تیتوس آندرونیکوس: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[رده:فرزندکشی در ادبیات داستانی]] |
[[رده:فرزندکشی در ادبیات داستانی]] |
||
[[رده:نمایشنامههای بریتانیایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست]] |
[[رده:نمایشنامههای بریتانیایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست]] |
||
[[رده: |
[[رده:نمایشنامههای انگلیسی رنسانس]] |
||
[[رده:نمایشنامههای دهه ۱۵۹۰ (میلادی)]] |
[[رده:نمایشنامههای دهه ۱۵۹۰ (میلادی)]] |
||
[[رده:نمایشنامههایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست]] |
[[رده:نمایشنامههایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست]] |
نسخهٔ ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۵
تیتوس آندرونیکوس یکی از آثار تراژدی است که توسط ویلیام شکسپیر و احتمالاً با همکاری مترجم، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی، جورج پیل در بین سالهای ۱۵۸۸ تا ۱۵۹۳ نگاشته شدهاست. به نظر میرسد تیتوس آندرونیکوس نخستین تراژدی باشد که شکسپیر آن را نگاشتهاست، تراژدی که محتملاً شکسپیر به منظور رقابت با اثر همعصر آن یعنی نمایش خونخواهی نوشتهبود.[۱] این نمایشنامه خونینترین و خشنترین اثر ویلیام شکسپیر است. هر چند که این اثر در آن روزها پر مخاطب بود ولی در سده هفدهم میلادی تب محبوبیت آن فروکش کرد. در دوره ویکتوریا به دلیل آنکه در این تراژدی مکرراًاز صحنههای خشونتآمیز و خونین استفاده شدهبود، از اجرای آن ممانعت به عمل آمد. اما این نمایشنامه از اواسط سده بیستم میلادی، اعتبار از دست رفته خود را بار دیگر به دست آورد.
شخصیتهای نمایشنامه
- تیتوس آندرونیکوس - ژنرال مشهور رومی
- لوسیوس - پسر بزرگ تیتوس
- لوسیوس جوان - پسر لوسیوس و نوه تیتوس
- کینتوس - پسر تیتوس
- موتیوس - پسر تیتوس
- مارتیوس - پسر تیتوس
- مارکوس آندرونیکوس - برادر تیتوس، عضو هیئت مدافعان حقوق مردم
- لاوینیا - دختر تیتوس
- پابلیوس - پسر مارکوس
- ساتورنینوس - پسر بزرگ امپراتور فقید روم
- باسیانوس - برادر ساتورینویس، عاشق لاوینیا
- سمپرونیوس - از بستگان تیتوس آندورنیکوس
- کایوس - از بستگان تیتوس آندورنیکوس
- والنتینیوس - از بستگان تیتوس آندورنیکوس
- آمیلیوس - از نجبای روم
- تامورا - شهبانو گتها
- آلاربوس - از پسران تامورا
- دیمیتریوس - از پسران تامورا
- کایرون - از پسران تامورا
- هارون- عرب مراکشی که رابطه جنسی با تامورا دارد
- دلقک
- یک پرستار و کودکی سیاه پوست
- سربازان، مستخدمان و دیگر همراهان
چینش نمایش نامه
تراژدی تیتوس آندرونیکوس نمایشنامهای است که شخصیتها و اعمال انجام داده در آن خیالی و عاری از واقعیتهای تاریخی است. این نمایشنامه دربردارنده ۵ پرده است که این پردهها هر کدام به ترتیب دارای: ۱، ۴، ۲، ۳ و ۳ صحنه هستند.
خلاصه نمایش نامه
تراژدی تیتوس آندرونیکوس پس از گذر مدنی کوتاه از مرگ امپراتور روم آغاز میشود، جای که دو پسر او ساتورنینوس (پسر بزرگتر و جانشین واقعی امپراتور) و باسیانوس برای نمایندگان و مردم در جایگاه تریبون عمارت پارلمان به جهت جانشینی پس از امپراتور در حال سخنرانی هستند. در این هنگام مارکوس آندرونیکوس اعلام میکند که گزینه محبوب امپراتوری روم از سوی مردم برادرش، تیتوس، است. مارکوس در این باره میگوید: مردم همصدا تیتوس را به عنوان امپراتوری برگزیدند چون هیچکس از لحاظ لیاقت ، شجاعت و شهامت در روم از او بالاتر نیست، او از طرف سنا، از نبردهای طولانی که بر ضد گوتها داشته، بر آنان پیروز شده و اکنون به روم بازگشته است.
سپس یکی از سروانهای رومی اعلام میکند که طی مراسم تریومف، تیتوسِ پیروز وارد صحنه میشود. همچنین به همراه تیتوس چند زندانی نیز وارد صحنه میشوند؛ تامورا شهبانو گوتها و همچنین هارون (معشوقه تامورا که با او رابطه جنسی دارد ولی کسی از این رابطه اطلاع ندارد) و سه پسر تامورا. علیرغم استدعای تامورا برای بخشیدن او و پسرانش، تیتوس پسر بزرگ تامورا به نام آلاربوس را به خونخواهی از کشتهشدن پسرش در جنگ با گوتهادر قربانگاه با پافشاری لوسیوس جوان هبه میکند. به همین دلیل، تامورا و دو پسرش، دیمیتریوس و کایرون، با خود پیمان میبندند که انتقام این عمل را از تیتوس بگیرند. در خلال این ماجرا تیتوس از پذیرفتن پیشنهاد تاج و تخت امتناع میورزد و از انتخاب ساتورنینوس به عنوان جانشین اصلی حمایت میکند. سپس ساتورنینوس پس از سپاسگزاری از تیتوس به دلیل حمایت از او برای رسیدن به پادشاهی روم، به او اعلام میکند که مایل است با دخترش، لاوینیا، ازدواج کند. تیتوس هم موافقت میکند، حال آنکه لاوینیا نامزد باسیانوس، برادر کوچکتر ساتورنینوس است. باسیانوس در این امر که لاوینیا نامزد اوست پافشاری میکند و پسران تیتوس (و البته برادرش، مارکوس) به پدرشان گوشزد میکنند که بر پایه حقوق روم لاوینیا حق باسیانوس است و هیچکسی طبق این قوانین نمیتواند حق کسی را از صاحب آن بستاند. اما تیتوس گمان میبرد که پسرانش قصد خیانت به او و پادشاه جدید روم را دارند. در این خلال مارکوس آندرونیکوس به همراه باسیانوس و لاوینیا از اتاق خارج میشوند و تیتوس تلاش میکند که مانع بیرون رفتن آنها شود که پسرش موتیوس مانع از این کار میشود. تیتوس با عتاب بر پسرش او را شرور مینامد و سپس او را میکشد. آنگاه تیتوس فریاد میزند که خائنان لاوینیا را به امپراتور بازگردانید که نوهاش لوسیوس جوان، به پدربزرگش میگوید که هیچگاه نخواهم گذاشت که لاوینیا همسر پادشاه شود زیراکه قول مشروع ازدواج او به باسیانوس داده شدهاست.
ساتورنینوس پس از شنیدن ماجرا، خانواده آندرونیکوس را به دلیل جسارتشان در تصمیم پادشاه تقبیح میکند و اعلام میکند که دیگر با لاوینیا ازدواج نخواهد کرد و از قصدش برای ازدواج با شهبانو اسیرشده گوتها، تامورا خبر میدهد. تامورا این پیشنهاد را میپذیرد و با وجود آنکه نقشه خونخواهی از خانواده آندرونیکوس را همچنان در سر دارد به ساتورنینوس پیشنهاد میدهد که باسیانوس و خانواده آندرونیکوس را عفو کند که ساتورنینوس با اکراه حکم به عفو آنان میدهد.
پس از مدتی هارون در خلال یکی از شکارهای سلطنتی با معشوقه خود تامورا که اکنون ملکهٔ روم است، تنها شده بود که به ناگاه باسیانوس و همسرش لاوینیا آنها را میبینند و پس از گفتگوی کوتاه مابینشان، به تامورا میگویند که خیانت او را به گوش پادشاه خواهند رساند. با این وجود هارون، دیمیتریوس و کایرون (پسران تامورا) را به کشتن باسیانوس ترغیب میکند. آنها پس از کشتن باسیانوس جسدش را به درون گودالی پرتاب میکنند. سپس آنها به زور لاوینیا را به اعماق جنگل میبرند و پس از تجاوز به او، برای آنکه ماجرا در جای درز نکند زبان و دو دست لاوینیا را قطع میکنند. سپس هارون با طراحی یک دسیسه و جعل سند اعلام میکند که کینتوس و مارتیوس (پسران تایتوس) باسیانوس را کشتهاند. ساتورنینوس پس از وحشت از کشته شدن برادرش حکم به دستگیری پسران تیتوس میدهد و دستور میهد که آنها را در خفا اعدام کنند.
پس از چند روز مارکوس بدن مثله شده و نیمه جان برادرزادهاش، لاوینیا را در جنگل پیدا میکند و بدن آن را به نزد پدرش، تیتوس، میآورد. تیتوس که همچنان از اتهامات وارده به پسرانش شوکه شده بود با دیدن بدن مثله شده دخترش غمی افزونتر بر او چیره میشود. سپس هارون به دروغ از سوی پادشاه پیامی آورد که پادشاه گفته است اگر تو خواهان آنی که پسرانت بخشیده شوند باید یکی از دستان خود یا برادرت مارکوس را قطع کنی و به نزد پادشاه بفرستی. تیتوس نیز با این امر موافقت میکند و اجازه میدهد که هارون دست او را ببرد تا ساتورنینوس پسرانش را ببخشد. اما در برگشت، قاصدی سر دو فرزند او را برایش میآورد.
پس از مدتی لاوینیا، هویت مهاجمان به خود را با عصا بر روی خاک مینویسد. در این خلال هارون که طی رابطه جنسی با معشوقهاش، تامورا (زن پادشاه)، صاحب فرزندی دورگه (سیاه و سفید) شده بود برای در امان ماندن از خشم اجتناب ناپذیر پادشاه تصمیم میگیرد که برای مخفی ماندن این تولد نامشروع، پرستار و قابله را بکشد و بچه را از شهر بیرون ببرد. در حین فرار از روم در بیرون از شهر هارون، توسط ارتش لوسیوس که قصد حمله به روم را داشتند به همراه کودک دستگیر میشوند. لوسیوس فرمان میدهد که هارون و بچه را بکشند اما هارون در قبال شرح تمام نقشهها و دسیسههایش سعی میکند که جان کودکش را نجات دهد.
منابع
- ↑ See Ann Jennalie Cook, The Privileged Playgoers of Shakespeare's London (Princeton: Princeton University Press, 1981) for extensive information on the likes and dislikes of theatrical audiences at the time
- نمایشنامههای واقعشده در روم باستان
- تایتوس آندرانیکوس (نمایش)
- تجاوز جنسی در ادبیات داستانی
- تراژدیهای شکسپیر
- زنای محصنه در نمایشنامهها
- فرزندکشی در ادبیات داستانی
- نمایشنامههای بریتانیایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست
- نمایشنامههای انگلیسی رنسانس
- نمایشنامههای دهه ۱۵۹۰ (میلادی)
- نمایشنامههایی که بر پایه آنها فیلم ساخته شدهاست
- همنوعخواری در ادبیات داستانی