فرهنگ شیرازی
ظاهر
میرزا ابو القاسم(۱۲۴۲-۱۳۰۹ه.ق) متخلص به فرهنگ فرزند میرزا کوچک است که متخلص به وصال شیرازی میباشد. او در خوشنویسی و زیبایی خطوط مختلف به پدرش اقتداء کرده بود، وی همچنین شاعری توانا بود که به فارسی و عربی شعر دارد.
ولادت و مرگ او در شیراز بودهاست. فرهنگ شیرازی شاگرد پدر و برادر بزرگترش میرزا احمد وقار معروف به وقار شیرازی بودهاست که وی از او فن شعر و ادب را فراگرفتهاست، همچنین ریاضیات و علم جفر و رمل و زبان فرانسه هم درس گرفته بود، او با صاحبان فن و شعرا معاصرش پیوندهای مستحکمی داشتهاست.[۱]
افزون بر پدر، پنج برادر او نیز از خوشنویسان و شاعران صاحبنام سده سیزدهم هجری هستند. میرزا ابو القاسم فرهنگ در خوشنویسی خط ثلث و تعلیق صاحبنام شده است.[۲]
آثار
[ویرایش]آثار تالیفی او عبارتند از:[۱]
- ۱. ترجمه البارع فی احکام النجوم (فارسی در علم نجوم) که ترجمه کتاب علی ابن ابی الرجال شیبانی است، و هشت جزء دارد دو جزء را با حمایت معتمد الدوله حاکم فارس تمام کرد و باقی آنرا میرزا محمد امین موسوی خراسانی تکمیل کرد.
- ۲. دیوانی (فارسی ـ عربی در شعر) که حدود ده هزار بیت دارد بعضی از قصاید او در مجمع الفصحاء و دانشمندان فارس نقل شدهاست.
- ۳. ذخر السفاهه علی طب البلاهه (سکنجبینیه، فارسی / متفرقات) این کتاب نقدی است با ریشخند نسبت به کسانی که در کتابت سخت و غامض قلم میزنند یا بی مناسبت از موضوعی به موضوع دیگر منتقل میشوند، ضمناً مسایلی در فقه و حدیث و موسیقی و هندسه و عروض و جفر را هم متعرض شدهاست.
- ۴. رسالهای در خانواده وصال (فارسی / تراجم) این کتاب را به درخواست میرزا حسن فسایی مولف فارسنامه ناصری تالیف کردهاست.
- ۵. شرح حدایق السحر (فارسی / تراجم) این کتاب شرحی است برای کتاب رشید الدین وطواط که در سال ۱۲۹۷ هجری آن را تالیف کردهاست.
- ۶. فرهنگ فرهنگ (فارسی ـ عربی ـ ترکی / لغت) این کتاب معجمی است لغوی یک مقدمه و دوقسمت دارد قسمت اول دارای ۳۱ باب در مطلق مفردات است، و قسمت دوم ۲۹ باب دارد و مفردات خاص را در بر گرفتهاست، او در سال ۱۲۷۶ هجری از این کتاب فارغ شدهاست.
نمونه شعرها
[ویرایش]
از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر | کو دلی را که سپارم به دلارای دگر | |
عاقبت از سر کوی تو برون باید رفت | گیرم امروز دگر ماندم و فردای دگر | |
مگر آزاد کنی، ورنه چو من بنده پیر | گر فروشی، نستاند ز تو مولای دگر | |
عاشقان را طرب از باده ی انگور نیست | هست مستان ترا تشنه ز صحبای دگر | |
بهر مجنون تو این کوه و بیابان تنگ است | بهر ما کوه دگر باید و صحرای دگر | |
ما گداییِ درِ دوست به شاهی ندهیم | زآن که این جای دگر دارد و، آن جای دگر | |
گر به بتخانه ی چین نقش رُخت بنگارند | هر که بیند، نکند میل تماشای دگر | |
راه پنهانی میخانه نداند همه کس | جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر | |
دل"فرهنگ" ز غم های جهان خون شده است | غم عشق آمد و افزود به غمهای دگر |
فرهنگ شیرازی
پانویس
[ویرایش]
منابع
[ویرایش]- پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
- فضایلی، حبیبالله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش.