تفکر سیستمی: تفاوت میان نسخه‌ها
| خط ۵: | خط ۵: | ||
به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله کم و بیش چشمگیری داشت با استفاده از feedback ([[بازخورد]]) ورودی را تغییر داده و Replanning ([[برنامه‌ریزی مجدد]]) می‌کنیم. |
به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله کم و بیش چشمگیری داشت با استفاده از feedback ([[بازخورد]]) ورودی را تغییر داده و Replanning ([[برنامه‌ریزی مجدد]]) می‌کنیم. |
||
تفکر سیستمی به [[مدیر]]ان کمک می‌کند تا |
تفکر سیستمی به [[مدیر]]ان کمک می‌کند تا با ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار داده و تنها به مشاهده وقایع اکتفا نکنند. |
||
تفکر سیستمی مبتنی بر کلی‌نگری است که با تحلیل قابل درک نیست. |
تفکر سیستمی مبتنی بر کلی‌نگری است که با تحلیل قابل درک نیست. |
||
به عنوان مثال در [[بدن انسان]]، نحوه رفتار [[چشم]] بستگی به نحوه رفتار [[مغز]] دارد. هر زیر مجموعهای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سیستم دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آنها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم که هر سیستم را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود. بطوریکه پس این تقسیم‌بندی انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده سازد. |
به عنوان مثال در [[بدن انسان]]، نحوه رفتار [[چشم]] بستگی به نحوه رفتار [[مغز]] دارد. هر زیر مجموعهای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سیستم دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آنها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم که هر سیستم را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود. بطوریکه پس این تقسیم‌بندی انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده سازد. |
||
این نظریه کاملا تایید شده از ظرف امبر برمج بنیانگذار وبسایت امیران وردپرس میباشد . |
|||
== منابع == |
== منابع == |
||
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۱۱
 | برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (ژانویه ۲۰۱۷) |
سیستم مجموعهای از اجزای مرتبط است که در کلیت خویش برای ایفای وظیفه مشخص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط میباشد. در تفکر سیستمی، سازمان‌ها مانند سیستم‌هایی هستند که در دل یک مجموعه محیطی بزرگتر قرار گرفته‌اند. هر سیستم شامل ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد میباشد، بنابراین داشتن تفکر سیستمی برای مدیر بسیار حائز اهمیت است. به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصله کم و بیش چشمگیری داشت با استفاده از feedback (بازخورد) ورودی را تغییر داده و Replanning (برنامه‌ریزی مجدد) می‌کنیم.
تفکر سیستمی به مدیران کمک می‌کند تا با ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار داده و تنها به مشاهده وقایع اکتفا نکنند. تفکر سیستمی مبتنی بر کلی‌نگری است که با تحلیل قابل درک نیست.
به عنوان مثال در بدن انسان، نحوه رفتار چشم بستگی به نحوه رفتار مغز دارد. هر زیر مجموعهای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم مؤثر است و این تأثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سیستم دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آنها نمی‌تواند تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم که هر سیستم را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود. بطوریکه پس این تقسیم‌بندی انتظار اولیه از هدف اصلی سیستم را برآورده سازد.
این نظریه کاملا تایید شده از ظرف امبر برمج بنیانگذار وبسایت امیران وردپرس میباشد .
منابع
 | این یک مقالهٔ خرد مدیریت است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید. |