مستر جیکاک
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
مستر جیکاک معروف به آیتالله سید جیکاک رئیس مالیهٔ اصفهان در سال ۱۲۹۰ خورشیدی[۱] و بنا به اسناد بهجا مانده از شهربانی اهواز، یک نظامی انگلیسی بودهاست که بهعنوان رابط سیاسی ارتش انگلستان در زمان اشغال ایران توسط ارتشهای متفقین در منطقهٔ خوزستان فعالیت میکردهاست. وظیفهٔ وی ارتباطگیری با سران اقوام و عشایر و مقامات محلی ایران بودهاست. ماژور درجهای نظامی معادل سرگرد است. جیکاک در سال ۱۲۹۰ توسط مسیو مرنار رئیس کل مالیهٔ ایران بهعنوان مسئول مالیهٔ اصفهان منصوب میگردد. به جز دو سند از شهربانی اهواز هیچ اطلاعات مکتوب و مستند تاریخی پیرامون وی وجود ندارد، اما در میان مردم محلی در سالهای دهه ۱۳۲۰ و سپس در سالهای دههٔ ۱۳۹۰ شمسی در فضای اینترنت انبوهی شایعات و جعلیات پیرامون وی منتشر شدهاست که او را با عنوان «سید جیکاک» جاسوس انگلیسی معرفی میکنند. بسیاری از سایتهای ایرانی عکس تئودور هرتسل یهودی اتریشی و بنیانگذار صهیونیزم را به عنوان عکس وی منتشر کردهاند. همچنین عکس دیگری از دکتر یانگ[۲] اولین پزشک شرکت نفت ایران و انگلیس و بنیانگذار اولین بیمارستان نفت خاورمیانه، که در سال ۱۹۰۷ برای درمان کارکنان شرکت نفت به استخدام درآمده بود،[۳] یا تصویر G.B. Scott از هیئت اکتشاف نفت در ایران و عراق در سال ۱۹۱۰ از وبگاه دانشکده پژوهشهای شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن کپی شده و[۴] تحت عنوان «عکس سید جیکاک جاسوس انگلیس» منتشر میگردد.[۲][۵]
او شعر معروفی داشت با این مضمون: تو که مهر علی مِنِ دلته- نفت ملی سی چنته؟! (ای تو که مهر علی را در دل داری، نفت ملی را میخواهی چکار؟)
ریاست مالیهٔ اصفهان و بنیانگذاری ژاندارمری خزانهٔ اصفهان[ویرایش]
وی در آبان ۱۲۹۰ بهعنوان رئیس مالیهٔ اصفهان از سوی مسیو مرنار خزانهدار کل ایران منصوب میگردد. وی در این سمت با سردار اشجع و سپس سردار ظفر بختیاری حاکمان بختیاری اصفهان همواره در اختلاف بود. او در نظر داشت مالیات را قوت بخشد. ژاندارمری خزانه اولین بار توسط مورگان شوستر خزانهدار کل در تهران تأسیس شده بود. جیکاک و سردار ظفر بهجز اختلاف در اصفهان نامهنگاریهای متعددی به سوی مرکز کشور و شکایت از اقدامات یکدیگر داشتند.[۱]
جیکاک و تئوری توطئه[ویرایش]
یکی از اصلیترین ریشههای جعل کردن داستان فرد موهومی بهنام «سید جیکاک» و ادعای جاسوسی وی برای انگلیس و داستانهای مختلفی که به وی نسبت میدهند، مطلبی است که مهراب امیری مترجم بختیاری بدون هیچ سندی در پاورقی ترجمهٔ خود بر کتاب جین راف گارثویت درج کردهاست. امیری کتاب Khans and Shahs: A Documentary Analysis of the Bakhtiyari in Iran نوشتهٔ جین راف گارثویت را تحت عنوان «تاریخ سیاسی – اجتماعی ایل بختیاری» ترجمه کرده و در پاورقی صفحه ۲۲۹ ادعای خود پیرامون وجود کسی بهنام «سید جیکاک» را آوردهاست. حال آنکه در نسخه انگلیسی کتاب چنین مطالبی وجود ندارد. این کتاب در ۱۹۸۳ چاپ و در ۱۳۷۳ ترجمهٔ فارسی آن انتشار یافتهاست.[۲]
جعلیات پیرامون شخصیت سید جیکاک[ویرایش]
پس از آن بسیاری دیگر به تصور اینکه ادعای وجود فردی بهنام سید جیکاک مستند به کتاب جین راف گارثویت است؛ ادعاهای مهراب امیری را نقل کردهاند. در برخی جعلیات دیگر ادعا شدهاست که سید جیکاک کتاب خاطرات داشته و مطالب بدان کتاب استناد داده شدهاست، درحالیکه اساساً چنین کتابی وجود خارجی ندارد. در این ادعاها آمدهاست: میجر جیکاک مشهور به مستر جیکاک یا سید جیکاک یکی از مأموران سازمان اطلاعاتی برونمرزی بریتانیا (MI6) در ایران بودهاست که از پیش از جنگ جهانی دوم تا به ثمر نشستن نهضت ملی شدن صنعت نفت در میان ایل بختیاری و منطقه بویراحمد ایران فعالیت داشتهاست.[۶] جیکاک در آغاز بهعنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به خود معطوف میدارد و خود را به عنوان یک روحانی شیعه، جا میزند.[۷]
در طول حضور خود در میان ایل بختیاری، با بهرهگیری از خرافهگرایی و جهل مردم، به انجام اعمالی میپردازد که از وی به عنوان یکی از صاحبان کرامات و معجزات یاد میشدهاست. از آن جمله، با استفاده از دو آهنربا و یک عصا که خاصیت آهنربایی داشتهاند، کفشهای خود را جفت میکردهاست. در موردی دیگری، مدعی میگردد که علی را در خواب دیدهاست که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خواندهاست. وی کاغذی را به شکل دست انسان بریده، روی شانهٔ خود چسبانده و در معرض آفتاب قرار گرفتهاست تا تفاوت فام میان جای انگشتان دست و رنگ طبیعی پوست ایجاد شود و آن را دست علی خوانده، که بر شانهٔ او کشیده شدهاست. همچنین، در مناظرهای با یک آخوند شیعه، مدعی آتش گرفتن ریش دروغگو میشود و با استفاده از ریش نسوز، حقانیت خود را ثابت میکند. وی همچنین عمامهای نسوز داشته که از طریق آن به دیگران سید بودن خود را اثبات میکردهاست.[۶]
جیکاک در راه جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت تمام تلاش خود را بهکار برد. او علاوه بر تشویق بختیاریها به بیتوجهی به ملی شدن صنعت نفت، کوشش نمود تا در کار هیئت خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس خلل ایجاد نماید. به گفتهٔ حسین مکی به هنگام عزیمت هیئت خلع ید به آبادان، جیکاک تصمیم گرفت عدهای را تحریک کند تا اتومبیل اعضای هیئت را از روی پل بهمنشیر به داخل رودخانه بیندازد اما این توطئه ناکام ماند. سرانجام دولت ایران که به کارشکنی و اخلال جیکاک در امر ملی شدن صنعت نفت پی برده بود وی را از ایران اخراج نمود.
جعلیات پیرامون جیکاک و فرقه طلوعی[ویرایش]
برخی منابع، بنیانگذاری فرقهٔ طلوعیان را به شخص موهومی بهنام «سید جیکاک» نسبت دادهاند اما اسناد فراوانی حاکی از آن است که این فرقه توسط «آقا بابا رضایی» یا فردی بهنام «مندنی» بنیانگذاری شدهاست و در جریان اختلافات سران طوایف در منطقهٔ خوزستان و لرستان و با حمایت مخالفان مصدق در مرکز کشور گسترش یافتهاست.[۸]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «حاکمان بختیاریتبار اصفهان» (PDF). مجله گنجینه اسناد. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۵ مارس ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۵ مارس ۲۰۱۸.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «مستر جیکاک؛ افسانه یا واقعیت!؟». عباس امام. خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «تاریخ و نفت؛ آشنایی با اولین پزشک صنعت نفت ایران». نفت ما.
- ↑ «The earliest oilmen and their relationships with the Bakhtiari Khans». soas. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ مارس ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۴ مارس ۲۰۱۸.
- ↑ «بازخوانی یک اتفاق نادر در تاریخ معاصر ایران "آیتالله جیکاک"؛ جاسوسی که نفت را نجس اعلام کرد». 598.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ جین راف گارثویت، ترجمه: مهراب امیری (۱۳۷۳). تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری. تهران: سهند.
- ↑ زرینکلک، بهناز (۱۳۸۲). اسنادی از روابط ایران و انگلیس (۱۳۲۰–۱۳۲۵ ه.ش). تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران. کاراکتر zero width joiner character در
|عنوان=
در موقعیت 44 (کمک) - ↑ محمدمهدی مرادی خلج، محمدمهدی روشنفکر (۱۳۹۳). «پدیدهٔ طلوعیان و نقش انگلیسیها در شکلگیری آن». دوفصلنامهٔ پژوهشنامهٔ تاریخهای محلی ایران. ۵ (۳): ۱۵۳–۱۷۳.