تثلیث مغز
تثلیث مغز | |
---|---|
جزئیات | |
شناسهها | |
لاتین | cervello trino |
تثلیث مغز (به انگلیسی: triune brain)، نظریه ای در روانپزشکی است که توضیح میدهد مغز انسان سه ذهن دارد: ذهن خزنده، ذهن خونگرم و ذهن منطقی.
پیشینه[ویرایش]
افلاطون[ویرایش]
افلاطون به نبردی اشاره کرد که نه بین کشورها، بلکه درون هر انسانی است. افلاطون نوشت که ذهن انسان در نبردی بی پایان بین سه نیروی درونی برای کنترل رفتار است. یک نیرو شامل غرایز اساسی بقا است: گرسنگی، میل جنسی و جنگ و گریز. نیروی دوم شامل احساساتی چون شادی، خشم و ترس است. از نظر افلاطون، غرایز و احساسات مانند حیواناتی هستند که میتوانند رفتار انسانی را به انحراف سوق دهند و آن را نفس اماره نامید. برای مقابله با نفس اماره، ناجی شما سومین نیروی درونی است: تفکر عقلانی که هم نفس اماره را مهار میکند و هم شما را در مسیر درست و فرهیخته راهنمایی میکند.
مک لین[ویرایش]
تثلیث مغزمدلی از فرگشت پیش مغز مهره داران و رفتار است که توسط پزشک و عصبشناس آمریکایی پل دی. مکلین در دهه ۱۹۶۰ ارائه شد. تثلیث مغز متشکل از مجموعه خزندهها (عقدههای قاعدهای)، کمپلکس دیرینه پستانداران (دستگاه کنارهای) و مجتمع نوپستانداران (نوقشر) است که هر کدام به صورت مستقل و به عنوان ساختارهایی که بهطور متوالی در جریان تکامل به مغز جلویی اضافه میشوند، دیده میشوند. بر اساس این مدل، عقدههای پایه مسئول غرایز اولیه ما هستند، سیستم لیمبیک مسئول احساسات ما و نئوکورتکس مسئول افکار عینی یا منطقی است.
انتقادات[ویرایش]
از دهه ۱۹۷۰، مفهوم تثلیث مغز در عصبشناسی تکاملی و تکاملی مورد انتقاد قرار گرفتهاست[۱] و امروزه بیشتر به عنوان یک شبهعلم معرفی میشود.[۲] اگرچه از برخی جهات با درک معاصر از مغز همپوشانی دارد،[۳] فرضیه تثلیث مغزدیگر توسط عصب شناسان مقایسه ای در دوران پس از 2000[۴] به دلیل انتقاد شدید علیه آن مورد حمایت قرار نمیگیرد.[۵]
مک لین در اصل مدل خود را در دهه ۱۹۶۰ بیان کرد و آن را بهطور مفصل در کتاب خود به نام «تثلیث مغز در تکامل» در سال ۱۹۹۰ مطرح کرد. فرضیه تثلیث مغزاز طریق کتاب «اژدهایان بهشت» اثر کارل ساگان که در سال ۱۹۷۷ برنده جایزه پولیتزر شد، برای بسیاری از مخاطبان آشنا شد.
بحث مطلب[ویرایش]
اگر چه مدلهای بهتری از تثلیث مغز دربارهٔ رفتارهای انسانی تعیین شدهاند، اما این مدلها بسیار پیچیده هستند و برای بررسی آنها بعضاً به شبیهسازی رایانهای متوسل میشوند. میتوان گفت که این سه ناحیه، دارای مرزبندی صلبی نیستند و درهم فرورفته اند. به علاوه، نه این است که تنها انسانها از نوقشر برخوردار باشند، بلکه بهتر است گفته شود نوقشر انسانها بسیار بزرگتر و پیچیدهتر از دیگر موجودات هوشمند مانند دلفینهاست.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ Cesario, Joseph; Johnson, David J.; Eisthen, Heather L. (8 May 2020). "Your Brain Is Not an Onion With a Tiny Reptile Inside". Current Directions in Psychological Science. 29 (3): 255–260. doi:10.1177/0963721420917687. S2CID 218960531.
- ↑ Georg F. Striedter (2005). Principles of Brain Evolution. Sunderland, MA: Sinauer Associates. ISBN 978-0-87893-820-9.[کدام صفحه؟]
- ↑ Panksepp, J. (2003). Foreword to Cory, G. and Gardner, R. (2002) The Evolutionary Neuroethology of Paul MacLean: Convergences and Frontiers. شابک ۹۷۸−۰−۲۷۵−۹۷۲۱۹−۶[کدام صفحه؟]
- ↑ Kiverstein, Julian; Miller, Mark (6 May 2015). "The embodied brain: towards a radical embodied cognitive neuroscience". Frontiers in Human Neuroscience. 9: 237. doi:10.3389/fnhum.2015.00237. PMC 4422034. PMID 25999836. S2CID 17811190.
- ↑ Reiner, A. (1990). The triune brain in evolution: Role in paleocerebral functions. Science, 250(4978), 303-306.
- ↑ Boraud, Thomas; Leblois, Arthur; Rougier, Nicolas P. (December 2018). "A natural history of skills" (PDF). Progress in Neurobiology. 171: 114–124. doi:10.1016/j.pneurobio.2018.08.003. PMID 30171867. S2CID 52143060.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Limbic System». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی.