پیش‌نویس:نقطه امگا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نقطه امگا یک رویداد تئوریزه شده در آینده است که در آن کل جهان به سمت یک نقطه نهایی وحدت می رود. [۱] این اصطلاح توسط کشیش کاتولیک یسوعی فرانسوی پیر تیلارد د شاردن (1881-1955) ابداع شد. [۲] تیلارد استدلال می کرد که نقطه امگا شبیه لوگوس مسیحی است، یعنی مسیح ، که همه چیز را به درون خود می کشد، که به قول اعتقادنامه نیقیه ، «خدا از خدا»، «نور از نور»، «خدای واقعی از خدای حقیقی» است. و «همه چیز به وسیله او ساخته شد». [۳] در کتاب مکاشفه ، مسیح سه بار خود را به عنوان " آلفا و امگا ، آغاز و پایان" توصیف می کند. ایده نقطه امگا در نوشته های بعدی، مانند نوشته های جان دیوید گارسیا (1971)، پائولو سولری (1981)، فرانک تیپلر (1994)، و دیوید دویچ (1997) توسعه یافته است. [۴] [۵] [۶]

نظریه پیر تیلارد دو شاردن[ویرایش]

پیر تیلارد د شاردن، 1947

ریشه یابی[ویرایش]

تیلارد د شاردن دیرینه شناس و کشیش کاتولیک رومی از دسته یسوعی ها بود. در فرانسه در دهه 1920، او در سخنرانی هایی شروع به بحث درباره نظریات خود در مورد جهان کرد که کاتولیک و تکامل را در یک قالب مورد گفتگو قرار داد. به دلیل این سخنرانی ها، دفتر مقدس به انکار آموزه گناه اولیه مشکوک شد. این امر باعث شد که تیلارد به چین تبعید شده و توسط مقامات کلیسا از هرگونه انتشار منع شود. اما یک سال پس از مرگش در سال 1955 نگذشته بود که نوشته هایش برای خواندن جهانیان منتشر شد. آثار او همچنین توسط نوشته‌های گروهی از متفکران کاتولیک، از جمله پاپ بندیکت شانزدهم، پشتیبانی شد. [۷] کتاب او به نام «پدیده انسان» توسط اخترفیزیکدانان و کیهان شناسان واکاوی شده است و اکنون به عنوان اثری در نظر گرفته می شود که یک نظریه الهی یا فلسفی را ارائه می دهد که البته از نظر علمی قابل اثبات نیست. تیلارد، با این که یک کیهان شناس نبود اما کتاب هایش را با این جمله باز آغاز میکرد:

... if this book is to be properly understood, it must be read not as a work on metaphysics, still less as a sort of theological essay, but purely and simply as a scientific treatise.[۸]

سیر تکاملی[ویرایش]

به گفته تیلارد، تکامل با انسان به نقطه پایان نرسیده و زیست کره زمین قبل از وجود انسان تکامل یافته است. او تکامل را به عنوان پیشرفتی توصیف کرد که با ماده بی جان شروع می شود و از طریق "انسان سازی" زمین به وضعیت آینده آگاهی الهی می رسد. او همچنین اظهار داشت که موجودات تک سلولی به متازوئن ها یا حیوانات تبدیل می شوند، اما برخی از اعضای این طبقه بندی، موجوداتی با سیستم عصبی پیچیده را شکل می دهند. این گروه قابلیت کسب هوش را دارد. هنگامی که انسان خردمند بر اثر تکامل در زمین ساکن شد، یک نووسفر ، لایه شناختی وجود، ایجاد شد. با ادامه تکامل، نوکره انسجام پیدا می کند. تیلارد توضیح داد که این نووسفر را می توان به کمک علم به سمت نقطه امگا یا مرحله نهایی تکاملی حرکت داد یا ساخت. [۹] تیلارد از این فرآیند به عنوان «سیاره‌سازی» یاد می‌کند. در نهایت نووسفر بر بیوسفر تسلط کامل پیدا می کند و به نقطه ای از استقلال کامل از انرژی مماسی می رسد که موجودی متافیزیکی را شکل می دهد که نقطه امگا ابداع شده است.

انرژی[ویرایش]

انرژی در دو حالت اساسی وجود دارد:

  1. "انرژی مماسی": انرژی ای که قابل اندازه گیری توسط فیزیکاست .
  2. "انرژی شعاعی": انرژی معنوی که با گذشت زمان در حالتی بالاتر جمع می شود.

تیلارد ،انرژی شعاعی را متمرکزتر و در دسترس‌تر می دانست زیرا عنصری حیاتی در تکامل انسان است. این نظریه برای همه اشکال ماده اعمال می شود و به این نتیجه می رسد که هر چیزی که وجود دارد نوعی حیات دارد. پیتر مدوار در رابطه با کتاب «پدیده انسان» اثر تیلارد نوشت: «انرژی شعاعی، معنوی یا روانی تیلارد را می‌توان با «اطلاعات» یا «محتوای اطلاعاتی» به معنایی که مهندسین ارتباطات به طور دقیق و منطقی بیان کرده‌اند، برابر دانست. [۱۰]

خواص رسمی[ویرایش]

نظریه تیلارد بر چهار اصل استوار است:

  1. انسان ها از مرگ گرمایی کیهان می گریزند. برخی از برداشت های علمی کنونی نشان می دهد که هوش نمی تواند از مرگ گرمایی جان سالم به در ببرد. او این نظریه را مطرح می کند که از آنجایی که انرژی شعاعی با آنتروپی سازگار نیست، از فروپاشی نیروها در انتهای جهان می گریزد.
  2. نقطه امگا در محدوده زمانی جهان وجود ندارد، دقیقا در لبه پایان زمان رخ می دهد. از آن نقطه تمام دنباله های هستی در وجودش مکیده می شود.
  3. نقطه امگا را می توان به عنوان حجمی به شکل مخروط درک کرد که در آن هر بخش از پایه تا نوک آن کاهش می یابد تا به نقطه نهایی کاهش یابد.
  4. حجم توصیف شده در ویژگی سوم باید به عنوان موجودی با مرزهای محدود درک شود. طبق توضیح تیلارد :

... what would have become of humanity, if, by some remote chance, it had been free to spread indefinitely on an unlimited surface, that is to say, left only to the devices of its internal affinities? Something unimaginable. ... Perhaps even nothing at all, when we think of the extreme importance of the role played in its development by the forces of compression.[۱۱]

نیروهای فشار[ویرایش]

تیلارد انرژی کیهانی کمک کننده که نقطه امگا را تولید می کند را "نیروهای فشرده سازی" می نامد. بر خلاف تعریف علمی که گرانش و جرم را در شامل می شود، نیروهای تیلارد از منابع فشرده سازی ناشی از ارتباطات و تماس بین انسان ها هستند. این مقدار نامحدود است و به طور مستقیم با آنتروپی(بی نظمی) در ارتباط است. این نشان می دهد که با ادامه تعامل انسان ها، آگاهی تکامل و رشد پیدا می کند. برای تحقق این نظریه، انسان ها نیز باید به زمین محدود به زمین باشند. ایجاد این مرز، همگرایی جهان را بر خود وادار می‌کند که طبق نظریه او منجر به ارتباط زمان با خدای نقطه‌ امگا می‌شود. این بخش از تفکر تیلارد نشان دهنده عدم توقع او از انسان برای مشارکت در سفرهای فضایی و عبور از مرزهای سیاره است.

کیهان شناسی نقطه امگا[ویرایش]

نظریه چندجهانی فرانک جی تیپلر

فیزیکدان ریاضی ، فرانک تیپلر اصطلاح "نقطه امگا"ی تیلارد را [۱۲] به اعتقاد خودش به سرنوشت نهایی جهان تعمیم می دهد که توسط قوانین فیزیک لازم است: تقریباً تیپلر استدلال می کند که مکانیک کوانتومی ناسازگار است مگر اینکه آینده هر نقطه در فضازمان حاوی یک نقطه باشد. ناظر هوشمند برای فروپاشی تابع موج و اینکه تنها راه برای این اتفاق این است که کیهان بسته باشد (یعنی تا یک نقطه سقوط کند) و در عین حال دارای ناظرانی با توانایی "خداگونه" برای اجرای یک سری نامحدود باشد. مشاهدات در زمان محدود [۱۳] [۱۴] [۱۵]

مناقشه کلامی[ویرایش]

زندگی پیر تلهارد دو شاردن (1881-1955) مستقیماً بین اولین شورای واتیکان (1869) و شورای دوم واتیکان (1965) قرار می گیرد. زمان او اندکی پس از کتاب چارلز داروین در سال 1859 به نام «درباره منشأ گونه‌ها» فرا رسید، زمانی که تلاقی بین ادعاهای نظریه‌های علمی و ادعاهای آموزه‌های الهیات سنتی به کانونی عظیم در دستور کار واتیکان تبدیل شد. [۱۶]

پاپ پیوس دوازدهم نگرانی خود را در مورد نظریه تکامل ، البته بدون محکوم کردن آن، بیان کرد:

If such a doctrine were to be spread, what will become of the unchangeable Catholic dogmas, what of the unity and the stability of the Creed?[۱۷]

نظریه تیلارد به نوعی تلاشی شخصی برای ایجاد یک مسیحیت جدید بود که در آن علم و الهیات با هم مطرح باشند[نیازمند منبع] . نتیجه این بود که طبق بررسی فیزیکدانان نظریه او در مورد نقطه امگا ، کاملاً علمی نبود و کاملاً مسیحی نیز نبود. در سال 1962، انجمن عیسی از فلسفه‌های فرانسیسکو سوارز ، کشیش یسوعی اسپانیایی در مورد انسان، به نفع «کیهان‌زایی تکاملی تیلاردیان» دور شد. مسیح تیلارد « مسیح کیهانی » یا «امگا» مکاشفه است. او نشأت خداست که از ماده ساخته شده است و ماهیت تکامل را با تولد در این جهان و مردن تجربه کرده است. رستاخیز او از مردگان به آسمان نبود، بلکه به نووسفر، منطقه همگرایی همه معنویات و موجودات روحانی، جایی که مسیح در آخرالزمان در انتظار خواهد بود، بود. وقتی زمین به نقطه امگا خود رسید، هر چیزی که وجود دارد با الوهیت یکی می شود.

تیلارد در نامه زیر به آگوست والنسین بر نقش کلیسا تاکید می کند. نکته قابل توجه این است که او تکامل را به عنوان یک پدیده علمی که توسط خدا به حرکت در می‌آید تعریف می‌کند - که علم و خواست الهی به هم مرتبط هستند و از طریق همدیگر عمل می‌کنند:

I believe in the Church, mediatrix between God and the world[.] ... The Church, the reflectively christified portion of the world, the Church, the principal focus of inter-human affinities through super-charity, the Church, the central axis of universal convergence and the precise point of contact between the universe and Omega Point. ... The Catholic Church, however, must not simply seek to affirm its primacy and authority but quite simply to present the world with the Universal Christ, Christ in human-cosmic dimension, as the animator of evolution.[۱۸]

مفاهیم مرتبط[ویرایش]

انبساط فزاینده کیهان[ویرایش]

در سال 1998، مقداری که از مشاهدات ابرنواخترهای نوع Ia اندازه‌گیری شد، به نظر می‌رسید که نشان می‌دهد چیزی که زمانی انبساط موقت کیهانی فرض می‌شد در واقع در حال شتاب است. [۱۹] شتاب ظاهری باعث شده است که بسیاری افراد نظریه نقطه امگا تیپلر را رد کنند، زیرا مشکل ایجاد یک "تکینگی بزرگ نهایی" کلید کارایی نظریه نقطه امگا است. با این حال، خود تیپلر معتقد است که نظریه نقطه امگا هنوز قابل اجرا است و در موارد متعدد توضیح داده است که چرا هنوز در بسیاری از مدل‌های کنونی درباره جهان، نیاز به یک مشکل بزرگ/تکینگی نهایی است. [۲۰]

تکینگی تکنولوژیک[ویرایش]

تکینگی تکنولوژیکی ظهور فرضی هوش عمومی مصنوعی است که از نظر نظری قادر به بهبود بازگشتی خود است که منجر به یک اثر فراری به انفجار هوش می شود. [۲۱] اریک اشتاین‌هارت، یکی از طرفداران « فرانسان‌گرایی مسیحی »، استدلال می‌کند که همپوشانی قابل‌توجهی از ایده‌ها بین تکینگی سکولار و نقطه‌ی امگا مذهبی تیلهارد وجود دارد. [۴] اشتاین‌هارت از ری کورزویل ، یکی از برجسته‌ترین تک‌نظامیان، نقل می‌کند که اظهار داشت: «تکامل به‌طور اجتناب‌ناپذیر به سمت تصور ما از خدا حرکت می‌کند، هرچند هرگز به این ایده‌آل نمی‌رسد». [۴] تیل‌هارد نیز مانند کورزویل، دوره‌ای از تغییرات سریع تکنولوژیکی را پیش‌بینی می‌کند که منجر به ادغام بشریت و فناوری می‌شود. او معتقد است که این نشان‌دهنده تولد نووسفر و ظهور «روح زمین» است، اما تکینگی تیلاردیان بعداً به وجود می‌آید. بر خلاف کورزویل، تکینگی تیلهارد با تکامل هوش انسانی مشخص شده است که به نقطه بحرانی می رسد که در آن انسان ها از «فرارانسانی» به «پس از انسان» صعود می کنند. او این را با «پاروسیا» مسیحی می شناسد. [۴]

در فرهنگ عامه[ویرایش]

نقاش اسپانیایی سالوادور دالی مجذوب تلهارد دو شاردن و نظریه نقطه امگا شده بود. گفته می‌شود که تابلوی او در سال 1959 «شورای جهانی» نشان‌دهنده «ارتباط متقابل» نقطه امگا است. [۲۲] Point Omega اثر Don DeLillo نام خود را از این نظریه گرفته است و شخصیتی را درگیر می کند که در حال مطالعه آثار تیلهارد دو شاردون است. مجموعه داستان‌های کوتاه تحسین‌شده فلانری اوکانر از نظریه نقطه امگا در عنوان خود استفاده کرده است، هر چیزی که برمی‌خیزد باید همگرا شود ، و فردریک پول نویسنده علمی تخیلی در داستان کوتاه خود «محاصره ابدیت» در سال 1998 به فرانک تیپلر و نقطه امگا اشاره می‌کند. . گرانت موریسون، نویسنده / شخصیت ضد فرهنگ اسکاتلندی، در چندین داستان لیگ عدالت آمریکا و بتمن از نقطه امگا به عنوان خط داستانی استفاده کرده است. [۲۳] [۲۴] [۲۵]

آرتور سی کلارک و استفن باکستر در کتاب نور روزهای دیگر به تیلارد دی شاردن اشاره می کند و در آن توضیح مختصری هم از نقطه امگا می دهند. نویسنده ایتالیایی والریو اوانجلیستی از نقطه امگا به عنوان موضوع اصلی رمان Il Fantasma di Eymerich استفاده کرده است. در رمان جن‌گیر اثر ویلیام پیتر بلاتی، شخصیت پدر مرین به نقطه امگا اشاره می‌کند. در سال 2021، گروه سمفونیک متال هلندی Epica هشتمین آلبوم استودیویی خود را با نام Omega منتشر کرد که دارای مفاهیم مرتبط با نظریه "نقطه امگا" است. گیتاریست و خواننده اپیکا، مارک یانسن ،هنگام توصیف مفهوم آلبومش به طور خاص به نظریه تیلارد اشاره کرد. [۲۶]

همچنین ببینید[ویرایش]

 

منابع[ویرایش]

  1. "Could artificial intelligence kill us off?". Newsweek. Retrieved 21 September 2016.
  2. Castillo, Mauricio (March 2012). "The Omega Point and Beyond: The Singularity Event" (PDF). American Journal of Neuroradiology. 33 (3): 393–5. doi:10.3174/ajnr.A2664. PMC 7966419. PMID 21903920. Retrieved 6 June 2015.
  3. [نیازمند بازبینی منبع]
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ Steinhart, Eric (2008). "Teilhard de Chardin and Transhumanism". Journal of Evolution and Technology. 20 (1): 1–22. ISSN 1541-0099. Retrieved 2015-06-03.
  5. Green, Ronald (2012). "Challenging Transhumanism's Values". Hastings Center Report. 43 (4): 45–47. doi:10.1002/hast.195.
  6. [نیازمند بازبینی منبع]
  7. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :0 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  8. Teilhard de Chardin, Pierre (2008). The Phenomenon of Man. Translated by Wall, Bernard. New York: Harper Perennial Modern Thought. p. 29. ISBN 978-0061632655.
  9. [نیازمند بازبینی منبع]
  10. Medawar, Sir Peter. "The Phenomenon of Man". bactra.org. Retrieved 16 February 2018.
  11. Teilhard de Chardin, Pierre (2008). The phenomenon of man. Translated by Wall, Bernard (1st ed.). New York: Harper Perennial Modern Thought. p. 239. ISBN 978-0061632655.
  12. Tipler, Frank J. "The omega point as eschaton: Answers to Pannenberg's questions for scientists." Zygon (journal) 24.2 (1989): 217–253. "Needless to say, the terminology is Teilhard de Chardin's..."
  13. Ellis, George Francis Rayner (1994). "Piety in the Sky" (PDF). Nature. 371 (6493): 115. Bibcode:1994Natur.371..115E. doi:10.1038/371115a0. It is a masterpiece of pseudoscience
  14. Krauss, Lawrence (May 2007). "More dangerous than nonsense". New Scientist. 194 (2603): 53. doi:10.1016/S0262-4079(07)61199-3. I am tempted to describe Tipler's new book as nonsense—but that would be unfair to the concept of nonsense.
  15. "The Strange Case of Frank Jennings Tipler". Skeptical Inquirer. 2008. Retrieved 21 September 2016. I began to wonder if the book could be a subtle, hilarious hoax. Sadly, it is not.
  16. Trennert-Helwig, Mathias (March 1995). "The Church as the Axis of Convergence in Teilhard's Theology and Life". Zygon. 30: 73–89. doi:10.1111/j.1467-9744.1995.tb00052.x.
  17. "6 "Si talis opinio amplectanda esse videatur, quidfiet de numquam immutandis catholias dogmatibus, quid de fidei unitale et stabuliat". L'Osservatore Romano. 19 September 1946.
  18. Teilhard de Chardin, Pierre (1948). "My Fundamental Vision". XI: 191–192. {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  19. Palmer, Jason (4 October 2011). "Nobel physics prize honours accelerating Universe find". BBC News.
  20. Prisco, Giulio (26 September 2012). "Interview with Frank J. Tipler (Nov. 2002)". Turing Church.
  21. Chalmers, David. "The singularity: A philosophical analysis." Journal of Consciousness Studies 17.9-10 (2010): 7-65.
  22. "VCE Art: The Ecumenical Council" (PDF). National Gallery of Victoria Educational Resource.
  23. Morrison, Grant. Sample page from Batman: The Return of Bruce Wayne #2 (June 2010). DC Comics.
  24. Morrison, Grant. Sample page from JLA Volume 3: "The Rock of Ages".
  25. Morrison, Grant. Sample page from Batman: The Return of Bruce Wayne #6 (November 2010). DC Comics.
  26. Jansen, Mark, Epica's VLOG from the Omega recording sessions.

پیوند های خارجی[ویرایش]