پلریکسافور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پلریکسافور
داده‌های بالینی
نام‌های تجاریMozobil
نام‌های دیگرJM 3100, AMD3100
AHFS/Drugs.comConsumer Drug Information
مدلاین پلاسa609018
داده‌ها
روش مصرف داروتزریق زیرجلدی
کد ATC
وضعیت قانونی
وضعیت قانونی
داده‌های فارماکوکینتیک
پیوند پروتئینیتا حداکثر ۵۸٪
متابولیسمندارد
نیمه‌عمر حذف۳ تا ۵ ساعت
دفعکلیوی (ادرار)
شناسه‌ها
  • 1,1’-(1,4-phenylenebismethylene)bis(1,4,8,11- tetraazacyclotetradecane)
شمارهٔ سی‌ای‌اس
پاب‌کم CID
IUPHAR/BPS
دراگ‌بنک
کم‌اسپایدر
UNII
KEGG
ChEMBL
CompTox Dashboard (EPA)
داده‌های فیزیکی و شیمیایی
فرمول شیمیاییC28H54N8
جرم مولی502.782 g/mol g·mol−1
مدل سه بعدی (جی‌مول)
  • N1CCNCCCN(CCNCCC1)Cc2ccc(cc2)CN3CCCNCCNCCCNCC3
  • InChI=1S/C28H54N8/c1-9-29-15-17-31-13-3-21-35(23-19-33-11-1)25-27-5-7-28(8-6-27)26-36-22-4-14-32-18-16-30-10-2-12-34-20-24-36/h5-8,29-34H,1-4,9-26H2 ✔Y
  • Key:YIQPUIGJQJDJOS-UHFFFAOYSA-N ✔Y
 N✔Y (این چیست؟)  (صحت‌سنجی)

پلریکسافور (انگلیسی: Plerixafor) با نام تجاری موزوبیل یک محرک ایمنی است که جهت تحریک و به‌جریان‌انداختنِ سلول‌های بنیادی خونساز در جریان خون، در بیماران مبتلا به سرطان به‌کار می‌رود. سپس سلول‌های بنیادی را از خون جدا کرده و مجدداً به خودِ بیمار پیوند می‌زنند.

سازمان غذا و داروی آمریکا این دارو را در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۸ تأیید کرد.[۱] در اروپا پلریکسافور در ۲۹ مه ۲۰۰۹ مورد پذیرش واقع شد[۲] و وزارت بهداشت کانادا آن را در ۸ دسامبر ۲۰۱۱ تأیید کرد.[۳]

مصارف پزشکی[ویرایش]

به‌حرکت درآوردنِ سلول‌های بنیادی خونساز که یکی از مراحل مهم پیوند مغز استخوان است، معمولاً از طریقِ تجویز فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت (G-CSF) انجام می‌شود. اما این روش در ۱۵ تا ۲۰٪ بیماران پاسخگو نیست. ترکیب فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت با داروی پلریکسافور، تعداد افرادی را که با درمان پاسخ می‌دهند، افزایش داده و تعداد کافی از سلول‌های بنیادی خونساز را جهت پیوند، ایجاد می‌کند.[۴] این دارو جهت استفاده در بیماران لنفوم و مولتیپل میلوما تأیید شده‌است.[۵]

موارد منع مصرف[ویرایش]

مطالعات جانوری نشان داده‌است که این دارو تراتوژن است و به‌همین سبب مصرف آن در دوران بارداری ممنوع است؛ مگر در برخی بیمارانی که در شرایط بحرانی قرار دارند. تمام خانم‌هایی که در سنین باروری قرار دارند، باید پیش از مصرف پلریکسافور از یکی از روش‌های پیشگیری از بارداری استفاده کنند. معلوم نیست که این دارو به درون شیر مادر ترشح می‌شود یا خیر. شیردهی در حین مصرف این دارو می‌بایست متوقف شود.[۵]

عوارض جانبی[ویرایش]

تهوع، اسهال و واکنش‌های موضعی در ۱۰٪ از دریافت‌کنندگان مشاهده می‌شود. مشکلات هاضمه، گیجی، سردرد و دردهای عضلانی هم نسبتاً شایع است. احتمال بروز حساسیت کمتر از ۱٪ است. بیشتر عوارض جانبی در کارآزمایی‌های بالینی خفیف و گذرا بوده‌اند.[۵][۶]

یک عارضهٔ خطرناک این دارو، احتمال تحرک سلول‌های سرطانی و جابجایی آنها به نقاط دیگر است که در بیماران مبتلا به سرطان خون مشاهده شده‌است.[۲]

یک عارضهٔ بالقوه دیگر پلریکسافور، احتمال پارگی خودبخودی طحال است. نگرانی‌ها از این عارضه، از آنجا ناشی می‌شود که اولاً در مدل‌های حیوانی این دارو سبب بزرگ‌طحالی می‌شود و ثانیاً فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت در موارد نادر می‌تواند منجر به پارگی طحال شود.

تداخلات دارویی[ویرایش]

این دارو اثری بر سیستم آنزیمی سیتوکروم‌ها در کبد ندارد. در نتیجه احتمال بروز تداخلات دارویی با آن، ضعیف است.[۵]

فارماکولوژی[ویرایش]

مکانیسم اثر[ویرایش]

پلریکسافور آنتاگونیست (و شاید به عبارتِ دقیق‌تر آگونیست نسبی) CXCR4 و آگونیست آلوستریک ACKR3 است.[۷]

فارماکوکینتیک[ویرایش]

به‌دنبالِ تزریق زیرجلدی، پلریکسافور به‌سرعت جذب و ظرف ۳۰ تا ۶۰ دقیقه به اوجِ غلظت پلاسمایی خود می‌رسد. ۵۸٪ این دارو متصل به پروتئین‌های پلاسماست و باقی آن در فضای خارج‌عروقی است. دارو تداخلی با آنزیم‌های سیتوکروم پی ۴۵۰ و پروتئین پی‌جی‌پی ندارد و چندان متابولیزه نمی‌شود. نیمه‌عمر پلاسمایی در حدود ۳ تا ۵ ساعت است. دفع پلریکسافور کلیوی است و ۷۰٪ آن ظرف ۲۴ ساعت اولِ مصرف، به‌درون ادرار ترشح می‌شود.[۵]

پژوهش‌ها[ویرایش]

خواص ضد سرطان[ویرایش]

در برخی مطالعات انجام‌شده بر روی موش‌ها، پلریکسافور خطر متاستاز را کاهش داده‌است.[۸] همچنین معلوم گشته که این دارو، عود گلیوبلاستومای موش‌ها را به‌دنبال رادیوتراپی کاهش می‌دهد.[۹]

استفاده در پژوهش‌های مرتبط با سلول بنیادی[ویرایش]

پژوهش‌گران کالج سلطنتی ثابت کرده‌اند که پلریکسافور در ترکیب با فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، موجب تولید «سلول‌های بنیادی مزانشیمال» و «سلول‌های پروژنیتور عروقی» در موش‌ها می‌شود.[۱۰]

علوم اعصاب[ویرایش]

مسدود ساختن ارسال پیام از CXCR4 به‌طور غیرمنتظره‌ای در درمان پُردَردی ناشی از مصرف بیش‌ازحدِ مشتقات تریاک (مثلاً درمانِ طولانی مدت با مرفین) مؤثر بوده‌است. البته پژوهش‌های انجام یافته در این زمینه، تنها بر روی مدل‌های حیوانی بوده‌است.[۱۱]

تولید در ایران[ویرایش]

پلریکسافور در ایران با نام تجاری نئوفور توسط شرکت داروسازی نانو فناوران دارویی الوند (نانوالوند) تولید و وارد بازار دارویی شده است.[۱۲][۱۳]

منابع[ویرایش]

  1. "Mozobil approved for non-Hodgkin's lymphoma and multiple myeloma" (Press release). Monthly Prescribing Reference. December 18, 2008. Archived from the original on 6 January 2009. Retrieved January 3, 2009. {{cite press release}}: Italic or bold markup not allowed in: |publisher= (help)
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ "CHMP Assessment Report for Mozobil" (PDF). European Medicines Agency. Archived from the original (PDF) on 18 June 2018. Retrieved 7 April 2018.
  3. Notice of Decision for MOZOBIL[پیوند مرده]
  4. "Plerixafor". Drugs in R & D. 8 (2): 113–119. 2007. doi:10.2165/00126839-200708020-00006. PMID 17324009.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ Haberfeld, H, ed. (2009). Austria-Codex (به آلمانی) (2009/2010 ed.). Vienna: Österreichischer Apothekerverlag. ISBN 3-85200-196-X.
  6. Wagstaff, A. J. (2009). "Plerixafor: in patients with non-Hodgkin's lymphoma or multiple myeloma". Drugs. 69 (3): 319–26. doi:10.2165/00003495-200969030-00007. PMID 19275275.
  7. Kalatskaya, I.; Berchiche, Y. A.; Gravel, S.; Limberg, B. J.; Rosenbaum, J. S.; Heveker, N. (2009). "AMD3100 is a CXCR7 Ligand with Allosteric Agonist Properties". Molecular Pharmacology. 75 (5): 1240–7. doi:10.1124/mol.108.053389. PMID 19255243.
  8. Smith, M. C. P.; Luker, K. E.; Garbow, J. R.; Prior, J. L.; Jackson, E.; Piwnica-Worms, D.; Luker, G. D. (2004). "CXCR4 Regulates Growth of Both Primary and Metastatic Breast Cancer". Cancer Research. 64 (23): 8604–8612. doi:10.1158/0008-5472.CAN-04-1844. PMID 15574767.
  9. Kioi, M.; Vogel, H.; Schultz, G.; Hoffman, R. M.; Harsh, G. R.; Brown, J. M. (2010). "Inhibition of vasculogenesis, but not angiogenesis, prevents the recurrence of glioblastoma after irradiation in mice". Journal of Clinical Investigation. 120 (3): 694–705. doi:10.1172/JCI40283. PMC 2827954. PMID 20179352.
  10. Pitchford, S.; Furze, R.; Jones, C.; Wengner, A.; Rankin, S. (2009). "Differential Mobilization of Subsets of Progenitor Cells from the Bone Marrow". Cell Stem Cell. 4 (1): 62–72. doi:10.1016/j.stem.2008.10.017. PMID 19128793.
  11. Wilson NM, Jung H, Ripsch MS, Miller RJ, White FA (March 2011). "CXCR4 Signaling Mediates Morphine-induced Tactile Hyperalgesia". Brain, Behavior, and Immunity. 25 (3): 565–73. doi:10.1016/j.bbi.2010.12.014. PMC 3039030. PMID 21193025.
  12. سازمان غذا و داروی ایران. «صفحه اطلاعات داروی پلریکسافور».[پیوند مرده]
  13. «رونمایی از داروی پلریکسافور (نئوفور) نانوالوند+جزئیات». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئن ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۹.

پیوند به بیرون[ویرایش]