آزمون حداقل سیگنال هوشمند

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آزمون حداقل سیگنال هوشمند یا MIST، نوعی از آزمون تورینگ است که توسط کریس مک‌کینستری پیشنهاد شده‌ است. که در آن تنها پاسخ‌های منطقی (بله/خیر یا درست/نادرست) ممکن است به سوالات داده شود. هدف از چنین آزمایشی ارائه یک معیار آماری کمی از انسانیت می باشد که ممکن است متعاقباً برای بهینه‌سازی عملکرد سیستم‌های هوش مصنوعی که برای تقلید از پاسخ‌های انسان در نظر گرفته شده‌اند، استفاده شود.

مک‌کینستری تقریباً ۸۰۰۰۰ گزاره جمع‌آوری کرد. که می‌توان به آنها پاسخ مثبت یا خیر داد، به عنوان مثال:

او این گزاره‌ها را Mindpixel نامید.

این سوالات هم دانش خاص جنبه‌های فرهنگ و هم حقیقت‌های اساسی در مورد معنای کلمات و مفاهیم مختلف را آزمایش می‌کنند؛ بنابراین می‌توان آن را با SAT، تست هوش و سایر معیارهای بحث‌برانگیز توانایی ذهنی مقایسه کرد. هدف مک‌کینستری تمایز بین طیف‌های هوش نبود، بلکه هدف تشخیص اینکه آیا یک برنامه کامپیوتری را می‌توان هوشمند در نظر گرفت یا خیر،

به گفته مک‌کینستری، برنامه‌ای که بتواند در تعداد زیادی از سؤالات MIST بسیار بهتر از شانسی پاسخ دادن عمل کند، سطحی از هوش و درک را دارد. به عنوان مثال، در یک آزمون ۲۰ سوالی، اگر برنامه‌ای پاسخ‌ها را به‌طور تصادفی حدس می‌زند، می‌توان انتظار داشت که به‌طور میانگین ۱۰ نمره صحیح را کسب کند. اما احتمال اینکه یک برنامه ۲۰ از ۲۰ امتیاز صحیح را با حدس و گمان به دست آورد فقط یک در ۲ به توان ۲۰ است، یعنی یک در ۱۰۴۸۵۷۶. بنابراین اگر یک برنامه بتواند این سطح از عملکرد را در چندین آزمایش مستقل و بدون دسترسی قبلی به گزاره‌ها حفظ کند، باید هوشمند در نظر گرفته شود.

بحث[ویرایش]

مک‌کینستری از رویکردهای موجود برای هوش مصنوعی مانند ربات‌های گفتگو انتقاد کرد و گفت که سؤالات او می‌تواند برنامه‌های هوش مصنوعی را با افشای سریع نقاط ضعف آن‌ها «متوقف» کند. او رویکرد خود را که مجموعه‌ای از پرسش‌های مستقیم برای ارزیابی قابلیت‌های هوش مصنوعی بود، در مقابل آزمون تورینگ و روش جایزه لوبنر برای درگیر کردن هوش مصنوعی در مکالمه‌های تایپ‌شده بدون جهت قرار داد.

منتقدان[چه کسی؟] از MIST خاطرنشان کرده‌اند که «متوقف» کردن یک هوش مصنوعی به سبک مک‌کینستری نیز آسان خواهد بود، به دلیل عدم امکان ارائه پاسخ‌های صحیح به تمام سؤالات بله/نه ممکن از طریق مجموعه محدودی از پیکسل‌های ذهنی تولید شده توسط انسان: این واقعیت که یک هوش مصنوعی می‌تواند به سؤال "آیا خورشید از پای من بزرگتر است" به درستی پاسخ دهد؟ به این معنی نیست که می‌تواند به تغییراتی مانند "آیا خورشید بزرگتر از (دست من | کبد من | یک زرده تخم مرغ | آلفا قنطورس A | ...)" به درستی پاسخ دهد.

با این حال، مرحوم مک‌کینستری ممکن است پاسخ داده باشد که یک موجود واقعاً باهوش و آگاه (همتراز با انسان‌ها) می‌تواند با استفاده از پاسخ‌هایی مانند (بله | بله | بله | نمی‌دانم | ) را با آگاهی از اندازه نسبی اشیاء نام‌گذاری شده پیدا کند. به عبارت دیگر، MIST به عنوان آزمایش هوش مصنوعی در نظر گرفته شده بود، نه به عنوان پیشنهادی برای پیاده‌سازی هوش مصنوعی.

همچنین می‌توان استدلال کرد که MIST یک آزمون عینی‌تر هوش نسبت به آزمون تورینگ است، یک ارزیابی ذهنی که برخی ممکن است آن را بیشتر معیاری برای زودباوری بازجو بدانند تا هوش ماشین. بر اساس این استدلال، قضاوت انسان در مورد آزمون تورینگ در برابر اثر ELIZA آسیب‌پذیر است، تمایل به اشتباه کردن نشانه‌های سطحی هوش با چیز واقعی، و انسان انگاری سازی برنامه. پاسخی که توسط مقاله آلن تورینگ «آیا ماشین‌ها می‌توانند فکر کنند؟» پیشنهاد کرد، این است که اگر برنامه‌ای تقلید متقاعدکننده‌ای از یک موجود هوشمند باشد، در واقع هوشمند است؛ بنابراین اختلاف بر سر این است که یک برنامه هوشمند «واقعی» به چه معناست و با چه نشانه‌هایی می‌توان آن را تشخیص داد.

بحث مشابهی در مناقشه بر سر زبان میمون بزرگ وجود دارد، که در آن گفته می‌شود نخستین‌های غیرانسانی برخی از جنبه‌های زبان اشاره را آموخته‌اند، اما نشانه‌های این یادگیری مورد مناقشه است.

پیوند به بیرون[ویرایش]