پیش‌نویس:اختیارات واقعی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

روش اختیارات طبیعی باید به شکل دقیق‌تری در نظریه‌ی آن مورد بررسی قرار گیرد. این نظریه، در دنیای مالی به عنوان یک دیدگاه نوین شناخته می‌شود که با تشابه با اختیارات طبیعی موجود در پروژه‌ها، در زمینه اختیارات مالی شکل گرفته است. به عنوان مثال، تعلیق خط تولید یک کارخانه در صورت افت قیمت محصول در بازار، یک نوع اختیار مدیریتی برای کاهش ریسک است، مشابه اختیار فروش در بازار بورس.

در سال 1973، بلک و شولز در یک تحقیق مشترک و مستقل، یک فرمول تحلیلی ارائه کردند که اجازه می‌دهد ارزش اختیارهای اروپایی را در بازار بورس اندازه‌گیری کرد. این نظریه با گذشت زمان توسط دیگران توسعه یافته و به تدریج به یک نظریه کلی در حوزه اختیارات تبدیل شد. ابتدایی‌ترین تلاش‌ها در این نظریه به ارائه فرمول‌های تحلیلی و ریاضی برای ارزیابی ابزارهای مالی معطوف شدند. با توجه به اینکه برخی از ابزارهای مالی قابلیت ارزیابی تحلیلی را ندارند، روش‌های عددی نیز در این نظریه به سرعت توسعه یافتند. همانطور که در ابتدای متن ذکر شد، بسیاری از تصمیمات اختیاری مدیران پروژه به منظور کاهش ریسک در مواجهه با شرایط نامطمئن انجام می‌شود، مثل مدیریت ابزارهای مالی در بازار بورس به منظور کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در مواجهه با نامطمئنی در قیمت سهام. ابزارهای مالی در بازار بورس از نظر نقش موثر در کاهش ریسک سرمایه‌گذاری ارزش مدیریتی برخوردارند و به همین دلیل در بازار دادوستد مالی جای می‌گیرند. ارزش مدیریتی این ابزارها ناشی از ویژگی کاهندگی ریسک و ارزش آن است. منطقی است که همانند ابزارهای مالی در بازار بورس، اختیارات طبیعی در سیستم مدیریتی پروژه نیز ارزش مالی داشته باشند. با انجام مشابه‌سازی پروژه‌ها و اختیارات مدیریتی با سرمایه‌ها و ابزارهای مالی در بازار بورس و استفاده از نظریه اختیارات، می‌توان انعطاف‌پذیری مدیریتی و اختیارات طبیعی پروژه‌ها را با استفاده از خط کش مالی اندازه‌گیری کرد. این نگرش به اختیارات طبیعی، منجر به ایجاد یک نظریه جدیدتر شده است که امروزه به نام نظریه اختیارات طبیعی معروف است. عدم قطعیت یک جزء جدایی‌ناپذیر از تحلیل‌های اقتصادی است. در شرایط عدم قطعیت، تصمیم‌گیری برای مدیران کسب‌وکار دشوار است و استفاده از روش‌های سنتی ارزش‌گذاری، مانند ارزش فعلی خالص، ممکن است به تصمیم‌های نادرست منجر شود. از تکنیک‌های ارزیابی اختیارات برای تصمیم‌گیری‌های بودجه‌بندی یا سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. یک اختیار واقعی در اصل حق (نه اجبار) برای انجام اقدامات تجاری خاص مانند به تعویق انداختن، رها کردن، گسترش، مرحله‌بندی یا کوچک‌سازی (انقباض) یک پروژه سرمایه‌گذاری است. به عنوان مثال، ارزش‌گذاری اختیارات واقعی می‌تواند فرصت‌های سرمایه‌گذاری در توسعه کارخانه یک شرکت و گزینه‌های جایگزین فروش کارخانه را بررسی کند. روش یک روش ارزش‌گذاری است که به مدیران کسب‌وکار کمک می‌کند تا در شرایط عدم قطعیت، تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تری اتخاذ کنند. این روش با در نظر گرفتن گزینه‌های موجود در پروژه‌ها، ارزش واقعی آن‌ها را بهتر منعکس می‌کند.

اختیارات واقعی از اختیارات مالی سنتی متمایز هستند؛ زیرا معمولاً به عنوان اوراق بهادار معامله نمی‌شوند و تصمیمات آنها بر روی دارایی پایه‌ای که به عنوان اوراق بهادار مالی معامله می‌شود، تأثیر ندارد. تمایز اصلی این است که دارندگان اختیار، به معنای مدیران دارایی‌ها، توانمندی بر ارزش پروژه پایه اختیار را مستقیماً دارند. به علاوه، مدیریت نمی‌تواند عدم اطمینان را به عنوان نوسانات اندازه‌گیری کند و باید به جای آن به درک خود از عدم اطمینان تکیه کند. به عبارت دیگر، اختیارات واقعی نیازمند ایجاد یا کشف توسط مدیریت هستند و این فرایند ایجاد و کشفی است که بخشی از یک عملکرد کارآفرینی یا تجاری است. اختیارات واقعی به موقعیتی ارزشمندترین هستند که عدم اطمینان زیادی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، مدیریت تمایل دارد از اختیارات برای ایجاد انعطاف‌پذیری و تغییر مسیر پروژه استفاده کند.

ارزش‌گذاری اختیارات واقعی به عنوان یک رشته علمی، از مرحله کاربرد در امور مالی شرکت‌ها به صورت گسترده‌تری به تصمیم‌گیری در شرایط عدم اطمینان متناسب با حوزه‌های مختلف توسعه یافته است. این رویکرد تکنیک‌های پیشرفته‌ای را برای ارزیابی اختیارات مالی به تصمیمات واقعی و گسترش آنها می‌آورد. به عنوان یک مثال عملی، مدیران تحقیق و توسعه می‌توانند از ارزش‌گذاری اختیارات واقعی برای مدیریت بهتر عدم اطمینان‌ها در فرآیند تصمیم‌گیری در مورد تخصیص منابع در پروژه‌های تحقیق و توسعه بهره‌مند شوند. برای مثال، در زمینه تحقیق و توسعه، مدیران ممکن است با انواع مختلفی از عدم اطمینان‌ها مواجه شوند، از جمله ابهام در تخصیص منابع، تغییرات در فناوری، یا حتی عدم قطعیت در بازارهای هدف. ارزش‌گذاری اختیارات واقعی این افراد را قادر می‌سازد تا تصمیمات بهینه‌تری در مورد پروژه‌های تحقیق و توسعه بگیرند. همچنین، این رویکرد در زمینه‌های غیرتجاری نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال، در ارزیابی هزینه ماشین‌های ماینینگ رمزارزها، افراد می‌توانند با استفاده از اختیارات واقعی به بهبود عملکرد مالی و انتخاب بهترین گزینه‌ها برای سرمایه‌گذاری در این زمینه بپردازند. همچنین، تصمیم‌گیری در مورد پیوستن به یک کار، یا انجام مطالعات تحصیلی با توجه به عدم اطمینان درآمد آینده نیز از جمله حوزه‌های دیگری است که ارزش‌گذاری اختیارات واقعی می‌تواند تصمیمات را تسهیل کند. این رویکرد به مدیران ابزارهای قدرتمندی برای مواجهه با شرایط پیچیده و نامطمئن در تصمیم‌گیری‌هایشان فراهم می‌آورد.

انواع گزینه های واقعی[ویرایش]

مثلا به شرکتی فکر کنید که تجهیزاتش از نوعی است که اگر وضع بازار بد شود می تواند از صنعت خارج شده و ماشین آلاتش را به قیمت خوبی بفروشد. این شرکت یک آپشن خروج در اختیار دارد که چیز با ارزشی است. یا شرکتی که فناوری را خریداری می کند آپشن های متعددی به دست می آورد که در صورتی که در آینده قیمت برخی محصولات مبتنی بر این فناوری به سطح مناسبی رسید آن ها را تولید کند. یک مثال خیلی جالب در مورد قیمت گذاری زمین های شهری است. فرض کنید شما زمین را در جایی بیرون شهر می خرید. خود زمین ارزش چندانی ندارد ولی با خرید این زمین آپشن اضافی به دست می اورید که به شما اجازه می دهد اگر قیمت مسکن در آن منطقه بعدها بالا رفت آن جا ساختمان سازی کنید. ارزش این آپشن در محاسبه قیمت زمین وارد می شود و اتفاقا ممکن است چندین برابر قیمت زمین خالی باشد. به نظر من این تئوری یک توضیح ساده ولی عقلانی ارائه می کند که چرا زمین های اطراف شهرهای بزرگ که به نظر جذابیت چندانی ندارند این قدر گران هستند. طلاق یک اختیار طبیعی در دل قرارداد ازدواج است. دو جامعه را تصور کنید که در اولی حق طلاق وجود دارد و در دومی وجود ندارد. ازدواج کنندگان در جامعه اول آپشنی برای خروج از قرارداد در اختیار دارند که در صورت لزوم آن را رو می کنند حال آن که در کشور دوم چنین آپشنی به واردشوندگان به قرارداد ازدواج اعطا نمی شود. بحث اختیارات طبیعی در واقع ناقد روش ستی ارزش فعلی در ارزش یابی پروژه ها و سرمایه گذاری ها است چرا که معتقد است این روی کرد ارزش واقعی پروژه را پایین تر از مقدار واقعی آن ارزش یابی می کند. تئوری اختیارات حقیقی هم در مورد شیوه های قیمت گذاری این اختیارات و ابزارهای ریاضی مورد استفاده در آن بحث می کند.

اختیارات مرتبط با اندازه پروژه[ویرایش]

اختیار گسترش یا انقباض به عنوان یک مفهوم مهم در مدیریت پروژه و تصمیم‌گیری‌های مالی، در دو جنبه مهم اقتصادی و عملیاتی تأثیرگذار است. در ادامه، این دو نوع اختیار به طور جداگانه بررسی می‌شوند:

  • اختیار گسترش:در اینجا، پروژه با ظرفیت بیش از سطح انتظار تولید می‌شود تا در صورت نیاز با سرعت بالاتر تولید کند.یک پروژه با امکان گسترش ممکن است برای تأمین تقاضاهای آینده یا به دلیل رشد بازار از سطح تولید معمولی خود بیشتر تولید کند.این امکان به مدیریت این اختیار می‌دهد تا در صورت شرایط مطلوب، پروژه را گسترش دهد.
  • اختیار انقباض: در این حالت، ظرفیت تولید به گونه‌ای مهندسی شده است که در صورت نامطلوب بودن شرایط، بتواند آن را کاهش دهد.یک پروژه با امکان انقباض ممکن است در صورت کاهش تقاضا یا شرایط نامناسب، بخشی از یا کل عملیات خود را تعطیل کند. این امکان به مدیریت این اختیار می‌دهد تا در صورت لزوم از سرمایه‌گذاری خود در پروژه صرف نظر کند.
  • اختیار گسترش یا انقباض: در این حالت، عملیات پروژه به صورت پویا طراحی شده است که می‌تواند به صورت فعال یا غیرفعال فعال یا غیرفعال شود. یک سیستم تولید انعطاف‌پذیر که می‌تواند با تغییرات در تقاضا یا مشخصات محصول، به طور خودکار سازگار شود. این امکان به مدیریت این اختیار می‌دهد تا در صورت نامطلوب بودن شرایط، بخش یا کل عملیات را تعطیل کند (اختیار فروش) و در صورت بهبود شرایط، عملیات را مجدداً راه اندازی کند (اختیار خرید). این اختیارات به شرکت‌ها امکان می‌دهند که به طور انعطاف‌پذیر به تغییرات بازار و شرایط نامنظم پاسخ دهند و همچنین هزینه‌های اضافی یا سرمایه‌گذاری‌های غیرضروری را کاهش دهند.

اختیارات مربوط به مقیاس پروژه[ویرایش]

در مواردی که عدم اطمینان در مورد زمان وقوع شرایط مختلف تجاری یا سایر موارد وجود دارد، انعطاف‌پذیری در مورد زمان اجرای پروژه‌های مربوطه ارزشمند است و اختیاراتی را تشکیل می‌دهد. اختیارات رشد شاید در این دسته، از نظر انعطاف‌پذیری عمومی‌ترین باشند - اینها شامل اختیار اجرای تنها پروژه‌هایی هستند که در هنگام شروع به نظر سودآور می‌رسند.

  • اختیار شروع یا تعویق : در اینجا مدیریت اختیار دارد که چه زمانی پروژه ای را آغاز کند. به عنوان مثال، در اکتشاف منابع طبیعی، یک شرکت می تواند استخراج از یک منبع را تا زمانی که شرایط بازار مساعد باشد، به تأخیر بیندازد. این یک اختیار خرید به سبک آمریکایی محسوب می شود.
  • اختیار تاخیر با حق اختراع : یک شرکت دارای حق ثبت اختراع برای یک محصول، حق توسعه و بازاریابی انحصاری محصول را تا انقضای حق ثبت اختراع دارد. شرکت فقط در صورتی محصول را بازاریابی و توسعه می دهد که ارزش فعلی جریان های نقدی مورد انتظار از فروش محصول از هزینه توسعه بیشتر باشد. اگر این اتفاق نیفتد، شرکت می تواند حق ثبت اختراع را کنار بگذارد و هزینه دیگری را متحمل نشود.
  • اختیار رها کردن : مدیران ممکن است اختیار توقف یک پروژه را در طول عمر آن داشته باشند و در صورت امکان، ارزش باقیمانده آن را تحقق بخشند. در این صورت، اگر ارزش فعلی جریانات نقدی باقیمانده از ارزش تسویه پایین تر باشد، ممکن است دارایی فروخته شود و این عمل در واقع مانند اعمال یک اختیار فروش خواهد بود. این اختیار همچنین به عنوان گزینه خاتمه نامیده می شود. اختیارات رهاسازی به سبک آمریکایی هستند.
  • اختیار توالی : این اختیار با اختیار شروع که بالاتر به آن اشاره شد در ارتباط است، اگرچه انعطاف‌پذیری در مورد زمان‌بندیِ بیش از یک پروژه مرتبط را در بر می‌گیرد: تجزیه و تحلیل در اینجا این است که آیا اجرای آنها به صورت متوالی یا موازی به صرفه است. در اینجا، با مشاهده نتایج مربوط به اولین پروژه، شرکت می‌تواند برخی از ابهامات مربوط به کل پروژه را برطرف کند. پس از حل شدن، مدیریت اختیار دارد که آیا با توسعه پروژه‌های دیگر ادامه دهد یا خیر. اگر به صورت موازی انجام شود، مدیریت قبلاً منابع را صرف کرده است و ارزش گزینه صرف نکردن آنها از دست می‌رود. ترتیب زمانی پروژه‌ها یک مسئله مهم در استراتژی شرکتی است. در اینجا همچنین به مفهوم گزینه‌های درون پروژه در مقابل بین پروژه‌ها اشاره شده است.
  • اختیار نمونه اولیه : توسعه سیستم‌های جدید در زمینه‌های مختلف، از جمله سیستم‌های تولید و ذخیره انرژی، به دلیل تغییرات آب و هوایی و کمبود منابع و قوانین زیست‌محیطی به طور مداوم ادامه دارد. برخی از سیستم‌ها، نوآوری‌هایِ تدریجی سیستم‌های موجود هستند، در حالی که برخی دیگر نوآوری‌های رادیکال هستند. سیستم‌های نوآوری رادیکال به دلیل عدم قطعیت‌های فنی و اقتصادی مربوط به آنها سرمایه‌گذاری‌های پرخطری هستند. نمونه‌سازی می‌تواند این خطرات را با صرف بخشی از هزینه یک سیستم تمام‌عیار و دریافت اطلاعات اقتصادی و فنی مربوط به سیستم کاهش دهد. از نظر اقتصادی، نمونه‌سازی یک گزینه برای به حداقل رساندن خطر است که هزینه‌ای دارد که باید به درستی ارزیابی شود. این سیستم می‌تواند درخصوص نوآوری‌های موجود در زمینه‌های دیگر نیز مورد استفاده باشد.

اختیارات مربوط به عملیات پروژه[ویرایش]

مدیریت ممکن است انعطاف‌پذیری در مورد محصول تولیدشده و/ یا فرآیندی که در تولید استفاده می‌شود داشته باشد. مانند موارد قبلی، این انعطاف‌پذیری ارزش پروژه را افزایش می‌دهد و در مقابل، معادل حق اختیار پرداخت‌شده برای در دست گرفتن اختیار است.

  • اختیار ترکیب خروجی : اختیار تولید خروجی‌های مختلف، از همان تعریفات به عنوان اختیار ترکیب خروجی یا انعطاف‌پذیری محصول شناخته می‌شود. این گزینه‌ها به‌ویژه در صنایعی که تقاضا نوسان دارد یا جایی که مقدار کل خواسته‌شده برای کالایی خاص به‌طور معمول کم است، ارزشمند هستند و مدیریت اگر لازم باشد، می‌تواند سریعاً خروجی را به محصول دیگری تغییر دهد.
  • اختیار ترکیب ورودی : یک اختیار ترکیب ورودی - انعطاف‌پذیری فرآیند - به مدیریت امکان استفاده از ورودی‌های مختلف را برای تولید همان خروجی ثابت، در صورت مناسب بودن را می‌دهد. به عنوان مثال، یک کشاورز، گزینه تغییر بین منابع مختلف خوراک را ارزشمند خواهد دانست و ترجیح می‌دهد از جایگزین قابل قبولِ ارزان‌تر استفاده کند. به عنوان مثالی دیگر، یک شرکت خدمات آب و برق ممکن است گزینه تغییر بین منابع سوخت مختلف برای تولید برق را داشته باشد، و بنابراین یک نیروگاه انعطاف‌پذیر، اگرچه گران‌تر است، ممکن است در واقع ارزشمندتر باشد
  • اختیار مقیاس عملیاتی : مدیریت ممکن است اختیار تغییر سرعت تولید در هر واحد زمان یا تغییر طول کل زمان اجرای تولید را داشته باشد، به عنوان مثال در پاسخ به شرایط بازار. این گزینه‌ها همچنین به عنوان گزینه‌های شدت تولید شناخته می‌شوند.

همچنین ببینید[ویرایش]

منابع[ویرایش]

بیشتر خواندن[ویرایش]

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

پیوند به بیرون[ویرایش]

تئوری[ویرایش]

مجلات[ویرایش]

منابع محاسباتی[ویرایش]

رده:مدیریت مالی رده:بودجه‌بندی سرمایه‌ای