ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/فردوسی ۲

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

فردوسی ۲[ویرایش]

خوب شد

مقاله از لحاظ اعتبار، بی‌طرفی، جامعیت در معیارهای گمخ می‌گنجد. اندکی اطناب دارد. از جناب آزاد می‌خواهم که خلاصه‌تر بنویسند تا مانعیت مقاله حفظ شود. وقتی دربارهٔ «اثرگذاری» فردوسی بر ادبیات عرب می‌نویسید و آن را اندک می‌دانید، وپ:وزن ما را ملزم می‌کند که در سه جمله قال قضیه را بکنیم نه اینکه باز سعی کنیم یک پاراگراف طولانی در نفی حکم اولیه بنویسیم. همین قضیه دربارهٔ ادوارد براون صدق می‌کند که سعی شده نقدهایش ملایم شوند. امیدوارم برای برگزیدگی مطالب را خلاصه‌تر کنید و تمرکزتان را بر روی خود فردوسی نگه دارید، گرچه به‌خوبی می‌دانم که تفکیک فردوسی از شاهنامه دشوار است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)[پاسخ]

بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.

پیشاخوبیدگی فردوسی
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۰
آیا مقاله ترجمه از ویکی‌های دیگر است؟ خیر
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب انجام شد
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر انجام شد
بررسی تک‌تک منابع ارجاع‌داده‌شده انجام شد
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن انجام شد
افزودن رده و میان‌ویکی مناسب انجام شد
افزودن تصاویر مناسب انجام شد
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر انجام شد
پیوند پایدار منابع برخط (کد) انجام شد
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودی‌ها را تأیید نکرده‌است.
 فردوسی (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیری


نامزدکننده: کامران آزاد (بحثمشارکت‌ها) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]

آفرین بر روان فردوسیآن همایون نهاد فرخنده
او نه استاد بود و ما شاگرداو خداوند بود و ما بنده

منسوب به انوری

درود بر همهٔ سروران ارجمند و دوستان گرانقدر، نوشتار حکیم بزرگ، فردوسی، برای آغاز بررسی خوبیدگی به پیشگاه سروران پیشکش می‌شود. پیش از هر چیز، رسم ادب باید به جا آورد و از @مهرنگار: عزیز سپاسگزاری کرد که انگیزه بخشیدند تا دوباره ویرایش و به ویژه ویرایش این نوشتار و نوشتار شاهنامه را از سر گیریم. هم‌چنین بسیار سپاسگزارم از دوستان گرانمایه جناب @Kouhi: که با ریزبینی این نوشتار را دنبال می‌کنند و هم‌چنین جناب @Mpj7: که شور و مهر ایشان انگیزه‌ای بزرگ بود و این عزیزان از آغاز تا همیشه یاریگر بوده و هستند. و سرانجام سپاس فراوان از دوست بزرگوار دانشنامه جناب @Hamid Hassani: که به لطف و یاری ایشان و زحمت ایشان برای دسترسی بنده به دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، نوشتار پربارتر شد. جای به‌آفرید ارجمند و نوژن گرامی و دیگرانی که نیستند سبز...

از همه سروران که یاد نیک‌شان رفت و آنان که بنده ناخواسته از یادشان فراموش کرده‌ام خواهشمندم تا نوشتار را بار دیگر بخوانند و هر آنچه که در راستای پرمایه‌تر شدن آن می‌دانند بفرمایند تا انجام شود. باید این نکته را گفت که نوشتار هم‌چنان در حال پربارتر و پیراسته‌تر شدن است. بنده پیشتر برخی موارد کلی و جزئی را در بحث نوشتار زیر عنوان ویرایش برای خوبیدگی عرض کرده‌ام که برخی در حال انجام و چندی نیازمند لطف و نظر دوستان است. از مهم‌ترین موارد، دیباچهٔ سست است که نیاز به بازنویسی بنیادین دارد. بخش‌بندی و ساختار نوشتار هم رای و نظر دوستان را می‌طلبد. موارد دیگری هم هست که همه در آن بخش یادشده نوشته شده‌اند. خواهشمندم دوستان بررسی و نظر خود را بفرمایند تا ویرایش‌های باقی‌مانده با شتاب بیشتری انجام گیرد. با مهر و سپاس فراوان |کامران آزاد| ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۱ (ایران) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]

@کامران آزاد: با تشکر از شما. مقاله ای قوی است که ان شاء الله خوبیده خواهد شد. البته چند اصلاح نیاز دارد:

  • برخی جاهای متن قدری ستایشگرایانه است و باید القاب و اوصاف اضافی حذف شود.
  • برخی کلمات زیادی سره است و راستش من نمی فهمم. «بن‌مایه‌های تازه‌تر» احتمالا به جای «منابع تازه تر»! اصلاحش کردم تا بتوانم مقاله را بفهمم.
  • به مقالات مرتبط لینک نشده است.
  • مقاله آن قدر مفصل است که شرم دارم بگویم بخشی بر آن بیفزایید. البته اگر خواستید برای برگزیدگی بیاورید بخش هایی مثل منبع شناسی و زمینه تاریخی را بیفزایید.

در بخش درباره منابع از سکوت دویست ساله منابع درباره فردوسی سخن رفته است، اما در جای دیگر به منابعی نظیر اسدی طوسی اشاره شده است، که مربوط به این دوره می شود. به نظرم متن دچار تناقض است.

من می توانم برخی مشکلات نگارشی فوق را رفع کنم.--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: تناقض دارد. چون نظامی عروضی تنها ۹۰ سال پس از مرگ فردوسی از طوس و از مزار فردوسی دیدن کرده و قدیمی‌ترین سرگذشت فردوسی را در چهار مقاله نوشته. -- کوهی (گفتگو) ‏۱ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)[پاسخ]
نمی‌دانم اساتید از کجا این تناقض را برداشت کرده‌اند؟! متن به صراحت چنین می‌گوید:
تا دو سده پس از فردوسی، در کتاب‌های تاریخ و بزرگان ادب که به دستور فرمانروایان و بزرگان زمانه و همساز با پسند دیوانیان و اهل مدرسه گردآوری می‌شده‌است، نامی از فردوسی نیست، و از همین رو در کتاب‌هایی چون تاریخ یمینی، زین‌الاخبار، تاریخ بیهقی، یتیمةالدهر و انساب سمعانی نامی و نشانه‌ای از بزرگ‌ترین شاعر آن روزگار و رویدادهای زندگی او نیست.
جدا از سکوت آگاهانه که تا دویست سال پس از مرگ فردوسی دربارهٔ او برجای بوده‌است و به سبب آن بسیاری از نویسندگان و سرایندگان نامی از فردوسی یا شاهنامه سخنی نیاورده‌اند، در سرزمین‌های دورتر از بغداد که خلافت عباسی بر آنها چیرگی کمتری داشت، از شبه‌قاره هند گرفته تا سیستان، آذربایجان، اران، و آسیای صغیر، نویسندگان و شاعرانی از فردوسی یاد کرده‌اند یا او را ستوده‌اند. برای نمونه مسعود سعد سلمان گزیده‌ای از شاهنامه گرد آورد و نظامی عروضی در میانه‌های سدهٔ ششم هـ ق. نخستین زندگی‌نامه از فردوسی را در چهار مقاله نوشت. در نزدیکی سال ۶۲۰ هـ ق. نیز بخشی از شاهنامه در شام به دست بنداری اصفهانی به عربی برگردانده‌شد.
کجای این متن سکوت مطلق را نشان می‌دهد؟! گفته نشده که در این دو قرن سکوتی تمام و مطلق دربارهٔ فردوسی حاکم بوده. پورپیراری که با ماجرا برخورد نمی‌کنیم — که اتفاقاً این چند روز هم درگیرش بودید. — اگر هر سکوتی در تاریخ به معنای مطلق می‌بود که دیگر تاریخی نباید نوشته می‌شد. مرحوم زرینکوب هم در دو قرن سکوتش، مدعی سکوت مطلق نبوده که اگر چنین می‌بود، پس آن اطلاعات را از کجا آورده تا بعد تازه بتواند کتاب هم راجع به آن بنویسد؟! این‌گونه خواندن نوشتار، احساس روزنامه‌ای خواندن را دست می‌دهد که برای کسانی که ناظر گمب و گمخ هستند شایسته نیست و اعتبار نقدشان را زیر سؤال می‌برد و آن را غیرمنصفانه می‌کند. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: سپاس فراوان از نیک‌بینی شما سید بزرگوار!
  • البته تا جای ممکن تلاش کردم تا لقبی در نوشتار نباشد. اما درست می‌گویید، گاهی لحن نوشتار ستایش‌گرانه است که باید بازبینی شود، به ویژه در بخش اندیشهٔ فردوسی.
  • تلاش کرده‌ام سره نشود و تا جایی پیش روم که مفهوم برای خوانندهٔ امروزی خدشه‌دار نگردد. با این همه هرچه شما و دوستان بفرمایید.
  • جستارهای وابسته افزوده می‌شود.
  • حتماً چنین خواهد شد.
  • مایهٔ خوشحالی‌ست چنانچه زحمت موارد نگارشی را بکشید.
  • راستی موارد زیر عنوان ویرایش برای خوبیدگی در بحث نوشتار را مطالعه فرمودید؟ برای آن موارد چه می‌اندیشید؟ با مهر |کامران آزاد| ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۸ (ایران) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۴۸ (UTC)[پاسخ]
  • کامران جان، به نظرم کمی شتاب فرمودید. اگر اندکی صبر می‌کردید، من داشتم یک طرح جامع آماده می‌کردم که نوشتار را می‌توانست به خوبی بهبود دهد. به هر روی من یکسری از مشکلات را می‌نویسم، تا ببینیم نوشتار چه‌اندازه پیشرفت می‌کند و آیا به سطح خوب می‌رسد؟

به طور کلی نظرم دربارهٔ نوشتار این است که بخش‌های آغازینش خوب نوشته شده، اما هر چه به جلو می‌رویم مطالب غیردانشنامه‌ای‌تر می‌شوند. به طور کلی مقاله همچون مقاله خیام پر از مطلب است، اما در واقع اگر بخش‌های ستایشی و جزئیات نالازم و مطالب بی‌ربط را کنار بگذاریم، چیزی از نوشتار باقی نمی‌ماند. همچنین گسترده منابع مقاله خیلی محدود است. دربارهٔ فردوسی ده‌ها کتاب و مقاله چاپ شده. من می‌خواهم بدانم که این کتاب‌ها چگونه انتخاب شدند؟ اگر گفتار آقای حسنی را درست فهمیده باشم که نزدیک به ۱۵۰۰ کتاب دربارهٔ فردوسی و شاهنامه چاپ شده، حتی اگر برای نوشتن این مقاله بخواهیم ۱۰۰ کتاب مختلف را هم استفاده کنیم، باز مشخص نیست از آن ۱۰۰ کتاب، بتوانیم برآیند محتوای این ۱۵۰۰ کتاب را در این مقاله خلاصه کنیم. سختی برگزیده کردن این مقاله در همین است. این مقاله اگر بخواهیم استانداردش را در نظر بگیریم، نسخه خوبش باید در حد و اندازه مقاله علی (درود خدا بر او باد) باشد. این مقاله مثلاً مثل مقاله دقیقی نیست که منابعش کم باشند و آدم مجبور باشد مثل آرایشگری که دنبال مو بر روی یک کله کچل می‌گردد، دنبال منبع بگردد که. از این رو به نظرم بهترین کار این است که از منابع دست سوم مثل دانشنامه‌ها الگوگیری و استفاده شود و پایه کار روی آنها گذاشته شود، چون این دسته از منابع به طور کلی نشان می‌دهند در دنیا چه خبر است و چه خبر نیست و برآیند نظر پژوهشگران روی چیست، و در جای‌های مورد نیاز به کتاب‌های جزئی رجوع شود. این مقاله در جای‌های مختلف یکسری ادعاهای عجیب و گلچین‌شده از کتاب‌ها آورده و در بعضی جای‌ها چیزی بیشتر از یکسری اطلاعات درهم و برهم نیست. یک مقاله دانشنامه‌ای باید تنها مطالب بیایند که مورد پذیرش گسترده قرار دارند. به هر روی برویم سراغ یکسری نکته که در نگاه اول به ذهن من رسید.

  • در لید نوشته شده هجونامه از فردوسی نیست، در حالی که در ایرانیکا به صراحت آن را از فردوسی دانسته. تا جایی که من می‌دانم اجماع پژوهشگران این نیست که هجونامه از فردوسی نیست یا اصلاً وجود نداشته و جعلی است.
کاش شما نگاهی به آن یادداشت ۱ می‌انداختید و آن را می‌خواندید. و کاش بخش هجونامه را هم مطالعه می‌کردید. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • به طور کلی لید مقاله را به خوبی خلاصه نمی‌کند و بیشتر به نظرم تعریف و تمجید است. بهتر است مطالبی بیشتر از زندگی فردوسی، درگذشت و آرامگاه او، مذهب او، تاثیرگذاری‌های او، و بزرگداشت او در لید گنجانده شود.
کاش شما مطلبی را که دربارهٔ لید خیلی پیش از اینها و پیش از خوبیدگی به همراه موارد دیگر در بخش ویرایش برای خوبیدگی بحث نوشتار مطرح شده‌بود، می‌خواندید و پیش از اینها، آنجا پاسخ می‌دادید، نه اکنون. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • بعضی جای‌ها از واژه‌های فارسی به شکلی نادلپذیر استفاده شده. مثلاً «شمار سال» بهتر است «سن» شود، یا مثلاً «خاک‌جای» که من نمی‌دانم چیست.
جای شکرش باقی‌ست که من سره‌نویسی نکرده‌ام که اگر چنین بود هیچ زیرنویسی هم نمی‌توانست جوابگو باشد. شمار سال را ویرایش کردم، اما خاک‌جای را فعلاً دست نزده‌ام تا دیگر دوستان هم نظر خود را بگویند. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش «پرورش و بالندگی» توضیحاتی که درباره واژهٔ دهقان آمده دقیق و مناسب نیستند. اینجا نباید مفهوم اینکه دهقان در خود شاهنامه به چه معنی آمده را ذکر کرد، ربطی ندارد. تنها گفته شود که «دهقان‌ها طبقه‌ای از خرده‌زمین‌داران در دوران پیش از اسلام و اوایل اسلامی بودند که بیشتر برای حفظ مال و منال خود به اسلام گرویده و به همین دلیل به رسوم و سنن نیاکانی خود عشق می‌روزیده و در پاسداری از آنان کوشش می‌کردند» (ایرانیکا).
دقیق که هستند، اما اینکه مناسب نیستند و اضافه هستند بحث دیگری‌ست. ویرایش خواهدشد. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • پاراگراف بعدی دربارهٔ توس می‌تواند خلاصه شود و فقط بخش‌هاییش که یکراست با فردوسی مرتبط است نگه داشته شود.
این توضیحات برای ترسیم فضای توس در آن روزگار آورده‌شده. اگر نیاز نیست ویرایش می‌شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • «جنبش نوزایش» نامی مناسب نیست و بیشتر برای رنسانس اروپا جا افتاده.
فکر می کنم مقصود دوره اوج گیری فرهنگی است که با جنبش شعوبیه آغاز می شود و تا حدود دوره ملکشاه طول می کشد. این دوره ای شناخته شده است اما عنوان نوزایش برایش نامناسب است.--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
منظور همان است که سید گفت. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • پاراگرف آخر همین بخش دربارهٔ اوضاع خراسان می‌تواند بسیار خلاصه شود و فقط آن بخشی که در رابطه با فردوسی است نگه داشته شود.
ویرایش می‌شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • «می‌توان پنداشت که آوازهٔ پادشاهان سامانی در شعردوستی و علاقه آن‌ها به داستان‌های باستانی این امید را به فردوسی داده‌بود که پس از پایان کار، کتاب خود را به پادشاه شایسته‌ای از آن خاندان پیشکش نماید.» به نظرم حذف شود. چون یک پنداشت خیالی و حدس و گمان است و هیچ پایه‌ای ندارد. در دانشنامه باید مطالبی نوشته شود که بر اساس پایه‌های تاریخی آورده می‌شوند. هزارجور ازین پندارها و حدس‌ها هست که می‌توان با یک کتاب کامل آنها را پر کرد.
ویرایش می‌شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • جمع‌بندی کلی من برای بخش «سرایش شاهنامه» این است که بیشتر به خود شاهنامه پرداخته و کمتر به فردوسی. در حالی که موضوع اصلی این مقاله شخص فردوسی است.
می‌پذیرم که بخش محدودی می‌تواند حذف شود. اما اینکه بیشتر به خود شاهنامه پرداخته و کمتر به فردوسی کمی عجیب است. بخش، دربارهٔ سرایش شاهنامه است که موارد لازم در این‌باره آورده شده‌است. اگر موارد خاصی مدنظرتان است، لطفاً به صورت جزئی — و نه کلی‌گویی — بفرمایید. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش «پشتیبانان فردوسی» همان پاراگرف اول دربارهٔ پشتیبانی نصر بن احمد به نظرم جای بحث دارد و شاید درست نباشد و در خود شاهنامه هم اشاره نشده.
بررسی بیشتر انجام می‌شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • در این بخش تلاش زیادی شده که نشان دهد میمندی پشتیبان فردوسی نبوده، اما اشاره‌ای نشده که اسفراینی از پشتیبانان بزرگ فردوسی در دربار سلطان مجمود بود.
اینها کمی بی‌انصافی‌ست. به‌گمانم مطلب را دقیق نخوانده‌اید. اتفاقاً بنا به ایرانیکا و دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی — که شما ارادت ویژه به آنها دارید — این بخش نوشته شده‌است. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • پاراگراف آخر بخش مذهب فردوسی تحت تاثیر شدید نوشتهٔ نلدکه قرار دارد که این برای یک مقالهٔ خوب عیب است، به نظر بهتر است تا حد زیادی خلاصه شود.
ویرایش می‌شود، اما باز هم نگفتید که عیبش کجاست. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • این بخش «فردوسی و سلطان محمود» را می‌توان به نظرم نیاورد و به کلی زدود. ارزش این بخش مشخص نیست در چیست و اینگونه بخش‌بندی و اینگونه جزئی کردن مطالب و دست گذاشتن روی موضوعات خاص اصلا درست نیست. بیشتر تلاش دارد تا توجیه کند که فردوسی الکی سلطان محمود را ستایش کرده. اندک مطالب مفیدش بهتر است در بقیه جای‌ها ادغام شود.
اتفاقاً این بخشی‌ست که در خود دانشنامه‌های دیگر هم — که شما می‌پسندید — به آن پرداخته شده‌است. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • این بخش «دربارهٔ فردوسی» هم بخشی عجیب است. مگر کل نوشتار «درباره فردوسی» نیست؟ این بخش هم بیشتر سعی دارد «مشت برخی‌ها را باز کند». مطالبش را می‌توان برای نوشتن بخش منبع‌شناسی استفاده کرد.
چون بخش مستقلی درباره منبع شناسی نیافتم نام آن را به «منابع دربارهٔ فردوسی» تغییر دادم.--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
«دربارهٔ فردوسی» یعنی «دیدگاه دیگران دربارهٔ فردوسی». می‌خواهد مشت که را باز کند؟! لطفاً کلی‌گویی نکنید. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • مطالب بخش «فردوسی‌پژوهی» هم مطالبی مناسب برای این مقاله نیست. واقعاً این مقاله جایش نیست که از این کتاب‌ها درش نام برده بشود. این بخش می‌تواند در حد دو-سه خط خلاصه شود و به بخشی مثل «بزرگداشت فردوسی» برود، یا اندک مطالبی از آن به بخش منبع‌شناسی بروند.
اگر مسئله، کتاب‌هایی است که نام برده شده، می‌توان بازبینی کرد. اما اگر کلاً این بخش را نابجا می‌دانید، به نظرم لازم است و نمی‌تواند زیرمجوعهٔ «بزرگداشت فردوسی» قرار گیرد. شاید بخشی از آن بتواند برود در بخش منبع‌شناسی. جالب است که پیشتر برخی دوستان اتفاقاً روی این بخش نظر ویژه داشتند و می‌خواستند گسترش پیدا کند. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • بخش «اندیشهٔ فردوسی» هم بخشی ستایش‌گونه است و ارزش دانشنامه‌ای خاصی ندارد. این بخش هم می‌تواند به کلی حذف شود بدون اینکه آسیبی به نوشتار برسد. سراسر این بخش به جز ستایش و نظرات این و آن دربارهٔ شخصیصت فردوسی چیز دیگری نیست و از یک مقالهٔ دانشنامه‌ای انتظار نمی‌رود این چنین ستایش‌گونه باشد.
می‌پذیرم که ادبیات این بخش مناسب نیست و — همان‌گونه که پیشتر هم در ویرایش برای خوبیدگی عرض کردم و البته مورد کم‌لطفی دوستان قرار گرفت و آنجا این موارد را مطرح نکردند — جای کار دارد، اما به نظرم اصلاً نمی‌تواند حذف شود و اتفاقاً نبود چنین بخشی در چنین نوشتارهایی، کاستی بزرگی به‌شمار می‌رود. نپرداختن به اندیشهٔ بزرگان مؤلف و صاحب اندیشه در هر زمینه و موضوعی، یعنی ابتر بودن کار. اگر بنا باشد به اندیشهٔ فردوسی پرداخته نشود، پس به چه باید پرداخته شود؟! تنها به سرایش یک کتاب که هرکس دیگر هم می‌توانست چنان بسراید؟! کسانی چون فردوسی را اندیشه و جهان‌بینی‌شان، شاخص و معیار کرده‌است. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش جایگاه فردوسی گفتار «هانس هاینریش شدر» حذف شود. در نوشتارهای گفتار این و آن آورده نمی‌شوند.
بازبینی می‌شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • بخش «راه‌اندازی نهادهایی به نام فردوسی» خلاصه شود و در همان بخش بزرگداشت ترکیب شود.
نظر دیگر دوستان در این‌باره چیست؟ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]

بخش‌هایی که نیاز است اضافه شوند.

  • تقریباً از زندگی‌نامهٔ فردوسی چیزی گفته نشده و خالیست. مقالهٔ ایرانیکا را ببینید، پر است که مطالب جالب و جورواجور دربارهٔ زندگی فردوسی.
باز هم بی‌انصافی‌ست. نخست اینکه باز هم کاش در ویرایش برای خوبیدگی اینها را مطرح می‌کردید، آنجا که دربارهٔ خانوادهٔ فردوسی عرض کرده‌بودم. لطفاً کلی‌گویی هم نکنید. اگر مورد خاصی هست مشخصاً نام ببرید تا پرداخته شود. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • یک بخش منبع‌شناسی نیاز است. در این بخش باید توضیح داده شود که چه منابع اولیه‌ای درباره زندگانی و آثار فردوسی در دسترس است.
اگر باشد خوب است اما ما در خوبیدگی معمولا آن را الزامی نکرده ایم. این مقاله هم می تواند فعلا با همین اطلاعات که در بخش «منابع دربارهٔ فردوسی» هست خوبیده شود.--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
این بخش را من خودم پیش از همهٔ اینها با توجه به نوشتارهای خوب مشابه دیگر، اندیشیده بودم و در حال تدوین بودم. افزوده خواهدشد. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • یک بخش برای «اوضاع اجتماعی آن دوران و پیشینهٔ سرایش شاهنامه» نیاز است تا توضیح داده شود چرا در آن روزگار به فکر جمع‌آوری داستان‌های ملی افتادند و چه تلاش‌هایی پیش از فردوسی انجام شده بود و فردوسی در کجای کار این جنبش قرار دارد.
جالب است که شما وجود چنین بخشی را نیاز می‌دانید، اما اندیشهٔ فردوسی را نه! بگذریم از اینکه در «پرورش و بالندگی» و «سرایش شاهنامه» جسته و گریخته به این موضوع اشاره شده‌است. اما خب وجود چنین بخشی خوب است. فقط یک پرسش: گمان نمی‌کنید این بخش مناسب نوشتار شاهنامه باشد؟ باز موازی‌کاری پیش نیاید. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • یک بخش نیاز است تا تاثیرهایی که فردوسی بر ادبیات و شاعران پس از خود گذاشته و همچنین بر تاثیری که فردوسی بر جامعهٔ ایرانی در طول زمان گذاشته پرداخته شود.
دربارهٔ لزوم این بخش هم که باز هم در ویرایش برای خوبیدگی صحبت شده‌بود، اما مورد کم‌لطفی دوستان قرار گرفت. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • دربارهٔ تاثیرپذیری‌های فردوسی چیزی گفته نشده. به نظر می‌رسد که فردوسی متاثر از جنبش شعوبیه بوده (منبعش را دارم و می‌فرستم) و همچنین اینکه در سبک شعری خود از چه کسانی پیروی کرده (مثلا از دقیقی).
خوب است و افزوده می‌شود.
@Kouhi: دوستان به من می گویند برای گمخ سخت گیری می کنم، اما گویا شما از من سخت گیرترید:-)--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]
سید جان، من در بررسی‌های این بخش گمخ تنها در این راستا نظر می‌دهم که مقالهٔ خروجی، یک مقاله‌ای بشود که در آن جنبه‌های مهم موضوع پوشش داده شده باشند و همچنین مقاله از نظر بی‌طرفی و نثر خوب هم تنها در حد «قابل پذیرش» باشد. اگر مقاله‌ای که برگزیده است را ۱۰۰٪ کامل در نظر بگیریم، من تنها انتظار دارم مقاله‌ای که از تنور گمخ بیرون می‌آید چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد انتظارات را برآورده کند. اما باور کنید این مقاله اگر بخواهد با این محتوا از گمخ رد بشود و برود برای برگزیدگی، آنوقت نامزدکنندگان آن ناچار خواهند بود بخش بزرگی از آن را بازنویسی کنند. -- کوهی (گفتگو) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)[پاسخ]
@Kouhi: درود بر دوست عزیز و گرانقدر، بنده کاملاً با فرموده‌های شما موافقم و هیچ مخالفتی ندارم. اما قبول دارید بلاتکلیفی در ویرایشی که بناست به صورت گروهی انجام شود، کلافه‌کننده است؟ بنده بارها در بحث نوشتار و در جاهای گوناگون از دوستان خواستم تا نظرشان را دربارهٔ نوشتار بفرمایند تا اصلاح شود، اما دریغ از یک پاسخ به‌هنگام. به عنوان نمونه در بار نخست ویرایش، بنا بود یکی از مدیران گرامی هم همکاری داشته باشند. چندین بار پیگیری کردم اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدم. پیشتر به بانو مهرنگار هم عرض کرده بودم که این تعلل‌ها روند ویکی –و نه تنها روند ویکی که هر امری از امور زندگی- را فرسایشی می‌کند. بارها از دوستان خواستم تا به عنوان نمونه نظرشان را دربارهٔ ساختار نوشتار بفرمایند. بین بنده و شما ایمیل‌هایی تبادل شد. و شما هم زحمت فراوان کشیدید و کتاب‌هایی را در اختیار بنده گذاشتید و من هم مشغول مطالعه هستم. اما چندین بار از خود شما دربارهٔ همین ساختار کسب تکلیف کردم اما پاسخی دریافت نکردم. نمونه‌اش همین آخرین ایمیلی که دو روز پیش خدمت‌تان فرستادم اما پاسخی نیامد. درست است که همهٔ ما زندگی واقعی هم داریم و باید به آن هم بپردازیم، اما همان هنگامی که در ویکی هستیم چه می‌کنیم؟ پیشتر هم خدمت‌تان عرض کردم که من یک ان‌قلت نه چندان مهم می‌آورم تا دوستان تحریک شوند و نوشتار را به چالش بکشند. قبول دارید اگر بنده اکنون مراحل خوبیدگی را آغاز نمی‌کردم، معلوم نبود همین مطالبی که اکنون فرمودید –و بسیار هم عالی بود- کی بیان شود؟ در پایان باید عرض کنم جای این گفته‌ها اینجا نبود اما چاره‌ای هم ندیدم جز اینکه بگویم. به هیچ روی قصد جسارت نداشتم و ندارم و این، صرفاً واگویه‌ای بود. با مهر و ارادت فراوان |کامران آزاد| ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۴ (ایران) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)[پاسخ]
@Kouhi و کامران آزاد: من اصلا انتظار ندارم این مقاله به این صورت به وپ:گمب بیاید. مثلا ارجاعات زیاد به تئودور نولدکه که حدود 100 قبل می زیسته، در مقاله برگزیده قابل قبول نیست. با این حال بسیاری از مقالات خوبیده، اصلا به گمب نمی آید. بنابراین نمی خواهم در اینجا سخت گیری زیادی بکنم. من فکر می کنم مقاله در حدی هست که با یکی دو ماه کار در خلال همین بررسی، خوبیده بشود. اما اگر بخواهد برای برگزیدگی بیاید، باید یک سالی رویش کار بشود. ضمنا جناب کامران آزاد، خیلی ناراحت نباش. الان چند ماه است که من منتظرم دوستان بیایند مقالات وپ:گمب را بررسی کنند، و کسی گوش نمی دهد.--سید (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]
  • @کامران آزاد: اگر مقاله را با این دید به گمخ آوردید، بسیار کار خوب و عالی و پسندیده و نیک و درستی انجام دادید. من کم‌کاری و بدقولی فراوان انجام دادم و جا دارد از شما پوزش بخواهم. ایمیل شما را راستش همان موقع دیدم، اما راستش فرصت نوشتن پاسخ پیدا نکردم و گذاشته بودم که سر فرصت بنویسم (که می‌خواستم یکسری کتاب دیگر که دارم آماده می‌کنم را هم بفرستم). من اسم خودم را در کنار اسم شما به عنوان نامزدکننده می‌نویسم و می‌خواهم لذتِ نوشتنِ یک مقالهٔ باکیفیت دربارهٔ شاهنامه و فردوسی را با شما انباز بشوم. در همین صفحه در کنار دیگر کاربران که قدمشان روی دیده است، خودمان هم با هم از مقاله ایراد می‌گیریم و خودمان هم حل می‌کنیم. کاری سخت در پیش داریم و کتاب‌ها و مقالات زیادی هست که باید بخوانیم و مقاله‌های فراوانی باید در ویکی ایجاد کنیم یا گسترش دهیم و البته وقت‌ها و پول‌های زیادی هم هست که باید هزینه کنیم! جمع‌بندی را هم می‌گذاریم بر دوش سید عزیز. @Sa.vakilian: سید جان، شما هم خیال‌تان آسوده باشد که این مقاله‌های فردوسی و شاهنامه را ما با همه تلاش و نیروی خویش بهبود خواهیم داد و پذیرای همهٔ پیشنهادات دوستان هم خواهیم بود. -- کوهی (گفتگو) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)[پاسخ]
  • چون می‌گویید که قصد برگزیده کردن مقاله را دارید، خوب است از همین حالا کم‌کم مقاله را از وب‌سایت‌های خبری خالی کنید (چه فارس‌نیوز، چه بی‌بی‌سی فارسی، چه روزنامهٔ خراسان). کتاب بهرام بیضایی را در قسمت منابع آورده‌اید. آیا از آن استفاده هم کرده‌اید؟ چون به نظرم ایشان در زمینهٔ ادبیات کلاسیک حرفی برای گفتن ندارند. حداکثر در زمینهٔ ادبیات نمایشی بتوان به ایشان استناد کرد. در کل پیشنهاد می‌کنم قبل از افزودن محتوا، از اعتبار نویسنده و منبع اطمینان کسب کنید چون کتاب‌ها در این باره فراوانند (به قول خودتان ۱۵۰۰ تا) پس بهتر است از بهترین‌هایشان استفاده کنید. اگر به‌راستی ۱۵۰۰ تا کتاب دربارهٔ فردوسی موجود باشد، به‌نظرم در به کار بردن مقاله‌های ژورنال‌ها هم باید امساک کنید. چون کتاب معتبرتر است. 4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)[پاسخ]
دربارهٔ منابع آنلاین درست می‌فرمایید، اما خب دربارهٔ مواردی که خبری هستند چه راهکاری هست؟ مگر اینکه این مطالب به مرور و خودبه‌خود از نوشتار زدوده شوند. دربارهٔ کتاب بهرام بیضایی، ظاهراً در ویرایش‌ها مطلبش زدوده شده‌بود و منبعش به‌جا مانده‌بود که بنده زدودم. (آن زمان در نوشتار ویرایشی نداشتم.) اما دربارهٔ بازبینی منابع هم به‌نظرم بهتر است مزاحم استاد حسنی شوم که پیشتر هم به ایشان زحمت داده‌ام و بخش مهمی از نوشتار مدیون ایشان است. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • گفتار شما دربارهٔ خبرگزاری‌ها درست است. اما ژورنال‌ها اعتبارشان از کتاب‌ها بیشتر است، کتاب ارزش علمی خاصی ندارد (کتاب = مجموعه‌ای از ژورنال‌هایی که طی چند سال اخیر چاپ شدند). من این‌ور و اون‌ور به چندین مقالهٔ تروتمیز برخوردم که به نظرم حیف است از آنها بهره برده نشود.
  • برای این مقاله که هدف این است که برآیند نظر پژوهشگران دربارهٔ جنبه‌های مختلف زندگی و آثارش آورده شود، به نظرم بهترین دسته از منابع دانشنامه‌ها و منابع دست سوم هستند. دانشنامه ایرانیکا، دانشنامه زبان و ادب فارسی و بقیه. به نظرم همه مطالب ساده و غیرچالش‌برانگیز و عمومی و ازدیربازپذیرفته‌شده از روی دانشنامه‌ها نوشته بشن و استخوان‌بندی و اساس کار روی آنها گذاشته شود. بعد برای گسترش تئوری‌ها به دلخواه هم از کتاب‌ها و هم از ژورنال‌ها استفاده بهره برده شود. خبرگزاری‌ها را، اصلاً حرفش را هم نباید زد. -- کوهی (گفتگو) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۰۱ (UTC)[پاسخ]
جناب کوهی همیشه بر استفاده از دانشنامه‌ها و به‌ویژه ایرانیکا تأکید داشته‌اند. اما همیشه کم‌لطفی کرده‌اند و هیچ‌گاه دقت نکرده‌اند که پانویس‌های شماره ۱ همگی از ایرانیکا هستند و همین‌طور ملاحظه نمی‌فرمایند که در جای‌جای نوشتار از دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی — که لطف استاد حسنی بود — بهره برده‌شده‌است. استفاده از دانشنامه‌ها قبول، اما چند مورد هست: نخست اینکه اگر بنا باشد ما هم از روی دانشنامه‌ها نوشتار بنویسیم، که هنری نکرده‌ایم. اینکه می‌شود بازنویسی دانشنامه‌های دیگر! فقط جمله‌بندی‌اش عوض می‌شود تا نقض حق تکثیر نباشد. دوم اینکه از قضا بنده در همین دانشنامه‌ها و در موضوعات دیگر به مطالبی کاملاً چالش‌برانگیز و طرفدارانه‌ای برخورد کرده‌ام که اعتبار نویسنده‌اش برایم زیر سؤال رفت. نمونه‌اش نوشتار فاطمه در دانشنامهٔ اسلام یا ایرانیکا. پس به‌نظرم چنین بهادادن به دانشنامه‌ها هم از آن طرف بام افتادن است. به‌نظرم توجه به هر سه منبع دانشنامه، کتاب و ژورنال و مقاله همزمان نیاز است. راستی یک نکتهٔ دیگر خطاب به جناب کوهی: شما که مبنا را دانشنامه‌ها می‌گذارید، لطفاً دقت بفرمایید که بنیان مطالب و بخش‌بندی‌های اصلی در نوشتار کنونی بر پایهٔ همان دانشنامه‌هاست. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]

@کامران آزاد: اگر فکر می کنید مقاله نیاز به اصلاحات زیادی دارد، می توانید فعلا انصراف دهید و بعدا مجدد اقدام بفرمایید.--سید (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: مسئله، اصلاحات زیاد نیست. مسئله، عزم دوستان است که شوربختانه راسخ نیست. البته موارد دیگری هم هست که اگر ویرایش دوباره آغاز شد، خواهم گفت. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۳ (ایران) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]
  • آیا «پاکی و عفت زبان» فردوسی آنقدر مهم است که در لید بیاید؟ مطمئنم ویژگی‌های بهتری برای فردوسی می‌توان یافت، مثلاً ستایش خرد و خردورزی که در دیباچهٔ شاهنامه هم به‌وضوح دیده می‌شود. لطفاً باطن را به ظاهر رجحان دهید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)[پاسخ]
مهم که هست، دست‌کم در مقایسه با دیگر شاعران، حتی شاعران بزرگ که چنین نبوده‌اند. اما چشم، درست می‌فرمایید، خردورزی فردوسی بسیار مهم‌تر است. خرد و فردوسی با یکدیگر آمیخته شده‌اند. درمجموع لید را هنوز کار نمی‌کنم چون اساسی باید ویرایش شود. پیشتر هم به دوستان در همان ویرایش برای خوبیدگی در این‌باره عرض کرده‌بودم که باز هم کم‌لطفی شد. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
یعنی نام برده شود؟ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • لطفاً معادل‌های «هجری خورشیدی» را حذف کنید. اطلاعات اضافه و نامفید حواس خواننده را پرت می‌کند. برای اولین بار بنویسید «هجری قمری» و بعداً به صورت خلاصه «هـ ق». ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]
✓ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
✓ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • نوشته‌اید «با این حال، شمار دیگری از فردوسی‌پژوهان سال‌های دیگری را برای سال زایش فردوسی آورده‌اند» ولی ژول مل همان ۳۲۹ را گفته، پس چرا دیدگاه او را مغایر با دیدگاه رایج نوشته‌اید؟ اگر پژوهش‌های جدید ثابت کرده‌اند که او در سال ۳۲۹ به دنیا آمده، دیگر لازم نیست به پژوهش‌های قدیمی‌تر اشاره شود. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۳۷ (UTC)[پاسخ]
✓ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
پیشتر در همان بخش ویرایش برای خوبیدگی در این‌باره هم عرض کرده‌بودم که باز هم کم‌لطفی شد. من تعدادی تصویر برای بارگذاری از سایت تسنیم انتخاب کرده‌ام. اما در حال حاضر گیر گرامی فعال نیستند تا زحمتش را به ایشان بدهم. نمی‌دانم اکنون مزاحم کدام یک از دوستان می‌توانم بشوم تا این لطف را بکند؟ -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • تعبیراتی نظیر «و آن همه در نهانخانهٔ دل شاعر نشسته و جای استواری یافته» کار خودتان است یا مستقیم از روی کتاب نوشته‌اید؟ اگر اولی، این نوع نثر برای دانشنامه‌نویسی مناسب نیست چون دانشنامه با زبان ساده و فنی نوشته می‌شود، نه زبان ادبی–هنری. اگر دومی، لطفاً به حق نشر پایبند بمانید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)[پاسخ]
بازبینی اساسی صورت می‌گیرد. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • معنای این جمله را نمی‌فهمم: «با توجه به این‌که فردوسی در روزگار و شهری می‌زیست که داستان‌های کهن ایرانی مورد علاقهٔ همگان بود همان‌گونه که خود در دیباچهٔ شاهنامه ستایش و آفرین‌گویی «کهان» و «مهان» را از نامورنامه ابومنصوری[یادداشت ۲] و این‌که «جهان دل نهاده بر این داستان» را بازگفته‌است.» ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)[پاسخ]
✓ لطفاً بررسی بفرمایید مناسب است یا نه؟ البته اگر این مطالب در بازبینی اساسی زدوده نشوند. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
✓ سهوی بوده‌است. احتمالاً منظور طابران بوده که آن هم اشتباه بود. ویرایش شد. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]


من مقاله را خواندم. @Kouhi: نقد خیلی خوبی نوشته و مسیر راه را مشخص کرده‌است. چرا برای رفع موارد مطروحه از آن موقع تا بحال دست به کار نشده‌اید؟ لازم نیست همهٔ موارد را موبه‌مو اجرا کنید، ولی حداقل باید ۵۰ درصد راه را بروید. در چند جایی با او اختلاف نظر دارم:

  • مقایسهٔ با مقالهٔ خیام از لحاظ بی‌مایگی: به نظرم کمی بی‌انصافی است. در آن مقاله به خالکوبی بازیگر ناسرشناس آمریکایی هم اشاره شده بود!
  • خواندن تعداد زیادی کتاب و منبع: من این را قبول ندارم. ویکی‌پدین باید بتواند با چهار پنج تا کتاب خوب و جامع، مقالهٔ خوب و حتی برگزیده بنویسد. ویکی‌پدین‌ها عمدتاً متخصص نیستند و قرار هم نیست کار حرفه‌ای بکنند.
  • بخش اندیشهٔ فردوسی به نظرم بدک نیست، البته بهتر است بی‌رحمانه خلاصه شود و از موضوعات گسترده‌تری بهره گرفته شود. اندکی هم تحلیلی‌تر شود. برای تحلیل بیشتر باید به منابع انگلیسی سر بزنید، حالا چه خارجی‌ها نوشته باشند، چه استادان فرنگ‌رفتهٔ ایرانی. ولی با حذف آن مخالفم.
  • بخش سلطان محمود می‌تواند به عنوان یک زیرسطح درجه ۳ (===) بماند. ایرانیکا در هم یک بخش نسبتاً مفصل از زندگی‌نامه‌اش را به آن اختصاص داده: Ferdowsī and Sultan Maḥmūd. ولی کمی ملموس‌تر بنویسید. به مصراع «شود بندهٔ بی‌هنر شهریار» اشاره شود. کلی‌گویی و تکرارگویی نکنید.

مقاله پتانسیل خوب شدن را دارد. به نظرم مقاله برخلاف گفتهٔ کوهی آنچنان بی‌مایه نیست ولی جای بهتر شدن خیلی دارد. مثل سید فکر می‌کنم که اگر رویش کار کنید می‌تواند خوب شود. ولی باید کار کنید. منتظر چه نشسته‌اید؟ ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)[پاسخ]

این چهار مورد آخری هم که فرمودید، حرف دل بنده بود که دیگر نمی‌گویم تا تکرار مکررات نشود. البته من باز هم سعی می‌کنم منابع را بازبینی کنم. -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
سخن آخر: سپاسگزارم از همهٔ دوستان. همانطور که به جناب فور گرامی عرض کردم، من از نقد و نظر به هیچ‌وجه نمی‌رنجم. اگر از این‌گونه کنش‌ها می‌رنجیدم که اصلاً وارد دانشنامه نمی‌شدم. آنچه که باعث رنجش می‌شود چرخش‌ها یا تغییر نظرهای ناگهانی است. به عنوان نمونه، سید در اولین کنش در خوبیدگی نظر بسیار مثبتی داشت و حتی گفت: مقاله آن قدر مفصل است که شرم دارم بگویم بخشی بر آن بیفزایید اما در ادامه و پس از نظر جناب کوهی به یکباره به طور کامل چرخیدند و نظرشان عوض شد! گفتم من با نقد مشکلی ندارم، اما این‌گونه چرخش نظرها آن هم ناگهانی، شائبه پیش می‌آورد و استقلال نظر و نقد افراد را زیر سؤال می‌برد و نقد را غیرمنصفانه می‌نماید. چه خوب بود که ایشان صراحتاً و در همان ابتدا نظرشان را می‌گفتند، و نه اینکه بعد از صحبت جناب کوهی. این‌گونه دلخوری هم پیش نمی‌آید. مگر در خوبیدگی و برگزیدگی مشهد این‌چنین چالش نداشتیم؟! مگر مشکلی پیش آمد؟! پس چه بهتر این استقلال و نقد منصفانه رعایت شود. نکتهٔ دیگر اینکه جناب کوهی در همین خوبیدگی بیان کردند که دوست دارند در خوبیدگی و برگزیدگی این نوشتار سهیم باشند. چه نیک! کسی مانند فردوسی آن‌چنان بزرگ است که اگر همهٔ دوستان هم در آن سهیم شوند باز هم جا دارد. بنده هم بخیل نیستم، مگر دانشنامه ارث پدر من است که بخواهم بخل ورزم یا نورزم؟! اما آیا سهیم شدن صرفاً به معنای نقد است؟! ایشان در این یک سال اخیر که ویرایش بنیادین نوشتار برای خوبیدگی و برگزیدگی آغاز شده، هیچ ویرایش محتوایی عمده‌ای در نوشتار نداشته‌اند. اکثر ویرایش‌هایشان یا واگردانی و نگهبانی بوده یا زدودن بخش‌هایی از نوشتار که خب دست‌شان درد نکند. اما در زمینهٔ تولید محتوا اثری نمی‌بینیم. در زمینهٔ مشورت‌ها و ایمیل‌هایی هم که با هم داشته‌ایم و خیلی اوقات بی‌پاسخ ماند هم دیگر حرفی نمی‌زنم. بهتر است همه کمی انصاف داشته باشیم. در پایان بابت صراحت لهجه و کلامم در این ویرایش پوزش می‌خواهم و امیدوارم دوستان — البته اگر بنده را لایق دوستی بدانند — رنجیده نشوند و اینها را هم تنها یک نقد بدانند. :) با مهر -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]
من فکر می کنم یک نفر غیر از نویسنده اصلی مقاله را بازخوانی و اصلاح املایی و انشایی کند. در مواردی به علت سره نویسی از کلمات نامأنوس استفاده شده است که فهم برخی جاهای آن را دشوار می کند.--سید (بحث) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: ایراد املایی و انشایی که پیدا نمی‌کنید. شخصاً آنچنان در این مورد وسواس دارم که در کل زندگی‌‌ام چنین است. اما دربارهٔ سره‌نویسی چنان‌که پیشترها هم گفته‌بودم، تلاش کرده‌ام سره‌نویسی نشود. اصولاً اگر بخواهم، چنین می‌تواند بشود، به گونه‌ای که زیرنویس هم جوابگو نباشد. اما من با سره‌نویسی میانه‌ای ندارم. تنها متن را اندکی فارسی‌نویسی کرده‌ام، آن هم تا حدی که خوانندهٔ عادی دچار سردرگمی نشود. در کنار اینها اندکی هم تلاش داشتم تا با توجه به موضوع اندکی ادبی‌گونه شود و بر شیرینی نوشتار بیفزاید. (در پرانتز یک نکته را هم بگویم که در زمانی که مشغول اشتباه‌یابی در همایهٔ مربوط بودم، به نوشتارهایی برخوردم که نهایت سره‌نویسی بود، آن‌هم در نوشتارهایی گاه علمی! شوربختانه اکنون فراموش کرده‌ام که کدام نوشتارها بود، وگرنه می‌شد سنجش خوبی انجام داد.) با این‌همه، اگر نظر همهٔ دوستان بر اصلاح سبک نوشتار باشد، بازبینی صورت خواهدگرفت. با مهر -- |کامران آزاد| ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۱ (ایران) ‏۴ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)[پاسخ]
  • @کامران آزاد: بخش عمده ای از مطالب نظیر «دیدگاه دیگران دربارهٔ فردوسی» بیان دیدگاه های محمدامین ریاحی به صورت فکت است. اولا اینها باید به صورت دیدگاه بیاید و ثانیا دیدگاه های رقیب هم بیان شود. پیشتر هم یکی دیگر از دوستان با ذکر چهار مقاله عروضی یادآور شد که این سکوت دویست ساله مورد ادعا بی اساس است. ضمن اینکه ریاحی همه چیز را در کاتکست سیاسی ایران ستیزی تحلیل کرده است، حال آنکه بسیاری از این بزرگان که فردوسی را ملامت کرده یا شاهنامه را کم ارزش شمرده اند، غرض سیاسی نداشته اند. با گذار از سبک خراسانی به سبک عراقی، گرایش های فرهنگی شعوبی جای خود را به گرایش های عرفانی می دهد، که تبعا ارزش های متفاوتی داشته است.
  • مقاله نقایص متعدد دیگر هم دارد، نظیر فقدان بخشی برای «زندگی خانوادگی». در مقاله هیچ ذکری از پسر فردوسی نشده است. رجوع کنید به ایرانیکا.
  • برخی مطالبی که تحت عنوان «افسانه‌های زندگی فردوسی» آمده است که در ایرانیکا به عنوان وقایع تاریخی آورده شده است! این هم نتیجه دیگری از استوار کردن مقاله بر پژوهش محمدامین ریاحی و عدم استفاده از دیگر پژوهندگان نظیر جلال خالقی مطلق.

@4nn1l2: جمع بندی من این است که این مقاله نیاز به اصلاحات فراوان در حد بازنویسی چند بخش را دارد و فعلا امکان دستیابی به خوبیدگی را ندارد. فکر می کنم نظر جناب @Kouhi: هم همین است که مقاله راه زیادی تا خوبیدگی در پیش دارد.--سید (بحث) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)[پاسخ]

ایشان از آن موقع داشته‌اند روی مقاله کار می‌کرده‌اند: کاربر:کامران آزاد/فردوسی و به نظرم نامزدی در حال حاضر نباید جمع‌بندی شود. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۴۸ (UTC)[پاسخ]
@4nn1l2: درود دوباره، چند نکته را باید عرض کنم:
  • دربارهٔ بخش سلطان محمود گفته‌بودید زیرسطحی درجه ۳ شود. اما من هرچه گشتم و سنجیدم دیدم نمی‌توان در بخشی دیگر وارد کرد. در ایرانیکا هم می‌توان گفت به صورت بخشی هم‌سطح دیگر موارد آمده. شما چه پیشنهادی دارید؟
  • دربارهٔ بخش حکمت و اندیشهٔ فردوسی آن‌چه در توانم بود انجام دادم. بررسی بفرمایید مناسب است یا باز هم ویرایش شود؟ هرچه شما بفرمایید.
  • دربارهٔ نقد فردوسی از سوی خاورشناسان، در بخش فردوسی#دیدگاه دیگران دربارهٔ فردوسی زیربخشی با نام نقد فردوسی و شاهنامه آوردم. با جستجوی بیشتر به این نتیجه رسیدم که با توجه به لحن و موارد یادشده در بریتانیکا، منظور بریتانیکا از خاورشناسان همان ادوارد براون است و از میان دیگر خاورشناسان کسی به آن مواردی که در بریتانیکا یاد شده، انتقادی وارد نکرده. در زیربخش نزد انگلیسی‌زبانان در بخش فردوسی#اثرگذاری فردوسی بر ادبیات ایران و جهان نیز نقدی از سوی برخی منتقدان غربی به شاهنامه و فردوسی وارد شده، اما چون در همان بخش پاسخ داده‌شده، به‌خاطر انسجام نوشتار در همان‌جا باقی گذاشتم و جابه‌جا نکردم.
  • دربارهٔ منابع آنلاین تا آن‌جا که می‌شد با منابع معتبر و مکتوب جایگزین کردم. اما تکلیف باقی‌مانده مشخص نیست. پیشنهاد شما چیست؟
  • دربارهٔ نگاره‌ها هم من شماری نگاره در نظر دارم اما به‌دنبال دوستی هستم تا زحمت بارگذاری‌شان را بکشد. نظر شما چیست؟ با مهر و سپاس -- |کامران آزاد| ۱۷ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۲ (ایران) ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]
طی ساعات آینده عمیق‌تر و مفصل‌تر بررسی می‌کنم. فعلاً لطفاً پک‌ها را کوتاه کنید چون پک مخفف پانویس کوتاه‌شده است. عنوان هر پک حداکثر ۴ کلمه باشد (توضیحات بیشتر در الگو:پک) و لطفاً پک‌ها را به هیچ وجه تجمیع نکنید. مثلاً ارجاع شمارهٔ ۵۵ نباید خود ۴ بار تکرار شده باشد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)[پاسخ]
@4nn1l2: چه خوب شد که دربارهٔ پک‌ها گفتید. خودم هم پرسش داشتم، فراموش کرده‌بودم. دو مورد دربارهٔ پک هست:
  • نخست این‌که در بحث پک مطلبی دربارهٔ گروه‌بندی ارجاع ممنوع آمده‌است. من پیشتر این مطلب را خوانده‌بودم، اما در نوشتار اعمال نکرده‌بودم. برداشت نهایی من از این بحث و بحث‌های جانبی‌اش این است که: با توجه به جایزنبودن گروه‌بندی ارجاع در نوشتارها و با توجه به این‌که ممکن است دو ارجاع با شرایط یکسان دقیقاً پشت‌سرهم نباشند، پس بهتر است پانویس را عیناً تکرار کرد. «همان» هم چون ممکن است در آینده بین دو پانویس یکسان در ویکی‌پدیا فاصله‌ای بیفتد، عملاً کاربردی ندارد. برداشت من درست است یا نه؟
  • دوم این‌که در الگوهای پک، جای الگوی پک برای یک مدخل یا نوشتار از یک دانشنامه خالی‌ست. برای نمونه، در فردوسی هم‌اکنون از دو مدخل فردوسی و شاهنامهٔ فردوسی در دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی بهره برده‌شده، اما چون پارامتر مقاله در الگوهای پک موجود نیست، درنتیجه لینک پانویس‌ها به منابع کار نمی‌کند. با مهر -- |کامران آزاد| ۱۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۶ (ایران) ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)[پاسخ]
پاسخ نخست: بله، همیشه از ref خالی استفاده کنید لذا نیازی به < ref name ... نیست. «همان» هم به همان دلیلی که گفتید در ویکی به کار نمی‌رود.
پاسخ دو: برای دانشنامه، نام مقاله را به |ف= بدهید. دقت کنید که لینک‌ها و لنگرها فقط و فقط بر اساس مؤلف و سال ساخته می‌شوند و عنوان کتاب، فصل، مقاله و . . . تأثیری نباید داشته باشد. آن‌هایی که وصل نیستند را معرفی کنید تا بررسی کنم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)[پاسخ]
@4nn1l2: سپاسگزارم. نخست: انجام شد. بررسی بفرمایید مناسب است یا نه؟
دو: بله، درست می‌فرمایید. اما مسئله اینجاست که وقتی مؤلف و سال یکی باشند، تداخل پیش می‌آید. اکنون اگر در نوشتار به عنوان نمونه بر روی پانویس ۳۷ کلیک کنید، به مدخل «شاهنامهٔ فردوسی» می‌رود، درصورتی‌که اشتباه است و باید به «فردوسی» لینک دهد. برای ایرانیکا هم همین‌گونه است. با کلیک بر روی پانویس ۶۸، به «زندگی فردوسی» ارجاع می‌دهد، درصورتی‌که «هجونامه» درست است. با مهر و سپاس -- |کامران آزاد| ۱۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۷ (ایران) ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)[پاسخ]

با تشکر از تلاش های فراوان جناب @کامران آزاد: برای خوبیدگی مقاله، همچنان بخش زیادی از مقاله بر اساس نظرات ریاحی است و این منبع ضعیف است و مطالب را درست و دقیق ننوشته است. علاوه بر ضعف اطلاعات ریاحی، وی درک نادرستی از فضای تاریخی سده پنجم دارد و نتوانسته است وضعیت پس از فردوسی که مربوط به دوره افول شعوبیگری است را ترسیم کند. در این دوره از یک سو اختلافات مذهبی و از سوی دیگر عرفان و تصوف عوامل تعیین کننده اقبال و ادبار به شخصی نظیر فردوسی هستند. در این دوره برخلاف نظر وی، عباسیان اصلا قدرتی نداشته اند که بخواهند ایران ستیزی کنند و در پایتختشان هم تحت سلطه ترکان سلجوقی بوده اند. اگر عدم توجه به فردوسی رخ داده است اتفاقا از سوی نخبگان ایرانی مثل عطار و غزالی و خواجه نظام بوده است که در جای خود قابل تحلیل است. با این اوصاف این مقاله واجد ویژگی لازم برای خوبیدگی نیست. @4nn1l2: پیشنهاد می کنم مقاله جمع بندی شود و پس از رفع اشکال فوق با استفاده از منابع بهتر مجددا نامزد گردد.--سید (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)[پاسخ]

محمدامین ریاحی معتبر است و اگر دیدگاه رقیبی وجود دارد می‌توان آن را هم ذکر کرد. کمتر از یک‌پنجم ارجاع‌های مقاله به ریاحی است و این میزان از وابستگی به یک مؤلف برای سطح خوبیدگی قابل قبول است. این مقاله از نظر کیفیت چیزی از مقاله‌های خوب کنونی‌مان کم ندارد. به نظر می‌رسد جناب آزاد در حین مقاله‌نویسی در حال پژوهش و مطالعه هم هستند و این خود از دید من یک امتیاز بزرگ است. همچنین اینکه ایشان جرئت کرده‌اند و یک موضوع سخت، حیاتی و پرشاخ‌وبرگ را انتخاب کرده‌اند خود قابل قدردانی است و از این لحاظ هم تخفیف می‌گیرند. من پیشنهاد می‌کنم در همین مرحله کار ادامه پیدا کند. خودم هم بیکار نمی‌نشینم و همین روزها مقاله را بررسی خواهم کرد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)[پاسخ]
با درود و احترام خدمت جناب سید. با اینکه صلاحیت لازم برای نظردادن درباره موضوع را ندارم اما وقتی می‌بینم جناب کامران آزاد، با کوششی مداوم در حال ویرایش و تکمیل مقاله هستندو کار مقاله را متوقف نکرده‌اند، درخواست برای جمع‌بندی ناموفق در این مرحله (مرحله‌ای که نامزدکننده به جد در حال تلاش هستند) را منطقی نمی‌دانم. بهتر است مراقب باشیم کاربران با انگیزه دلسرد نشوند. کاربر کامران آزاد با سابقهٔ داشتن مقاله برگزیده، از کار در ویکی دلسرد شده بودند اما دوباره با روحیه‌ای عالی و اخلاقی بسیار خوب، کار سروسامان دادن کیفیت مقالات را پی گرفته‌اند؛ حال اگر وسط تلاش خستگی‌ناپذیر ایشان بحث جمع‌بندی ناموفق مطرح شود، نه سازنده است، نه پیش‌برنده. با احترام. مهرنگار (بحث) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)[پاسخ]
با سپاس فراوان از نیک‌بینی جناب @4nn1l2: ارجمند و @مهرنگار: گرامی، جناب فور درست می‌گویید. من هم‌چنان در حال پژوهش هم هستم. تاکنون برای این نوشتار افزون بر منابع شخصی‌ام، فراوان هزینهٔ مادی کرده‌ام که ابداً برایم مهم نیست. تهیهٔ کتاب‌های نایابی چون جهان ایران‌شناسی شفا، آفتابی در میان سایه‌ای، سرچشمه‌های فردوسی‌شناسی — که متخصصان می‌دانند نایابی این کتاب‌ها به چه معناست — و کتاب‌های دیگر از کارهایی بوده که انجام داده‌ام. هم‌اکنون چهار نوشتار تاریخی برگزیده منبع‌شناسی ندارند و به آن‌ها خرده گرفته نمی‌شود! برخی از نوشتارهای خوب اصلاً در حد خوبیدگی نبوده‌اند و خوب شده‌اند! کسی تمیزی این نوشتار را نمی‌نگرد. ارجاع‌های درست و اصولی، منابع مرتب و... که با راهنمایی‌های شما بهتر هم شد. مهرنگار هم درست می‌گویند. هرچه پیش می‌رویم احساس خوبی از این‌گونه نقد به من دست نمی‌دهد و شائبه‌ها بیشتر می‌شود. اکنون تقریباً مطمئن شده‌ام که نوشتار، روزنامه‌ای خوانده و نقد می‌شود و حتی گمان می‌کنم پاسخ‌های من به نقدهای پیشین در همین صفحه یا اصلاً خوانده نشده و یا با بی‌تفاوتی رد شده‌است. تنها بر روی یک بخش نوشتار زوم شده که آن‌هم به قول شما یک‌پنجم نوشتار است. ادعا می‌شود از نظرهای خالقی مطلق بهره برده نشده و ارجاع‌های به آثار ایشان نگریسته نمی‌شود! و فراوان بی‌انصافی‌های دیگر. من درخواست نظر دوستان متخصص در زمینهٔ ادبیات را دارم. با مهر و سپاس -- |کامران آزاد| ۲۰ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۴ (ایران) ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)[پاسخ]
من هم مطمئن هستم @کامران آزاد: بشدت در تلاش برای تکمیل مقاله هستند و از اینکه ایشان روی چنین مقاله ای کار می کنند بسیار سپاسگذارم. واقعا دوست ندارم ایشان را دلسرد کنم و از تذکر @مهرنگار: ممنونم. اما با @4nn1l2: در خصوص اعتبار ریاحی مخالفم و اشتباهات متعددش هم توسط من و جناب @Kouhi: ذکر شده است. جناب @کامران آزاد: در خصوص منبع شناسی نوشتارهای تاریخی فکر می کنم، برگزیدگی آنها به پیش از 2013 برمی گردد و در سال های اخیر چنین موردی نداشته ایم. معیارهای ما بتدریج ارتقا پیدا کرده اند و واضح است که بسیاری از مقالات خوب و برگزیده قدیمی در سطحی پایین تر هستند. برای همین مقالات برگزیده را از سال 2009 بتدریج مورد بازبینی مجدد قرار می دهیم و می توانیم این کار را برای خوبیده ها هم بکنیم. مطمئن باشید من هیچ نوشتاری را روزنامه ای نمی خوانم ، حتی روزنامه ها را. من اصلا ریاحی را قبل از خواندن این نوشتار نمی شناختم و بعد دقیقا مطالبش را با ایرانیکا مقایسه کردم و دریافتم که منبعی ضعیف است. این اشکال وابستگی به ریاحی در ابتدا خیلی بیشتر بود اما با تلاش شما کاهش یافت. با این حال هنوز برقرار است. مشکل ما هم در بخش ادبیات نیست، بلکه در تاریخ فرهنگی است. به هر حال من بنا بر تذکر جناب مهرنگار درخواستم را تا عید به تأخیر می اندازم. لطفا تا آن زمان در هر موردی که به ریاحی ارجاع داده اید، منبع دیگری بیابید.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۱۲ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: سپاس بسیار بابت حسن‌نظر و پاسخ سازنده‌ای که به درخواستم دادید. پاینده باشید. مهرنگار (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)[پاسخ]
@کامران آزاد: اگر نمی توانید برای نظر ریاحی در همه موارد منبع جایگزینی بیابید دست کم در این موارد انجام دهید:
  • بخش پرورش و بالندگی پارگراف سوم 51 و 52 و آخر 57
  • سروده‌های فردوسی، پارگراف دوم و سوم شماره 65 و 67
  • افسانه‌های زندگی فردوسی پارگراف اول 121
  • حکمت و اندیشهٔ فردوسی پاراگراف اول و دوم 131 و 132 در این بخش ارجاعات مستقیمی به فردوسی هست که جز اشعار (از جهت استشهاد) مابقیش قابل پذیرش نیست و اولیه محسوب می شود. مثل ارجاع به قران در مقاله قرآن.
  • اثرپذیری فردوسی از پیشینیان و هم‌روزگاران: در این بخش هم ارجاع مستقیم به فردوسی هست.
  • دیدگاه دیگران دربارهٔ فردوسی: پارگراف اول 242 و سوم 244 و چهارم 245 و پنجم 246 و 247 و پارگراف دوم هم اجراع مستقیم به سعدی تحقیق اولیه است.
  • نقد فردوسی و شاهنامه: پارگراف اول 253 و 254 و 255

ضمنا اگر بخواهید می توانم مقالات بریل درباره فردوسی را برایتان بگیرم و بفرستم.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۵۰ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: کاش پیش از تذکر مهرنگار گرامی دراین‌باره می‌اندیشیدید، اما خب ماهی را هرگاه از آب بگیریم تازه هست. هرچند که من هم در این مدت گرگ باران‌دیده شده‌ام و دیگر به راحتی جا نمی‌زنم. اما بعد:
  1. این‌که گفتید با اعتبار ریاحی مخالفید و جناب کوهی هم همین نظر را دارند: نخست این‌که: در این صفحه و پیش از این تا جایی که من به یاد دارم و می‌بینم هیچ نظری از ایشان دربارهٔ مرحوم ریاحی نیامده و من نمی‌دانم شما از کجا چنین مطلبی را گفتید. دوم: می‌گویید با اعتبار ریاحی مخالفید و از طرفی هم پیش از این اصلاً ایشان را نمی‌شناختید. پرسشی دارم: آیا شما ایرانیکا را به دقت خوانده‌اید؟ می‌دانید که نوشتار ایرانیکا، نوشتهٔ استاد خالقی مطلق است؟ می‌دانید که ایشان نوشتار فردوسی و شاهنامه در دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی را هم نوشته‌اند؟ آیا این دو را خوانده‌اید و آیا به دقت خوانده‌اید؟ آیا به ارجاع‌های ایشان به آثار مرحوم ریاحی در این نوشتارها دقت کرده‌اید؟ به‌نظر شما ایشان که یک شاهنامه‌پژوه نامدار و معتبر هستند اعتبار مرحوم ریاحی را بهتر می‌شناسند یا بنده و شما؟ برای همین است که گفتم نظر دوستان متخصص ادبیات نیاز است.
  2. دربارهٔ آن‌چه که برای منبع‌شناسی و کیفیت نوشتارها گفتید، باید بگویم که برایم قانع‌کننده نیست. گاهی حتی منبع‌شناسی برخی نوشتارهایی که به‌تازگی هم خوب یا برگزیده شده‌اند قابل قبول نیست و با پژوهش‌هایی که در این مدت کرده‌ام، به نظرم می‌شده بهتر نوشت اما کوتاهی شده‌است. البته بحث تنها بر سر منبع‌شناسی نیست، دربارهٔ کلیات برخی نوشتارهاست. این بحث بماند برای جایگاه خودش.
  3. اما دراین‌باره که گفتید در هر موردی که به ریاحی ارجاع داده اید، منبع دیگری بیابید این هم از آن طرف بام افتادن است. صراحتاً و هم‌اکنون بگویم هیچ‌گاه برای همهٔ ارجاع‌های ریاحی چنین کاری نخواهم کرد. تنها برخی بندها که جنبهٔ دانشنامه‌ای کمی دارند را در نظر داشتم ویرایش کنم و هم‌اکنون درحال بررسی و ویرایش هستم. حالا شاید یکی دو مورد هم کلاً زدوده شد.
  4. ارجاع‌هایی که گفتید:
  1. ۵۱ که اصلاً از ریاحی نیست! مشکل ۵۲ دقیقاً چیست؟ فکت که نیامده، تنها یک نظر است که در ادامه با نظرهای دیگر سنجیده شده. ۵۷ هم از همان بندهایی‌ست که درحال ویرایش است.
  2. در ۶۵ و ۶۷ هم ایرادی نمی‌بینم چون جنبهٔ پژوهشی دارد و نه نظریه‌پردازانه. بااین‌حال درصورت پیدایی منبعی دیگر، آن را هم در کنار ریاحی می‌افزایم.
  3. دربارهٔ ۱۲۱ این‌ها مواردی‌ست که خالقی مطلق هم در ایرانیکا و دانشنامهٔ زبان به آن‌ها اشاره دارند. اصولاً چه ایرادی در این بخش می‌بینید؟
  4. ۱۳۱ و ۱۳۲ هم در همان دستهٔ ویرایشی‌ها هستند که گفتم باید ویرایش شوند. ارجاع‌های مستقیم به فردوسی هم خطای سهو من بوده که ارجاع به منبع اصلی را فراموش کرده‌ام. منبع اصلی را می‌افزایم.
  5. اثرپذیری هم همان پاسخ پیشین است. خطا از من بوده‌است.
  6. دیدگاه دیگران: سعدی که همان پاسخ پیشین: خطا از من. اما در دیگر موارد نخست این‌که از فکت‌بودن درآورده‌ام و دوم این‌که بخش زیادی از آن‌ها هم جنبهٔ پژوهشی دارد و نه نظریه‌پردازی. بااین‌حال تلاش می‌کنم جنبه‌های پررنگ اندکی کاهش یابد. درضمن شما مطلبی که از خالقی مطلق افزوده شده را خوانده‌اید؟ گمان نمی‌کنم در مجموع تضاد فاحشی بین این دو نظر باشد.
  7. نقد فردوسی: این ارجاع‌ها هم جنبه پژوهشی دارد و نه نظریه‌پردازی. خالقی مطلق هم همین نظر را دارند. دنبالهٔ مطلب را هم بخوانید.
در نهایت من نمی‌دانم. نوشتار فردوسی هفتهٔ بیستم امسال «بــایــد» بر روی صفحهٔ اصلی باشد. و در این مسیر تک‌تک دوستان، هرآن‌کس که دل در گرو این ملک دارد مسئول است. بحث بر سر تنها فردوسی نیست، بحث بر سر همهٔ آنانی‌ست که ما در برابرشان وامداریم و یا مسئولیم. (به یادتان می‌آورم پیامی را که سال گذشته برای کار بر روی نوشتارهای اهل‌بیت(ع) برای‌تان نوشتم. و به یادتان می‌آورم پاسخی که به نوژن گرامی (هرکجا هست خدایا به سلامت دارش) دادید، هنگامی که آرزوی برگزیدگی نوشتار خلافت علی بن ابی‌طالب را کرد و شما به تابستان سال آینده حواله دادید. و هنوز که هنوز است این تابستان از راه نرسیده!) هرچقدر که می‌خواهید از این نوشتار ایراد بگیرید و ضعف‌هایش را بگویید. به‌شرط رعایت انصاف و دقت، باکی نیست، رفع می‌شود. مگر جز این است که می‌خواهیم بهترین را انجام دهیم؟! فقط چرخش ناگهانی نداشته باشیم — همانی که پیشترها گفتم — دراین‌صورت نقدهایمان منصفانه و خردورزانه به‌چشم می‌آید. حرف بسیار است، شاید مجالی دیگر بگویم. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۸ (ایران) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)[پاسخ]
@کامران آزاد: بزرگوار من هیچ مشکلی با شما و مقاله فردوسی ندارم و خوشحال می شوم تلاش شما در برگزیده کردن این مطلب به ثمر برسد. ضمنا اصلا دوست ندارم که در گمخ سخت گیری کنم. به نظر من مقاله از حیث پوشش موضوعات و کمیت بسیار بالاتر از اغلب مقالات خوبیده است. اما از حیث کیفیت و بخصوص کیفیت منابع هنوز جای کار دارد. در خصوص اینکه فرموده اید هفته بیستم به صفحه اصلی برود پیشنهاد می کنم در اینجا برایش یک آمیک بسازید. اما اگر می خواهید به عنوان مقاله برگزیده به صفحه اصلی برود، طی روال برگزیدگی تا آن زمان شدنی نیست و چند ماه طول می کشد. چون اول باید به وپ:گمب ببرید و در آنجا دو سه نفر نظر دهند. الان پنج مقاله در حال بررسی هستند. در خصوص خلافت علی بن ابی‌طالب لطفا سری به وپ:گمب بزنید. من از تیرماه نامزدش کرده ام و منتظرم دوستان مشارکت کنند!!! در خصوص نظر جناب @Kouhi: من تلقی ام را نوشتم اما اگر ایشان و نیز @4nn1l2 و مهرنگار: مقاله را از حیث کیفیت تأیید می کنند، من انتقاداتم را برای مرحله برگزیدگی نگه می دارم.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۴۷ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: بحث من یا فردوسی نیست. بحث چیز دیگری بود که حالا مهم نیست، بگذریم. این‌که می‌گویید از نظر کیفیت و به‌ویژه کیفیت منابع جای کار دارد، یعنی مشکل همان منابع ریاحی است؟ یعنی اگر آن‌ها رفع شود مشکل برطرف می‌شود؟ دربارهٔ هفته بیستم که گفتم مشخصاً منظورم به‌عنوان نوشتار اصلی‌ست و نه در حد یک آمیک. روال برگزیدگی را هم می‌دانم. و به همین خاطر است که این‌چنین به‌شدت پیگیر هستم. دربارهٔ نوشتار خلافت و دیگر نوشتارها که گفتم، از بار مسئولیت شما چیزی کم نمی‌کند. منظور من چیز دیگری بود. ضمناً هر نقدی به نوشتار دارید هم‌اکنون و ظرف چند روز آینده بگویید. نمی‌خواهم جز ساخت نوشتارهای مورد نیاز، مسئلهٔ عمدهٔ دیگری برای برگزیدگی بماند. ضمن این‌که دسترسی به همهٔ منابع همیشه برایم مقدور نیست و بعضی کتابخانه‌ای‌ست که نیاز به هماهنگی دارد. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۶ (ایران) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: ضمناً پاسخ موارد بالا را که گفتید داده‌ام. بررسی کنید و پاسخ دهید تا به نتیجه برسد. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۹ (ایران) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]
@کامران آزاد: در خصوص موارد بالا اگر از نظر دیگر کاربران که پینگ کردم قابل قبول باشد، فعلا حرفی ندارم. رویکرد نقد در برگزیدگی فرق می کند. در آنجا ما حداکثرها را می سنجیم نه حداقل ها را. در نتیجه من شخصا می روم منابع آکادمیک در دسترس را وارسی می کنم تا همه چیزهای لازم گفته شده باشد. بنابراین، علاوه بر دانشنامه بریل صفحه 624 تا 628 نسخه انگلیسی جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج هم به ادبیات حماسی و شاهتامه فردوسی پرداخته و در مرحله برگزیدگی قابل استفاده است.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: این دو منبع را پیش از این خوانده‌ام. البته اکنون به کمبریج دسترسی ندارم و احتمالاً شخصاً باید تهیه‌اش کنم. درهرحال رویکرد هرچه باشد، هم‌اکنون بگویید. باید برنامه‌ریزی کنم و فرصتی هم نیست. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۷ (ایران) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
@کامران آزاد: وقتی شما مقاله را به گمب بیاورید من از کاربرانی که آنها را علاقمند و یا متخصص در موضوع می دانم درخواست می کنم که مقاله را بخوانند و با دیدی تخصصی نظر دهند. به صورتی که در ابتدای این بررسی می بینید. پس از دریافت نظرات آنها خودم هم معمولا دو بار مقاله را کامل می خوانم. یک بار کلیات و یک بار جزئیاتش را بررسی می کنم و با منابع مطابقت می دهم. پس از اعمال اصلاحات پیشنهادی یا پاسخ به آنها، از یک ناظر گمب که در این مورد احتمالا جناب کوهی یا 4nn1l2 باشد، درخواست جمع بندی می کنم. این فرایند حتی اگر خیلی سریع پاسخ گویید و هیچ مشکلی هم بروز نکند و مثل جناب محک در اینجا سریع اصلاحات را اعمال کنید دست کم دو ماه طول می کشد. اما با توجه به گستردگی، پیچیدگی و مورد علاقه بودن این موضوع به نظرم زودتر از سه ماه جمع نمی شود. یعنی روالش اگر هیچ مشکلی بروز نکند به طور طبیعی سه ماه طول می کشد. اما در اغلب مواردی که هم اکنون در وپ:گمب می بینید یکی دو مشکل خورده و سبب شده بیش از این طول بکشد.--سید (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: برای پایان کاری، باید آن را آغاز کرد، ورای هر اندیشه و برنامه. من مشکلی ندارم، ان‌شاءالله مشکلی هم پیش نخواهد آمد. من هم‌اکنون کمبریج را تهیه کردم و تا چند روز دیگر به دستم می‌رسد. بهتر از کتابخانه می‌توان کار کنم. تا ۲۵ اردیبهشت هم هنوز چهار ماه فرصت هست. بی‌تعارف بگویم تجربه کردم منتظر همکاری نمانم. اگر کسی هم نباشد خود یک‌تنه تا توان دارم پیش خواهم‌رفت. همت کنیم و دانشنامه را از این وضعیت اسف‌ناک برهانیم. به‌نظرم تئوری بس است و بهتر است عمل کنیم. همهٔ توان و زمان ما را همین بحث‌های حاشیه‌ای گرفته‌است. موافق باشید تا اعلام نظر دوستان بحث خاتمه یابد. البته چنانچه دربارهٔ نوشتار مطلبی به ذهن‌تان رسید سریعاً همین‌جا یا در بحث من بگویید. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۲ (ایران) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)[پاسخ]

@4nn1l2: درود، با زحمت‌ها؟ :) با سید قدری گفتگو داشتیم و به نتیجه‌هایی رسیدیم. ویرایش‌هایی انجام دادم. خوشحال می‌شوم بررسی بفرمایید. موارد قبلی هم قبلاً عرض کردم. راستی ارجاع‌های آنلاین به خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها را هم زدودم. چندتای دیگر مانده که مربوط به سایت‌های بنیاد فردوسی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و یونسکو و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. یکی دوتایش خبر است. این‌ها را چه کنم؟ ایرادی ندارد یا این‌که به فکر جایگزینی یا زدودن‌شان باشم؟ @Sa.vakilian: سلام، مقداری ویرایش تازه انجام دادم. برخی موارد را جایگزین کردم و برخی را کلاً زدودم. البته هنوز به نتیجهٔ قطعی برای بند نخست دیدگاه دیگران نرسیده‌ام. فعلاً ویرایشی بر رویش انجام دادم. لطف می‌کنید بررسی کنید. با مهر و سپاس از هر دو عزیز -- |کامران آزاد| ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۴ (ایران) ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: پورتال پژوهشگاه علوم انسانی مقالات را جمع کرده است و نه بر اعتبار آنها م یافزاید و نه می کاهد. اگر مقاله از نشریه معتبر باشد ، اعتبار دارد. بنیاد فردوسی هم اگر یک مرجع رسمی فردوسی پژوهی باشد، اعتبار دارد. یونسکو و سازمان فرهنگ و ارتباطات در سطح اطلاع رسانی برگزاری یک رویداد برای فردوسی اعتبار دارد و فراتر از آن باید بررسی شود. من قبل از بررسی، منتظر نظرات دیگران هستم.--سید (بحث) ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: سلام، من کمبریج را مطالعه کردم و مطالبی را در نوشتار وارد کردم. دیدم برخی از مطالب کتاب برای بخش اوضاع اجتماعی آن دوران و پیشینهٔ سرایش شاهنامه در نوشتار شاهنامه بسیار مناسب است که ان‌شاءالله در آینده می‌افزایم. برای همین فکر کردم دیگر در فردوسی تکرار نکنم. نظر شما چیست؟ راستی دربارهٔ دانشنامهٔ بریل یک پرسش کردم که فکر کنم سهوی رویش ویرایش کردید. لطفاً آن را هم پاسخ دهید. با مهر -- |کامران آزاد| ۲۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۲ (ایران) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
@کامران آزاد: با توجه به اینکه مقاله بسیار طولانی است (261 کیلو) نه تنها خوب است این مطالب را به مقاله شاهنامه بیفزایید، بلکه اگر مطالب دیگری را هم به مقالات فرعی ببرید فکر بدی نیست. پرسشتان در مورد بریل را هم نیافتم.--سید (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۰ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: بسیار خب، بله درست است، برخی نوشتارهای جانبی باید ساخته شود که در آینده انجام خواهم‌داد. دربارهٔ دانشنامهٔ بریل پرسیده‌بودم که منظورتان همان دانشنامهٔ اسلام است یا دانشنامه‌ای دیگر؟ با مهر -- |کامران آزاد| ۲۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۰ (ایران) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)[پاسخ]
در ویراست دوم بریل یک مقاله متوسط [۱] هست. اما علاوه بر آن در سایت بریل مقالات دیگری هم هست. [۲] --سید (بحث) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: بله، همین‌طور است. با مهر و سپاس -- |کامران آزاد| ۲۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۹ (ایران) ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]

بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.