ایل باوی
ایل بابوی(ایل باشت و بابویی) طوایف قدیم و کهن باشت و طوایف باوی که در گفتار عامیانه مردم منطقه باوی گفته میشود یکی از ایلات لر و لرنژاد استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان و پیرو مذهب تشیع میباشد. نام این ایل به صورت «بابویی» و «بابوی» آمدهاست،[۱][۲][۳][۴] نخستین بار کریم خان زند در ۱۱۷۳ق از این ایل با نام «بابوی» و انتصاب کلانتر آن به بیگلر بیگی کهگیلویه یاد کردهاست. [۵]
تقسیمات ایلی[ویرایش]
ایل دارای طایفه های بزرگ و دارای طایفه مستقل بزرگ هر طایفه شامل چند تیره و یک طایفه دوگروهی به دلیل قدمت آن که عبارتند از:
طایفه دولتیاری: طوایف قدیم
اولاد میرزا، دولتیاری، مِلِیتُم
طایفه شیخ جلیل:
شادگانی،لاری،کوهسرکی،تلچگاه،شاه بهرام
طایفه گشین(جز طوایف قدیم و کهن باشت هستند و به عهد صفویه دوره شاه عباسی و شاصفی باز می گردند)
(بابا امیرشیخی ها امیران لر بزرگ بختیاری مال امیر، شیاس ها بختیاری چهارلنگ لنگ موگویی،، ظفری ها، کی حسینعلی، اولاد کاملی،کاشفقتی،کا معصومعلی و کا قربانعلی،اولاد کارشید،اولاد مرزبان،اولاد(کامحمدرفیع گوهرگانی)
طایفه عالیشاهی:
عبدالملکی، کیسفی (کایوسفی)، کی گیوی، بساقی، نارک، گناوه لری
طایفههای متفرقه و ساکن:
اولادمیرزالی، جلیلی، تامرادی، بابکان
طایفه مستقل:نارگ موسی
ایل سادات:
شاهزینعلی، زاداحمدی،عنای،بحرینی، بیدک، سرابیز، تکیه،سید شمس الدین، سادات امام زاده علی، سادات نورالدین عباس،سادات شاهزینلی،شاه زاده محمد
فتح و نمیدور،گوهرگانی، امیرشیخی ها عمو زاده مسیح خان باوی هستند و در دوره نادری از منطقه کعب سنه ۱۱۰۸شمسی برابر ۱۱۴۸ قمری همراه شیخ هاشم باوی جدشان به کوهمره خامی آمدند.قبر امیرشیخ فرزند شیخ عبدالله فرزند مهتیخون باوی در سرابیز می باشد...
خاستگاه قومی[ویرایش]
در نوشتههای پیش از دوره صفوی از ایلی به نام باوی، بابویی یا بابوی در منطقه کهگیلویه یا مناطق لُرنشین نام برده نشدهاست، تنها در یک سند ملکی متعلق به یکی از خوانین دشمن زیاری کهگیلویه که در سال ۱۰۳۸ق نوشته شده، از شخصی به نام «ملک حسین ولد شاهقلی بابویی دولتیاری» نام برده شدهاست، هماکنون «دولتیاری» که در گویش لری جنوبی «دولیاری» تلفظ میشود یکی از شاخههای اصلی ایل «بابویی» یا باوی است[۶]میرک حسینی نیز در کتاب ریاضالفردوس (تألیف: ۱۰۸۳ق) که حدود نیم قرن بعد از آن سند نوشته شده، و حاوی مطالب فراوانی دربارهٔ کهگیلویه و ایلات آن است، به باوی، بابویی یا بابوی اشارهای ندارد. نخستین بار کریم خان در ۱۱۷۳ق از ایل باوی با نام بابوی و انتصاب کلانتر آن به بیگلر بیگی کهگیلویه یاد کرده، اما به پیوستگی قومی باویها اشارهای نکردهاست. مینورسکی عقیده دارد که نام باوی ممکن است از نام کوهی در جنوبِ خرمآباد گرفته شدهاست، همچنین اولین بار حسن فسایی[۷] ایل «بابویی» را به خاطر شباهت واژهٔ «باوی» که در گفتار عامیانه مردم منطقه کاربرد دارد به نادرست شعبهای از اعراب باوی خوزستان دانستهاست. دوبُد که در ۱۲۵۷ق/۱۸۴۱م به کهگیلویه سفر کرده،[۸]انتساب ایل باوی کهگیلویه به اعراب باوی خوزستان به سادگی پذیرفتنی نیست، زیرا اولاً ایل باوی از تیرهها و طوایف متعددی تشکیل شدهاست که منشأ واحدی ندارند و هر گروه شجرهنامه جداگانهای دارد؛ ثانیاً ساکنان پشتکوه که بیشتر طوایف و تیرههای باوی را تشکیل میدهند، از بومیان قدیمی و لر زبان بهشمار میروند و ثالثاً فرزند ارشد کلانتر سابق ایل، به نقل از پدر و نیاکانش میگوید که اجداد او ابتدا از کهگیلویه به خوزستان مهاجرت کردهاند و سپس مجدداً به موطن اصلی خود بازگشتهاند.[۹] این گفته را نوشته میرک حسینی[۱۰]مبنی بر اینکه در ۱۰۳۸ق حدود هزار خانوار از مردم کهگیلویه در خلف آباد خوزستان مسکن داشتهاند، اهمیت میبخشد. لایارد از وجود قبیله دشمن زیاری کهگیلویه و ساکی لرستان در حویزه (هویزه) خبر دادهاست.[۱۱]هنری فیلد نیز تیره البوکردان اعراب باوی را در اصل بختیاری دانستهاست.[۱۲] از اینرو، محتمل است که گروهی از بابوییهای کهگیلویه در گذشته به منطقهای که بعدها به تصرف کعب درآمد، مهاجرت کرده، و سپس به کهگیلویه بازگشتهاند.[۱۳]
نامگذاری[ویرایش]
نام این ایل به صورت بابوی و بابویی آمدهاست. اما مردم این ایل در گفتار عامیانه خود را باوی مینامند.[۱۴] تشابه اسمی بین باویهای خوزستان و کهگیلویه موجب شدهاست که بعضیها به اشتباه این ایل را عرب زبان و موسوم به خوزستان بدانند.[۱۵]
تاریخ[ویرایش]
در دوران صفویه اسمی از این ایل برده نشده بنابر گفته دوبد در دوران افشاریه این ایل به خراسان کوچانده شد و رئیس آنها شیخ هاشم باوی به دستور نادرشاه نابینا گردید.[۱۶] اولین بار در دوران زندیه کریم خان زند از این ایل به نام بابوی یاد کرده که کلانتر این ایل را به عنوان بیگلربیگلی کهگیلویه و ایلات آن انتخاب کردهاست.[۱۷] در سال ۱۳۰۹ با شکایت مردمی که توسط راهزنان و خانهای بویراحمد غارت میشدن به دولت مرکزی و دستور شاه مبنی بر دستگیری آنان ارتش شاهنشاهی وارد عمل شد که در نتیجه تنش بین حکومت شاهنشاهی ایران و بویراحمدیها بالا گرفت و باعث شد تا دولت پهلوی برای سرکوب کردن یاغیهای بویراحمدی نیرویهای ارتش خود را از کرمانشاه و کردستان و شیراز و همچنین چریکهایی از عشایر ایل قشقایی و فارسیمدان و کازرون به منطقه اعزام کند که در نهایت منجر به جنگ تنگ تامرادی شد.[نیازمند منبع]
جمعیت[ویرایش]
جمعیت کنونی باوی مشخص نیست. بارون دوبد در سال ۱۲۵۷ ه.ش جمعیت این ایل را ۴۰۰۰ خانوار ذکر میکنند.[۱۶] فسائی باویها را ۱۵۰۰ خانوار ذکر کردهاست.[۱۸] امام شوشتری ۱۲۰۰ خانوار تخمین زدهاست.[۱۹] طبق آخرین آمار جمعیتی از این ایل در سال ۱۳۴۷ جمعیت باویها ۶۴۶۱ خانوار بودهاست.[۲۰]
دانش طب عامیانه[ویرایش]
شرایط اقلیمی حاکم بر استان کهگیلویه و بویراحمد منجر به رویش گیاهان دارویی متنوعی در این استان شدهاست. شهرستان باشت و گچساران که محل سکونت ایل باوی است نیز استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مردم این ایل از دیرباز برای برطرف کردن نیازهای درمانی خویش از طب عامیانه بهره میجستهاند. عواملی مثل دسترسی کم به پزشک و آزمونها و خطاهای فراوان در درمان بیماریها توسط درمانگران بومی، منجر به آن شد که امروزه روشهای درمانی متنوع و قابل تحقیقی در دسترس باشد.[۲۱] با توجه به ارزشمندی دادههای طب عامیانه و فراموشی تدریجی این دادهها از یک سو و ضرورت توجه و بررسی باورهای طب عامیانه از نگاه دارویی و فرهنگی مطالعاتی بر طب عامیانه در این ایل اصیل صورت گرفته که مورد توجه مجلات علمی داخلی و خارجی قرار گرفتهاند.[۲۲]
پانویس[ویرایش]
- ↑ «بنیاد ایرانشناسی شعبه یاسوج». yasooj.iranology.ir. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
- ↑ «نژاد و تیره در استان کهگیلویه و بویراحمد - ویکی اطلس فرهنگی ایران». af.samta.ir. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
- ↑ «مردمشناسی طایفهها در کهگیلویه و بویر احمد». fa. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
- ↑ «بررسی ایلات لر کهگیلویه در «تاریخ کهگیلویه و ایلات آن»». ایبنا. ۲۰۱۳-۰۷-۳۰. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
- ↑ «باوی | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۲-۰۴.
- ↑ «باوی | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
- ↑ حسن فسایی، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۴۷۹، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- ↑ س دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۱۷۶، ترجمه محمدحسین آریا، تهران، ۱۳۷۱ش
- ↑ سکندر اماناللهی بهاروند، تحقیقات میدانی مؤلف.
- ↑ میرک حسینی، ریاضالفردوس، ج۱، ص۲۵، نسخه خطی کتابخانه انجمن آسیایی سلطنتی لندن
- ↑ حاشیه، ا ه لایارد، ج۱، ص۸۰، سیری در قلمرو بختیاری و عشایر خوزستان، ترجمه مهراب امیری، تهران، ۱۳۷۱ش
- ↑ هنری فیلد، مردمشناسی ایران، ج۱، ص ۲۲۶–۲۲۷، ترجمه عبدالله فریار، تهران، ۱۳۴۳ش
- ↑ جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، ۱۳۴۷ش
- ↑ باور، محمود (۱۳۹۲). کهگیلویه و ایلات آن. ج. ۱. شیراز: نوید. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۹۲-۰۷۷-۶.
- ↑ پورکاظم، کاظم (۱۳۷۶). مدخلی بر شناخت قبایل عرب خوزستان. ج. ۱. تهران.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ دوبد، بارون (۱۳۸۴). سفرنامه خوزستان. ترجمهٔ محمدحسین آریا. تهران: علمی و فرهنگی. شابک ۹۶۴-۴۴۵-۷۱۲-۹.
- ↑ موسوی اصفهانی، محمدصادق (۱۳۹۰). تاریخ گیتاگشا. تهران: اقبال. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۶-۱۵۳-۰.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامReferenceA
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ امام شوشتری، محمدعلی (۱۳۳۱). تاریخ جغرافیایی خوزستان. تهران: امیرکبیر.
- ↑ جواد، صفینژاد (۱۳۹۵). جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۶-۴۵۸-۴.
- ↑ Askari H. Data collection of folk and traditional medicine of Bavi tribe and consolidation of in vitro four selected sample (Pharm.D. thesis); 2012. [Persian].
- ↑ Amiri Ardekani, Ehsan; Askari, Hossein; Mohagheghzadeh, Abdolali (2020-03-25). "Memorial functional foods: a new concept from Bavi tribe". Journal of Ethnic Foods. 7 (1): 9. doi:10.1186/s42779-020-00046-4. ISSN 2352-6181.
منابع[ویرایش]
- جواد، صفینژاد (۱۳۹۵). جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۶-۴۵۸-۴.
- فصائی، حسن (۱۳۶۷). فارسنامه ناصری. ج. ۲. تهران: امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۰۰-۵۴۴۰-۰۰ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: length (کمک).