یحیی تارساز: تفاوت میان نسخهها
←الگوی ساز یحیی: ابرابزار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
}} |
}} |
||
'''هوهانس آبکاریان''' (به [[زبان ارمنی|ارمنی]] Հովհաննես Աբքարյան - به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] Hovhannes Abkarian)، (زاده ۱۲۵۴ خورشیدی در [[اصفهان]] - وفات ۱۳۱۰ خورشیدی در [[جلفای اصفهان]])، معروف به '''یحیی تار ساز'''، سازنده ساز [[ارمنیان ایران|ایرانی ارمنیتبار]] بود. |
'''هوهانس آبکاریان''' (به [[زبان ارمنی|ارمنی]] Հովհաննես Աբքարյան - به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] Hovhannes Abkarian)، (زاده ۱۲۵۴ خورشیدی در [[اصفهان]] - وفات ۱۳۱۰ خورشیدی در [[جلفای اصفهان]])، معروف به '''یحیی تار ساز'''، [[سازنده ساز]] [[ارمنیان ایران|ایرانی ارمنیتبار]] بود. |
||
== زندگینامه == |
== زندگینامه == |
نسخهٔ ۳۱ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۴۶
یحیی تارساز | |
---|---|
زادهٔ | ۱۲۵۴ خورشیدی جلفای نو اصفهان، ایران |
درگذشت | ۱۳۱۰ خورشیدی (۵۶ سال) |
پیشه | سازنده ساز |
والدین | خاچیک نجارباشی |
هوهانس آبکاریان (به ارمنی Հովհաննես Աբքարյան - به انگلیسی Hovhannes Abkarian)، (زاده ۱۲۵۴ خورشیدی در اصفهان - وفات ۱۳۱۰ خورشیدی در جلفای اصفهان)، معروف به یحیی تار ساز، سازنده ساز ایرانی ارمنیتبار بود.
زندگینامه
هوهانس آبکاریان معروف به یحیی تار ساز فرزند «خاچیک نجارباشی» در سال ۱۲۵۴ یا ۱۲۵۵ خورشیدی در یکی از محلههای قدیمی جلفای اصفهان به نام «محله سنگتراشها»، در «کوچهٔ گازاندران» به دنیا آمد.[۱]او به یحیی دوم[۲] نیز معروف است. وی ابتدا وسایل موسیقی و طرز ساخت آنها را از پدرش آموخت و کمکم پا را فراتر از الگوی پدر گذاشت و برای شروع کار از الگو و اندازههای تار «استاد فرجالله» تقلید کرد.
ویژگیهای تار یحیی
از ویژگیهای تار یحیی نکتهای است که استادان قبل و بعد از او کمتر به آن توجه داشتهاند. یحیی اولین سازندهای بود که از ابتدای کار روند کیفی ثابت و مستمری (و به اصطلاح امروز استانداردی) را برای کار خود در نظر گرفت. مقایسهٔ آثار متعدد بر جای مانده از او حکایت از آن دارد که انحراف معیار در آثار متعدد استاد یحیی بسیار ناچیز و در حد صفر است. تمامی تارهای به جای مانده از او حتی از نظر کوچکترین معیارها و اندازههای فنی و الگو اختلاف چندانی با یکدیگر ندارند (البته، با در نظر گرفتن این نکته که یحیی در سه اندازهٔ بزرگ، متوسط و کوچک تار میساخته)؛ امری که بیشتر از یک کارخانه با فن آوری نوین مورد انتظار است تا از سازندهای در کارگاهی کوچک و ابتدایی.[۳]
میگویند صبر و حوصله یحیی در آمادهسازی چوب توت راز ماندگاری سازها و طنین خوش صدای آنها است. نقل شده که یحیی کُندههای توت را در حاشیه زایندهرود میبسته تا آب به مرور زمان آوندها را از شیرآبه خالی کند. سپس بعد سالی آنها را به نانوایی برده و سالی دیگر کُندهها در کنار تنور نانوایی خشک میشدند. سالی دیگر را نیز در دمای کارگاه سپری میکردند و آن گاه زیر تیشه استاد تارساز قرار میگرفتند.[۴]
خوشخوانی و خوش دستی تار یحیی به چند عامل مهم دیگر نیز بستگی دارد که عبارتاند از: طرز ساخت کاسه، شیوهٔ نصب دسته به کاسه، عمل آوردن رو دسته، اندازههای نسبت کاسه به دسته، تناسب کاسهٔ بزرگ با کاسهٔ کوچک، نفیر داخل کاسه، تراش داخل کاسه، تناسب داخلی حجم کاسهٔ بزرگ و کوچک و... مهمتر از همه اینکه یحیی خرکی را که اولین بار روی تار قرار میداد تا آن را امتحان کند اگر از نظر صدا دهی مقبول واقع میشد، دیگر آن را تغییر نمیداد و این خرک را همیشه بر روی تار نگاه میداشت.
هر ساله آقا حسینقلی و میرزا عبدالله سفری به اصفهان کرده و از ساختههای یحیی آزمون به عمل میآوردند.[۵]تار یحیی را اشرف تارها و صدای آنرا یکی از بهترین صداهای ساطع شده از ساز تار میدانند.[۴]
الگوی ساز یحیی
امروزه شکل و ساختمان کنونی تار که ساخته میشود از روی تار یحیی است و به «الگوی یحیی» معروف است. در سال ۱۳۱۲ قیمت تار یحیی ۴۰ تومان بوده است. در حالی که تار سایر استادان آن زمان از ۱۴ یا ۱۵ تومان تجاوز نمیکرده است. تارهای معمولی بی نام و نشان نیز ۳ تا ۵ تومان قیمت داشتهاند. گرچه امروزه دارندگان این ساز تمایل به فروش آن ندارند اما قیمت آن را توافقی و بالای ۲۰ میلیون تومان تخمین زدهاند.[۴]
یحیی در ابتدا بی مهر میساخته، اما تقلید و فروش تار به نام او باعث شد تا سرانجام مهر بیضی یحیی را بسازد و درون کاسه و زیر سیم گیر را مهر کند.[۶]او در کارهای سالهای ۱۳۰۰ به بعد تاریخ و در برخی محل ساخت را نیز حک میکرد.
تارهای یحیی به علت مرغوبیت خریداران فراوانی داشت. به همین دلیل کار او را تقلید میکردند و به نام او میفروختند. همین موضوع استاد را واداشت تا نخستین بار برای نشان دادن اصالت کارش مهری بسازد. استاد مهر بیضی شکل کوچکی با اسم یحیی ساخت و آن را درون کاسهٔ ساز چسباند اما پس از چندی طبق روال گذشته از نو تارهایی تقلبی به نام او ساختند؛ لذا استاد تصمیم گرفت مهری دایره شکل با تاریخ بر روی دستهٔ تار بچسباند. در نهایت، استاد مهر سومی تهیه کرد که تاریخ و محل ساخت تار را نشان میداد. آن را به صورت مخفی در زیر سیمگیر بر روی کاغذی میزد و سپس، زیر استخوان سرپنجه میچسباند. اگر تاری این سه مهر را داشته باشد، خصوصاً مهر زیر استخوان سرپنجه را، بی گمان ساختهٔ یحیی است. بعدها، این کار در بین سازندگان ساز رواج پیدا کرد.
یحیی از سالهای ۱۳۲۲ قمری به بعد یعنی از سالهای ۳۰ سالگی مهر خود را بر روی سازها حک میکرده است و از این سالها کمکم الگوی خود را نهایی کرده است این سازها تقریباً به اندازه مناسب رسیده و دیگر به نام الگوی یحیی شناخته شده است تاریخهای مهر یحیی سالهای ۱۳۲۲–۱۳۴۰–۱۳۴۳–۱۳۴۵ و ۱۳۵۲ قمری میباشد.
امروزه تعداد سازهای یحیی را ۱۵۰ عدد تخمین زدهاند. تارهای ساخت یحیی امروزه زینت بخش موزههای ایران است؛ و نمونهای از تار ساخت یحیی هم اکنون در موزه کلیسای وانک نگهداری میشود و در معرض دید عموم قرار دارد.[۷]
درگذشت
یحیی در ۲۸ بهمن ۱۳۱۰ در سن ۵۶ سالگی در جلفای اصفهان درگذشت و در قبرستان ارمنیان، در دامنهٔ کوه صفه، به خاک سپرده شد.
استاد سپنتا در کتابش سال مرگ او را ۱۳۱۲ ذکر کرده است و برخی دیگر نیز سال مرگ یحیی را ۱۳۱۱ عنوان کردهاند. یحیی در زمان مرگ چیزی در حدود ۵۶ سال سن داشته است. عدهای دلیل مرگ او را استنشاق مداوم تراشه چوب توت ذکر کردهاند. چه آن که چوب توت حاوی ماده سمی آرسنیک است و استنشاق گرد ساییده آن در طول زمان میتواند بیماریهای تنفسی یا سرطان ایجاد کند. به نوشته سپنتا، یحیی در ساخت تار اعجاز میکرده است و تار یحیی گرانترین و مشهورترین تارهای دنیا بوده است. اتفاقاتی که تا امروز نیز تداوم یافته است.[۴]
منابع
- ↑ هفته نامه عبدالحسین سپنتا، سری چهارم
- ↑ کتاب سرگذشت موسیقی ایران، جلد اول، صفحهٔ ۱۷۰
- ↑ فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۴۵،نویسنده: زویا خاچاطور
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۱۴۵۰
- ↑ سرگذشت موسیقی ایران، جلد اول، صفحهٔ ۱۷۱
- ↑ کتاب هنر ساز سازی، حسین مسعود
- ↑ روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۱۴۵۰
- روحالله خالقی (۱۳۳۵)، «سوم»، سرگذشت موسیقی ایران - جلد اول، تهران: صفیحعلیشاه، ص. ۵۱۶ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - یحییخان (۱۸۷۶ ـ ۱۹۳۲)، نابغۀ هنر تارسازی جلفای اصفهان،نویسنده: زویا خاچاطور،فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۴۵ - سال دوازدهم - پائیز ۱۳۸۷