سید محمد صمصام

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
درویش‌صمصام

سید محمد صمصام
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۹۰ خورشیدی
درگذشته۲۴ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی
محل دفن: تخت فولاد، تکیه بروجردی‌ها
قومیتایرانی ایران
دورانپهلوی
مذهبشیعه
پیشهعرفان

سیّد محمّد صَمصام ناموَر به درویش‌صمصام (۱۲۹۰ خورشیدی – ۲۴ آبان ۱۳۵۹) فرزندِ سیّد جعفر قلمزن از دراویشِ بنامِ اصفهان است. بیشترِ شهرتِ وی بخاطرِ شکستنِ آداب‌ورسوم جامعهٔ زمان خود بود.[۱][۲]

زایش و تحصیلات ابتدایی[ویرایش]

سیّد محمد در سال ۱۲۹۰ در خانواده ای روحانی در محلهٔ صراف‌ها در اصفهان به دنیا آمد. وی مانند اسلاف گذشته‌اش راهی حوزهٔ علمیه شد. مقدمات و سطح را نزد استادان زمان فراگرفت.

توجه به عرفان[ویرایش]

هنگامِ تحصیل، ضمن کسب فقه و اصول به عرفان اسلامی نظر داشت و همراه با دیگر علوم، فلسفه و عرفان را نیز آموخت. تا اینکه علاقه مخصوصی نسبت به عرفای بزرگ اسلامی پیدا کرد. در بین آنها مخصوصاً اُنسی با آثار معنوی مولوی داشت. مثنوی را خوب می‌خواند و خوب می‌فهمید؛ تا اینکه این ذوق عرفانی در اعماق روح او اثر کرد و همهٔ زندگی و وجودِ او را تحت تأثیر قرار داد. این اثر به صورتِ بی‌اعتنایی به دنیا، بی‌توجهی به مال و منال دنیوی، با روحیهٔ اجتناب از زراندوزی و بی‌اعتنایی به صاحبان زر و زور و اُنس و مهربانی با محرومان در او متجلّی شد.

بُهلول نمایی[ویرایش]

وی با شرکت در مجالس و بیان کلمات طنزآمیز و بُهلول‌گونه، حقایق و انتقادات زمان خود را بیان می‌نمود.[۳]

سبکِ زندگی[ویرایش]

او سبک ‌و شیوهٔ ویژه‌ای در زندگی داشت. هیچ وقت سوار خودرو نمی‌شد. سوار قاطر یا اسبی که داشت می‌شد و به تمام محافل و جلسات مذهبی اصفهان و جاهایی که روضه و منبر بود، با همان می‌رفت. حضور او در محافل بر اساس دعوتِ قبلی نبود. حالتی بهلول‌گونه داشت، اما با این حال؛ کردارش از روی درایتی خاص بود.

در زندگی شخصی خودش چیزی جز سادگی و ساده‌زیستی نداشت و با اینحال، یتیم‌نوازی و مسکین‌پردازی از ویژگی‌هایِ زندگیِ وی بود. لباس او اغلب، پیراهن بلند سپید و شلواری سپید و دستاری سبز بود و عموماً جوراب به پا نداشت.[۴] وقتی از خیابان و حتی از بازار اصفهان عبور می‌کرد راه‌ها بند می‌آمد و همه می‌ریختند دوروبرش سلام می‌کردند و بچه‌ها اطراف او را می‌گرفتند.

با این که پیر بود، راست‌قامت و سرزنده می‌نمود و هرچند قیافه‌ای جدّی داشت و آهنگین و رجزگونه سخن می‌گفت، اما محتوای حرکات و معنی کلماتش عمدتاً طنز بود و شوخی‌هایش ظریف و جهت‌دار بود.[۵]

درگذشت[ویرایش]

در بیست‌وچهارم آبان‌ماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که طبق معمول با اسب خود به مراسم مُحرَّم می‌رفت، در اثر تصادف با اتومبیل درگذشت و در سمتِ جنوب شرقی تکیه بروجردی‌ها دفن گردید.[۴][۶]

منابع[ویرایش]

  1. «سید محمد صمصام». درگاهِ الکترونیکیِ شهرداری اصفهان. بایگانی‌شده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶.
  2. «ستارگان مدفون در تخت فولاد| یتیم و مسکین نوازی «سید محمد صمصام» او را نزد مردم محبوب کرده بود». خبرگزاری تسنیم. ۲۳ دی ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۱۷.
  3. کشکول نبوی: عهد عتیق. به کوشش ابراهیم نبوی‎.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «سید محمد صمصام». تخت فولاد. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ مه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۱۷.
  5. «نگاهی به زندگی سیدمحمد صمصام، پیرمرد شوخ اصفهانی». پایگاه خبری تحلیلی فردا. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۴-۳۰.
  6. «ماجرای منبر رفتن صمصام در مجلس ختم رضا خان/ دعای جالب بهلول اصفهانی برای اعلیحضرت! / کمک صمصام به مستمندان». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ۱۴۰۰-۰۸-۲۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۱۷.

پیوند به بیرون[ویرایش]