تفکر سیستمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:ظهوریافتگی
Roicancer (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه
خط ۱: خط ۱:
{{بهبود منبع|تاریخ=ژانویه ۲۰۱۷}}
{{بهبود منبع|تاریخ=ژانویه ۲۰۱۷}}
سیستم [[مجموعه (ریاضی)|مجموعهای]] از اجزای مرتبط است که در کلیت خویش برای ایفای وظیفه مشخص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط می‌باشد.
سیستم [[مجموعه (ریاضی)|مجموعه‌ای]] از اجزای مرتبط است که در کلیّت خویش برای ایفای وظیفه‌ای مشخّص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط است.
در '''تفکر سیستمی'''، [[سازمان]]‌ها مانند [[سامانه|سیستم‌هایی]] هستند که در دل یک مجموعه محیطی بزرگتر قرار گرفته‌اند.
در '''تفکر سیستمی'''، [[سازمان]]‌ها مانند [[سامانه|سیستم‌هایی]] هستند که در دل یک مجموعه‌ی محیطی بزرگ‌تر قرار گرفته‌اند.
هر سیستم شامل ورودی، خروجی، [[پردازش]] و [[بازخورد]] می‌باشد، بنابراین داشتن تفکر سیستمی برای مدیر بسیار حائز اهمیت است.
هر سیستم شامل ورودی، خروجی، [[پردازش]] و [[بازخورد]] است، بنابراین داشتن تفکّر سیستمی برای یک مدیر بسیار حائز اهمیّت است.
به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله کم و بیش چشمگیری داشت با استفاده از feedback ([[بازخورد]]) ورودی را تغییر داده و Replanning ([[برنامه‌ریزی مجدد]]) می‌کنیم.
به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله‌ی کم و بیش چشم‌گیری داشت، با استفاده از Feedback ([[بازخورد]]) ورودی را تغییر داده و Replanning ([[برنامه‌ریزی مجدد]]) می‌کنیم.


تفکر سیستمی به [[مدیر]]ان کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار داده و تنها به مشاهده وقایع اکتفا نکنند.
تفکّر سیستمی به [[مدیر]]ان کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار دهند و تنها به مشاهده‌ی وقایع اکتفا نکنند.
تفکر سیستمی مبتنی بر کلی‌نگری است که با تحلیل قابل درک نیست.
تفکّر سیستمی مبتنی بر نوعی کلّی‌نگری است که با تحلیل، قابل درک نیست.


به عنوان مثال در [[بدن انسان]]، نحوه رفتار [[چشم]] بستگی به نحوه رفتار [[مغز]] دارد. هر زیر مجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعهٔ دیگر از سیستم دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آنها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم که هر سیستم را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود. بطوریکه پس این تقسیم‌بندی انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده سازد.
به عنوان مثال در [[بدن انسان]]، نحوه‌ی رفتار [[چشم]] بستگی به نحوه‌ی رفتار [[مغز]] دارد. هر زیرمجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کلّ سیستم مؤثّر است و این تأثیر حدّاقل به یک زیرمجموعه‌ی دیگری از سیستم بستگی دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبطند که هیچ زیر گروه مستقلّی از آن‌ها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم هر سیستمی را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود و در نتیجه انتظار اوّلیّه از هدف اصلی سیستم را برآورده نمی‌سازد.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۸

سیستم مجموعه‌ای از اجزای مرتبط است که در کلیّت خویش برای ایفای وظیفه‌ای مشخّص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط است. در تفکر سیستمی، سازمان‌ها مانند سیستم‌هایی هستند که در دل یک مجموعه‌ی محیطی بزرگ‌تر قرار گرفته‌اند. هر سیستم شامل ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد است، بنابراین داشتن تفکّر سیستمی برای یک مدیر بسیار حائز اهمیّت است. به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله‌ی کم و بیش چشم‌گیری داشت، با استفاده از Feedback (بازخورد) ورودی را تغییر داده و Replanning (برنامه‌ریزی مجدد) می‌کنیم.

تفکّر سیستمی به مدیران کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار دهند و تنها به مشاهده‌ی وقایع اکتفا نکنند. تفکّر سیستمی مبتنی بر نوعی کلّی‌نگری است که با تحلیل، قابل درک نیست.

به عنوان مثال در بدن انسان، نحوه‌ی رفتار چشم بستگی به نحوه‌ی رفتار مغز دارد. هر زیرمجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کلّ سیستم مؤثّر است و این تأثیر حدّاقل به یک زیرمجموعه‌ی دیگری از سیستم بستگی دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبطند که هیچ زیر گروه مستقلّی از آن‌ها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم هر سیستمی را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود و در نتیجه انتظار اوّلیّه از هدف اصلی سیستم را برآورده نمی‌سازد.

منابع