نوع ۲ بیماری، تا سنین بلوغ زنده می‌مانند. 253550
SMA3
(نوجوانی)
بیماری کوگلبرگ-وِلاندر >۱۲ ماهگی نوع نوجوانی این بیماری، معمولاً پس از ۱ سالگی خود را نشان می‌دهد. این بیماران در مقطعی از زندگی قادرند بدون کمک راه بروند، با این وجود، بسیاری از آنها این توانایی را بعدها از دست خواهند داد. درگیری دستگاه تنفس در اینها کمتر مشاهده می‌شود و امید به زندگی طبیعی یا نزدیک به طبیعی است. 253400
SMA4
(بالغین)
پس از بلوغ نوع بالغین بیماری (که گاهی به آن SMA3 دیرهنگام هم می‌گویند) خود را پس از دههٔ سوم زندگی (بعد از ۳۰ سالگی) به‌صورتِ ضعفِ تدریجی عضلات نشان می‌دهد که بیشتر عضلات پروگزیمال اندام (بازوها و ران‌ها) را درگیر می‌کند و منجر می‌شود که فرد برای تحرک، وابسته به صندلی چرخ‌دار شود. عوارض دیگر نادر است و امید به زندگی تغییری نمی‌کند. 271150

شدیدترین نوع این بیماری را گاهی «SMA نوع صفر» می‌گویند و در نوزادانی دیده می‌شود که علیرغم مراقب‌های شدید تنفسی، تنها چند هفته زنده می‌مانند. این نوع از بیماری را نباید با آتروفی دیستال عضلانی نخاعی نوع ۱ اشتباه کرد که نشانه‌های و سیرِ مشابهی با SMA دارد، اما علت ژنتیکی‌اش متفاوت است.

تکامل حرکتی مبتلایان به این بیماری، اغلب توسط معیارهای عملکردی معتبر نظیر «CHOP INTEND» (برای SMA1) و «مقیاس ارزیابی حرکتی» یا یکی از «مقیاس‌های عملکرد حرکتی همرسمیت»[۲][۳][۴][۵] (برای انواع ۲ و ۳ بیماری) سنجیده و ارزیابی می‌شود.

عنوانِ «بیماری وردنیگ-هوفمان» نامش را از نخستین توصیف‌کنندگان این بیماری در کودکان می‌گیرد که دو عصب‌شناس آلمانی به نام‌های «یوهان هوفمان» و «گیدو وردنیگ» بودند. عنوانِ «بیماری کوگلبرگ-ولاندر» نیز از «هندریک کوگلبرگ» و «لیزا ولاندر»، که نخستین بار این بیماری را از دیستروفی ماهیچه‌ای تمایز دادند، گرفته شده‌است.[۶] امروزه از نامِ «بیماری دوبوویتس» (نباید آنرا با سندرم دوبوویتس اشتباه کرد) بندرت استفاده می‌شود. این بیماری نامش را از عصب‌شناس انگلیسی ویکتور دوبوویتس می‌گیرد که چندین مطالعه بر روی نوعِ متوسطِ این بیماری انجام داد.

علائم و نشانه‌ها

علام بیماری بر حسب نوع آن، مرحلهٔ درگیری و فاکتورهای شخصی بسیار متفاوت است و ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • کاهش یا فقدان رفلکس، به‌ویژه در دست و پاها
  • ضعف عضلانی، تونوس ماهیچه‌ایِ ضعیف، سستی و شُل‌بودن
  • عدم توانایی در رسیدن به معیارهای طبیعی رشد و تکامل، اشکال در نشستن/ایستادن/راه‌رفتن
  • در کودکان خردسال: اتخاذ وضعیت قورباغه‌ای هنگام نشستن (ران‌ها به طرفین باز، و زانوها خم)
  • از دست رفتنِ قدرت ماهیچه‌های تنفسی: سرفهٔ شُل، گریهٔ ضعیف (نوزادان)، تجمع ترشحات در گلو و ریه، دیسترس تنفسی (تنفس سخت و با زحمتِ فراوان انجام می‌شود)
  • بالاتنهٔ ناقوس‌مانند (که علتش استفادهٔ انحصاری از عضلات شکم برای تنفس است) در انواعِ خفیف‌تر بیماری SMA
  • لرزش خفیف و موزون در زبان
  • اشکال در مکیدن و قورت‌دادن، دیسفاژی و تغذیهٔ ناکافی و کم
یک تصویر رادیوگرافی که قفسهٔ سینهٔ ناقوسی‌شکل را نشان می‌دهد که در اثرِ استفاده از عضلات شکمی برای تنفس و آتروفی ماهیچه‌های میان‌دنده‌ای ایجاد می‌شود. این نشانه، یافته‌ای تختصاصی در بیماری «آتروفی عضلانی نخاعی» نیست.

دلایل بروز بیماری

توارث «آتروفی عضلانی نخاعی» از نوع اتوزومال مغلوب است.

آتروفی عضلانی نخاعی به‌دلیلِ جهش در ژن SMN1 به‌وجود می‌آید.[۷] بازوی بلندِ کروموزوم شمارهٔ ۵ انسان در جایگاهِ 5q13 خود دارای دو ژنِ تقریباً یکسان است: یک نسخهٔ تلومری به نامِ SMN1 و یک نسخهٔ سانترومری به نامِ SMN2. در افراد سالم، ژنِ SMN1، پروتئینی به نام «پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی» را کُد می‌کند که همان‌طور که از نامش پیداست، نقش حیاتی در بقا و زنده‌ماندنِ سلول‌های حرکتی اعصاب دارد. از طرفی، ژنِ SMN2 به‌سبب تفاوت در تنها یک نوکلئوتید (840.C→T)، در محلِ اتصالِ اینترون ۶ به اگزون ۸، دچار «پیرایش دگرسان» می‌شود و بدین ترتیب تنها ۱۰–۲۰٪ از نسخهٔ رونویسی شدهٔ آن، پروتئین کامل و کارآمدِ SMN را می‌سازد و ۸۰–۹۰٪ بقیه، تنها یک ترکیبِ پروتئینی ناکارآمد و ناقص را ایجاد می‌کند که «SMNΔ7» نام دارد و به‌سرعت، در سلول از بین می‌رود.

در افراد مبتلا به بیماری، ژنِ SMN1 به‌گونه‌ای جهش می‌یابد که دیگر قادر نیست «پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی» را بدرستی بسازد. این جهش یا به‌صورتِ حذف در اگزون ۷ است یا اینکه جهش نقطه‌ای رخ می‌دهد و SMN1 را از لحاظ عملکردی به SMN2 مبدل می‌سازد. از طرفی تقریباً همهٔ انسان‌ها، دست‌کم یک نسخهٔ سالم از SMN2 دارند (اغلب افراد ۲ تا ۴ نسخه دارند) که قادر است مقادیر ناچیزی از «پروتئینِ بقایِ سلولِ عصبیِ حرکتی» (حدود ۱۰ تا ۲۰٪ سطح طبیعی آنرا) را کُد کند و بدین ترتیب، برخی از سلول‌های عصبی حرکتی زنده می‌مانند. در طولانی مدت، فقدانِ مقادیرِ کافی از این پروتئین حیاتی، سبب می‌شود که سلول‌های عصبی حرکتی تدریجاً در «شاخ قدامی طناب خاکستری نخاعی» و مغز بمیرند. ماهیچه‌هایی که به این سلول‌ها از لحاظ دریافت پیام عصبی وابسته‌اند، آرام‌آرام شاخه‌های عصبی خود را از دست می‌دهند و میزان سیگنال‌ها و پیام‌های عصبی که دستگاه عصبی مرکزی دریافت می‌دارند، کاهش می‌یابد. این موضوع سبب می‌شود که فعالیت انقباضی این ماهیچه‌ها اُفت کرده و به‌تدریج دچار آتروفی شوند.

عضلات اندام تحتانی (پاها) زودتر از عضلات اندام فوقانی (دست‌ها) درگیر می‌شوند. در موارد شدیدِ بیماری، ماهیچه‌های گردن، ستون فقرات، دستگاه تنفس و ماضغه (جویدن) هم مبتلا می‌شوند. عضلات پروگزیمال (نزدیک به مرکز) همچون ران‌ها و بازوها، زودتر از عضلات دیستال (دور از مرکز) همچون ساعد، مچ دست و ساق پا گرفتار می‌شوند.

شدت بیماری بستگی به این دارد که آن ژن‌های SMN2 باقی‌مانده، تا چه میزان قادر به جبرانِ فقدان عملکردیِ ژن‌های SMN1 باشند. بخشی از این موضوع به تعدادِ نسخه‌های ژن SMN2 بر روی کروموزوم بستگی دارد. افراد سالم ۲ نسخه از SMN2 را دارا هستند، حال آنکه مبتلایان به آتروفی عضلانی نخاعی، بین ۱ تا ۴ نسخه (و حتی بیشتر) از SMN2 را دارند. هرچه تعداد نسخه‌های این ژن بیشتر باشد، بیماری خفیف‌تر است. نوزادانی که مبتلا به نوع ۱ بیماری هستند (SMA I) معمولاً یک یا دو نسخه از این ژن را دارند؛ در حالی که مبتلایان به نوع ۲ و ۳ بیماری، دست‌کم سه نسخه و مبتلایان به نوع ۴ بیماری، چهار نسخه از SMN2 را دارا هستند. باید توجه داشت که ارتباط مابین نشانه‌های بیماری و تعداد نسخه‌های این ژن مطلق نیست و به‌نظر می‌رسد عوامل دیگری هم هستند که بر روی فنوتیپ (تظاهر) بیماری اثر دارند.[۸]

آتروفی عضلانی نخاعی به صورت اتوزومال مغلوب به ارث می‌رسد و ناگفته پیداست که ژنِ معیوب بر روی اتوزوم واقع است. برای ابتلا به این بیماری، دو نسخهٔ معیوب از ژن SMN1 (یکی از پدر و یکی از مادر) لازم است. ممکن است پدر و مادر «حامل» ژن معیوب باشند و خودشان از آن مطلع نباشند. حدود ۲ تا ۴٪ از آتروفی‌های عضلانی نخاعی، علت ارثی ندارد و در اثر جهش‌های نوپدید (De novo mutation) در اسپرم، تخمک یا یاخته تخم ایجاد می‌شود.

آتروفی عضلانی نخاعی در تمامی نژادها و قومیت‌ها دیده می‌شود؛ برخلافِ برخی از بیماری‌ها نظیر کم‌خونی داسی‌شکل و فیبروز سیستیک که در برخی نژادها بسیار شایع‌تر از دیگران هستند. میزان کلی شیوع این بیماری ۱ در ۱۰٬۰۰۰ است؛ فراوانی آلل در حدود ۱:۱۰۰ است، در نتیجه از هر ۵۰ نفر، یک نفر «حامل» ژن معیوب است.[۹][۱۰] حامل بودن به‌خودی‌خود، تأثیری بر سلامتی فرد ندارد و فرد زمانی از حامل‌بودن خودش مطلع می‌شود که فرزند مبتلا به بیماری به‌دنیا بیاورد یا آنکه از طریق آزمایش‌های غربالگری، به این موضوع پی ببرد.

خواهر و برادرهای مبتلا، معمولاً علائم بسیار مشابهی دارند، اما دیده شده که فرزندان یک خانواده، به انواع متفاوتی از SMA دچار شده‌است که گرچه پدیده‌ای نادر است، اما علتش حذف‌های نوپدید در ژن SMN است و نه درگیری ژن NAIP یا تفاوت در تعدادِ نسخه‌های ژن SMN2.

تشخیص

علائم شدیدترین نوع این بیماری در اواخر دوران بارداری قابل تشخیص است؛ بدین ترتیب که مادر احساس می‌کند حرکات جنین کم شده یا دیگر وجود ندارد. برخی از علائمِ بیماری، وخیم و بحرانی هستند؛ همچون دیسترس تنفسی و اشکال در شیر خوردن که معمولاً ظرف چند هفته منجر به مرگ می‌شود. در مقایسه، برخی دیگر از انواعِ بیماری، خفیف‌تر هستند و ضعف عضلانی تنها پس از چند دهه، به سراغ فرد می‌آید و با آنکه عمر طبیعی دارند، اما مجبور به استفاده از صندلی چرخ‌دار می‌شوند.[۱]

علائم مهمی که پزشک را به فکر می‌اندازد و او را، وادار به انجام آزمایش‌های ژنتیکی می‌کند، اینها هستند:

  • ضعف عضلانی پیشروندهٔ دوطرفه (معمولاً بازوها و ران‌ها بیشتر از ساعد، مچ دست و ساق پا) بدون هیچ پیش‌زمینه یا علامت قبلی[۱]
  • صاف‌شدگی قفسهٔ سینه هنگام تنفس و برآمدگی شکم هنگام انجامِ عملِ «دَم»
  • هیپوتونی همراه با فقدان رفلکس

اگر چه علائم فوق، شکِ به SMA را زیاد می‌کند، اما تشخیص قطعی، تنها با انجامِ آزمایش ژنتیکی (فقدان هر دو اَلل از اگزون ۷ از ژن SMN1) مقدور است. این آزمایش با گرفتن خون از بیمار و انجامِ روش «MLPA» (یکی از روش‌های توالی‌شناسی ژن) صورت می‌پذیرد که در ضمن، امکان تخمین تعداد نسخه‌های ژن SMN2 را هم فراهم می‌آورد.

آزمایش‌های پیش از لانه‌گزینی جنین

امکان انجام آزمایش‌های تشخیصی بر روی رویان، پیش از لانه‌گزینی، در کسانی که از روش لقاح مصنوعی استفاده می‌کنند، وجود دارد.

در دوران بارداری

تشخیص پیش از تولد با استفاده از روش‌های «نمونه‌گیری از پرزهای جفتی»، «دی‌ان‌ای جنینی غیرسلولی» (cffDNA) و روش‌های دیگر انجام می‌شود.

تشخیص حامل‌ها

افرادی که احتمال می‌رود حاملِ ژن معیوب باشند و در نتیجه فرزندان بیمار در آینده به دنیا بیاورند، می‌توانند با انجام یک آزمایش خون، وضعیت خود را از لحاظ حامل بودن یا نبودن بررسی کنند. «انجمن متخصصان زنان و زایمان آمریکا» توصیه می‌کند همهٔ افرادی که تصمیم دارند در آینده بچه‌دار شوند، این آزمایش را انجام دهند.[۱۱]

غربالگری عادی

انجامِ غربالگری روتین مورد بحث و جدل است که علت آن هزینهٔ آزمایش‌های ژنتیکی و شدت بیماری است. برخی پژوهش‌گران می‌گویند که انجام غربالگری در جمعیت عادی، مقرون به صرفه نیست و این موضوع از صرفِ حدود ۵ میلیون دلار در ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی جلوگیری کرد.[۱۲] برخی دیگر می‌گویند این بیماری، شرایط لازم برای انجام یک چنین غربالگری‌هایی را دارد و باید برای تمامی زوج‌ها انجام شود.[۱۳]

درمان

داروی نوسی‌نِرسن (با نام تجاریِ اسپین‌رازا) تنها دارویی است که برای درمان آتروفی عضلانی نخاعی تأیید شده‌است. این دارو یک اولیگونوکلئوتید آنتی‌سنس تغییریافتهٔ فسفوروتیوئات ۲’-O-متوکسی‌اتیل است که ملکولِ خاموش‌گرِ پیرایشی N1 اینترونی را هدف قرار می‌دهد[۱] و از طریق تزریق بداخل کانال نخاعی، مستقیماً به دستگاه عصبی مرکزی وارد می‌شود. نوسی‌نِرسن در دسامبر ۲۰۱۶ توسط سازمان غذا و دارو آمریکا مورد پذیرش واقع شد[۱۴] و نخستین داروی تأیید شده برای درمان این بیماری محسوب می‌شود. کمیسیون اروپا هم آنرا در ژوئن ۲۰۱۷ پذیرفت.[۱۵]

پیش‌آگهی

بدون درمان دارویی، وضعیت بیماران به تدریج بدتر می‌شود، اما پیش‌آگهیِ بیماری بر حسب نوع آن متغیر است و سیر پیشرفت آن نیز، از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد.

بیشتر کودکانی که نوع صفر یا ۱ بیماری را دارند، به سن چهار سالگی نمی‌رسند و اصلی‌ترین علت مرگشان، مشکلات عودکنندهٔ تنفسی است.[۱۶] با مراقب‌های مناسب، فرم‌های خفیف‌تر از نوع ۱، (حدود ۱۰ درصد از SMA1) تا دوران بلوغ زنده می‌مانند.[۱۷] شواهد کافی از بقای طولانی‌مدت در SMA1 وجود ندارد؛ با این حال، به‌نظر می‌رسد پیشرفت‌های بعمل‌آمده در زمینهٔ حمایت‌های تنفسی، میزان مرگ و میر را پائین آورده‌است.[۱۸]

در نوع ۲ بیماری، سیر بیماری ثابت است یا به کُندی پیش می‌رود و امید به زندگی در مقایسه با جمعیت نرمال، کاهش یافته‌است. مرگ پیش از ۲۰ سالگی، زیاد دیده می‌شود؛ اما بسیاری از مبتلایان به این نوع هستند که خودشان بعدها پدر/مادر یا پدربزرگ/مادربزرگ می‌شوند.

نوع ۳ بیماری، در صورت انجامِ همهٔ مراقبت‌های استاندارد، امید به زندگی طبیعی یا نزدیک به طبیعی دارد.

نوع بالغین بیماری فقط نقش‌های حرکتی را به‌دنبال دارد و تأثیری بر روی طول عمر آنها ندارد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Ottesen, Eric W. (2017-01-01). "ISS-N1 makes the first FDA-approved drug for spinal muscular atrophy". Translational Neuroscience (به انگلیسی). 8 (1): 1–6. doi:10.1515/tnsci-2017-0001. ISSN 2081-6936. PMC 5382937. PMID 28400976.
  2. Main, M.; Kairon, H.; Mercuri, E.; Muntoni, F. (2003). "The Hammersmith Functional Motor Scale for Children with Spinal Muscular Atrophy: A Scale to Test Ability and Monitor Progress in Children with Limited Ambulation". European Journal of Paediatric Neurology. 7 (4): 155–159. doi:10.1016/S1090-3798(03)00060-6. PMID 12865054.
  3. Krosschell, K. J.; Maczulski, J. A.; Crawford, T. O.; Scott, C.; Swoboda, K. J. (2006). "A modified Hammersmith functional motor scale for use in multi-center research on spinal muscular atrophy". Neuromuscular Disorders. 16 (7): 417–426. doi:10.1016/j.nmd.2006.03.015. PMC 3260054. PMID 16750368.
  4. O'Hagen, J. M.; Glanzman, A. M.; McDermott, M. P.; Ryan, P. A.; Flickinger, J.; Quigley, J.; Riley, S.; Sanborn, E.; Irvine, C.; Martens, W. B.; Annis, C.; Tawil, R.; Oskoui, M.; Darras, B. T.; Finkel, R. S.; De Vivo, D. C. (2007). "An expanded version of the Hammersmith Functional Motor Scale for SMA II and III patients". Neuromuscular Disorders. 17 (9–10): 693–697. doi:10.1016/j.nmd.2007.05.009. PMID 17658255.
  5. Glanzman, A. M.; O'Hagen, J. M.; McDermott, M. P.; Martens, W. B.; Flickinger, J.; Riley, S.; Quigley, J.; Montes, J.; Dunaway, S.; Deng, L.; Chung, W. K.; Tawil, R.; Darras, B. T.; De Vivo, D. C.; Kaufmann, P.; Finkel, R. S.; Pediatric Neuromuscular Clinical Research Network for Spinal Muscular Atrophy (PNCR) (2011). "Validation of the Expanded Hammersmith Functional Motor Scale in Spinal Muscular Atrophy Type II and III". Journal of Child Neurology. 26 (12): 1499–1507. doi:10.1177/0883073811420294. PMID 21940700.
  6. Dubowitz, V. (2009). "Ramblings in the history of spinal muscular atrophy". Neuromuscular Disorders. 19 (1): 69–73. doi:10.1016/j.nmd.2008.10.004. PMID 18951794.
  7. Brzustowicz, L. M.; Lehner, T.; Castilla, L. H.; Penchaszadeh, G. K.; Wilhelmsen, K. C.; Daniels, R.; Davies, K. E.; Leppert, M.; Ziter, F.; Wood, D.; Dubowitz, V.; Zerres, K.; Hausmanowa-Petrusewicz, I.; Ott, J.; Munsat, T. L.; Gilliam, T. C. (1990). "Genetic mapping of chronic childhood-onset spinal muscular atrophy to chromosome 5q11.2–13.3". Nature. 344 (6266): 540–541. Bibcode:1990Natur.344..540B. doi:10.1038/344540a0. PMID 2320125.
  8. Jędrzejowska, M.; Milewski, M.; Zimowski, J.; Borkowska, J.; Kostera-Pruszczyk, A.; Sielska, D.; Jurek, M.; Hausmanowa-Petrusewicz, I. (2009). "Phenotype modifiers of spinal muscular atrophy: The number of SMN2 gene copies, deletion in the NAIP gene and probably gender influence the course of the disease". Acta Biochimica Polonica. 56 (1): 103–108. PMID 19287802.
  9. Su, Y. N.; Hung, C. C.; Lin, S. Y.; Chen, F. Y.; Chern, J. P. S.; Tsai, C.; Chang, T. S.; Yang, C. C.; Li, H.; Ho, H. N.; Lee, C. N. (2011). Schrijver, Iris (ed.). "Carrier Screening for Spinal Muscular Atrophy (SMA) in 107,611 Pregnant Women during the Period 2005–2009: A Prospective Population-Based Cohort Study". PLoS ONE. 6 (2): e17067. Bibcode:2011PLoSO...617067S. doi:10.1371/journal.pone.0017067. PMC 3045421. PMID 21364876.
  10. Sugarman, E. A.; Nagan, N.; Zhu, H.; Akmaev, V. R.; Zhou, Z.; Rohlfs, E. M.; Flynn, K.; Hendrickson, B. C.; Scholl, T.; Sirko-Osadsa, D. A.; Allitto, B. A. (2011). "Pan-ethnic carrier screening and prenatal diagnosis for spinal muscular atrophy: Clinical laboratory analysis of >72 400 specimens". European Journal of Human Genetics. 20 (1): 27–32. doi:10.1038/ejhg.2011.134. PMC 3234503. PMID 21811307.
  11. "Carrier Screening in the Age of Genomic Medicine - ACOG". www.acog.org. Retrieved 24 February 2017.
  12. Little, S. E.; Janakiraman, V.; Kaimal, A.; Musci, T.; Ecker, J.; Caughey, A. B. (2010). "The cost-effectiveness of prenatal screening for spinal muscular atrophy". American Journal of Obstetrics and Gynecology. 202 (3): 253.2e1. doi:10.1016/j.ajog.2010.01.032. PMID 20207244.
  13. Prior, T. W.; Professional Practice Guidelines Committee (2008). "Carrier screening for spinal muscular atrophy". Genetics in Medicine. 10 (11): 840–842. doi:10.1097/GIM.0b013e318188d069. PMC 3110347. PMID 18941424.
  14. Grant, Charley (2016-12-27). "Surprise Drug Approval Is Holiday Gift for Biogen". Wall Street Journal. ISSN 0099-9660. Retrieved 2016-12-27.
  15. "SPINRAZA® (Nusinersen) Approved in the European Union as First Treatment for Spinal Muscular Atrophy". AFP. 2017-06-01. Retrieved 2017-06-01.
  16. Yuan, N.; Wang, C. H.; Trela, A.; Albanese, C. T. (2007). "Laparoscopic Nissen Fundoplication During Gastrostomy Tube Placement and Noninvasive Ventilation May Improve Survival in Type I and Severe Type II Spinal Muscular Atrophy". Journal of Child Neurology. 22 (6): 727–731. doi:10.1177/0883073807304009. PMID 17641258.
  17. Bach, J. R. (2007). "Medical Considerations of Long-Term Survival of Werdnig–Hoffmann Disease". American Journal of Physical Medicine & Rehabilitation. 86 (5): 349–55. doi:10.1097/PHM.0b013e31804b1d66. PMID 17449979.
  18. Oskoui, M; Levy, G; Garland, C. J.; Gray, J. M.; O'Hagen, J; De Vivo, D. C.; Kaufmann, P (2007). "The changing natural history of spinal muscular atrophy type 1". Neurology. 69 (20): 1931–6. doi:10.1212/01.wnl.0000290830.40544.b9. PMID 17998484.

پیوند به بیرون