توقیعات امام زمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خنثی‌سازی ویرایش 31171227 از 5.122.143.89 (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱: خط ۱:
'''توقیعات امام زمان''' به نامه‌ها و نوشته‌های امام دوازدهم شیعیان، [[حضرت حجت بن الحسن|علیه السلام]]، معروف به [[حجت بن الحسن]] (ملقب به [[امام مهدی]]) گفته می‌شود. هدف از توقیعات [[حضرت حجت بن الحسن]] پاسخ به پرسش‌های شیعیان یا اطلاعیه‌هایی برای آگاهی شیعیان بود که ایشان اکثراً در دوران [[غیبت صغری]] به صورت کتبی فرستاده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۰۵|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. این نامه‌ها از طریق چهار نفر از سفیران [[حضرت حجت بن الحسن]] (مشهور به نواب اربعه) پس از به امامت رسیدن ایشان در طی تقریباً ۷۰ سال (۲۶۰ ه.ق. تا ۳۲۹ ه.ق.) به دست شیعیان می‌رسید<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طوسی، الغیبه، ص ۳۰۹|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>.
'''توقیعات امام زمان''' به نامه‌ها و نوشته‌های امام دوازدهم شیعیان، [[حجت بن الحسن|محمد بن حسن عسکری]]، معروف به [[حجت بن الحسن]] (ملقب به [[مهدی]]) گفته می‌شود. هدف از توقیعات [[حجت بن الحسن]] پاسخ به پرسش‌های شیعیان یا اطلاعیه‌هایی برای آگاهی شیعیان بود که وی اکثراً در دوران [[غیبت صغری]] به صورت کتبی فرستاده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۰۵|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. این نامه‌ها از طریق چهار نفر از سفیران [[حجت بن الحسن]] (مشهور به نواب اربعه) پس از به امامت رسیدن وی در طی تقریباً ۷۰ سال (۲۶۰ ه.ق. تا ۳۲۹ ه.ق.) به دست شیعیان می‌رسید<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طوسی، الغیبه، ص ۳۰۹|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>.


توقیعات [[حضرت حجت بن الحسن]] نقش مهمی در تثبیت مکتب [[شیعه دوازده‌امامی|شیعه دوازده امامی]] در دوران [[غیبت صغری]] داشت. دلیل این مسئله این بود که پس از درگذشت [[امام حسن عسکری]] (امام یازدهم) شیعیان، علی رقم نصوصی که از [[حضرت محمد (ص)]] و [[امامان دوازده گانه شیعیان|امامان]] پیشین دربارهٔ وجود امام دوازدهم از فرزندان [[امام حسن عسکری]] به شیعیان رسیده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، فصل ۲، ص ۱۴۶ الی ۳۲۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> و همچنین تلاش‌های امام حسن عسکری در دوران حیاتش در معرفی فرزندش (حضرت حجت بن الحسن) به شیعیان خاص، باز هم برخی از شیعیان در مورد امام دوازدهم دچار تردید و حیرت شدند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Poonawala & 2000-2001, p. 455|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. علت این تردید این بود که برای حفظ جان حضرت حجت بن الحسن از گزند خلفای بنی‌عباس ولادتش توسط پدرش (امام حسن عسکری) علنی نشده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(ع)، ص۵۶۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. چراکه خلفای بنی‌عباس بنابر نصوص رسیده ازحضرت محمد و [[امامان دوازده گانه شیعیان|امامان]] می‌دانستند که فرزند امام حسن عسکری دوازدهمین (آخرین) امام شیعیان همان [[امام مهدی]] است که اهمیت ویژه ای برای شیعیان دارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۶|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> و به همین دلیل برای حفظ حکومت خود در صدد حذف حضرت حجت بن الحسن بودند. میزان اطلاع رسانی و تأکید در مورد فرزند امام حسن عسکری به عنوان امام دوازدهم شیعیان توسط حضرت محمد و امامان قبلی به اندازه ای بود که حتی قبل از زمان امام حسن عسکری کتاب‌های مستقلی دربارهٔ وجود و غیبت امام دوزادهم توسط افرادی مانند [[علی بن مهزیار اهوازی]] و [[فضل بن شاذان نیشابوری]] نوشته شده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(ع)، ص ۲۲ و ۲۳|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. در نتیجه، با رفع تردیدهای مذکور، توقیعات [[امام زمان]] که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نواب اربعه به دست آن‌ها می‌رسید، گواه روشن و قوت قلبی بر وجود حضرت حجت بن الحسن برای شیعیان بود و موجب تببین و تثبیت تشیع شد. برخی از این توقیعات به خط خود حضرت حجت بن الحسن و همراه با مهر وی بوده‌است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، کلینی، ج ۷، ص ۱۶۳|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>.
توقیعات [[حجت بن الحسن]] نقش مهمی در تثبیت مکتب [[شیعه دوازده‌امامی|شیعه دوارده امامی]] در دوران [[غیبت صغری]] داشت. دلیل این مسئله این بود که پس از درگذشت [[حسن عسکری]] (امام یازدهم) شیعیان، علی رقم نصوصی که از [[محمد]] و [[امامان دوازده گانه شیعیان|امامان]] پیشین دربارهٔ وجود امام دوازدهم از فرزندان [[حسن عسکری]] به شیعیان رسیده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، فصل ۲، ص ۱۴۶ الی ۳۲۴|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> و همچنین تلاش‌های حسن عسکری در دوران حیاتش در معرفی فرزندش (حجت بن الحسن) به شیعیان خاص، باز هم برخی از شیعیان در مورد امام دوازدهم دچار تردید و حیرت شدند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Poonawala & 2000-2001, p. 455|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. علت این تردید این بود که برای حفظ جان حجت بن الحسن از گزند خلفای بنی‌عباس ولادتش توسط پدرش (حسن عسکری) علنی نشده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(ع)، ص۵۶۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. چراکه خلفای بنی‌عباس بنابر نصوص رسیده از محمد و [[امامان دوازده گانه شیعیان|امامان]] می‌دانستند که فرزند حسن عسکری دوازدهمین (آخرین) امام شیعیان همان [[مهدی]] است که اهمیت ویژه ای برای شیعیان دارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۶|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> و به همین دلیل برای حفظ حکومت خود در صدد حذف حجت بن الحسن بودند. میزان اطلاع رسانی و تأکید در مورد فرزند حسن عسکری به عنوان امام دوازدهم شیعیان توسط محمد و امامان قبلی به اندازه ای بود که حتی قبل از زمان حسن عسکری کتاب‌های مستقلی دربارهٔ وجود و غیبت امام دوزادهم توسط افرادی مانند [[علی بن مهزیار اهوازی]] و [[فضل بن شاذان نیشابوری]] نوشته شده بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(ع)، ص ۲۲ و ۲۳|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. در نتیجه، با رفع تردیدهای مذکور، توقیعات [[امام زمان]] که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نواب اربعه به دست آن‌ها می‌رسید، گواه روشن و قوت قلبی بر وجود حجت بن الحسن برای شیعیان بود و موجب تببین و تثبیت تشیع شد. برخی از این توقیعات به خط خود حجت بن الحسن و همراه با مهر وی بوده‌است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، کلینی، ج ۷، ص ۱۶۳|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>.


== محتوی توقیعات ==
== محتوی توقیعات ==
خط ۸: خط ۸:


=== پاسخ به مسائل اعتقادی شیعیان ===
=== پاسخ به مسائل اعتقادی شیعیان ===
بخشی از توقیعات حضرت حجت بن حسن در پاسخ به پرسش‌های شیعیان در مورد مسائل عقیدتی مانند توحید، نبوت و امامت است. امام مهدی (حضرت حجت بن الحسن) در پاسخ به پرسش‌های مربوط به امامت، با اشاره به آیات [[قرآن]] و تأکید بر این که زمین هیچ گاه خالی از حجّت نبوده‌است و این سنّت الهی تا قیامت ادامه پیدا می‌کند، به وظیفه امام در تعیین امامِ بعد از خود پرداخته و خاطرنشان ساخته که پدرش (امام حسن عسکری)، وی را به امامت معرفی نموده است.
بخشی از توقیعات حجت بن حسن در پاسخ به پرسش‌های شیعیان در مورد مسائل عقیدتی مانند توحید، نبوت و امامت است. مهدی (حجت بن الحسن) در پاسخ به پرسش‌های مربوط به امامت، با اشاره به آیات [[قرآن]] و تأکید بر این که زمین هیچ گاه خالی از حجّت نبوده‌است و این سنّت الهی تا قیامت ادامه پیدا می‌کند، به وظیفه امام در تعیین امامِ بعد از خود پرداخته و خاطرنشان ساخته که پدرش (حسن عسکری)، وی را به امامت معرفی نموده است.


=== تکذیب مدّعیان امامت ===
=== تکذیب مدّعیان امامت ===
بخشی از توقیعات امام مهدی برای روشنگری در مورد مدّعیان دروغین امامت مانند جعفر بن علی (معروف به [[جعفر کذاب]]) بود که به عقیده عامه شیعیان از پنهان بودن حضرت حجت بن الحسن در انظار عمومی سو استفاده کرده و خود را امام معرفی می‌کردند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، ص۲۴۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. در چنین شرایطی برای اینکه حقیقت پوشیده نماند و شیعیان دچار تردید نشوند، امام مهدی توقیعاتی در مذمّت، تکذیب و لعن آن دروغگویان صادر می‌کرد.
بخشی از توقیعات مهدی برای روشنگری در مورد مدّعیان دروغین امامت مانند جعفر بن علی (معروف به [[جعفر کذاب]]) بود که به عقیده عامه شیعیان از پنهان بودن حجت بن الحسن در انظار عمومی سو استفاده کرده و خود را امام معرفی می‌کردند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، ص۲۴۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. در چنین شرایطی برای اینکه حقیقت پوشیده نماند و شیعیان دچار تردید نشوند، مهدی توقیعاتی در مذمّت، تکذیب و لعن آن دروغگویان صادر می‌کرد.


=== پاسخ به مسائل فقهی شیعیان ===
=== پاسخ به مسائل فقهی شیعیان ===
خط ۱۷: خط ۱۷:


=== اموال رسیده به امام ===
=== اموال رسیده به امام ===
بخشی از توقیعات امام زمان در مورد اموالی است که شیعیان به عنوان [[خمس]] و دیگر وجوه شرعی توسط نواب اربعه به حضرت حجت بن الحسن می فرستادند.
بخشی از توقیعات امام زمان در مورد اموالی است که شیعیان به عنوان [[خمس]] و دیگر وجوه شرعی توسط نواب اربعه به حجت بن الحسن می فرستادند.


=== کرامت ها و دعاها ===
=== کرامت ها و دعاها ===
بخشی از توقیعات امام زمان در جهت نشان دادن کرامت‌های وی نوشته شده تا سبب اطمینان قلب بیشتر شیعیان شود. از جمله این توقیعات می‌توان خبر دادن امام مهدی از حقوق مالی پنهان و دیگر امور نهانی و دعاهای وی در پی درخواست‌های متعدد شیعیان را نام برد.
بخشی از توقیعات امام زمان در جهت نشان دادن کرامت‌های وی نوشته شده تا سبب اطمینان قلب بیشتر شیعیان شود. از جمله این توقیعات می‌توان خبر دادن مهدی از حقوق مالی پنهان و دیگر امور نهانی و دعاهای وی در پی درخواست‌های متعدد شیعیان را نام برد.


== نمونه هایی از توقیعات ==
== نمونه هایی از توقیعات ==


=== نمونه ۱ ===
=== نمونه ۱ ===
ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین حضرت حسن عسکری اختلاف کردند. شیعیان در این‌باره نامه‌ای نوشتند و از طریق نواب اربعه به حضرت حجت بن الحسن فرستادند و اختلاف پیش آمده را به وی اطلاع دادند. جواب نامه با خط خود امام مهدی چنین آمد:
ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین حسن عسکری اختلاف کردند. شیعیان در این‌باره نامه‌ای نوشتند و از طریق نواب اربعه به حجت بن الحسن فرستادند و اختلاف پیش آمده را به وی اطلاع دادند. جواب نامه با خط خود مهدی چنین آمد:


"...به من خبر رسیده است که گروهی از شما در دین اختلاف کرده و در مورد سرپرستان امور (امامان) خود به شک و سرگردانی افتاده‌اند... آیا ندیدید چگونه خداوند از زمان آدم تا زمان امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آنها پناه ببرید و پرچم‌هایی برافراشت تا به واسطه آنها هدایت شوید. هر گاه پرچمی ناپدید شد پرچمی دیگر پدیدار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (امام حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا زمانی که قیامت برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین (امام حسن عسکری) درگذشت... و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمی‌کند..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طوسی، الغیبه، ص۲۸۶|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
"...به من خبر رسیده است که گروهی از شما در دین اختلاف کرده و در مورد سرپرستان امور (امامان) خود به شک و سرگردانی افتاده‌اند... آیا ندیدید چگونه خداوند از زمان آدم تا زمان امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آنها پناه ببرید و پرچم‌هایی برافراشت تا به واسطه آنها هدایت شوید. هر گاه پرچمی ناپدید شد پرچمی دیگر پدیدار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا زمانی که قیامت برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین (حسن عسکری) درگذشت... و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمی‌کند..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طوسی، الغیبه، ص۲۸۶|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>


=== نمونه ۲ ===
=== نمونه ۲ ===
محمد بن ابراهیم بن مهزیار که پدرش وکیل امام عسکری بود و خودش نیز پس از وفات پدر جایگزین او شد، ابتدا نسبت به وجود امام زمان تردید داشت. اما وقتی وارد عراق شد، توقیعی از سوی امام مهدی برای او صادر شد. در این توقیع آمده است:
محمد بن ابراهیم بن مهزیار که پدرش وکیل امام عسکری بود و خودش نیز پس از وفات پدر جایگزین او شد، ابتدا نسبت به وجود امام زمان تردید داشت. اما وقتی وارد عراق شد، توقیعی از سوی مهدی برای او صادر شد. در این توقیع آمده است:


"...به مهزیار بگو آنچه درباره شیعیان ما در منطقه خودتان گفتی دریافتیم. به آنان بگو آیا نشنیده‌اید که خداوند عزوجل فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید» (نساء، ۵۹)؛ مگر نه اینکه خدا به چیزی که تا روز قیامت وجود دارد فرمان داده است؟ آیا ندیده‌اید که خداوند عزوجل از زمان آدم تا زمان ابومحمد امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آن‌ها پناه برید و پرچم‌هایی که به وسیله آن‌ها هدایت شوید؟ و هر گاه پرچمی پنهان شد پرچمی دیگر آشکار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (امام حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده‌است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا روز قیامت چنین نخواهد بود. ای محمد بن ابراهیم نسبت به امری که بخاطر آن (به عراق) آمده‌ای دچار شک نشو که خداوند عزوجل زمین را از حجت خالی نمی‌گذارد..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
"...به مهزیار بگو آنچه درباره شیعیان ما در منطقه خودتان گفتی دریافتیم. به آنان بگو آیا نشنیده‌اید که خداوند عزوجل فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید» (نساء، ۵۹)؛ مگر نه اینکه خدا به چیزی که تا روز قیامت وجود دارد فرمان داده است؟ آیا ندیده‌اید که خداوند عزوجل از زمان آدم تا زمان ابومحمد امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آن‌ها پناه برید و پرچم‌هایی که به وسیله آن‌ها هدایت شوید؟ و هر گاه پرچمی پنهان شد پرچمی دیگر آشکار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده‌است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا روز قیامت چنین نخواهد بود. ای محمد بن ابراهیم نسبت به امری که بخاطر آن (به عراق) آمده‌ای دچار شک نشو که خداوند عزوجل زمین را از حجت خالی نمی‌گذارد..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۷|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>


=== نمونه ۳ ===
=== نمونه ۳ ===
ارتباط امام مهدی با شیعیان از آغاز امامت وی در سال ۲۶۰ ه.ق. تنها از طریق نواب اربعه بود. آخرین سفیر (نائب) خاص، [[علی بن محمد سمری]] بود که در پانزدهم شعبان سال ۳۲۹ ه.ق. از دنیا رفت. یک هفته قبل از وفات او، توقیعی از سوی حضرت حجت بن الحسن خطاب به وی صادر شد:
ارتباط مهدی با شیعیان از آغاز امامت وی در سال ۲۶۰ ه.ق. تنها از طریق نواب اربعه بود. آخرین سفیر (نائب) خاص، [[علی بن محمد سمری]] بود که در پانزدهم شعبان سال ۳۲۹ ه.ق. از دنیا رفت. یک هفته قبل از وفات او، توقیعی از سوی حجت بن الحسن خطاب به وی صادر شد:


"ای علی بن محمد سمری!... تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۶.|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>
"ای علی بن محمد سمری!... تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید..."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۶.|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۲

توقیعات امام زمان به نامه‌ها و نوشته‌های امام دوازدهم شیعیان، محمد بن حسن عسکری، معروف به حجت بن الحسن (ملقب به مهدی) گفته می‌شود. هدف از توقیعات حجت بن الحسن پاسخ به پرسش‌های شیعیان یا اطلاعیه‌هایی برای آگاهی شیعیان بود که وی اکثراً در دوران غیبت صغری به صورت کتبی فرستاده است[۱]. این نامه‌ها از طریق چهار نفر از سفیران حجت بن الحسن (مشهور به نواب اربعه) پس از به امامت رسیدن وی در طی تقریباً ۷۰ سال (۲۶۰ ه.ق. تا ۳۲۹ ه.ق.) به دست شیعیان می‌رسید[۲].

توقیعات حجت بن الحسن نقش مهمی در تثبیت مکتب شیعه دوارده امامی در دوران غیبت صغری داشت. دلیل این مسئله این بود که پس از درگذشت حسن عسکری (امام یازدهم) شیعیان، علی رقم نصوصی که از محمد و امامان پیشین دربارهٔ وجود امام دوازدهم از فرزندان حسن عسکری به شیعیان رسیده بود[۳] و همچنین تلاش‌های حسن عسکری در دوران حیاتش در معرفی فرزندش (حجت بن الحسن) به شیعیان خاص، باز هم برخی از شیعیان در مورد امام دوازدهم دچار تردید و حیرت شدند[۴]. علت این تردید این بود که برای حفظ جان حجت بن الحسن از گزند خلفای بنی‌عباس ولادتش توسط پدرش (حسن عسکری) علنی نشده بود[۵]. چراکه خلفای بنی‌عباس بنابر نصوص رسیده از محمد و امامان می‌دانستند که فرزند حسن عسکری دوازدهمین (آخرین) امام شیعیان همان مهدی است که اهمیت ویژه ای برای شیعیان دارد[۶] و به همین دلیل برای حفظ حکومت خود در صدد حذف حجت بن الحسن بودند. میزان اطلاع رسانی و تأکید در مورد فرزند حسن عسکری به عنوان امام دوازدهم شیعیان توسط محمد و امامان قبلی به اندازه ای بود که حتی قبل از زمان حسن عسکری کتاب‌های مستقلی دربارهٔ وجود و غیبت امام دوزادهم توسط افرادی مانند علی بن مهزیار اهوازی و فضل بن شاذان نیشابوری نوشته شده بود[۷]. در نتیجه، با رفع تردیدهای مذکور، توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نواب اربعه به دست آن‌ها می‌رسید، گواه روشن و قوت قلبی بر وجود حجت بن الحسن برای شیعیان بود و موجب تببین و تثبیت تشیع شد. برخی از این توقیعات به خط خود حجت بن الحسن و همراه با مهر وی بوده‌است[۸].

محتوی توقیعات

مجموعه توقیعات امام زمان در دو کتاب کمال الدین و تمام النعمة اثر شیخ صدوق و الغیبة اثر شیخ طوسی جمع‌آوری شده‌است [۹]. در کتاب کمال الدین ۴۹ توقیع و در کتاب الغیبة نیز ۴۳ توقیع تدوین شده که ۱۲ عدد آن‌ها مشترک است. در نتیجه، مجموعاً ۸۰ توقیع در این دو کتاب در ۵ دسته اصلی تشریح شده‌است[۱۰]:

پاسخ به مسائل اعتقادی شیعیان

بخشی از توقیعات حجت بن حسن در پاسخ به پرسش‌های شیعیان در مورد مسائل عقیدتی مانند توحید، نبوت و امامت است. مهدی (حجت بن الحسن) در پاسخ به پرسش‌های مربوط به امامت، با اشاره به آیات قرآن و تأکید بر این که زمین هیچ گاه خالی از حجّت نبوده‌است و این سنّت الهی تا قیامت ادامه پیدا می‌کند، به وظیفه امام در تعیین امامِ بعد از خود پرداخته و خاطرنشان ساخته که پدرش (حسن عسکری)، وی را به امامت معرفی نموده است.

تکذیب مدّعیان امامت

بخشی از توقیعات مهدی برای روشنگری در مورد مدّعیان دروغین امامت مانند جعفر بن علی (معروف به جعفر کذاب) بود که به عقیده عامه شیعیان از پنهان بودن حجت بن الحسن در انظار عمومی سو استفاده کرده و خود را امام معرفی می‌کردند[۱۱]. در چنین شرایطی برای اینکه حقیقت پوشیده نماند و شیعیان دچار تردید نشوند، مهدی توقیعاتی در مذمّت، تکذیب و لعن آن دروغگویان صادر می‌کرد.

پاسخ به مسائل فقهی شیعیان

بخشی از توقیعات امام زمان در پاسخ به پرسش‌های شیعیان در مورد مسائل فقهی مانند طهارت، نماز، روزه، حج، شهادت، قضا، وقف، معاملات، خمس، صدقه، نکاح، مُسکرات و ... است.

اموال رسیده به امام

بخشی از توقیعات امام زمان در مورد اموالی است که شیعیان به عنوان خمس و دیگر وجوه شرعی توسط نواب اربعه به حجت بن الحسن می فرستادند.

کرامت ها و دعاها

بخشی از توقیعات امام زمان در جهت نشان دادن کرامت‌های وی نوشته شده تا سبب اطمینان قلب بیشتر شیعیان شود. از جمله این توقیعات می‌توان خبر دادن مهدی از حقوق مالی پنهان و دیگر امور نهانی و دعاهای وی در پی درخواست‌های متعدد شیعیان را نام برد.

نمونه هایی از توقیعات

نمونه ۱

ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین حسن عسکری اختلاف کردند. شیعیان در این‌باره نامه‌ای نوشتند و از طریق نواب اربعه به حجت بن الحسن فرستادند و اختلاف پیش آمده را به وی اطلاع دادند. جواب نامه با خط خود مهدی چنین آمد:

"...به من خبر رسیده است که گروهی از شما در دین اختلاف کرده و در مورد سرپرستان امور (امامان) خود به شک و سرگردانی افتاده‌اند... آیا ندیدید چگونه خداوند از زمان آدم تا زمان امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آنها پناه ببرید و پرچم‌هایی برافراشت تا به واسطه آنها هدایت شوید. هر گاه پرچمی ناپدید شد پرچمی دیگر پدیدار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا زمانی که قیامت برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین (حسن عسکری) درگذشت... و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمی‌کند..."[۱۲]

نمونه ۲

محمد بن ابراهیم بن مهزیار که پدرش وکیل امام عسکری بود و خودش نیز پس از وفات پدر جایگزین او شد، ابتدا نسبت به وجود امام زمان تردید داشت. اما وقتی وارد عراق شد، توقیعی از سوی مهدی برای او صادر شد. در این توقیع آمده است:

"...به مهزیار بگو آنچه درباره شیعیان ما در منطقه خودتان گفتی دریافتیم. به آنان بگو آیا نشنیده‌اید که خداوند عزوجل فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید» (نساء، ۵۹)؛ مگر نه اینکه خدا به چیزی که تا روز قیامت وجود دارد فرمان داده است؟ آیا ندیده‌اید که خداوند عزوجل از زمان آدم تا زمان ابومحمد امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آن‌ها پناه برید و پرچم‌هایی که به وسیله آن‌ها هدایت شوید؟ و هر گاه پرچمی پنهان شد پرچمی دیگر آشکار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او (حسن عسکری) را به سوی خود برد، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل ساخته و واسطه میان خود و خلق خود را قطع کرده‌است. (اما) هرگز چنین نبوده و تا روز قیامت چنین نخواهد بود. ای محمد بن ابراهیم نسبت به امری که بخاطر آن (به عراق) آمده‌ای دچار شک نشو که خداوند عزوجل زمین را از حجت خالی نمی‌گذارد..."[۱۳]

نمونه ۳

ارتباط مهدی با شیعیان از آغاز امامت وی در سال ۲۶۰ ه.ق. تنها از طریق نواب اربعه بود. آخرین سفیر (نائب) خاص، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان سال ۳۲۹ ه.ق. از دنیا رفت. یک هفته قبل از وفات او، توقیعی از سوی حجت بن الحسن خطاب به وی صادر شد:

"ای علی بن محمد سمری!... تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید..."[۱۴]

پس از درگذشت علی بن محمد سمری ارتباط مهدی از طریق نواب خاص نیز خاتمه یافت. از این زمان به بعد غیبت وارد مرحله جدیدی شد که در منابع متأخر غیبت کبری نامیده شده‌است[۱۵].

منابع

  1. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۰۵.
  2. طوسی، الغیبه، ص ۳۰۹.
  3. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، فصل ۲، ص ۱۴۶ الی ۳۲۴.
  4. Poonawala & 2000-2001, p. 455.
  5. جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(ع)، ص۵۶۷.
  6. سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۶.
  7. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(ع)، ص ۲۲ و ۲۳.
  8. کافی، کلینی، ج ۷، ص ۱۶۳.
  9. ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۲۴.
  10. ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴.
  11. سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، ص۲۴۷.
  12. طوسی، الغیبه، ص۲۸۶.
  13. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۷.
  14. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۶.
  15. Mohammad Ali Amir-Moezzi 1994, pp. 99–100.