پرش به محتوا

بحث:مکریان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۱۱ سال پیش توسط Taranet در مبحث شهرها و لهجه زبانی
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۹۶: خط ۴۹۶:


در هیچا کتبی تاریخی،شهرهای بوکان،مهاباد،سردشت و پیرانشهر ، جزو آذربایجان نامبرده نشدند، گاها شهرهای بجز مهاباد را ،قصبه ی از ساوجبلاغ مکری نامبرده، یا چنین بیان شده که جزوی،از مکریان،هستند ، طایف مکری نیز در دو شهر میرنشین بودند . مهاباد وبوکان! ضمنا ، لهجه خاص خود را دارند! البته در دوران شکشت جمهوری کردستان آزاد،با ورود ارتش ، تقسیماتکشوری کمی تغیریافت ! جناب امیر شما ، بحتث دهستان ها رو آوردید که زیاد به تاریخ مربوط نیست ،و به مقاله ایل مکری مربوط است. <span style="color:#CC0000; text-shadow:grey 0.8em 0.5em 0.4em;">[[کاربر:مسعود بوکانی| مسعود بوکانی </span>]]<strong style="background:Red;color:#FFFFFF"> «[[بحث کاربر:مسعود بوکانی|گفتگو]]» </strong> ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)
در هیچا کتبی تاریخی،شهرهای بوکان،مهاباد،سردشت و پیرانشهر ، جزو آذربایجان نامبرده نشدند، گاها شهرهای بجز مهاباد را ،قصبه ی از ساوجبلاغ مکری نامبرده، یا چنین بیان شده که جزوی،از مکریان،هستند ، طایف مکری نیز در دو شهر میرنشین بودند . مهاباد وبوکان! ضمنا ، لهجه خاص خود را دارند! البته در دوران شکشت جمهوری کردستان آزاد،با ورود ارتش ، تقسیماتکشوری کمی تغیریافت ! جناب امیر شما ، بحتث دهستان ها رو آوردید که زیاد به تاریخ مربوط نیست ،و به مقاله ایل مکری مربوط است. <span style="color:#CC0000; text-shadow:grey 0.8em 0.5em 0.4em;">[[کاربر:مسعود بوکانی| مسعود بوکانی </span>]]<strong style="background:Red;color:#FFFFFF"> «[[بحث کاربر:مسعود بوکانی|گفتگو]]» </strong> ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)
: تاریخچه و زبان مردم هر شهر را می‌توانید با ذکر منبع در مقالهٔ خودش بنویسید.--[[کاربر:Taranet|Taranet]] ([[بحث کاربر:Taranet|بحث]]) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)

نسخهٔ ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۳


مطالب تعصبی حذف خواهند شد. ! درصورت ادامه هرزه کاری این صفحه به کلی حذف خواهد گردید.

عدم پیروی از قوانین ویکی‌پدیا

این مقاله از قوانین ویکی‌پدیا پیروی نمی‌کند. هیچ ارجائی در نوشته‌ها نیست. پیوندهایی نیز که به عنوان منبع داده شده‌اند همه مرده هستند. Farvartish (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)پاسخ

بله متسفانه پیوندها مرده‌اند. انشالا منابعی به آن اضافه خواهم کرد. درمورد این منطقه جغرافیایی Mboukani! Contact ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)پاسخ

متاسفانه پیوند منبع مقاله مکریان در ویکی‌پدیای انگلیسی نیز مرده‌است. شاید آژانس خبری موکریان برای این کار مفید باشد. Farvartish (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)پاسخ

آژانس خبری موکریان می‌تواند تاحدی مقاله زنده کند ولی بازکافی نیست باید بیشتر دنبال افزودن منابع بیشتری باشیم. البته آژانس خبری موکریان می‌تواند جایگزین خوبی برای یکی از پیوندهای مرده باشد. Mboukani! Contact ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)پاسخ

این مطلب را در یکی از وبلاگ‌های آذربایجانی پیدا کرده‌ام می‌خواستم ببینم از نظر شما تا چه حد صحیح است؟

"از وقوع جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی بین دو امپراتوری اسلامی و صفوی و عثمانی که به شکست صفوی‌ها و اشغال آذربایجان به دست عثمانی‌ها منتهی شد، مناطق غربی آذربایجان روی صلح و آرامش را به خود ندیده‌است، در نتیجه جنگ‌های مذهبی بین این دو امپراتوری بزرگ شرق، عشایر کرد مکری از سرزمین‌های عثمانی در عراق امروزی و از منطقه «شهرزور» به آذربایجان روی آورده و در نتیجه خلاء قدرت به وجود آمده در این مناطق اشغالی، ناحیه " دریاس" در مهاباد امروزی را از دست طوایف ترک شیعی قزلباش «چابقلو» خارج کرده و سپس محالات دول، آختاچی، ایل تیمور و سولدوز را ضمیمه دریاس نمودند. با مهاجرت دیگر طوایف و عشایر کرد عثمانی مانند دهبکری به "بوکان (بی کندی) و سقز" و اتحادیه بلباس (مرکب از طوایف کردزبان پیران، مامش، زرزا و منگور) به مناطق" پیرانشهر (خانا)، اشنویه (اوشنو)، سردشت و روستاهای جنوبی سولدوز" و جنگ و غارت‌های صورت گرفته، منطقه جنوب غرب آذربایجان به تدریج کردنشین گشته‌است."
چون هر دو طرف مطالبی کاملا متفاوت بیان می‌کنند. اگر بتوانید با استناد به نوشته‌های تاریخی یا گزارش‌ها و... پاسخ بدهید بسیار به روشن شدن مطلب کمک رده‌اید. از نظر من مطلب این وبلاگ ایراد دارد چون قزلباش‌ها نیز خود مهاجر هستند. Farvartish (بحث) ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)پاسخ

بنظرمن هم این دست نوشته دستکاری شده‌است. ونمی‌توانند صحت کامل داشته باشند، بیشتر مطالب وبلاگ‌ها اینگونست ؛یک جانبه به مسئله نگاه می‌کنند. البته در مورد وجود طوایف تُرک تو مهاباد درست هست ولی دقیق آگاهی ندارم که قزلباش‌ها اونجا بودند یانه؟ Mboukani! Contact ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)پاسخ

ایالت

برای ایالت نامیدن این منطقه منبع معتبر بیاورید. همچنین کردستان مرزهای تاریخی مشخصی دارد خارج از بحث مردم کرد. اگر این منطقه زیر نظر ایالت آذربایجان ایران بوده می‌بایست این را هم ذکر کنید. Farvartish (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)پاسخ

مقاله به کلی ویرایش شد. تا آنجایی که می‌توانستم اصلاحش کردم و توسعه دادم. درمورد نقشه بگم فکرنکنم زیاد این مورد لازم باشد. چون فقط در نقشه شاهین دژ= ساینقه لا و نقده به =نه غده نوشته شده ولی هر پارسی زبان خواهد فهمید منظوررامسعود بوکانی * بحث ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)پاسخ

در تقسیمات کشوری می‌توانید فهرست همه ایالت‌های ایران را ببینید که البته ایالت مکریان در آن موجود نیست. بهتر است از نام سرزمین استفاده کنید. کردستان ایران نام ساختگی است مناطق کردنشین ایران درست است. ما یک کردستان داریم که منطقه‌ای است تاریخی با حدود و ثغور مشخص. نقشه هم به خط کردی است و فارسی نیست اینکه رسم الخط و فارسی و کردی شبیه‌است بحث دیگری است همانطور که ما از رسم الخط عربی استفاده نمی‌کنیم در ویکی فا از رسم الخط کردی هم نباید استفاده کرد. Farvartish (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)پاسخ

بله یک کردستان داریم ولی میبنید که به چهار قسمت تقسیم شده!! پس مجبور بگیم یا مناطق کردنشین ایران یا کردستان ایران/ منظور من اینست که ما چهار کردستان داریم! نه همچین چیزی نیست. !

در زمان سلاجقه برای اولین بار ایالتی با نام کردستان پدید آمد. مرزهای این ایالت و ایالت‌های که بعدها کردستان نامیده شدند کاملا مشخص است. سرزمینی که شما مکریان می‌نامیدش همواره جزو ایالت آذربایجان ایران بوده‌است. نه ایالت کردستان فوق الذکر. شما هم که در بالا تصریح کردید که منظورتان از کردستان همان ایالت کردستان است. پس بگویید در مناطق کردنشین ایران. Farvartish (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)پاسخ

ببینید ما مخالف این نیستیم که این شهرها و مناطق تو آذربایجان هستند. چون چندسده هست که به این روال هست. وقتی ناراحت خواهیم شد که شهرهای کردنشینم را آذری بدانند! درصورتی که شهر مذکور درطول تاریخش کردنشین بوده. ما با این موضوع مشکل داریم. و گرنه هم آذربایجان برایمان عریزست و هم کردستان! مهم در کنارهم بودن با صلح و پیمان برادری هست.مسعود بوکانی * بحث ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)پاسخ

من شما را آذری خطاب نکرده‌ام. برایم کرد و آذری بودن مناطق هم فرق نمی‌کند. فقط پافشاری ام بر صحبح بیان شدن مباحث تاریخی و جغرافیایی است. همانطور که خراسانی بودن به معنی فارسی زبان بودن نیست، آذربایجانی بودن هم به معنی ترک زبان بودن نیست. نقشه را هم باز تاکید می‌کنم شما که زحمت کشیده‌اید و تهیه کرده‌اید. فارسی اش کنید. در همان مقاله‌ای که گفتید چند نقشه جالب بود اگر آنها را هم بیاورید خیلی خبو است.Farvartish (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)پاسخ

ایرادات عمده در مقاله

در ابتدا لینک مربوط به به ایرانیکا نامربوط است و صفحه لینک شده هیچ مطبی را راجع به تعلق مکریان به "کردستان ایران" نشان نمی‌دهد. برخلاف این ادعا و طبق اسنادی که به مقاله افزوده می‌شود مکریان همیشه جزوی از خاک تاریخی آذربایجان بوده‌است. --Ebrahimi-amir (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۱ (UTC)پاسخ

در این باره کلی بحث شده بود نمی‌دانم دوباره چرا دوباره این مساله آمده. Farvartish (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)پاسخ

نتایج بحث چه بود؟--Ebrahimi-amir (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)پاسخ

تاریخچه را بنگرید کردستان پاک شده بود و جایش آذربایجان آورده شده بود. Farvartish (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)پاسخ
من در صفحه بحث حاضر آرشیو ندیدم و در بحث‌های فعلی نیز مطلبی راجع به اینکه طبق کدام نوشته مکریان متعلق به کردستان است بحثی ندیدم. --Ebrahimi-amir (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)پاسخ

فکر میکنم در ویرایش مقاله مجددا تفسیر بنفع شده این امارت با مهاجرت طوایف ... از عراق و شاره زور تشکیل شده این تاکید بی مینا بر مهاجرت چه دلیلی دارد ؟ چه علتی دارد که از منبع بسیار وزین دکتر سعید خضری در این مقاله کمرنگتر از مقالات کم اعتبار تر استفاده شده مقاله دکتر خضری شامل نقلهایی از اساتید معظمی چون پروفسور مینورسکی بعنوان بزرگترین کردشناس یر کینر (مسافرت به کردستان) واگنر (مسافرت در کردستان و ج س بوکینگ هام مسافرت در آشور و .. است. این مقاله به تمیزکاری شدیدا نیازمند است و بهتر است اینکار به مکریها سپرده شود یا حداقل نظر انها را ارج بنهیم. مکری11 (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)پاسخ

دکتر خضری متخصص جغرافیای طبیعی است و مطالب‎اش درباره تاریخ اعتباری ندارد. مطلبی نیز که به اعتبارش ایراد گرفته اید را یک متخصص تاریخ نوشته است. ویرایش مقالات دانشنامه برای همگان آزاد است، هیچ گروهی در این باره برتری ندارند. در فارسی چیزی به نام شاره زور نداریم، احتمالا منظورتان شهرزور بوده است. Farvartish (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)پاسخ

دکتر خضری به گردآوری مقالات تاریخدانانی معظم چون پروفسور مینورسکی پرداخته و خود تعبیری ننموده مکری11 (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)پاسخ

طبق وپ:منابع معتبر و البته وپ:تاریخ مطالب دکتر خضری در زمینه تاریخ اعتباری ندارد. Farvartish (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)پاسخ

عرض نمودم آن مطالب مطالب تاریخدانانی چون مینورسکی و.. است نه دکتر خضری! مکری11 (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۹ (UTC)پاسخ

اگر به جای اینکه همواره در پی بحث باشید وپ:منابع معتبر و وپ:تاریخ را مطالعه می‎کردید متوجه می‎شدید که چرا مطالب دکتر خضری اعتبار ندارد، مطالب دیگر تاریخ نگارانی که می‎گویید باید از کتاب‎های خودشان نقل شود تا اعتبار داشته باشد. Farvartish (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)پاسخ
این منابع نمی تواند در ویکی پدیا استفاده شود [۱] همانطور که می بینید جلوی آدرس آن پرچم کردستان عراق قرار دارد نمونه ای از همین منابع سایت گاموح در صفحه اربیل آوردند که دوستان آن را قبول نکردند و گفتند از کی گاموح منبع شده است بنابراین چنین سایتی که کل جنوب استان اذربایجان غربی را کردستان شمالی نامیده غیر معتبر است و نباید از آن در ویکی استفاده نمود--Amir a57 (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)پاسخ


مهم نیست که شده یا نه. این مقاله در مجله ای معتبر منتشر شده و نباید حذف شود. اگر منبع معتبری دارید که خلاف آن می گویید اضافه اش کنید ولی این را حذف نکنید. Screwed talk ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)پاسخ


الان نگاه کردم. ته صفحه 86 اول صفحه 87 -- Screwed talk ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)پاسخ

بله الان دیدم صحت این مقاله را چه مرجعی تعیین کرده؟ آیا شما شرفنامه را خوانده و جمله ای که این مقاله به شرفنامه منتسب نموده را قبول دارید؟ مکری11 (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)پاسخ

این مجله یک ژورنال معتبر با هیات تحریریه و بازبینی مطالب پیش از انتشار است لذا مطالبش معتبر است. من و شما قرار نیست اصلاً شرفنامه را بخوانیم یا قبول داشته باشیم. چون منبع معتبر گفته می پذیریم. اگر منبع معتبر دیگری هست که چیزی مغایر این می گوید ارائه کنید ورنه نباید به این دست بزنیم. -- Screwed talk ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)پاسخ

بله ویرایش قبلی من اشتباه سهوی بود چون واقعا آن مطلب را نخوانده بودم تصور میکردم این مقاله همین 18 صفحه است بعد متوجه شدم که از صفحه 83 به ببعد آنست ممنون از راهنماییتان مکری11 (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)پاسخ


در ضمن بهتر است بعضی مطالبی که مربوط به تاریخ است در بخش تاریخ آورده شود نه در بخش معرفی مقاله نیاز به تمیز کاری دارد مکری11 (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۹ (UTC)پاسخ

در ضمن رفرنس 2 معرفی کننده شهر بوکان است و ربطی به جمله اش ندارد ( مکریان امارتی ...) مکری11 (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)پاسخ

خواهشا دقت نماییده جمله ارجاعی به رفرنس 7 میگوید این امارت در اواخر دوره نادرشاه با مهاجرت از نواحی کردنشین عراق و ترکیه تشکیل شده آخه عزیز من هر کس که اپسیلونی از دانش تاریخ بداند میفهمد که در دور افشاریه و حتی اوایل صفوی نه ترکیه ای بوده و نه عراقی و نه ناحیه کردنشین عراق و ترکیه ای پس چرا باید اینگونه نگاشته شود. آن مناطق کردستان ایران بوده اند. اگر این سخن نا حق است بفرمایید. مکری11 (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)پاسخ

اشکالات اساسی این مقاله

این مقاله دارای ایرادات بسیار زیادی می‌باشد. بنده این مقاله رو خوندم و دارای اطلاعات تحقیقاتی وسیعی می‌باشم. اینکه نسبت دادن اتشکده آذرگشسب به این مقاله کاملا اشتباه است.

طبق کتاب آقای احمد کسروی در مورد وجه تسمیه آذربایجان آمده که آذر به معنای آتش و بایجان یا بایگان به معنای نگهدارنده به همین علت این منطقه را آذربایجان نامیده‌اند و تنها اتشکده منطقه تخت سلیمان تکاب است.

و اما در مورد مسئله مکریان توجه شما دوستان عزیز رو به کتاب جامع التواریخ رشیدی نوشته حافظ ابرو جلب کنم که در مورد منطقه ساری قورخان تکاب این چنین می‌نویسد:

منطقه وسیع ساروقورغان:

طبق فرمان شماره ۲ ملک زکریان نامی در سال ۱۱۰۳ هجری قمری بر آنجا حکومت داشته‌است. هویت این شخص معلوم نیست، و ظاهرا چنین به نظر می‌رسد که از اعقاب ایوب انصاری(می توانید به صفحه آرمگاه ایوب انصاری مراجعه کنید) باشد، این منطقه (ساروقورغان) دارای سابقه بوده و آثار قلعه‌ای عظیم نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند بعلت وجود پرتگاهای خطرناک نمی‌شود به آسانی وارد قلعه شد، ولی از طرف روستای ساروقورغان می‌توان وارد قلعه شد.

از نظر معماری قلعه‌ای ارزشمند می‌باشد که نیاز به بررسی عمیق دارد. طبق کتاب جامع التواریخ رشیدی نوشته حافظ ابرو این چنین برداشت می‌شود: که این قلعه از دوران پیش از تاریخ مرکز تمدنهای هزاره اول بوده و از عصر ماد تا دوره ساسانی اقوام محلی در آنجا سکونت داشته‌اند. در دوره‌های اولیه اسلامی اکراد (جمع کردها) در آنجا پناه می‌بردند تا خاک آذربایجان را به تصرف در بیاورند.

در سال ۷۵۹ هـ-ق ساروقورغان توسط امیر تیمور با خاک یکسان شد و چندی بعد شخصی به نام صارم کرد از حکام مکری آنجا را بهترین پناهگاه دانسته و پس از تعمیر آنجا را برای بیرون راندن آذربایجانی‌ها و سکونت دادن اقوام مهاجر (کردها) مهیا کرد، البته جنگ صارم با اندکی تغییر در کتاب شرف نامه بدلیسی نیز آمده‌است. Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC) Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC) Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۰ (UTC)پاسخ


دوستان عزیز تاریخ افشار در مورد ساوجبلاغ مکری چنین می‌نویسد:امتداد بلده اورمیه تا زمان دولت قاجاریه سلدوز و ساوجبلاغ مکری و مرحمت آباد مراغه الی صفاخانه صائین قلعه در تحت و جزو ولایات اورمیه بوده بعد از حسین علی خان بیگلربیگی افشار از اداره اورمیه خارج شده‌است صفحه ۸ حال نمی‌دانم این آقایان چگونه نقشه‌های جعلی خود را در مورد اورمیه می‌آورد اینجا می‌گذارند--Amir a57 (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)پاسخ

در مورد ارتباط نام مکریان با راه مغان باید بگویم که نظر یک شخص آکادمیک است. که البته بنده به آن ایراد دارم اما بیانش با قوانین ویکی منافاتی ندارد. این‌هایی را هم که شما می‌فرمایید اگر در یک مطلب آکادمیک آمده باشد و تحقیق دست اول شما نباشد (شما از منابع اولیه نتیجه گیری نکرده باشید) آوردنش ایرادی ندارد و در روشن شدن مطلب بسیار مفید خواهد بود. Farvartish (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)پاسخ

مکری ربطی به مغان ندارد مکری‌ها کوچ کرده از عراق هستند در منبع پایگاه جامع علوم اسلامی--Amir a57 (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)پاسخ


دوست عزیز کتاب جامع التواریخ رشیدی نوشته حافظ ابرو رو ما مطالعه کنید متوجه خواهید شد که کتاب معتبر می‌باشد. پایان نامه من در مورد ایران باستان دوره ساسانی می‌باشد. اساسا ارتباط موضوع مکریان با آتشکده آذرگشسب اشتباه است. آذرگشسب نماد اسب نر و کلمه آذربایجان ابتدای خود یعنی آذر را از آن گرفته می‌توانید به کتاب آقای احمد کسروی مراجعه کنید. اساسا وجه تسمیه این مقاله ایراد اساسی دارد. Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)پاسخ

البته این قسمت مطالب من مهم است که دادی ۲ منبع مهم می‌باشد.

از نظر معماری قلعه‌ای ارزشمند می‌باشد که نیاز به بررسی عمیق دارد. طبق کتاب جامع التواریخ رشیدی نوشته حافظ ابرو این چنین برداشت می‌شود: که این قلعه از دوران پیش از تاریخ مرکز تمدنهای هزاره اول بوده و از عصر ماد تا دوره ساسانی اقوام محلی در آنجا سکونت داشته‌اند. در دوره‌های اولیه اسلامی اکراد (جمع کردها) در آنجا پناه می‌بردند تا خاک آذربایجان را به تصرف در بیاورند.

در سال ۷۵۹ هـ-ق ساروقورغان توسط امیر تیمور با خاک یکسان شد و چندی بعد شخصی به نام صارم کرد از حکام مکری آنجا را بهترین پناهگاه دانسته و پس از تعمیر آنجا را برای بیرون راندن آذربایجانی‌ها و سکونت دادن اقوام مهاجر (کردها) مهیا کرد، البته جنگ صارم با اندکی تغییر در کتاب شرف نامه بدلیسی نیز آمده‌است. Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC) Ahadagha (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)پاسخ

آقای عزیز من نمی‌گویم اینها درست است یا غلط است می‌گویم اگر جنبه تحقیق دست اول ندارد بیاورید. Farvartish (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)پاسخ


منابع که تحقیق دست اول ندارد کتاب کسروی تحقیق دست اول نیست تحقیق دست اول آن است که خودمان تحقیق کنیم یکی هم منبع دست اول وجود دارد که آن هم نیست چون این منابع منبع دست دوم است--Amir a57 (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)پاسخ
کتاب کسروی اگر درباره مکریان صحبت کرده خوب بیاورید. همانگونه که ما در بخش منطقه از مقاله ایرانیکا آورده‌ایم. Farvartish (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)پاسخ


نیروهای ترک تبار یعنی ایرانی‌ها ترک تبار سربازان قراچه داغی سپاه ایران است--Amir a57 (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)پاسخ

قسمی از متن را حذف نمودم درصورت افزودن منبع معتبر بی افزایدش. *** (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)پاسخ

موکریان

موکری‌های امروزی شهرهای بوکان - پیرانشهر- مهاباد - سردشت و بخشی از سقز و بانه هستند. در مورد آذربایجانی و کردستانی بودن هم بگم. موکریان ایالتی کردستانی هست نه آذربایجانی! چرا؟ چون شهرهای موکری کُردهستند و در طول تاریخ هم کُرد بودن ولی با توجه به تقسیمات و... این شهرها و موکریان در آذربایجان غربی و زیرنظر آذربایجان هستند. لطفا اول درست تحقیق کنید در مردم موکری و تاریخشان بعد سراغ وجه تسمیه و خاک و محدوده موکریان! مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)پاسخ

مسعودجان تقسیمات کشوری که سرخود انجام نمی‌شود. کردستانی که در ایران است، طبق اسناد تاریخی که من دیده‌ام، شامل همین استان کردستان می‌شود (حتی شامل روستاهای ترک‌نشین آن). بقیه مناطق ایران کردنشین هستند نه کردستان. بخشی از مناطق کردنشین در خراسان است، بخشی در آذربایجان، بخشی هم در همدان و کرمانشاه و ایلام. آن وقت ما هم باید تمام بخش‌های آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان به علاوه بخش‌هایی از آذربایجان غربی، گیلان، همدان، کردستان، قزوین، قم، تهران و مرکزی را جزء آذربایجان بدانیم؟ در حالی که این مناطق ترک‌نشین هستند نه آذربایجان. آذربایجان هم سرزمینی است مثل خراسان که در آن اقوام مختلفی زندگی می‌کنند و البته ترک‌ها در اکثریت هستند. این‌ها همه تفکرات استالینی است که باید هر منطقه به نام قوم ساکن در آن باشد. مناطق ارمنی‌نشین ارمنستان باشد، مناطق ازبک‌نشین ازبکستان باشد. این‌ها صحیح نیستند و هر سرزمین برای خود پیشینه‌ای دارد. حالا چه اشکالی دارد بوکان شما جزء آذربایجان باشد؟ مگر کرمانشاه جزء کردستان است؟ جدای از این‌ها یعنی شما دوست ندارید هم‌استانی ما باشید؟ مثل کردهای خراسان که هم‌استانی مشهدی‌ها هستند:-) --آذربایجانی (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)پاسخ

ایالت کردستانی و آذربایجانی یعنی چه؟
هم‌زمان با روی کار آمدن ترکمن‌های سلجوقی (۵۱۱ ق.) و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستان در محدوده ایالت جبال (کوهستان) ایران تأسیس گردید و نام کردستان برای نخستین بار ساخته و استفاده شد.
این در مقاله کردستان آمده و یک حقیقت تاریخی است. آذربایجان نیز تاریخچه روشن خود را دارد. مکریان ایالت نیست امارت است امیر داشته نه والی. کرد بودن یک منطقه به این معنا نیست که آن منطقه کردستان باشد. نمونه اش نواحی کردنشین شمال خراسان. درباره آذربایجان نیز همین گونه‌است. دقت هم فرمایید که آذربایجانی منسوب به آذربایجان است نه آذربایجان منسوب آذربایجانی. در مورد مهاجرت‌ها نیز مطالب تاریخی روشن سخن می‌گویند. تأسف آور است بعد از این همه بحث دوباره این صحبت‌ها می‌شود. Farvartish (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)پاسخ

ببین آذربایجانی عزیز من مشکلی ندارم که ما تو آذربایجانیم ولی با این موضوع مشکل دارم چرا وقتی تو سایت‌ها و وبلاگهای خودمون درخواست استانی جدید می‌کنم همان دوستان و هم استانی‌های ما میان تو سایت‌های رسمی و خبرگزاری‌ها میگنند که شما تجزیه طلبید! ویا منافق!آیا مثلا کرچ وقتی که از تهران هم جدا شد مردم هم نسبت به کرجی‌ها چنین می‌گفتند. یک چیز دیگر چرا آذری‌ها با نام موکریان مشکل دارند؟؟؟ چون کردنشین هست؟ ولی در طرفی دیگر اگر در موکریان ۹۰درصد آذری بودند آنوقت همه میموند می‌گفتند به به چی شود موکریان!! ولی حالا بسیاری از آذری‌ها با نام زیبایی موکریان مشکل دارند. وقتی که دوست هم استانیم به من بی احترامی و برای من حقی قایل نمی‌شود بهترست من هم از خود و مردم دفاع کنم و بگویم *موکریان = بخشی از کردستان* زیرنظر آذربایجان روژاو) به هرحال مشکل از کسانی هست که می‌خوانند تفرقه بین اقوام ایرانی بندازند. در ضمن farvartish عزیز مسئله کُردهای خراسان با آذربایجان و کردستان فرق دارد. نمیدونم اومدی کردستان؟؟ یانه؟ مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)پاسخ

در مثالی که من آوردم فرقی نمی‌کند. بحث سر شرایط کردها و آذربایجانی‌ها نیست بحث سر یک حقیقت تاریخی است که باید با منابع تاریخی بیان شود. وقتی شما می‌آیید بدون در نظر گرفتن حقایق تاریخی می‌گویید مکریان کردستان است حرفتان نادرست است. کردستان این وضع را دارد آذربایجان آن وضع را دارد بحث دیگری است، این مملکت تمرکز گرا است، حقوق اهل سنت پایمال می‌شود، بودجه تهران اندازه بودجه همه استان‌های مرزی است، پدر درویش‌ها را در آورده‌اند، کولبرهای کرد تنها به خاطر در آوردن نان شب شکار می‌شوند و هزار بدبختی دیگر. همه اینها حقیقت است و جای بررسی دارد. اما اینجا بحث ما سر یک موجودیت تاریخی به نام امارت مکریان است. Farvartish (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۰ (UTC)پاسخ
مردم کرج چنان نمی‌گفتند. تهران هم به عنوان پایتخت وقطب هر حرکت نیازمند چنین بوجه‌هایی می‌باشد. *** (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۴ (UTC)پاسخ

با سلام خدمت همه دوستان عزیز احساس می‌کنم گفتن برخی از کلمات لازم می‌باشد. دوستان عزیز در استان لرستان کردهای زیادی وجود دارد آیا دلیل می‌شود یک منطقه تاریخی دارای وجه تاریخی را کردستان بنامیم؟؟؟؟ و یا در تهران اذری‌های زیادی زندگی می‌کنند..... منظورم این است اگر به خاطر مسایل جمعیتی که اخیرا سازمان آمار اعلام کرد که بعد خانوار دو استان سیستان و کردستان بالا می‌باشد یعنی این نژادها علاقه‌ای زیادی به این سنت حسنه(از دیدگاه مذهبی) دارند. پس این مسایل هم بی ربط نیستند. اگر جمعیت یک نژاد در یک استان زیاد می‌شود دلیل بر تغییر نام احساس نمی‌شود. در مورد جریان مکریان هم لازم است بگوییم که این منطقه در اکثریت منابع تاریخی آذربایجان نامیده شده‌است. با تشکر shiz (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۵ (UTC)پاسخ

جناب احد آقا در ایران نهایت بتوان از قوم‌های گوناگون صحبت کرد حتی نام بردن از ملت‌های گوناگون هم نادرست است حالا شما می‌فرمایید نژاد!!! نژاد از دیدگاه مذهبی که دیگر خیلی غلط است. اهل سنت زاد و ولد درشان زیاد است یکی از دلایلش شاید باور مذهبی باشد. اگر دقت کنید رشد جمعیت در بیشتر مناطق روستایی زیاد است و مناطق اهل سنت به خاطر توسعه پایین اکثرا روستایی هستند. این کلمات هم که شما فرمودید خیلی لازم به این بحث نبود. دوستان در بالا چندین بار اشاره کردند که حدود مناطق را منابع تاریخی نشان می‌دهد نه دیدگاه استالینی قومی. Farvartish (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)پاسخ

جزو آذربایجان بوده ولی موکری‌ها دارای حاکمان کُرد در منطقه بودند و گاهی قدرت آنها بیشتر از یک دولت یه نظام در دوره قاجاریه و پهلویه بوده‌است. موکریانی نامی است که کُردها و مردم کُرد از آن استفاده می‌کنند نه آذریها و آذربایجانی ها!! پس بیخود هیه نگید آذربایجانی بهتر بگید موکریان امارتی کُردنشین در آذربایجان است. میدانم می‌خواهید چیکار کنید!! و بهتان اچازه نخواهم داد! مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)پاسخ

خواهشن نیت یابی نکنید که باعث قطع‌دسترسی می‌شود.*** (بحث) ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)پاسخ

مسعود عزیز من منظور شما را کاملاً درک می‌کنم. ولی مطمئن باشید همان‌طور که خراسان یا حتی خود ایران فقط برای فارسی‌زبانان نیست و اقوام مختلفی از جمله خود ترک‌ها و کردها خراسانی یا ایرانی هستند، آذربایجان هم همین‌گونه هست و مثلاً ما تات‌های آذربایجانی، ارمنی‌های آذربایجانی و همچنین کردهای آذربایجانی داریم در کنار ترک‌های آذربایجانی. کلاً به نظر من مقاله مردمان آذربایجانی نامش اشتباه است و باید به ترک‌های آذربایجانی منتقل شود. آذربایجان (ماد کوچک) فقط یک سرزمین است و بس. هیچ سرزمینی ملک ازلی و ابدی یک قوم خاص نیست. وجه‌تسمیه مکریان هم چندان دقیق نیست. به هرحال این‌جا هم یک سرزمین است در داخل آذربایجان و باز هم متعلق به هیچ قوم مشخصی نیست. ولی خب الآن کردها اکثریت ساکنان آن را تشکیل می‌دهند؛ مثل آذربایجان که ترک‌ها اکثریت ساکنانش را شامل می‌شوند. مسئله سرزمین‌ها هیچ ربطی به اقوام ندارد. باید بین این دو تفکیک قائل شد. استان‌شدن مکریان هم در شرایط فعلی بعید به نظر می‌رسد. این اقدام به درگیری‌های وسیعی میان ساکنان شهرهایی مثل بوکان، مهاباد و سقز منجر می‌شود و مطمئن باشید ساکنان شهری مثل میاندوآب به هیچ‌وجه خود را مکریانی نخواهند دانست. پس دولت بیکار نیست که مسبب این درگیری‌ها شود:-) --آذربایجانی (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۱۰ (UTC)پاسخ

با سلام خدمت همه دوستان گرامی. من گفتم شاید این بحث به آسانی حل شود ولی ظاهرا بعضی از دوستان نمی‌خواهند واقعیت رو بپذیرند. و انگار به جای حقیقت به دنبال یار گیری هستند. من چند سوال می‌پرسم؟ علت نامگذاری شهرستان ساوجبلاغ در نزدیکی کرج چیست؟فلسفه وجودی این شهرها در نزدیکی تهران؟؟؟و زمان شکل گیری هسته اولیه این مدل شهرها؟؟ علت نامگذاری شهر صائین قلعه بین راه قزوین به زنجان چیست؟؟؟ دوستان گرامی دقت بفرمایید شهرستان ساوجبالاغ در نزدیکی کرج به دلیل جنگ کردهابا اذریها بود که آنها را از منطقه بیرون کردند و به دیار دیگر شتافتند. جریان صائین قلعه نیز همین است؟ ساوجبلاغ که معرب شده اسم قدیم مهاباد فعلی است و صائین قلعه نام قدیم شاهین دژ است که در اثر این حملات برخی منطقه رو ترک کردند و در حوالی شهرهای دیگر سکنی گزیدند. منابع این حرف مقاله سیر تاریخی حرکت اذریها بعد از جنگ صارم کرد نوشته سید یحیی یثربی است. سید یحیی یثربی از فیلسوفان ایران دانشگاهای تهران، علامه طباطبایی در حال تدریس هستند. مولف کتابهای بسیار زیاد از شاگردان علامه طباطبایی و عبد الحسین زرین کوب... ریاست سابق دانشگاه تبریز و سنندج. با تشکر احد shiz (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC) shiz (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۰ (UTC)پاسخ

دوست عزیز مطلب جالبی است. من این مطلب را نمی‌دانستم اگر منبع را دقیق می‌دانید در متن درج کنید البته نمی‌دانم من این طور برداشت کردم که کردها آذری‌ها را از این مناطق بیرون کرده و آنها آمده‌اند در آن مناطق مسکن گزیده‌اند این طوری است دیگر نه؟؟--Amir a57 (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)پاسخ

من در اولین فرصت این منبع رو خدمت دوستان تقدیم خواهم کرد. بله حرف شما (amir a57) درست است مشکل بر اثر تایپ سریع بود. که اصلاح کردم. البته اگه متن کامل خونده بشه مشخص بود. که اصلاح کردم. shiz (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۰ (UTC)پاسخ

جنگ صارم به هیچ وجه به اینصورتیکه رفرنس 11 به آن اشاره کرده در شرفنامه نیامده در ضمن قلعه ساری قورخان ربطی به مقاله مکریان ندارد و باید از این مقاله حذف گردد.مکری11 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۳ (UTC)پاسخ

و دیگر اینکه جامع التواریخ منبع دست اول میباشد. مکری11 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)پاسخ

منابع اولیه

براساس وپ:تاریخ، استفاده از منابع اولیه همچو «تاریخ عالم‌آرای عباسی» به‌حیث منبع در ویکی نارواست. خواه متن منبع اولیه را در کتابی ثانویه دیده باشید، خواه خود منبع اولیه را در دست بدارید. --آرش ۲۴ شهریور ۱۳۹۱/ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)پاسخ


آن را از کتاب تاریخ افشار نوشته‌ام منبع دست دوم است در ضمن این متن به آهٔن صورت که در تاریخ عالم آرای عباسی نوشته شده نیست  --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)پاسخ


من فکر می‌کنم چون ایرانیکا هم از نقل شاهد عینی اسکندربیگ یاد کرده، بد نباشد زبده‌ای از مطالب آن به طور نقل قول در مقاله قرار بگیرد. 123 (بحث) ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)پاسخ

ایراد وجه تسمیه

با سلام مجدد خدمت همه دوستان محترم.

  • من متن مقاله جغرافیای تاریخی موکریان در چهار سدة اخیر رو مطالعه کردم. و کلی از ان استفاده کردیم از این بابت تشکر می‌کنم.
  • در مورد مقاله مکریان باید بگویم وجه تسمیه آن زیاد دقیق نمی‌باشد
  • بررسی مساله شیز(تخت سلیمان)

ارتباط بین شیز و مکریان بسیار کم می‌باشد و به قول نگارنده مقاله این یک عقیده‌است و یا نظریه که هنوز اثبات نشده‌است که ما ان را در بوق و کرنا کنیم در وجود منطقه شیز و آتشکده آذرگشسب و انطباق ان با محل فعلی تخت سلیمان اختلافات شدیدی وجود دارد(این اختلافات در حالی است که این بنا در یونسکو بعنوان اولین اثر ایران بعد از انقلاب ثبت شده‌است) که می‌توان به مطلب اتشکده آذرگشسب نوشته آقای دکتر حسن انوری از اساتید دانشگاه تهران که در همین اینترنت در دسترس می‌باشد رجوع کرد. با این حال ما با یک نظریه و عقیده روبه رو هستیم که می‌خواهیم وجه تسمیه این مقاله رو بر پایه اون بگذاریم که خود کار می‌لنگد. بهتر بود منابع معتبری را گرد اوری می‌کردید. به هر حال تشکر. shiz (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)پاسخ

  • نام امروزی آذربایجان حاصل ترکیب دو واژه فارسی باستان «آذر (آتور)» به معنی «آتش (مقدس)» و «آبادگان (آپاتکان)» به معنی «محل» است که «سرزمین آتشکده‌ها» یا «محافظت شده توسط آتش» معنی می‌دهد. مهمترین آتشکده ایران باستان و منطقه آذربایجان آتشکده آذرگشنسب در تخت سلیمان تکاب می‌باشد.

منبع:">The Azerbaijani Turks: Power and Identity under Russian Rule by Audrey Altstadt. Hoover Institution Press (1992), ISBN 0-8179-9182-4. Retrieved 7 June 2006.{{page needed|date=November 2011 با تشکر shiz (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)پاسخ

اینها به مکریان چه ربطی دارد؟ --123 (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)پاسخ

ایراد اساسی

نام مقاله مکریان است بعد توضیح داده شده‌است که مقاله درباره امارتی کردی است. اما این امارت کردی در منبع آورده شده امارت مکری نامیده شده‌است نه مکریان. بعد دقت کنید وقتی گفته می‌شود امارت یعنی یک حکومت امیرنشین اما در ادامه مقاله بحث یک منطقه جغرافیایی می‌شود. منطقه‌ای به نام مکریان باید از حکومت امیران مکری تفکیک شود. برای نمونه سلسله صفویه یک حکومت است در ایران اما به خاطر صفویه به ایران نمی‌گفتند صفویان و مقاله ایران از مقاله صفویه جداست. Farvartish (بحث) ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)پاسخ

منابع ۷ و ۸ می‌گویند مکریان. --123 (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۲۷ (UTC)پاسخ
خوب این ایراد اول بود. باید امیرنشین مکریان با منطقه مکریان (اگر منبع معتبری درباره اینکه منطقه‌ای با این نام هست) تفکیک شوند. Farvartish (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۳ (UTC)پاسخ
#استفاده از زمان ماضی را ببینید. --Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۰۹ (UTC)پاسخ

تحقیق نشده

برخی از مطالب نادرست است! بعنوان نمونه در توضیح نگاره بوکان ذکر کردید که بوکان علیه مکریان بودند درست نیست! بلکه در کتبهای بوکان در قرن بیستم و کتاب تاریخ و فرهنگ مکریان نوشته ابراهیم افخمی ذکر شده که مردم بوکان قیام‌های زیادی علیه خاندان و آقایان مکری کردند تا استقلال برسند! اونی شما نوشتید یعنی بوکانی‌ها علیه و مخالف منطقه موکریان هستند! ضمنا منبع را هم مطالعه کردم که اشتباه ترجمه شده است! مقالات به کسانی بسپارید که از عنوان و موضوعات و تاریخ آگاه باشد! مطلب دوم اینه که برخی مطالب مربوط به موکری هاست نه جغرافیا!! لطفا مدیران به این موضوعات رسیدگی کنند.

لطفا با چهار مدک امضا کنید. هر کجا که می‌بینید اشبتاه ترجمه شده‌است تصحیح نمایید. اگر منبع معتبری نیز درباره این مطالبی که می‌گویید دارید به مقاله بیفزایید. برای این کارها به دخالت مدیران نیازی نیست. Farvartish (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)پاسخ

افزودن مطلب

سلام. درخواست داشتم اینکه این مطلب رو به مقاله اضافه و توضیحات ناقص نگاره بوکان تغییر بدید، ازکتاب مرحوم ابراهیم افخمی، تاریخ و فرهنگ و ادب موکریان جلد دوم و بخشی از جلد اول مربوط به بوکان، در کتاب نوشته شده که بعد از فروپاشی خودمختاری کردستان آزاد در مهاباد و اعدام سران، نظامیان به دنبال ریس نیشتمان کردستان آزاد بنام حاجی باباشیخ ساکن بوکان بودن، اما باتلاشهای افرادی. وی مجبور به فرار مدتی در ترکیه و عراق شد، بعد از چندسالی به بوکان بصورت مخفیانه بازگشت و درصدد شورشی کردی در بوکان و به رهبری شخص خودش شد، با قیام مردم با عنوان قیام علیه خاندان مکری صورت گرفت، اما به جریان و شورش کردی نتنها برعلیه مکری‌ها و دولت رضاشاه را نیز فراگرفت، اما بلاخره با اسقرار ارتش در میاندوآب، و حمله ارتش به بوکان باعث ادامه و بدرگذشت. اسنادی و نامههایموجوداست که سیادت، حاجی باباشیخ درصدد دولتی نو کردی در بوکان بود، ظلم و ستم برخی از حاکمان خاندان مکری در منطقه‌ای موکریان باعث واکنش‌های شدید و خونین از سوی مردم در آن دوران شد، نمونه‌های بارز آن قیام سالهای۱۹۴۸ الی ۱۹۵۱میلادی درشهر بوکان (۱۳۲۹-۱۳۳۲)Irmukri (بحث) ‏۴ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)من منبع دهی بلد نیستم!به هین دلیلپاسخ

سلام مطلبتان را بنویسید یا جایگزین کنید. بعد به ویرایش بحث بروید و منبع دهی را نگاه کنید تا یاد بگیرید. برای مثال: بعد از فروپاشی خودمختاری کردستان آزاد در مهاباد و اعدام سران، نظامیان به دنبال ریس نیشتمان کردستان آزاد بنام حاجی باباشیخ ساکن بوکان بودن، اما باتلاشهای افرادی. وی مجبور به فرار مدتی در ترکیه و عراق شد. [۱]Farvartish (بحث) ‏۵ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۵۱ (UTC)پاسخ

منابع

  1. تاریخ و فرهنگ و ادب موکریان، ابراهیم افخمی، جلد دوم

استان مکریان

در جلسه ۲۷۵ دوره چهارم مجلس جمهوری اسلامی، احمد طه نماینده بوکان با توجه به ظرفیت‌هایی که بیان کرده‌است، پیشنهاد تاسیس استانی به نام موکریان در منطقه مکریان را داده‌است. Farvartish (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)پاسخ
این پیشنهاد در جلسه ۹۹ دوره ۸ مجلس شورای اسلامی نیز توسط جلال محمودزاده نماینده مهاباد دوباره تکرار شده‌است. Farvartish (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)پاسخ

سلام و درود فراوان به جمال عزیز! بله نمایده دهای 60و70 شهرستان بوکان این مطالب رو ذکر کردند! موضوع موکریان کمی پیچیده است . بنظرم من کردستان موکری یا همان موکریان تکاب و شاهین دژ و بیجار رو دربر نمیگره چون اون مناطق اکثریت گروس هستند ! موکریان در ایران فقط شامل چند شهر همچون » مهاباد و بوکان و سردشت و اشنویه و پیرانشهر میشه و بخشی از نقده! در لهجه و گویش های کوردی نیز لهجه موکریانی با دیگر لهجه کاملا فرق دارد.اما نظریه ی شاید درست باشد که موکری ها از عراق به این شهرها مهاجرت کنند.لذا در سلیمانیه و اربیل ! کوردها با لهجه ی کاملا شبیه شهرهای کردنشین ذکر شده صحبت میکنند که قطعا همان موکریانی هست . بخوایم واضاح و طبق تاریخ مرزبندی کنیم کردستان ایران را ( میتونیم بگیم. کردستان موکری / کردستان گروس / کردستان اردلان و کردستان کرمانشاهیان! جمال استان موکریان سالهاست روش داره تحقیق میشه اما امیدی نیست . چون کنترل ارومیه است .به اندازه موافق آن نیز مخالف دارد. مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)پاسخ

سلام بر مسعود عزیز، خوشحالم که باز می بینمتان، بله مساله پیچیده ای است، در هر حال بنا به منابعی که آوردم طرح استان مکریان می تواند در مقاله بیاید. Farvartish (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)پاسخ

مطالب نامعتبر

حبیب الله تابانی تخصصی در تاریخ ندارد، ناشر نیز ناشر معتبری در این زمینه نیست، مطابق وپ:تاریخ این مطلب اعتبار آوردن در این مقاله را ندارد. Farvartish (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۸ (UTC)پاسخ

خرابکاری

حذف ترکیه و عراق از مطلب برگرفته از مقاله «مکریان و اندیشه ایران»، به اصل مطلب ضربه می زند و مفهوم را جابجا می کند و خرابکاری است. شاید در آن موقع ترکیه نبوده، اما عنوان کردن مناطق کردنشین عراق و ترکیه تضادی ندارد و تنها برای روشن کردن حدود آمده. Farvartish (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۸ (UTC)پاسخ

مینورسکی

مطلب آمده از کتاب مینورسکی نامفهوم است و ارجاع درست داده نشده است، دوستی که ارجاع داده اسکن صفحه ای که مطلب در آن آمده را ارائه نماید. Farvartish (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)پاسخ

ویلیام جکسون

مطلبی از ویلیام جکسون آمده که هیچ منبعی ندارد، لطفا منبع بیفزایید. در غیر این صورت می بایست پاک شود. Farvartish (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)پاسخ


حبیب الله تابانی

سلام دوستان. من دیدم که مثل اینکه با کاربر تازه‌کاری درگیری داشته‌اید میخواستم بگویم که آن کاربر بسیاری از قوانین را نمیداند و بهتر بود که قوانین را به او نشان میدادید. درضمن من در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی توضیحاتی درباره آن کتاب مذکور که بعنوان منبع استفاده شده بود را مشاهده کردم که گویای اعتبار آن کتاب است. در وبسایت نورمگز هم در چندین مقاله از این کتاب بعنوان منبع استفاده شده است. بهرحال بهتر است هم بخشی که از این کتاب آمده و هم بخشی که از کتاب «مکریان و اندیشه ایران، برزویی، مجتبی»" آمده هردو بصورت نقل قول آورده شوند.--Mervzi (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۵۰ (UTC)پاسخ

تأسف آور است که باید سر این موضوع و این مقاله چنین مسائلی را شاهد باشیم. بهتر است همگی احساسات را کنار گذاشته و بر اساس منطق عمل کنیم.
نیازی نیست درون گیومه و با استفاده از الگوی نقل قول ذکر شود. همین که در متن نوشته شود فلانی این را می گوید کفایت می کند. Screwed talk ‏۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۵۷ (UTC)پاسخ
خیر جناب مروزی، مقاله «مکریان و اندیشه ایران» نوشته یک متخصص تاریخ است و در مقاله ای با ویراستار و شیوه معلوم آورده شده و از لحاظ ویکی‎پدیا منبع معتبری است، برای همین استفاده از آن ایرادی ندارد. وپ:تاریخ را بخوانیدَ، کتاب حبیب الله تابانی، نویسنده‎اش تاریخ دان نیست، ناشر اش نیز نشر معتبری نیست، در ضمن ادعای بزرگی دارد، می دانید که ادعاهای بزرگ منابع قوی می‎طلبند. حال اینگونه که شما یک منبع معتبر را در کنار یک منبع بی اعتبار در سرآغاز مقاله آورده‎اید و هر دو را نقل قول کرده‎اید و وزن برابر به آنها داده‎اید نقض بی‎طرفی است و وزن زیادی دادن به مطلبی نامعتبر. آن دوستمان را نیز ما همه توضیحی برایش دادیم، فکر نکنم در هیچ ویکی‎ای آنقدر با تازه‎کاران راه بیایند.Farvartish (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)پاسخ
این کتاب در دایره المعارف بزرگ اسلامی هم بعنوان منبع بکار رفته است. --صفدرقلی (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)پاسخ
@Farvartish:این کتاب اعتبار کافی را دارد اما بااینحال برای اینکه باز هم مشکلی بوجود نیاید آن را بصورت نقل قول آورده‌ام. درضمن آن کتاب نه تنها ادعای بزرگی نکرده بلکه با آن متنی که از آقای "مجتبی برزویی" هم آمده تناقضی ندارد. در این کتاب مهاجرت کردها از عثمانی به مکریان را انکار نمیکند ولی این بدان معنی نیست که این منطقه پیش از مهاجرت کردنشین نبوده. اتفاقا بخاطر اینکه کردنشین بوده مهاجران کرد را جذب کرده وگرنه چرا مثلا به مناطق بکر شمال آذربایجان یا مثلا قفقاز نرفتند؟ متاسفانه شما متن کتاب "مجتبی برزویی" را اشتباه برداشت کرده‌اید بخاطر همین است که نوشته‌های آقای "حبیب الله تابانی" را متناقض پنداشته‌اید.--Mervzi (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۵۳ (UTC)پاسخ
در دائره المعارف بزرگ اسلامی از کتاب شرفنامه هم به عنوان منبع استفاده شده است، اما مطابق وپ:تاریخ ما نمی‎توانیم از این کتاب و آن کتاب استفاده نماییم. خیر آقا اعتبار کافی ندارد، ناشر اش معتبر نیست، نویسنده‎اش نیز متخصص تاریخ نیست، ویراستاری دقیقی هم نداشته، دلایلی نیز که درباره بودن یا نبودن کردها آورده اید و اینکه چرا به قفقاز نرفته‎اند، تحقیق دست اول است، تحقیق دست اول هم نکنید. Farvartish (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۲ (UTC)پاسخ
متاسفانانه شما تنها در پی ویکی‌پدیا:زورچپانی دیدگاه هستید، حتی نگاه نکرده‎اید که مطلب مجتبی برزویی از یک مقاله است نه یک کتاب. پیشنها می‎کنم کمی سیاست‎ها و رهنمودهای ویکی را مطالعه نمایید، سپس در پی اینگونه ویرایش‎ها برآیید. Farvartish (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ

نیت یابی نکنید لطفا. این کتاب معتبر است و حتی اگر در اعتبار آن شکی هم وجود میداشت میشد که بصورت نقل قول بیاید. درضمن مقاله‌ای که از آقای "مجتبی برزویی" آورده شده کاملا فاقد هرگونه اعتبار است و یا باید پاک شود و یا اینکه بصورت نقل قول و با نام نویسنده بیاید.--Mervzi (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)پاسخ

مجتبی برزویی متخصص تاریخ است، مطلب اش نیز در مجله‎ای که یک ژورنال معتبر با هیات تحریریه و بازبینی مطالب پیش از انتشار است آمده لذا معتبر است. اینکه نظر شخصی تان این است که اعتبار ندارد، برای ویکی‎پدیا اهمیتی ندارد، اعتبار منابع را وپ:منابع معتبر روشن می‎کند و البته در مورد تاریخ وپ:تاریخ نیز باید در نظر گرفته شود و چون حبیب الله تابانی متخصص تاریخ نیست، کتاب اش را نیز ناشری معتبر چاپ نکرده است، توسط تاریخ نگار نیز تایید نشده و با مطلب برزویی که معتبر است در تضاد است، بی اعتبار است و برپایه وپ:منابع معتبر و وپ:تاریخ قابل آوردن حتی به صورت نقل قول هم نیست. Farvartish (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)پاسخ
لطفا نام مجله و دلیل اعتبار آن را بگویید و اینکه ایشان تخصصشان را در کدام دانشگاه گرفته‌اند؟ همانطور که برای شما دلیل اعتبار داشتن کتاب آقای حبیب الله تابانی را اثبات کردیم شما هم با دادن حداقل یک لینک برای ما اثبات کنید!--Mervzi (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)پاسخ
اثبات کردید!!! همه را می‎توانید در لینک آورده شده ببینید، یا از دوست محترم سیکاسپی که در پی یاری‎اش هستید بپرسید.Farvartish (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)پاسخ
؟! متوجه منظورتان نشدم. کدام لینک منظورتان است؟ چه را از سی‌کاسپی بپرسم؟ میشود منظورتان را دوباره توضیح دهید؟--Mervzi (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ
چه شد لینکی آماده کردید؟--Mervzi (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)پاسخ
برای چندمین و آخرین بار، مطالب حبیب الله تابانی اعتبار ندارد، در بهترین شرایط یک تاریخ‎نگار آماتور است و از نوشته‎هایش نمی‎شود در ویکی‎پدیا استفاده کرد، مجله‎ای که مقاله برزویی را آورده نیز معتبر است و هیت ویراستار دارد، دکتر مجتبی برزویی نیز متخصص تاریخ است و در همایش ملی بررسی حوادث سیاسی مناطق کردنشین ایران (1330 - 1320 شمسی) تخصص ایشان اشاره شده‎است و به عنوان یک متخصص تاریخ مقاله ارائه کرده‎اند، از این رو طبق وپ:منابع معتبر و وپ:تاریخ مطلبشان معتبر است و قابل استفاده در مقالات ویکی‎پدیا. اگر هم موضوع برایتان روشن نشده‎است، از کاربر:Behzad.Modares بخواهید تا برایتان توضیح دهد، موفق باشید. Farvartish (بحث) ‏۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)پاسخ
گوش من از این حرفها و به این در و آن در زدنها پر است. همانگونه که با آوردن لینکهایی اثبات کردم که کتاب آقای حبیب الله تابانی معتبر است و جدا از اینکه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی (مهمترین کتابخانه کشور) یک نسخه از آن نگهداری میشود، در بسیاری از وبسایتهای معتبر (ازجمله دایره المعارف بزرگ اسلامی که در اعتبارش هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد) بعنوان منبع نیز از آن استفاده شده است، شما نیز باید منبعتان را اثبات کنید! همایش ملی بررسی حوادث سیاسی مناطق کردنشین ایران که نشد سابقه!؟ آن هم همایشی در 80 سال پیش (1330 - 1320 شمسی)! هشدار میدهم اگر نتوانید اعتبار این مقاله‌تان (که تازه کتاب هم نیست، مقاله‌ای است که 80 سال پیش برای یک همایشی نوشته و خوانده شده است!) را اثبات کنید و همچنین درصورت اقدام دوباره در حذف مطالب منبعدار، دوباره شکایت دیگری را از شما در تابلوی اعلانات طرح خواهم کرد (البته پس از رسیدگی به این شکایت حاضر)!--Mervzi (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۲ (UTC)پاسخ
در صورت پافشاری بر منبع نامعتبر و همچنین اهمیت ندادن به پاسخ دیگر ویرایشگران، از شما به خاطر ویرایش اخلالگرانه شکایت خواهم کرد، پس لطفا ادامه ندهید. Farvartish (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)پاسخ
شما شکایت خواهی کرد؟ اشکال ندارد دوباره شکایت دیگری در وپ:تام ارائه میدهم.--Mervzi (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۲۸ (UTC)پاسخ
جناب مروزی من تنها منتظرم که شما از این ویرایشات خوداری کنید برای کاربر مکری هم گفتم دست از این ویرایشات بردارید موجب اختلاف میان اقوام خواهد شد ولی گوش نکردند الان هم شما دارید ویرایشات وی را ادامه می دهید در بالا گفته اید مهاجرت کردها از عراق را منبع حبیب اله تابانی نقض نمی کند بلکه وی اعتقاد بر این دارد قبل از این مهاجرت کردها در این منطقه ساکن بودند من کاری به آن ندارم... ولی اطمینان داشته باشید اگر این موضوع ادامه داده شود منبع معتبری از یک کارشناس ارشد تاریخ و استاد دانشگاه در دانشگاه های مهاباد و اورمیه برایتان خواهم آورد که مشخص خواهد شد سکنه این منطقه که قبلا نامش ترغای بوده چه کسانی بودند پس دوستانه توصیه دارم بر تبل اختلافات نکوبید منابع من هم آماده استفاده هستند--Amir a57 (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۰ (UTC)پاسخ

به نظر من این ویرایش بهتر است زیرا نظرات گوناگون را آورده و قضاوت را برعهده خواننده گذاشته است. با توجه به استفاده در دانشنامه اسلام، وحدت قومی کرد و ماد نوشته حبیب الله تابانی هم خوب است بیاید. همچنین سخن «مینورسکی» باید مفصل‌تر آورده شود چون مشخص نیست « این مناطق» یعنی کدام مناطق و اصلا چه می‌گوید.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)پاسخ

آخه من قربون آن روی ماهت شوم چرا این را هفته پیش نگفتید تا مسئله به اینجا نکشد؟ چرا هنگامی که از کاربر:Farvartish بخاطر خرابکاری در مطالب منبعدار اعتراض کردم نتنها قطع دسترسی‌اش نکردید بلکه من را هم از اینجا فراری دادید؟ بهرحال گذشته‌ها گدشته ولی اگر هر کسی این ویرایشها و رفتارهای غیر مسئولانه و خرابکارانه کاربر:Farvartish را مثلا در ویکی انگلیسی انجام دهد کم کمش 1 ماه قطع دسترسی میشود. سرکار تارانت از شما عاجزانه خواهش میکنم لطفا این کاربر را هرگونه و به هر اندازه که صلاح میدانید مجازات کنید. سپاس از شما.--Mervzi (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)پاسخ
برای اینکه از بحث اصلی خارج نشویم مختصرا می‌گویم که آن روز من به جنگ ویرایشی این صفحه رسیدگی نمی‌کردم بلکه به شکایتی از شما رسیدگی می‌کردم. همچنین هنوز بحث در وپ:تامم کامل نشده بود (یا شروع نشده بود). در این بحث هم دربارهٔ افراد نظر ندهید دربارهٔ منابعی که داریم گفتگو کنید.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)پاسخ

به نظر من این منبع معتبر نمی باشد اکثر مورخین خلاف این سخن را در این مورد گفته اند : در مورد وپ تاریخ نویسنده کتاب مشاهیر علمی فرهنگی آذربایجان غربی:: پرویز عقلمند در صفحه 28 اشاره به سفر شیخ صفی الدین اردبیلی به منطقه ای در جنوب دریاچه اورمیه با نام ترغای دارد که خود ترغای هم ترغای و یا ترغی که هم اکنون تنها نام یک کوه در حوالی مهاباد است استاد هژار در شعرش به آن اشاره نموده بعدها به نام مکریان تغییر نام یافته است ایشان در این کتاب تمام کردهای ساکن در آذربایجان غربی را مهاجر می دانند اگر به خواهیم برا اساس اینکه ماد کرد بوده تصمیم بگیریم که چه مطلبی درست است بنابرین بیشتر مناطق ایران که هموطنان فارسی زبان در آن ساکن بوده اند متعلق به کردها بوده آن چگونه این موضوع را توجیه می کنید که فارسی زبانها مهاجر نیستند ؟--Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)پاسخ

این که فرمودید تحقیق دست اول است همچنین فراموش نکنید که در ویکپدیا زمین تقسیم نمی‌کنند بلکه تاریخ را می‌نویسند و گفته‌های منابع تخصصی را نقل می‌کنند. اگر برای دیدگاهی چند منبع (معتبر) بیشتر پیدا کنید وزن آن دیدگاه بالا می‌رود. بحثِ «تعلق زمین» هم نیست، بحثِ تاریخ است.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)پاسخ
کجایش تحقیق دست اول است؟؟؟ مشاهیر علمی فرهنگی تحقیق دست اول است ؟؟؟؟ تحقیق دست اول آن است که خودمان تحقیق کرده و بیاوریم من فقط معنای این کلمه ترغای را از لغت نامه دهخدا آوردم بقیه مطالب حتی هژار هم از آن کتاب است --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)پاسخ
خب این را هم می‌توان در مقاله آورد، به شرطی که اعتبارش را نشان دهید. لینکی که درباره پرویز عقلمند دادید کار نمی‌کند.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)پاسخ

بله دوست عزیز ظاهرا کلا سایت مشکل پیدا کرده تا چند روز پیش سالم بوده جناب فرورتیش هم آن را دیدند که بر آن اساس در صفحه من چنین نوشته اند [۲]دنبالش می گردم اگر در مورد ایشان در سایت دانشگاه ها مطلبی یافتم لینک جدیدی می دهم--Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۰۹ (UTC)پاسخ

تارانت جان عزیز به این لینک توجه کنید [۳]

مختصر سوابق ایشان کارشناس ارشد تاریخ از دانشگاه تهران سابقه تحصیل در دانشگاه های مهاباد اورمیه و شبستر عضویت : عضوهیئت امنای ایران شناسی عضو انجمن و شورای میراث فرهنگی --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)پاسخ

منابعی که از قدمت کردها در این منطقه می‌گویند به نظر غلط نمی‌آید. مثلا در اسلامیکا گفته شده که اشنویه از پیش از قرن ۲ ق کردنشین بوده: «اشنو كه‌ از ديرباز مسكن‌ كردهاي‌ موسوم‌ به‌ هذبانيه‌ (هذبانى‌) بود، تا سده‌هاي‌ بعد همچنان‌ آبادانى‌ خود را حفظ كرد. هذبانيان‌ از مراتع‌ اطراف‌ آنجا، براي‌ نگهداري‌ احشام‌ خود بهره‌ مى‌جستند (همانجا). تيره‌اي‌ از آنان‌ نيز كه‌ رَوّاديان‌ (كُرد) ناميده‌ مى‌شدند، در ارمنستان‌ سكنى‌ گزيدند (كسروي‌، شهرياران‌...، 148). رواديان‌ كه‌ در آذربايجان‌ و كردستان‌ نفوذ داشتند، در سدة 2 ق‌ از اطاعت‌ عباسيان‌ سرباز زدند و چندي‌ حكومت‌ مستقلى‌ به‌ رهبري‌ على‌ فرزند صدقه‌ در آذربايجان‌ به‌ وجود آوردند. آنان‌ اروميه‌ را مركز فرمانروايى‌ خود قرار دادند و شهرهاي‌ اشنويه‌، خوي‌، شاهپور، لاهيجان‌ (نام‌ روستايى‌ در آذربايجان‌) و سلدوز را در اختيار داشتند (دهقان‌، 338- 339). پس‌ از آن‌، به‌ ويژه‌ در سده‌هاي‌ 7 و 8 ق‌، ولايات‌ اروميه‌ و اشنويه‌ از سرنوشتى‌ يكسان‌ برخوردار بوده‌اند. در عهد فرمانروايى‌ اتابكان‌ در 602ق‌ نبردي‌ ميان‌ سپاهيان‌ اتابك‌ ابوبكر (فرمانرواي‌ عراق‌ و آذربايجان‌) و علاءالدين‌ (اتابك‌ مراغه‌)، روي‌ داد. علاءالدين‌ كه‌ توان‌ نبرد نداشت‌، پيشنهاد صلح‌ كرد و يكى‌ از دژهاي‌ خود را به‌ ابوبكر واگذاشت‌ و در مقابل‌، ابوبكر نيز حكومت‌ اشنويه‌ و اروميه‌ را به‌ وي‌ سپرد (ابن‌ اثير، 6/237؛ نك: كسروي‌، همان‌، 242).»

در این منبع هم از قدمت کردها سخن گفته است.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)پاسخ

تارانت عزیز کلا راودیان در مورد آن بحث وجود دارد در صفحه جناب مروزی هم نوشتم این طایفه را کسروی بر عرب و کرد بودن آن اختلاف دارد الخصوص طایفه ای که در آذربایجان فرمانروایی داشتند کلا راودیان که همان گروه هذبانی را تشکیل می دادند در اطراف دو شهر سلماس و اشنویه ساکن بودند که در هر دو مقاله هم متن آن استفاده شده کتاب مشاهیر علمی فرهنگی هم به مهاجر بودن تمام کردهای آذربایجان غربی الا این دو قوم کرد که در اطراف سلماس و اشنویه اشاره دارد در مورد منابع ای که این مطلب ارجاع داده اشتباه هستند اصلا می توانم متن کتاب را در اینجا بیاورم چنین متنی در آن صفحات بالا وجود ندارد (دهقان‌، 338- 339)نمی دانم دایره المعارف به چه چیزی استناد کرده --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)پاسخ

تا جایی که یادم می‌آید طبق وپ:تاریخ، اسلامیکا اعتبارش بیشتر از کسروی است. کتاب شما شاید چاپش با کتاب اینها فرق داشته باشد. این که نشد دلیل رد کردن اسلامیکا.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)پاسخ
خوب منبع ای که شما آورده اید مربوط به اشنویه در دایره المعارف اسلامی است که در صفحه اشنویه آقایان آن را نوشته اند مطلب دوم هم به استناد به کتاب سرزمین زردشت که صفحات آن هم درست نیست آن کتاب هم به استناد به کسروی چنین نوشته :

سید احمد کسروی در کتاب شهریاران گمنام شرح می دهد که قرن چهارم و پنجم هجری در آذربایجان دو خاندان مهم به نام راودی معروف بوده یکی خاندان روادازدی که نژاد تازی داشتند و مدتی در آذربایجان حکومت کردند و دیگری خاندان محمد بن شداد که حکمران شدادیان بودند و چون نژاد کردی داشتند از تیره معروف راودی بودند روادیان نیز خوانده می شدند که در اطراف اشنویه می نشستند. (شهریاران گمنام چاپ امیرکبیر صفحه 48 و حاشیه آن) اینکه منبع اسلامیکا به تنهای از کسروی اعتبارش بیشتر است چیزی قابل انکاری نیست مسئله این است که همین اسلامیکا به کسروی استناد کرده کسروی هم این طایفه را تازی (عربی) و کرد تقسیم نموده ولی دوستان در صفحات بحث اشاره کردند که این حاکم آذربایجان که عرب تبار بوده آن هم کرد است --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۰۴ (UTC)پاسخ

روادی(با تشدید بر و)و روادی(بدون تشدید)از هم جدا بوده اند.اولی اصالتا عرب بوده ولی نسلهای بعدیشان بدلیل ازدواج و معاشرت با مردم بومی منطقه بر کرد بودن خود تاکید داشتند.دومی از اخلاف کردهای هذبانی بودند. تیراژه (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۲:۴۶ (UTC)پاسخ

البته نتنها اشنویه و مهاباد و ارومیه که حتی در گذشته سلماس و خوی نیز از جمله شهرهای مشهور کردنشین بوده‌اند که بتدریج بافت جمعیتی آنها دگرگون شد و به شهرهای نیمه-ترکنشین تغییر ماهیت دادند. بسیاری از پژوهشگران و تاریخدانان آن عصرها به چگونگی این تغییر بافت جمعیتی اشاره کرده‌اند. برای مثال مقدسی ساکنین شهر سلماس را کردهای هذبانی نام میبرد و این شهر را در ارمنیه معرفی میکند. در حقیقت در طول تاریخ پیش از صفویه (پیش از جنگ چالدران) هیچگاه به غرب دریاچه ارومیه (یا همان دریاچه شاهی قدیم) و همچنین شمال رود ارس، آذربایجان اطلاق نمیشده و منطقه آذربایجان از یکطرف به دریای خزر، از یک طرف به دریاچه ارومیه و از شمال هم به رود ارس محدود میشده است.--Mervzi (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۸ (UTC)پاسخ

هیچ کدام از منبعی از مطالبی که گفتید در هیچ کدام از کتابها و منابع معتبر نیامده تحقیق دست اول است تمام این فرمانروایان نامهای عربی دارند در حالی که ایرانی تباران آن دوره اکثرا داری نام ایرانی بودند ترک تباران هم آن دوره نام ترکی داشته اند که می توان این نامهای همین فرمانروایان ترک مانند طغرل ، سنجر ، ... را ببینید درمورد اورمیه نه امیرخان برادوستی شکاک اورمیه ای بودند و نه اتحادیه طوایف برادوست که به غیر از ایل گورک و هرکی ایل بیگ زاده و سادات هم جزو شکاک ها بوده اند که از دیاربکر آمده اند در کل از این همه ایلات واقوام شما ایلی را پیدا کنید که کرد اصیل این منطقه باشد؟؟اگر شما تحقیق دست اولی دارید مربوط به اینکه در قرون اولیه اسلام در اورمیه کردها ساکن بودند بنده هم منبعی دارم که ترکهای خزر در زمان ساسانیان در اورمیه بودند.خلع تاریخی را نمی توان با چنین منابعی پر کرد قریب به 400 سال با تواریخ مستند کردها هیچ تاریخی و نشانه ای در اورمیه نداشته اند قبل از آن هم در دوره سلاجقه و خوارزمشاهایان نداشته اند در خوشبینانه ترین وضعیت اگر هذبانیان را حساب نمایم تنها در اطراف سلماس و در شهر اشنویه حضور داشته اند تمام مقدسی اطراف شهر سلماس را هذبانی می داند نه شهر سلماس ارمنیه هم نام منطقه است نه نام قوم همانطور که ارامنه امروزی خود را های می نامیدند و به سبب همین سکونت در منطقه ای به نام ارمنیه نام ارمنی به خود گرفته همین مثال برای آذری ها هم صدق می کند من منبع خودم را در مورد هذبانیان آوردم اگر مشکلی دارید بروید با کسروی بحث کنید همانطور که کتابهای کسروی در ویکی مستند هستند این مطالب هم مستند است در مورد خوی هم حمداله مستوفی از آن به عنوان ترکستان ایران یاد می کند و یقینا این طور که شما تصور می کنید نیست قرار هم نبوده که چون نام خوی بر فرض مثال کردی بود شهر خوی هم کرد بود. در مورد این سخنتان جناب مروزی می توان گفت سخن خند داری است چنانکه جناب مکری هم آوردند گفتند اشنویه آذربایجان نبوده با آن منابع که آورد شد یاامثال همین نقشه [۴] وهمین منابع قدیمی چون مهبلی گفته اورمیه آخر سرحد آذربایجان است از جهت شمال سلماس در شانزده فرسخی موصل در سمت غربی در چهل فرسخی آن می باشد تاریخ یک شهر هم با شهرهای دیگر متفاوت است یعنی قرار نیست چون در اشنویه و اطراف سلماس هذبانی بوده پس کل استان آذربایجان غربی با شهرهایش کرد بوده ابن حوقل اورمیه را پس از مراغه بزرگترین شهر آذربایجان دانسته حمداله مستوفی شهرهای اورمیه خوی سلماس اشنویه را با نام تومان خوی قسمتی از آذربایجان دانسته است. همچنین اینکه اذربایجان غربی هیچگاه جزو آذربایجان نبوده از عقاید پان کردیست که سردمداران آن از هر راهی تلاش می کنند برای این نام و مکان هویت دیگر بسازند--Amir a57 (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۲۶ (UTC)پاسخ

مواظب حرفهایتان باشید ،چیزی بنام پان کردی وجود ندارد.اقوام را مورد حمله شخصی قرارندهید!درمورد مقاله و منابع اظهارنظرکنید. مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ

شما هم مواضب باشید نیت یابی نکنید --Amir a57 (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)پاسخ

من نیت یابی نکردم،ونیت یابی نیست ،برخی سخنان شما مرتبط نیست با نوع بحث !بعنوان تذکر به شما،درمورد عقاید حرفی نزنید،هرکس عقیده اش محترم است ، بهتراست عقاید شخصی باشند،لازم گفتن نیست ! مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)پاسخ

از من گفتن شما هم می خواهید نیت یابی کنید آزاد هستید --Amir a57 (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)پاسخ

مکریان منطقه ای جغرافیایی است مطلب مجتبی برزویی ( که اعتبارش ثابت نگردیده) مربوط به تاریخ است ولی در معرفی آمده مطلب فوق که در منبع دکتر سعید خضری آمده و مربوط به واسیلی نیکتین است به مقاله میبایست افزوده شود : (( نیکیتین( 1378 ) معتقد است: "کُردهای مکری که افسانه های زیادی در بارة این محل ها م یدانند آنها را به عنوان شاهدی بر این مدعا نقل می کند که خالصترین نژاد کُرد هستند. با این حال، ایشان بی آن که خود بدانند دلایل معتبرتری دارند بر این که اصل و مبدأ آنها به مادها می رسد و این دلایل در زبانشان است که بنا به عقیده سوون بیش ازهمه لهجه های دیگر کُردی به زبان اوستایی زرتشت نزدیکتر است (نیکیتین، 1378)[۵] )) مطلب مربوط به قلعه ساری قورخان جعل کلمه شده =اکراد مهاجر) و اصلا جایش در این مقاله نیست و رفرنس نیز اشتباه داده شده ( جامع التواریخ) جعل منبع صورت گرفته. در مورد ادعای بدو تاریخ از آنجا کهقومی بنام کرد در تاریخ شناخته شده ساکن این مناطق بوده از دنبلی و شدادی و هذبانی بگیر تا کنون و اقوامی که به اعتقاد بسیاری از تاریخدانان معتبر که آثارشان منبع هرآنچه کتاب و مقاله معتبر در دنیاست مانند مینورسکی و واسیلی نیکتین و.. به ÷روتوکرد بودن اقوام گوتی و لولوبی و ماننایی که در این مناطق میزیسته اند اذعان دارند پس ادعایی درست بنظر می آید: پروفسور مینورسکی‌ و واسیلی‌ نیکیتین‌ معتقدند که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ منشاء اصلی‌ واژة‌ کُرد باید لغت‌ِ “کُرمانج‌” که‌ برخی‌ کُردهای‌ فعلی‌ خود را با آن‌ معرفی‌ می‌کنند، مورد تجزیه‌ و تحلیل‌ قرار گیرد. به‌ عقیدة‌ مینورسکی‌، واژة‌ کُرمانج‌ دارای‌ سه‌ بخش‌ است‌؛ کُر + مان‌ + ج‌. “ج‌” پسوند است‌ و می‌توان‌ آن‌ را حذف‌ کرد. “مان‌” ارتباط‌ بسیار قوی‌ با “ماد” یا”مانائی‌” دارد))[۶] و نیز در همانجا میخوانید : ((عضی‌ از صاحب‌نظران‌ مانند پروفسورمّار و واسیلی‌ نیکیتین‌ اعتقاد دارند که‌ اعقاب‌کُردهای‌ فعلی‌ مهاجران‌، آریایی‌ نبوده‌اند بلکه‌ اقوام‌ بومی‌ مانند آلاباریا، خارخار واِلپی‌ بودند که‌ نژاد آنها به‌ “بافث‌” می‌رسد.(۱۴) ولی‌ این‌ امر قابل‌ انکار نیست‌ که‌ از هزارة‌ چهارم‌ قبل‌ از میلاد (۴۰۰ قبل‌ از میلاد) اقوام‌ متعددی‌ جذب‌ این‌ سرزمین‌ شده‌ و در آن‌ هضم‌ شده‌اند و فرهنگ‌ آنها به‌ وسیلة‌ فرهنگ‌ِ مسلط‌ِ هند و اروپایی‌ آریایی‌ها جذب‌ و ادغام‌ شده‌ است‌.(۱۵) و اقوام‌ِ ایرانی‌ شده‌ای‌ که‌ در قلب‌ سرزمین‌ فعلی‌ کُردها اسکان ‌یافته‌اند، نیاکان‌ کُردهای‌ فعلی‌ می‌باشند))[۷] Urarto (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ

چه ادعای جالبی این هم ترک +مان البته ما ج نداریم که حذف کنیم به این ترتیب به نظر 100 درصد مانائی ها و ماد ها ترک بودند همانطور که ادعای های پان ترکی در ویکی نمی تواند استفاده شود این هم از ادعای های پان کردی است به درد ویکی پدیا نمی خورد --Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)پاسخ

البته با این تفاوت که ترک + مان حاصل استنتاج شماست و انصافا که پانترکی میباشد اما ارتباط کرمانج با ماننا حاصل مطالعات مینورسکی و حقایق تاریخست . Urarto (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)پاسخ

منبع شما غیر معتبر است منبعی که ارجاع داده اید از سایت غیر معتبری است که ارزشی در ویکی پدیا ندارد در مورد ترکمان هم کرمانج چطور می شود ماد ترکمان هم همانطور اینجا ویلاگ نیست--Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)پاسخ

زبان و گویش

این امارت در دوران صفویه و قاجاریه و با مهاجرت کردها از شهرهای زور و کردان ساکن دیاربکر طی دو دورهٔ متفاوت یعنی در پایان کار ترکمانان آق‌قویونلو (دو تا سه دهه پیش از ظهور صفویه در اواخر سده نهم هجری قمری و اواخر سده پانزدهم میلادی) و در اواخر پادشاهی نادر شاه افشار از نواحی کردنشین ترکیه و عراق تشکیل شده‌است.[۱] طبق یک نظریه ،زبان مردم مکری بسیار نزدیک به زبان اوستا است،لذا که مکری ها از گرامر زبان اوستا ،وبعضی اوصاف دیگر آن که در زبان قدیم زردشت بوده،حفاظت واستفاده نموده اند ،ممکن است بر این نظریه بود که قوم مُکری از زمانهای خیلی دور در همین مکان یعنی در (ماگنا)ی میدیا ساکن بوده اند.در همین رابطه پروفسور ویلیام جاکسن ؛محل ولایت پیامبر زرتشت را در جنوب ارومیه نشان داده است که در حدود شمال مکری است،وی اعتقاد دارد که مکری ها از نوادگان ماد هستند.

چرا اینارو حذف کردید ، چون به خوش نیامد! خوب ما نوادگان مادهستیم.و زرتشتم هم ازماست! Irmukri (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)پاسخ

لطفا ادعاهای نامعتبر در بحث نکنید، می‎توانید در این باره وپ:بحث را مطالعه نمایید. مطالب حذف شده نیز منبع‎اش یک وبگاه نامعتبر بود. درباره حمله شخصی و نیت‎یابی نیز امیدوارم تذکر داده‎شده را لحاظ کنید. مطلبی نیز که دربالال آوردید توسط یک متخصص تاریخ نوشته‎شده‎است و معتبر است. Farvartish (بحث) ‏۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)پاسخ

مینورسکی

کاربری که مطلب «مینورسکی هم می‌گوید: اگر بخواهیم از همان آغاز سرزمینهای اصلی کردها را مورد بحث قرار دهیم، باید به این مناطق روی آوریم.» را افزوده، صفحه‎ای که مطلب در آن آمده را ذکر کند و همچنین اسکن صفحه را در بحث بیاورد. Farvartish (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)پاسخ

منابع باید اثبات شود همین طور نمی شود مطلبی به متن افزود مجتبی برزویی ایضا در مورد این جمله در همان مقاله می گویید::مکریان که همواره در تقسیمات کشوری ایران‌ بخشی از ایالت آذربایجان به شمار رفته است و برخلاف مشهور نه در دوران‌های بسیار دور بلکه‌ در عصر صفوی و قاچار شکل مشخصی در تقسیمات اداری منطقه می‌یابد.زیرا کردان مکری‌ مانند کردهای استان‌های کردستان،کرمانشاهان و ایلام ساکنان بسیار کهن منطقه نیستند--Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)پاسخ

جعل منبع

مطلب زیر:: منطقه مکریان شامل شهرهای بوکان، مهاباد، سردشت، ربط، نقده، اشنویه، پیرانشهر، و نیز بخشهایی از شهرستانهای میاندوآب، سقز، بانه، تکاب و شاهین دژ می‌باشد. عمده ایلات منطقه مکریان عبارتند از: دهبکری، منگور، گورک، مامش، ایل بریاجی، ایل زرزا، ملکاری، پیران، بیگزاده، فیض الله بیگی، پژدری و آلان می‌باشند. جعل منبع شده نه در این مقاله [۸] چنین مطلبی در مورد منطقه مکریان با اسامی این شهر ها نوشته شده و نه هم در این منبع [۹] لذا از مدیران می خواهم متن این قسمت را پاک کنند چون جعل شده است --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۲ (UTC)پاسخ

درست است. وقتی مدت محافظت مقاله به سر آمد پاک کنیم.--Taranet (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)پاسخ

استفاده از زمان ماضی

با توجه به ایرانیکا مکریان امیرنشینی در گذشته بوده است پس تا جای ممکن باید از افعال ماضی استفاده کرد. --Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)پاسخ

بحث:مکریان#ایراد اساسی را ملاحظه کنید. Farvartish (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)پاسخ
این ایراد اساسی هم نیازمند توجه اساسی است. چون مکری خودش مقاله دارد، این مقاله را به امیرنشین مکری = Mokrī principality محدود کنیم. --Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۳۴ (UTC)پاسخ
اینها را در نظر بگیریم، اصلن بحث حبیب الله تابانی بی مورد می شود. Farvartish (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۴۹ (UTC)پاسخ
کاربران ایجاد کننده مقاله را برای منطقه جغرافیایی ساخته‌اند. بیشتر منابع مانند دکتر سعید خضری، پژوهش درباره وجه تسمیه موکریان هم درباره منطقه است. پس فعلا نظرم بر این است که درباره منطقه باشد و حکومت مکری هم جزو تاریخ آن بیان شود. فعلا دارم منابع را می‌خوانم.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)پاسخ
خوب ما هم می دانیم این امیرنشین بوده برای مثال از دوره صفویه تا قاجار منتهی مشکل این است به خاطر تنها یک جمله :

این امارت در دوران صفویه و قاجاریه و با مهاجرت کردها از شهرهای زور و کردان ساکن دیاربکر طی دو دورهٔ متفاوت یعنی در پایان کار ترکمانان آق‌قویونلو (دو تا سه دهه پیش از ظهور صفویه در اواخر سده نهم هجری قمری و اواخر سده پانزدهم میلادی) و در اواخر پادشاهی نادر شاه افشار از نواحی کردنشین ترکیه و عراق تشکیل شده‌است آقایان مقاله را به هم ریخته اند --Amir a57 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)پاسخ

متوجه منظوتان نشدم. فعل «تشکیل شده‌است» را می‌گویید؟ هم این فعل و هم فعل‌های دیگر (مثلا پاراگراف دوم مقاله) باید ماضی شوند.--Taranet (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC)پاسخ

Taranet عزیز، اگر مطالبی در مورد کتابها و اطلاعاتی در مورد دکتر خضری میخوای اینجاروببین،ضمنا چندین کتاب در مورد جغرافیا و تاریخ و زبان مکری ها ومکریان نوشته،Book compilation + Maps , مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)پاسخ

عکس‌ها

عکس‌های شهرهای امروزی را نمی‌توان با عنوان « سابلاغ یا مهاباد کنونی؛ پایتخت مکریان» و « بوکان؛ از شهرهای مکریان که در سال ۱۹۵۱ علیه پهلوی و حاکمان محلی مکریان قیام کردند» در مقاله گذاشت. عکس‌ها باید تاریخی باشد یا نقشه‌های جعرافیایی در توصیف ادوار گذشته و دارای توضیح مناسب مثلا «این نقشه امارت مکریان پس از قاجار است که فلانی رسم کرده است».--Taranet (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)پاسخ

قبل از صفویه

۱-در دوره پس از مغول:قرا قویونلوها به مرکز کردستان رخنه کردند.این هم نقشه گستره حکومتی قرا قویونلوها.قلب کردستان کجاست؟

۲-اشنو از ديرباز مسكن‌ كردهاي‌ موسوم‌ به‌ هذبانيه‌ (هذبانى‌) بود.آیا اشنویه جزو مکریان نیست؟

۳-در صفحه ۹۶ این مقاله به زیست کردها در ارومیه و مکریان قبل از صفویه و ترکمانان اشاره می کند[۱۰]

۴-قتل عام(صفحه ۱۸۴) و مطیع کردن و تصرف شهرهای مهم کردستان (صفحه ۳۱) در زمان آق قویونلوها

۵-به نقل از کتاب تاریخ تکاب افشار تالیف علی محمدی ،صفحه ۳۷۶:

تیمور پس از شکست ایلدرم،چون از راه لشکرکشی نتوانست بر عشایر برازنده(حسنویه)پیروز شود.ناچارا روسای آنان را همراه افرادشان به ضیافتی دعوت کرد و در حین صرف طعام آنان را به طرزف فجیع و ناجوانمردانه ای کشت.بعد از آن تیمور چندین هزار نفر از آنان را کشت(هم اکنون گورستان افراد مزبور در کله شین سردشت موجود است) و بقیه را به دیگر نواحی کردستان تبعید کرد.تیراژه (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)پاسخ

۶-محو خاندانهای برجسته کرد در زمان آق قویونلوها تیراژه (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۸ (UTC)پاسخ

در صفحه 97 [۱۱]همان منبعی که ارجاع دادید مطالب جالبی هم وجود دارد در مورد سکنه اورمیه بروید بخوانید --Amir a57 (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۴۴ (UTC)پاسخ

این منابع را فراموش نکنید!

بخش اول: دایره المعارف بزرگ اسلامی6 شهریاران گمنام ( احمدکسروی) دانشنامه اسلام7] روادیان (فرمانروایان آذربایجان) 8 دکتر حسن جاف /بخش دوم:زبده تاریخ کردوکردستان (محمدامین زکی بیگ) عشایر ولایت مکری ص281

جناب جمال آن مطلبی که شما میگوید ادعا داریم ، تو کتاب زبده تاریخ کرد و کردستان -زکی بیگ ، که کتابی بسیار جالب و نتیجه سالهای تحقیق امین زکی بیگ ومجتبی خلیفه بوده در باره زبان گفتار مکری و زبان اوستا نوشته : تقریبا پذیرفته شده است که زرتشت به زبان اواخر مادها سخن می گفته ،درحدود شمال ولایتی به دنیا آمده که جزوه خاک مکری ها است.و زبان او را چنانچه زند اوستا بنامیم ، بازهم این زبان به لهجه مردم مکری نزدیک است. (زبده تاریخ کرد وکردستان،جلداول،زبان ،صفحه ی 221،سطربالا) درست همان مطالبی که سایت محلی bukanskyارائه داده بود و شما اونارو حذف کردید ، آقای جمال شما با مدیرانی مشورت ویا باکاربران در این رابطه مشورت کردید که ابتدا سرخود مطالب رو منابع رو حذف کردید. وبعد اعلام کردید.اگر شکی در اعتبار منابع بود باید ازبرچسب ها استفاده میکرید. ما ادعای نداریم.تاریخمان همیشه زنده است. لطفا مدیران به منابعی که اشاره کردم مراجعه کنند .وتذاکرات لازم به کسانی که منابع و مطالب را حذف می کنند داده شود. مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)پاسخ

بنظر من تمام کاربرانی که به ویرایشهای کاربر:Farvartish و کاربر:Amir a57 اعتراض دارند و از قانون‌گریزیهای اینها آسی شده‌اند باید درخواست مشترکی را در وپ:تام ارائه نموده و همگی زیرش را امضا کنیم تا بلکه رسیدگی شود.--Mervzi (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)پاسخ

بله ،حرف شما صحیح ،متسفانه آن زمان من قطع دسترسی بودم که این ویرایشات پیش آمد،البته اشتباهم از خودم بود که قطع شدم. اما به واقع باتوجه به منابعی که همه ما ارائه دادیم و فرورتیش و amir a57 ویرایشاهای که انجام دادند ، سبب بوجود آمدن جنگ ویرایشی در این مقاله و حذف مطالب منبع دار شد.دوستانی که شکایت دارند از این کاربران ، برای حذف مطالب و منابع مقالات کردستان ، لطفا در تام مطرح کنید تامنابع رو بازگو کنیم.با پیشنهادشما موافقم.اگر دیگر دوستان حاضرباشند من نیز چندین منبع کتبی و اینترنتی دارم و آنها را ارائه میدم به اضافه این منابع! مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۳ (UTC)پاسخ

زکی‎بیگ کتاب‎اش مطابق وپ:تاریخ اعتبار آوردن در ویکی‎پدیا را ندارد. «مقالات تاریخی در ویکی‌پدیا باید براساس نتایج حاصل از کارهای دانشورانه اخیر باشد.» نه بر اساس نوشته‎های یک سیاستمدار سابق که تخصصی در تاریخ نداشته. اگر شکی دارید، بخش اسلام آوردن کردها را در کتاب بخوانید متوجه خواهید شد. Farvartish (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۰ (UTC)پاسخ

ایشان به موزه ها و کشورهای دیگر سفروبازدیدکردند و نتیجه سالها تحقیق اوست،شما تعیین کننده وپ:تاریخ نیست ، جمال جان دارید همه منابع رو با استفاده از وپ تاریخ رد و برچسب تکذیب میزنید!درحالی چنین نیستید.منابع معتبرند ، بامدیران دیگر هم موضوع را نظرخواهی خواهم کرد.هم اکنون شما سه منبع را با استفاده از دلایل وپ:تاریخ رد کردید.آن هم نویسنده را سیاستمدار خوانده اید و یا وی بی تخصص در تاریخ دانسته اید.ولی درکل شماحق ندارید مطالب منبع دار حذف کنید! جالب است حذف میکنید بعد میگوید منبع چنین بوده؟؟. مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۳۰ (UTC)پاسخ

خیر مسعودجان، من از سیاست‎های ویکی پیروی می‎کنم، اگر تابانی متخصص است، مدرک‎اش را ارائه کنید، زکی‎بیگ نیز به همین شکل، یعنی می‎فرمایید سیاست‎مدار نبوده و متخصص تاریخ بوده‎است؟ کتاب زکی‎بیگ قدیمی است، تاریخ‎دان ننوشته‎اش و ... . اگر بر اعتباری منبعی اصرار دارید، مانند جناب تیراژه، در پی آن باشید که طبق سیاست‎های ویکی اثبات‎اش کنید، نه اینکه من می‎گویم پس معتبر است. Farvartish (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)پاسخ

مکریان منطقه ای جغرافیایی است مطلب مجتبی برزویی ( که اعتبارش ثابت نگردیده) مربوط به تاریخ است ولی در معرفی آمده مطلب فوق که در منبع دکتر سعید خضری آمده و مربوط به واسیلی نیکتین است به مقاله میبایست افزوده شود : (( نیکیتین( 1378 ) معتقد است: "کُردهای مکری که افسانه های زیادی در بارة این محل ها م یدانند آنها را به عنوان شاهدی بر این مدعا نقل می کند که خالصترین نژاد کُرد هستند. با این حال، ایشان بی آن که خود بدانند دلایل معتبرتری دارند بر این که اصل و مبدأ آنها به مادها می رسد و این دلایل در زبانشان است که بنا به عقیده سوون بیش ازهمه لهجه های دیگر کُردی به زبان اوستایی زرتشت نزدیکتر است (نیکیتین، 1378)[۱۲] )) مطلب مربوط به قلعه ساری قورخان جعل کلمه شده =اکراد مهاجر) و اصلا جایش در این مقاله نیست و رفرنس نیز اشتباه داده شده ( جامع التواریخ) جعل منبع صورت گرفته. Urarto (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)پاسخ

سعید خضری تخصصی در بحث تاریخ [۱۳] ندارد تخصصش در رابطه با جغرافياي طبيعي ، ژئومورفولوژي است باید در مسائل زمین شناسی و سنگ شناسی قضاوت کند نه تاریخ --Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)پاسخ

یک نظر از Amir a57

مکریان شامل سه منطقه بوکان و مهابادو سقز می شده شهرهای اشنویه و پیرانشهر تکاب شاهین دژ و میاندوآب جزو منطقه مکریان نبوده اند قابل ذکر است اشنویه و سلدوز تا اواسط دوره پهلوی جزوی از شهرستان اورمیه بوده و بعد از تفکیک به مرکزیت نقده جزوی از سلدوز بوده پیرانشهر در دوران قاجار به همراه اورمیه خوی ،سلماس با نام ولایات اربعه از ولایت آذربایجان مجزا شده و حاکمان آن افشاریان بوده اند بوکان و مهاباد وسقز ودوره های متمادی به همراه مرحمت آباد که همان میاندوآب بوده جزوی از حکومت مراغه بوده که تشکیل می شد چندین بار هم این منطقه جزو محالات اورمیه محسوب می شده در کل حکمرانان این منطقه توسط حاکمان افشار و یا حاکمان تبریز عزل نسب می شدند و هئچ اختیار در به حکومت رسیدن نداشتند بر این اساس حتی امارت نامیدن این منطقه هم کار خطایی است در پیشنهادات دولت مبنی بر تشکیل استان سهند به مرکزیت مراغه جنوب استان آذربایجان غربی به سبب اینکه در دوره های متمادی جزو مراغه بوده جزوی از شهرستانهای استان سهند است [۱۴] حال نمی دانم این امارت چه زمانی مستقل از آذربایجان اداره می شده که حتی حکام آن توسط حکام شهری که خود زیر مجموعه ایالت بوده عزل و نسب می شده ؟؟--Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۱ (UTC)پاسخ

اولا به نظر می‌آید تحقیق دست اول می‌کنید و بدون منبع حرف می‌زنید. دوم، دارید به چه چیزی در مقاله ایراد می‌گیرید؟ اینکه امارت و میرنشین بوده را مثلا ایرانیکا هم نوشته است. مجتبی برزویی هم در اندیشه مکریان و ایران نوشته است میرنشین بوده ولی میرنشینی ضعبف بوده است. به هر حال باید مطابق منابع بنویسیم.--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)پاسخ

پیشنهاد Taranet برای تغییر بخش آغازین مقاله

برای روشن‌تر شدن مقاله، بخش آغازین را این طور پیشنهاد می‌کنم: (ویرایش جدید در #دو گزینه را ببینید)


مُکریان نامی است که در منابع تاریخی بارها گوناگون به کار رفته است و به منطقه‌ای در شمال غربی ایران در جنوب دریاچه ارومیه اشاره دارد. این منطقه که در تاریخ قبض و بسط‌هایی داشته است، در منابع تاریخی ‫کردستان موکری، ‬کردستان مُکری، ‫کردستان موکریان، و موکریان کردستان‬ و ‫آتروپاتین‬ نیز نامیده شده است. این منطقه ‫ اکنون بر بخشهایی از شمال و شمال غرب‬ ‫استان کردستان و جنوب و جنوب غرب استان آذربایجان غربی منطبق است‬. نام مکریان امروزه ‫در تقسیمات اداری کنونی‬ ایران تنها در نام ‫دهستانهای مُکریان شرقی‪، ‬مُکریان غربی و مُکریان شمالی‬ استان آذربایجان غربی به کار رفته است.[* ۱]


  1. ‫جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سدة اخیر‬، ‫سعید خضري http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/832815‬

(شهرها و جزییات بسط و قبض و تاریخچه و غیره را هم نیاوردم چون به بخش مربوطه منتقل می‌شود. --Taranet (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC))پاسخ

کاربر:Amir a57 یک نظر بی‌ربط نوشت که به بخش #یک نظر از Amir a57 منتقل کردم. همچنین به اعتبار منبع ‫«جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سدة اخیر‬، ‫سعید خضري» ایراد گرفت که به بخش #اعتبار ‫جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سده اخیر‬، ‫سعید خضري در پایین منتقل شد تا بحث بیشتری روی آن صورت بگیرد.--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۲ (UTC)پاسخ
سوال از Amir a57: نظرتان را درباره این مقدمه بگویید. مثلا اگر این پاراگراف بدون منبع آورده می‌شد شما با آن موافق بودید؟ --Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۲ (UTC)پاسخ

دو گزینه

دو روش برای معرفی مکریان هست، اولی به عنوان یک منطقه جغرافیایی که کتابهای قدیمی نوشته‌اند، دوم به عنوان میرنشین (امارت) سده ۹ تا ۱۳ هجری که نامش هنوز بر جا مانده و در دهستان‌های مکریان هم به کار رفته است. در هر دو گزینه هم مطالب بی‌ربط ادامهٔ مقاله که به ایل‌های مکری مربوط است به نوشتار خودش منتقل شود.

گزینه۱:

مُکریان نامی است که در منابع تاریخی گوناگون به کار رفته است و به منطقه‌ای در شمال غربی ایران در جنوب دریاچه ارومیه اشاره دارد. این منطقه که در سده ۹ تا ۱۳ هجری[a ۱] میرنشین (امارت) ایل‌های کرد مکری بوده است، در تاریخ قبض و بسط‌هایی داشته است. گسترده‌ترین حالت این منطقه اکنون بر بخش‌هایی از شمال و شمال غرب‬ ‫استان کردستان و جنوب و جنوب غرب استان آذربایجان غربی منطبق است‬. نام مکریان امروزه ‫در تقسیمات اداری کنونی‬ ایران تنها در نام ‫دهستان‌های مکریان شرقی‪، ‬مکریان غربی و مکریان شمالی‬ استان آذربایجان غربی به کار رفته است.[a ۲]

  1. http://www.iranicaonline.org/articles/bukan-kurd
  2. ‫جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سده اخیر‬، ‫سعید خضري http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/832815‬

گزینه۲:

مُکریان میرنشین (امارت) ایل‌های کرد مکری در سده ۹ تا ۱۳ هجری بوده است[b ۱] این منطقه در شمال غربی ایران در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. این میرنشین که در تاریخ قبض و بسط‌هایی داشته است، در گسترده‌ترین حالت بر بخش‌هایی از شمال و شمال غرب‬ ‫استان کردستان و جنوب و جنوب غرب استان آذربایجان غربی کنونی منطبق است‬. نام مکریان امروزه ‫در تقسیمات اداری کنونی‬ ایران تنها در نام دهستان‌های مکریان شرقی‪، ‬مکریان غربی و مکریان شمالی‬ استان آذربایجان غربی به کار رفته است.[b ۲]

  1. http://www.iranicaonline.org/articles/bukan-kurd
  2. ‫جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سده اخیر‬، ‫سعید خضري http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/832815‬

نظرها دربارهٔ این تغییر (خوب است، بد است، چرا؟، کدام گزینه؟ چه کار کنیم بهتر شوند،…):

اینکه دکتر خضری از اینجا با نام کردستان یاد کرده نیز حاشیه‎ای است، همواره این منطقه به عنوان بخشی از آذربایجان مطرح بوده‎است. فکر نکنم صحیح باشد که نظری حاشیه‎ای را در سرآغاز آورده شود. Farvartish (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)پاسخ

بد نیست پیشنهاد استان مکریان را با منابع‎اش (در بحث‎های بالایی آورده‎ام) در سرآغاز مقاله بیاید. Farvartish (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)پاسخ

ممنون که به این بخش توجه کردید. اینها نام‌هایی است که در کتاب‌های قدیمی‌تر آمده است. «کتاب‌های تاریخی» را در دو گزینهٔ بالا خط زدم و کردم «کتاب‌های قدیمی». کتاب‌های قدیمی یعنی مثلا کتاب «‫کُردستان «در نمونه کُردستان موکري»»، ‫ مقالۀ «مکانهاي جغرافیایی مغـولی در کُردسـتان موکریـان»‬ مینورسکی، و همچنین در ص ۱۳۲ مقاله گفته که:

«‫نام منطقۀ جغرافیایی مورد مطالعه به پنج شیوه در منابع درج شده است که عبارتنـد از‪:‬‬ ‫کُردستان موکري (حزنی‪ -1938 ،‬تابـانی‪ ،(1358 ،‬کُردسـتان مکـري (نیکیتـین‪،(1366 ،‬‬ ‫کُردستان موکریان (خضري‪ ،(1379 ،‬مکریـان (افخمـی‪ (1373 ،‬و موکریـان کُردسـتان‬ ‫(چوکالی‪(2007 ،‬»

به نظرتان نامهای مختلف را (مانند مقالات دیگر ویکی‌پدیا) در ابتدای مقاله ننویسیم؟
در مورد پیشنهاد استان شدن، به نظرم خوب است که خیلی مختصر در آغاز بیاید و شرحش در بخش تاریخ نوشته شود. (مختصر به این شکل: «نام مکریان امروزه ... آذربایجان غربی به کار رفته است. در دوره چهارم و هشتم مجلس شورای اسلامی، نمایندگان بوکان پیشنهاد تاسیس استانی به نام موکریان در این منطقه دادند که تصویب نشد.»)--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)پاسخ

به نظرم وقتی عنوان کردستان برای اینجا رایج نیست، آمدنش در سرآغاز وزن بیجا به مطلبی حاشیه‎ای می‎دهد، این بحث درباره دریای خزر نیز بود، همانطور که اجازه ندادیم که نام خلیج عربی در سرآغاز مقاله خلیج فارس بیاید، این نام‎ها را نیز نباید در سرآغاز آورد. Farvartish (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)پاسخ

خیر جناب فرورتیش شهرهای مهاباد بوکان سردشت پیرانشهر و نقده هرگز بعنوان شهرهای آذربایجان یاد نشده اند تاریخ پیدایش این شهرها مقارن با پیدایش مکریان است و به هیچ وجه این موضوع وجه تسمیهی با موضوع خلیج فارس ندارد به کردستان مکری در آثار مهمی اشارت رفته و در کنار کردستان اردلان و بابان حقیقتی تاریخیست. Lolobi (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)پاسخ

با Farvartish موافقم. بیشتر اینها اصلا منابع تاریخی یا کتاب‌های قدیمی نیستند. روی گزینه‌ها انجام شد. ولی پیشنهاد می‌کنم عبارت «میرنشین (امارت) مکری» را در اول مقاله بیاوریم. در ایرانیکا چنین خوانده شده است. یعنی بشود: «مُکریان یا میرنشین (امارت) مُکری ...» --Taranet (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)--Taranet (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)پاسخ
تارانت جان همان طور که در پایین گفتم امارت مکریان یاامارت مکری چیز غیر قابل انکاری نیست حتی در مقاله اگر آن متن را هم بدون منبع بیاورید قابل قبول است. امارت مکریان و یا امارت مکری هر دو درست هستند اشکالی در آن نمی بینم --Amir a57 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ

اعتبار ‫جغرافیاي تاریخی موکریان در چهار سده اخیر‬، ‫سعید خضري

سعید خضری نویسنده مطلب تخصص درباره تاریخ ندارد در حالی که نوشته ایشان در مورد جغرافیای تاریخی است تخصص وی جغرافياي طبيعي ، ژئومورفولوژي است و ادعای های بزرگی در مورد تاریخ آذربایجان نموده اند جغرافیای طبیعی تفاوت اساسی با تاریخ دارد--Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)پاسخ
اینها هم جغرافی است. شورش را در نیاورید. --Taranet (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)پاسخ

جغرافیای طبیعی و ژئومورفولوژی چه ربطی به تاریخ و حتی جغرافیای تاریخی دارند ژئومورفولوژی یعنی چه دوست عزیز تارانت جان؟؟؟--Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۸ (UTC)پاسخ

تارانت جان عزیز ایشان فقط می توانند به تیپ خاک سنگ شناسی و محیط طبیعی زیستی منطقه بوکان و مهاباد و یا دهستان های مکریان اظهار نظر کنند این تعریف تخصص ایشان است بحث تاریخی نویسی برای یک منطقه متفاوت تر از مسائل است اگر بر این اساس که نام و تاریخ منطقه مکریان است قضاوت نمایند یعنی خلاف تخصص خود سخن گفته اند--Amir a57 (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)پاسخ

به ما ربطی ندارد محل کار شخص کجاست. منبع در یک ژورنال دارای هیئت بازبین دانشگاهی در زمینه جغرافیا منتشر شده پس معتبر است. وقتی افراد زیر مقاله را ریویو کرده و برای انتشار تایید کرده اند ما چه کاره ایم که سر اعتبارش بحث کنیم؟
هیئت تحریریه :دکتر آزادی، پروفسور اوکازاکی، پروفسور اهلرز، پروفسور بازن، دکتر بداق جمالی، پروفسور بنین، دکتر پاپی یزدی، پروفسور پلانول، دکتر جداری عیوضی، دکتر جانمرد، دکتر حافظ نیا، دکتر دیگار، دکتر رامشت، دکتر رحمانی فضلی، دکتر زیاری، دکتر سعیدی، دکتر صداقت کردار، دکتر صدوق ونینی، دکتر علیجانی، دکتر علیزاده ، دکتر غیور، دکتر فرید، دکتر کاویاینی، دکتر کمالی، پروفسور کوبوری، دکتر کوچکی، دکتر گنجی، دکتر مدرس، دکتر مطیعی، دکتر لنگرودی، دکتر منشی طوسی، دکتر مومنی، دکتر نظریان، دکتر وثوقی، دکتر هورکاد
صفدرقلی (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۲۱ (UTC)پاسخ
چه ربطی دارد Sicaspi جان مگر من گفتم اعتبارش درباره جغرافیا بی ارزش است آن لینکی که در بالا داده اید مربوط به نشریه جغرافیا است تحقیقات جغرافیای نه تحقیقات تاریخی به فهرست مقالات آن نگاه کنید چیزی در مورد تاریخ وجود ندارد اگر قرار بود جغرافیادان کارهای یک تاریخ دان را می کردند دیگر نیازی به تاریخ دان نبود.

در صفحه 136 خود سعید خضری چنین نوشته کتاب جغرافیای طبیعی کردستان مکریان تنها کتاب در مورد جغرافیای طبیعی این منطقه است که به دیدگاه علمی و سیستماتیک تدوین شده و به مباحث علمی و تخصصی ژئومورفولوژی ،آب هواشناسی ،زمین شناسی کردستان مکریان می پردازد. بقیه منابع در دسترس در زمینه کردستان مکری بیشتر فرعی بوده و به صورت گذرا به مباحث جغرافیایی و تاریخی آن پرداخته است. Sicaspi جان بنده با نام کردستان مکریان برای این منطقه مخالفم در تمام اسناد این قسمت جزو آذربایجان بوده هیچ گاه جزو کردستان نبوده است همچنین که در مقاله هم سیعد خضری با تعصبات به این مسائل نگریسته و مکری را موکری نوشته یعنی بر نوشتار کردی آن هم تاکید دارد این مثال شبیه آن است که بگویم استان همدان و قزوین چند شهرستان ترک نشین دارند پس نام آن قسمت ها آذربایجان بوده.یا همینطور استان زنجان تا این حد نام این منطقه تنها می تواند منطقه کردنشین مکریان باشد آنهم باید طبق تقسیمات کشوری نقشه و محل جغرافیای بر آن بیافزایند نه بر اساس ادعاهای پوچی که یک غیر بطرف که خودش هم تعصب خاصی بر آن مناطق دارد و در تخصص اش در مورد قضاوت بر منطقه نیست در ضمن این قسمت شامل تقسیمات سیاسی می شود بنده کتاب معتبری در این زمینه دارم که مخالف این این ادعا ها هست کتاب آذربایجان غربی در آینه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران -نگاهی به تاریخچه و روند تسیمات کشوری در آذربایجان غربی- همراه با نام مسئولان سیاسی استان و نمایندگان کلیه ادوار مجلس و ..تالیف محمدرضاقلی زاد -استانداری آذربایجان غربی نویسنده کتاب هم یکی از اعضای بنیاد ایران شناسی در استان است .مناطق که آقایان ادعا دارند همیشه جزوی از آذربایجان بوده و قسمتهای شهرهای چون اشنویه-پیرانشهر-نقده -شاهین دژ- تکب هیچ گاه جزو مکریان که آن هم در تقسیمات کشوری با نام شهرستان مهاباد شناخته می شده نبوده است این مثال شبیه این است مثال می گویم بیجار نام گروس را بر پشت خود یدک می کشد ولی دیگر همه ما می دانیم که نام بیجار نه گروس بوده و نه نام شهرستان آن بلکه دوران تاریخی به آن مشهور بوده امروز نامش بیجار می باشد یا برای مثال تکاب و شاهین دژ که برخلاف ادعای ها در هیچ دوره جزو مکریان نبوده اند و همیشه با نام افشار شناخته می شده لازم به ذکر است بر همین اساس نام یک دهستان در شهرستان تکاب افشار است. در حالی که امروزه تکاب و شاهین دژ دیگر با نام افشار شناخته نمی شود پس اینکه فکر کنید ما به این منطقه مشکلی داریم نه خیر این طور نبوده حتی این نام هم شامل اورمیه هم می شود اورمی افشار ما تا به حال صدایمان را در نیاورده ایم در حالی که منطقه افشار در قدیم حتی بزرگتر از منطقه بوده که از نزدیکی سلماس شروع می شده و با قرار گرفتن سه شهرستان سلدوز -اشنویه-پیرانشهر-قسمتهای از شهرستان مهاباد و میاندوآب و قسمتهایی از بوکان و شهرستان های شاهین دژ و تکاب و قسمتهایی شهرستان بیجار به قسمتهای افشارنشین استان زنجان منتهی می شده--Amir a57 (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)پاسخ

یک سری از این ایرادات که گرفتید را که از قول کتابهای قدیمی و برای معرفی محتوای آنها آورده است.Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۲ (UTC)پاسخ

افشار تاریخ ورودش به آذربایجان به 250 سال نمیرسد و هرگز منطقه ای بنام افشار در مکریان و آذربایجان غربی نبوده Lolobi (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)پاسخ

من اصلاً به محتوا کاری ندارم. مقاله ای با عنوان و موضوع جغرافیای تاریخی در ژورنال معتبر منتشر شده و دلیلی برای حذف آن وجود ندارد. صفدرقلی (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)پاسخ

درست میفرمایید جناب صفدرقلی تاریخ پیدایش شهرهای مهاباد و بوکان و سردشت و پیرانشهر و نقده به دوره مکریان و از آن من بعد باز میگردد و هرگز بعنوان شهرهای آذربایجان مورد اشرت قرار نگرفته اند کردستان مکری کلمه منطبق با حقیقت جغرافیایی تاریخی میباشد که پروفسور مینورسکی و نیکیتین و پروفسور ویلیام جاکسن و.. از آن نام برده اند اکراد هزبانی و روادی و شدادی و دنبلی نیز قرنها و پیش از هجوم قراقویونلوها بر این منطقه حکم رانیده اند. از کتاب جناب تابانی در مرکز اسناد و موزه مجلس شورای اسلامی بعنوان منبع استفاده شده و مقالات بسیاری به آن ارجاع داده اند مقاله جناب برزویی هیچ ارجاع معتبری اخذ ننموده و در یک مجله غیر تخصصی ( گفتگو) چاپ شده Lolobi (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)پاسخ

البته گفتگو هم به نظر مجله معتبری می رسد.صفدرقلی (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)پاسخ
نقده در هنگام واگذاری این قسمت به ایل قره پاپاق با دو نام نغدای نوجه ده آمده آنچه وجه تسمیه برای نوجه ده روستایی به همین نام در استان اردبیل شهرستان نمین ذکر کرده اند [۱۵] به این قرار است درباره نغدای هم کمابیش اطلاعات چون نوعاغزی در دست است نغدای در سایت فرمانداری نقده نام حاکم مغول منطقه آمده است. در تاریخ افشار صفحه 49 قصبه اشنویه و سلدوز به ایل افشار ارشلو واگذار گردید و خانات دو منطقه مذکور عبارت بودند خداوردیخان ارشلو و اسکندخان ارشلو ایل افشار و مقدم های که از ساکنان قدیمی منطقه بودند بعد از واگذاری منطقه به قرارپاپاق ها توسط عباس میرزا نائب السلطنه منطقه سلدوز را ترک گفته اند.شهر خانا پیرانشهر امروزی شهری با سابقه ای نیست ولی منطقه با نام لایجان در صفحه 511 همان کتاب:تفویض مقام حکمرانی ولایت ثلاثه یعنی اورمی و خوی و سلماس به یوسفخان :سابقه ی شجاع الدله همواره منظور نظر است و شایسته هر گونه عنایت عجالتا حکمرانی دارلصفای خوی و سلماس را الی دارالنشاط اورمیه و لایجان به مشارالیه عنایت فرموده شد. در قرن سوم به تام اقوام کوچ رو کرد گفته می شد چنانکه دیلمیان را نیز که با کردها تفاوت خاصی داشتند به عنوان کرد محسوب نموده اند کسروی در شهریاران گمنام با اشاره به عرب بودن راودیان حاکمان آذربایجان اشاره نموده است.
در سرفرنامه اوژن اوبن (وزیر مختار فرانسه) چنین نوشته شده کردان از دوران تیمورلنگ در این نواحی بوده اند مکریها در آن زمان تحت امریت دو بردار بابا عمر و میر پاشا از کنار فرات به حول و حوش دریاچه اورمیه کشیده و مسکون شده اند در کتاب آذربایجان غربی در آینه تقسیمات کشوری جمهور اسلامی ایران به همکاری استانداری آذربایجان غربی - 1391 - انتشارات حسام الدین چلبی :صفحه 29 چنین نوشته شده :در سال 41 ش طی مصوبه هئیت دولت بخش های پیرانشهر (مرز خانا)و سردشت که پیشتر تابع شهرستان زضائیه و مهاباد بودند تبدیل به شهرستان شدند--Amir a57 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)پاسخ

تارانت جان در بالا قسمتی تحت عنوان جعل منبع را نوشتم متاسفانه هیچ یک از مدیران به آن رسیدگی نکردند من اصلا هیچ کاری به صفحه مکریان ندارم فقط آقایانی که این مقاله را می نویسند شهرهای آذری تکاب،نقده،شاهیندژ،میاندوآب،را بدون هیچ منبع به نفع خودشان مصادره نکنند این را چندین بار به آنها گفته ام دوستانه به جناب مکری هم گفتم که حساسیت ایجاد نکنند ولی ایشان جواب مرا با فحش دادند--Amir a57 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)پاسخ

اعتبار «مکریان و اندیشه ایران، برزویی، مجتبی»

اگر قرار است سخت‌گیری شود اعتبار مکریان و اندیشه ایران، برزویی، مجتبی، نشیع گفتگو، مرداد ۱۳۸۸ - شماره ۵۳ هم باید بررسی شود. چون در مجله علمی نوشته نشده بلکه در مجله‌ای عامه‌پسند نوشته شده است و نویسنده هم چندان شناخته شده نیست. البته کاربرد زیادی در مقاله ندارد و خودش بیشتر دربارهٔ ایل‌های مکری است و یک استفاده که از آن شده است هم تاریخ ورود کردها به منطقه است که می‌توان کلا صرف نظر کرد و هیچ گفته‌ای از منابع مشکوک نیاورد.--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)پاسخ

برزویی در همایش ملی بررسی حوادث سیاسی مناطق کردنشین ایران (1330 - 1320 شمسی) به عنوان پژوهشگر و محقق کردستان مطرح شده‎است، نام‎های آمده اعتبار این همایش را نشان می‎دهد. تخصص نویسنده به تنهایی اعتبارش را طبق وپ:تاریخ می‎رساند، تاریخ ورود کردها به منطقه را ایرانیکا نیز به همین شکل آورده، پس مطلب‎اش حاشیه‎ای نیست. درباره نشریه نیز می‎توانید گفتگو (نشریه) را بخوانید. Farvartish (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)پاسخ
نشریه خوبی است ولی نشریه تخصصی تاریخ نیست. می‌تواند در مورد شماره ۱ «کارهای زیر شاید یک اثر دانشورانه محسوب شود» وپ:تاریخ جای بگیرد که مانند کتاب ماد و کرد، یک «شاید» در اعتبارش دارد. لطفا پیوند مقاله موردنطرتان در ایرانیکا را بگذارید.--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC)پاسخ
ماد و کرد را متخصص تاریخ ننوشته‎است ناشراش نیز معتبر نیست، این ایراد بزرگی است، از بهزاد مدرس نظر بخواهید.در MOKRI TRIBE گفته که مکری‎ها از بابان آمده‎اند. اینکه دکتر خضری از اینجا با نام کردستان یاد کرده نیز حاشیه‎ای است، همواره این منطقه به عنوان بخشی از آذربایجان مطرح بوده‎است. فکر نکنم صحیح باشد که نظری حاشیه‎ای را در سرآغاز آورده شود. Farvartish (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)پاسخ
ایرادهایتان به دو منبع دیگر پاسخ دارد اما در جای خودش بنویسید تا بحث منحرف نشود.--Taranet (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)پاسخ

اگر انتشارات نا معتبر بود هرگز بعنوان منبع در مرکز اسناد و موزه مجلس شورای اسلامی نگهداری نمیشد در ضمن دایره المعارف اسلامی نیز از آن استفاده کرده پس شما معتقدید دایره المعارف اسلامی نیز غیر معتبر است ؟!! ضمن اینکه کردها ساکنان باستانی آذربایجان هستند اما شهرهای بوکان و سردشت و مهاباد و پیرانشهر هرگز بعنوان شهرهای آذربایجان ذکر نشده اند و البته سابقه شهر شدنشان بیشتر به عصر صفوی بر میگردد که در آنزمان مکریان رواج داشته به بیا بهتر تاریخ این شهرها (در محل کنونی ) به تاریخ مکریان بر میگردد نیکیتین مینورسکی و ... نیز اشاره داشته اند . هیچ منبع معتبری مطلبی را به مقاله برزویی ارجاع نداده ایشان یک تازه فارغ التحصیل میباشد و استفاده از آن مقاله وزن ویکی را پایین می آورد . مقایسه نام خلیج فارس با این منطقه چه ارتباطی و تناسخی دارد باید توضیح دهید مکریان یک حقیقت تاریخیست که بزرگترین دانشمندان و مورخان به آن اشاره داشته اند. Lolobi (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)پاسخ

تارانت جان فرورتیش جان در مورد مجتبی برزویی مقاله اش دفاع نموده اند صحت حرف ایشان تا این حد درست است که یک کارشناس ارشد تاریخ دیگر پرویز عقلمند که لینکی را که خواسته بودید دوباره ارجاع دادم جزو اعضای بنیاد ایرانشناسی ،انجمن میراث فرهنگی آذربایجان غربی استاد دانشگاههای مهاباد اورمیه هم اعتقاد بر مهاجر بودن ایل مکری دارد یعنی همین عقیده که مجتبی برزویی که به عنوان متخصص در زمینه تاریخ داردالبته گفتم نیازی به بزرگ کردن مسئله مکریان نیست مسائل مکریان همانند مثال تکاب افشار ،اسدآبادافشار در همدان و یا بیجار گروس است.عمده اختلافی که در اوایل ایجاد شد شهرهایی بود که آقایان ادعای مکریان بودن آن را داشتند در حالی که هیچ دوره جزو آن نبوده اند بر فرض مثال بگویم اسدآباد افشار منطقه ای بوده در قدیم و امروزه نامش است آذربایجان افشار این هم ادعای بزرگی است به شخصه اگر تارانت جان شما این موضوع را قبول می کنید پس نام این منطقه را کردستان مکریان بگذارید و مقاله ای نیز بگشاید اسدآباد افشار را هم نامش را آذربایجان افشار بگذارید.--Amir a57 (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)پاسخ

در ضمن نشریه گفتگو یک نشریه تخصصی تاریخ نمی باشد و شرکت در همایش مورد اشاره شما منطبق با سیاست وپ:تاریخ ویکی پدیا نیست همانطور که پیشتر اشاره نمودم شهرهای مهاباد بوکان پیرانشهر و سردشت و نقده هرگز بعنوان آذربایجان مورد اشاره قرار نگرفته اند و تاریخ پیدایش این شهرها در محل کنونی به تاریخ مکریان باز میگردد البته باز تاکید میکنم که کردها ساکنان باستانی آذربایجان هستند. Lolobi (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)پاسخ

به جای جر و بحث به کامنت taranet توجه کنید تا بحث زودتر جمع شود.مطرود آل مطرود (بحث) ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)پاسخ

مکریان

مکریان از دیدگاه کتاب مشاهیر علمی فرهنگی آذربایجان غربی نوشته پرویز عقلمند کارشناس ارشد تاریخ عضوهیئت امنای ایران شناسی عضو انجمن و شورای میراث فرهنگی عضو هیئت نویسندگان مجله رشد جغرافیا شامل چهار محال :

  1. محال شار ویران (دریاز تاریخی)
  2. ناحیه ایل تیمور
  3. محال آختاچی (به‌ی)
  4. ناحیه ترجان

(بابا مردوخ روحانی (شیوا) مشاهیر کرد بخش دوم جلد سوم امرا و خاندانها به کوشش ماجد مردوخ روحانی ٰتهران - سروش 1371 ص 371) (مشاهیر علمی فرهنگی آذربایجان غربی - پرویز عقلمند-85 انتشارات قصیده سرا - صفحه 523)--Amir a57 (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)پاسخ

شهرها و لهجه زبانی

در هیچا کتبی تاریخی،شهرهای بوکان،مهاباد،سردشت و پیرانشهر ، جزو آذربایجان نامبرده نشدند، گاها شهرهای بجز مهاباد را ،قصبه ی از ساوجبلاغ مکری نامبرده، یا چنین بیان شده که جزوی،از مکریان،هستند ، طایف مکری نیز در دو شهر میرنشین بودند . مهاباد وبوکان! ضمنا ، لهجه خاص خود را دارند! البته در دوران شکشت جمهوری کردستان آزاد،با ورود ارتش ، تقسیماتکشوری کمی تغیریافت ! جناب امیر شما ، بحتث دهستان ها رو آوردید که زیاد به تاریخ مربوط نیست ،و به مقاله ایل مکری مربوط است. مسعود بوکانی «گفتگو» ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)پاسخ

تاریخچه و زبان مردم هر شهر را می‌توانید با ذکر منبع در مقالهٔ خودش بنویسید.--Taranet (بحث) ‏۱۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)پاسخ