درود یک واژه پارسی است که در فرهنگ معین به معنای دعا و ستایش و سلام و رحمت آمدهاست.[۱]
برخلاف ادعاهایی که از طرف برخی صورت گرفتهاست واژه درود که مردمان ایران باستان هنگام رسیدن به هم میگفتند معنی «چوب» نمیدهد.[۲] اگر چه برای واژه درود دو معنی وجود دارد اما درودی که مردم به هم میگفتند هیچ ارتباطی با معنای «چوب» و «نجاری» و … نداشتهاست، بلکه از واژه (دْرُوَت) در زبان اوستایی گرفته شدهاست که به معنای تندرستی و سلامتی است که امروزه به صورت (درستی) درآمده است.
این واژه در زبان روسی به "از درستی تو؟" (здравствуйте) تبدیل شدهاست که برای سلام و احوالپرسی و سلامت جویی بهکار میرود. در فارسی میانه دروته به دروست و به درود تبدیل شدهاست. درود برای احوالپرسی و خوشآمدگویی و آرزوی سلامتی بهکار میرود. اگرچه ریشهٔ درود از دروته و دروست گرفته شده اما کاربرد و وسعت معنی و مفهوم آن در طول زمان بسیار گسترده شده و در متون ادبیات پارسی و از جمله در آثار فردوسی، نظامی گنجوی، ناصرخسرو، اسدی توسی، خاقانی، سعدی، دقیقی و کسایی مروزی، مفهوم واژهٔ درود همتراز با «آفرین»، «تهنیت»، «تحیت»، "شادباش"، "وه وه"، "به به"، "بهجه" و همچنین معادل «اهلا و سهلا» در عربی است. اگرچه سلام تقریباً هممعنی است اما مفاهیم آن و کاربرد آن تغییر یافتهاست چنانکه اهلا و سهلا را نمیتوان در جای سلام و خطاب به هر کس بهکار برد. (تحیه. سلام. تسلیم. تهنیت