مبرقع

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ابوحرب یَمانی (عربی: أبو حرب الیمانی) یا آنگونه که یعقوبی نوشته، تَمیم لَخْمی (عربی: تمیم اللخمی)، و ملقب به مُبرقع (عربی: المبرقع) (یعنی کسی که صورتش را می‌پوشاند)، رهبر شورش علیه خلافت عباسی در فلسطین در سال ۸۴۱/۴۲ میلادی بود.

زندگی[ویرایش]

به گفته جریر طبری، که کامل‌ترین گزارش وقایع را حفظ کرده‌است، [۱] شورش زمانی آغاز شد که یک سرباز می‌خواست در غیبت ابوحرب، به زور شمشیر وارد خانه او شود و به خانواده‌اش تعرض کند. زن یا خواهر ابوحرب از ورود سرباز امتناع کرد و سرباز با شلاق او را زد. هنگامی که ابوحرب بازگشت و آنچه را که رخ داده بود به او گفتند، شمشیر خود را برداشت و سرباز را کشت. این عمل او را یاغی‌گری برشمردند و ابوحرب به کوه‌های اردن گریخت. [۱] [۲] به گفته طبری، او برای پنهان کردن صورت خود از حجاب (برقع) استفاده می‌کرد تا شناخته نشود و بدین ترتیب لقب «مبرقع» یافت. [۱] [۲] این شکل پوشاندن صورت توسط رهبران شورش‌های جهان اسلام سابقه داشته؛ کمااین‌که از اسود در زمان محمد گرفته، تا المقنع در دهه ۷۸۰ م و رهبر شورش زنج، علی بن محمد، در قرن نهم میلادی، صورت خود را به روی مردم می‌پوشاندند. [۲]

المبرقع به فردی شناخته‌شده تبدیل شد و علیه بی‌عدالتی‌های خلافت عباسیان خطابه می‌کرد و به سرعت بسیاری از دهقانان به او پیوستند. طولی نکشید که او ادعا کرد که وارث خاندان بنی امیه است و به عنوان «سفیانی» معرفی شد؛ [۱] [۲] او مدعی بود که به عنوان یکی از اعضای طایفه سفیانیان و خانواده امویان، بایستی خلافت اموی را احیا کرده و شام، قلب سرزمین‌های امویان، را از دست عباسیان درآورد. [۲] در این قالب بود که شورش گسترش یافت و حتی در میان اشراف قبیله‌ای محلی طرفدارانی پیدا کرد. [۱]

خلیفه معتصم لشکری به فرماندهی رجا بن ایوب حیدری علیه شورشیان گسیل کرد. تعداد نیروهای حیدری بسیار بیشتر بود و فرمانده عباسی عاقلانه تصمیم گرفت تا فصل برداشت صبر کند، زمانی که اکثر حامیان دهقان المبرقع در مزارع خود پراکنده می‌شدند. [۱] [۲] در این اثنا بود که بنا به روایت یعقوبی، ابن اثیر و ابن خلدون، معتصم درگذشت و خلیفه جدید واثق، حیدری را برای سرکوب شورش ابن بیهاس در اطراف دمشق روانه کرد. از سوی دیگر، طبری شورش و شکست آن را دقیقاً در دوران سلطنت معتصم، یعنی قبل از مرگ او در ۵ ژانویه ۸۴۲، روایت کرده و ابن بیهاس را به عنوان یکی از پیروان المبرقع برشمرده است؛ بنابراین رابطه دقیق بین این دو قیام از منابع نامشخص است. [۱] حیدری پس از غلبه بر ابن بیهاس به سمت جنوب برگشته و در نزدیکی رمله با نیروهای المبرقع مقابله کرد. این نبرد یک پیروزی قاطع برای ارتش دولتی بود، به طوری که المبرقع اسیر شد و به پایتخت خلیفه، سامرا آورده شد، جایی که او را به زندان انداختند و دیگر خبری از آن نشد. [۱] [۲]

پانویس[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • Bosworth, C.E., ed. (1991). The History of al-Ṭabarī, Volume XXXIII: Storm and Stress Along the Northern Frontiers of the ʿAbbāsid Caliphate: The Caliphate of al-Muʿtasim, A.D. 833–842/A.H. 218–227. SUNY Series in Near Eastern Studies. Albany, New York: State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-0493-5.
  • Bosworth, C. E.; van Donzel, E.; Heinrichs, W. P. & Pellat, Ch., eds. (1993). The Encyclopaedia of Islam, New Edition, Volume VII: Mif–Naz. Leiden: E. J. Brill. ISBN 978-90-04-09419-2.