کهنالگوهای یونگ
کهنالگوهای یونگ (به انگلیسی: Jungian archetypes) در روانشناسی تحلیلی آن دسته از اشکال ادراک و دریافت را که به یک جمع به ارث رسیدهاست کهنالگو یا سَرنمون میخوانند. هر کهنالگو تمایل ساختاری نهفتهای است که بیانگر محتویات و فرایندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. مانند اساسیترین کنشهای زیستی احتمالاً مهمترین تصاویر ابتدایی در همهٔ دورانها و نژادها مشترک است.[۲][۳][۴]
یک کهنالگو را میتوان همچون یک ذخیرهٔ هوشافزا، یک نقش سر، یا یک اثر ارثی تصور کرد که از طریق تراکم تجربیات روانی بیشماری که همواره تکرار شدهاند تکوین یافتهاست. تصاویر ابتدایی محصول و مرتبط با دو عامل هستند: فرایندها و رویدادهای طبیعی که پیوسته تکرار میشوند و عوامل تعیینکننده درونی زندگی روانی و کل زندگی. این تصاویر با کمک طبیعت دوگانه به خوبی میتوانند هر دو دسته دریافتهای بیرونی و درونی را هماهنگ سازند و به آنها معنا بخشند و اعمال انسان را در راستای همین معنا هدایت کنند. این تصاویر با هدایت غرایز ناب به درون قالبهای نمادی، انرژی روانی را از سردرگمی عظیمی که ادراک محض پدیدمیآورد، خلاصی میبخشد. از این جهت این تصاویر قرینهٔ ضروری غرایز هستند، ولی افزون بر آن مکانیسمی هستند که بدون آن در یک وضعیت جدید ممکن نبود.[۵][۶]
کهنالگوها نیز همانند دیگر مفاهیم تعریفشده در روانشناسی تحلیلی دارای دو ماهیت فردی و جمعی هستند. هرگاه نیروهای کهنالگویی در مقیاس گسترده فعال شوند، میتوان انتظار نتایج خطرناک یا سودمندی داشت، زیرا کهنالگوها تعیینکنندهٔ نگرشهای روانی و رفتار اجتماعی فرد و جمعند و هر کهنالگو حاوی هر دو دستهٔ ویژگیهای مثبت و منفی است. اگر محتویات مثبت کهنالگو نتوانند بهطور ناخودآگاه بروز کنند، بلکه سرکوب شوند انرژی آنها به جنبههای منفی کهنالگو منتقل میشوند و در این حال پس از مدتی آشفتگیهای جدی و غیرقابل کنترل در روان انسان و در جامعه بروز خواهد کرد.
کهنالگوها عناصر فاسدنشدنی ناخودآگاه هستند اما شکل و شمایل آنها اغلب تغییر میکند. کهنالگوها عناصر روانی همبسته با غرایزند که یونگ در کتاب انسان و سمبولهایش آنها را چنین توصیف میکند:
- ادراک، غریزه از خود دقیقاً به همان ترتیب است که خودآگاهی ادراک از فرایند عینی زندگانی است.
یونگ کهنالگوها را دارای جایگاهی مهم در ناخودآگاه جمعی انسانها میداند. بهسبب همین ویژگی ناخودآگاه، برای یافتن و درک آنها باید به بررسی رفتار، هنر، اساطیر، مذهب یا رویاهای افراد پرداخت. کهنالگوها بهباور یونگ، انگارهها و تصاویری جهانی و باستانی و رونوشت روانی غرایز هستند. آنها عوامل ارثی پنهانی هستند که چون به خودآگاه میرسند، در برهمکنش با جهان خارج برای افراد یا فرهنگها شکل تصویر یا بازنمودهای رفتاری را مییابند.[۷]
غریزه و کهن الگو
[ویرایش]غریزهها و کهن الگوها عواملی هستند که هر دو در ساختن ناآگاه جمعی دست دارند. اختلاف این دو در این است که غریزه حالت وجودی است و کهن الگو حالت درک و دریافت. غریزه تکانهای طبیعی است که به صورت کنش و واکنش عادی بروز میکند و کهن الگو به صورت اندیشه و تصویر در آگاهی پدید میآید. با وجود این تمایز، از یکدیگر مستقل نیستند و عمیقاً به هم مربوطند زیرا کهن الگوها تصویری از غرایز و الگوهای رفتار غریزیاند.[۸][۹]
چهرههای کهنالگویی
[ویرایش]مادر، پدر، کودک، دختر باکره، فرمانروا، کاهن، درمانگر، آموزگار، چهار صورت نوعی اساسی نرینه و مادینه - مرد یا زنی که جذابیت جسمی یا جنسی دارد، زن عاشقکش و مرد عاشقپیشه - مرد پرتکاپو در جهان، پیرمرد و پیرزن خردمند.
موقعیتهای کهنالگویی
[ویرایش]شامل تولد، بلوغ، خواستگاری، همبستری، ازدواج و مرگ است.
ترکیبهای فارسی مشابه
[ویرایش]کلمه کهن الگو، که به عنوان ترجمه برای archetype، این اصطلاحِ یونگ، مصطلح گشتهاست، پیشتر با ترکیبهای دیگری به عنوان معادل، به زبان فارسی ترجمه میشده، از جمله:[۱۱]
- سنخهای کهن
- صورت نوعی
- صورت ازلی
- باستان نمون
- باستانگونه
منابع
[ویرایش]- ↑ Johnson, Claudia. Understanding To Kill a Mockingbird: A Student Casebook to Issues, Sources, and Historic Documents. Greenwood Press: 1994. ISBN 0-313-29193-4.
- ↑ Stevens, Anthony (2004). Archetype Revisited: An Updated Natural History of the Self. London: Routledge. p. 73. ISBN 1-58391-108-1.
- ↑ Higgins, Gareth (2013). Cinematic States: Stories We Tell, the American Dreamlife, and How to Understand Everything*. Conundrum Press. ISBN 978-1-938633-34-8.
- ↑ «مقالات مرتبط با کهن الگو - نورمگز». www.noormags.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
- ↑ Munro, Donald; Schumaker, John F. ; Carr, Stuart C. (2014). Motivation and Culture. Oxon: Routledge. p. 2027. ISBN 978-0-415-91509-0.
- ↑ «مقالات مرتبط با یونگ - نورمگز». www.noormags.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
- ↑ طاهری، صدرالدین (۱۳۹۶، ص ۲۳). نشانهشناسی کهنالگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار. تهران: شورآفرین. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۶ آوریل ۲۰۱۹. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ یونگ، خدایان و انسان مدرن. آنتونیو مورنو، ترجمه داریوش مهرجویی. از مجموعه فلسفه امروز، نشر مرکز. صفحهٔ ۳۲
- ↑ «مقالات مرتبط با نماد کهن الگو یونگ - نورمگز». www.noormags.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۲-۱۰.
- ↑ Allison, Scott T. ; Goethals, George R. (2011). Heroes: What They Do and Why We Need Them. Oxford University Press. pp. 3–17, 199–200. ISBN 978-0-19-973974-5.
- ↑ روانشناسی کمال :الگوهای شخصیت سالم. دوآن شولتس، ترجمه گیتی خوشدل. نشر پیکان. صفحه 132، پانویس 1
پانویس
[ویرایش]- والتر اودانیک، ولودیمیر. یونگ و سیاست. ترجمهٔ علیرضا طیب. نشر نی. ۱۳۷۹.
- یونگ، کارل گوستاو و دیگران. انسان و سمبولهایش. ترجمهٔ ابوطالب صارمی. کتاب پایا با همکاری انتشارات امیرکبیر. چاپ دوم. زمستان ۱۳۵۹
پیوند به بیرون
[ویرایش]- «در ستایش ژوکر – فیروزه». فیروزه – نشریه الکترونیک دربارهٔ فرهنگ، ادبیات و هنر. ۲۰۱۰-۱۱-۱۰. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۴-۱۶.