پیش‌نویس:هنر در برنز و برنج

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
تنگ برنزی سلتی از آلمان، به تقلید از سبک یونانی، 320 پیش از میلاد
مجسمه برنزی روم باستان، رقصنده لار

هنر برنز و برنج از دوران باستان آغاز می‌شود. این فلزات مهم عبارتند از آلیاژهای برنز متشکل از مس، قلع و برنج متشکل از مس و روی.

نسبت هر آلیاژ کمی متفاوت است. برنز را معمولا می‌توان 90 درصد از مس و 10 درصد از قلع درنظر گرفت.

برنز فلزی با رنگ قهوه‌ای طلایی است که می‌تواند عملیات ریخته‌گری روی‌ آن انجام شود. فرآیندی که برای اجزای سازنده آن (مس و قلع) کاربرد کمی دارد، اما در مورد برنز بسیار موفق و کاربردی است.

چگالی و سختی برنز به آن اجازه می‌دهد هر گونه اثری از قالب بگیرد حتی اگر ظریف و نازک باشد. بنابراین می‌توان آثار زینتی در ابعاد مختلف ایجاد کرد.

ریخته گری[ویرایش]

فرآیند ریخته‌گری در برنز و برنج به عنوان لاست واکس شناخته می‌شود و این فرآیند یکی از ابتدایی‌ترین و رایج‌ترین فرآیندهای ریخته‌گری در طول قرن‌ها است که توسط راهب تئوفیلوس و همچنین بنونوتو چلینی توصیف شده است.[۱]

یونانی و رومی[ویرایش]

سلاح برنزی از دشت مسار، کرت

مس در اواخر دوران پیش از سلسله مصر در حدود 3500 سال قبل از میلاد، در منطقه دریای اژه مورد استفاده قرار می‌گرفت. اولین ابزار شناخته شده سلت تخت است که در طبقه خانه‌ای از دوران نوسنگی در صحن مرکزی کاخ کنوسوس در کرت یافت شد و به عنوان یک محصول مصری در نظر گرفته می‌شود.

برنز به طور کلی تا هزار سال یا بیشتر بعد مورد استفاده قرار نگرفت. اولین ظهور آن احتمالاً در سلت‌ها و تیغه‌های خنجر دومین شهر تروی است، جایی که آلیاژ استاندارد %10 قلع است.

عصر مس در شمال یونان و ایتالیا آغاز شد. 2500 قبل از میلاد، بسیار دیرتر از کرت و آناتولی ، و عصر برنز ایتالیایی، فرهنگ تیراماری همزمان با تمدن میسنی‌ها (1600-1000 قبل از میلاد) شکل گرفت. منابع اصلی قلع و مس در این مناطق ناشناخته است.

اولین وسایل و ظروف[ویرایش]

ابزار و سلاح‌ها، اسکنه‌ و سر تبرها ، سر نیزه یا تیغ خنجرها ، تنها آثار باقی مانده از عصر مس هستند و رفتار هنری نشان نمی‌دهند. اما برخی از فرم‌های سفالی دوران مینوی اولیه به وضوح از نمونه‌های اولیه فلزی، فنجان‌ها و کوزه‌هایی با ساختار ساده و طراحی نسبتاً استادانه کپی شده‌اند. فنجان‌ها مخروطی و گاهی ساقه پا هستند. کوزه‌های بیضی شکل با دهانه‌های لوله‌ای بلند و کوزه‌های منقاری با شانه‌های گرد که روی بدنه‌های مخروطی قرار گرفته‌اند.

سر پرچ‌ها که قطعات فلزی را به هم می‌بندند اغلب به عنوان یک عنصر تزئینی در خاک رس تولید می‌شوند.

کوزه‌های بیرون زده و نوع سوراخ شده سر تبر نشان می‌دهد که اتصالات متالورژیکی کرت مینوی اولیه تا حدی از بین النهرین بوده‌ است.

مینوی و میسنی[ویرایش]

خنجر برنزی از مالیا. غلاف دسته آن از ورق طلا بریده شده (1800-1700 قبل از میلاد) ساخته شده است.

سلاح و ادوات[ویرایش]

زره فلزی میسنی

مشخص است که کار برنز مینوی میانه به عنوان یک هنر بومی مستقل رونق گرفت. بزرگترین شمشیر عصر که در کاخ مالیا یافت شده است، به همان ابتدای این دوران تعلق دارد. این یک تیغه‌ی صاف‌ است، 79 سانتی متر طول دارد و دارای پایه پهن و نوک تیز و یک دسته طلا و کریستال می‌باشد.

یک خنجر که کمی جدیدتر است، اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگه‌داری می‌شود که قدیمی ترین قطعه برنزی تزئین شده از کرت است. هر دو طرف تیغه با نقاشی‌هایی حک شده است: گاو نر در حال مبارزه و مردی که گراز را در بیشه‌ای شکار می‌کند.

اندکی بعد دوباره (MM III) مجموعه‌ای از تیغه‌ها از سرزمین اصلی یونان هستند که باید به صنعتگران کرت نسبت داده شوند، با تزئینات برجسته، یا حکاکی شده، یا منبت کاری شده با طلا، نقره و مینای سیاه. استادانه‌ترین منبت‌ها، تصاویری از مردان در حال شکار شیر و گربه‌ها و در حال شکار پرندگان است که بر روی خنجرها وجود دارند. این طرح های بزرگ کل تیغه صاف را به جز لبه آن می‌پوشانند، اما روی شمشیرها، که به بهترین شکل با یافته‌های کنوسوس نشان داده می‌شود، تزئینات به قسمت‌های میانی بلند محدود می‌شود که یکی از ویژگی‌های اساسی تیغه‌های بلندتر است.

فلس‌ها، عاج یا مواد فاسد شدنی دیگری بودند و با پرچ‌های برنزی ثابت می‌شدند. پومل‌ها اغلب از کریستال ساخته می‌شدند. تیغه‌های معمولی میسنی با قالب‌های باریک، به موازات میانه شمشیرها و خنجرها، یا پشت خمیده چاقوهای یک لبه غنی شده‌اند. سر نیزه‌ها سوکت‌های چکشی دارند. ابزار و ادوات دیگر عبارتند از: چاقوهای دو لبه بیضی شکل، تیغ های دو لبه، قیچی ، اسکنه، چکش، تبر، زیرانداز ، گاوآهن و اره.

سلاح‌های سیکلادیک و یونانی سرزمین اصلی ( هلادی ) هیچ زینتی نشان نمی‌دهند، اما شامل انواع جدیدی می‌شوند. سر نیزه درهم دارای یک تیغه شکاف (سیکلادیک) یا لغزنده (هلادیک) برای محکم کردن شفت است. و هالبرد ، یک سلاح اروپای غربی، در یونان میانه هلادیک استفاده می‌شد. بقایای اندکی از زره‌های فلزی میسینی وجود دارد.

برنج و برنز اروپایی[ویرایش]

ژان دوم از فرانسه ، نشسته بر برنز "تخت داگوبرت"

این بخش مربوط به مجسمه سازی در برنز نیست، بلکه بیشتر به کاربردهای هنری فراوان فلز در ارتباط با معماری یا اشیایی برای استفاده کلیسایی و خانگی می‌پردازد. چرا برنز در ایتالیا ، آهن در اسپانیا و آلمان و برنج در کشورهای سفلی ترجیح داده می‌شد را نمی‌توان به طور دقیق تعیین کرد. خلق و خوی ملی تحت تأثیر انتخاب فلزات و همچنین روش کار آنها قرار گرفته‌است. مراکز انرژی هنری به دلیل جنگ‌ها، فتوحات یا مهاجرت‌ها از مکانی به مکان دیگر تغییر می‌کند. [۲]

امپراتوری روم و بیزانس[ویرایش]

با رها کردن دوران باستان و با شروعامپراتوری روم ، کار برنز، که احتمالاً از یونان فتح شده الهام گرفته شده‌است، به وضوح دیده می‌شود. درهای باستانی برنزی در معبد رومولوس در فروم رومی وجود دارد. برخی دیگر از حمام های کاراکالا در کلیسای لاتران قرار دارند که شامل چهار ستون برنزی طلایی و شیاردار از راسته کورینتی است. موزه ناپل شامل مجموعه‌ی بزرگی از ظروف برنزی خانگی است که از شهرهای مدفون پمپئی و هرکولانیوم به دست آمده است که درجه بالایی از کمال را در کار فلز و همچنین کاربرد گسترده‌ای از آن نشان می‌دهد. تعدادی لنگر به شکل سرهای حیوانی که در قرن اول میلادی ساخته شده‌اند و چند سال پیش از دریاچه نمی در تپه های آلبان به دست آمده‌اند، این نشان از آشنایی بیشتر با کار ماهرانه این فلز دارد.

آلمان[ویرایش]

جان‌پناه برنزی (اوایل قرن نهم) کلیسای جامع آخن
جزئیات درهای برنوارد (1015 میلادی) در کلیسای جامع هیلدسهایم
جزئیات قلم غسل تعمید در کلیسای جامع هرتوژنبوش (حدود 1495 میلادی)

دوره نماد شکنان با سلطنت امپراتور فرانک، شارلمانی، که قدرتش در سراسر اروپای غربی احساس می‌شد، همزمان بود. برخی از صنعتگرانی که مجبور به ترک بیزانس شده بودند در پایتخت های خود یعنی کلن و اکس-لا-شاپل مورد استقبال او قرار گرفتند و نفوذ آنها در فرانسه نیز محسوس بود. نهر دیگری از طریق دریای مدیترانه به ایتالیا می‌گذرد، جایی که هنر کلاسیک قدیم به دلیل مصیبت‌های ملی فراوان از بین رفته بود و در اینجا احیاء شد. در راینلند و سایر نقاط اروپا، اصطلاحات «راین بیزانسی» و « رومانسک » که به طور کلی به معماری و آثار هنری اطلاق می‌شود، گواه منشا سبک این دوره و دوره بعدی است.

در تمام قرون وسطی استفاده از برنز در مقیاس بزرگی به ویژه در قرن های 11 و 12 ادامه یافت. برنوارد، اسقف هیلدسهایم ، حامی بزرگ هنرها، درهای برنزی داشت، درهای برنوارد، که برای کلیسای سنت نیکلاس ساخته شده بودند (بعد از آن به کلیسای جامع منتقل شدند) که در سال 1015میلادی برپا شد. درهای بزرگی برای آوگسبورگ بین سال‌های 1060 و 1065 و برای ماینتس [۳] اندکی پس از سال 1000 ساخته شد. ویژگی بارز چند تا از این درها در آرواره‌های شیری با مدل‌های ظریف، با یال‌های معمولی و حلقه‌ای آویزان از آرواره‌هایشان دیده می‌شود. [۴]

زیارتگاه سنت سبالد در سبالدوسکیرش ، نورنبرگ (پیتر ویشر بزرگ و پسران، 1516)

ایتالیا[ویرایش]

نپتون در حال تکان دادن نیزه سه شاخه خود بر روی دو اسب دریایی - یک کوبنده ونیزی برنز قرن شانزدهم

در قرن دوازدهم، صنعتگران ایتالیایی سبک مخصوص به خود را توسعه دادند، همانطور که می‌توان در درهای برنزی سنت زنو ، ورونا (که از برنز چکش کاری شده و نه ریخته‌گری شده ساخته شده‌اند)، راولو ، ترانی و مونریال مشاهده کرد.

بونانو پیزانو یک سری در برای دووموی آن شهر ساخت که یک جفت از آنها باقی مانده است. قرن چهاردهم شاهد تولد یک احیای بزرگ در کار برنز بود که قرار بود حداقل برای چهار قرن شکوفا شود. برنز فلز مورد علاقه صنعتگر ایتالیایی بود. با این فلز، او اشیایی را برای هر هدف قابل تصور، بزرگ یا کوچک، تولید کرد، از دستگیره در گرفته تا درهای قدرتمند توسط لورنزو گیبرتی در فلورانس ، که میکل آنژ اظهار داشت که آنها به خوبی در مقابل دروازه‌های بهشت خواهند ایستاد.

نیکولا ، جیووانی و آندریا پیزانو ، گیبرتی ، برونلسکی ، دوناتلو ، وروکیو ، سلینی ، میکل آنژ، جووانی دا بولونیا - اینها و بسیاری دیگر آثار بزرگی در برنز تولید کردند.

انگلستان[ویرایش]

جزئیات پایه شمعدان گلاستر
شمعدان گلاستر، اوایل قرن دوازدهم

ریخته‌گری برنز در انگلستان به کمال بالایی رسید، جایی که تعدادی از بناهای تاریخی هنوز باقی مانده است. ویلیام تورل، زرگر و شهروند لندن، مجسمه‌ای برنزی از هنری سوم و بعداً از ملکه النور برای مقبره‌هایشان در کلیسای وست مینستر ساخت.

مجسمه ادوارد سوم احتمالا کار یکی از شاگردان او بوده‌است. هیچ قلم برنزی در کلیساهای انگلیسی یافت نمی‌شود، اما تعدادی از صلیب‌های صفوفی از قرن پانزدهم باقی مانده‌اند که همگی از یک طرح و اجرای خام پیروی می‌کنند. حلقه‌های پناهگاه یا کوبنده در نوریچ ، گلاستر و جاهای دیگر وجود دارد. قابل توجه‌ترین، در شمالی شبستان کلیسای جامع دورام است که دارای ویژگی‌های کافی برای متمایز کردن آن از برادران قاره‌ای خود و نشان دادن منشاء شمالی است.

شمعدان گلاستر در موزه ویکتوریا و آلبرت در کنزینگتون جنوبی، قدرت و تخیل طراح و همچنین مهارت دستکاری خارق‌العاده بنیانگذار را به نمایش می‌گذارد. بر اساس کتیبه ای بر روی شیء، این شمعدان که حدود ۲ فوت (۶۱ سانتیمتر) ارتفاع دارد و از آلیاژ برنز ساخته شده است، برای ابوت پیتر که از 1109 تا 1112 حکومت می کرد ساخته شده است.

در حالی که طرح کلی به دقت حفظ می‌شود، زیورآلات متشکل از انبوهی از هیولاها، پرندگان و مردان است که تا مرز سردرگمی مخلوط و در هم تنیده شده‌اند. به عنوان یک قطعه بازیگری، این یک پیروزی از توانایی فنی است.[۵] برای استفاده غیرمذهبی، ملات یکی از رایج ترین اشیاء در انگلستان بود. نمونه‌های اولیه طراحی گوتیک از زیبایی بالایی برخوردار هستند. در نمونه‌های بعدی ترکیبی از سبک‌ها در باندهای تزئینات گوتیک و رنسانس یافت می‌شود که آزادانه در ترکیب استفاده می‌شوند.

بسیاری از اشیاء برای مصارف خانگی مانند هاون، تابه و غیره در قرون بعد تولید شد. [۱] [۲]

برنج[ویرایش]

برنج آلیاژی است متشکل از مس و روی ، معمولاً برای ورق فلز و ریخته گری به نسبت هفت قسمت اولی به سه قسمت دومی. چنین ترکیبی یک رنگ خوب و درخشان را تضمین می کند. با این حال، انواع مختلفی از رنگ وجود دارد که از رنگ لیمویی کم رنگ تا قهوه ای طلایی تیره متغیر است که به مقدار کمتر یا بیشتر روی بستگی دارد. به نظر می رسد در زمان های اولیه از این فلز کم استفاده می شد، اما از قرون وسطی به بعد صنعت برنج صنعت بسیار مهمی بود که در مقیاس وسیع انجام می شد و در جهات مختلف به کار می رفت. اصطلاح " لطن " که اغلب در اسناد قدیمی دیده می شود، نسبتاً کم به کار می رود، و گاهی اوقات برای اشیاء ساخته شده از برنز استفاده می شود. کاربرد واقعی آن برای آلیاژی است که ما آن را برنج می نامیم. در اروپا استفاده از آن برای اهداف هنری عمدتاً در منطقه دره میوز در جنوب شرقی بلژیک ، همراه با شمال شرقی فرانسه، بخش‌هایی از هلند و استان‌های رانی که مرکز آن کلن بود، متمرکز شد.

در قرن یازدهم ساکنان شهر هوی و دینانت در حال کار با این فلز بودند. روی را در کشور خود یافتند، در حالی که برای مس به کلن یا دورتموند رفتند و بعداً به معادن کوه های هارتز رفتند. کارهای زیادی هم با انتخاب بازیگران و هم از طریق بازخوانی تولید شد، اما در روند قبلی بود که آنها عالی بودند. در مدت زمان بسیار کوتاهی، اصطلاح "dinanderie" برای تعیین آثار برنجی که از ریخته گری دینانت و سایر شهرهای همسایه سرچشمه می گرفت، ابداع شد. تولیدات آنها به فرانسه، اسپانیا، انگلیس و آلمان راه یافت. در لندن، بازرگانان دینانت، به تشویق ادوارد سوم ، در سال 1329 یک «تالار» تأسیس کردند که تا پایان قرن شانزدهم وجود داشت. در فرانسه در روئن ، کاله ، پاریس و جاهای دیگر تجارت می کردند. این صنعت برای چندین قرن شکوفا شد، اما به دلیل نزاع با رقبای خود در شهر همسایه Bouvignes ضعیف شد. در سال 1466 شهر توسط چارلز جسور غارت و ویران شد. بنیانگذاران برنج به هوی، نامور ، میدلبورگ ، تورنای و بروژ گریختند، جایی که کارشان ادامه یافت. [۲]

اولین اثر برنجی از ناحیه میوز ، سنگر تعمید در کلیسای سنت بارتولومئوس، لیژ است ( ر.ک. شکل 1 در گالری )، ظرف بزرگی که بر روی گاوها قرار گرفته، بیرون کاسه با نقش برجسته با گروه‌هایی از چهره‌هایی که در مراسم غسل تعمید شرکت می‌کنند. بین سالهای 1113 و 1118 توسط رنیر از هوی ، سازنده یک مزرعه برجسته در موزه لیل اجرا شد.

آسیای جنوبی[ویرایش]

Woman Riding Two Bulls
زن سوار بر دو گاو (برنز)، از کوسامبی ، اوتار پرادش ، حدود 2000-1750 ق.م.

حفاری‌ها از مکان‌هایی که زمانی تمدن دره سند شکوفا شده بود، استفاده از برنز را برای اهداف مختلف نشان می‌دهد. اولین استفاده شناخته شده از برنز برای هنر را می توان به 2500 سال قبل از میلاد ردیابی کرد. دختر رقصنده موهنجو دارو به همین دلیل نسبت داده می شود. باستان شناسانی که در محل کاوش در کوسامبی در اوتار پرادش کار می کنند، یک مجسمه برنزی دختری سوار بر دو گاو نر را کشف کردند که قدمت آن تقریباً بین سال های 2000 تا 1750 قبل از میلاد است، بیشتر استفاده از برنز را برای ریخته گری به شکل هنری در دوره هاراپا پسین نشان می دهد. نمونه دیگری از این دست مصنوعات برنز دوره هاراپا اواخر در دایمباد در ماهاراشترا یافت شد که احتمال استفاده گسترده‌تر از برنز را نشان می‌دهد که تنها در مکان‌های اطراف دره سند محلی‌سازی شده است.

برنز همچنان به عنوان فلزی برای مجسمه‌ها و مجسمه‌های مختلف در طول دوره کلاسیک مورد استفاده قرار می‌گرفت، همانطور که می‌توان از انبار برنز کشف شده در چائوسا بیهار ، که شامل مجسمه‌های برنزی مربوط به قرن دوم قبل از میلاد تا قرن ششم پس از میلاد بود، مشاهده کرد.

همچنین ببینید[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ This article is mainly based on specialised literature from the following sources: 1911 Encyclopædia Britannica – especially the information s.v. "Metallic Ornamental Work" written by William Walter Watts, with relevant bibliography; H.W. Macklin, Monumental Bronzes, 1913 and Monumental Brasses, ed. J. P. Phillips, London (repr. 1969); Paris, Musée des Arts décoratifs, Le Métal, 1939; "Antiquaries and Historians: The Study of Monuments", OUP, retrieved 28 March 2013; M. W. Norris, Monumental Brasses: The Memorials, 2 vols., London, 1977; idem, Monumental Brasses: The Craft, London, 1978; F. Haskell, History and its Images: Art and the Interpretation of the Past, New Haven and London, 1993, pp. 131–5.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ For this section cf. free text from the following publication now in the public domain: Chisholm, Hugh, ed. (1911). Encyclopædia Britannica Eleventh Edition. Cambridge University Press – and article reproduction at
  3. The Market Portal of the Mainz Cathedral. The huge bronze gates were cast on behalf of Archbishop Willigis. Archbishop Adalbert of Mainz ordered the engraving of the city rights in the upper part in 1135.
  4. John MacLean, ed. (1889–1890). "Sanctuary Knockers". Transactions - Bristol and Gloucestershire Archaeological Society. Bristol: C. T. Jefferies and Sons, Limited. pp. 131–140. Retrieved 26 March 2013
  5. "The Gloucester Candlestick, decoration". Victoria and Albert Museum. Archived from the original on 10 July 2011. Retrieved 26 March 2013.

کتابشناسی - فهرست کتب[ویرایش]

 This article incorporates text from a publication now in the public domainChisholm, Hugh, ed. (1911). "Metal-Work". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی) (11th ed.). Cambridge University Press.

  • Bayley, J. (1990) "تولید برنج در دوران باستان با ارجاع خاص به بریتانیای رومی" در Craddock, PT (ed.) 2000 Years of Zinc and Brass London: British Museum
  • Craddock, PT and Eckstein, K (2003) "Production of Brass in Antiquity by Direct Reduction" in Craddock, PT and Lang, J. (eds) Mining and Metal Production Through the Ages لندن: موزه بریتانیا
  • دی، جی (1990) "برنج و روی در اروپا از قرون وسطی تا قرن 19" در کرادوک، PT (ویرایش) 2000 سال روی و برنج لندن: موزه بریتانیا
  • دی، جی (1991) "تولید مس، روی و برنج" در دی، جی و تیلکوت، RF (ویرایشگران) انقلاب صنعتی در فلزات لندن: موسسه فلزات
  • Rehren, T. and Martinon Torres, M. (2008) "Naturam ars تقلید: برنج سازی اروپایی بین هنر و علم" در Martinon-Torres, M and Rehren, T. (eds) Archaeology, History and Science Integrating Approaches to Ancient Material: مطبوعات ساحل چپ
  • 978-0-89236-638-5

لینک های خارجی[ویرایش]