ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/آزار زرتشتیان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
خوب نشد

آزار زرتشتیان

پیشاخوبیدگی آزار زرتشتیان
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۶۲٬۷۴۳
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب انجام شد
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر انجام شد
بررسی تک‌تک منابع ارجاع‌داده‌شده انجام شد
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن انجام شد
افزودن رده و میان‌ویکی مناسب انجام شد
افزودن تصاویر مناسب انجام شد
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر انجام نشد
پیوند پایدار منابع برخط (کد) به‌زودی انجام می‌شود
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودی‌ها را تأیید نکرده‌است.
 آزار زرتشتیان (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیری

مقاله دارای حجم مناسب و منابع معتبر نشان دار شده است. مقاله در اصل همان مقالهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی است که به فارسی برگردانده شده. در ویکی انگلیسی هم به عنوان مقالهٔ خوب برگزیده شده. --– Hossein Iran « بحث » ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)[پاسخ]

  • به نظرم منابع مقاله مشکل دارند:
  • منابع نامعتبری و خودچاپ کرده‌ای مانند تولدی دیگر.
  • منابع مذهبی مانند Paymaster, Rustom Burjorji (1954) و Vimadalal, Jal Rustamji (1979).
  • منابع اولیه مانند طبری و ابن‌اسفندیار.
  • منابع بسیار کهنه‌ای که ارزش آکادمیک خود را از دست داده‌اند، مانند Jackson, Abraham Valentine Williams (1906) و Karaka, Dosabhai Framji (1884) و Comte de Gobineau (1869).

آثار ضعف منابع را مثلاً در ادعاهای رد شدهٔ کتابسوزی می‌شود دید. به نظرم مقاله با خوبیدگی فاصلهٔ بسیاری دارد و نامزد کننده باید تلاش زیادی برای بهبودی آن بکند. طاها (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۴۳ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: چشم. سعی می‌کنم در ویکی‌انگلیسی پی‌گیر خارج‌شدن از خوبیدگی این مقاله باشم. @Sa.vakilian: پایه‌اید برای بررسی مجدد در ویکی انگلیسی درخواست بدیم؟ طاها (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۱۵ (UTC)[پاسخ]
@طاها: راستش من نزدیک به آزمون جامع هستم و نمی‌خواهم فعلاً خودم را خیلی درگیر کنم. فکر می‌کنم @Mhhossein: بیشتر و بهتر از من می تونه کمک کنه. --سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)[پاسخ]
@طاها: : بنده اگر بتوانم کمک می‌کنم. --Mhhossein (بحث) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۳ (UTC)[پاسخ]
  • خوب شدن مقاله در انگلیسی به تنهایی برای خوب شدن آن در اینجا کفایت نمی‌کند و ما صرفاً با ترجمه مقالات خوب و برگزیده انگلیسی نیم توانیم مقالات خوب در ویکی فارسی بسازیم. به هر حال، با تشکر از زحمتی که کشیده‌اید، برخی از موارد دقیقاً ربطی به زرتشتی بودن نداشته است. مثلاً اتفاقاتی که در زمان حمله اعراب به ایران رخ داد و شما ذیل عنوان بخش خلفای راشدین آورده‌اید را می‌توان به عجم بودن افراد نسبت داد، اما در اعمال آنها فرقی نمی‌کرد فرد زرتشتی باشد یا مانوی یا بودایی. یا مثلاً تغییر زبان از فارسی میانه به عربی و اعمال خشونت‌هایی که در زمان عبدالملک مروان و حجاج بن یوسف صورت گرفت، باز ربطی به زرتشتی بودن افراد نداشته است. به نظرم آنچه به طور خاص علیه زرتشتیان اعمال شده است باید موضوع مقاله باشد، نه کل آنچه بر غیرعجم و ایرانیان گذشته است. پیشنهاد می‌کنم مطالب عمومی تر را به مقالات مربوط به خودشان ببرید و در این مقاله برهمان چیزی که موضوع آن است تمرکز کنید. نقد دیگر آن است که مقاله دوره پیش از اسلام را کلاً مغفول نهاده است. گویا خود زرتشت کشته شده است. در سده‌های نخستین زرتشتیان از سوی ادیان باستانی پیش از زرتشت (رک. تأثیر آیین‌های کهن ایرانی بر آیین زرتشت) آزار دیده‌اند. بعد از این دوره هم محتمل است از سوی دولت‌ها و مذاهب غیرزرتشتی نظیر دولت روم در غرب یا دولت چین در شرق آسیب دیده باشند. در خاتمه پیشنهاد می‌کنم حتماً از @Behaafarid: یاری جویید تا کیفیت مطلب بهبود یابد. --سید (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)[پاسخ]
    • @Sa.vakilian: خیلی ممنون از شما. در قسمت‌های آزار توسط سایر زرتشتیان و مسیحیان، به قبل از هجوم مسلمانان اشاره شده. راجع به اتفاقاتی که برای کل ایرانیان افتاده هم حتماً تغییرات رو اعمال می‌کنم. البته راجع ربه اعمال مسلمانان در ایران، برخی جاها لفظ ایرانی به منظور ایرانیان زرتشتی است. مثلاً اشراف زادگان ایران در زمان ساسانیان زرتشتی بودند. – Hossein Iran « بحث » ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)[پاسخ]
مقاله باید نظم تاریخی داشته باشد. یعنی اول دوره پیش از اسلام بیاید و در آن هم یک بخش‌بندی انجام شود. همان‌طور که در ابتدای مقاله گفته شده «آزار زرتشتیان نوعی آزار دینی است که پیروان آئین زرتشت را هدف قرار می‌دهد.» مواردی را که علیه زرتشتیان به عنوان اقلیت دینی انجام شده در این مقاله بیاید و مطالب دیگر به مقالات مرتبط مثلاً عجم ستیزی یا حمله اعراب به ایران منتقل شود.

اما اشکالات دیگری هم هست:

  • پس از تسخیر ایران، زرتشتیان کافر ذمی خوانده شدند و آزار و تبعیض به صورت پراکنده شروع شد.

نظر مقابل: «به گفته ابن حزم، سید محمدحسین طباطبایی و برخی دیگر علی در دوران خلافتش اعلام کرد که زرتشتیان نیز از اهل کتاب هستند و پیامبر و کتاب وحیانی دارند، لذا مانند دیگر اهل کتاب از آن‌ها خراج گرفته می‌شود. (Azizan Sabjan, The People of the Book and the People of the Dubious Book).)» جالبه همین مقاله پایین‌تر نوشته «در دوران چهار خلیفهٔ اول، زرتشتیان بیشتر مردم ایران را تشکیل می‌دادند. آنان عنوان اهل کتاب یا ذمی را از عمر دریافت کردند.» !!!

  • زرتشتیانی که در جنگ‌ها به اسارت درآمدند و به عنوان برده به کار گرفته شدند، در صورت گرویدن به اسلام قادر به آزاد شدن بودند. کلاً چنین رفتاری با همه اسرای غیرمسلمان جنگ‌ها می‌شده است. مطمئن نیستم جایش در این مقاله باشد. فکر می‌کنم بهتر است به مقاله حمله اعراب به ایران برود.
  • کتابخانه‌های بسیاری در آتش سوختند و آثار فرهنگی از بین رفتند. قطعاً هیچ ربطی به این مقاله ندارد.
  • به تدریج شمار قوانینی که رفتار زرتشتیان را کنترل می‌کرد و شرکت آنان در جامعه را محدود می‌ساخت افزایش یافت به امیدی که آنان به اسلام روی بیاورند. ظاهراً از زمان متوکل چنین مواردی اعمال شده است. بررسی کنید و جمله را دقیق تر بنویسید.
  • هنگامی که یک خانوادهٔ زرتشتی به دین اسلام می‌گرویدند، فرزندانشان به مدارس اسلامی می‌رفتند تا زبان عربی و قرآن را بیاموزند. چنین کودکانی هویت زرتشتی خویش را از دست می‌دادند. این چه ربطی به آزار دارد!
  • یک عالم ایرانی گفته است:“چرا افراد بسیاری باید می‌مردند یا رنج می‌کشیدند؟ زیرا یک طرف مصمم بود که دینش را به کسانی که نمی‌توانستند آن را بفهمند، بقبولاند." نظر شجاع الدین شفا اولا فکت نیست، ثانیاً بشدت جانبدارانه است. دست کم تا پایان دوره امویان، چنین تلاشی اصلاً گزارش نشده است. تا جایی که می‌دانم در بخشی از دوره عباسیان نیز، این تلاش کاملاً فرهنگی و نه به شیوه آزار بوده است. در دوره‌های معدودی ما شاهد فشار مذهبی برای تغییر دین هستیم، به طور خاص دوره متوکل، سپس احتمالاً قدری در اوایل سلجوقیان، بعدش قدری در دوره صفویه.
  • در قرن‌های بعدی، زرتشتیان با آزار و تبعیضات بیشتری روبه رو شدند. نجس و ناپاک شمرد شدن باعث آن شده بود که زندگی در کنار مسلمانان برای آنان دشوار شود. در نتیجه آنان مجبور به تخلیه شهرها و تحمل تحریم‌های زیادی در همهٔ جنبه‌های زندگی شدند. عنوان نجس موجب تحقیر و پوشیدن لباس‌هایی با این نشان موجب تحقیر عمومی آن‌ها و محرومیت آنان از آموزش و کار می‌شد. یک بررسی بفرمایید در کدام دوره‌ها چنین بوده است، تا کلی گویی نباشد.
  • بخش «دوران خلفای راشدین»: «با این حال به نوشته رابینسون چیز در ویراست جدید «تاریخ اسلام کمبریج» «توصیفات مدرن از خشونت‌های نظام مند دوران فتوحات علیه غیرمسلمانان و نیز آزار پس از فتح تا پیش از خلافت مروانیان معمولاً چیزی جز جدلیات تحریف شده ضعیف نیست.» (Robinson, The New Cambridge History of Islam, 198.)
  • «خلافت امویان» مشهور است که امویان به دلایل اجتماعی و اقتصادی نه تنها علاقه‌ای به مسلمان شدن زرتشتیان نداشتند بلکه حتی از آن جلوگیری می‌کردند. سیاست‌های آنها از جهت عجم ستیزی بود و ربطی به زرتشتی بودن نداشت.
  • پاراگراف «یزید به مهلب» مربوط به مقاله حمله اعراب به ایران است.
  • «خلافت عباسیان» منظورتان کدام دوره از خلافت عباسیان است. عباسیان نزدیک به ۶۰۰ سال خلافت کردند. خیلی از این موارد مربوط به زمان یکی دو خلیفه نظیر معتصم و متوکل است.
  • «طبق گفتهٔ دولتشاه، عبدالله طاهر که یک ایرانی معرب بود[۴۳] و حاکم عباسیان در خراسان،[۴۴] ایرانیان از نوشتن هرگونه کتاب به زبان پارسی منع ی شدند.» هیچ ربطی به این مقاله ندارد.
  • «صفاریان» خب این دوره هم ذیل عباسیان است.
  • «سامانیان» فقط بر شرق ایران و آسیای مرکزی حکم می‌راندند، بقیه تحت حکومت خلافت و آل بویه بود.
  • «مهاجرت به هندوستان» تا جایی که می‌دانم این مهاجرت خیلی پیش از سده دهم میلادی بوده است! ضمن اینکه این بخش چه ربطی به این مقاله داره!
  • «صفویان» درست است که صفویان سیاست سخت گیرانه در قبال زرتشتیان داشتند، اما اینکه هر کس از تغییر دین سرباز می‌زد کشته می‌شد یک ادعای بسیار بزرگ است! یعنی باید چند ده هزار نفر کشته شده باشند!
  • قاجاریه: «مالیات گیرندگان عرب، زرتشتیان را به خاطر پوشیدن بند کستی مسخره می‌کردند و آن بند را پاره کرده و دور گردن فرد زرتشتی می‌انداختند.» عرب!!! یک بار همه منابع را بررسی کنید تا مطمئن شوید در بخش درستی به آنها ارجاع شده است!
  • «در دوران قاجار قتل‌عام زرتشتیان ادامه یافت.» احتمالاً نویسنده معنای «قتل‌عام» را نمی‌دانسته. ممکن است در یک درگیری محلی عده‌ای زرتشتی کشته شده باشند. مثلاً در شیراز هم چند بار عده‌ای یهودی کشته شده‌اند. اینکه قتل‌عام نیست. قتل‌عام نیاز به حکم شاه یا فرماندار یا مجتهد داشته است. آیا چنین حکمی در منابع هست؟
  • جمهوری اسلامی: «اقلیت‌های دینی در ایران قادر به نماینده شدن برای انتخابات مجلس (به جز کرسی ویژه خودشان) نیستند.» خب اگر این نظام سهمیه‌ای نبود مگر چند نماینده به مجلس می‌رفت. الان به ازای هر ۲۵۰۰۰۰ ایرانی یک نماینده وجود دارد و اتفاقاً این نظام انتخاباتی این حق را برای زرتشتیان محفوظ می‌دارد که با یک دهم این جمعیت یک نماینده داشته باشند.
  • «آزار گروه‌های اقلیت زرتشتی توسط سایر زرتشتیان» این چه ربطی به این مقاله دارد؟ باید به مقاله مزدکیان برود.
  • «مسیحیانی که در مناطق تحت سلطهٔ ساسانیان زندگی می‌کردند، بارها اقدام به از بین بردن آتشکده‌های زرتشتیان کردند.»

این مقاله فاصله بعیدی از خوبیدگی داره!--سید (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: درود بر شما دوستِ من؛ مقالهٔ جالب و پُرباری ساخته‌اید. از جنابعالی برای زحماتتان در این بخش، کمالِ تشکر را دارم. ایولله! --مانی بختیار (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۵۸ (UTC)[پاسخ]
    • @Sa.vakilian: بسیار سپاس گزارم از زمانی که برای پیدا کردن ایرادات مقاله گذاشتید.

۱- نظر مخالف هم میتونه تو مقاله درج بشه.
در دوران چهار خلیفهٔ اول، زرتشتیان بیشتر مردم ایران را تشکیل می‌دادند. آنان عنوان اهل کتاب یا ذمی را از عمر دریافت کردند.» زیرا ابوبکر تا سال ۶۳۴ میلادی خلیفه بود درحالی که اکثر خاک ایران در زمان خلفای بعدی صورت گرفت. دومین حمله به میان رودان (۶۳۶) آغاز شد و سایر فتوحات بعد از آن بود.

«می تونه» نه «حتماً» باید به شکل مناسب و در جای درست نوشته بشه.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۲- متأسفانه عنوان پارسی رو در ویکی انگلیسی هم به ایرانیان گذشته و هم به زرتشتیان داده. اما در آن زمان دین اکثریت مردم ایران زرتشتی بوده و طبیعتاً بیشترین آزار رو هم زرتشتیان دیده‌اند. کلاً آزار ایرانیان در زمان حملهٔ اعراب با آزار زرتشتیان همان زمان تا حدود زیادی هم‌معنی هستند.

این مثل این است که ما کلیه حوادث جنگ‌های ایران و روس را جزو آزار مسلمانان قلمداد کنیم. آن دسته از سیاست‌ها که مستقیماً به غیرمسلمانان از جمله زرتشتیان اعمال شد نظیر جزیه قابل قبول است، اما برای کل حوادثی که در یک جنگ ممکن است رخ بدهد خیر.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۳- در زمان ساسانیان دین زرتشتی رواج بسیاری داشته اما پس از حملهٔ اعراب آن حتی کتاب اوستا هم به گفتهٔ خود مورخان زرتشتی ناقص شده. بیشتر متون زرتشتی (من جمله بیشتر قسمت‌های کتاب دینیشان) از بین رفته است.

ادر مقاله چنین ادعایی طرح نشده است. اگر منبعی معتبر برایش دارید بیفزایید. به هر حال، منابع زرتشتی کتاب خاصی نبوده که در چند کتابخانه ویژه حکومتی نگهداری شود، بلکه به طور گسترده در معابد مختلف در دسترس بوده است؛ لذا این ادعا بسیار عجیب است که این حمله منجر به از دست رفتن چنین کتاب‌های پرکاربردی شده باشد. نظیر همان افسانه‌ای است که می‌گوید در اثر حمله اسکندر اوستا که بر پوست گاو نوشته شده بود، از بین رفت.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۴- قسمی به مقاله افزوده شد.
۵- من متن رو ترجمه کردم و اینکه اگر خلاف آن ادعایی آمده هم می‌توان در مقاله گنجاند. کتاب رابینسون رو خوندم و نظر اون رو هم میتونیم با نقل قول از خودش درج کنیم اما با صرف یک جمله نمی‌توان کل ادعاها و منابع رو باطل کرد.

سیاست ویکی بیان نظرات مختلف حسب وزن آنهاست. تبعا وزن تاریخ اسلام کمبریج بسیار بیش از شجاع الدین شفا و جانبداری آن بسیار کمتر است. شجاع الدین شفا یک نویسنده باستان گرا به تمام معنای کلمه است. ارجاع به وی مشابه ارجاع به نظر یک مرجع مذهبی در خصوص تقدس دینش است.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۶-از ادامهٔ پاراگراف می نوان چنین برداشت کرد که مردم آن منطقه زرتشتی بوده‌اند (خروج اکثر زرتشتیان و اسلام آوردن باقی مانده‌ها) و اعدام عده‌ای از مردم در سر راه هم نوعی آزار علیه زرتشتیان بوده. طبیعتاً که یزیدابن مهالب مسلمانان را برای ترساندن زرتشتیان اعدام نکرده.
۷- آغاز مهاجرت زرتشتیان رو ویکی انگلیسی بین قرن ۸ تا ۱۰ زده. این مهاجرت یکی از عواقب آزار زرتشتیان بوده.

متن مقاله نظر شما را تأمین نمی‌کند. مقاله باید مستقل از جنابعالی گویا باشد.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۸- اینکه چند زرتشتی در دوران صفویه کشته شدند رو در متن ننوشته اما در زمان پادشاهان بعد شاه عباس، مشخصاً تعداد زیادی زرتشتی قتل‌عام شدند.

عرض کردم تعبیر «قتل‌عام» یک ادعای بزرگ است که منابع بسیار قوی می‌خواهد. چون شیوه ارجاع دهی ناقص است، مشخص نیست «Shahmardan» که این ادعا را طرح کرده کیست و در چه کتابی آن را نوشته است.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۹- طبق قوانین ایران یک زرتشتی نمی‌تواند نمایندهٔ مجلس شود به جز نمایندهٔ اقلیت زرتشتی. یعنی مثلاً یک زرتشتی یزدی حتی اگر از نظر شایستگی از تمام مردم یزد برتر باشد، نمی‌تواند نمایندهٔ مردم یزد شود به این دلیل که زرتشتی است. این مصداق تبعیض هست.

درست می‌فرمایید، اما پرسش من این است که اگر این شرط نبود، به نظرتان اصلاً نماینده زرتشتی در اکثر مجالس می‌داشتیم! به هر حال قصد بحث ندارم. فقط گفتم که این دیدگاه مخالفی را که در بالا توضیح دادم را حتماً در مقاله بیاورید.--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

۱۰- بخش مزدکیان هم به مقالهٔ مربوطه انتقال داده شد.
لطفاً تغییرات انجام شده رو بررسی کنید. باز هم خیلی ممنونم بابت وقتی که اختصاص دادید. --– Hossein Iran « بحث » ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)[پاسخ]
@Mani-bakhtiar: ممنون از شما به خاطر توجهتان. --– Hossein Iran « بحث » ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۶ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: اگر نیاز به کمک، همکاری یا منابع داشتید، بفرمایید تا در حدّ توان در خدمت باشم. / مهرافزون! -- مانی بختیار (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)[پاسخ]
@Hosseiniran: پاسخ‌ها را ذیل هر مورد با سبز نوشتم. حتماً به یاد داشته باشید که ما اینجا جمع شده‌ایم تا مطالب تاریخی را به طور منصفانه بنویسم و قصدمان نگارش مطلب له یا علیه گروهی خاص نیست. لطفاً فهرست منابع را ایجاد کنید تا بشود منابع را هم بررسی کرد. در حال حاضر در اکثر موارد فقط اسم نویسنده ذکر شده است!--سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: دیدگاه راولینسون رو هم اضافه کردم. همچنین فهرست منابع هم اضافه شد! اون منابعی که گفتید (مثل shahmardan) داخلش نوشته شده. در مورد مجلس هم تبعیض کاملاً واضح است. وقتی کسی به علت دین و مذهب یا نژاد و قومیت مورد تبعیض قرار گیرد مصداق بارز تبعیض است. --– Hossein Iran « بحث » ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: اون منبع شاهمردان اصلاً در آمازون و گوگل بوک نمیاد! مطمئن هستید اسمش را درست نوشتید؟ در خصوص مجلس هم عرض کردم، سخن شما قبول است فقط دیدگاه مقابلش را بیفزایید، تا بی طرفانه شود. --سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: بله اسم شخص و اسم کتابش درست است.اینجا. در مورد اون قانون هم دیدگاه مخالف قانون چه گونه بیاید؟ مثلاً جلوی متن بنویسیم البته اگر این قانون نبود شاید هیچ زرتشتی به مجلس راه نمی‌یافت؟ مثل اینکه یک کشور قانونی ضع کند که سیاهپوستان حق کاندید شدن برای مجلس را ندارد و فقط یک کرسی مخصوص به خودشان را دارند. خب می‌توان جلوی آن نوشت که اگر این قانون نبود از کجا معلوم که شاید سیاه پوستان همان یک کرسی را هم بتوانند داشته باشند؟ – Hossein Iran « بحث » ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: شما نظر مدافعان متن را که همان سهمیه بندی بود که من در بالا به اختصار گفتم در کنار نظری که این رویکرد را تبعیض آمیز می‌داند بیاورید. عرض کردم یک دیدگاه این است که این را تبعیض منفی می‌داند و در برابرش یک دیدگاه هم هست که آن را تبعیض مثبت می‌داند. یعنی تضمین می‌کند که تحت هر شرایطی یک نماینده از زرتشتیان باشد. --سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)[پاسخ]
ارزیابی منابع

اکثریت منابع معتبر و قابل قبولند. اما چند مورد نیاز به بررسی دارد:

منابع مشکوک:

  • «

Browne, Edward Granville (1893), A year amongst the Persians, Adam and Charles Black, p. 594» کتاب ادوارد براون یک سفرنامه است و به نظرم وپ:اولیه است.

  • «

پرش به بالا ↑ Dr. Daryush Jahanian. "The History of Zoroastrians After Arab Invasion". European Centre for Zoroastrian Studies. Archived from the original on 14 April 2009. Retrieved 20 October 2009.» اعتبار علمی این اثر باید بررسی شود. ممکن است یک اثر ترویجی باشد.

  • «

Vimadalal, Jal Rustamji (1979), What a Parsee Should Know, Bombay: Bombay Zorostrian Jashan Committee, p. 66» اعتبار علمی این اثر باید بررسی شود. ممکن است یک اثر ترویجی باشد.

  • Shahmardan, Rashid, History of Zoroastrians past Sasanians این منبع هم ممکن است یک اثر ترویجی باشد و باید اعتبار آن ارزیابی شود.
  • «

Shojaeddin Shaffa, Tavalodī Dīgar (Another Birth) [Another Birth] (in Persian) (3 ed.)» شجاع الدین شفا یک نویسنده بشدت جانبدار است. به جای وی از افرادی نظیر زرین کوب استفاده شود. یا آنکه بر گرایش باستان گرایانه وی در متن تأکید شود.

منابع تاریخی: منابع ذیل، منابع دست دوم تاریخی است. هرچند در آخرین نظرسنجی اجماعی برحذف آن نبود، با این حال در مقالات خوبیده و برگزیده که نیاز به دقت علمی بالاتری هست لازم است مدعای این کتب با پژوهش‌های آکادمیک جدید سنجیده شود.

  • Ibn Esfandiar (1941), Tarikh-e Tabarestan (History of Tabarestan) [History of Tabarestan] (in Persian)
  • Ibn Balkhi (1934), Farsnameh (Epic of the Persians) [Epic of the Persians] (in Persian)
  • al-Tabari, Ibn Jarir, Tarikh al-Tabari (History of the Prophets and Kings) [History of the Prophets and Kings] (in Persian) II

منابع ضعیف:

  • «

Akram, A. I. (1970), The sword of Allah, Khalid bin al-Waleed: his life and campaigns, National Pub. House, p. 504» من نفهمیدم که این National Pub مال کدام کشور است. در مورد خالد بن ولید منابع بسیار بهتری هست.

  • «

Jackson, Abraham Valentine Williams (1906), Persia past and present: a book of travel and research, with more than two hundred illustrations and a map, The Macmillan Company, p.» این کتاب بسیار قدیمی است. با منابع جدیدتر آکادمیک جایگزین شود.

  • «

Karaka, Dosabhai Framji (1884), History of the Parsis: including their manners, customs, religion, and present position I, Macmillan and co. , ISBN 0-404-12812-2» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.

  • «

Comte de Gobineau (1869), Histoire des Perses (History of the Persians) [History of the Persians] (in French) II» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.

  • «

Selbie, John Alexander (1914), "GABARS", in Hastings, James; Gray, Louis Herbert; Selbie, John Alexander, Encyclopædia of religion and ethics VI, T. & T. Clark, ISBN 0-567-06512-X» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.

  • «Zeidan, Georgie, The History of the Islamic Civilization III» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.
  • «

Wherry, Rev. Elwood Morris (1896), A Comprehensive Commentary on the Quran: Comprising Sale's Translation and Preliminary Discourse, K. Paul, Trench, Trübner & co.» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.

  • «

Houtsma, Martijn Theodoor (1936), First Encyclopaedia of Islam 1913-1936: E.J.Brill's, BRILL, ISBN 90-04-09796-1, 9789004097964» نسخه نخست بریل توسط نسخه دوم و سومش منسوخ شده است.

  • «

Arnold, Sir Thomas Walker (1896), The preaching of Islam: a history of the propagation of the Muslim faith, A. Constable and co. , p. 388» این کتاب هم بسیار قدیمی است و لازم است با منابع آکادمیک جدیدتر جایگزین شود.

منابع مبهم:

  • «

Hillenbrand, R, Bearman, P.J. ; Bosworth, C.E. , eds. , Masdjid. I. In the central Islamic lands, Encyclopaedia of Islam, Brill Academic Publishers, ISSN 1573-3912[full citation needed]» این نام کامل ویراست دوم دانشنامه بریل است. مشهص بفرمایید دقیقاً از کدام مقالات آن استفاده شده است.

  • «

Price, Massoume (2005), Iran's diverse peoples: a reference sourcebook (Illustrated ed.), ABC-CLIO, p. 376, ISBN 978-1-57607-993-5» این انتشارات را نمی‌شناسم. در خصوص معتبر بودن اثر بررسی بیشتر شود.

  • «

Amighi, Janet Kestenberg (1990), The Zoroastrians of Iran: conversion, assimilation, or persistence (illustrated ed.), AMS Press, p. 416, ISBN 978-0-404-62603-7» این انتشارات را نمی‌شناسم. در خصوص معتبر بودن اثر بررسی بیشتر شود.

  • «Yarshater, Ehsan, The Cambridge history of Iran 2» در صورت امکان اطلاعات بیشتری ارائه شود. البته کتاب کاملاً معتبر است اما اطلاعات ناقص است.

امیدوارم @Behaafarid: عزیز قبول زحمت کند و ما را یاری نماید. --سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۴ (UTC)[پاسخ]

@Mani-bakhtiar: لطفاً اگر در خصوص منابع بالا می‌توانید، ما را یاری کنید. – Hossein Iran « بحث » ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۲ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: من یک پیشنهاد دارم. اول تعداد منابع مشکل دار را کم کنید. اگر مطلبی چند منبع دارد که یکیش معتبر است، کفایت می‌کند. بقیه را که مشکل دار است حذف کنید. اگر مطلبی کم ارتباط با مقاله است مثل مهاجرت به هند، که خیلی از منابع مشکل دار مربوط به اون بود، حذفش کنید. اگر مطلبی خیلی ادعای بزرگی است و منبع خیلی قوی می‌خواهد فعلاً برش دارید. اگر این کارها را بکنید تعداد موارد احتمالاً به حدود ۵ تا ۱۰ منبع کاهش پیدا می‌کند و راحت تر می‌شود مقاله را درست کرد. کلا نوشتن مقاله بر اساس دو سه منبع معتبر که دیدگاه‌های مختلف را بیان کرده باشد مثل مقالات ویراست دوم و سوم بریل بسیار مفیدتر از استفاده از ده‌ها منبع با اعتبار کم است. --سید (بحث) ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)[پاسخ]
@Hosseiniran: با درود به دوستِ گرامی؛ پیشنهاد می‌کنم به مزدیسنا#انجمن بهبودسازی وضعیت زرتشتیان در ایران و نقشِ مانکجی لیمجی هاتریا هم اشاره کنید. چون آغازِ دورهٔ مهمی در زندگیِ زرتشتیان بود و باعثِ برافتادنِ جزیه و آغازِ عصرِ طلاییِ زرتشتیان، پس از هزاروخرده‌ای سال شد. / مهرافزون!--مانی بختیار (بحث) ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)[پاسخ]
@Hosseiniran: شما اصلاحات قبلی را اعمال کردید؟ به موارد جدید بپردازیم؟ --سید (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: سلام سیدجان. راستش من آخرین اصلاحاتی که گفتید انجام دادم و حالا منتظرم تا بقیه نظرتان را بدانم. --– Hossein Iran « بحث » ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)[پاسخ]
مقاله تصویر کلیشه‌ای و تبلیغی از موضوع ارائه می‌دهد که خواننده متوجه وجه تمایزها نمی‌شود. برای نمونه امویان سیاستی عجم ستیز داشتند که در مقاله موالی توضیح داده شده است اما اصلاً اصراری به تغییر دین نداشتند، بلکه چون اقتصادشان مبتنی بر جزیه بود و از جهت اجتماعی هم دنبال برتری عرب بودند، نمی‌خواستند زرتشتیان مسلمان شوند و این در منابع آمده است. شاید بهتر باشد سیاست امویان را عجم ستیزی نامید تا آزار زرتشتیان. یعنی جنس آزاری که امویان اعمال می‌کردند با جنس آزاری که عباسیان اعمال می‌کردند متفاوت بوده است. ضمن آنکه در دوره عباسیان نوع سیاست مذهبی در سده دوم با سوم بسیار متفاوت است. اعمال فشار برای تغییر مذهب به دلایل دینی در دوره معتصم تا حدی شروع می‌شود و بخصوص در دوره متوکل رخ می‌دهد، اما بعدش به علت ضعف خلافت بغداد، دیگر این حکومت توان اجرای آن را نداشت. از این دوره اگر فشاری رخ داده توسط حاکمان ایرانی و ترک بوده است. باز هم بین سیاست مذهبی حکومت سنی ایران گرا مثل سامانیان با آل بویه که ایران گرایی خیلی کمتری داشتند تمایز هست. در دوره ترکان فقط از زمان سلطان محمود تا سلطان سنجر ما یک سیاست مذهبی متمرکز داریم و بعدش به علت تجزیه قلمرو بین اتابکان، هر خطه‌ای سیاست مذهبی خاص خودش را دارد. یکی زمان مثلاً شاید در یزد سخت نمی‌گرفته‌اند اما در شیراز می‌گرفته‌اند. در مجموع، تا جایی که می‌دانم به جز احکام عمومی نظیر جزیه که در تمام دوره تاریخی اعمال شده است، آزار نظام مند مذهبی در چند مقطع بخصوص رخ داده است. یکی از حدود خلافت معتصم تا پایان خلافت متوکل و بخصوص دو دهه آخرش. یکی از برآمدن سلطان محمود تا زمان ملکشاه یا حداکثر سلطان سنجر. یکی در ابتدای صفویه بخصوص دوره شاه طهماسب. یکی در اواخر صفویه در دوره دو پادشاه آخر. همچنین در برخی موارد توسط حکام ولایات؛ بنابراین، مقاله اگر بخواهد تصویری تاریخی و نه تبلیغی ارائه دهد، به منابع دقیق تری که به تفصیل به موضوع پرداخته‌اند مراجعه کند نظیر تاریخ ایران بعد از اسلام عبدالحسین زرین کوب. تغییر مذهب در اغلب این دوران علل و عوامل بسیار مهمتری از آزار داشته است. مثلاً دهقان‌ها در دوره عباسیان بر کسب قدرت و حفظ موقعیت سیاسی و اجتماعی شان مسلمان شدند چون بعید است پرداخت جزیه برای زمین داران بزرگ مشکل بوده باشد. یا برخی از فرودستان به طمع مشارکت در جنگ و کسب غنیمت مسلمان شده‌اند. برخی در نتیجه سیاست تبلیغی گسترده‌ای که از سده دوم هجری تا سده ششم به طور کاملاً نظام مند برای ترویج اسلام انجام شد مسلمان شدند. برخی نظیر مردم طبرستان در جریانات منازعات مذهبی و برای بهره‌گیری از ظرفیت مذاهب اسلامی در پیکار با خلیفه مسلمان شدند و … --سید (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: سپاس از شما. من کتاب تاریخ ایران پس از اسلام را گیر آوردم. از صفحه ۳۷۲ به بعد مطالب مرتبطی آمده اما اگر آن صفحات را مطالعه کنید متأسفانه نویسنده اشاره دقیقی به این که کدام حادثه در کدام دوره اتفاق افتاده ننموده است. --– Hossein Iran « بحث » ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)[پاسخ]
کل مطالب آن بخش مربوط به دوره امویان و اوایل عباسیان است. البته برای مطالب مرتبط با هر دوره با کتاب‌های خاص آن دوره نظیر تاریخ امویان را بخوانید. --سید (بحث) ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۳۳ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: بخشی از مقاله را ویرایش کردم اما هنگام ویرایش قسمت امویان به مشکلی برخوردم: زرینکوب در کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام ص۷۲ نوشته:طبقات کارگران و پیشه وران اهل شهر (آذربایجان و فارس) برخلاف اشراف به تشکیلات روحانی و مقررات موبدان چندان تعلقی نداشتند. اما در کتااب ۲ قرن سکوت ص۷۳ نوشته حکومت امویان برای آزادگان و بزرگ زادگان ایران قابل تحمل نبود زیرا بنیاد آن را بر کوچک شماری عجم برنهاده بودند. طبقات پایین‌تر هم به سختی می‌توانستند آن را تحمل نمایند زیرا آن‌ها نه از خلیفه نواختی و آسایشی دیده بودند و نه تعصبات دینی دیرینه را فراموش کرده بودند. حالا بنده فکر می‌کنم در بخش اول منظور زرینکوب مردم آن دو استان بوده ولی در بخش دوم منظور کلی تر بوده و این که در قسمت اول نوشته به تشکلات روحانی و مقررات تعلق نداشتند اما در بخش دوم نوشته تعصب دینی داشتند. شاید منظورش این بوده که به اصل دین زرتشت پایبند بوده‌اند اما به روحاانیان و موبدان (که از دین برای قدرت و ثروت استفاده می‌کردند) اعتقادی نداشتند و این دو جمله متناقض نیستند. نظر شما چیست؟ --– Hossein Iran « بحث » ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)[پاسخ]
@Hosseiniran: چون این کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام متاخر از دو قرن سکوت است، این باید مبنا باشد و دو قرن سکوت کلا منبع معتبری محسوب نمی‌شود. اما آن نکته‌ای را که در دو قرن سکوت گفته، حرف درستی است هرچند ربطی به این مقاله ندارد یا من درست متوجه ربط آن با آزار زرتشتیان نمی‌شوم. یعنی ما نمی‌خواهیم همه مطالب مرتبط با رابطه ایرانیان با خلافت در سه سده نخست را در این مقاله جمع کنیم. به هر حال به دو قرن سکوت ارجاع ندهید و اگر فکر می‌کنید به این مقاله ربط دارد، منبعی دیگر برایش بجویید. --سید (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: یک سری تغییرات را اعمال کردم. لطفاً دوباره قسمت مربوط را بخوانید تا ببینیم چه کم و کسری دارد. --– Hossein Iran « بحث » ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)[پاسخ]
سر فرصت چشم. --سید (بحث) ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)[پاسخ]
  • جمع‌بندی:

من مقاله را مجدد، صرفنظر از موارد فوق، بررسی کردم و به نظرم مهمترین مشکل مقاله این است که گستره آن مبهم است. نه آنچه در آن آمده لزوماً بر عنوانش تطبیق دارد و نه آنچه بر عنوان تطبیق دارد، لزوماً پوشش داده شده است.

  • عنوان مقاله کلی است و بر آزار زرتشتیان در طول تاریخ اشاره دارد، اما متن آن متمرکز بر مسلمانان است. آزار زرتشتیان در دوران باستان از جمله کشتن خود زرتشت و نیز آزار زرتشتیان در زمان پیش از اسلام تقریباً در مقاله نیامده است. پس مقاله نمی‌تواند موضوع خود را به خوبی توضیح دهد.
  • اگر مقصود از آزار زرتشتیان آن چیزی است که در لید آمده است «آزار و تبعیض علیه پیروان زرتشت از زمان تغییر اجباری دین شروع شد…» عملاً خیلی از آزارهایی که تحت عنوان عجم ستیزی مثلاً در دوره امویان رخ داده را نباید شامل شود. یعنی باز هم چارچوب مقاله مبهم است.
  • «بیشتر زرتشتیان تحت تبعیض و آزار سیستماتیک مسلمانان مجبور به تغییر دین خود می‌شدند.» این یک دیدگاه است که به صورت فکت آمده است. اجبار به تغییر دین از طریق آزار سیستماتیک فقط در معدودی از ادوار وجود داشته است. مثلاً امویان، آزار سیستماتیک داشته‌اند اما اصلاً و ابداً به دلایل اقتصادی و اجتماعی علاقه‌ای به تغییر دین نداشته‌اند. از سوی دیگر، بسیاری از فعالیت‌های تبلیغی برای ترویج اسلام، مثلاً در زمان سامانیان که ایرانی گرا بوده‌اند، چندان با آزار سیستماتیک همراه نبوده است. شاید در تمام طول دوره تاریخ بعد از اسلام آزار سیستماتیک برای اجبار به تغییر دین را در نیمه نخست سده سوم هجری (از معتصم تا متوکل)، دوره سلطان محمود، بخشی از دوره صفویه و دوره برخی اتابکان و حاکمان محلی در محل حکمرانی شان بتوان دانست.

این مقاله برای اصلاح، نخست باید گستره موضوعی خود را روشن و شفاف کند. یعنی صریحاً بگوید آزار زرتشتیان شامل چه مواردی است و چه اهدافی را تعقیب می‌کرده است. مثلاً جزیه را می‌توان یک نمونه آزار دانست، اما هدف آن اصلاً تغییر دین نیست. از سوی دیگر، روشن کند که آیا این شامل آزار ایرانیان که احیاناً زرتشتی بوده‌اند یا ممکن است مسیحی و یا بودایی هم بوده باشند، هم می‌شود یا نمی‌شود. یعنی مثلاً آنچه رومیان یا امویان علیه ایرانیان انجام داده‌اند که هم زرتشتیان و هم غیرآنان را یکسان در بر می‌گرفته است، باید ذیل این مقاله بیاید یا خیر. سپس، یک ساختار بندی تاریخی معقولتر ارائه شود. یعنی ابتدا آزار زرتشتیان در زمان خود زرتشت و دوره پیش از هخامنشیان بیان شود. سپس آزار زرتشتیان در دوره ایران باستان شامل هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان نوشته شود. بعد از آن به آزار زرتشتیان در دوره اسلامی پرداخته شود. در این دوره هم به مواردی که مستقیماً ناشی از احکام دینی بوده نظیر جزیه با آنچه سیاست یک حاکم خاص بوده نظیر تخریب آتشکده به طور جداگانه پرداخته شود.

بنابراین، پیشنهاد می‌کنم، ابتدا مقاله را با این توضیحات بازنویسی کنید و سپس مجدداً به گمخ بیاورید. --سید (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]

من این مقاله را دقیقاً بررسی کردم. نامزد کننده محترم @Hosseiniran: هم انصافاً بسیار عالی همکاری کرد. با این حال وضع اولیه مقاله که بر اساس یک مقاله خوب! از ویکی انگلیسی است، بدتر از آن است که بدون بازنویسی کامل بتوان به خوبیدگی رسید. پیشنهاد می‌دهم، فعلاً از گمخ خارج شود و بعداً که مشکلات اساسی سه‌گانه‌ای که در بخش جمع‌بندی برشمرده‌ام، رفع شد؛ مجدداً نامزد شود. با تشکر از جناب حسین ایرانی که در این مدت نهایت همکاری را داشتند و با امید به اینکه ایشان از این موضوع ناراحت نشده باشند. جناب @محک: چون شائبه هیچ جانبداری له یا علیه موضوع را در شما ندارم، می‌خواهم نظر شما را هم بدانم. --سید (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۳۳ (UTC)[پاسخ]

سلام و خسته‌نباشید؛ مقاله را کامل نخواندم و بحث‌های این صفحه را هم ندیدم ولی در نگاه اجمالی به نظر می‌آید مشکلاتی دارد. چارچوب مقاله مشخص نیست؛ چنانچه جنایات جنگی و آزار بر اساس نژاد نیز آزار زرتشتیان شمرده شده و مثلاً وقتی می‌گویید مقاله «آزار زرتشتیان» آیا جنگ با زرتشتی‌ها را هم شامل می‌شود؟ وزن‌دهی مناسب نیست و سلسله مراتب تاریخی رعایت نشده. بخش مسیحیان طبیعی است که متقدم بر اسلام باشد و بیشتر تشریح گردد. همچنین موارد احتمالی آزار زرتشتیان در دیگر نقاط دنیا (مثلا هند) هم چیزی نیست. بعضی پاراگراف‌ها جانبدارانه است. مثلاً «با مرگ یزدگرد سوم که خائنانه در سال ۶۵۱ پس از شکست در نبردی کشته شد» یا «مازندران تا زمانی که اکثریت زرتشتیانش به هند مهاجرت کردند، شکست ناپذیر باقی ماند.» به نظر صحیح نیست همچنین فکت بیان کردن مواردی که در آنان شک وجود دارد، مثل ایرانی بودن قاتل عمر یا ایرانی بودن همسر حسین بن علی، غلط است. جا داشت که به صلح‌نامه‌های مسلمین و حاکمین زرتشتی نیز پرداخته شود. در برخی موارد از این صلح‌نامه‌ها مسلمین زیر قول خودشان زدند و به آزار زرتشتیان پرداختند؛ لذا به نظرم با تعدادی ویرایش مفید بتوان به وضعیت خوب رسید ولی اکنون شرایط را ایجاب نمی‌کند. محک ‏۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)[پاسخ]
پیشنهادم این است که با توجه به سطح مشکلات و نیاز به بازنویسی، فعلاً از خوبیدگی خارج شود و بعد از رفع مشکلات مبنایی مجدداً طرح شود. --سید (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۴ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: و @محک: سپاس از هر دو دوست گرامی. پس لطفاً منابعی که امکان دسترسی آنلاین داشته باشند را برای مباحثی که فرمودید معرفی کنید تا مقاله را بهبود ببخشم. --– Hossein Iran « بحث » ‏۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۰۴ (UTC)[پاسخ]

@Hosseiniran: قبل از منابع، ساختار مقاله باید اصلاح شود تا مشخص گردد چه چیزی بناست در مقاله ارائه شود و این موارد نظم و ترتیب درستی داشته باشد. اگر مشکل فقط کمبود اطلاعات بود و با منابع حل می شد، من درخواست جمع بندی نمی دادم. برای منابع هم پیشنهاد می کنم از به آفرید کمک بگیری.--سید (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۶ (UTC)[پاسخ]
@محک: پیشنهاد می کنم جمع بندی بفرمایید.--سید (بحث) ‏۵ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۵۰ (UTC)[پاسخ]