پرش به محتوا

هفت کشور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از هفت اقلیم)
هفت کشور تشکیل‌دهنده نیمکره قابل زیست زمین مطابق بندهش[۱].

هفت کشور یا هفت اقلیم، نوعی تقسیم‌بندی جهان به هفت منطقه بر پایۀ جهان‌بینی ایرانیان قدیم است.

تقسیم‌بندی

[ویرایش]

در سنت زردشتی جهان به هفت اقلیم یا کشور تقسیم شده است و در اوستا از هفت کشور سخن رفته است. نام این کشورها و جای آن‌ها چنین است: [۱]

  • یکم: اَرْزه در خاور (شرق)
  • دوم: سَوَه در باختر (غرب)
  • سوم: فِرَدَدَفْش در جنوب
  • چهارم: ویدَدَفْش در جنوب
  • پنجم: وُروبَرِشْن در شمال
  • ششم: وُروجَرِشن در شمال
  • هفتم: خوَنیرَث در میانه

خونیرث برترین این کشورهاست که در پهناوری، به‌تنهایی با شش کشور دیگر برابر بوده و دارای صفت بامیک (بامی) به‌معنای درخشان است. «خونیرث بامی» بهترین کشور از هفت کشور نامبرده بود که مزدا آفرید. هر کدام از این هفت کشور را سروری است و سرور سرزمین خونیرث بامی «زرتشت» است. در کهن‌ترین بخش اوستا، گاث‌ها، به خونیرث اشاره شده است. این باور وجود داشت که سفر بین هفت کشور سخت دشوار است.[۲]

تطبیق با جهان

[ویرایش]

در اعصار مختلف، ایرانیان این جهان‌بینی را به جغرافیای سیاسی حال خود اعمال کرده‌اند. در متون پهلوی تولید‌شده در عصر ساسانی معمولا ایران، توران (فرارود)، روم (آناتولی)، چین (نواحی شمالی و غربی چین امروزی)، و هند (نواحی شمالی و غربی شبه‌قاره هند) در کشور خونیرث قرار می‌گیرند و دیگر سرزمین‌ها در حاشیه خونیرث قرار دارند.

یک تطبیق ممکن برای هفت کشور مطابق منابع پهلوی. [۱] بر این اساس، مصر معادل «سوه» و ماچین معادل «ارزه» قرار می‌گیرند، در حالی که استپ اوراسیا در ورای دریای مازندران به دو نیمه «ورودبرشن» و «وروجرشن» تقسیم شده است.

در دوران طلایی اسلام علم جغرافیا تاثیر عمیقی از جهان‌بینی ایرانی گرفت و مفهوم «هفت کشور» بار دیگر برای توصیف ملل و سرزمین‌های شناخته‌شده استفاده شد اما نام اوستایی این سرزمین‌ها با نام‌های رایج در جهان اسلام جایگزین شد. علاوه بر این، در این زمان جغرافی‌دان‌ها از این باور اوستایی که نیم‌کره شمالی زمین قابل زیست است فاصله گرفته و به جای آن این نظریه را مطرح کردند که زمین از چهار ربع تشکیل می‌شود و یکی از این ربع‌ها قابل زیست است. شایان ذکر است که مفهوم «هفت کشور» در بعضی موارد با «هفت اقلیم» یونانی آمیخته شد و حتی در برخی از منابع این اسامی به جای یکدیگر استفاده شدند.

تعبیر کتاب مجمل التواریخ و القصص از هفت کشور تشکیل‌دهنده از ربع مسکون زمین.

به طور مثال، در مجمل التواریخ و القصص سرزمین میانی به جای خونیرث ایران‌شهر خطاب شده است و سرحدات آن برابر آستانه‌های دولت ساسانی قرار گرفته است.

نمونه‌ای دیگر از این تطبیق را در التفهیم ابوریحان بیرونی می‌یابیم که در آن هفت کشور به ترتیب عبارتند از:

  • کشور یکم: هندوستان
  • کشور دوم: عرب و حبشستان
  • کشور سوم: مصر و شام
  • کشور چهارم: ایران‌شهر
  • کشور پنجم: صقلاب و روم
  • کشور ششم: ترک و یأجوج
  • کشور هفتم: چین و ماچین




منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ بهار، مهرداد. ابوالقاسم اسماعیل‌پور، ویراستار. از اسطوره تا تاریخ. صص. ۱۳–۲۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۱۹۴-۳۶-۶.
  2. دوستخواه، جلیل (۱۳۸۷). اوستا: کهن‌ترین سرودها و متن‌های ایرانی. تهران: نشر مروارید. ص. ۲۲۷.