آیسخینس
آیسخینس (به یونانی: Αἰσχίνης) (حدود ۴۰۰ ق. م) فرزند خارینوسِ سوسیسساز و به روایتی دیگر، فرزند لوسانیاس بود. وی از اهالیِ آتن و از خطیبانِ یونانِ باستان و از پیروانِ سقراط بود. چنانکه سقراط در وصفِ وی گفتهاست:
«تنها فرزند سوسیسساز میداند که چگونه مرا محترم بدارد.»
گفته میشود که آیسخینس بود که به سقراط پیشنهاد داد از زندان بگریزد، اما افلاطون این ماجرا را به کریتون نسبت میدهد.
از جمه آثاری که به وی نسبت میدهند میتوان به میلتیادس، کالیاس، اکسیوخوس، آسپاسیا، آلکیبیادس، تلائوگس و رینون اشاره کرد. هرچند برخی همچون «مندموس ارتریایی» این نوشتهها را از آیسخینس نمیدانند و آنها را مکالماتِ سقراطیای میدانند که آیسخینس آنها را از شخصی به نامِ «کسانتیپه» گرفته بود. اما از نظر دیگرانی همچون «پانایتیوس»، مکالماتِ سقراطیِ وی موثق هستند.
وی انسانی تنگدست بود؛ چنانکه گفته میشود سقراط با دیدنِ تنگدستیاش، از وی خواسته در هزینهٔ خوراکِ خود صرفهجویی کند، و با اینکار از خود قرض بگیرد. او برای کسب مال به دربار دیونوسیوس رفت. در دربار، افلاطون به او توجهی نکرد، اما آریستیپوس وی را به دیونوسیوس معرفی کرد؛ در نهایت آیسخینس مکالمهای ارائه کرد که بخاطر آن از دیونوسیوس پاداش دریافت کرد.
آیسخینس در آتن بخاطر شهرتی که افلاطون و آریستیپوس داشتند، نمیتوانست خطابهای ایراد کند، اما برای موکلانِ ستمدیدهٔ خود، خطابههای دادگاهی مینوشت. دیوگنس لائرتیوس میگوید با توجه به دفاعی که آیسخینس از پدرِ فایاکسِ فرمانده، و «دیون» کرده، بهوضوح آشکار است که وی سخنوری آموزشدیده بودهاست.[۱]
پانویس
[ویرایش]- ↑ لائرتیوس، فیلسوفانِ یونان، ۸۹ و ۸۸.
منابع
[ویرایش]- لائرتیوس، دیوگنس (۱۳۹۳). فیلسوفانِ یونان. ترجمهٔ بهراد رحمانی. تهران: نشر مرکز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۱۳-۰۲۲-۱.