ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی/بایگانی ۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ariobarzan (بحث | مشارکت‌ها)
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۳: خط ۶۳:
::البته فکر می‌کنم، تعریف خاصی دارد، اگر [http://en.wikipedia.org/wiki/Municipalities مقاله انگلیسی‌اش] را ببینید، نام شهرهایی خاص در جهان، که به این شیوه اداره می‌شوند را آورده است، مانند [[کیف (شهر)|کیف]]، [[سواستوپول]] و ... نمی‌دانم دولت‌شهر می‌تواند درست باشد یا نه؟--[[کاربر:Abtinb|آبتین]] ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)
::البته فکر می‌کنم، تعریف خاصی دارد، اگر [http://en.wikipedia.org/wiki/Municipalities مقاله انگلیسی‌اش] را ببینید، نام شهرهایی خاص در جهان، که به این شیوه اداره می‌شوند را آورده است، مانند [[کیف (شهر)|کیف]]، [[سواستوپول]] و ... نمی‌دانم دولت‌شهر می‌تواند درست باشد یا نه؟--[[کاربر:Abtinb|آبتین]] ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)
:::برابر نزدیکی گمان نکنم در فارسی داشته‌باشد، ولی همانندی‌هایی با سیستم '''فرمانداری کل''' که در گذشته در برخی جاهای ایران اعمال می‌شد دارد. از اینرو شاید همان فرمانداری کل بد نباشد. --[[کاربر:Ariobarzan|Ariobarzan]] ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)
:::برابر نزدیکی گمان نکنم در فارسی داشته‌باشد، ولی همانندی‌هایی با سیستم '''فرمانداری کل''' که در گذشته در برخی جاهای ایران اعمال می‌شد دارد. از اینرو شاید همان فرمانداری کل بد نباشد. --[[کاربر:Ariobarzan|Ariobarzan]] ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)

Municipality اصلش به معنی شهرداری است ولی در مورد هر کشور باید تقسیمات کشوری آن را از بالا رو به پایین بررسی کنیم ببینیم در موردی که این واژه در ارتباط با آن کشور به کار رفته آیا معنی شهرستان می‌دهد یا بخش یا دهستان. این واژه بسته به مورد استفاده می‌تواند هر چهارتای این معانی را بدهد. باید مورد به مورد نگاه کرد.--[[کاربر:ماني|ماني]] ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۱

لطفاً پیش از هر بار بایگانی کردن این صفحه، موارد مورد توافق نظر را به این فهرست اضافه کنید.

این صفحه برای درخواست برابر فارسی برای کلمات ایجاد شده‌است. برای هر درخواست، یک مدخل ایجاد کنید که شامل اصل کلمه، زبان اصلی، حوزهٔ تخصصی، مدخل ویکی‌پدیا در زبان اصلی (در صورت وجود)، تعریف کلمه (در صورت وجود)، و یک پیوند به نتیجه حاصل جستجوی گوگل روی آن کلمه باشد.

همچنین برای واژه‌گزینی شاید این صفحه مفید باشد.

Archive
بایگانی‌ها
بایگانی ۱

Paramount Pictures, Food Court, Dystopia, Event Horizon, Motor Neurone, set director, Act of Union, Markgraf, Op Art, County, Pledge_drive, Dyslexia, Levant, Megalith, debuccalization

بایگانی ۲

Cross-compilation, چند اصطلاح ریاضی, en:Heartagram, Ergative, Specification, parody, uninstall, چند واژه مربوط به تاریخ‌نگاری, logograph و logographer, ویکی‌پدیا:پروژه سکس‌شناسی, واژه‌های آخرالزمانی !, from scratch, script, , cross-platform, معادل hash در علوم رایانه, اخلاق, computing, User interface, دیسکوگرافی, Abugida, Glacier, DRIVETRAIN یا POWERTRAIN, velomobile یا bicycle car, Tandem bicycle, Freight trikes, Trike rickshaws, Trikebayan, فرش یا قالی؟, گونه‌های دوچرخه, rider یا riding, ریشهٔ شیمی, میکروارگانیسم و ارگانیسم, شهر Arezzo, mary of bethany, Osthanes یا کوروش سپیدمه, Ctesias, کتاب‌سوزی, Samaria, Jonathan

بایگانی ۳

Pre-Raphaelite Brotherhood یا (به فرانسه) Préraphaélisme, Proskynesis, transclusion, Anthroposophy, Organized crime, Inflection, Ge'ez language, Phonogram

بایگانی ۴

Vault, میکروارگانیسم و ارگانیسم, , اکسپدیشن, Feature film, زبان و زبان‌شناسی, Hammered dulcimer, Paradox, My list, برابر expendable, کارنامه, ایزوگام, ژورنالیسم, حذف؟, Stealth technology, فارسی‌سازی چند کلمه یا حرف, Oval Office؟, نایب‌السلطنه مونث, سندیکالیست, Pliny, Lemma (linguistics), Vacuum deposition, knowledge base and FAQ, واژگان=Terminology؟,همکاری برای حل مشکل در زبان‌شناسی,, نمایشگر Head-up display یا HUD, Findability و Memorability, یوتانازی, یک نکتهٔ زبان‌شناختی, Eurocentrism, Vacuum tube, Osthanes, Robatic, Lander, JPL, اینها چی؟, Screen Actors Guild Awards, تلفظ صحیح, Half cell, en:Pacific Coast Ranges, en:County, The classical unities or three unities, dielectric heating, think tank, logogram, civic?, chelate, Horatii و Sabine, Isogloss, در ویکی‌پدیا Navigation Box, Transclusion, #ifexist, preload, Autocephaly, Mehakelegnaw Zone, Io, Assault rifle

بایگانی ۵

رده Military، کولر گازی، futurama، Sensitization، Municipality، Gadiformes، bestseller، دکترین پیرامون؟، نقاب و ماسک، سازمانهای NIH و ...، cheerleader و cronyism، رتبه‌بندی دیپلماتیک، web syndication، Aggregator، Zendj، MP3 player - Portable media player، Phonorecord، Laconic-ایجاز و سخنوری-Rhetoric، Feel free to ..

بایگانی ۶

logical checks، malware، Professor، Estates-General، میم یا meme، Nancy Chodorow، تلفظ اسم دانمارکی: Jorn Barger، Vault، اینها چطور؟، Porsche، Sports Car، Macaulay Culkin، اریش یا اریک ؟ کوئتزی یا کوئتزه؟، Battleship، National Board of Review Awards، stroke in swimming، late night talk show، parking، Declan Galbraith، endowment، Dancing Beijing، Template:Infobox Former Country، türbe یا turbe، Roche lobe، Thesaurus، empire، Rhahzadh، چند واژه زبانشناسی : homonyms، Homophones، Heteronyms، Homographs، Dutch Empire، Evolution of the British Empire، status bar، Bestseller یا Best-selling book، Sadhu، Head of Public Outreach، shot from a pistol، Wikipedia:Version ۱٫۰ Editorial Team، برابر نام وزن‌های تکواندو، نام یک کتاب

بایگانی ۷

Cross-compilation, Specification, parody, uninstall

بایگانی ۸

Cross-compilation, Specification, parody, uninstall

بایگانی ۹

Secretary of state, Glamour و Stock, Convenience store و Gastronomy , Rift , OST , seal , aerodrome, airstrip, airfield, or airport لغات مورد استفاده در پروژه فرودگاه‌ها, Motorsport season

بایگانی ۱۰
بایگانی ۱۱
بایگانی ۱۲
بایگانی ۱۳
بایگانی ۱۴
بایگانی ۱۵
بایگانی ۱۶
بایگانی ۱۷
بایگانی ۱۸
بایگانی ۱۹
بایگانی ۲۰
بایگانی ۲۱
بایگانی ۲۲
بایگانی ۲۳
بایگانی ۲۴
بایگانی ۲۵
بایگانی ۲۶
بایگانی ۲۷
بایگانی ۲۸
بایگانی ۲۹
بایگانی ۳۰
بایگانی ۳۱
بایگانی ۳۲

این جعبه: نمایشبحثویرایش


رده Military

en:Category:Military برابر مناسب در ویکی فارسی؟ (فعلا رده:نظامی را داریم که می‌توان منتقلش کرد به نامی بهتر--Taranet ‏۲۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]

برابرهای دیگر جنگی، ارتشی و نظام می‌باشند. --Ariobarzan ‏۲۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)[پاسخ]
به نظر من همان نظامی بهتر است. چون ارتشی و ... در ایران جزء هستند و نظامی کل‌تر. --Wayiran (ب) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)[پاسخ]
نظامی بهتر از ارتشی است، چون در اینجا کلی تر و جامع تر است.و در این category،
  • Military in fiction
  • Military history
  • Military law
  • Military life

هم وجود دارند که معنایی کلی تر از ارتش را در بر دارند.Pastorals2007 ‏۲۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]

کولر گازی

؟ --Wayiran (ب) ‏۲۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]

می شود refrigerative air conditioning و به این نوع سیستم خنک کنندگی Vapor-compression refrigeration هم گفته می شود. Pastorals2007 ‏۲۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]

futurama

برای en:Futurama، من البته خودم برای فارسی سازی آن پیشنهادی در بحث مقاله داده‌ام ولی اگر ممکن است کمک کنید.--مهدی.غ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)[پاسخ]

لاتین است، پیشتر هم مقاله‌داشته: فوتوراما. --Ariobarzan ‏۲۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)[پاسخ]
اسم خاص است. به نظرم ترکیبی از future و panorama انگلیسی است. تلفظ انگیسی آن هم فیوچراما است. با این حال فکر می کنم در فارسی همان فوتوراما بهتر باشد. سعید ‏۲۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)[پاسخ]
در بیشتر زبان‌ها همان فوتوراما می‌گویند و تلفظ می‌کنند. در فارسی فیوچراما بی‌پیشینه نیست ولی کاربرد فوتوراما بیشتر است. --Ariobarzan ‏۲۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۰ (UTC)[پاسخ]
من بیشتر با سعید موافقم برای تلفظ ولی اگر قرار است دیگر فوتوراما بخوانندش آیوبرزن را می‌پذیرم. --مهدی.غ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۹ (UTC)[پاسخ]
این هم دربارهٔ ساختار فوتوراما. --Ariobarzan ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)[پاسخ]
این روزنامه‌نگار هم که من وبلاگش را دادم همینطوری از کلمه نمای آینده به کلمه انگلیسی رسیده بود که اتفاقی همین نام معروف است. --مهدی.غ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۳ (UTC)[پاسخ]


Sensitization

[۱] — این پیام امضانشده را محمد.رضا (بحثمشارکت‌ها) نوشته‌است.

می‌شود حساس‌سازی. --Ariobarzan ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]
منظورم در روانشناسی نبود. بگذارید کارتان را راحتتر کنم، این جمله را ترجمه کنید:May cause sensitisation by inhalation--محمد.رضا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)[پاسخ]
چرا ممکن است هم روانشناسی باشد. در اینجا سخن از behavior یا رفتار است. حساس سازی به چیزی احتمال وقوع یک رفتار را بیشتر کند. حالا سائق یا drive ممکن است ماده ای شیمیایی یا غیره باشد.Pastorals2007 ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۵۹ (UTC)[پاسخ]
«ممکن است از طریق استنشاق (گاز، دارو..) موجب برانگیختگی شود». (؟!) سعید ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)[پاسخ]
در این مورد حساسیت‌زایی هم بد نیست. ...موجب حساسیت‌زایی شود. --Ariobarzan ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

Municipality

Municipalities شهرهایی در دنیا هستند که از لحاظ تقسیمات کشوری، با وضعیت ویژه و زیر نظر مستقیم دولت اداره می‌شوند. آیا برابری در فارسی دارد؟ اگر ندارد چه واژه‌ای مناسب‌تر است؟--آبتین ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]

Municipality برابر شهرداری است. یعنی هر ناحیه مسکونی که طبق تقسیمات کشوری دارای اداره شهرداری و شهردار باشد. به نظر من در فارسی باید به آن شهر، نقطه شهری یا مرکز شهری گفت. شهرروستا هم اخیرا در ایران در مورد روستاهایی به کار میرود که دارای شهرداری شده اند اما هنوز روستا به حساب می آیند. سعید ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۰۷ (UTC)[پاسخ]
به نظر میرسد این برای هر کشوری تعریفی دارد. و برای کشور های خاور میانه هم تعریفی دارد. شاید استان یا شهرستان که معادل چند شهر کوچکتر در اطراف آن هم میشود، معادل آن یاشند. مثلا استان تهران یا شهرستان تهران. تا اینکه نظر بقیه دوستان چه باشد.Pastorals2007 ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)[پاسخ]
البته فکر می‌کنم، تعریف خاصی دارد، اگر مقاله انگلیسی‌اش را ببینید، نام شهرهایی خاص در جهان، که به این شیوه اداره می‌شوند را آورده است، مانند کیف، سواستوپول و ... نمی‌دانم دولت‌شهر می‌تواند درست باشد یا نه؟--آبتین ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]
برابر نزدیکی گمان نکنم در فارسی داشته‌باشد، ولی همانندی‌هایی با سیستم فرمانداری کل که در گذشته در برخی جاهای ایران اعمال می‌شد دارد. از اینرو شاید همان فرمانداری کل بد نباشد. --Ariobarzan ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]

Municipality اصلش به معنی شهرداری است ولی در مورد هر کشور باید تقسیمات کشوری آن را از بالا رو به پایین بررسی کنیم ببینیم در موردی که این واژه در ارتباط با آن کشور به کار رفته آیا معنی شهرستان می‌دهد یا بخش یا دهستان. این واژه بسته به مورد استفاده می‌تواند هر چهارتای این معانی را بدهد. باید مورد به مورد نگاه کرد.--ماني ‏۲۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)[پاسخ]