دون ژوان (اپرا): تفاوت میان نسخهها
جز Rigolettoopera صفحهٔ دون ژوان را به دون جووانی منتقل کرد: پیدا کردن Giovanni در آوانگاریهای ویکیپدیا و هماهنگی با یکی از کاربران راهنما. |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
* [[سازهای زهی]]: [[ویولن]]، [[ویولا]] و [[کنترباس]] |
* [[سازهای زهی]]: [[ویولن]]، [[ویولا]] و [[کنترباس]] |
||
==خلاصه== |
|||
دون جووانی نجیب زاده مغرور، جوان و لاابالی در امور جنسی میباشد که معاشقه با زنان را در راس امور خود قرار داده و خواهان تمامی آنها با هر گونه شرایط ظاهری، سنی و تاهل میباشد؛ تا اینکه سرانجام دچار عقوبت میشود. |
|||
===پرده یک=== |
|||
''نمای اول - باغ کماندتور'' |
|||
لپورلو - پیشخدمت دون جووانی - از کار سخت و زیاد خود شکایت میکند ("Notte e giorno faticar"). دون جووانی در حال فریب دادن دختر کماندتور - دونا آنا - و وادار کردن او به هم آغوشی میباشد و لپورلو مراقب اطراف است. جیووانی صورت خود را با ماسک پوشانده؛ دونا آنا که راضی به برقرای ارتباط با او نیست، محکم بازوان او را چسبیده و سعی دارد مانع فرار مرد هوسباز شده و او را بشناسد (Trio: "Non sperar, se non m'uccidi, Ch’io ti lasci fuggir mai"). |
|||
دونا آنا شروع به داد و فریاد کرده و کمک میخواهد؛ پدرش سر میرسد و مرد جوان را به خاطر آزار رساندن به دخترش به مبارزه میطلبد. دونا آنا با شتاب به سمت خانه میرود تا نامزدش - دون اتاویو - را به کمک پدر بیاورد؛ اما قبل از رسیدن آنها، دون جووانی پدرش را میکشد و به همراه لپورلو فرار میکند. |
|||
دونا آنا با دیدن جسد خونین پدر، بسیار وحشت زده شده و تصمیم به تلافی میگیرد؛ او از اتاویو نیز میخواهد که به انتقام جوئی سوگند خورده و او را در این راه یاری کند (Duet: "Ah, vendicar, se il puoi, giura quel sangue ognor"). |
|||
''نمای دوم - میدانگاهی عمومی بیرون از قصر دون جووانی'' |
|||
جووانی و لپورلو وارد صحنه میشوند. آنها صدای زنی (دونا الویرا) را میشنوند که آوازی غمناک میخواند و از اینکه معشوقه اش رهایش کرده شکایت میکند و قصد انتقام دارد ("Ah, chi mi dice mai"). دون جووانی به زن نزدیک شده و تظاهر به دلجوئی میکند؛ الویرا هم بلافاصله او را شناخته، وی را از خود میراند و میگوید که این ناراحتیها به خاطر بی وفائیهای اوست. زن فریب خورده از اینکه جووانی سه روز پس از اینکه به او قول ازدواج داده ترکش کرده، گله میکند و به مرد لاابالی هشدار میدهد که رفتارهای ناشایست او عقوبت سنگینی را در پی خواهد داشت. جووانی از پیشخدمتش میخواهد که با الویرا صحبت کند و حقایق را به او بگوید. |
|||
لپورلو به الویرا میگوید که جووانی ارزش عشق پاک او را ندارد و تعداد زنان فریب خورده توسط وی را از روی کتابچه فهرستی، برایش میخواند : " ۶۴۰ نفر در ایتالیا، ۲۳۱ نفر در آلمان، ۱۰۰ نفر در فرانسه، ۹۱ نفر در ترکیه، و اما در اسپانیا ... فقط ۱۰۰۳ نفر! " ("Madamina, il catalogo è questo") روشن شدن حقایق، الویرا را عصبانی تر کرده و برای انتقام جوئی مصمم تر میشود. |
|||
همگی از صحنه خارج شده و یک کاروان عروسی به همراه زرلینا و ماستو (عروس و داماد) وارد میشوند. کمی بعد دون جووانی و لپورلو سر میرسند. جووانی مجذوب زیبایی زرلینا میشود و برای کنار راندن ماستو به آنها پیشنهاد میدهد که جشن عروسیشان را در قصر او بر پا کنند. ماستو متوجه نقشه شوم جووانی شده و به شدت خشمگین میگردد ("Ho capito! Signor, sì"). |
|||
دون جووانی نوعروس را به خلوتی کشانده و شروع به ابراز عشق میکند (Duet: "Là ci darem la mano")؛ وقتی به دخترک قول ازدواج میدهد الویرا سر رسیده و مانع فریب خوردن زرلینا میشود ("Ah, fuggi il traditor") و او را از آنجا دور میکند. |
|||
اتاویو و آنا در پی انتقام جوئی از قاتل ناشناخته پدر آنا هستند. آنا ناآگاه از اینکه مشغول صحبت با قاتل پدرش است، از جووانی تقاضای کمک میکند. جووانی هم خوشحال از اینکه هویتش هنگام آزار رساندن به او و کشتن پدرش فاش نشده، به آنا قول یاری میدهد و از وی میخواهد که در این مورد بیشتر توضیح دهد. قبل از اینکه او شروع به شرح ماجرا کند، الویرا بازمیگردد و از اتاویو و آنا میخواهد که به جووانی اعتماد نکنند چرا که او یک فرد دغل کار و سنگدل است؛ جووانی هم سعی میکند اتاویو و آنا را متقاعد سازد که الویرا دیوانه است (Quartet: "Non ti fidar, o misera"). با توضیحات الویرا و یافتن شباهت صدای جووانی با صدای قاتل پدر، دونا آنا متوجه میشود که جووانی همان مرد قاتل است (Anna aria: "Or sai chi l'onore Rapire a me volse")؛ اما اتاویو هنوز متقاعد نشده و برای اطمینان سعی میکند که چشم از جووانی بر ندارد ("Dalla sua pace la mia dipende"). |
|||
لپورلو سرورش را از حضور روستاییان در قصر مطلع میسازد و از تمامی آنچه که به قصد پرت کردن حواس ماستو و به دام انداختن زرلینا انجام داده، برای جووانی شرح میدهد؛ او ادامه میدهد که در نهایت حضور الویرتمامی نقشههایش را بر آب کرده است. اما جووانی با بی تفاوتی و انبساط خاطر از او میخواهد که یک میهمانی تدارک ببیند و هر دختری را که دید به آن دعوت کند (Giovanni's "Champagne Aria": "Fin ch'han dal vino calda la testa")؛ سپس با هم به قصر میروند. |
|||
پرسه زدنهای جووانی در اطراف زرلینا، ماستو را به شدت حسود و خشمگین کرده است. زرلینا سعی میکندز نامزدش دلجوئی کند ("Batti, batti o bel Masetto") و در حالیکه عشق پاک و وفا داریش را به او ابراز میدارد، دون جووانی به سمت آنها نزدیک میشود. ماستو همان اطراف در جایی پنهان میشود تا عکسالعمل زرلینا را در مقابل کلمات عاشقانه جووانی ببیند. زرلینا هم سعی در مخفی شدن دارد اما نجیب زاده هوسباز او را مییابد و شروع به فریب دادنش میکند. ماستو بعد از مدتی تاب ایستادن و تماشا کردن را نمیاورد و از مخفی گاهش بیرون میاید. جووانی به محض دیدن ماستو، شروع به سرزنش وی میکند که چرا نامزد را تنها گذاشته؛ سپس این دو را (موقتا) دست به دست داده و به شادمانی و رقص در سالن مجلل قصر دعوت میکند. |
|||
الویرا، آنا دونا و اتاویو با ماسک صورت خود را پوشانده و خواهان ورود به قصر هستند؛ لپورلو هم با دستور جووانی آنها را به داخل دعوت میکند. الویرا برای انتقام و اتاویو و آنا هم برای حفاظت و امنیتشان دعا میکنند (Trio: "Protegga il giusto cielo"). |
|||
''نمای سوم - سالن رقص'' |
|||
دو ارکستر جداگانه در حال نواختن موسیقیهای شاد هستند. لپورلو شروع به رقصیدن با ماستو و سرگرم کردنش میکند؛ جووانی نیز از این فرصت استفاده کرده و زرلینا را به اتاق خصوصیش میبرد. مهمانها مشغول رقص و شادمانی اند که صدای جیغ زرلینا توجه همه را به خود جلب میکند. ماستو متوجه غیبت جووانی و زرلینا میشود و جووانی هم برای سرپوش گذاشتن بر ماجرا، شروع به کتک زدن لپورلو میکند و آزار و اذیت زرلینا را گردن او میاندازد. اتاویو، آنا و الویرا نزد جووانی میایند؛ آنها تپانچه ایی را به سمت وی گرفته و به او میگویند که از تمامی جنایاتش با خبرند و قصد تلافی دارند؛ سپس ماسک خود را برمیدارند اما قبل هر گونه اقدامی، جووانی موفق به فرار میشود. |
|||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۷
دون جووانی (یا دون جیووانی) اپرایی در دو پرده با آهنگسازی موتسارت میباشد که اپرا نامه آن توسط لرنزو دا پونته نوشته شده است. داستان این اپرا بر اساس شخصیت افسانهایی دن خوان (یا دون ژوان) شکل گرفته که فردی بی بند و بار و اغواگر زنان میباشد. این اپرا نخستین بار در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۷۸۷، توسط اپرای ایتالیایی پراگ در خانه نمایش پراگ (Teatro di Praga با نام فعلی Estates Theatre) به روی صحنه رفت. اپرا نامه دا پونته به مانند بسیاری از آثار آن زمان، بصورت نمایشی دراماتیک و سرگرم کننده - همراه با بازیها و گفتارهای گاه شوخی و گاه جدی - رده بندی شد. موتسارت نیز آنرا در لیست اپرا بوفاهای خود قرار داد.[۱]
اپرای دون جووانی هم اکنون در بین اپراهایی که بیشترین اجرا را در سراسر دنیا داشتهاند، رتبه دهم را به خود اختصاص داده و نکات و پیامهای پر باری را برای فلاسفه و نویسندگان به ارمغان آورده است.[۲]
نقش ها
نقش | نوع صدا | ||
---|---|---|---|
دون جووانی ؛ نجیب زاده ایی جوان و بسیار هرزه | باریتون | ||
لپورلو ؛ خدمتکار دون جووانی | باس | ||
کماندتور ؛ پدر دونا آنا | باس | ||
دونا آنا ؛ دختر کماندتور و نامزد دون اتاویو | سوپرانو | ||
دون اتاویو | تنور (صدا) | ||
دونا الویرا ؛ بانویی از بورگوس ، رها شده توسط دون جووانی | سوپرانو | ||
ماستو ؛ یک روستایی | باریتون | ||
زرلینا ؛ نامزد ماستو | سوپرانو | ||
گروه کر روستاییان، خدمتکاران، بانوان جوان، موزیسینها و شیاطین |
سازها
سازهای مورد استفاده در این اپرا عبارتند از:
- سازهای بادی چوبی: ۲ فلوت، ۲ ابوا، ۲ کلارینت، ۲ باسون
- سازهای بادی برنجی: ۲ هورن، ۲ ترومپت، ۳ ترومبون
- سازهای زهی: ویولن، ویولا و کنترباس
خلاصه
دون جووانی نجیب زاده مغرور، جوان و لاابالی در امور جنسی میباشد که معاشقه با زنان را در راس امور خود قرار داده و خواهان تمامی آنها با هر گونه شرایط ظاهری، سنی و تاهل میباشد؛ تا اینکه سرانجام دچار عقوبت میشود.
پرده یک
نمای اول - باغ کماندتور
لپورلو - پیشخدمت دون جووانی - از کار سخت و زیاد خود شکایت میکند ("Notte e giorno faticar"). دون جووانی در حال فریب دادن دختر کماندتور - دونا آنا - و وادار کردن او به هم آغوشی میباشد و لپورلو مراقب اطراف است. جیووانی صورت خود را با ماسک پوشانده؛ دونا آنا که راضی به برقرای ارتباط با او نیست، محکم بازوان او را چسبیده و سعی دارد مانع فرار مرد هوسباز شده و او را بشناسد (Trio: "Non sperar, se non m'uccidi, Ch’io ti lasci fuggir mai").
دونا آنا شروع به داد و فریاد کرده و کمک میخواهد؛ پدرش سر میرسد و مرد جوان را به خاطر آزار رساندن به دخترش به مبارزه میطلبد. دونا آنا با شتاب به سمت خانه میرود تا نامزدش - دون اتاویو - را به کمک پدر بیاورد؛ اما قبل از رسیدن آنها، دون جووانی پدرش را میکشد و به همراه لپورلو فرار میکند.
دونا آنا با دیدن جسد خونین پدر، بسیار وحشت زده شده و تصمیم به تلافی میگیرد؛ او از اتاویو نیز میخواهد که به انتقام جوئی سوگند خورده و او را در این راه یاری کند (Duet: "Ah, vendicar, se il puoi, giura quel sangue ognor").
نمای دوم - میدانگاهی عمومی بیرون از قصر دون جووانی
جووانی و لپورلو وارد صحنه میشوند. آنها صدای زنی (دونا الویرا) را میشنوند که آوازی غمناک میخواند و از اینکه معشوقه اش رهایش کرده شکایت میکند و قصد انتقام دارد ("Ah, chi mi dice mai"). دون جووانی به زن نزدیک شده و تظاهر به دلجوئی میکند؛ الویرا هم بلافاصله او را شناخته، وی را از خود میراند و میگوید که این ناراحتیها به خاطر بی وفائیهای اوست. زن فریب خورده از اینکه جووانی سه روز پس از اینکه به او قول ازدواج داده ترکش کرده، گله میکند و به مرد لاابالی هشدار میدهد که رفتارهای ناشایست او عقوبت سنگینی را در پی خواهد داشت. جووانی از پیشخدمتش میخواهد که با الویرا صحبت کند و حقایق را به او بگوید.
لپورلو به الویرا میگوید که جووانی ارزش عشق پاک او را ندارد و تعداد زنان فریب خورده توسط وی را از روی کتابچه فهرستی، برایش میخواند : " ۶۴۰ نفر در ایتالیا، ۲۳۱ نفر در آلمان، ۱۰۰ نفر در فرانسه، ۹۱ نفر در ترکیه، و اما در اسپانیا ... فقط ۱۰۰۳ نفر! " ("Madamina, il catalogo è questo") روشن شدن حقایق، الویرا را عصبانی تر کرده و برای انتقام جوئی مصمم تر میشود.
همگی از صحنه خارج شده و یک کاروان عروسی به همراه زرلینا و ماستو (عروس و داماد) وارد میشوند. کمی بعد دون جووانی و لپورلو سر میرسند. جووانی مجذوب زیبایی زرلینا میشود و برای کنار راندن ماستو به آنها پیشنهاد میدهد که جشن عروسیشان را در قصر او بر پا کنند. ماستو متوجه نقشه شوم جووانی شده و به شدت خشمگین میگردد ("Ho capito! Signor, sì").
دون جووانی نوعروس را به خلوتی کشانده و شروع به ابراز عشق میکند (Duet: "Là ci darem la mano")؛ وقتی به دخترک قول ازدواج میدهد الویرا سر رسیده و مانع فریب خوردن زرلینا میشود ("Ah, fuggi il traditor") و او را از آنجا دور میکند.
اتاویو و آنا در پی انتقام جوئی از قاتل ناشناخته پدر آنا هستند. آنا ناآگاه از اینکه مشغول صحبت با قاتل پدرش است، از جووانی تقاضای کمک میکند. جووانی هم خوشحال از اینکه هویتش هنگام آزار رساندن به او و کشتن پدرش فاش نشده، به آنا قول یاری میدهد و از وی میخواهد که در این مورد بیشتر توضیح دهد. قبل از اینکه او شروع به شرح ماجرا کند، الویرا بازمیگردد و از اتاویو و آنا میخواهد که به جووانی اعتماد نکنند چرا که او یک فرد دغل کار و سنگدل است؛ جووانی هم سعی میکند اتاویو و آنا را متقاعد سازد که الویرا دیوانه است (Quartet: "Non ti fidar, o misera"). با توضیحات الویرا و یافتن شباهت صدای جووانی با صدای قاتل پدر، دونا آنا متوجه میشود که جووانی همان مرد قاتل است (Anna aria: "Or sai chi l'onore Rapire a me volse")؛ اما اتاویو هنوز متقاعد نشده و برای اطمینان سعی میکند که چشم از جووانی بر ندارد ("Dalla sua pace la mia dipende").
لپورلو سرورش را از حضور روستاییان در قصر مطلع میسازد و از تمامی آنچه که به قصد پرت کردن حواس ماستو و به دام انداختن زرلینا انجام داده، برای جووانی شرح میدهد؛ او ادامه میدهد که در نهایت حضور الویرتمامی نقشههایش را بر آب کرده است. اما جووانی با بی تفاوتی و انبساط خاطر از او میخواهد که یک میهمانی تدارک ببیند و هر دختری را که دید به آن دعوت کند (Giovanni's "Champagne Aria": "Fin ch'han dal vino calda la testa")؛ سپس با هم به قصر میروند.
پرسه زدنهای جووانی در اطراف زرلینا، ماستو را به شدت حسود و خشمگین کرده است. زرلینا سعی میکندز نامزدش دلجوئی کند ("Batti, batti o bel Masetto") و در حالیکه عشق پاک و وفا داریش را به او ابراز میدارد، دون جووانی به سمت آنها نزدیک میشود. ماستو همان اطراف در جایی پنهان میشود تا عکسالعمل زرلینا را در مقابل کلمات عاشقانه جووانی ببیند. زرلینا هم سعی در مخفی شدن دارد اما نجیب زاده هوسباز او را مییابد و شروع به فریب دادنش میکند. ماستو بعد از مدتی تاب ایستادن و تماشا کردن را نمیاورد و از مخفی گاهش بیرون میاید. جووانی به محض دیدن ماستو، شروع به سرزنش وی میکند که چرا نامزد را تنها گذاشته؛ سپس این دو را (موقتا) دست به دست داده و به شادمانی و رقص در سالن مجلل قصر دعوت میکند.
الویرا، آنا دونا و اتاویو با ماسک صورت خود را پوشانده و خواهان ورود به قصر هستند؛ لپورلو هم با دستور جووانی آنها را به داخل دعوت میکند. الویرا برای انتقام و اتاویو و آنا هم برای حفاظت و امنیتشان دعا میکنند (Trio: "Protegga il giusto cielo").
نمای سوم - سالن رقص
دو ارکستر جداگانه در حال نواختن موسیقیهای شاد هستند. لپورلو شروع به رقصیدن با ماستو و سرگرم کردنش میکند؛ جووانی نیز از این فرصت استفاده کرده و زرلینا را به اتاق خصوصیش میبرد. مهمانها مشغول رقص و شادمانی اند که صدای جیغ زرلینا توجه همه را به خود جلب میکند. ماستو متوجه غیبت جووانی و زرلینا میشود و جووانی هم برای سرپوش گذاشتن بر ماجرا، شروع به کتک زدن لپورلو میکند و آزار و اذیت زرلینا را گردن او میاندازد. اتاویو، آنا و الویرا نزد جووانی میایند؛ آنها تپانچه ایی را به سمت وی گرفته و به او میگویند که از تمامی جنایاتش با خبرند و قصد تلافی دارند؛ سپس ماسک خود را برمیدارند اما قبل هر گونه اقدامی، جووانی موفق به فرار میشود.
منابع
- ↑ The theatre is referred to as the Teatro di Praga in the libretto for the 1787 premiere (Deutsch 1965, 302–303); for the current name of the theatre see "The Estates Theatre" at the Prague National Theatre website.
- ↑ "Opera Statistics". Operabase. Retrieved 13 August 2013.