چله تموز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

جشن چلهٔ تموز یکی از روزهای آیینی و به جای مانده از دوران بسیار کهن در جغرافیای ایران بزرگ است که ریشهٔ تاریخی آن به‌طور دقیق پیدا نیست. پیدایش آن بسیار کهن‌تر از دورهٔ ادیان ابراهیمی است و با اسطوره‌های دورهٔ مهری و سومری پیوند دارد. چلهٔ تموز یا چلهٔ تابستان در تقویم کهن ایرانی گرم‌ترین ماه سال است و با بلندترین روز سال مرتبط است. «چلهٔ بزرگ» یا چلهٔ تموز یکی از جشن‌های ایرانی بوده که تقریباً فراموش شده‌است؛ اما در جنوب خراسان طولانی‌ترین روز سال را هنوز هم گرامی می‌دارند، چهل یا چلهٔ تموز حدوداً از اول تیرماه آغاز می‌شده و تا دهم مردادماه ادامه می‌یافته.این چهل روز با طولانی‌ترین روز سال آغاز می‌شود و آن روز یا هفتهٔ اول تیر را گرامی می‌داشتند. در تقویم گریگوری و تقویم سریانی ماه تموز تا حدودی با دهم مرداد ماه انطباق دارد.

ساعت آبی پنگان

طولانی‌ترین روز سال و روز دماوند[ویرایش]

معمولاً روز اول تیرماه (۲۱ ژوئن) طولانی‌ترین روز سال در نیم‌کرهٔ شمالی زمین است، زیرا در این روز نسبت به روزهای گذشته به اندازهٔ بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند و روز را طولانی‌تر خواهد کرد. دماوند در سال 1387 ثبت ملی شده است و از آن زمان عده ای روز اول تیر یعنی طولانی ترین روز سال و بعضی نیز روز سیزده تیر را روز ملی دماوند نام گذاری کرده اند. علت این چند روز اختلاف این است که در بعضی مناطق برگزاری جشن تیرگان یا نیلوفر در اول تیر و بعضی سوم و دیگران سیزدهم تیر را معرفی و برگزار می کنند که البته در زمانهای قدیم اختلاف در تعیین دقیق روزهابا ابزار قدیمی امری عادی بوده است. اما امروزه بزرگترین روز سال همواره با اول تیر برابری می کند . پس بهتر است که جشن های تیرگان و روز دماوند را در سراسر کشور با استاندارد یکسان و در اول تیر مبنا قرار دهیم[۱] طولانی ترین روز سال به دلیل اینکه سیارهٔ زمین حول محور خود با درجهٔ ۲۳٫۵ در حرکت است، طی روزی خاص از سال و با به حداقل رسیدن فاصلهٔ منطقهٔ قطبی با خورشید این پدیده که به انقلاب تابستانی نیز شهرت دارد رخ می‌دهد این پدیده برای گذشتگان ایران نیز شناخته شده بوده‌است در ایران جشن نیلوفر یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته‌است و در کهن زمان علی‌رغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و از چارطاقی‌ها و خانهٔ فنجان یا ساعت آبی و گاهی از ساعت آفتابی استفاده می‌شد اما با همین ابزارهای ساده هم پدیده‌های خورشیدی مانند طولانی‌ترین روز کوتاه‌ترین روز و روزهای اعتدالی یا همسان مانند روز نوروز را با کمی اختلاف تعیین می‌کردند. ۴ قرن پیش از تولد مسیح برای این روز تقویمی طراحی کرده بودند که با استفاده از نور خورشید زمان دقیق آن مشخص می‌شد.

فنجان یا ساعت آبی کاریز زیبد گناباد

.

معنی و تاریخچه تموز[ویرایش]

Chaos Monster and Sun God

تموز معنی های متعددی دارد اما در زبان فارسی ماه چهارم سال و اول تابستان است گاهی اوقات به معنای تابستان و گرمای سوزان هم بکار رفته است تِموْز :(temouz) در گویش جنوب خراسان بویژه گنابادی یعنی ماه اول تابستان که با چله تموز شروع می شود و بنا بر تقویم گبری و تقویم آسوری، تابستان، صیف، فصل گرما ، ماه اول تابستان، تیرماه.گرمای سخت، زمان بودن خورشید در برج سرطان. نام ماه اول تابستان و ماه دهم از ماه‌های رومیان و ماه پنجم عبری.(فرهنگ معین- فرهنگ دهخدا- پروین گنابادی) در مورد تموز داستانها و افسانه های بسیار زیادی وجود دارد تا کنون دستکم 6 نظریه مختلف در مورد آن مطرح شده است از خدای مرگ و زندگی تا خدای خورشید تا خدای کشاورزی و حاصلخیزی به تموز نسبت داده شده اما قدیمی ترین متنی که در آن تموز بکار رفته متن حماسه گیلگمش است و مشخص است که تموز در فرهنگ میانرودان شکل گرفته و در دوره های سومری و ایلامی و پارسیان حضور داشته است.

کاسه سامرا متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد نگهداری شده در موزه پرگامون برلین. نماد سواستیکا در مرکز آن مشخص است.[۱][۲]

تموز در فرهنگ سومری ، اکدی ، کلدانی ، پارسی ، یهودیت، مسیحیت و حتی دین اسلام هم نفوذ یافته و اگرچه با افسانه های مختلفی آمیخته است. ابن وحشیه (حدود قرن 9 تا 10 میلادی) ، اطلاعاتی را درباره تلاش های خود وی برای احراز هویت تموز و کشف جزئیات کامل افسانه تموز در کتاب دیگری در نبطی اضافه می کند: " در داستنها گفته شده که تموز را پادشاه برای پرستش هفت (سیاره) و دوازده (نشانه) چندین بار به شیوه ای ظالمانه به قتل رساند ، تموز بعد از هر بار دوباره زنده می شود ، تا اینکه بالاخره کشته می شود ؛ و این شبیه افسانه سنت جورج. "[۳] ابن وحشی همچنین اضافه می کند که تموز قبل از آن در بابل زندگی می کرد و متعلق به قبیله ای باستانی بین النهرین به نام Ganbân بود. او روایت کرده که در حران و بابل هنوز برای کشته شدن تموز هر ژوئیه ابراز تاسف و عزاداری می کنند اما مبدا این عبادت از بین رفته بود. در قرن دهم میلادی ، الندیم در "کتاب الفهرست" خود نوشت که "همهمندائیان و سائبین صبائی ها زمان ما ، آنهایی که از مداین هستند و همچنین در حران ، تا امروز بر سر تموز در جشنواره ای که آنها ، به ویژه زنان ، در ماهی به همین نام برگزار می کنند ، نوحه و گریه می کنند. و زنان از خوردن غذاهای زمینی در طول زمان جشنواره چشم پوشی می کردند. [۴] همین جشنواره در قرن یازدهم توسط ابن اثیر ذکر شده است ، که بازگو می کند که هنوز هم هر سال در زمان معین در امتداد ساحل دجله برگزار می شود رودخانه. [۴] کیش ایشتار و تموز هنوز در ماردین تا اواخر قرن هجدهم وجود داشت. [۲]

کاربردهای تموز[ویرایش]

  1. تموز نام یکی از اسطوره های کهن تموز (اسطوره) در جغرافیای سومر ، آشور ، بین النهرین و ایلام (تمدن) (خوزستان) بوده است.
  2. صابئن ، مندائیان ، ایزدیان و زرتشتیان نیز تموز را گرامی دارند.
  3. فرهنگ معین : (تَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - گرمای سخت ، زمان بودن خورشید در برج سرطان . 2 - نام ماه اول تابستان و ماه دهم از ماه های رومیان .
  4. تموز اولین ماه تابستان در گاه‌شماری‌های رایج در سوریه، بین‌النهرین، آسیای صغیر و فلسطین از دوران باستان تا به امروز و نام یکی از رب‌النوع‌های سرزمین‌های مذکور است. [۳]

تموز (به عبری: תמוז) دهمین ماه از تقویم عبری است. تموز ماهی تابستانی و ۲۹ روزه است.

جشن نیلوفر[ویرایش]

جشن نیلوفر یا جشن تیرگان به چلهٔ تموز و جشن روز اول تموز (چلهٔ تابستان) ارتباط دارد. به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه زمان جشن نیلوفر ششم تیرماه (خردادروز از تیرماه) است. با توجه به شواهد دیگر به نظر می‌رسد که گل نیلوفر از نظر باورهای مردمی با خورشید و احیاناً با میترا/مهر در پیوند بوده باشد. زمان شکوفایی سالانهٔ گل نیلوفر (نیلوفر صحرایی و باغی) و نیز زمان شکوفایی روزانهٔ آن با خورشید هماهنگ است. زمان گل‌دهی آن در چلهٔ تموز (طولانی‌ترین روز) و در روزهای عمودی‌ترین تابش‌های خورشید و زمان شکوفایی روزانهٔ گل نیلوفر نیز همراه با سپیده و طلوع خورشید است و هر روز همراه با بردمیدن خورشید شکوفا می‌شود. این ویژگی‌ها موجب شده بوده که نیلوفر و خورشید را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر به‌شمار آورند و گرامی‌داشت نیلوفر را گرامی‌داشت خورشید بدانند. خورشید پرستی از اولین ادیان بشری است و در دوران میترایی به صورت پر و بال یافته و گسترده در رسم‌های ایرانی نفوذ کرده‌است.[۵]

چله تموز در خراسان[ویرایش]

خراسان یکی از جایگاهایی است که جشن چله تموز هنوز در آن کم و بیش و البته با ابهام وجود دارد. در تقویم محلی بیرجند و گناباد تموز یا «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه شروع می‌شود و تا دهم مرداد ماه ادامه می‌یابد و «چله خرد» تابستان از دهم مرداد شروع و تا سی‌ام این ماه ادامه دارد. در جنوب خراسان از اول تیر ماه تا دهم مرداد ماه را «چله تموز»، از دهم مرداد ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»، از اول دی‌ماه تا دهم بهمن ماه را «چله کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد» می‌گویند. شعر معروف خراسانی

  • نه از شو مو منالم نه از روز - نه از یلدا گیله درم نه چله تموز

هموقذِر فهمیُم دِمین ای دنیا - که اَسونی بعد سِختی میه هنوز

  • نه از شب من گله و ناله دارم و نه از روز- نه از یلدا و نه از تموز. در قدیم روزهای بعد از نوروز را به دو چهل تقسیم می‌کردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز شروع می‌شود. که داغ‌ترین روزهای سال است.

[۶]

در اشعار پارسی[ویرایش]

عمر برَف است و آفتاب تموز * اندکی ماند و خواجه غَرّه هنوز * ای تهی‌دست رفته در بازار * ترسمت پُر نیاوری دستار . سعدی*

  1. و فردوسی در چندین جا از تموز سخن گفته است بویژه از می خرما در تموز سخن گفته که مطابق رسوم میانرودان بوده است :

«سخن هرچ گوید، نباشد جز آن ••• بگوید به تموز رنگ خزان»

  1. نبودی تموز ایچ پیدا ز دی * هوا عنبرین بود و بارانش می

به ایوانش یاقوت برده بکار * ز پیروزه کرده برو بر نگار * همه ساله روشن بهاران بدی

  1. بخندید تموز بر سرخ سیب * همی‌کرد با بار و برگش عتاب * که آن دسته گل بوقت بهار
  • بمستی همی‌داشتی درکنار * همی باد شرم آمد از رنگ اوی * همی یاد یار آمد از چنگ اوی
  1. کردی بشهر مداین درنگ

دلاور سری بود با نام وننگ

  • بهار و تموز و زمستان وتیر
  • نیاسود هرمز یل شیرگیر
  • همی‌گشت گرد جهان سر به سر

همی‌جست در پادشاهی هنر

  1. بدو گفت ما می‌زخرما کنیم * به تموز وهنگام گرما کنیم
  • کنون هست لختی چو روشن گلاب

به سرخی چو بیجاده در آفتاب هم آنگه بیاورد جامی نبید که شد زنگ خورشید زو ناپدید .[۴]

در گیلان[ویرایش]

دیلمیان مراسمی در تیرماه دارند که به آن نوروز بل می گویند در زمان قدیم در این فصل کشاورزان توان پرداخت باج و خراج را داشته و می ‌توانستند با فروش محصول خود زندگی‌شان را سامان دهند و از همین ‌رو سال نوی خود را در این زمان برگزار می‌کردند. در این جشن ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان می‌آیند و دورتا دور آتش می‌چرخند و نوازنده‌های محلی موسیقی را با شدت و شور می‌نوازند.

در یزد[ویرایش]

زرتشتیان یزد ۱۲ تا ۱۶ امرداد ماه جشنی دارد که آن نیز در پیوند با آخر چله تموز است.

جشن سر میزان و اعتدال پاییزی[ویرایش]

یکی از مهمترین جشنهای سنتی خراسان جشن سَرِ میزو یا جشن اول میزان است. میزان به معنای برابری و اعتدال است. روز اول مهر معمولا شب و روز برابر است و برابری پاییزی نام دارد در مقابل برابری بهار که نوروز نام دارد. به عبارتی روشن تر اول مهر را می توان روز نوروز پاییزی نامید.هر سال در روز اول مهر و اول پاییز زمین در حالت اعتدال و تساوی پاییزی قرار می‌گیرد. به این معنی که در این زمان طول روز و شب برابر شده و رفته رفته هرچه به سمت زمستان پیش می‌رویم از ارتفاع خورشید در آسمان کاسته و هوا رو به سردی می‌رود. در قدیم کشاورزان با شروع فصل سرما و پایان چرای علوفه ناچار بودند قوچ و بّز نَر و حتی گاو نر که بیشتر کاربرد پَرواری دارد را سر ببرندبرای اینکه با آغاز زمستان گیاهان و علف کافی برای خوراک نبود و اینها در فصل سرما لاغر می شدند بعلاوه جا برای نگهداری آنها در سرما و یخبندان نبود بناچار چارپایان پرواری ذبح می شدند که به این کار پرواربندی و جشن غلیه کنان می گفتند. و گوشت آن را سرخ غیمه و کاملا خشک می کردند و نمک می زدند و در کیسه گونی در محلی بلند آویزان می کردند تا در طول پاییز و زمستان از گوشت آن برای خوراک خود استفاده کنند. سایر دام ها برای زاد و ولد نگهداری میشدند و در این فصل موقع جفت گیری نیز به پایان می رسید که دام ها در اوایل بهار نوزاد خود را بدنیا می آوردند.

  • خیزید و خز آرید که هنگام خزانست
  • باد خنک از جانب خوارزم وزانست
  • آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست
  • گویی به مثل پیرهن رنگ‌رزانست.منوچهری_ دامغانی(به نقل از مجله دریای پارس 1394 )

در بعضی کشورهای جهان از جمله ژاپن اعتدال پاییزی روز تعطیل رسمی کشور است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Ernst Herzfeld, Die vorgeschichtlichen Töpfereien von Samarra, Die Ausgrabungen von Samarra 5, Berlin 1930
  2. Stanley A. Freed, Research Pitfalls as a Result of the Restoration of Museum Specimens, Annals of the New York Academy of Sciences, Volume 376, The Research Potential of Anthropological Museum Collections pages 229–245, December 1981.
  3. de Azevedo and Stoddart، 2005، pp. 308-309.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Fullerp200 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  5. [ http://parssea.org/?p=7520 ‎مجلهٔ دریای پارس: چلهٔ تموز و تیرگان]، محمد عجم
  6. [ http://parssea.org/?p=7520 مجله دریای پارس:چله تموز و تیرگان]، محمد عجم
  • طولانی‌ترین روز سال را هندوها به کام خود شیرین کردندمجله دریای پارس 1394 [۵]
  • 21 ژوئن یا اول تیر روز جهانی یوگا [۶]
  • http://www.behtour.com/آداب-و-رسوم/آداب-و-رسوم-خراسان-جنوبی
  • http://www.aftabir.com/articles/view/science_education/technical/c3c1183387267p2.php/قنات-میراث-فرهنگی-و-علمی-ایرانیان
  • Ministry of Ayush - International Day of Yoga
  • World Yoga Festival
  • Smith, Mark S. (2002), The Early History of God: Yahweh and the Other Deities in Ancient Israel (2nd ed.), Wm. B. Eerdmans Publishing Company, ISBN 9780802839725
  • Taylor, Joan E. (1993), Christians and the Holy Places: The Myth of Jewish-Christian Origins, Oxford, England: Oxford University Press, ISBN 978-0-19-814785-5