ورزاو
وَرزاو، ورزا (تلفظ varzâw، آمیزهای از ورز[۱] و گاو) گاوی را گویند که زمین بدان شیار کنند، یعنی گاوِ کشاورزی.[۲] ورزا در زبان تالشی، مازندرانی، گیلکی و لری (لری بختیاری، بوراحمد و لری خرمآبادی) به معنای گاو نر است. در آیین میترایی ورزا قربانی میشدهاست. همچنین تالشان نیز در آیینهای مختلف ورزا یا گاو نر را قربانی میکنند.
نام شناسی[ویرایش]
این واژه با تلفظ varzâw، آمیزهای از ورز[۳] به معنی کشاورزی و گاو است، ورزگاو یعنی گاو کشاورزی. در گویش همدانی نیز ورزِو (varzew) خوانده میشود.
ورزا جنگ[ویرایش]
ورزا جنگ، جنگی است که در شمال ایران بین گاوهای نر سازمان داده میشود. این مراسم هماکنون تنها در استانهای گیلان و مازندران اجرا میشود. اما درگذشته، این مراسم در همه ایران معمول بود و بخشی از سرگرمی جشنهای محلی را تشکیل میداد.[۴]
در ادیان[ویرایش]
در میتراییسم[ویرایش]

مهرپرستان در هنگامی که در مهرابه جمع میشدند ورزا را قربانی میکردند. گوشت این حیوان را کباب میکردند و خون آن را در جامی در زیر مهرابه میریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط میکردند و به آن آب حیات میگفتند. این آب مقدس را در جامهای مخصوص به نام دوستکامی میریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان میخوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر میخواندند. در مهرابهها شمع و آتش روشن میکردند که نماد مهر بود.[۵]
در هندوییسم[ویرایش]
این گاو هارا میپرستند و به آن احترام میگذارند گاهی برای شفا و براورده شدن حاجات به آن طلا میبندند.
منابع[ویرایش]
![]() |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ورزاو موجود است. |
- ↑ ورز، برز، برزیگر به معنی کشاورزی، کشاورز
- ↑ علیاکبر دهخدا و دیگران، سرواژهٔ «ورزا»، لغتنامهٔ دهخدا.
- ↑ ورز، برز، برزیگر به معنی کشاورزی، کشاورز
- ↑ "gavbazi". دانشنامه ایرانیکا. Retrieved 2011-04-10.
- ↑ "Mithraism". دانشنامه ایرانیکا. Retrieved 2011-04-10.[پیوند مرده]