نوقای خان
این مقاله به دلیل زیر نامزد حذف زماندار شده است:
اگر میتوانید مشکل این مقاله را با ویرایش، نگارش، منبعدهی، تغییر نام یا ادغام حل کنید، لطفاً این صفحه را ویرایش کنید و مقاله را در حد استانداردهای ویکیپدیا بهبود دهید. در صورتی که مقاله را بهبود بخشیدید، میتوانید این برچسب را بردارید یا این که با هر دلیلی با حذف صفحه مخالفت کنید. اما اگر خودتان سازندهٔ این مقاله هستید، لطفاً این برچسب را از مقاله برندارید و از کاربری دیگر یا نامزدکننده بخواهید تا برچسب را بردارد. اگرچه الزامی وجود ندارد، اما توصیه میشود که دلیل خود برای مخالفت را در خلاصهٔ ویرایش یا در صفحهٔ بحث مقاله ذکر کنید. اگر این الگو حذف شد، آن را دوباره در صفحه قرار ندهید. این پیام برای بیش از ده روز در جای خود باقی مانده است، بنابراین ممکن است مقاله بدون هیچ اعلان دیگری حذف شود. یافتن منابع: "نوقای خان" – اخبار · روزنامهها · کتابها · آکادمیک · جیاستور برچسب زمان: 20240505163146 ۵ مه ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC) برای مدیران: حذف صفحه |
نوقای | |
---|---|
همسر(ان) |
|
فرزند(ان) | |
خاندان | بورجیگین |
پدر | تولوی خان |
پیشینه نظامی | |
وفاداری | اردوی زرین |
شاخه نظامی | ارتش اروی زرین |
سالهای خدمت | ۶۳۰ – ۶۷۰ |
درجه | فرمانده ارتش |
جنگها/عملیاتها | جنگ هولاکو و برکه, جنگ با بیزانس , حمله مغول ها به بلغارستان و صربستان, دومین حمله مغول به مجارستان, دومین حمله مغول ها با لهستان, سومین حمله مغول به لهستان, جنگ رود کاگاملیک |
نوقای یا نوغای(درگذشت۶۷۹-۶۸۰ شمسی)پادشاه و خان مغولی از قبیله ی اردوی زرین و هفتمین پسر تولوی خان و نوه ی جوچی خان بود.[۲]
نام[ویرایش]
به گفته پل پلیو مورخ فرانسوی ،نوقای در زبان مغولی به معنای "سگ" است اما این واژه سگ توهین تلقی نمیشود.زیرا در آن دوران در میان مغولها به مرد یا مردم «سگ» میگفتند و حتی چنگیز خان به فرماندهان قدرتمند خود (سگ های جنگ) یا همان (مردان جنگ) میگفت. رایج بودن این واژه در بین مغول ها احتمالا به دلیل استفاده ی آنها از سگ برای شکار بود و این حیوان نقش مهمی در زندگی عشایری مغول ها داشت.به گفته مورخ بریتانیایی جی.جی ساندرز ، از نام "سگ" برای منحرف کردن توجه ارواح شیطانی استفاده شده است (احتمالاً آنها علاقه ای به سگ ندارند). مغول ها گاهی از گرگ به عنوان "سگ" یاد می کردند.
زندگی در زمان باتو و برکه[ویرایش]
نوگای از تاتار (توتار) پسر تروال که پسر جوچی بود به دنیا آمد. او پس از مرگ پدرش بر خانواده پدربزرگش حکومت می کرد. پس از حمله مغولان به اروپا، باتوخان نوقای را با یک تومن (۱۰۰۰ جنگجو) در مولداوی و رومانی امروزی به عنوان نگهبان مرزی ترک کرد. او برادرزاده برکه خان و همچنین باتو خان و اوردا خان بود و در زمان عمویش به یک جنگ سالار قدرتمند و جاه طلب تبدیل شد.[۳][۴]
حمله دوم مغول ها به لهستان[ویرایش]
در سالهای آخر عمر، برکه شروع به تفویض مسئولیت بیشتر و بیشتر به برادرزادهاش کرد. نقش اصلی نوقای برای اولین بار همراه با تالابوگا در زمان ژنرال معروف مغول بوروندای به عنوان فرمانده نبرد در سال ۲۳۹/۲۴۰ شمسی ظاهر شد. او در جریان دومین حمله بزرگ مغولان به لهستان که برای پرداخت هزینه جنگ برکه علیه هولاکو انجام شد، یک فرمانده فرعی جوان بود. در این زمان نوقای ساندومیرز، کراکوف و شهرهای دیگر را غارت کرد.[۵][۶]
رسیدن به قدرت و ظهور در اردوی زرین[ویرایش]
تاتار، پدر نوقای در زمان هولاکو درگذشت. در سال ۶۴۲ شمسی، جنگی بین برکه و هولاکو خان شکل گرفت و نوقای در آن زمان توسط رشید الدین فضل الله همدانی به مقام فرمانروایی ارتش اردوی زرین رسید، ارتش نوقای نیروهای هولاکو را در رودخانه ترک غافلگیر کردند. هزاران نفر از سربازان هلاکو کشته وغرق شدند و بازماندگان به آذربایجان گریختند. در سال ۶۴۵، نوگای با افراد خود از دانوب عبور کرد و نیروهای بیزانسی را فراری داد و شهرهای ترکیه را ویران کرد. در سال ۶۵۱، او با افروزین، دختر امپراتور مایکل هشتم پالایولوژیس، ازدواج کرد، زیرا او مشتاق بود با او یک اتحاد امضا کند. اندکی قبل از آن در سال ۶۴۴ شمسی در تفلیس در جنگ با اقوام خود با اباقا خان چشم خود را از دست داد. پس از مرگ برکه با آباقا و جانشین او ارغون به توافق رسید.[۷]
ادامه حکومت[ویرایش]
برکه زمانی در سال ۶۴۶ درگذشت که نوقای تلاشی برای به دست گرفتن فرمانروایی گروه ترکان طلایی نکرد و به خدمت تیمور_منگو خان رضایت داد. با این حال، او موفق شد تقریباً سرزمینهای غرب را به کنترخود در آورد. او علاوه بر اقوام ترک خود، مستقیماً بر لهستانی ها، اوستی ها و بخشی از ولاخ ها حکومت می کرد. او همچنین سیاست خارجی خود را در پیش گرفت و نمایندگانی به سلطنت ممالک خود فرستاد، با بیزانس ها و ایلخانی هاازدواج کرد و به پادشاهی های مختلف اروپایی حمله کرد.
جنگ با توقتا خان و مرگ[ویرایش]
دو سال پس از حکومت توقتا خان رقابتی بین نوقای و توختا شکل گرفت که این رقابت به خاطر اختلاف بر حاکمیت شهرهای جنوا و ونیزی در کریمه بود.
جنگ در دشت نرگی[ویرایش]
توقتا، با کنترل بیشتر بر بخشهای شرقی امپراتوری، توانست نیروی عظیمی را جمع کند،اما بنا بر گزارشها به دلیل تجربه نیرو های نوقای در جنگهایشان در اروپا، توانایی کمتری در تسلیحات داشت. مارکو پولو، برگرفته از منابع مغول، بیان می کند که نوقای ۱۵ تومن (۱۵۰۰۰۰ جنگجو) و توقتا ۲۰ تومن (۲۰۰۰۰۰ جنگجو) تشکیل دادند، اما این اعداد احتمالاً اغراق آمیز هستند. این دو فرمانروا در سال ۶۷۷ در دشت نرگی در ده فرسنگ اردو زدند. یک روز پس از استراحت نوقای و توقتا هر دو خود را برای نبرد آماده کردند. در نهایت نوقای با وجود ضعف پیروز شد. بر اساس گزارش ها، ۶۰۰۰۰ نفر از افراد توقتا کشته شدند (نزدیک به یک سوم ارتش او)، اما خود توقتا موفق به فرار شد.
جنگ در کاگاملیک[ویرایش]
با این حال توقتا هنوز نا امید نشده بود. پس از چند سال او موفق شد ارتش خود را اصلاح کند و میزبان بزرگتری را تشکیل دهد که با نوقای در کاگاملیک مقابله کند.سرانجام توختا با شکست ارتش او بر نوقای پیروز شد. پسران نوقای با ۱۰۰۰ سوار از جنگ فرار کردند، در حالی که نوگای با ۱۷ اسب در حال فرار یافت شد که توسط یک سرباز روسی در خدمت توقتا مجروح شد. گفت: ((من نوقای هستم مرا به توقتا خان ببر.)) سرباز نوقای را کشت و سرش را به توقتا آورد. توقتای که از ریخته شدن خون یک شاهزاده مغول خشمگین بود (او قصد داشت نوقای را بدون خون ریزی و طبق سنت اعدام کند)، سرباز را به قتل رساند. پسران نوقای نیز به زودی دستگیر و توسط توقتا اعدام شدند.
نوقای با وجود قدرت و مهارتش در نبرد، هرگز سعی نکرد که خانات اردوی را برای خود تصاحب کند، و ترجیح می داد به عنوان نوعی پادشاه با مردم سازگار باشد. او زیر نظر چندین خان اردوی زرین خدمت کرد:برکه، تیمور منگو، تودا-منگو، تالابوگا و توقتا.
شخصیت و ویژگی اخلاقی[ویرایش]
رشیدالدین فضل الله همدانی نوقای را هم به عنوان یک فرمانده توانا و هم به عنوان یک سیاستمدار زیرک معرفی می کند. نوقای به جای در دست گرفتن کنترل مستقیم اردو زرین، راضی بود که یک پادشاه و قدرت پشت تاج و تخت باقی بماند. نوقای راه مغول را ترویج می کرد و به نسب خود افتخار می کرد. با وجود این، اعتقادات مذهبی او ظاهراً به دنبال نیازهای دیپلماتیک او بود. در ابتدا او مانند بسیاری از گروهان طلایی یک تنگریست بود و حتی پس از مسلمان شدن برک نیز یکی از آنها باقی ماند. بعداً در سال ۶۵۱ شمسی در نامه ای به مصر مدعی شد که به اسلام گرویده است و نام او در فهرست نوکیشانی که در سال ۶۴۳ توسط برکه برای سلطان بربرها مملوک فرستاده شد، قرار گرفت. اما در سال ۶۶۸ آثار بودایی را به ایل هدیه داد. -خان ارغون. یکی از همسران نوقای، یایلاق، به طور مرتب از صومعه فرانسیسکن در قیریم (استاری کریم) بازدید می کرد و به عنوان یک کاتولیک تعمید یافت. پس از اینکه توقتا بر تاج و تخت نشست، نوقای دخترش قیات را با ییلاق (بدون رابطه با همسر نوقای)، بودایی و پسر فرمانده قبیله سلجیودای، ازدواج کرد. قیات دختر نوقای پس از ازدواجش به اسلام گروید (ظاهراً نوقای او را مسلمان بزرگ نکرده بود)
جستار های وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Geni - Nogai / عیسی خان (b. – c. 1299). Geni.com. Accessed 5 February 2015.
- ↑ «Nogai Khan». geni_family_tree. ۲۰۲۳-۰۵-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۶.
- ↑ «بایگانیهای نوقای خان». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۹.
- ↑ «برکهخان بن جوچی - ویکی فقه». fa.wikifeqh.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۹.
- ↑ C. P. Atwood Encyclopedia of Mongolia and the Mongol Empire, p. 406
- ↑ «بایگانیهای نوقای خان». نشریه الکترونیکی ائل اوبا. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۹.
- ↑ "اردوی نوقای". ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد. 2024-01-02.
منابع[ویرایش]
- ساندرز، جی.جی. "تاریخ فتوحات مغول"، 2001
- Ж.Бор Mongol хийгэд евроазийн дипломат шаштир Боть 2, 2003
- هوورث، H.H. "تاریخ مغولان از قرن 9 تا 19: قسمت 2. به اصطلاح تارتارهای روسیه و آسیای مرکزی. بخش 1"
- ورنادسکی، جی. "مغول ها و روسیه"، انتشارات دانشگاه ییل، دسامبر 1953
- István Vásáry، "Cumans and Tatars"، انتشارات دانشگاه کمبریج 2005