جی. دی. سلینجر
جی.دی. سلینجر | |
---|---|
![]() سلینجر در ۱۹۵۰ | |
نام اصلی | جروم دیوید سلینجر |
زاده | ۱ ژانویهٔ ۱۹۱۹ منهتن، نیویورک سیتی |
درگذشته | ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰ (۹۱ سال) کورنیش، نیوهمپشر کهولت سن |
پیشه | نویسنده |
ملیت | آمریکایی |
دانشگاه | دانشگاه نیویورکدانشگاه کلمبیا |
سالهای فعالیت | (۱۹۶۵–۱۹۴۰) |
همسر(ها) | سیلویا ولترکلر داگلاسکالین اونیل |
فرزند(ان) | مارگارت، مت (از همسر دوم) |
والدین | مری جیلیچسول سلینجر |
امضا | |
![]() |
جروم دیوید سَلینجر (به آلمانی: Jerome David Salinger) (زادهٔ ۱ ژانویهٔ ۱۹۱۹ – درگذشتهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰) نویسندهٔ معاصر آمریکایی بود. رمانهای پرطرفدار وی، مانند ناطور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شدهاند. سلینجر بیشتر با حروف ابتداییِ نام خود «جی. دی. سلینجر» معروف است.
او با انتشار رمان ناطور دشت در سال ۱۹۵۱ به شهرت جهانی دست یافت. این اثر، با روایت صادقانه و انتقادیاش از سردرگمیهای نوجوانی، به یکی از مهمترین آثار ادبیات قرن بیستم تبدیل شد. سلینجر پس از موفقیت این رمان، بهتدریج از زندگی عمومی کنارهگیری کرد و سبک زندگی منزویانهای در پیش گرفت. او تا پایان عمر، آثارش را بدون حضور فعال در رسانهها و محافل ادبی منتشر میکرد.[۱]
ابتدای زندگی
[ویرایش]سالینجر فرزند سول سالینجر، تاجر پنیر یهودیتبار، و ماری ژیل، مادری با ریشههای اسکاتلندی-ایرلندی بود. او در محلهٔ آپر وست ساید نیویورک بزرگ شد و از همان نوجوانی به نوشتن علاقهمند بود. تحصیلات خود را در چند مدرسهٔ خصوصی گذراند و سپس برای مدتی کوتاه در دانشگاه نیویورک و کالج اورسینوس تحصیل کرد، اما هیچگاه مدرک دانشگاهی دریافت نکرد.[۲]
شروع حرفهای نویسندگی
[ویرایش]در دههٔ ۱۹۴۰، سالینجر با چاپ داستانهای کوتاه در مجلاتی چون Story، Collier's و بهویژه The New Yorker وارد دنیای حرفهای نویسندگی شد. داستان مشهور «یک روز خوش برای موزماهی» در سال ۱۹۴۸ در نیویورکر منتشر شد و توجه منتقدان را به خود جلب کرد. این داستان اولین حضور خانوادهٔ خیالی گلس بود که بعدها در آثار متعددی از جمله فرنی و زویی و نه داستان ظاهر شدند.[۳]
ناطور دشت و شهرت جهانی
[ویرایش]در سال ۱۹۵۱، سالینجر رمان ناطور دشت (The Catcher in the Rye) را منتشر کرد که به سرعت به یکی از پرفروشترین و تأثیرگذارترین آثار ادبی قرن بیستم تبدیل شد. داستان حول محور نوجوانی به نام هولدن کالفیلد میگردد که از مدرسه اخراج شده و در نیویورک پرسه میزند. این رمان با سبک روایی اولشخص، زبان غیررسمی و مضامین بیگانگی، نفاق اجتماعی و بحران هویت، نسل جوان آن دوره را مجذوب خود کرد.[۴]
زندگی منزوی و کنارهگیری از جامعه
[ویرایش]پس از موفقیت ناطور دشت، سالینجر بهتدریج از انظار عمومی فاصله گرفت. او در سال ۱۹۵۳ به شهر کورنیش در ایالت نیوهمپشر نقل مکان کرد و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد. سالینجر از مصاحبهها، مراسم ادبی و حضور رسانهای پرهیز میکرد. او حتی تلاش میکرد تا حریم خصوصی خود را از لحاظ قانونی محافظت کند و بارها از خبرنگاران و ناشران شکایت کرد.[۵]
آثار
[ویرایش]رمانها و داستانهای بلند
[ویرایش]- ناطور دشت، ترجمهٔ محمد نجفی، انتشارات نیلا؛ ترجمهٔ احمد کریمی ، انتشارات علمی فرهنگی، ناطور دشت ترجمهٔ شبنم اقبال زاده انتشارات اوای مکتوب، ترجمه رضا زارع انتشارات آسمان علم
- فرنی و زویی، ترجمهٔ میلاد زکریا، نشر مرکز؛ ترجمهٔ امید نیکفرجام، انتشارات نیلا
- تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار، ترجمهٔ امید نیکفرجام، انتشارات ققنوس؛ همچنین با عنوان بالابلندتر از هر بلندبالایی، ترجمهٔ شیرین تعاونی، انتشارات نیلوفر
- جنگل واژگون، ترجمهٔ بابک تبرایی و سحر ساعی، انتشارات نیلا
- ۱۶ هپورث، ۱۹۲۶، ترجمهٔ رحیم قاسمیان، انتشارات نیلا
مجموعه داستانها
[ویرایش]- دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم، ترجمهٔ احمد گلشیری، انتشارات ققنوس
- هفتهای یه بار آدمو نمیکشه، ترجمهٔ امید نیکفرجام و لیلا نصیریها، انتشارات نیلا
- نغمهٔ غمگین، ترجمهٔ امیر امجد و بابک تبرایی، انتشارات نیلا
- یادداشتهای شخصی یک سرباز، ترجمهٔ علی شیعهعلی، انتشارات سبزان
- دختری که میشناختم، ترجمهٔ علی شیعهعلی، انتشارات سبزان
- ۱۶ هپورث، ۱۹۲۴، ترجمهٔ علی شیعهعلی، انتشارات سبزان
- من دیوانهام انتشار ۱۹۴۵[۶]
سکوت ادبی و آثار منتشرنشده
[ویرایش]سالینجر پس از سال ۱۹۶۵ هیچ اثر جدیدی منتشر نکرد. بسیاری از منتقدان و خوانندگان این سکوت طولانی را ناشی از کمالگرایی، تمایل به حفظ خلوت شخصی، و شاید نارضایتی از دنیای نشر دانستهاند. با این حال، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد او در دوران انزوا بهطور مداوم به نوشتن ادامه داده است. در سال ۲۰۱۳، در مستندی به نام Salinger ادعا شد که چندین اثر تازه از او پس از سال ۲۰۱۵ منتشر خواهد شد، ولی تاکنون چیزی بهطور رسمی عرضه نشده است.[۷]
مرگ و میراث
[ویرایش]سالینجر در سال ۲۰۱۰ در سن ۹۱ سالگی درگذشت. خبر مرگ او با واکنش گستردهای در محافل ادبی روبهرو شد. میراث ادبی او همچنان زنده است و آثارش به زبانهای گوناگون ترجمه شده و در برنامههای درسی بسیاری از کشورها تدریس میشوند. ناتور دشت همچنان یکی از پرفروشترین و بحثبرانگیزترین رمانهای تاریخ است و نقش بسزایی در شکلگیری ادبیات نوجوانان و فرهنگ عامه ایفا کرده است.[۸]
منابع
[ویرایش]- ↑ Slawenski, K. (2010). *J.D. Salinger: A Life*. Random House.
- ↑ Slawenski, Kenneth. J.D. Salinger: A Life. Random House, 2010.
- ↑ French, Warren. J.D. Salinger. Twayne Publishers, 1988.
- ↑ Slawenski, Kenneth. J.D. Salinger: A Life. Random House, 2010.
- ↑ Lott, Tim. "The Enigma of J.D. Salinger." The Guardian, 2010.
- ↑ Hamilton, Ian. In Search of J.D. Salinger. Random House, 1988.
- ↑ Salerno, Shane. Salinger. Simon & Schuster, 2013.
- ↑ Brooks, Xan. "J.D. Salinger Obituary." The Guardian, 28 Jan 2010.