هدی خاموش

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
هدی خاموش
اطلاعات شخصی
زاده۱۳۷۴
اصفهان
ملیتافغانستان
پیشهروزنامه‌نگار، شاعر، فعال حقوق بشر

هدی خاموش (زاده:١٩٩۵، اصفهان) روزنامه‌نگار، شاعر و فعال حقوق زنان است. [۱]

زندگی‌نامه[ویرایش]

هدی خاموش متولد ۱۳۷۴ در اصفهان است. خانواده او تاجیک و از ولایت پروان افغانستان هستند. هدی دارای مدرک تحصیلی لیسانس در رشته ادبیات فارسی است.[۲]

فعالیت‌ها[ویرایش]

پس از روی کار آمدن طالبان که دارای پیشینه زن‌ستیزی و خشونت علیه زنان بود، این رژیم با اعتراضات مردمی به ویژه بانوان روبرو شد. امارت اسلامی علاوه بر ضرب و شتم معترضین تعدادی از آنان را بازداشت کرد.[۳]

پس از ورود هیئت طالبان به نروژ هدی خموش نماینده زنان معترض در نشست اسلو خطاب به امیرخان متقی وزیر خارجه و رئیس هیئت طالبان گفته که به کابل زنگ بزند و دختران معترض که از سوی این گروه بازداشت شده‌اند را رها کنند.[۴]

هدی خموش با اشاره به سرکوب معترضان، فعالان و خبرنگاران اشاره کرد و تأکید ورزید که سرنوشت برخی از آنان هنوز مشخص نیست.

به گفته او، مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های حقوق مدنی و سیاسی، هر انسانی حق دارد در اجتماعات مسالمت‌آمیز، علیه قوانین ضدانسانی و حقوق بشری شرکت کند. ما زنان معترض، فقط حقوق خود را با شعار «نان، کار و آزادی» مطالبه کردیم؛ اما گروه طالبان ما را به دلیل همین کار دستگیر، شکنجه، تحقیر و توهین کردند.[۴]

او اضافه کرد، زنان افغانستان حقوق برابر می‌خواهند. تا ایجاد قانون اساسی جدید، برای اعاده و به رسمیت شناختن حقوق اساسی شهروندان فصل دوم قانون اساسی قبلی باید اعاده و مراعات گردد. طالبان و هیچ گروه دیگر صلاحیت محدود کردن حقوق اساسی ما را ندارد. هر نوع بازتعریف حق و آزادی باید از طریق گفت‌وگوی بزرگ ملی و توافق جمعی صورت بگیرد.[۴]

خاموش در ادامه بیانه اش تأکید کرد که "شورای باصلاحیت و مستقل از سوی سازمان ملل متشکل از خانواده متضرران و قربانیان، نماینده‌گان مردم، نهادهای مستقل بین‌المللی حقوق بشر جهت نظارت و بررسی رفتار، سیاست‌های طالبان تشکیل شود. این شورا زندان‌های طالبان را بررسی نموده، زندانیان عقیدتی، سیاسی و جنسیتی را فوراً آزاد نماید. این شورا در مرحله بعد به تمام جرایم جنگی که در بیست سال گذشته صورت گرفته‌است، بپردازد.[۴]

نمونه شعر[ویرایش]

من از این زندگی در کوچه‌ی تکرار می‌ترسم و هم از ناله‌ها و گریه‌ی هر بار می‌ترسم
من از چشم غریبانی که سیل خون می‌بارد بسا از تکیه گاه بیخ هر دیوار می‌ترسم
درون من گرفته سخت،می‌سوزد گلوی منکه من یعنی در اینجا از طناب دار می‌ترسم
همگان را که می‌بینم بسا خون جگر دارندمن از گلهای بی نشتر میان خار می‌ترسم
مگر تا کی اینجا ساکت و آرام بنشینیممن از قانون رنگ تلخ این بازار می‌ترسم
همه خاموش اما تشنه قدرت در این وادیمن از نادیدن چشم و دل خونبار می‌ترسم

[۲]

پیوند به بیرون[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «هدا خموش و گذار از بستر ممنوعه‌ها».
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «شناسنامه مختصر شاعران معاصر افغانستان/ هدا خاموش». خبرگزاری عقاب افغانستان.
  3. «هدا خموش به متقی در نشست اسلو؛ همین حالا به کابل زنگ بزنید و دختران دربند را آزاد کنید». خبرگزاری جمهور افغانستان.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ «هدا خموش به متقی». خبرگزاری اسپوتنیک.