صلیب قله

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اتو بارت (۱۸۷۶-۱۹۱۶)، نیایش صبحگاهی توسط راهنمایان آلپاین کالسر بر روی گروسگلوکنر، رنگ روغن روی بوم، ۱۹۱۱

صلیب قله (آلمانی: Gipfelkreuz) یک صلیب مسیحی روی قله کوه یا تپه است که بالای آن را مشخص می‌کند. اغلب یک رجیستر قله (Gipfelbuch) در صلیب وجود دارد، چه در یک کانتینر یا در سایر موارد ضد آب و هوا.

اشکال مختلف دیگری از علامت‌گذاری یا نماد مانند سنگ‌چین‌ها، پرچم‌های دعا یا اوبوو را می‌توان در سرتاسر جهان روی گذرگاه‌ها و تپه‌ها، به‌ویژه در کوه‌های مقدس یافت. در کوه‌های آلپ ایتالیا، گاهی به جای صلیب، یک مدونا در قله قرار می‌گیرد.

توضیحات[ویرایش]

صلیب های قله معمولاً حدود دو تا چهار متر ارتفاع دارند و معمولاً از چوب یا فلز ساخته می شوند. در آوریل ۲۰۱۰، اولین صلیب شیشه‌ای قله جهان بر روی شارتوان (۲۳۳۹ متر) در کوه‌های کوه‌های تنن زالتسبورگ برپا شد.[۱] صلیب های قله عمدتاً در مناطق کاتولیک آلپ، به ویژه در اتریش، سوئیس و باواریا، مناطق کوهستانی لهستان، اما همچنین در آمریکا، در مناطقی با جمعیت پروتستان و کاتولیک یافت می شود. در اسلوونی، صلیب‌های قله به‌عنوان نماد ایمان به‌طور سنتی روی قله‌های کوه قرار می‌گرفتند، اما تعداد آنها در طول رژیم کمونیسم در یوگسلاوی محدود بود. آنها معمولاً روی کوه‌هایی می‌ایستند که قله‌های آنها بالای خط درختان است، اما در ارتفاعات مرکزی آلمان نیز یافت می‌شوند، برای مثال در جنگل سیاه در هرزوگن هورن.

تاریخ[ویرایش]

در پایان قرن سیزدهم چند صلیب بزرگ در گذرگاه ها و روی تپه ها نصب شده بود. نمونه‌هایی از این دوره عبارتند از صلیب Confin در سنت والنتین در Mals Heath، که به عنوان یک نشانگر مرزی عمل می‌کرد، یا صلیب‌هایی در Arlberg، گذرگاه Gardena یا Birnlücke.[۲] یک نمونه اولیه از یک صلیب بزرگ که از کف دره قابل مشاهده است و بر روی قله کوه نصب شده است، در اولین صعود موفقیت آمیز مونت ایگیل در سال ۱۹۴۲ رخ داد، زمانی که سه صلیب در گوشه فلات قله نصب شد.[۳] در قرن شانزدهم، صلیب‌ها با فراوانی فزاینده‌ای بر روی قله‌های کوهستانی، به‌ویژه برای علامت‌گذاری مراتع کوهستانی و محدوده‌های شهری ساخته می‌شدند. در قرن هفدهم، به ویژه در طول جنگ سی‌ساله، این نمادهای مذهبی اهمیت پیدا کردند. صلیب‌های این دوره عمدتاً صلیب‌های چوبی ساده‌ای بودند که از شاخه‌های یافت شده در نزدیکی محل تراشیده شده بودند، یا صلیب‌های خانه. در این مدت صلیب ها اغلب با دو تیر متقاطع به شکل صلیب های به اصطلاح ایلخانی (یا صلیب های شایرن) ساخته می شدند. این "صلیب های هواشناسی" برای جانشینی خرافات بت پرستی قدیمی مرتبط با رعد و برق، طوفان و تگرگ در نظر گرفته شده بود. لایه‌های بیشتری از تصویرهای مسیحی که توسط نسل رمانتیک درک می‌شود، قله را بر روی موتیفی که نقاش کاسپار داوید فریدریش در بیش از یکی از مناظر عرفانی او ترجیح می‌دهد، می‌گذراند.[۴]

در طول قرن نوزدهم، قله‌های بسیاری از کوه‌ها با صلیب‌هایی که معمولاً ساده و چوبی بودند، در طول سفرهای کوهنوردی یا کار نقشه‌برداری تزئین می‌شدند، که هر دو در حال افزایش بودند. صلیب‌های قله‌های بزرگ به معنای امروزی - یعنی قطعاتی که به‌طور خاص برای قله‌های کوه توسط صنعتگران متخصص طراحی شده‌اند - تا پایان قرن نوزدهم واقعاً معرفی نشدند. یکی از استثناهای شناخته شده مربوط به کلینگلاکنر و گروسگلوکنر است که در سال‌های ۱۷۹۹ و ۱۸۰۰ به عنوان بخشی از اولین صعود خود، صلیب‌های قله‌های بزرگی دریافت کردند.[۲] این صلیب‌ها علاوه بر عملکرد مذهبی‌شان، به عنوان مثال به عنوان صاعقه‌رسان و مجهز به ابزارهای هواشناسی مانند فشارسنج نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند.[۵] در طول قرن نوزدهم تلاش‌های زیادی برای برافراشتن نمادهای سکولار مانند اهرام، ابلیسک‌ها یا پرچم‌ها به جای صلیب‌ها انجام شد که معمولاً به حاکمان سکولار اختصاص داده می‌شد. یکی از نمونه ها ساخت ابلیسک امپراتور در اورتلر در سال ۱۸۸۸ بود.[۶] قرن بیستم مواد و فناوری مدرن را معرفی کرد: صلیب قله‌ای که در سال ۱۹۷۷ در کارونتووهیل، مرتفع‌ترین قله ایرلند برپا شد، در اصل دارای یک آسیاب بادی بود که لامپ‌های روشنایی روی صلیب را تامین می‌کرد.[۷]

صلیب‌های قله را می‌توان با صلیب‌هایی که بر روی «Butte de Warlencourt» نسبتاً ناچیز، یک گورپشته پیش از مسیحیت در «سم»، تنها حدود ۲۰ متر بالاتر از زمین‌های اطراف، اما صحنه‌ای از درگیری‌های شدید در طول جنگ جهانی اول، برپا شده و دوباره برپا شد، نشان داد.  زمانی که هدف حملات پرهزینه و بی‌ثمر بریتانیا در طول نبرد سم بود: "این یادبود بت پرستان با بمباران و تعداد زیادی کشته مسیحی شد" و ابتدا یک صلیب بریتانیایی (۱۹۱۷) و سپس یک صلیب آلمانی (۱۹۱۸) ادعا کرد که دومی در طول دوره بین‌جنگ برداشته شد و سربازان ورماخت جایگزین شدند.  در "یک تضاد نمادین مالکیت با تصاویر صلیبی مبارزه کرد."[۸]

نصب صلیب های قله در اوایل قرن بیستم رونق گرفت. پس از جنگ جهانی اول و حتی پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از صلیب های جدید نصب شد. جوامع اغلب این کار گاه بسیار پرهزینه و از نظر لجستیکی دشوار را در قله های کوهستانی بسیار مرتفع به یاد کشته شدگان سازماندهی می کردند و به ویژه کهنه سربازان جنگ اغلب در نصب آنها شرکت داشتند.[۲] یک مثال عالی، صلیب قهرمانان در قله Caraiman، در کوه‌های Bucegi رومانی در ارتفاع ۲۲۹۱ متری است - بزرگترین ساختمان از این نوع در جهان (که در سال ۲۰۱۳ توسط رکوردهای جهانی گینس به رسمیت شناخته شد). بین سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۲۸ برای گرامیداشت قهرمانان کشته شده جنگ جهانی اول ساخته شد، تلاش‌های زیادی برای ساخت آن انجام شد، مکان بسیار مرتفع و بسیار دوردست. ماری از ادینبورگ، ملکه رومانی، و پادشاه فردیناند رومانی، ساخت و ساز آن را با حمایت انجمن های جانبازان جنگ، مشاغل محلی و بسیاری از داوطلبان محلی آغاز کردند و بر آن نظارت کردند. صلیب ۳۶ متر ارتفاع دارد و بازوهای افقی آن ۱۴ متر است. لامپ های زیادی دارد که تمام صورتش را در سمت دره پراهووا پوشانده است و هنگام راه اندازی یک ژنراتور الکتریکی در پایه خود داشت و نور آن از فاصله بسیار دور دیده می شد.[۹] امروزه به شبکه برق متصل است.  در رژیم کمونیستی، با طرح هایی برای تبدیل آن به نمادی کاملاً متفاوت، با برداشتن بازوهای افقی و افزودن یک ستاره قرمز در بالای آن، به خطر افتاد.

یکی دیگر از نمونه های معروف این دوره، صلیب در زوکرهوتل است که ساخت آن در سال ۱۹۴۷ یک سال بعد در فیلم نمایش داده شد.[۱۰] امروزه صلیب‌های قله اغلب توسط انجمن گردشگری محلی یا شعبه Alpine Club نصب می‌شود.

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. "Erstes gläsernes Gipfelkreuz der Welt". salzburg.orf. Retrieved 11 November 2010.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Wilhelm Eppacher (1957), Raimund Klebelsberg (ed.), "Berg- und Gipfelkreuze in Tirol", Schlern-Schriften (به آلمانی), Innsbruck: Universitätsverlag Wagner, vol. 178, pp. 5-9
  3. Reinhold Messner (1992), "Schöne neue Welt VERTIKAL", Bergsteiger (به آلمانی), vol. 6, pp. 71–73
  4. Friedrich's Morning Mist in the Mountains and his Cross in the Mountains (the Tetschen Altarpiece) are noted by Norbert Wolf, Caspar David Friedrich: 1774-1840 : the painter of stillness 2003:22f.
  5. Alpenvereinsmuseum, Phillipp Felsch, ed. (2007), Berge, eine unverständliche Leidenschaft (به آلمانی), Wien: Folio-Verlag, pp. 40, ISBN 978-3-85256-408-1
  6. Wilhelm Eppacher (1957), Raimund Klebelsberg (ed.), "Berg- und Gipfelkreuze in Tirol", Schlern-Schriften (به آلمانی), Innsbruck: Universitätsverlag Wagner, vol. 178, pp. 10
  7. Helen Fairbairn and Gareth McCormack, Lonely Planet Hiking in Ireland, 2010:110.
  8. Nicholas J. Saunder, "Crucifix, Calvary, and Cross: Materiality and Spirituality in Great War Landscapes", World Archaeology 35.1, The Social Commemoration of Warfare (June, 2003:7-21), p. 12.
  9. "Crucea Caraiman, în Cartea Recordurilor: Este cea mai înaltă cruce din lume amplasată pe un vârf montan". Mediafax.ro (به رومانیایی). Retrieved 2021-03-22.
  10. "Gipfelkreuz Gipfelkreuz (Drama, Österreich 1948)". kino.de. Retrieved 11 November 2010.

منشاء[ویرایش]

  • Werner, Paul (1991). „Zum Beweise, daß wir dagewesen …“ Zur Geschichte unserer Gipfelkreuze. In: Ars Bavarica. 63/64, p. 112–143.
  • Werner, Paul and Werner, Richhilde (1991). Vom Marterl bis zum Gipfelkreuz. Flurdenkmale in Oberbayern. Plenk, Berchtesgaden, شابک ‎۳−۹۲۲۵۹۰−۶۲−۴.
  • Mathis, Claudia (Paganini, Claudia) (2007). Dem Himmel nah … Von Gipfelkreuzen und Gipfelsprüchen. 2. Auflage. Berenkamp, Innsbruck, شابک ‎۹۷۸−۳−۸۵۰۹۳−۱۴۹−۶.