روسینیا

# میکائیل فرشته حامی کییف و سرزمینهای اطراف دنیپر.
# شیر روسینیایی، نماد غرب اوکراین.
۳. زرد و آبی، رنگهای ملی پس از انقلابهای ۱۸۴۸.
# نشانهای هالیچ، لویو و کیف.
# شعار: اوکراین هنوز نمردهاست
روسینیا (/ruːˈθiːniə/; لاتین: Ruthenia or Rutenia, لهستانی: Ruś, اوکراینی: Русь) نامی خارجی است که در لاتین قرون وسطی نخست برای اشاره به روس کییف، پادشاهی گالیسیا-وولینیا به کار برده میشد و پس از فروپاشی این پادشاهیها به صورت کلی به نواحی که اسلاوهای شرقی و ارتدکس شرقی در دوکنشین بزرگ لیتوانی و پادشاهی لهستان سکونت داشت اطلاق میشد. امروز این نواحی اوکراین و بلاروس نامیده میشوند.[۱][۲]
در دوران جدید عبارت روسینیا بیشتر معطوف به استان روسنیان و هتمانات کازاک شد. بوگدان خملنیتسکی در سال ۱۶۹۶ میلادی به نماینده دولت لهستان آدام کیشل گفت که حاکم دولت روسینیا است.[۳] در مشترکالمنافع لسهتان-لیتوانی-روسینیا دولت هتمانات کازاک شاهزادهنشین بزرگ روسینیا نامیده میشد.
در پادشاهی اتریش-مجارستان به نواحی اوکراینینشین پادشاهی گالیسیا و لودومریا که غرب کشور اوکراین امروزی را تشکیل میدهند روسینیا گفته میشد. در حال حاضر که هویت ملی اوکراینیها بر بیشتر بخشهایی که پیشتر روسینیا نامیده میشد این عبارت برای اشاره به ناحیهای میان اروپای مرکزی و اروپای شرقی به کار میرود که روسینها در آن سکونت دارند. ناحیهای در دامنه کوههای کارپاتی که امروز جزوی از کشورهای اوکراین، لهستان و اسلواکی است.
ریشهشناسی[ویرایش]
واژه روسینیا از کلمه لاتین Ruthenia نشات میگیرد که برای اشاره به نواحی که مردمان روس در آن زندگی میکردند به کار میرفت. در قرون وسطی نویسندگان اروپایی این واژه را برای مناطقی که اسلاوهای شرقی در آن زندگی میکردند به کار میبردند.[۴][۵] تا قرن ۱۷ میلادی روسیه امروزی روسینیای بزرگ یا روسینیای سفید نامیده میشد.[۶] یوهان بوموس در رسالههای خود که سال ۱۵۲۰ منتشر شدند روسینیا را سرزمینی مینامد که از دریای بالتیک تا دریای خزر و از رود دن تا اقیانوس شمالی ادامه دارد. این سرزمین منبع موم زنبور عسل است و جنگلهای بسیار آن جانوران ارزشمند بسیاری دارد که خز آنها استفاده میشود.[۷] دیپلمات دانمارکی یاکوب اولفلدت که برای دیدار با ایوان چهارم در سال ۱۵۷۸ به روسیه سفر کرده بود نام کتاب خاطرات خود از این سفر را «سفر به روسینیا» گذاشت.[۸]
قرون وسطی نخستین[ویرایش]
متون اروپایی از قرن ۱۱ میلادی روسینیا را برای توصیف مناطق تحت کنترل روس کییف به کار میبردند. همچنین این عبارت برای توصیف اسلاوهای بالتیک مانند ساکنین جزیره روگن به کار میرفت.[۹] با تهاجم مغولها به اروپا در قرن ۱۳ میلادی بخش بزرگی از روسینیا به اشغال آنها درآمد و نواحی غربی روسینیا در دوکنشین بزرگ لیتوانی ادغام شدند و نام منطقه دوکنشین بزرگ لیتوانی روسینیا مبدل شد.[۱۰][۱۱] پادشاهی لهستان هم هنگامی که گالیسیا را تصرف نمود لقب شاه روسینیا را به القاب خود اضافه کرد.[۱۲] این القاب هنگامی که مشترکالمنافع لهستان–لیتوانی به وجود آمد با هم ترکیب شدند. بخش کوچکی از سرزمین روسها با نام روسینیای کارپاتی در قرن ۱۱ میلادی به تصرف پادشاهی مجارستان درآمد[۱۳] و شاهان مجارستان تا سال ۱۹۱۸ میلادی لقب «شاه گالیسیا و لودومریا» را استفاده میکردند.[۱۴]
قرون وسطی متاخر[ویرایش]
دوکنشین بزرگ مسکو در قرن ۱۵ میلادی بخش بزرگی از سرزمینهای قدیمی روسینیا را به تصرف خویش درآورد و برای اشغال بقیه مناطق روسینیایی با لیتوانی وارد جنگ شد.[۱۵][۱۶] در سال ۱۵۴۷ دوک مسکو عنوان دوکنشین مسکو و تزار تمام روسها را برای خویش برگزید و ادعا رهبری تمام ملت روس را داشت که البته مورد پذیرش لهستان قرار نگرفت.[۱۷] روسهای مسکو که ارتدکس شرقی بودند به جای واژه لاتین روسینیا، ترجمه یونانی آن یعنی روسیه(Ῥωσία)[۱۸] را برگزیدند.
در قرن ۱۴ میلادی بخشهای جنوبی سرزمین روسینیا مانند پادشاهی گالیسیا-وولینیا و کییف جزوی از دوکنشین بزرگ لیتوانی شد. لیتوانی در سال ۱۳۸۴ با لهستان متحد شد و سال ۱۵۶۹ مشترکالمنافع لهستان–لیتوانی از ترکیب این دو پادشاهی به وجود آمد. در این پادشاهی خط لاتین مرسوم بود و به همین جهت نام لاتین این منطقه یعنی روسینیا را استفاده میکردند.
نواحی جنوبی روسینیا عبارت بودند از:
- پادشاهی گالیسیا-وولینیا (اوکراینی: Галич-Волинь، آوانگاری: Halych-Volyn or Галицько-Волинське королівство، Halytsko-Volynske korolivstvo; لهستانی: Ruś Halicko-Wołyńska or لهستانی: Księstwo halicko-wołyńskie)
- گالیسیا (اوکراینی: Галич، آوانگاری: Halych or Галицько-Волинська Русь، Halytsko-Volynska Rus; لهستانی: Ruś Halicka)
- روسینیای سفید (بخش شرقی بلاروس امروزی؛ بلاروسی: Белая Русь; لهستانی: Ruś Biała)
- روسینیای سیاه (بخش غربی بلاروس امروزی؛ بلاروسی: Чорная Русь لهستانی: Ruś Czarna)
- روسینیای سرخ، اوکراین غربی و جنوب شرقی لهستان؛ اوکراینی: Червона Русь، آوانگاری: Chervona Rus; لهستانی: Ruś Czerwona)
- روسینیای کارپاتی (اوکراینی: Карпацька Русь، آوانگاری: Karpatska Rus; لهستانی: Ruś Podkarpacka)
دوران جدید[ویرایش]
اوکراین[ویرایش]
واژههایی مانند روس و روسیه تا مدتها توسط اوکراینیها برای اشاره به اوکراین به کار میرفت. هنگامی که پادشاهی هابسبورگ در سال ۱۷۷۲ پادشاهی گالیسیا و لودومریا را در خود ادغام نمود مقامات اتریشی متوجه شدند که اسلاوهای شرقی آن منطقه با لهستانیها و مردم روسیه تفاوت دارند و خود را روس مینامند.
در سالهای نخستین قرن بیستم اما قومنام اوکراین محبوبیت بیشتری یافت و مصطلح شد. واژه روس محدود به نواحی غربی اوکراین امروزی مانند گالیسیا و روسینیای کارپاتی گشت.[۱۹]
روسینیای جدید[ویرایش]
پس از سال ۱۹۱۸ میلادی واژه روسینیا صرفاً برای اشاره به نواحی جنوبی کوههای کارپات در پادشاهی مجارستان به کار رفت که مردم روسینیایی در آن زندگی میکردند. این مردم آخرین گروه از اسلاوهای شرقی بودند که همچنان بر استفاده از نام باستانی لاتین روسینیایی برای خود اصرار میورزیدند و امروزه روسینها برای اشاره به روسینیاییهای به کار میرود که همچنان ملیگرایی اوکراینی را به صورت کامل نپذیرفتهاند.
روسینیای کارپاتی که از سال ۱۰۰۰ میلادی جزوی از پادشاهی مجارستان بود در سال ۱۹۱۹ به چکسلواکی داده شد. از آن هنگام مردم روسینیایی آن ناحیه به سه گروه تقسیم شدند: گالیسیاییهای روسدوست که روسینیاییها را جزوی از ملت روس میدانند، اوکراینیدوستها که خود را جزوی از ملت اوکراین میدانند و روسینیاییدوستها که ادعا دارند روسینیاییهای کارپاتی ملتی جدا هستند و در بقای فرهنگ و زبان روسینی میکوشند.[۲۰]
در ۱۵ مارس ۱۹۳۹ میلادی رهبر اوکراینیدوست روسینیای کارپاتی به نام آوگوستین والوشین استقلال کشوری با نام کارپاتی اوکراین را اعلام کرد که همان روز با حمله قوای ارتش مجارستان اشغال شد. در سال ۱۹۴۴ ارتش سرخ این ناحیه را اشغال نمود و سال ۱۹۴۵ این ناحیه به جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین داده شد. در شوروی روسینها را به عنوان یک قوم جدا به رسمیت نمیشناختند و آنها را اوکراینی میدانستند.
اقلیتی از روسینها که پس از جنگ جهانی دوم در اسلواکی باقی ماندند به شدت تحت اسلواکیسازی قرار گرفتند.[۲۱]
خط نوشتاری روسینیایی در سال ۱۹۹۵ یکسانسازی شد.[۲۲]
روسینیم[ویرایش]
کارل ارنست کلاوس وقتی که در سال ۱۸۴۴ در میان سنگ معدن پلاتین عنصر جدید را کشف نمود آن را به تاسی از نام لاتین روسیه که Ruthenia نوشته میشد روسینیم نامید.[۲۳]
منابع[ویرایش]
- ↑ Nazarenko, Aleksandr Vasilevich (2001). "1. Имя "Русь" в древнейшей западноевропейской языковой традиции (XI-XII века)" [The name Rus' in the old tradition of Western European language (XI-XII centuries)]. Древняя Русь на международных путях: междисциплинарные очерки культурных, торговых, политических связей IX-XII веков [Old Rus' on international routes: Interdisciplinary Essays on cultural, trade, and political ties in the 9th-12th centuries] (DJVU) (به روسی). Languages of the Rus' culture. pp. 40, 42–45, 49–50. ISBN 978-5-7859-0085-1. Archived from the original on 14 August 2011.
- ↑ Magocsi, Paul R. (2010). A History of Ukraine: The Land and Its Peoples. University of Toronto Press. p. 73. ISBN 978-1-4426-1021-7. Retrieved 14 February 2017.
- ↑ "Khmelnychyna". Izbornyk - History of Ukraine IX-XVIII centuries. Sources and Interpretations (به اوکراینی). Encyclopedia of Ukrainian Studies. Retrieved 25 January 2015.
- ↑ Oxford English Dictionary. Oxford University Press. 2011.
Rvcia hatte Rutenia and is a prouynce of Messia (J. Trevisa, 1398).
- ↑ Armstrong, John Alexander (1982). Nations Before Nationalism. University of North Carolina Press (published 2017). p. 228. ISBN 978-1-4696-2072-5. Retrieved 7 July 2019.
From the linguistic standpoint, the results of this catastrophe [the Mongol invasion] somewhat resemble the collapse of the Roman empire for the latin-speaking peoples. Like the great 'Romania' of the Western Middle Ages, there was a great 'Ruthenia' in which common linguistic origin and some measure of mutual comprehensibility was assumed.
- ↑ Флоря, Борис (2017). "О некоторых особенностях развития этнического самосознания восточных славян в эпоху средневековья – раннего Нового времени". In Флоря, Борис; Миллер, Алексей; Репринцев, В. (eds.). Russia – Ukraine: a history of mutual relations (collection) Россия – Украина. История взаимоотношений (сборник) [Rossiya – Ukraina. Istoriya vzaimootnosheniy (sbornik)] (به روسی). Moscow: Shkola YAzyki russkoi kultury. pp. 9–28. ISBN 9785457502383. Retrieved 23 October 2019.
- ↑ Сынкова, Ірына (2007). "Ёган Баэмус і яго кніга "Норавы, законы і звычаі ўсіх народаў"". Беларускі Гістарычны Агляд. 14 (1–2).
- ↑ Ulfeldt, Jacob (1608). Hodoeporicon Ruthenicum, in quo de Moscovitarum Regione, Moribus, Religione, gubernatione, & Aula Imperatoria quo potuit compendio & eleganter exequitur [...] (به لاتین) (1 ed.). Frankfurt. Retrieved 7 July 2019.
- ↑ Ebbo, Herbordus The Life of Otto, Apostle of Pomerania: 1060 – 1139
- ↑ An Historical Geography of Russia
- ↑ Russia, the Giant that Came Last, Volume 25
- ↑ Document Nr 1340 (CODEX DIPLOMATICUS MAIORIS POLONIA). POZNANIAE. SUMPTIBUS BIBLIOTHECAE KORNICENSIS. TYPIS J. I. KRASZEWSKI (Dr. W. ŁEBIŃSKI). 1879.
- ↑ Magocsi 1996, p. 385.
- ↑ Francis Dvornik (1962). The Slavs in European History and Civilization. Rutgers University Press. p. 214. ISBN 978-0-8135-0799-6.
- ↑ Grand Principality of Moscow Britannica
- ↑ Ivan III Britannica
- ↑ Dariusz Kupisz, Psków 1581–1582, Warszawa 2006, s. 55–201.
- ↑ T. Kamusella (16 December 2008). The Politics of Language and Nationalism in Modern Central Europe. Palgrave Macmillan UK. pp. 164–165. ISBN 978-0-230-58347-4.
- ↑ Magocsi 1996, p. 408-409,444:"Throughout 1848, the Austrian government gave its support to the Ukrainians, both to their efforts to obtain recognition as a nationality and to their attempts to achieve political and cultural rights. In return, the Ukrainian leadership turned a blind eye to the political reaction and repressive measures that at the same time were being carried out by Habsburg authorities against certain other peoples in the empire" (pp. 408–409) … "Most important from the standpoint of the debate as to the proper national orientation was the Austrian government's decision in 1893 to recognize the vernacular Ukrainian (Rusyn) language as the standard for instructional purposes. As a result of this decision, the Old Ruthenian and Russophile orientations were effectively eliminated from the all-important educational system" (pp. 444)
- ↑ Gabor, Madame (Autumn 1938). "Ruthenia". The Ashridge Journal. 35: 27–39.
- ↑ "The Rusyn Homeland Fund". carpatho-rusyn.org. 1998. Retrieved 13 February 2017.
- ↑ Paul Robert Magocsi: A new Slavic language is born, in: Revue des études slaves, Tome 67, fascicule 1, 1995, pp. 238–240.
- ↑ Pitchkov, V. N. (1996). "The Discovery of Ruthenium". Platinum Metals Review. 40 (4): 181–188. Archived from the original on 9 June 2011. Retrieved 20 April 2022.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Ruthenia». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۰ آوریل ۲۰۲۲.