کارگردان فیلم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

کارگردان (به انگلیسی: Film director) اصلی‌ترین عامل تبدیل شدن یک فیلم‌نامه به یک فیلم سینمایی یا فیلم تلویزیونی است. به همین دلیل است که همواره، یک اثر تصویر متحرک را به نام کارگردان آن می‌شناسند.

مهم‌ترین کاری که یک کارگردان در جریان ساخت یک اثر تصویر متحرک انجام می‌دهد، حفظ تم اصلی کار در طی مراحل سه‌گانهٔ پیش تولید، تولید و پس‌تولید است. کارگردان پس از مطالعهٔ فیلم‌نامه آن را خرد کرده و به قطعات کوچکی به نام سکانس، صحنه و پلان تبدیل می‌کند و متنی را تهیه می‌کند با عنوان دکوپاژ. این متن دستور العملی است برای همه عوامل سازنده فیلم که در آن تمامی جزئیات پلان از قبیل زاویه دوربین، اندازه‌نما، حرکت و گفتار هنرپیشه، نور، زمان، مکان و … نوشته شده‌است. کارگردان باید به اصول و قواعد تمامی مراحل تولید مسلط باشد تا به خوبی بتواند گروه را رهبری کند و به نتیجه مطلوب برساند.

قواعد اساسی کارگردانی

اصول قاب‌بندی، ریتم، تداوم حرکت، صدا و تصویر از جمله قواعدی هستند که کارگردان برای دکوپاژ به کار می‌گیرد. این قواعد هنری بر خلاف اصول علوم طبیعی چندان ثابت و غیرقابل تغییر نیستند بلکه حاصل تجربیات و ترجیحات کارگردانان پیشین بوده و بر اساس نوع نگرش و سبک هنری فیلم‌ساز، متغیر می‌باشند.

از جمله مهمترین فیلم‌سازان تأثیرگذار که برای نخستین بار تئوری فیلم‌سازی را شکل دادند می‌توان از جنبش مونتاژ شوروی وسولد پودوفکین و سرگئی آیزنشتاین دو فیلم‌ساز روس نام برد. پودوفکین با آزمایش‌های مونتاژی خود سعی کرد نشان دهد که با امکانات مونتاژ می‌توان واقعیت را جعل کرد. در این نوع مونتاژ معمولاً ایدئولوژی و اصول فیلم‌ساز به عنوان اصل قرار گرفته و سعی در نمایش آن می‌شود. در شیوهٔ پودوفکین، فیلم یک رویداد تأثیرگذارتر و جاندارتر از خود رویداد واقعی به نظر می‌رسد. برای همین پودوفکین نوع نگاهش را به سینما مونتاژ انفجاری نامید.

آیزنشتاین بر خلاف پودوفکین بر این باور بود که مونتاژ وصل کردن منطقی نماها نیست تا داستانی تعریف شود. بلکه تدوین، تصادم نماهاست. آیزنشتاین نه در جستجوی بیننده‌ای منفعل بلکه در جستجوی بیننده‌ای خلاق بود. بیننده‌ای که بتواند در تکمیل اثر هنری نقشی فعال ایفا نماید و به سفید خوانی اثر هنری بپردازد. منظور از سفید خوانی معنایی است که بیننده از طریق تجزیه و تحلیل فیلم، به آن می‌افزاید؛ معنایی که به ظاهر در فیلم موجود نیست اما به وسیله تحلیل فیلم می‌توان به آن پی برد. آیزنشتاین معتقد بود برای رسیدن به سینمایی تأثیرگذار می‌توان از عناصر زیر در مونتاژ تصاویر استفاده کرد.

دستیار کارگردان

کسی که کارگردان را در انجام کارهایش یاری می‌کند و برخی از وظایف او را انجام می‌دهد، از جمله، برنامه‌ریزی فیلم برداری، نظم دادن به امور حمل و نقل، هماهنگی با گروه‌های مختلف و فراخواندن افراد مورد نیاز به مکان فیلم برداری، حفظ نظم و آرامش در سر صحنه فیلم برداری، کنترل بودجه و انجام هر کار دیگری که کارگردان بر عهده او بگذارد. گاه در فیلمی به وجود بیش از یک دستیار احتیاج می‌شود و حضور دستیار دوم یا سوم هم لازم می‌شود، به ویژه در پروژه‌های بزرگ.[۱]

منابع

  1. دانشنامه رشد. «کادر و عوامل تهیه فیلم».

جستارهای وابسته