صولت‌الدوله قشقایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از صولت الدوله)
صولت الدوله قشقایی
زادهٔ۱۲۵۷ خورشیدی
فیروزآباد
درگذشت۱۶ مهر ۱۳۱۱
زندان قصر
آرامگاهامامزاده عبدالله ، شهرری
دیگر نام‌هاسردار عشایر
پیشهایلخان قشقایی
نماینده مجلس شورای ملی
همسر(ها)خدیجه بی بی
فرزندانفرخ بی بی، مُلکی بی‌بی، محمد حسین خان، ملک منصور خان، ناصر خان، خسرو خان
والدینداراب خان ایل‌بیگی

اسماعیل خان قشقایی (بین ۱۲۵۵ تا ۱۲۵۹ فیروزآباد – ۱۶ مهر ۱۳۱۱ تهران) ملقب به صولت‌الدوله و سردار عشایر، ایلخان ایل قشقایی در دوره قاجار و اوائل دوره پهلوی بود. رویارویی قشقایی‌ها با انگلیسی‌ها به رهبری “صولت الدوله قشقایی” در خلال جنگ جهانی اول، یکی از مهم ترین و گسترده ترین مقاومت‌هایی بود که علیه نیروهای بریتانیا در ایران شکل گرفت. صولت الدوله قشقایی در دوره های پنجم و هشتم نماینده مجلس شورای ملی بود. او و فرزندانش یعنی ناصر خان، ملک منصورخان، محمدحسین خان و خسروخان از برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آیند.

تولد[ویرایش]

او از فرزندان داراب خان ایلخان قشقایی بود. سال تولدش در کتاب «فارس و جنگ بین‌الملل» نوشته رکن‌زاده آدمیت به سال ۱۲۹۷ قمری، در کتاب «از باورد یا ابیورد خراسان تا ابیورد یا ابولورد فارس» نوشته مظفر قهرمانی ابیوردی به سال ۱۲۹۵ قمری و در کتاب «شرح حال رجال ایران» نوشته مهدی بامداد به سال ۱۲۹۳ قمری درج شده‌است. با توجه به اینکه مظفر قهرمانی ابیوردی فرزند معین دفتر منشی صولت‌الدوله بوده و اطلاعات او می‌تواند به واقعیت نزدیکتر باشد همچنین با استناد به کتاب سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی که مربوط به وقایع سفر حاج ایازخان قشقایی مشاور و صندوقدار صولت‌الدوله می‌باشد، تولد صولت‌الدوله در سال ۱۲۵۷ خورشیدی (۱۲۹۵ قمری) به نظر صحیح‌تر می‌رسد.[۱]

زندگی[ویرایش]

به علت رشادت و مهارت اسماعیل خان در تیراندازی و جنگ‌های چریکی، در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار به وی لقب صولت‌الدوله داده شد و در سال ۱۳۲۴ قمری (۱۲۸۵ خورشیدی) فرمان ایلخانی قشقایی را از شاه گرفت. او از بدو امر طرفدار مشروطه خواهان و همواره با نفوذ بیگانگان در فارس مخالف بود. پس از تعرض پلیس جنوب به قسمتی از جنوب کشور که سید عبدالحسین مجتهد لاری حکم جهاد علیه انگلیسی‌ها داد، ایل قشقایی تصمیم به جهاد گرفت و تا عزل فرمانفرما از حکومت فارس و ورود مصدق‌السلطنه به این ایالت یعنی آخر سال ۱۳۳۸ قمری (۱۲۸۹ خورشیدی) می‌جنگید.

پس از ورود مصدق‌السلطنه، اسماعیل خان به شیراز رفت و مورد محبت واقع شد. بر اساس روایت تعدادی افراد سرشناس و قابل اعتماد در منطقه کوار، اسنادی موجود است که رئیس پنجعلی نیک عهد قصیرایی (قصیرا: روستایی از توابع کوار در جاده شیراز - جهرم) به دلیل تمکن مالی و احشام بسیار، مراوداتی با صولت‌الدوله قشقایی داشت و به دلیل علاقه مشترک آن دو در همکاری با مصدق (در باغ قوام روستای مظفری کوار) و تلاش برای مبارزه با انگلیس، کمکهایی از صولت‌الدوله دریافت می‌کرد. حتی ملاقاتی هم در محل امارت پیرنیا، قلعه قصیرا (محل فعلی منزل پسر ریس پنجعلی نیک عهد) با یکدیگر داشته‌اند، مضاف بر این، ریس شعبانعلی پدر ریس پنجعلی نیک عهد از همین محل، قلعه قصیرا کوار در زمان همکاری با مجتهد لاری، مقداری پول و سکه برای کمک به دلیران تنگستان ارسال کرده‌است که می‌تواند نقش افراد برجسته منطقه کوار را در مبارزه با استعمار انگلیس نشان دهد.

چون سردار سپه ظهور کرد و اوضاع ایران تغییر یافت، صولت‌الدوله نیز مانند قوام‌الملک و دیگر روسای عشایر در تهران ساکن شد[۲] و در دوره پنجم (سال ۱۳۰۲) به نمایندگی جهرم به مجلس شورای ملی رفت.

در این دوران، قشقایی‌ها با دولت مرکزی رابطه خوبی داشتند. آن گونه که در کتاب سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی درج شده‌است، در زمان بازگشت احمدشاه قاجار از دومین سفر فرنگ (نهم ربیع‌الثانی ۱۳۴۱ قمری/هشتم آذرماه ۱۳۰۱ شمسی)، فرزند صولت‌الدوله، ناصرخان نیز همراه با رضاخان سردار سپه و جمعی از بزرگان قشقایی و خوانین جنوب کشور، از جمله سردار ارفع (پسر شیخ خزعل)، حاج ایازخان قشقایی،غضنفرالسلطنه میرزا محمدخان برازجانی، شیخ حسین خان چاهکوتاهی و دیگران در بندر بوشهر هنگام پیاده شدن شاه از کشتی، از احمدشاه قاجار استقبال کرد.[۳]

شورش در فارس[ویرایش]

در دوران سلطنت رضاشاه، با آغاز خلع سلاح عشایر فارس در سال ۱۳۰۷ و تندروی‌های سرلشکر آیرم قشقاییها شورش کردند. آیرم ناصرخان را دستگیر کرد و به تهران برد. دستگیری او شورش قشقاییها را شدت بخشید و اوضاع فارس بحرانی شد. سرلشکر حبیب‌الله شیبانی فرماندهی لشکر جنوب را به عهده گرفت. یکی از پیشنهادهای او آزادی ناصرخان بود. ناصرخان آزاد شد و به فارس برگشت و اوضاع فارس آرام شد.[۴] به پاس کمک در فروخواباندن شورش در فارس، اسماعیل خان و پسرش ناصرخان به نمایندگی مجلس پذیرفته شدند.[۴] او در بهار ۱۳۱۰ بار دیگر به عنوان نماینده جهرم به مجلس شورای ملی رفت و اندکی پیش از او، ناصرخان به نمایندگی ایل قشقایی در این دوره انتخاب شد.

در همین سالها عشایر بویراحمدی به فرماندهی سرتیپ خان بویراحمدی و امام قلی خان ممسنی و شکرالله خان بویراحمدی و کی لهراسب باطولی از جنگجویان نامدار بویراحمدی بعلت تبعیض در واگذاری اراضی قیام کردند که دو سال طول کشید. حمایت حکومت مرکزی از حاج معین التجار بوشهری بر سر اراضی حاصلخیز ممسنی باعث شروع این درگیری بین قشون لرهای بویراحمدی از یک طرف و قشون دولت از طرف دیگر شد. جنگ تنگ (دره) تامرادی در سال ۱۳۰۹ و شکست سنگین قشون دولتی به فرماندهی سرلشکر حبیب‌الله شیبانی با تلفات خیلی زیاد به پایان رسید.[۵] بطوریکه سرلشکر حبیب‌الله شیبانی خلع درجه و به سه سال زندان محکوم شد که بعد از اتمام زندان به اروپا رفت. بعلت صعب العبور بودن منطقه و آشنایی بالای کی لهراس باطولی و قشون لر به جنگ‌های چریکی و منطقه، رضا شاه ناچار شد بعد از شکست قشون دولت با تلفات بالا، به سرکرده‌های قشون لر امان نامه بدهد تا غایله را جور دیگر ختم کند. امام قلی خان رئیس ایل رستم و شکرالله خان ضرغام پور امان نامه را قبول و به تهران رفتند؛ ولی کی لهراسب باطولی که مشکوک به حکومت مرکزی بود، از رفتن سرتیپ خان و غلامحسین خان بویراحمدی به تهران جلوگیری کرد و غایله تمام نشد.[۶] قشون بویراحمدی‌ها با رفتن برخی خوانین به تهران تضعیف شد. سرانجام در جنگ در منطقه نوگک این قیام توسط حکومت مرکزی و بکمک ایل بختیاری که با منطقه زاگرس آشنایی داشتند سرکوب شد. بویراحمدی ها علت شکست خود در این جنگ را همکاری لرهای بختیاری با دولت از یک طرف و تضعیف قوا با رفتن برخی خوانین با امان نامه رضاشاه به تهران از طرف دیگر میدانستند. با کشته شدن بزرگترین سرکرده جنگجویان لر، کی لهراسب باطولی در کوه مصلی نوگک در شهر رستم ممسنی قشون دولتی بعد از دوسال به پیروزی رسیدند و چند سال بعد از آن شکرالله خان و امام قلی خان نیز در تهران اعدام شدند.[۷][۸][۹]

پس از اتمام غایله حکومت برای عموم مردم کهگیلویه و بویراحمد غرامت سنگین جهت جریمه تعیین کرد. باتوجه به شرایط سخت اقتصادی عشایر و سادات، دو عالم بزرگ و مطرح آن دوران کهگیلویه و بویراحمد سید صدر الدین ملک حسینی معروف به آقا صدرا به نمایندگی بویراحمد و آیت الله آمیر محمدلطیف رضاتوفیقی[۱۰][۱۱] که از جوانی با صولت الدوله قشقایی آشنا بود [۱۲]به نمایندگی کهگیلویه با هیاتی به ملاقات حاکم وقت شیراز و صولت الدوله قشقایی رفتند. گرچه سردار اسعد بختیاری هم بازیگر مهمی بود ولی بعلت عدم رابطه با ایشان این دونفر صولت الدوله را برای پا درمانی انتخاب کردند. قشقایی ها در نبرد کوه مصلی نوکگ ممسنی و شکست بویراحمدی ها هیچ نقش نداشتند[۱۳] ولی منطقه بویراحمد در آن زمان زیر نظر فارس بود و بخشی از غرامت برای فارس بود. صولت الدوله نفوذ بالایی در فارس داشت، و نقش صولت الدوله برای هرگونه اعطای معافیت بسیار پرنگ بود. ایشان نیز با نفوذی که داشتن تقاضای این دو عالم را اجرایی کرد و سادات کهگیلویه ای رضاتوفیق و بویراحمدی شاه قاسمی را که از زمان صفویه معاف از مالیات بودند از پرداخت این غرامت نیز معاف شدند.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]

درگذشت[ویرایش]

اسماعیل خان با مستوفی‌الممالک دوستی و نزدیکی داشت. پس از خاکسپاری مستوفی‌الممالک در هفتم شهریور ۱۳۱۱ علی منصور وزیر داخله (کشور) مصوبه لغو مصونیت اسماعیل خان و پسرش را در فردای خاکسپاری از مجلس گرفت و هر دو دستگیر و زندانی شدند. واقعه مرگ صولت الدوله را چنین گفته اند که پزشک احمدی که بدو‌ا در شغلش تجربیات زیادی نداشت میزان سمی که بوسیله انژکسیون استعمال کرد شدید بود، بطوری که صولت الدوله در حال نماز خواندن سکته نمود و بلافاصله درگذشت. و بدین ترتیب پهلوی را از نگرانی بیرون آورد.[۱۸] آرامگاه وی در امامزاده عبدالله شهرری قرار دارد

پانویس[ویرایش]

  1. سفرنامه حاج ایاز خان شاکری قشقایی، به کوشش پرویز شاکری، ناشر: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ص۲۱، ۱۳۸۸
  2. فارس و جنگ بین‌الملل، محمد حسین رُکن زاده- آدمیت، انتشارات اقبال، ۱۳۵۷، چاپ چهارم
  3. سفرنامه حاج ایاز خان شاکری قشقایی، به کوشش پرویز شاکری، ناشر: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۱ تا ص۲۱۶، سال ۱۳۸۸
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ عاقلی، باقر (۱۳۸۰). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران - جلد دوم. تهران: نگاه. صص. ۱۲۱۲–۱۲۱۴.
  5. «جنگ تنگ تامرادی».
  6. «رویدادهای جنگ تنگ تامرادی و گجستان ثبت ملی شدند». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ مه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰.
  7. «تنگ تامرادی یا گورستان گمنامی در تاریخ». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰.
  8. کشواد سیاهپور، قیام عشایر جنوب، ۱۳۴۱–۱۳۴۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  9. تایخ سیاسی کهگیلویه مؤلف: مصطفی تقوی‌مقدم ناشر: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی زبان: فارسی سال چاپ: 1377 صفحه ۲۵۰ تا ۲۵۴.
  10. «ویکی فقه».
  11. «ویکی نور».
  12. کتاب: علماء و شاعران استان کوهگیلویه و بویراحمد مؤلف: نورمحمد مجیدی‌کرایی ناشر: به‌آفرین زبان: فارسی سال چاپ: 1378نوبت چاپ: 1 صفحه ۴۸تا ۴۹.
  13. کشواد سیاهپور، قیام عشایر جنوب، ۱۳۴۱–۱۳۴۳، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  14. کتاب: علماء و شاعران استان کوهگیلویه و بویراحمد مؤلف: نورمحمد مجیدی‌کرایی ناشر: به‌آفرین زبان: فارسی سال چاپ: 1378نوبت چاپ: 1 صفحه ۴۸تا ۴۹.
  15. کتاب: کارنامه بهبهان مؤلف: محمد طباطبائی‌بهبهانی ناشر: امید مجد زبان: فارسی سال چاپ: 1392 نوبت چاپ: 1 صفحه: 846.
  16. «مزارات ایران و جهان اسلام».
  17. «ویکی نور».
  18. یاحسینی سیدقاسم، تجاوز نظامی بریتانیا و مقاومت جنوب، ناشر: پردیس دانش، چاپ:1391، صفحه 199