جاکی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏top: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱: خط ۱:
'''جاکی''' نام ایلی از ایلات لر [[بویر احمدی]] است که شامل: {دشتموری :(طاس احمدی، دشمنزیاری، عباسی بویراحمد، لیراوی، چرام، نویی، [[طایفه بر آفتابی]] شیخ ممو، جلیل، اولاد میرزاعلی) سادات امامزاده علی [[ایل تامرادی]] کی گیوی، آقایی،}،
'''جاکی''' نام ایلی از ایلات لر [[بویر احمدی]] است که شامل: {دشتموری :(طاس احمدی، دشمنزیاری، عباسی بویراحمد، لیراوی، چرام، نویی، [[طایفه بر آفتابی]] شیخ ممو، جلیل، اولاد میرزاعلی) سادات امامزاده علی [[ایل تامرادی]] کی گیوی، آقایی،}،


حمدالله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایفی از مناطق جبل السماق (کردستان سوریه کنونی) به مناطق [[لر بزرگ]] و [[لر کوچک]] می‌کند. حمدالله مستوفی در سال (۷۳۰ ه‍. ق/۱۳۳۰م)، از ایل [[ممسنی]] و [[بختیاری]] نام می‌برد که همراه با ۲۶ طایفه متفرقه و چند طایفه عرب مانند عقیلی و هاشمی از کردستان سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده هفتم هجری رخ داد. به گفته [[ولادمیر مینورسکی]]، شرق شناس مشهور، این طوایف (به جز طوایف عرب ذکر شده) احتمالاً همان [[مردم لر|طوایف لری]] بوده‌اند که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] آن‌ها را ذکر کرده‌است. به گفته [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] طوایفی از [[مردم لر|لرها]] در [[سوریه]] و [[مصر]] زندگی می‌کردند اما [[صلاح الدین ایوبی]] از چالاکی و زبردستی آنها در بالا رفتن از صخره‌های سرسخت بوحشت افتاد و دستور قتل‌عام آنها را صادر کرد. این روایت شاید علل برگشت این [[مردم لر|طوایف لر]] را به [[لرستان]] تا حدی روشن کند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مینورسکی | نام =ولادمیر | پیوند نویسنده = | عنوان =رساله لرها و لرستان | ترجمه =سکندر امان‌اللهی بهاروند و لیلی بختیاری | جلد = | سال = ۱۳۶۲ | ناشر = |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۲۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> سکندر امان الهی نیز ضمن تایید نظر مینورسکی دلایل دیگری را نیز برای اشتباه بودن گفته [[حمدالله مستوفی]] ذکر کرده است. به گفته او زمان مهاجرتی که حمدالله مستوفی ذکر کرده با تاریخی که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] برای قتل عام [[مردم لر|لرها]] در سوریه و مصر آورده یکی است و طوایف مهاجر از سوریه احتمالاً همان [[مردم لر|لرهایی]] هستند که [[صلاح الدین ایوبی]] آنان را وادار به برگشت به [[لر بزرگ]] کرد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =امان الهی بهاروند | نام =سکندر | پیوند نویسنده = | عنوان =قوم لر| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = انتشارات آگاه |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۳۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>
حمدالله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایفی از مناطق جبل السماق (کردستان سوریه کنونی) به مناطق [[لر بزرگ]] و [[لر کوچک]] می‌کند. حمدالله مستوفی در سال (۷۳۰ ه‍. ق/۱۳۳۰م)، از ایل [[ممسنی]] و [[بختیاری]] نام می‌برد که همراه با ۲۶ طایفه متفرقه و چند طایفه عرب مانند عقیلی و هاشمی از کردستان سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده هفتم هجری رخ داد. به گفته [[ولادمیر مینورسکی]]، شرق‌شناس مشهور، این طوایف (به جز طوایف عرب ذکر شده) احتمالاً همان [[مردم لر|طوایف لری]] بوده‌اند که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] آن‌ها را ذکر کرده‌است. به گفته [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] طوایفی از [[مردم لر|لرها]] در [[سوریه]] و [[مصر]] زندگی می‌کردند اما [[صلاح الدین ایوبی]] از چالاکی و زبردستی آن‌ها در بالا رفتن از صخره‌های سرسخت بوحشت افتاد و دستور قتل‌عام آن‌ها را صادر کرد. این روایت شاید علل برگشت این [[مردم لر|طوایف لر]] را به [[لرستان]] تا حدی روشن کند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مینورسکی | نام =ولادمیر | پیوند نویسنده = | عنوان =رساله لرها و لرستان | ترجمه =سکندر امان‌اللهی بهاروند و لیلی بختیاری | جلد = | سال = ۱۳۶۲ | ناشر = |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۲۳ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> سکندر امان الهی نیز ضمن تأیید نظر مینورسکی دلایل دیگری را نیز برای اشتباه بودن گفته [[حمدالله مستوفی]] ذکر کرده‌است. به گفته او زمان مهاجرتی که حمدالله مستوفی ذکر کرده با تاریخی که [[ابن فضل‌الله عمری|شهاب الدین العمری]] برای قتل عام [[مردم لر|لرها]] در سوریه و مصر آورده یکی است و طوایف مهاجر از سوریه احتمالاً همان [[مردم لر|لرهایی]] هستند که [[صلاح الدین ایوبی]] آنان را وادار به برگشت به [[لر بزرگ]] کرد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =امان الهی بهاروند | نام =سکندر | پیوند نویسنده = | عنوان =قوم لر| ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = انتشارات آگاه |مکان =تهران | شابک = | صفحه = صفحه ۳۵ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref>


در سنهٔ خمسایه (۵۰۰ق) قریب صد خانه [[کرد]]، از جبل السماق شام (کردستان سوریه)، به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر قوم خود افتاده بود، به لرستان آمدند و در خیل احفاد [[محمد خورشید]] که وزرا بودند نزول کردند، برسبیل رعیتی. بزرگ ایشان ابوالحسن [[فضلویه|فضلوی]] بود … او را پسری علی نام بود. چون علی درگذشت، از او پسری محمد نام بماند. چون او نیز نماند، پسری ابوطاهر [[فضلویه|فضلوی]] کنیت داشت. جوانی شجاع بود … ابوطاهر به صلح و جنگ به وعد و وعید و فریب و شکیب توانست ملک لرستان در ضبط آورد و چون تمکین و استقرار یافت، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و عصیان نمود و کار ان ملک بر او قرار گرفت، در سنهٔ خمسین و خمس مایه. بعد از مدتی درگذشت و پنج پسر یادگار گذاشت: [[هزاراسپ]] و بهمن و عمادالدین پهلوان و نصرت الدین ایلواکوش و قزل. به حکم وصیت و اتفاق برادران.
در سنهٔ خمسایه (۵۰۰ق) قریب صد خانه [[کرد]]، از جبل السماق شام (کردستان سوریه)، به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر قوم خود افتاده بود، به لرستان آمدند و در خیل احفاد [[محمد خورشید]] که وزرا بودند نزول کردند، برسبیل رعیتی. بزرگ ایشان ابوالحسن [[فضلویه|فضلوی]] بود … او را پسری علی نام بود. چون علی درگذشت، از او پسری محمد نام بماند. چون او نیز نماند، پسری ابوطاهر [[فضلویه|فضلوی]] کنیت داشت. جوانی شجاع بود … ابوطاهر به صلح و جنگ به وعد و وعید و فریب و شکیب توانست ملک لرستان در ضبط آورد و چون تمکین و استقرار یافت، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و عصیان نمود و کار ان ملک بر او قرار گرفت، در سنهٔ خمسین و خمس مایه. بعد از مدتی درگذشت و پنج پسر یادگار گذاشت: [[هزاراسپ]] و بهمن و عمادالدین پهلوان و نصرت الدین ایلواکوش و قزل. به حکم وصیت و اتفاق برادران.

نسخهٔ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۲۷

جاکی نام ایلی از ایلات لر بویر احمدی است که شامل: {دشتموری :(طاس احمدی، دشمنزیاری، عباسی بویراحمد، لیراوی، چرام، نویی، طایفه بر آفتابی شیخ ممو، جلیل، اولاد میرزاعلی) سادات امامزاده علی ایل تامرادی کی گیوی، آقایی،}،

حمدالله مستوفی اشاره به مهاجرت طوایفی از مناطق جبل السماق (کردستان سوریه کنونی) به مناطق لر بزرگ و لر کوچک می‌کند. حمدالله مستوفی در سال (۷۳۰ ه‍. ق/۱۳۳۰م)، از ایل ممسنی و بختیاری نام می‌برد که همراه با ۲۶ طایفه متفرقه و چند طایفه عرب مانند عقیلی و هاشمی از کردستان سوریه، به مناطق کوه گیلویه و بختیاری و لرستان کنونی کوچ کردند. این رویداد در اوایل سده هفتم هجری رخ داد. به گفته ولادمیر مینورسکی، شرق‌شناس مشهور، این طوایف (به جز طوایف عرب ذکر شده) احتمالاً همان طوایف لری بوده‌اند که شهاب الدین العمری آن‌ها را ذکر کرده‌است. به گفته شهاب الدین العمری طوایفی از لرها در سوریه و مصر زندگی می‌کردند اما صلاح الدین ایوبی از چالاکی و زبردستی آن‌ها در بالا رفتن از صخره‌های سرسخت بوحشت افتاد و دستور قتل‌عام آن‌ها را صادر کرد. این روایت شاید علل برگشت این طوایف لر را به لرستان تا حدی روشن کند.[۱] سکندر امان الهی نیز ضمن تأیید نظر مینورسکی دلایل دیگری را نیز برای اشتباه بودن گفته حمدالله مستوفی ذکر کرده‌است. به گفته او زمان مهاجرتی که حمدالله مستوفی ذکر کرده با تاریخی که شهاب الدین العمری برای قتل عام لرها در سوریه و مصر آورده یکی است و طوایف مهاجر از سوریه احتمالاً همان لرهایی هستند که صلاح الدین ایوبی آنان را وادار به برگشت به لر بزرگ کرد.[۲]

در سنهٔ خمسایه (۵۰۰ق) قریب صد خانه کرد، از جبل السماق شام (کردستان سوریه)، به سبب وحشتی که ایشان را با مهتر قوم خود افتاده بود، به لرستان آمدند و در خیل احفاد محمد خورشید که وزرا بودند نزول کردند، برسبیل رعیتی. بزرگ ایشان ابوالحسن فضلوی بود … او را پسری علی نام بود. چون علی درگذشت، از او پسری محمد نام بماند. چون او نیز نماند، پسری ابوطاهر فضلوی کنیت داشت. جوانی شجاع بود … ابوطاهر به صلح و جنگ به وعد و وعید و فریب و شکیب توانست ملک لرستان در ضبط آورد و چون تمکین و استقرار یافت، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و عصیان نمود و کار ان ملک بر او قرار گرفت، در سنهٔ خمسین و خمس مایه. بعد از مدتی درگذشت و پنج پسر یادگار گذاشت: هزاراسپ و بهمن و عمادالدین پهلوان و نصرت الدین ایلواکوش و قزل. به حکم وصیت و اتفاق برادران.

اتابک هزاراسپ که مهین و بهین همه بود، قائم مقام پدر شد و عدل و داد ورزید. در عهد او ملک لرستان رشک بهشت گشت و بدین سبب اقوام بسیار از جبل السماق شام (کردستان سوریه کنونی) بدو پیوستند:

آسترکی، مماکویه، بختیاری، جوانکی بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند، بتوند، بوازکی، شوند، زاکی، جاکی، هارونی، اشکی، کوی لیراوی، ممویی، یحفومی، کمانکشی، مماسنی، ارملکی، توانی، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و دیگر قبائل که انساب ایشان معلوم نیست.

منابع

  1. مینورسکی، ولادمیر (۱۳۶۲). رساله لرها و لرستان. ترجمهٔ سکندر امان‌اللهی بهاروند و لیلی بختیاری. تهران. ص. صفحه ۲۳.
  2. امان الهی بهاروند، سکندر (۱۳۷۰). قوم لر. تهران: انتشارات آگاه. ص. صفحه ۳۵.
  • تاریخ گزیده حمدالله مستوفی
  • اتابکان لرستان در لغت‌نامه دهخدا
  • اتابکان لر بزرگ در لغت‌نامه دهخدا
  • اتابکان لر کوچک در لغت‌نامه دهخدا
  • جاکی از لغت‌نامه دهخدا