درگاه:سیستان/آشناسازی
سیستان منطقهای جغرافیایی و تاریخی است که در شرق فلات ایران قرار دارد و با شرق ایران، جنوب افغانستان، و شمال پاکستان منطبق است. سیستان کهن شامل مرکز تمام مناطق شرق فلات ایران، نیمهٔ جنوبی و شرقی افغانستان کنونی، مناطق شمال پاکستان، کشمیر و همچنین طبق متون تاریخی، در دوران باستان، منطقهٔ تبت در ادوار طولانی متعلق به فتوحات امیران و حکام سیستانی بودهاست. تاریخ منطقه به زمانهای باستان از جمله هخامنشیان و اشکانیان باز میگردد. سیستان در طول تاریخ با نام هایب همچون: درانگیانا، آراخوسیا، زرنگ و سیستان است که معانی مختلفی دارند. زرنگ به معنای مملکت آبی و دریایی است که به مناسبت دریاچه هامون به این سرزمین داده شده و نام بومی سیستان است. مورخین قدیم یونان نیز سرزمین واقع در سفلای هیرمند را آراخوسیا (رخج و زمین داور)، و نیز گفتهاند چون بسیاری از آبادانیها، رودها و کشتزارها را زال زر ساخت، به علت رنگ روشن موی وی، نام زرنگ به تمام این مناطق داده شد. کلمه سیستان یا سکستان نیز برگرفته از قوم سکاها است که تلفظ آن در زبان عربی به صورت سجستان در آمده است همچنین سیستان نامی است که گفته میشود از زمان گرشاسب به کار برده شده و برگرفته از کلمه سیوستان است. سیو به معنای مرد مرد و سیوستان به معنای سرزمین مردان مرد میباشد.
ساسانیان قلمرو خود را به چهار بخش (کوست) تقسیم کرده بودند که یک بخش آن سیستان بود. سیستان در زمان صفاریان مرکز حکومت در ایران بود. چنگیز خان و تیمور لنگ به سیستان هجوم آوردند. سیستان در اساطیر ایران و آئین زرتشت، اهمیت بسزایی دارد. در داستانهای قدیم ایرانی، سیستان از این جهت واجد شهرت و اهمیت است که موطن زال، رستم و دیکر پهلوانان نامدار ایران باستان میباشد. قدمت سکونت در سیستان به دوران اساطیری ایران باز میگردد. سرزمین سیستان در پارههای ۱۳ و ۱۴ نخستین فصل وندیداد (اوستا) به عنوان یازدهمین سرزمین نیک که اهورامزدا آفریده، یاد شده است. طبق متون اساطیری گرشاسب پهلوان سیستان را بنا کرده است. وی در صدد بود شهری بنا کند که ضحاک نتواند بدان دست یابد، زیرا وی در جهانگشایی هایش دست به کشتار و ویرانی میزد، تا اینکه به هنگام سفر، با رسیدن به این منطقه و مشاهده درختان انار و خرما، رغبت به بنای شهر در این ناحیه نمود. بنا بر نقلهای اساطیری فاصله میان ساخت سیستان تا ظهور اسلام چهار هزار و اندی سال میباشد.