پولیس زن در افغانستان: تفاوت میان نسخهها
جز ابرابزار برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خنثیسازی نسخهٔ 39253313 از افغان پالیسی (بحث) <!-- الگوی پیشنهاد حذف را فقط مدیران میتوانند بردارند لطفاً آن را برندارید --> برچسب: خنثیسازی |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<!-- الگوی پیشنهاد حذف را فقط مدیران میتوانند بردارند لطفاً آن را برندارید --> |
|||
{{نظرخواهی برای حذف/تاریخدار|page=پولیس زن در افغانستان|timestamp=20240407151759|year=۲۰۲۴|month=آوریل|day=۷|جاed=yes|help=off}} |
|||
<!-- فقط برای استفادهٔ مدیران: {{پیشینه حذف|صفحه=پولیس زن در افغانستان|تاریخ=۷ آوریل ۲۰۲۴|نتیجه=بماند}} --> |
|||
<!-- متن بعد از این پیام را میتوانید ویرایش کنید --> |
|||
{{ویکیسازی}} |
{{ویکیسازی}} |
||
حدود نصف از جامعه [[افغانستان|افغانی]] را زن تشکیل میدهند. اکثر زنان افغانستان در خانه مصروف میباشند گروه کوچک علاوه بر وظایف منزل خارج از منزل نیز وظیفه را اجرا مینمایند. یکی از وظایف مهم زنان اشتراک در بخشهای امنیتی بخصوص پلیس است. پس از سقوط رژیم [[طالبان]] زنان دربخش خدمات پلیس و خدمات نظامی نیز مشارکت نمودهاند و شماری از زنان در بخشهای پلیس ایفای وظیفه میکنند.. طبیعی است که زنان در اثر برخورد با مردان چه در داخل ویا خارج از منازل موجب رویداد و واقعه میشوند. بنا برفرهنگ افغانی در قضایا و رویدادهای که پای زن در آن دخیل باشد باید پلیسهای زن مداخله و بررسی نماید. بدین لحاظ لازم است در هر ولسوالی و شهرها پلیسهای زن وجود داشته باشد. دولت افغانستان با حمایت دونرهای بینالمللی و مأموریتهای آموزش پلیس ملی به موفقیتهای تدریجی در زمینه استخدام و نقش زنان در [[پولیس ملی افغان|پلیس ملی افغان]] (ANP) دست یافته است. اما دامن این پیشرفت محدود بوده و امروز کمتر از یک فیصد پلیس ملی |
حدود نصف از جامعه [[افغانستان|افغانی]] را زن تشکیل میدهند. اکثر زنان افغانستان در خانه مصروف میباشند گروه کوچک علاوه بر وظایف منزل خارج از منزل نیز وظیفه را اجرا مینمایند. یکی از وظایف مهم زنان اشتراک در بخشهای امنیتی بخصوص پلیس است. پس از سقوط رژیم [[طالبان]] زنان دربخش خدمات پلیس و خدمات نظامی نیز مشارکت نمودهاند و شماری از زنان در بخشهای پلیس ایفای وظیفه میکنند.. طبیعی است که زنان در اثر برخورد با مردان چه در داخل ویا خارج از منازل موجب رویداد و واقعه میشوند. بنا برفرهنگ افغانی در قضایا و رویدادهای که پای زن در آن دخیل باشد باید پلیسهای زن مداخله و بررسی نماید. بدین لحاظ لازم است در هر ولسوالی و شهرها پلیسهای زن وجود داشته باشد. دولت افغانستان با حمایت دونرهای بینالمللی و مأموریتهای آموزش پلیس ملی به موفقیتهای تدریجی در زمینه استخدام و نقش زنان در [[پولیس ملی افغان|پلیس ملی افغان]] (ANP) دست یافته است. اما دامن این پیشرفت محدود بوده و امروز کمتر از یک فیصد پلیس ملی |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۴
این صفحه مطابق سیاست حذف ویکیپدیا برای حذف در نظر گرفته شدهاست. لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این صفحه، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید. در ویرایش آزاد هستید، ولی صفحه نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه دربارهٔ ادغام یا انتقال صفحه در مدت بحث، راهنمای حذف را بخوانید. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
حدود نصف از جامعه افغانی را زن تشکیل میدهند. اکثر زنان افغانستان در خانه مصروف میباشند گروه کوچک علاوه بر وظایف منزل خارج از منزل نیز وظیفه را اجرا مینمایند. یکی از وظایف مهم زنان اشتراک در بخشهای امنیتی بخصوص پلیس است. پس از سقوط رژیم طالبان زنان دربخش خدمات پلیس و خدمات نظامی نیز مشارکت نمودهاند و شماری از زنان در بخشهای پلیس ایفای وظیفه میکنند.. طبیعی است که زنان در اثر برخورد با مردان چه در داخل ویا خارج از منازل موجب رویداد و واقعه میشوند. بنا برفرهنگ افغانی در قضایا و رویدادهای که پای زن در آن دخیل باشد باید پلیسهای زن مداخله و بررسی نماید. بدین لحاظ لازم است در هر ولسوالی و شهرها پلیسهای زن وجود داشته باشد. دولت افغانستان با حمایت دونرهای بینالمللی و مأموریتهای آموزش پلیس ملی به موفقیتهای تدریجی در زمینه استخدام و نقش زنان در پلیس ملی افغان (ANP) دست یافته است. اما دامن این پیشرفت محدود بوده و امروز کمتر از یک فیصد پلیس ملی افغان را پلیس زن تشکیل میدهد. کشورهای که پلیس زن را تربیه میکند پلیس اتحادیه اروپا و یوناما است.
با تمام این توضیحات سقوط کابل (۱۴۰۰) که منجر به بازگشت طالبان و به حمام خون کشیده شدن افغانستان(حملههای ۱۴۰۰ میدان هوایی کابل) شد باعث صلب مقام هر پلیس زن افغان و حتی دیگر مقامات نظامی زنان در افغانستان شد.
پیشینه پولیس زن در افغانستان[ویرایش]
پولیس زنان افغانستان پس از سال ۱۹۹۲ بهتدریج ازبین رفته تا آنکه در زمان زمام داری طالبان نابود گردید. کنون یک فیصد پولیس ملی افغان را زنان تشکیل میدهد. هر چند پولیس زن برای زنان افغان به منظور گزارش دادن جرایم و دسترسی به عدالت ضرورت پنداشته میشود، اما زنان کمتری در افغانستان وجود دارند که به پولیس زن دسترسی داشته باشند. اقدامات بیشتری ضرورت است تا پولیس زن را در صفوف پولیس ملی افغان جذب، آموزش و محافظت نمود. این یک گام مهم برای تقویت و حمایت از حقوق زنان و دختران افغان بوده و نقش ارزندهای را در توسعه و ایجاد یک فضای صلح با ثبات بازی کرده میتواند. اولین پولیس زن در افغانستان وظیفه خود را در سال ۱۹۶۷ میلادی یعنی سه سال بعد از اعطای حق رأی به زنان افغان شروع نمود. اما تحولات سیاسی در دهههای اخیر در کشور، نقش زنان را در پولیس ملی کم رنگتر ساخته و حتی بعد از به قدرت آمدن طالبان در سال ۱۹۹۶، زنان از خدمت در پولیس ملی محروم شدند. در یک دهه گذشته، دولت اسلامی افغانستان و تمویلکننده گان بینالمللی گامهای مثبتی را در راستای بازسازی تأسیسات بنیادی به شمول ایجاد پولیس ملی افغان برداشتهاند. دولت افغانستان اقدامات متعددی را به منظور جذب زنان در صفوف پولیس ملی افغان روی دست گرفته است که منتج به افزایش تدریجی در تعداد پولیس زن گردیده است. در سال ۲۰۰۵، فقط ۱۸۰ زن در میان ۵۳۴۰۰ کارمند این اداره ثبت گردیده بود. در ژوئیه ۲۰۱۳ این رقم به ۱۵۵۱ پولیس زن در میان ۱۵۷۰۰۰ کارمند این اداره ثبت گردیده است. همه افغانها خواهان زنده گی در داخل یک نظام مؤثر و پاسخ گو با ادارات قوی تطبیقکننده قانون که در آن پولیس زن نیز قادر به ایفای نقش خود باشند، میباشند. اما متأسفانه اثرات سالهای متداوم جنگ و خشونت که همانا خشونت در برابر زنان، ازدواجهای اجباری، آزار و اذیت جنسی و قتلهای ناموسی میباشند، هنوز هم به صورت گسترده در جامعه وجود داشته دامنگیر زنان افغان میباشند. هر چند ارقام رسمی در این زمینه به دلیل عدم گزارش دهی خشونتها وجود ندارد ولی در واقعیت به اساس سروی معتبر که در سال ۲۰۰۸ انجام یافته، حدود ۸۷ فیصد زنان افغان حداقل با یکی از اشکال خشونت فیزیکی، خشونت جنسی یا هم خشونت روانی مواجهاند و نیمی از آنان با انواع متعددی خشونت رو به رواند. گزارش ندادن از خشونت که منتج به عدم پیگرد قانونی مجرمین و رشد فرهنگ معافیت میشود، به دلیلی اتفاق میافتد که بعضی نورمهای اجتماعی حاکمه بر جامعه افغانی، زنان را از نزدیک شدن به پولیس مرد مانع میشود. با وجود رشد تدریجی در تعداد پولیس زن، پولیس زن فقط یک فیصد پولیس ملی افغان را تشکیل میدهد و تعدادی بسیار کم آنها در قریه جات و دهات موظف هستند؛ که در نتیجه، تعدادی کمی افغانها یک پولیس زن را دیده میتوانند که این امر باعث گزارش ندادن زنان از خشونتها و تهدیدها در برابر آنان میگردد. کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان دریافته است که بسیاری از قتلهای ناموسی و آزار و اذیتهای جنسی زنان توسط خود پولیس ملی افغان انجام میشود. این گونه جرایم سبب سلب اعتماد مردم با پولیس ملی گردیده و مشروعیت و حقانیت دولت افغانستان را نیز زیر سؤال میبرد. نظارت مؤثرانه و مستقلانه از عملکردهای پولیس ملی افغان به منظور تقویه حسابدهی، تغییر مثبت در رفتار و کردار پولیس ملی و افزایش اعتماد مردم بالای پولیس ملی افغان از ضرورتهای عمده و اساسی محسوب میشود.
چالش در وضیعت زندگی پولیسهای زن[ویرایش]
در بسا حالات و محلات بی امن پولیسهای زن خود دچار مشکلات تهدید و تعرض قرار گرفتهاند. تسریع روند جذب پولیس زن یک راه حل اساسی به حساب میآید هر چند چالشهای متعددی وجود دارند که زمینه افزایش تعداد پولیس زن را به ۵۰۰۰پولیس تا آخر ۲۰۱۴ به چالش میگیرند. این چالشها باید به هر نحو ممکن برطرف گردند تا نه تنها باعث جذب بیشتر زنان در صفوف پولیس ملی گردند بلکه در عین حال از باقی ماندن آنها در صفوف پولیس ملی به منظور خدمت مؤثرانه به جامعهشان، اطمینان حاصل گردد. یکی از این چالشها آزار و اذیت جنسی توسط همکاران شان یا پولیس مرد است. یک تحقیق که در سال ۲۰۱۲توسط رادیوی ملی آمریکا انجام یافت، نشان میدهد که تجاوز و آزار و اذیتهای جنسی پولیس زن در مزار شریف مرکز ولایت بلخ که سومین شهر بزرگ از لحاظ داشتن پولیس زن است، در حال گسترش است. این رادیو شواهدی را در دست دارد که پولیسهای بلند رتبه مرد از پولیس زن خواهان برقراری روابط جنسی با ایشان در بدل ترفیع ایشان شدهاند. هر چند در تشکیلا ت پولیس ملی افغان، ۳۲۴۹ بست برای کارکنان خدمات ملکی و پولیس از طبقه اناث در نظر گرفته شده است، اما زنان کمتر از نیمی از این بستهای اختصاص یافته برای شان را پر کردهاند. یکی از دلایل آن، بی میلی مسولین و فرماندهان پولیس به جذب کارمندان اناث است. عدم موجودیت فشار بالای وزارت داخله و فرماندهان ارشد پولیس به منظور جذب کارمندان اناث و آوردن اصلاحات در این وزارت، باعث کندی روند جذب کارمندان اناث در این وزارت گردیده است. رفتارهای منفی در برابر زنان جذب شده در ارگانهای پولیس همواره یکی از چالشهای عمده دیگر بوده است. پولیس زن برعکس پولیس مرد تجهیزات بسیار ابتدایی را هم ندارد مثال یونوفارم. بسیاری آنها بعد از جذب شدن به انجام کارهای بسیار ابتدایی در دفتر از قبیل آماده ساختن چای و پاک کردن دفتر واداره میگردند. فرصتها به منظور رشد آنها بسیار محدود به نظر میرسد که باعث عدم تحرک در پولیس زن میگردد. در عین حال بعضی از پولیس زن که فاقد مهارت و انگیزه خدمت به جامعهشان میباشند، صرف برای پر نمودن بستهای اختصاص یافته برای زنان جذب میگردند. این مشکلات اعتماد را روی پولیس زن ازبین برده و رفتار پولیس مرد را در برابر آنان خرابتر میسازد. البته تا اندازه این مشکل جز یک مشکل بزرگتر اجتماعی است: به صورت تخمینی ۷۰–۸۰ فیصد پولیس ملی افغان بی سواد اند و این نرخ بی سوادی در بین پولیس زن حتی بالاتر است. رفتارهای تبعیضآمیز و فقدان آگاهی از مسایل نیز از چالشهای دیگری بوده که باید از میان برده شوند. بسیاری از پولیس زن و استخدام شونده گان ماهر با مخالفتهای جدی در داخل جامعه خود که پولیس شدن را یک بدنامی و رسوایی برای زنان افغان میپندارند، مواجهاند. کمپاینهای مؤثر معلوماتی و تهیه و نشر بعضی نمایشنامههای تلویزیونی که زنان در آنها نقشهای مؤثر پولیس را بازی کرده باشند، میتوانند تغییرات مثبت را در دیدگاههای جامعه در قبال پولیس شدن زنان به وجود آورند.
علل عقب مانی پولیس زن[ویرایش]
در افغانستان زنان در طول دوران که در داخل دفاتر کار نمودهاند مشکلات داشتند ولی به فیصدی خیلی ناچیز بوده است. اما امروز چرا؟ کنون مردمان که درشهرها به وظایف مختلف مشتغل اند اکثراً مردمان بی سواد یا کم سواد روستاها یا مهاجرین جنگهای دو دهه میباشند؛ که از فرهنگ دولتی و شهری شدن دور هستند ولی در شهر مانند دهات زندگی بسر میبرند. درقدمه دوم حکومت دوران طالبان اثرات ناگوارا در جامعه ما گذاشته است که تا سالهای متمادی درذهن مردم بجا خواهد ماند. قبلاً ادارات دولتی صاحب فرهنگ دولتی گردیده بودند؛ که احترام متقابل برای همه وجود داشت. هر کارمند که جدیداً مقرر میگردید مجبور بود بهتدریج با فرهنگ مأموریت خودرا عیار نماید. مردمان که از دهات به شهرها میآمدند لازم بود خود و فامیل خودرا به فرهنگ شهرداری عیار سازند. کنون شهرها به یکبار از هرگروه پر شده است. همین مردمها در دفاتر وظیفه اجرا مینمایند. بهطور مثال عروسیهای کنونی شهر کابل و ۳۰ قبل زمین تا آسمان تفاوت دارد. در عروسی مردان جدا و زنها جدا مینشینند. بچهها و دخترهای فاسد میرقصند. دختر فروشی ولول مروج شده است. قبلاً این اعمال ننگ شمرده میشد. کنون در زندانها اگر زنهای پولیس وجود نمیداشت. خدا میداند شب و روز چه حال بالای زندانیان زن میگذشت.
منابع[ویرایش]
- ۱. زنان و پولیس افغان از تحقیقیات اداره اوکسفام در وبگاه اوکسفام [۱]
- ۲. پولیس افغان ۵۱ پولیس زن را فراغت داد نوشته Lt. Cmdr. Jennifer Cragg در وبگاه آیساف [۲]
- تعداد از پولیس زنان افغان توسط طالبان ربوده شدند. نوشته صعلی ویلیامس در وبگاه تلگراف [۳]
- پولیسهای زن افغانستان زنان را غرض مبارزه با جنایات و لکه ننگ دعوت مینماید. نوشته تیتوس موتسبی در وبگاه UNDPN سازمان ملل [۴]
- . پولیس زن افغان وظایف سخت را اجرا مینمایند نوشته اتحادیه اروپا افغان در وبگاه اتحادیه اروپا و افغان [۵]
- پولیس زن در افغانستان در معرض خطر قرار دارد نوشته رادیو آزادی در وبگاه رادیو آزادی [۶]