هادی سیف

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

هادی سیف متولد سال ۱۳۲۶ در شیراز، نویسنده، کارگردان و مجری ایرانی بود که در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۱ فعالیت داشت و بیش از 150 جلد کتاب در زمینه هنرهای مردمی ایران و چهار هزار دقیقه مستند، برای صدا و سیما به جای گذاشت. او در ۲۶ مهرماه سال ۱۴۰۱، در سن ۷۵ سالگی درگذشت.[نیازمند منبع][۱][۲][۳]

تحصیلات[ویرایش]

او سطوح اولیه تحصیل را تا پایان دوره دبیرستان در شیراز گذراند. سپس در رشته تاریخ هنر در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد. پایان‌نامه‌اش در مقطع کارشناسی، «نقش ترکمنان در آسیای غربی» و در مقطع ارشد «تیموریان و تحول هنری مکتب شیراز» بود. برای ادامه تحصیل به دانشگاه استراسبورگ رفت و از پایان‌نامه‌اش با عنوان «نقش حیوانات اسطوره‌ای در حجاری‌های تخت جمشید» دفاع کرد.[۴]

زندگی[ویرایش]

هادی سیف، سال ۱۳۲۶ در خانواده‌ای اهل هنر، در شیراز متولد شد. او در نوجوانی به تدریج به هنر و هنرهای اقلیمی علاقه‌مند شد. در ایام جوانی شروع به نوشتن دربارهٔ زندگی و هنر هنرمندان ایران کرد. هادی سیف تا پایان دبیرستان در شیراز ماند و بعد از دبیرستان در رشته تاریخ هنر در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد.[۵]

فعالیت[ویرایش]

هادی سیف بیشتر در باب شناساندن هنرمندان محلی و نااشنای ایرانی فعالیت می‌کرد.

همچین در اواسط ۸۰ او برنامه ای به نام (درد عشق) با مجری گری جمشید مشایخی به موضوع شناساندن هنرمندان ناآشنا هچون مجنونی‌ها و میرزا کاظم حسین قوللدر آقاسی (نقاش قهوه‌خانه)، اسکندر میرزا (نقاش پشت شیشه) یوسف نقاش پرداخت.[۶]

هدف اصلی هادی سیف، آشنا کردن مردم با هنرهایی چون فرشبافی، شیشه‌گری، نگارگری، کنده‌کاری، منبت، کاری و غیره بوده است.

هادی سیف با گفتگو با هنرمندان پیشکسوت ایرانی از جمله علی اکبر صنعتی، ابولحسن صدیقی، جمشید امینی (طراح نقاش)، علی کریمی(نگارگرحسن حکمت نژاد (طراح قالی) و شهریار(شاعر) … در زمینه پژوهش میدانی هنرهای سنتی ایرانی فعال بوده است.[۷]

بخشی از نوشته[ویرایش]

همین اسکندر میرزا یا اسکندر سبز بود که می‌گفت:هیچ عطری در زندگی برایم معطرتر و خوشبو تر از عطر و بوی رنگ‌ها نیست. حاضر هم نیستم سر ناخنی از رنگ‌هایم را هم به عالمی جواهر ببخشم.[۸]

رنگ سرخ من کجا. یاقوت کجا.

سبز من کجا و زمرد کجا.

جواهرات را همه می‌توانند داشته باشند

رنگ‌های اسکندر را

اما تنها من می‌سازم ومن صاحب آنم.

اسکندر سر همین عشق جان باخت ماجرا چنین بود که او بنا به نقل قول عزیز نقاش شاگرد وفادارش با هر بار تمام کردن نقاشی پشت شیشه ای ته‌مانده رنگ‌هایی را که برایش می‌ماند با ولع و عشقی تمام می‌خورد و اعتقاد داشت: دلم نمی‌آید ته‌مانده رنگ‌ها را دور بریزم یا که خشک شود همین است که آن‌ها را نوش جان می‌کنم.

اسکندر میرزا آنقدر رنگ خورد تا که سر آخر اسید رنگ‌ها روی پوست او اثر گذاشت و به رنگ سبز درآمد.

بی اغراق تا آنجا که وقتی راه می‌رفت خیال می‌کردی درختی سبز به راه افتاده است.

همان درختی که خشکید و زیر خاک رفت.[۹]

آثار[ویرایش]

 _ فیلمنامه‌ها

_ کتاب‌های پژوهشی در زمینهٔ هنرهای مردمی

  • نقاشی روی چوب
  • نقاشی قالی
  • نقاشی قلمکار
  • نقش‌آفرینی روی سنگ
      • نقاشی قهوه‌خانه (کتاب سیف) (شایسته تقدیر کتاب سال)
  • نقاشی روی کاشی
  • نقاشی روی گچ
      • نقاشی پشت شیشه (کتاب)|نقاشی پشت شیشه (شایسته تقدیر کتاب سال)
  • سوته‌دلان نقاش
  • از قهوه‌خانه تا فرهنگسرای نیاوران
  • مجنونی‌ها
  • دلشدگان هنر
  • دریچه‌هایی رو به بهشت

_ داستان‌ها

  • مینا و پلنگ
  • مارجان

_ زندگی‌نامه و خاطرات

  • باغ خاطره‌ها و دل بارانی من

_ مقالات

منابع[ویرایش]

  • خلج، اهورا (۱۴۰۱). مقالهٔ سیف. تهران: اراد.
  • سیف، هادی (۱۳۹۲). باغ خاطره‌ها و دل بارانی من. تهران: پیکره.
  • رضایی، عباس (۱۳۹۷). ایران. تهران: اراد.
  1. www.irna.ir https://www.irna.ir/amp/84917816/. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۰۲. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  2. «خبرگزاری فارس - هادی سیف نویسنده و پژوهشگر هنر درگذشت». خبرگزاری فارس. ۲۰۲۲-۱۰-۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۰۲.
  3. www.irna.ir https://www.irna.ir/amp/84920906/. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۰۲. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  4. «هادی سیف و دانشنامه هنرهای مردمی».
  5. سیف، هادی سیف، 87.
  6. خلج، هادی سیف، 7.
  7. خلج، هادی سیف، 9.
  8. خلج، هادی سیف، 12.
  9. سیف، باغ خاطره ها، 13.