عمرو عاص
عمرو عاص عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ | |
|---|---|
| حاکم مصر | |
| دوره مسئولیت ۶۴۰ – ۶۴۶ | |
| پادشاه |
|
| پس از | ایجاد مقام |
| پیش از | عبدالله بن ابی سرح |
| دوره مسئولیت اوت/سپتامبر ۶۵۸ – ۶۶۴ | |
| پادشاه | معاویة بن ابیسفیان (حک. ۶۶۱–۶۶۴) |
| پس از | محمد بن ابیبکر یا مالک اشتر |
| پیش از | عبدالله بن عمرو بن العاص عتبه بن ابیسفیان |
| حاکم فلسطین | |
| دوره مسئولیت ۶۳۴ – ۶۳۹ | |
| پادشاه |
|
| پس از | ایجاد مقام |
| پیش از | علقمه بن مجزز |
| اطلاعات شخصی | |
| زاده | ح. ۵۷۳ مکه، حجاز |
| درگذشته | ح. ۶۶۴ (۹۰–۹۱ سال) مصر، خلافت اموی |
| همسر(ان) | ریطه یا هند بنت منبه بن حجاج زن بینامی از قبیلهٔ بلی ام کلثوم بنت عقبه |
| روابط | بنیسهم (قبیله) |
| فرزندان |
|
| والدین | عاص بن وائل نابغه بنت حرمله |
| خدمات نظامی | |
| وفاداری |
|
| سالهای خدمت | ۶۵۷–۶۵۸ ۶۲۹–۶۴۶ |
| جنگها/عملیات |
|
ابوعبداللّٰه عمرو بن عاص بن وائل سهمی قریشی (به عربی: أبو عبداللّٰه عَمْرو بن العاص بن وائِل السَّهْمِي القرشي)، (حدود ۵۸۵ – ۶۶۴ میلادی) فرمانده عرب و از یاران پیامبر اسلام بود که رهبری فتح مصر توسط مسلمانان را بر عهده داشت و در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۶ و سپس ۶۵۸ تا ۶۶۴ به عنوان والی مصر خدمت کرد. او فرزند یکی از ثروتمندان قریش بود و حدود سال ۶۲۹ اسلام آورد. پیامبر اسلام وظایف مهمی را در جامعه نوپای اسلامی به او سپرد.
خلیفه اول، ابوبکر (۶۳۲–۶۳۴ میلادی)، عمرو را به عنوان فرماندهی در فتح شام منصوب کرد. او بیشتر مناطق سرزمین فلسطین را فتح کرد و به عنوان والی آنجا منصوب شد. همچنین در نبردهای سرنوشتساز مسلمانان با امپراتوری بیزانس در نبرد اجنادین (۶۳۴) و یرموک (۶۳۶) نقش کلیدی داشت.
در اواخر سال ۶۳۹، عمرو به ابتکار خود لشکرکشی به مصر را آغاز کرد و با پیروزیهای پیاپی، سرانجام اسکندریه را در سال ۶۴۱ یا ۶۴۲ فتح کرد. این فتح یکی از سریعترین فتوحات اولیه مسلمانان بود. سپس به سمت غرب تا طرابلس در لیبی کنونی پیشروی کرد. در پیمانی با فرماندار بیزانسی، مقومس (Cyrus of Alexandria)، امنیت مردم مصر تضمین شد و جزیه بر مردان غیرمسلمان بالغ وضع گردید. عمرو ساختار اداری قبطی را حفظ کرد و روابط دوستانهای با بنجامین یکم پاپ اسکندریه، برقرار نمود. او شهر فسطاط را به عنوان پایتخت استان تأسیس کرد و مسجدی در مرکز آن بنا نهاد که بعدها به نام او شناخته شد.
عمرو بهطور نسبتاً مستقل حکومت میکرد، ثروت زیادی به دست آورد و منافع فاتحان عرب ساکن فسطاط را در برابر حکومت مرکزی مدینه حفظ کرد. پس از تضعیف تدریجی قدرت او، خلیفه عثمان (خلافت ۶۴۴–۶۵۶) در سال ۶۴۶ به دلیل اتهامات بیکفایتی از سوی جانشینش عبدالله بن سعد، او را برکنار کرد.
پس از آنکه شورشیان مصری عثمان را ترور کردند، عمرو از آنها فاصله گرفت، با وجود آنکه پیشتر در مخالفت با عثمان نقش داشت. در جریان فتنه اول، عمرو به معاویة بن ابیسفیان پیوست و در ازای وعده حکومت مصر و درآمدهای مالیاتی آن، از او حمایت کرد. عمرو نماینده معاویه در مذاکرات نافرجام داوری برای پایان جنگ صفین بود. پس از آن، او مصر را از وفاداران علی بازپس گرفت، محمد بن ابیبکر، والی منصوب علی را کشت و خود به جای او حکومت را در دست گرفت. معاویه پس از تأسیس خلافت اموی در سال ۶۶۱، عمرو را در سمتش حفظ کرد و او تا زمان مرگش در همان مقام باقی ماند.
ایشان بهدلیل واقعۀ جنگ صفین شناخته شده است. در مبارزه با علی در جنگ صفین، ایشان قرآن را سر نیزه کردند تا نیرنگی را بر سپاهیان علی بزنند؛ بعد رو به سپاهیان گفت: «ماهم به قرآن ایمان داریم و با آن جنگ نداریم»، بعضی از یاران علی تأئید کردند ولی برخی مخالف بودند، مدتی یاران علی با یکدیگر به مشاجره پرداختند و بار از روی لشکر عمروعاص برداشته شد، درحالی که علی از این ماجرا آگاه بوده و به آنها پیاپی تذکر میداد اما لشکریان گوش نمیدادند و این حیلۀ عمروعاص، موفقیت آمیز بود.[۱][۲]
سالهای نخستین زندگی و پیشه نظامی
[ویرایش]عمرو بن عاص در حدود سال ۵۷۳ میلادی به دنیا آمد. پدرش، عاص بن وائل، از مالکان ثروتمند زمین و از قبیله بنو سهم، شاخهای از قریش در مکه بود. پس از درگذشت پدرش در حدود سال ۶۲۲ میلادی، عمرو املاک پرمنفعت الوَحت و تاکستانهایی در نزدیکی طائف را به ارث برد.
مادر عمرو، نابغه بنت حرمله، از قبیله بنی جلان، شاخهای از قبیله عنزه بود. او در گذشته به اسارت درآمده و به ترتیب به چند تن از اعضای قریش فروخته شده بود که یکی از آنها پدر عمرو بود. به همین دلیل، عمرو دو برادر ناتنی مادری داشت: عمرو بن عطاة از قبیله بنی عدی و عقبة بن نافع از قبیله بنی فهر، و همچنین یک خواهر ناتنی از قبیله بنیعبدشمس.
در منابع سنتی، عمرو از نظر ظاهری به صورت مردی کوتاهقد با شانههای پهن، سری بزرگ با پیشانی و دهانی وسیع، دستانی بلند و ریشی بلند توصیف شده است.
فعالیت در زمان رسولالله
[ویرایش]مردم مکه پس از تلاشهای نا فرجام در محاصره مدینه، متوجه شدند که اوضاع دارد به نفع محمد تغییر میکند. عمرو عاص بههمراه اشخاصی چون خالد بن ولید و عثمان بن طلحه، قبل از فتح مکه مسلمان شدند. مشوق عمرو در اسلام آوردن رفتنش به حبشه و دیدار با نجاشی مسیحی و تحت تأثیر وی بود. محمد بعد از اسلام آوردن عمرو، وی را با سپاهی به عمان فرستاد تا با دو برادر به نامهای جیفر و عباد بن جلندا که حاکم آنجا بودند مذاکره کند و سرانجام آن دو اسلام آوردند. در همین ایام محمد درگذشت و خبر رحلت پیامبر اسلام به عمان نیز رسید. عمرو به مدینه بازگشت.[۳]
فعالیت در زمان خلافت ابوبکر و عمر
[ویرایش]عمرو مدت زیادی در مدینه نماند، چرا که ابوبکر وی را با سپاهی برای فتح فلسطین فرستاد. روایات در مورد فتح فلسطین گوناگون هستند، اما از اکثر آنها نقش عمرو در این فتح هویدا است. وی توانست نواحی غرب اردن را نیز مطیع خود کند و در جنگهای اجنادین، یرموک و فتح دمشق نیز حضور داشت.[۳]
شهرت عمرو بیشتر به خاطر فتح مصر است که گفته میشود با مسئولیت خودش سپاهی را به آنجا برد. اما احتمال زیاد این سپاه باید از عمر بن خطاب فرمان گرفته باشد و تحت نظارت وی بوده باشد. مدتی بعد لشکری به فرماندهی زبیر به کمک عمرو فرستاده شد. جزئیات فتح مصر به این صورت است که در تابستان ۱۹ هجری/۶۴۰ میلادی لشکر بیزانس در هلیوپلیس شکست خوردند و در سال ۲۰ هجری/۶۴۱ میلادی، اعراب، بابل را فتح کردند و در ۲۱ هجری/۶۴۲ میلادی، اسکندریه نیز تحت امر اعراب قرار گرفت. عمرو علاوه بر فتح مصر، احکام اسلامی در حکومت آنجا برپا نمود و مالیات برای آنجا وضع کرد و شهر فسطاط که بعداً به مصر و در قرن ۴ تا ۱۰ هجری به قاهره معروف گشت را تأسیس کرد.[۳]

دوران خلافت عثمان و علی
[ویرایش]عثمان پس از روی کار آمدن، عمرو بن عاص را از امارت مصر برداشت و به جایش عبدالله بن ابی سرح را گماشت و عمرو تا مدتی از صحنه سیاست به دور بود. با بالا گرفتن کار مخالفان عثمان، عمرو زیرکانه خود را آشکارا مخالف عثمان نشان نمیداد اما بهطور پنهانی در تحریک طلحه و زبیر ضد عثمان تأثیر داشت. وی به املاکش در منطقهای در فلسطین به نام سبع (بئر السبع) و عجلان رفت و از دور جویای حوادث عثمان بود.[۳]
بعد از حذف رقبایی چون طلحه و زبیر در جنگ جمل و ماندن علی و معاویه، عمرو یک بار دیگر به صحنه سیاست بازگشته و به معاویه پیوست. در جنگ صفین نیز فرمانده سواره نظام بود. وقتی که جنگ به نفع علی در حال پایان بود، عمرو حیلتی کرد و سربازان معاویه قرآنها را به نیزه کردند که این حقه کارساز شد و جنگ ناتمام کنار نهاده شد. در ماجرای حکمیت وی به همراه ابوموسی اشعری مسئول حل و فصل جنگ بین علی و معاویه بودند. قبل از اینکه روز معین شده فرا برسد، عمرو توانست در سال ۳۸ هجری/۶۵۸ میلادی سپاه محمد بن ابی بکر والی علی در مصر که جوان و کم تجربه بود را به آسانی شکست دهد و محمد بن ابی بکر نیز کشته شد.[۳]
در شعبان همین سال عمرو به اذرح رفت تا کار حکمیت پیگیری شود. وی از هوش و زیرکی اش استفاده کرد و توانست ابوموسی را راضی کند که هر دو معاویه و علی را خلع کند، اما وقتی خود به منبر رفت تنها علی را خلع کرد و معاویه را به دلیل خون خواه بودن عثمان بر حق دانست. عمرو تا پایان عمرش والی مصر ماند.[۳]
در ۱۵ رمضان ۴۰ هجری/۲۲ ژانویه ۶۶۱ میلادی، وی با خوش شانسی از توطئهٔ قتلی که سه نفر از خوارج برای کشتن علی و معاویه و وی ترتیب داده بودند، جان سالم به در برد و آن شخص که زادویه نام داشت به جای عمرو که در آن روز به علت بیماری، اقامه نماز صبح را به فردی به نام خارجه بن حذیفه سپرده بود، خارجه را کشت. زادویه بعد از کشتن خارجه گفت که من عمرو را منظور داشتم اما خدا خارجه را کشت.[۳]
مرگ
[ویرایش]عمرعاص در هنگام مرگ گفت: «من دنیا خود را خراب کردم و دنیا معاویه را ساختم. بعد ازمرگ من، مطمئنم که خانواده مرا از حکومت عزل خواهد کرد. سرانجام گفته او حقیقت یافت و معاویه مصر را که به عمرو عاص بخشیده بود و جزو قلمرو عمروعاص محسوب میشد را از وارثان وی گرفت.»[۳]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ «مقالات مرتبط با عمروعاص». www.noormags.ir. دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۰-۰۱.
- ↑ «تحلیل تاریخی جنگ صفین». shiastudy.ir. دریافتشده در ۲۰۲۵-۱۰-۰۱.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ Wensinck, “ʿAmr b. al-ʿĀṣ”, 1: 451.
منابع
[ویرایش]- Wensinck, A.J (1986). "ʿAmr b. al-ʿĀṣ". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱ (second ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۴۵۱.
| پیشین: محمد بن ابیبکر |
حاکم مصر ۶۵۸–۶۶۴ |
پسین: عتبه بن ابیسفیان |
| عنوان جدید | حاکم مصر ۶۴۰–۶۴۶ |
پسین: عبدالله بن ابی سرح |