بحث:حافظ

Page contents not supported in other languages.
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مقالهٔ خوبحافظ به عنوان یکی از مقاله‌های خوب مطابق با معیارهای مقاله‌های خوب انتخاب شده‌است. اگر می‌توانید آن را بهبود بخشید، لطفا این کار را انجام دهید. اگر فکر می‌کنید این مقاله شرایط خوب بودن را ندارد، می‌توانید درخواست بازنگری آن را بدهید.
رخدادهای برجستهٔ مقاله
تاریخفرایندنتیجه
۲۸ دسامبر ۲۰۱۹نامزدی برای مقالهٔ خوبخوب نشد
۱۰ نوامبر ۲۰۲۱نامزدی برای مقالهٔ خوبخوب شد
وضعیت کنونی: مقالهٔ خوب

متن عنوان[ویرایش]

با سلام

استناد نویسنده مقاله به سایت یک امامزاده(helal.ir)برای کازرونی بودن مادر حافظ غیر مستند می‌باشد بنابراین از ایشان انتظار می‌رود که ضمن حذف این موضوع در بررسی اسناد دقت بیشتری به کار برد. Imanprv (بحث) ‏۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)پاسخ

با سلام

دوستان عزیز! شاید کمتر کسی از بین فارسی زبانان در این نکته شک داشته باشد که حافظ یا بزرگترین شاعر زبان فارسی است و یا حداقل یکی از سه یا چهار بزرگترین شاعران آن. حافظ علاوه بر آنکه سخنوری بزرگ است متفکر و اندیشمندی قابل نیز می‌باشد و تعلق ایرانیان به او تا به آن حد است که می‌توان به راحتی اذعان نمود بسیاری از ایرانیان شناخت خود را در آیینه حافظ جستجو می‌کنند. بی شک برخورداری از چنین شاعری یکی از افتخارات ایرانیان است. این همه را گفتم تا به موضوع اصلی ام بپردازم: آیا مدخل حافظ در ویکی‌پدیا فارسی درخور شاعر آسمانی ما هست؟ بنده به قدر دانش (اندک) خودم سعی داشتم و دارم که این مدخل را قدری دقیقتر کنم و این به معنی رد زحمات دیگر دوستان و عزیزانی که قبل از من روی این مدخل کار کرده‌اند نبوده و نخواهد بود، چه بنده نیز از تغییراتی که مطمئناً دوستان آگاه تر دیگر روی نوشته‌های بنده خواهند داشت شادمان خواهم بود چرا که در نهایت این مدخل حافظ در ویکی‌پدیا است که شان و قدر شایسته خود را خواهد یافت. اما در خصوص اطلاعاتی که در مورد حافظ در ویکی‌پدیا ذکر شده چند نکته به ذهن من آمده که می‌نویسم:

۱- نام دقیق حافظ شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی است. (تاریخ ادبیات ایران، دکتر ذبیح‌الله صفا)

۲- در منابع موثق (مانند تاریخ ادبیات فارسی تألیف دکتر صفا و تاریخ عصر حافظ تألیف دکتر غنی و همچنین در منابع قدیمی تر مانند تذکره میخانه) سال تولد حافظ ۷۲۷ تا ۷۲۹ ذکر شده‌است. ذکر سال ۷۲۰ به عنوان سال تولد حافظ چندان موثق نمی‌باشد. مخصوصاً منبعی که نویسنده از آن نام برده منبع موثقی به حساب نمی‌آید. در خصوص سال وفات حافظ بیشتر از سال تولد او اتفاق نظر هست و اغلب ۷۹۱ یا ۷۹۲ را ذکر می‌کنند. (همان منابع) می‌دانیم که حافظ دوران سلطنت شاه منصور از پادشاهان آل مظفر را قبل از حمله دوم امیر تیمور و براندازی سلسله آل مظفر درک کرده‌است پس سال مرگ او نمی‌تواند قبل از ۷۹۱ باشد. (قصیده شیوا و بی نظیر جوزا سحر نهاد حمایل برابرم در مدح شاه منصور سروده شده و منبع آن هم خود قصیده‌است که به صراحت از منصور بن مظفر غازی نام می‌برد. حافظ علاوه بر آن در چند غزل دیگر نیز از شاه منصور یاد می‌کند که نشاندهنده طولانی بودن نسبی مدت سلطنت او در ایام زندگی حافظ می‌باشد)

۳- احمد شاملو البته شاعری تواناست و این حقیر نیز مانند بسیاری از ادب دوستان دل در گفته‌ها و اشعار او دارد و عقیده دارد با اختلافی زیاد نسبت به دیگر رقیبان بهترین شاعر معاصر ایرانی است اما اگر از احساساتمان پیروی نکنیم - که در کاری مانند ویرایش دانشنامه شرط اصلی کار است - باید اذعان داشت او حافظ شناس معتبری نیست همچنانکه فردوسی شناس قابلی نیست. ذکر نام او در ۶ مورد در مدخل حافظ به نظر برآیندی احساساتی است تا علمی. تصحیحی که او از دیوان حافظ دارد و همچنین تعبیر او از اشعار و افکار حافظ هم بیشتر تلقی شخصی و سلیقه‌ای او از حافظ است تا تحلیلی علمی از آن. به همین سیاق اندیشه‌ها و گفته‌های مرتضی مطهری نیز در این خصوص ارزش یادآوری ندارد چه در این صورت باید به تعداد خوانندگان حافظ نقل قول در مدخل او آورد که به نظر قدری حجیم خواهد آمد!

۴- در قسمت زندگی حافظ پس از اطلاعات اندکی در خصوص زندگی او آمده‌است: «نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ ه‌ق - ۱۲۴۰ م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ ه‌ق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.» قدری عجیب نیست؟

۵- در قسمت غزل چیز خاصی در خصوص حافظ و یا حتی سبک شعری او گفته نشده. به نظر حذف آن هیچ تأثیر در فهم حافظ نداشته باشد. البته غزل می‌تواند خود دارای مدخل مجزا و مفصلی در ویکی‌پدیا باشد.

۶- بهتر بود برای نمونه‌ای از اشعار حافظ لااقل یک غزل کامل آورده می‌شد.

این است نمونه از غزل حافظ: ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر بعالم سمر شود گوبند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن بمیکیده گریان ودادخواه کزدست غم خلاص من آنجا مگر شود ازهرکرانه تیر دعا کرده‌ام روان باشد کزان میانه یکی کار گرشود ای جان حدیث ما بردلدار بازگو لیکن چنان مگو که صباراخبر شود ازکیمیای مهر توزرگشت روی من آری بیمن لطف شما خاک زرشود درتنگنای حیرتم ازنخوت رقیب یارب مبادآنکه گدا معتبر شود بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود آن سرکشی که درسرسروبلندتست کی بادست کوته مادر کمر شود وین سرکشی که کنگره کاخ وصل راست سرها برآستانه اوخاک در شود روزی اگر غمی رسدت سنگدل مباش روشکر کن مبادکه از بدبترشود ایدل صبور باش وغم مخور که عاقبت این شام صبح گردد واین شب صحر شود حافظ چونافه سرزلفش بدست تست دم درکش ارنه بادصبارا خبر شود

مواردی از این دست در مدخل حافظ بسیار است. این جانب با اجازه دیگر حافظ دوستان و علی الخصوص پدیدآورندگان مدخل فعلی حافظ بنا دارم این مدخل را پربارتر نمایم. به نظر بنده این مدخل می‌تواند دارای قسمت‌های زیر باشد: زندگی - وقایع شماری عصر حافظ - شکل شناسی شعر حافظ - اثر پیشینیان بر شعر حافظ - اندیشه حافظ

- حافظ در خارج از قلمرو فارسی زبانان - کتابشناسی

Alizade ۰۷:۱۶, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)

منتظر تغییرات شما هستیم، اما بهتر است در ابتدا مقالاتی را که به شما در صفحهٔ بحثتان معرفی شده، مطالعه نمایید. مازیار پری‌زاده ۰۸:۰۴, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)

ملاحظات و پیشنهادات[ویرایش]

۱. از آنجا که بنا به طبیعت دانشنامهٔ حاضر، این مقاله حاصل کار نویسندگان مختلفی است، که زحمت کشیده و کار را تا اینجا رسانیده‌اند، بهتر است، مطمئن شویم که اصول و دستورات مربوط به مهندسی دانش هم تا حد امکان توسط همه مراعات شده است.

۲. بسیاری از شیوه‌ها و گام‌های مورد نیاز در مهندسی دانش شبیه همان راه‌ها و قدم‌هایی است که در مهندسی نرم‌افزار برای نوشتن و ایجاد برنامه‌های کاربردی بزرگ و مدرن مورد استفاده واقع می‌شود. از جمله:

مثل طراحی و اجراء اشیاءگرای برنامه‌ها، اینجا هم، بهتر است ترازها و سطوح تجرید گوناگون را برای مصارف مناسب هرکدام به خدمت وادار کنیم. مدخل اصلی را، همیشه، تا حدی که امکان آن هست، کوتاه کوتاه ولی فشرده و غنی نگه می‌داریم.

با تشکر،

سعی ‏۲۸ دسامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۴۵ (UTC)پاسخ

عکسهای زیاد نگارخانه[ویرایش]

عکسهای نگارخانه (به ویژه آرامگاه حافظ) خیلی زیاد است و بهتر است چند تاییش حذف شود. با تشکر. نگونبانگونی ۱۲ مهر ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۰۸ (بوآ)

آیا حافظ مقید به شعائر ملامتیه و قلندریه بوده است؟[ویرایش]

== آیا حافظ مقید به شعائر ملامتیه و قلندریه بوده است؟ ==('برگرفته از کتاب راز پنهان')

آیا حافظ مقید به شعائر ملامتیه و قلندریه بوده است؟

به دلیل این که اصول و مشخصاتی که حافظ بدان مبادرت می‌ورزیده از عقاید و مولفه‌هایی است که گروه یا مذهب ملامتیه آن را پایه شعائر خود دانسته و پیوسته بدان اشتغال داشته‌اند، لذا در این جا شرحی فشرده دربارهٔ این گروه ارائه می‌گردد. ملامتیه: خاستگاه ایشان خراسان و به ویژه شهر نیشابور است و در نیمه دوم قرن سوم هجری به وسیله ابوحفص حداد ملامتی و حمدون قصار پایه‌گذاری شده است. (۲۶۴- ۲۶۶- ۲۷۱ متوفا - قمری) فرقه یا مذهب ملامتیه برآمده از بطن صوفیه و منشعب از آن است و برخی از بزرگان صوفیه اهل ملامت را هم ردیف و موازی صوفیه قرار داده‌اند و بعضی چون ابن عربی ایشان را بالاتر از صوفیه دانسته‌اند. بطور کلی شعائر ملامتیان عبارتند از تخریب شخصیت، شکستن اعتبار و نام، گریز از ستایش خود نزد مردم، بیزاری از تعظیم و تکریم خلق از آنها، ترک عافیت نمودن، خوشنامی و شهرت طلبی را بلا تلقی نمودن، خود را سرزنش کردن و هم در معرض سرزنش قرار گرفتن، نفرت از تظاهر به عبادت وتقوا و تقدس نمایی، اشتغال به کارهای خلاف شریعت در گفتار و در ظاهر ولی نه در باطن، عدم مباهات به آگاهی و دانش و تکیه بر آن.

قلندریه: بنیان‌گذار قطب الدین حیدر که شهر زاوه در استان خراسان رضوی بعداً به نام او تربت حیدریه نام گرفت از مشایخ بزرگ این مکتب جمال الدین سراج

این مکتب برآمده از صوفیه و ملامتیه و منشعب از آن می‌باشد. تاریخ پیدایش به تقریب نزدیک به ۵/۳ قرن بعد از مکتب ملامتیه

جوهر تفکر این گروه در اصل بر گرفته از عقاید مکتب ملامتیه است با این تفاوت که آنها جهت مبتلا نشدن به غرور و خودبینی ناشی از ستایش و تمجید خلق، اِسرار و پافشاری بیشتری داشتند وبدین جهت همواره موی سر وگاهاً ابرو و صورت خویش را می‌تراشیدند.

از عبادت فقط به واجبات اکتفا می‌کردند و همواره بجز توجه به خدا و پالایش باطن و تهذیب نفس به چیز دیگری حواس خود را معطوف نمی‌کردند، قلندریه خود را همچون ملامتیه ملزم به حفظ اسرار نمی‌دانستند و همواره خود را لاابالی جلوه می‌دادند.

به همین دلیل مولانا در همین نگرش می‌فرماید:

نام رندی را بکن بر خود درست

خویشتن را لااُبالی نام کن

و در جای دیگر:

من کسی در ناکسی دریافتم

پس کسی در ناکسی دربافتم

'جهت دریافت اطلاعات بیشتر رجوع شود به صفحه ۷۲–۶۹ کتاب راز پنهان شد آشکاراکه مورد تأیید تنی چند از اساتید داخل و خارج از کشور قرار گرفته است'

رضا فروزان (بحث) ‏۱۱ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)رضا فروزانپاسخ

درود بر گرامی رضا فروزان احتراما دو نکته مهم است نخست اینکه ویکی وپ:تحقیق دست اول را منتشر نمیکند دوم اینکه به قولش که فرموده بعضی میخوانند کشتی نشستگانیم بعضی کشتی شکستگانیم (چون نیست خواجه حافظ معذور دار ما را) نکته اینکه حتی کلیه اشعار منتشره از حافظ بین اساتید مورد تایید نیست تا آنجا که دانشگاه پهلوی در یک کار تحقیقاتی جدی در اگر اشتباه نکنم چهار جلد کلیه اشعار منتشره را بررسی و در نهایت یکی از همین چهار اشعار مورد تایید ایشان را منتشر نمود که بنده در جوانی مطالعه کرده و اکنون به صورت کامل در اندیشه ندارم. اما به راستی حافظ مانند یک نقاشی بوده و هر کس به اندیشه خود میتواند او و اشعارش را تعبیر نماید اما این تعابیر همه قابل اعتنا نیست. با مهر شهنام ک (گفتگو) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)پاسخ

فال حافظ[ویرایش]

همکاران عزیز، لطفاً از دل این مقاله حد اقل ۳ مقاله مجزّا استخراج و منتشر کنید. در برخی زبانها به حق و برهان قوی انجام شده. مبحث «فال حافظ» باید مقاله باشد نه فقط بندی از کل مقاله حافظ زیرا ده‌ها «تک کتاب» و مقاله دارد و امروزه موضوعیست «دربست» برای خود … و چندین مبحث دیگر در همین مفاله. Xerxessenior (بحث) ‏۲۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC)پاسخ

چیزی به عنوان فتل حافظ وجود نداره و او یک ستاره شناس بوده نه شاعر میتونم اینو اثبات کنم با سند Antony8037 (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)پاسخ

خاکسپاری[ویرایش]

باسلام بخشی که دربارهٔ ممانعت از خاکسپاری حافظ و فال زدن به وی آورده‌اید، اثبات شده که از نظر تاریخی سندیتی ندارد. به دلایل مختلف مخدوش است. اصل منبع گویا مربوط به ادوارد براون است که در کتاب تاریخ ادبیات ایران آورده اما نکته اینجاست که به دلایلی که در لینک ذیل قابل مشاهده است، قصد وی نقد واقعه‌ای تاریخی نبوده بلکه می‌خواسته نشان دهد ایرانی‌ها نسبت به فال حافظ چه عنایت ویژه‌ای دارند. در غیر این صورت، نقل وی خلاف دیگر حرف‌های اوست. تقریباً همه حافظ شناسان معتقدند دیوان حافظ بعد از وی جمع‌آوری شده است. خواهشمندم این صفحه وزین را اصلاح نمایید. http://mighatemehr.ir/fa/?p=2144 5.236.108.172 ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)پاسخ

تک‌تک غزل‌ها[ویرایش]

کاربر:4nn1l2 و دوستان دیگر، درود. نمی‌دانم این پیشنهاد را کجا باید مطرح کرد. شما لابد می‌دانید. این:

در ویکی انگلیسی تک‌تک غزل‌های شکسپیر (که در زبان انگلیسی با شماره شناخته و از هم بازشناخته می‌شوند) صفحهٔ جداگانهٔ ویکی‌پدیا دارند. (با جعبه ناوبری و بند و بساط) خیال می‌کنم تک‌تک غزل‌های حافظ در فرهنگ فارسی‌زبان (و حتّی فراتر) چندان سرشناس باشد که بایسته باشد هر کدام صفحهٔ جداگانه‌ای داشته باشد، مانند غزل‌های شکسپیر. راستش این که خیال می‌کنم هر غزل حافظ در فرهنگ ما از هر غزل شکسپیر در فرهنگ انگلیسی شناخته‌تر است (مخصوصاً که ما آواز داریم و حافظ را همه می‌خوانند)، و ما این پانصد مقاله را به ویکی فارسی بدهکاریم. شیوهٔ نام‌گذاری این پانصد مقاله‌ای که پیشنهاد می‌کنم باید منظّم و مرتّب باشد و به اجماع گذاشته شود. غزل‌های حافظ با شماره شناخته نمی‌شود. احتمالاً باید از مصراع اوّل استفاده کرد. از چاپ سایه یا خانلری یا نیساری.

نمی‌دانم این پیشنهاد را کجا باید مطرح کرد. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)پاسخ

@Wikimostafa: بحث مشابهی را درباره رباعیات خیام در قهوه‌خانه مطرح کرده بود. به نظرم همه غزل‌های حافظ (تقریبا ۵۰۰ تا) سرشناسند. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)پاسخ
تمام غزل‌های حافظ سرشناسند و نقدها و تفاسیر فراوانی درباره تک‌تک آنها موجود است. به نظرم اگر فقط در حد نوشتن شعر نباشد و بتوانید تفسیرهای گوناگون و نقدها را ذکر کنید می‌توانند مقاله داشته باشند. در واقع چگونگی ساختش مهم است که دانشنامه‌ای باشد. پیشنهاد می‌دهم یکی از غزل‌ها را در صفحه تمرین بسازید و کاربران مختلف بررسی و اظهارنظر کنند تا بتوانیم شکلی قرص و محکم و دانشنامه‌ای به آن بدهیم سپس ببینیم چه باید کرد. مهرنگار (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)پاسخ
مهرنگار، غرض بیشتر نقد نخواهد بود. باید تاریخ غزل‌ها و چند و چون متن و اجراهای آوازی و این جور چیزها مورد توجّه باشد. شاید بخش کوچکی هم برای نقد بدک نباشد، به شرطی که مطالب یاوه تویش نیاوریم و آب نبندیم. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)پاسخ
خب برای همین گفتم یکی را در صفحه تمرین بسازید تا همفکری کنیم (البته اگر مایل باشید) مهرنگار (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)پاسخ

پله پله تا برگزیدگی[ویرایش]

تا امروز که 17 ژانویه 2020 است، Kamranazad، کوروش و AnuJuno در یک کار تیمی مثال زدنی، کیفیت این مقاله را تا سطح نزدیک به خوبیدگی جهش داده اند. با توجه به علاقه ام به موضوع، پیشنهاد دادم که تا اتمام کار، به این تیم بپیوندم و بخشی از مسوولیت را بر عهده بگیرم. ایشان نیز بزرگوارانه پذیرفتند. برای هماهنگی بیشتر و اطلاع اعضای تیم از فعالیتهای جاری و آتی این همکاری و احیانا گفتگو و تبادل نظر در مورد چگونه پیش بردن کار، این ریسه را شروع کردم. ممکن است بعضی از کارهایی که در اینجا پیشنهاد می شود، فراتر از خوب یا برگزیده شدن مقاله حافظ باشد. در صورتی که دوستان موافق بودند، آن را به زیرصفحه جداگانه ای انتقال خواهم داد. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)پاسخ

با درود و سپاس فراوان از شما. حجم فعلی مقاله به نظرتان زیاد نیست؟ نقص اصلی را در کدام بخش می‌بینید که می‌بایست رویش کار شود؟
شما هم بفرمایید نظرتان را. @Kamranazad: -- کوروش/بحث ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)پاسخ
موضوع الزاما افزایش حجم نیست. اتفاقا ممکن است کاهش حجم هم داشته باشیم. ٪ مرتضا (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)پاسخ

مقاله‌هایی که خوب است ساخته شود[ویرایش]

مناظره چند شاعر[ویرایش]

31.56.40.176 ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)1. (حافظ شيرازي): اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را 🌼🌼🌼🌼🌼پاسخ

۲. (صائب تبريزي) اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را به خال هندويش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چيز مي بخشد ز مال خويش مي بخشد نه چون حافظ که مي بخشد سمرقند و بخارا را 🌼🌼🌼🌼

۳. (شهريار) اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را به خال هندويش بخشم تمام روح و اجزا را هر آنکس چيز مي بخشد بسان مرد مي بخشد نه چون صائب که مي بخشد سر و دست و تن و پا را سر و دست و تن و پا را به خاک گور مي بخشند نه بر آن ترک شيرازي که برده جمله دلها را 🌼🌼🌼

۴. (خانم دريايی) اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنيا را نه جان و روح مي بخشم، نه املاک بخارا را مگر بنگاه املاکم؟چه معني دارد اين کارا؟ و خال هندويش ديگر، ندارد ارزشي اصلاً که با جراحي صورت ،عمل کردند خال ها را نه حافظ داد املاکي، نه صائب دست و پاها را فقط مي خواستند اينها، بگيرند وقت ماها را 🌼🌼🌼🌼

۵. (کامران سعادتمند) اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را نه او را دست و پا بخشم، نه شهري چون بخارا را همان دل بردنش کافي که من را بي دلم کرده نمي خواهم چو طوطي من، بگويم اين غزلها را غزل از حافظ و صائب و يا دريايي بي ذوق و يا آن شهريار ترک که بخشد روح اجزا را ميان دلبر و دلدار، نباشد حرفِ بخشيدن اگر دلداده مي باشيد، مگوييد اين سخن ها را 🌼🌼🌼

۶. (عارف تهراني) اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را شعار و حرف پُر کرده، تمام ادعاها را يکي بخشيده چون حافظ، سمرقند و بخارا را يکي چون صائبِ تبريز، سر و دست و تن و پا را از اين سو شهريار داده تمام روح اجزا را از آن سو بانو دريايي گرفته حال ماها را سعادتمند شاعر نيز فقط گفت و نداد هرگز نه ملک و نه بخارايي، نه روح و نه تن و پا را 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ولي من مي شناسم کس ، که او نه گفت و نه دم زد🌷 بدون حرف عمل کرده ، تمام ادعاها را🌷 کسي که خانمانش را، رها از بهر جانان کرد🌷 بدون منتي بخشيد ، سر و دست و تن و پا را🌷 و او اهسته و آرام ، براي کشور ایران 🌷 فدا کرده به گمنامي، تمام روح و اجزا را🌷 اگر خواهي بداني کيست، وجودت از سجود اوست🌷 تمامي خودش را داد، به ما بخشيده دنيا را🌷 نه گفتش ترک شيرازي، نه گفتش خال هندويش🌷 و او نامش "سلیمانی" عمل کرد ادعاها را🌷 31.56.40.176 ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC) 31.56.40.176 ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)پاسخ

7- (حمبد اروانه): عجب ترکی در این شیراز نه دل بستاد ونه دل داد، فرستاد هر چه شاعر را به هر نقطه اگر پاداد، ندیدم عاقبت شاعر کدامین گوشه دنیا خودش را با چنین ترکی ببردو بی ریا جا داد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷31.56.40.176 ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)پاسخ

۸- (حمید اروانه): عجب ترکی در این شیراز نه دل بستاد ونه دل داد.

فرستاد هر چه شاعر را به هر نقطه اگر پاداد، ندیدم بی غرض شاعر کدامین گوشه بیتش به بیت ترک شیرازی برفت و عاقبت جا داد.

تخلّص[ویرایش]

کاربر:Kamranazad، دست کم یک آدم معتبر داریم که احتمال داده «حافظ» نه به معنی «حافظ قرآن»، بلکه به معنی حافظ دستگاه‌های موسیقی بوده باشد: بهرام بیضایی در یک سخنرانی در دانشگاه استنفورد درباره طرب‌نامه یا جانا و بلادور (درست یادم نمانده کدام). در یوتیوب هست و لینکش هم در فهرست سخنرانی‌ها و گفتارهای بهرام بیضایی موجود. شاید با جستجو در گوگل از این هم آسان‌تر یافت شود. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)پاسخ

غلط نکنم در اوایل یکی از سه سخنرانی درباره طرب‌نامه این حرف را گفته. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۴ (UTC)پاسخ

@Salarabdolmohamadian: ماشاءالله! مهلت بده برادر! :) خب یکی‌یکی پیش برویم. چشم، این را می‌گردم منبعِ معتبر بیابم تا بیفزایم. شما هم اگر منبعِ معتبر دارید، بگویید. البته مصاحبه و ویدئو نباشد لطفاً. :) با مهر -- |کامران آزاد| ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۲۹ (ایران) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)پاسخ
  • کامران، گویا محمدرضا شجریان هم بر همین نظر بوده که بیضایی . . . دست کم احتمالش را می‌داده . . . هر دو احتمالش را داده‌اند . . . منبع این یافتهٔ اخیرم: برنامه پری‌شب تلویزیون ایران‌اینترنشنال که گفتگویی بود با ابراهیم گلستان و عباس میلانی و این مطلب را میلانی از شجریان نقل کرد. گمانم بیضایی و شجریان وزنشان روی هم رفته چندان باشد که این معنی همچون احتمال آبرومندی در مقاله مطرح شود. با دو منبع یوتیوبی: یک گفتهٔ مستقیم از بیضایی + یک گفتهٔ غیرمستقیم از شجریان. (و بی‌گمان حالش را ندارم که خودم . . . اینجا می‌نویسم، بماند، شما و کاربران دیگری که دست و دلشان به کار می‌رود در جریان باشید.) Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)پاسخ

جعبه اطلاعات[ویرایش]

کاربر:Kamranazad! در جعبه اطلاعات منابع گوناگون تأثّر حافظ برشمرده شده . . . مهم‌ترین فراموش شده! اسلام و فرهنگ بنوعذره و در کل فرهنگ سامی. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC)پاسخ

عکس اصلی مقاله زیاده خوشگل است . . . ولی اشکالی ندارد . . . به شرطی که در کپشن برای عامّه تأکید شود که این تصویری خیالی است و . . . ما از رخت و ریخت واقعی حافظ خبری نداریم. زیرا اینجا سنّت نقاشی واقع‌نما تا دوره قاجار نداشته‌ایم. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)پاسخ

@Salarabdolmohamadian: فرهنگِ بنوعذره و سامی را هم چشم. عکس را هم چشم. با مهر -- |کامران آزاد| ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۰ (ایران) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)پاسخ

انشعابات و ناوبری[ویرایش]

کاربر:Kamranazad! جهان‌بینی حافظ اینجا نمی‌گنجد. اینجا یک تقسیم‌بندی کلّی از نظر مفسّران . . . باقی مباحث که سر دراز دارد در صفحه‌ای جداگانه که در الگو هم لینک شود . . . چیزی شبیه این‌ها: رده:باورهای مذهبی بر پایه فرد. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۴۲ (UTC)پاسخ

به انشعابات دیگرش هم فکر کنید . . . حافظ هم دست کم به اندازه شکسپیر در ویکی پدیای انگلیسی و بیضایی در ویکی پدیای فارسی جای پرداخت مفصّل در مجموعه ای سازمان یافته (توی یک جعبه ناوبری خوب و کارا) از مقالات دارد . . . چپاندن همه چیز در مقاله اصلی هیچ فکر خوبی نیست . . . همه سرش زیان است. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۴۷ (UTC)پاسخ

مثلا یکی از انشعاب‌های واجب و آسان صفحه‌ای است نظیر این‌ها برای حافظ. وقتی ایجاد شد، از دو جا باید در دسترس باشد: یک. لینک داشته باشد از جعبه ناوبری حافظ. دو. پیوند داشته باشد ذیل منابع این مقاله؛ پیوند به نوشتار اصلی. بدین ترتیب دست کم بخش «برای مطالعه بیشتر» از اینجا حذف می‌شود و در آن صفحه منشعب ادغام؛ و چیزی از حجم آزارنده کنونی این مقاله می‌کاهد. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۲ (UTC)پاسخ

@Salarabdolmohamadian: اتفاقاً در نظر داریم حافظ را مدخل‌نویسی کنیم، اما خب کارِ سنگینی است. پیشنهادِ من این است: شما جهان‌بینی را خلاصه کنید و من مقالهٔ جهان‌بینی را می‌سازم و لینکش را بالای بخش قرار می‌دهم. شما خلاصه‌ای مفید تهیه کنید، اما این بخشْ کامل حذف نشود. بخش‌های دیگر هم چنین می‌شوند، مثل اثرگذاری یا سبک و هنرِ شعری یا نقدها و نظرها. با مهر -- |کامران آزاد| ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۵ (ایران) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)پاسخ

تاریخ‌ها[ویرایش]

کاربر:Kamranazad، می‌دانم این از بی‌سوادی من است؛ ولی به هر حال شما این مقاله را اینجا برای بی‌سوادانی چون من می‌نویسید که بخوانیم و بیاموزیم: فلان سال هجری را من هیچ وقت نمی‌فهمم و همیشه می‌مانم که این یعنی چه موقع! «هجری» باید و باید و باید یک دم داشته باشد: مثلا «قمری» یا «شمسی». حتّی باستانی پاریزی از این هم فراتر می‌رفت و اصرار داشت تاریخ‌ها را با کامپیوتر به میلادی تبدیل کنیم و ذکر کنیم . . . ولی حالا ما به اندازه ایشان آوانگارد نیستیم. همین که بگویید هجریِ چی‌چی، من هم می‌توانم بروم توی وبسایت convert a date و برای خودم تبدیلش کنم به میلادی از نوعِ گرگوری . . . بهتر بفهمم داریم از کجای تاریخ حرف می‌زنیم. لابد این همه نادانی در چشم شما که متخصص ادبیات فارسی هستید ابلهانه است و پشیمان می‌شوید از منِ هیچ چیز ندان خواسته‌اید اینجا دست ببرم. ولی چه می‌توان کرد؟ شما باید کوتاه بیایید و روشن‌تر حرف بزنید تا ما هم مدخلی به بحث بیابیم. دقّت در ذکر تاریخ‌ها بخش و برخ مهمّی از روشن‌گویی است. پیش‌فرض نگیرید که خواننده می‌داند. من نمی‌دانم. Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۵ (UTC)پاسخ

@Salarabdolmohamadian: اختیار دارید بزرگوار. نه، کاملاً درست می‌گویید. اتفاقاً من خیلی سرِ این موضوع وسواس دارم. سعی می‌کنم همه‌جا را رعایت کنم. مواردِ سال، همه ه‍.ق یا م باید داشته باشند. اگر موردی از دست دررفته حتماً اصلاح خواهم کرد. اگر منظورتان سده‌هاست که فقط نوشته شده «هجری»، چشم آن را هم انجام می‌دهم. البته امیدوارم کاربرِ دیگری نیاید و حذف کند، چون سابقه داشته است. -- |کامران آزاد| ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۸ (ایران) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)پاسخ

بی‌پروایی در به کار بردن بعضی اصطلاح‌ها[ویرایش]

کاربر:Kamranazad، پیش از این «خیزابی» و «جویباری» را گفتم . . . حالا در لید «روشنفکر» را دیدم . . . استفادهٔ این لغت که عمرش به صد سال نمی‌رسد و معنای خیلی خاصّی دارد مربوط به عصر روشنگری . . . در این مقال . . . اگر نادرست نیست، نیاز به توضیح دارد. به هر حال دست من در ویرایش این مقاله خیلی می‌لرزد و جرأت نمی‌کنم خیلی کارها را بکنم . . . ولی سزاست مقاله به این خوبی لغت به لغت از نظر صاحب‌نظران بگذرد . . . مثلا من درست نمی‌دانم «درباریان» را می‌شود اینجا آورد یا نه . . . احتیاط می‌کنم و می‌نویسم «بزرگان» . . . با سلسله مراتب حکومتی روز و روزگار حافظ و لغت‌هاشان آشنا نیستم که ببینم «درباریان» درست است یا صرفا یک بی‌دقّتی . . . Salarabdolmohamadian (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)پاسخ

@Salarabdolmohamadian: لید را که اگر موافق باشید، بگذاریم برای پایانِ کار که شما زحمتِ خلاصه‌سازی را می‌کشید، چون لیدِ فعلیْ چکیده نیست و باید از اساسْ بازنویسی شود. دربارهٔ روشنفکر و این اصطلاحات می‌تواند در لید نیاید، در متن هم با ذکرِ انتساب بیاید. بالاخره اینها نظرِ نویسندگان و پژوهشگرانِ معاصر است و به‌قول شما شاید عمومیت نداشته باشد. شما بی‌پروا ویرایش‌هاتان را انجام دهید، اگر موردی بود به من بگویید تا منبعِ اصلی را چک کنم و درنهایت به نتیجهٔ مشترک می‌رسیم. مقاله درنهایت باید یکدست باشد. با مهر -- |کامران آزاد| ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۷ (ایران) ‏۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)پاسخ

پیشنهاد یک تصویر برای اصلاح «تصویر معرف» در اول مقاله حافظ[ویرایش]

من شخصا حافظ را به صورت تصویر اول این مقاله که در گالری زیر راست‌ترین است، نمی بینم، حافظ بیشتر دو شکل سمت چپ را از نظر من دارد:


نظر اساتید محترم درباره تغییر تصویر اول مقاله، به این تصویر (همراه با تغییرات جانبی لازم برای بهبود این تصویر) چیست؟

با تشکر، هومن م (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۳ (UTC)پاسخ

@Hooman Mallahzadeh: سلام و ممنون از توجه شما، دربارهٔ تصویر باید گفت که این اثر متعلق به مرحوم استاد صدیقی است. بعضی استادانِ هنر مانندِ ایشان در چهره‌نگاریِ بزرگان وسواس بسیاری داشته‌اند. مثلاً اگر امکانِ دسترسی به باقیماندهٔ پیکرِ این بزرگان بوده، ساختارِ جمجمه و دیگر ویژگی‌های اسکلتی را بررسی می‌کرده‌اند و به‌همراهِ توصیفاتِ احتمالی در آثارِ گذشتگان، سعی داشته‌اند نزدیک‌ترین چهره به چهرهٔ اصلی را تصویرسازی کنند. گذشته از این موضوع، هر کسی ممکن است حافظ را به گونه‌ای تصور کند، همان‌طور که من به گونه‌ای تصور می‌کنم و کاربرِ دیگری به گونه‌ای دیگر و یکی دیگر به گونه‌ای دیگر؛ پس این ملاک خوبی نیست که بگوییم از نگاهِ «شخصِ من» این تصویر چنین و چنان است. ضمن اینکه اگر شما حافظ را به این گونه نمی‌بینید و به آن دو گونه می‌بینید، صرفاً به‌خاطرِ کلیشه‌هایی است که در این سال‌ها از حافظ تصویر شده و همهٔ ما در این سال‌ها آنها را دیده‌ایم. شاید اگر این نقاشی هم بختِ این را داشت که همان زمانِ آفرینش در دیدِ عموم قرار می‌گرفت، اکنون شما هم حافظ را جز به این شمایل نمی‌دیدید، همان‌گونه که ما اکنون فردوسی و سعدی را جز به تصویرسازی‌های مرسوم نمی‌توانیم تصور کنیم. پیشنهاد می‌کنم اجازه دهیم این نقاشی هم برای مخاطبِ عام جا بیفتد، درنهایت هر کس حافظ را در تخیلِ خودش به هر شمایلی که دوست داشت، تصویر کند. با احترام. -- |کامران آزاد| ۲۸ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۸ (ایران) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)پاسخ
@Kamranazad: تصور شخصی من(وسط)، با مجسمه ساخته شده و در دسترس عموم برابر است، تصویر سمت چپ هم در اکثر دیوان های حافظ موجود است (با یک جستجوی ساده در اینترنت هم تصویر سمت چپ نتیجه می شود)، و اصلا الان کافه بازار (که من تصویر را از آن گرفته ام) دیوان حافظ را به صورت تصویر سمت چپ رائه نموده است، یعنی نه تصور شخصی بنده بلکه طراحان کافه بازار هم حافظ را به صورت تصویر سمت چپ می بینند، من شخصا جایی ندیده ام دیوان حافظ با «تصویر سمت راست» ارائه گردد. البته خودم ها، شاید شما دیده باشید. با تشکر مجدد، هومن م (بحث) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)پاسخ
@Hooman Mallahzadeh: عرضِ من که کامل بود. از اینجا تا انتها را دوباره بخوانید: «ضمن اینکه اگر شما حافظ را به این گونه نمی‌بینید و به آن دو گونه می‌بینید...» -- |کامران آزاد| ۲۸ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۴ (ایران) ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ
@Kamranazad این مقاله حافظ چندین ماه است که تصویر معرف ندارد. در واقع تمام تصاویر موجود از حافظ به نحوی حق تکثیر دارند به همین دلیل قابل استفاده نیستند. تصویرنگاره زیر مربوط به «تمبر یادبود حافظ در سال 1971 توسط شوروی» است. شاید گزینه خوبی باشد(البته بعد از یک crop برای حذف نوشته‌های روسی‌اش)، لطفا برای استفاده از آن برای تصویر معرف، نظر خود را بیان نمایید. در سمت چپ تصویر به روسی نوشته شده است: «بافتخار 650مین سالگرد تولد حافظ»
ممنون. هومن م (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)پاسخ
@Kamranazad گزینه دیگری که در بعضی از ویکی‌ها به زبان غیرفارسی تصویر معرف است، نقاشی روبرو است:
لطفا نظر بدهید، ممنون. هومن م (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)پاسخ

@مرتضا و Tarikhejtemai: ؟ هومن م (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)پاسخ

آیا امکان استفاده از عکسی که در مدخل انگلیسی آمده نیست؟ [۱] Tarikhejtemai (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)پاسخ

درخواست ویرایش در ۷ فوریه ۲۰۲۱[ویرایش]

لقب جدّ حافظ را «غیاث‌الدین» و لقب پدرش را «بهاءالدین» یا «کمال‌الدین» یاد کرده‌اند که اصلیتش را از تویسرکان همدان دانسته اند Mehran1976 (بحث) ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC) زرین‌کوب معتقد است که تمامی اطلاعات دربارهٔ پدر و خانوادهٔ حافظ، مبنی بر افسانه‌هاست و حتی وجود روایات مختلف دربارهٔ اصالت پدر حافظ، به این دلیل است که ساکنان شهرهای مختلف سعی‌داشته‌اند از طریق انتساب حافظ به شهرشان، کسب اعتبار کنند.پاسخ

@Mehran1976: سلام، خب این که عینِ مطلبِ آمده در مقاله است. الان مشکل چیست؟ -- |کامران آزاد| ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۴ (ایران) ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)پاسخ

آقای محترم وارد مسائل حاشیه ای نشو،یعنی چه نقد و بررسی حافظ یا امامی بوده یا از اشعریون لطفا پیوندهای اضافی که دارای هیچ اطلاعات سودمندی نیست و پراز تناقض است را حذف کنید.[ویرایش]

نقد Amirreza brave (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۸ (UTC)پاسخ

درخواست ویرایش در ۱۶ نوامبر ۲۰۲۱[ویرایش]

بهتر است همانند سعدی به حافظ نیز «پارسی‌گوی ایرانی» گفته شود. در حال حاظر در سرآیند مقاله «فارسی‌زبان» گفته شده که ایرانی بودن ایشان را نمی‌رساند زیرا مقاله فارسی‌زبانان مربوط فارسی‌زبانان غیرایرانی نیز است. از دید بنده در سرآیند نیز باید ایرانی بودن ایشان گفته شود. TheKnifOfTehran (بحث) ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)پاسخ

 انجام نشد: مشخص نیست که چه تغییری مدنظر شماست. لطفاً تغییر را به‌صورت «الف را به ب تغییر بدهید» مطرح کرده و، در صورت نیاز، منابع معتبری برای آن فراهم کنید. بی اس ام (بحث) ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)پاسخ

بود یا است؟[ویرایش]

سلام در این صفحه و صفحۀ چند شخصیت تاریخی دیگر، در لید از واژه است استفاده شده است و در برخی دیگر بود. (مثلا فروغی بسطامی) کدام صحیح است؟ در حال ویرایش صفحات چند شاعر هستم، به نظرم بود صحیح‌تر است؟ این طور نیست؟ شاید به خاطر نقش فرهنگی شاعرانی مثل حافظ باشد که هنوز پررنگ است، امّا مرز کجاست؟ برای کدام شاعران است بگوییم و برای کدام یک بود؟ خنامث‌عرا (بحث) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ

@Khenamothara: سلام، خودتان پاسخِ خودتان را به‌گونه‌ای دادید: «استمرارِ نقشِ این شاعران در فرهنگِ ایرانی». اما اینکه چگونه تشخیص داد، کارْ راحت است؛ تنها باید به جایگاهِ آن شاعر در پیوستگیِ فرهنگی نگاه کرد. اگر شاعر و شعرش پس از گذشتِ مثلاً هزار سال هنوز زنده‌اند، «است» جایگاه دارد؛ وگرنه «بود». اما چون این تشخیص گاهی بسیار سلیقه‌ای می‌شود و بحث‌انگیز، نظرِ من این است که در همه‌جا و برای همهٔ شاعران از «است» استفاده شود. توجه کنید که بحث بر سر موضوعی چون شعر و ادبیات است که مجرّد است و غیرمادی؛ و شاعر و ادیب نیز شخصیتی غیرمادی و فرازمانی (روشن است که در اینجا منظور از شاعر و ادیب، صرفاً یک انسانِ مادی نیست؛ بلکه یک «شخصیت» است). -- |کامران آزاد| ۹ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۵۹ (ایران) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)پاسخ
@Kamranazad: سلام، درست می‌گویید که این تشخیص سلیقه‌ای خواهد شد. اگر ملاک را غیر مادی بودن شعر بگذاریم باز هم به نظر کمی شخصی است. تکلیف سایر هنرمندان چیست؟ یا شاعران خارجی؟ ویلیام شکسپیر؟ تنها راه حلی که به نظر می‌رسد این است که ببینیم در عموم منابع معتبر تاریخ ادبیات از کدام فعل استفاده کرده‌اند، نظر شما چیست؟ خنامث‌عرا (بحث) ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC)پاسخ
@Khenamothara: دیگر هنرها هم همین‌طور. شکسپیر هم هنوز زنده است؛ اگر نبود، هنوز این‌چنین خوانده نمی‌شد و بر صحنه نمی‌رفت. حتی اگر فرضاً فعلِ ماضی هم درنظر بگیریم، در بیشترِ موارد خواهد شد ماضیِ نقلی؛ که همان «است» را دارد. -- |کامران آزاد| ۱۲ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۵۱ (ایران) ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)پاسخ
بله، در طول مقاله تغییری نمیکند فقط در نخستین جملات لید این است یا بود دیده می شود. خنامث‌عرا (بحث) ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)پاسخ

نشان درجه یک علمی حافظ‌پژوهی (حافظ‌شناسی)[ویرایش]

با سلام به شما Pereoptic

از اینکه در خوب نگاه‌داشتن مقاله حافظ تلاش می‌کنید سپاسگزارم. تعداد افرادی که تا به امروز «نشان درجه یک علمی حافظ‌پژوهی» به آن‌ها اعطا شده‌است شش نفر است و من این موضوع را اصلاح و نام افراد را اضافه کردم، اما ویرایش من برگردانده شد. بابت قرار ندادن منبع عذرخواهی می‌کنم اما به دو دلیل منبع در این مقاله اضافه نشده بود: ۱) پانویس‌ها در این مقاله ساختار بسیار منظمی دارند و تنها از کتاب‌ها استفاده شده است و نه وب‌سایت‌های خبرگزاری‌ها؛ از این‌رو منبع را در صفحه‌ی مرکز حافظ‌شناسی قرار داده بودم که در همان بخش پیوند شده‌است، ۲) نشان درجه یک علمی حافظ‌پژوهی موضوع به نسبت معروفی در حوزه‌ی حافظ‌پژوهی است که با جستچوی «نشان درجه یک علمی حافظ‌پژوهی» در گوگل اخبار آن دیده می‌شود.

ممنون می‌شوم که ویرایش‌ بنده را تایید کنید و راهنمایی بفرمایید که چگونه می‌توانم یکی از ین منابع را در مقاله قرار دهم، به طوریکه نظم فعلی در پانویس‌ها و منابع خدشه‌دار نشود.

در ضمن این‌طور که به نظر می‌رسد، عنوان این نشان از «نشان درجه یک علمی حافظ‌پژوهی» به «نشان درجه‌ی یک علمی حافظ‌شناسی» تغییر یافته‌است. قصد داشتم این تغییر را نیز اعلام کنم اما منبعی در رابطه با تغییر این عنوان پیدا نکردم، بهرحال قابل توجه است که این نشان همه‌جا با نام «نشان درجه‌ی یک علمی حافظ‌شناسی» ارجاع داده می‌شود.

با احترام DeepSnowCaribou (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)پاسخ

@DeepSnowCaribou: ✓ منابع را هم قرار دادم. اُپتيک Talk💬   ‏۲۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۹ (UTC)پاسخ
@Pereoptic سپاسگزار از بررسی مجدد و اصلاح مورد نیاز DeepSnowCaribou (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)پاسخ

درخواست ویرایش در ۱۱ آوریل ۲۰۲۲[ویرایش]

سلام علیکم لطفا ویرایش شود که مذهب جناب حافظ شیعه اثنی عشری بوده است2A01:5EC0:5019:41DB:2D54:F8C0:7000:5264 ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۲۶ (UTC)پاسخ

2A01:5EC0:5019:41DB:2D54:F8C0:7000:5264 ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۲۶ (UTC)پاسخ

سلام اگر در این خصوص منبع معتبری دارید لطفاً ارجاع دهید. Hosein (بحث) ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)پاسخ

مذهب حافظ=سنی واسلام بوده است[ویرایش]

حافظان ایران (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)پاسخ

مذهب =جعلی ودروغ است. حافظان ایران (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)پاسخ

مذهب حافظ سنی واسلام است وغیرآن همه دروغ و کذب است حافظان ایران (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)پاسخ

 انجام نشد: لطفاً برای تغییری که می‌خواهید انجامش دهید، منابع معتبری که از آن پشتیبانی کنند ارائه دهید. ‏—NightD ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۴۶ (UTC)پاسخ

حافظ[ویرایش]

میخواهم نوشته ها قدیمی حافظ را ویرایش کنم Antony8037 (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)پاسخ

فال حافظ وجود ندارد[ویرایش]

لطفا ویرایش کنید تا همگان بدانند. حافظ منجم و ستاره شناس است و اشعار او در همین رابطه نوشته شده. چیزی به عنوان فال حافظ وجود ندارد Antony8037 (بحث) ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۱ (UTC)پاسخ

حافظ ویکی پدیا[ویرایش]

عکس خیلی بد ترکیبی از حافظ گذاشتن.آدم از حافظ زده میشه.عکس نزارن بهتره انگار.باید چه کار کنیم عکس حافظ رو بردارن.کی بلده؟ Kmyyhvn (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۹ (UTC)پاسخ