محاصره عکا (۱۲۹۱)

مختصات: ۳۲°۵۶′ شمالی ۳۵°۰۵′ شرقی / ۳۲٫۹۳۳°شمالی ۳۵٫۰۸۳°شرقی / 32.933; 35.083
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محاصره عکا (۱۲۹۱)
بخشی از سقوط اوترمر (جنگ‌های صلیبی)

شوالیه‌های مهمان‌نواز در حال دفاع از عکا
تاریخ۴ آوریل – ۱۸ می ۱۲۹۱
موقعیت۳۲°۵۶′ شمالی ۳۵°۰۵′ شرقی / ۳۲٫۹۳۳°شمالی ۳۵٫۰۸۳°شرقی / 32.933; 35.083
نتایج پیروزی مملوک‌ها
تغییرات
قلمرو
عکا توسط مملوک‌ها تصرف شد
طرف‌های درگیر
سلطنت ممالیک پادشاهی اورشلیم
شوالیه‌های معبد
شوالیه‌های مهمان نواز
شوالیه‌های تتونیک
فرماندهان و رهبران
اشرف خلیل هنری دوم اورشلیم
قوا
۲۲۰٬۰۰۰ نفر ۱۷٬۰۰۰ پیاده
۱٬۱۰۰ سوار
تلفات و خسارات
بسیار سنگین

محاصره عکا نبردی بود که در سال ۱۲۹۱ میلادی رخ داد و موجب تصرف عکا توسط ممالیک شد. این نبرد یکی از مهمترین نبردهای آن برههٔ زمانی شناخته می‌شود. با وجود این که جنبش مسیحیان تا چند دههٔ دیگر ادامه داشت ولی تصرف عکا توسط ممالیک مسلمان موجب پایان سلطهٔ صلیبی‌ها بر سرزمین شامات شد. با سقوط عکا صلیبی‌ها آخرین قلعهٔ مستحکم پادشاهی اورشلیم را از دست دادند. با این وجود آن‌ها آخرین قلعهٔ خود که در شهر طرطوس بود را حفظ و جزیرهٔ کوچک ارواد را تصرف کردند ولی با سقوط ارواد در سال ۱۳۰۲، صلیبی‌ها دیگر بر هیچ قسمتی از سرزمین مقدس تسلطی نداشتند.[۱]

تا سال ۱۲۹۰ میلادی گستره پادشاهی اورشلیم تنها به چند قلعه در خط ساحلی تقلیل یافته بود. همان سال ناآرامی‌های پدید آمده در عکا، مستحکم‌ترین قلعه صلیبیون، الاشرف، مملوک مصر را ترغیب به صورت دادن تهاجم به آن کرد. سپاه ممالیک متشکل از ۶۰ هزار سوار و ۱۰۰ هزار پیاده، از روز ۶ آوریل سال ۱۲۹۱ میلادی عکا را به محاصره خود گرفت. امالریک، برادر آنری دوم، پادشاه اورشلیم، پادگان مسیحی شهر متشکل از حدود هزار سوار و ۱۵ هزار پیاده، را رهبری می‌کرد. با وجود آتش سنگین ادوات محاصره ممالیک، مدافعان سرسختانه مقاومت می‌کردند. شاه آنری خود روز ۴ مه با ۱۰۰ شوالیه و دو هزار پیاده از قبرس فرا رسید اما این نیروی کمکی برای برگرداندن توازن به نفع صلیبیون کافی نبود. دیوار بیرونی روز ۱۵ مه سقوط کرد. نیروهای ممالیک در یک تهاجم کلی سه روز بعد به دروازه‌های داخلی حمله بردند و وارد شهر شدند. پس از یک نبرد خیابانی، تا پایان روز پیروزی اذعان ممالیک شد. پادشاه اورشلیم به همراه برادرش و تعداد اندکی از اشراف به قبرس گریختند. بیشتر مدافعان در درگیری‌ها کشته شدند و مابقی به اسارت درآمدند. ممالیک استحکامات شهر را منهدم کردند.[۲]

پیش زمینه[ویرایش]

مهم‌ترین عامل تضعیف مسیحی‌ها شکست در نبرد حطین در سال ۱۱۸۷ میلادی بود که موجب تصرف اورشلیم توسط صلاح‌الدین ایوبی شد. در آن سال صلاح الدین موفق شد بخش عمده‌ای از پادشاهی اورشلیم که شامل اورشلیم و عکا نیز می‌شد را تصرف کند. این اتفاقات موجب آغاز جنگ صلیبی سوم و سقوط عکا در سال ۱۱۹۱ میلادی به دست صلیبیون شد. این نبرد اصلی‌ترین نبرد جنگ صلیبی سوم و بعد از آن عکا نزدیک به صد سال پایتخت پادشاهی اورشلیم بود. شوالیه‌های معبد و شوالیه‌های هوسپیتالر که نقش بزرگی در تصمیمات نظامی و سیاسی مسیحیان داشتند مقر فرماندهی خود را به عکا یا نزدیکی آن انتقال دادند. هنگامی که مغول‌ها در اواسط سده سیزدهم به شام رسیدند مسیحیان آن‌ها را متحدانی بالقوه می‌پنداشتند ولی به احتیاط خود را در مقابل ممالیک مصر نسبت به مغول‌ها بی‌طرف نشان می‌دادند. سال ۱۲۶۰ میلادی باروونس عکا به لشکریان ممالیک اجازه داد تا با عبور از این شهر به الجلیل رفته و در نبرد نبرد عین جالوت با مغول‌ها بجنگند.

در هر حال روابطی که مسیحیان با ممالیک داشتند پایدار نبود. زمانی که حکومت ممالیک در سال ۱۲۵۰ میلادی در مصر تشکیل شد خطری جدی‌تر از ایوبیان مسیحیان را تهدید می‌کرد زیرا ممالیک دارای سواره نظامی بسیار عظیم و نیرومندتر بودند. پس از پیروزی ممالیک در نبرد عین جالوت لشکر آن‌ها به فرماندهی ظاهر بیبرس به اراضی صلیبیون حمله کردند. سال ۱۲۵۶ میلادی شهرهای قیصریه، حیفا و آرسوف به تصرف ممالیک درآمد و سال بعد همه دژهای مسیحی‌ها در الجلیل و در سال ۱۲۶۸ میلادی انطاکیه نیز سقوط کرد.

نبرد طرابلس (۱۲۸۹)

به منظور جبران این شکست‌ها گروه‌های کوچکی از مسیحیان اروپا را به سمت سرق ترک کردند. محاصره تونس در سال ۱۲۷۰ میلادی توسط لویی نهم طی جنگ صلیبی هشتم یکی از این لشکرکشی‌ها بود. جنگ صلیبی نهم که توسط ادوارد یکم در سال‌های ۱۲۷۱–۷۲ میلادی به پا شد یکی دیگر از آن‌ها بود. هیچ یک از این جنگ‌ها کمک چشمگیری به صلیبیون محاصره شده نکرد زیرا لشکرهای اعزامی بسیار کم‌تعداد و مدت زمان جنگ‌ها بسیار کوتاه بود. پاپ گریگوری دهم تلاش بسیاری برای تشویق فرماندهان به لشکر کشی مجدد انجام داد ولی تلاش او مثمر ثمر واقع نشد.

سال ۱۲۷۶ میلادی با عقب‌نشینی هنری دوم اورشلیم از فلسطین به قبرس اوضاع داخلی و خارجی صلیبی‌ها را وخیم تر کرد. سال ۱۲۷۸ میلادی لاذقیه و سال ۱۲۸۹ میلادی شهر طرابلس سقوط کردند. سال ۱۲۹۰ سلطان قلاوون، فرمانروای ممالیک عکا را محاصره کرد ولی در ماه نوامر درگذشت و پسرش اشرف خلیل به جای او بر کرسی سلطنت تکیه زد.

محاصره[ویرایش]

قلاوون پدر اشرف خلیل در سال ۱۲۸۹ کنت‌نشین تریپولی را فتح کرده بود و در ۱۲۹۰ به سمت عکا لشکر کشید ولی قبل از حمله در ماه نوامر مرد و پسرش، اشرف خلیل، تصمیم به ادامهٔ حمله گرفت. او نامه‌ای به استاد معبد نوشت و حملهٔ خود را به اطلاعش رساند و از او خواست نامه یا هدیه‌ای برای منصرف ساختنش از حمله ننویسد.[۳] ولی نمایدگانی از عکا به سر دستگی فیلیپ ماینبوف[۴][۵] همراه با هدایایی به قاهره فرستاده شد[۶] و از اشرف خلیل تقاضا کردند که به عکا حمله نکند. اشرف خلیل هدایا را نپذیرفت و فرستادگان را زندانی کرد.[۷][۸]

نیروها[ویرایش]

اشرف خلیل ارتشی متشکل از نیروهای مصری و سوری در اختیار داشت که شامل داوطلبان نیز می‌شد.[۹]ارتش او مجهز به منجنیق‌های بزرگی بود. چهار لشکر متحد او از شهرهای دمشق، حمات، طرابلس و کرک به سوی عکا حرکت کردند تا در آنجا به لشکر اشرف خلیل بپیوندند.[۱۰][۱۱]

تقاضای کمک صلیبی‌ها از اروپاییان[ویرایش]

فرمانروی عکا از جدیت اوضاع آگاه بود او از اروپا تقاضای کمک کرد ولی در این کار چندان موفق نبود. ادوارد یکم گروه کوچکی از شوالیه‌ها را به کمک آن‌ها فرستاد. فرمانده ارشد شوالیه‌های تتونیک استعفا داد و مخفیانه به اروپا گریخت. تنها کمک چشم‌گیری که به صلیبی‌ها شد از جانب هنری دوم اورشلیم بود که گروهی را برای تقویت قلعه و لشکری به فرماندهی برادرش را به عکا فرستاد.

نقشهٔ عکا در ۱۲۹۱

استحکامات[ویرایش]

دژ عکا شامل دو لایه دیوار ضخیم[۱۲] و دوازده برج بود[۱۳] که توسط پادشاهان اروپایی[۱۴] و زوار ساخته شده بود.[۱۵]

آغاز محاصره[ویرایش]

در ۵ آوریل ۱۲۹۱ به پشت دروازه‌های عکا رسیدند.[۱۶] ارتش حمات در مقابل برج شوالیه‌های معبد موضع گرفتند و لشکریان مسلمان کل دیوار شهر را محاصره کردند. خیمهٔ سلطان را بر روی تپه‌ای کنار ساحل که مشرف به برج نمایندهٔ پاپ بود برپا کردند. هر دو طرف به مدت هشت روز به صورت تن به تن به یکدیگر جنگیدند. بعد از روز هشتم مسلمانان در حالی که دیوار را هدف کشکنجیر قرار دادند، اقدام به پیشروی به سوی شهر کردند تا این که به لبهٔ دیوار رسیدند. با و جود پشتیبانی‌های مستمری که از جانب قبرس به عکا می‌رسید صلیبی‌ها در مقابل ارتش اشرف خلیل حرفی برای گفتن نداشتند. در شبانگاه ۱۵ام آوریل شوالیه‌های معبد به‌طور ناگهانی به اردوگاه لشکر حماتی یورش بردند اما با گیر کردن پای اسب‌هایشان بین طناب‌های چادرها بسیاری از آن‌ها گیر افتاده و کشته شدند. چند شب بعد شوالیه‌های هوسپیتالر نیز به‌طور شبانه حمله کردند که آن هم سرانجام خوبی برای صلیبی‌ها نداشت. در ۵ام می با رسیدن لشکر هنری دوم همراه به ۴۰ کشتی امیدها در میان صلیبیان زنده شد؛ ولی این کار هم تفاوتی در اوضاع آن‌ها به وجود نیاورد.

مذاکره[ویرایش]

مسیحی‌ها پیکی نزد اشرف خلیل فرستادند. اشرف خلیل از آن‌ها کلید شهر را درخواست کرد ولی آن‌ها گفتند که برای تسلیم شدن نیامده اند و حاضر نیستند شهر را به آسانی تسلیم کنند و از او می‌خواهند به مردمان ساکن شهر رحم کند همچنین حاضرند در قبال خسارت‌هایی که مسیحیان به مسلمانان وارد کرده‌اند به آن‌ها غرامت بدهند. الخلیل در پاسخ آن‌ها گفت تنها در صورتی که شهر را به صورت مسالمت‌آمیز تسلیم او کنند حاضر است به همهٔ ساکنان آن رحم کند ولی مذاکره کنندگان این درخواست را رد کردند.[۱۷] هم‌زمان که آن‌ها در حال مذاکره بودند سنگ بزرگی که از منجنیقی در داخل شهر پرتاب شده بود کنار خیمهٔ اشرف خلیل فرود آمد. مذاکره کنندگان خلیل را متقاعد کردند که مسیحیان تندروی حاضر در شهر با مذاکره مخالفند و این سنگ را آن‌ها پرتاب کرده‌اند و او نیز به آن‌ها اجازه داد تا به شهر برگردند.

سقوط برج‌ها[ویرایش]

از هشتم می برج‌های عکا یکی پس از دیگری شروع به فروریختن کردند. در سحرگاه ۱۸ می اشرف خلیل با نواختن شیپور جنگ و طبل به نیروهای خود فرمان داد که با تمام قوا حمله کنند.[۱۸][۱۹] شب قبل از آن روز مسیحیان از حمله آگاه شده بودند و در تاریکی شد ۳۰۰۰ شوالیه فرار کرده خود به قبرس گریخت.

با طلوع آفتاب در روز بعد حمله از سرگرفته شد و مسلمانان متوجه کم شدن تعداد جنگجویان قبرسی شدند. الخلیل به سربازان خود دستور داد خندق را پر کنند به سواره نظام بتواند از آن عبور کند. سرانجام مسلمانان از دیوارها گذشتند. هنری دوم و فرمانده شوالیه‌های هوسپیتالر با دیدن وخامت اوضاع سوار بر اسب‌های خود از شهر فرار کردند[۲۰] و در حین این درگیری‌ها ویلیام بوئرو فرمانده شوالیه‌های معبد نیز کشته شده بود. با این اوضاع مسلمانان اکنون بر داخل خیابان‌ها و کوچه‌های شهر با سربازان بازمانده و فرمانروای شهر می‌جنگیدند که باعث به وجود آمدن اوضاع بسیار وحشتناکی شده بود و مردم غیرنظامی از ترس جان خود به داخل دریا می‌پریدند.[۲۱][۲۲][۲۳]

تصرف کامل شهر[ویرایش]

قبل از فرارسیدن شب ۱۸ می[۲۴] بعد از این که صد سال تحت سلطهٔ صلیبی‌ها بود[۲۵] بعد از ۴۳ روز محاصره به تصرف ممالیک درآمد. تنها بخشی از شهر که در دست مسیحیان باقی ماند مقر فرماندهی شوالیه‌های معبد در ساحل غربی شهر بود. پس از یک هفته فرمانده شوالیه‌های معبد با الخلیل به توافق رسیدند که همهٔ شوالیه‌های معبد و افرادی که در مقر فرماندهی آن‌ها پنهان شده‌اند به قبرس منتقل شوند ولی افراد الخلیل که برای نظارت بر انتقال مسیحیان به قبرس به مقر شوالیه‌های معبد رفته بودند اقدام به جمع‌آوری زنان و کودکان فروش آن‌ها در بازار برده‌ها کردند و با مخالفت شوالیه‌ها رو به رو شدند که موجب برهم خوردن روند انتقال شد. شباهنگام تیبود گودین فرمانده جدید شوالیه‌های معبد به همراه تعدادی از یاران خود به صیدا رفت گریخت. صبح روز بعد نمایندگانی از افراد بازمانده نزد سلطان رفتند تا مجدداً با او مذاکره کنند ولی مسیر دستگیرشده و توسط افراد سلطان اعدام شدند. زمانی که شوالیه‌های باقی‌مانده از سرنوشت نمایندهٔ خود آگاه شدند اقدام به مبارزه با مسلمانان کردند. روز ۲۸ می زمانی که مسلمانان دیوار مقر فرماندهی شوالیه‌ها را فرو ریختند سلطان به ۲۰۰ تن از افرادش دستور داد تا به داخل آن یورش ببرند. همهٔ صلیبی‌های حاضر در مقر و نیمی از افراد سلطان در این درگیری کشته شدند.[۲۶]

خبر پیروزی اشرف خلیل به دمشق و قاهره رسید؛ و اشرف خلیل دستور داد تا در دمشق جشنی به پا کنند و فرماندهان و شوالیه‌های دستگیرشده در عکا را به مردم شهر نشان دهند. بعد از جشن در دمشق الخلیل به قاهره رفت و در آنجا نیز جشنی به پا کردند.[۲۷]

پانویس[ویرایش]

  1. Burgtorf, Jochen (2006). "Acre, Siege of (1291)". In Alan V. Murray (ed.). The Crusades: An Encyclopedia. Vol. 1. Santa Barbara: ABC-CLIO. pp. 13–14. OCLC 70122512.
  2. Eggenberger, David (1998). An Encyclopedia of Battles. Dover Publication, p. ۲.
  3. "Because you have been a true man, so we send you advance notice of our intentions, and give you to understand that we are coming into your parts to right the wrongs that have been done. Therefore we do not want the community of Acre to send us any letters or presents (regarding this matter), for we will by no means receive them." —From the letter of Al-Ashraf Khalil to William of Beaujeu, The Templar of Tyre, Chronicle Gestes des Chiprois, p.104/ part 3
  4. The Templar of Tyre, Gestes des Chiprois, p.104 / part 3
  5. Philip Mainebeuf, who spoke Arabic, was accompanied by a knight named Bartholomew Pisan and a scribe named George. The Templar of Tyre, Gestes des Chiprois, p.104/ part 3
  6. Al-Maqrizi, p.222/ vol. 2
  7. Asili, p.110
  8. The Templar of Tyre, Gestes des Chiprois, p.104/ part 3
  9. Abu al-Fida,p.278/ vol.13. According to Ibn Taghri most of Khalil's troops were volunteers. Ibn Taghri, p.5/ vol. 8
  10. There are no reliable figures for the Muslim army, according to some sources it consisted of 60 000 cavalry and 160 000 infantry. Though the numbers seem exaggerated, the army of the Muslim was probably larger than that of the Crusaders. Asili, p.111
  11. Michaud, ibid, pp. 75–76, gives account of 7 emirs leaving in Kalouan's (ie Sultan Qalawun) stead as he was ill; he reports that each emir had 4,000 horse and 20,000 foot at his command – giving about 160,000 men.
  12. Acre is one of the few cities in the world whose walls have remained standing over the centuries.See List of cities with defensive walls
  13. The towers of Acre were built in the outer wall and the inner wall. Among these towers were the Tower of the Countess of Blois, the Accursed Tower, the Tower of the Legate, the Tower of the Patriarch, the Tower of St. Nicholas, the English Tower, the Germans Tower, the Tower of Henri II, the Tower of King Hugh and the Tower of St. Lazarus. Asili, p.113. Templar of Tyre, p.106/note2
  14. The English tower was built by Henry I. Asili, p.113
  15. The Tower of the Countess of Blois was built by the Countess of Blois. Asili, p.114
  16. Templar of Tyre, p.105. Asili, p.110. Ibn Taghri, p.5 / vol. 8. Al-Maqrizi, p.223/ vol.2
  17. Asili, p.117. Templar of Tyre, p.108-109
  18. Al-Maqrizi, p.223/ vol.2. Asili, p.118
  19. Michaud, ibid, p.78
  20. Templar of Tyre, p.113
  21. According to Ludolph of Suchem (which seems exaggeration): "In Acre and the other places nearly a hundred and six thousand men were slain or taken, and more than two hundred thousand escaped from thence. Of the Saracens more than three hundred thousand were slain, as is well known even to this day." —From Ludolph of Suchem, p. 268-272
  22. Many nobles of Acre managed to flee in boats by paying money to the mercenary commander and Knight Templar Roger de Flor who made use of the situation and made his fortune by blackmailing the refugees of Acre. Asili, p.120-121
  23. "More than five hundred most noble ladies and maidens, the daughters of kings and princes, came down to the seashore, when the city was about to fall, carrying with them all their jewels and ornaments of gold and precious stones, of priceless value, in their bosoms, and cried aloud, whether there were any sailor there who would take all their jewels and take whichever of them he chose to wife, if only he would take them, even naked, to some safe land or island" —From Ludolph of Suchem, p.268-272
  24. "The 'Templar of Tyre': Part III of the 'Deeds of the Cypriots'", by Paul Crawford, p.171 (Google Books limited preview); which gives a translation with notes of the chronicle of one of the Knights Templar who apparently recorded these things during the later retreat to Cyprus.
  25. Acre was conquered by the Crusaders in 1104. In 1187, Saladin recaptured Acre but it was captured again by the Crusader Richard the Lionheart in 1191. See also Siege of Acre.
  26. According to Ludolph of Suchem, the besieged Templars deliberately undermined the walls of the fortress' tower to let it collapse on the Sultan's men. Ludolphi, Rectoris Ecclesiæ Parochialis in suchem, p.46
  27. The gate of the San Andreas Church was transported from Acre to Cairo to be used in the Al-Ashraf's Mosque which the Sultan was building. Asili, p.123