زوران جینجیچ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
زوران جینجیچ

۶امین نخست‌وزیر صربستان
دوره مسئولیت
۲۵ ژانویه ۲۰۰۱ – ۱۲ مارس ۲۰۰۳
رئیس‌جمهورمیلان میلوتینوویچ
ناتاشا میچیچ (کفیل)
پس ازمیلومیر مینیچ
پیش اززوران ژیوکوویچ
۶۷ام شهردار بلگراد
دوره مسئولیت
۲۱ فوریه ۱۹۹۷ – ۳۰ سپتامبر ۱۹۹۷
پس ازNebojša Čović
پیش ازVojislav Mihailović
اطلاعات شخصی
زاده۱ اوت ۱۹۵۲
شاماتس، بوسنی و هرزگوین، یوگسلاوی سابق
درگذشته۱۲ مارس ۲۰۰۳ (۵۰ سال)
بلگراد، صربستان و مونته‌نگرو
ملیتصربستان
حزب سیاسیحزب دموکراتیک صربستان
همسر(ان)روژیکا جینجیچ
محل تحصیلدانشگاه بلگراد
دانشگاه کنستانتس
امضا

زوران جینجیچ (سیریلیک صربی: Зоран Ђинђић؛ زاده ۱ اوت ۱۹۵۲ – درگذشته ۱۲ مارس ۲۰۰۳) یک سیاست‌مدار اهل صربستان بود.

دوران اولیه زندگی و آموزش[ویرایش]

Đinđić در Bosanski Šamac، بوسنی و هرزگوین، یوگسلاوی، جایی که پدرش به عنوان افسر ارتش خلق یوگسلاوی (JNA) مستقر بود، به دنیا آمد. طرف پدری او اهل توپلیکا در جنوب صربستان بود. مادرش میلا دوشانیچ (حدود 1931-2 - 14 مارس 2016)، خانه‌دار، او و خواهر بزرگش گوردانا را بزرگ کرد. خانواده بر اساس شغل پدرش نقل مکان کردند. ده سال از کودکی زوران در شهر تراونیک در مرکز بوسنی سپری شد. سرانجام، پس از اینکه مادرش در آنجا پستی به دست آورد، خانواده به پایتخت بلگراد نقل مکان کردند. جینجیچ در نهمین ورزشگاه بلگراد شرکت کردو متعاقباً در دانشکده فلسفه دانشگاه بلگراد ثبت نام کرد و در سال 1974 التحصیل شد.

جینجیچ پس از محکومیت در سال 1974 توسط مقامات کمونیستی و از طریق رسانه های تحت کنترل حزب به دلیل نقشش در تلاش برای سازماندهی جنبش سیاسی مستقل دانشجویان یوگسلاوی، به لطف مداخله صدراعظم سابق آلمان، ویلی برانت، به آلمان غربی مهاجرت. که مقامات را متقاعد کرد که اجازه دهند جینجیچ به جای گذراندن دوران محکومیت خود در یوگسلاوی به آلمان بیاید. او تحصیلات خود را نزد استاد یورگن هابرماس در فرانکفورت ادامه داد. در آلمان، Đinđić در سال 1979 دکترای فلسفه را از دانشگاه کنستانز دریافت کرد. او در دوران دانشجویی بسیار تحت تأثیر توصیه هابرماس قرار گرفت که یک روشنفکر نه تنها وظیفه دارد فکر کند، بلکه باید عمل کند. یکی از دانشجویان یوگسلاوی که او را در آلمان می‌شناخت، میلوراد ووچلیچ، به یاد می‌آورد که جینجیچ در محوطه دانشگاه «نه تنها به خاطر درخشش خود به عنوان دانشجو، بلکه به خاطر زندگی باز بود. او یک روشنفکر خسته‌کننده معمولی نبود. او می‌دانست چگونه زندگی کند." زمانی که در دانشگاه کنستانز دانشجو بود، روابط نزدیکی با گروه‌های آنارشیست دانشجویی داشت و در مدرسه تابستانی کورچولا توسط پراکسیس شرکت کرد. او در زبان آلمانی مهارت یافت. بعداً در حالی که نخست وزیر صربستان بود، به زبان انگلیسی نیز تسلط داشت.[۱]

فعالیت سیاسی[ویرایش]

ملاقات پوتین با نخست وزیر جینیج

در سال 1979، جینجیچ به یوگسلاوی بازگشت تا در دانشگاه نووی ساد به تدریس مشغول شود.  در دهه 1980، او نویسنده مجله Literary Review ، یک مجله تأثیرگذار بلگراد بود.  در صربستان، به طور مشترک با دیگر کشورهای «غرق شده» اروپای شرقی که همگی در یک زمان توسط بیگانگان اداره می شدند، روشنفکران به عنوان حاملان فرهنگ ملی دارای اعتبار فوق العاده ای هستند و حس ملی را زنده نگه می دارند.

جینجیچ در مقاله‌ای در نسخه ژوئن 1988 Literary Review خواستار حفظ وضعیت موجود در سال 1974 شد که منطقه کوزوو به عنوان یک استان خودمختار در جمهوری سوسیالیستی صربستان باقی بماند و اعلام کرد که اگر کوزوو خودمختاری خود را از دست بدهد: ما می توانیم با قطعیت قابل توجهی اعلام کنیم که کوزوو در هر کشور آینده صربستان منبع دائمی سرکوب خواهد بود.»  موضع جینجیچ در مورد مسئله کوزوو او را به عنوان یکی از مخالفان اسلوبودان میلوشویچ مشخص کرد.که از سال 1987 برای پایان دادن به خودمختاری کوزوو تلاش کرده بود. یکی از روشنفکران، درینکا گوژکوویچ در سال 1996 به یاد می آورد: "شما نمی توانید تصور کنید که خواندن نوشته های او در آن زمان چقدر شگفت‌انگیز بود. در حالی که همه فریاد می زدند و از زبان تکان دهنده برای برانگیختن نفرت استفاده می کردند، زوران داشت این مقالات زیبا را می نوشت و استدلال می کرد که ناسیونالیسم چیزی نیست". در 28 ژوئن 1989، میلوشویچ به خودمختاری کوزوو پایان داد، که باعث نگرانی بسیاری در سایر جمهوری‌های یوگسلاوی شد، جایی که بیم آن می‌رفت که میلوشوویچ ممکن است کاری مشابه انجام دهد.

در 11 دسامبر 1989 همراه با دیگر روشنفکران صرب و فعالان طرفدار دموکراسی، حزب لیبرال دموکرات ( DS) را بر اساس حزب دموکرات که به طور مشابه در پادشاهی یوگسلاوی وجود داشت، تأسیس کرد. او در سال 1990 رئیس هیئت اجرایی حزب شد و در همان سال به عضویت پارلمان صربستان انتخاب شد. در اوایل دهه 1990، جینجیچ به سمت موضع ملی گرایانه تری رفت که به طور گسترده ای از سیاست های میلوشویچ حمایت می کرد، که باعث ناراحتی هواداران سابق او شد. در سال 1993، او نقش اصلی را در نوشتن پلاتفرم DS ایفا کرد و خواستار برگزاری رفراندوم در مورد احیای سلطنت شد. جینجیچ تصریح کرد که شخصاً طرفدار بازسازی خانه کاراجورجویچ است. همان پلتفرم خواستار آن شد که منطقه کوزوو بخشی از صربستان باقی بماند و دولت سیاست‌های ضد ناتالیستی را اتخاذ کند که برای محدود کردن زاد و ولد آلبانیایی‌های کوزوو طراحی شده بود.  در ژانویه 1994 او جایگزین دراگولب میچونوویچ به عنوان رئیس حزب دموکرات شد.

توازن جدید قدرت در DS منجر به برگزاری کنفرانس اولیه حزب شد. در کنفرانس حزب در 5 ژانویه 1994 در بلگراد، جینجیچ رئیس جمهور شد و مربی سیاسی شخصی میچونوویچ را که مجبور به استعفا شد، زیرا شاخه های حزب محلی علیه او مخالفت کردند، کنار زد. کنایه معروفی که در کنفرانس توسط جینجیچ 41 ساله درباره میچونوویچ 63 ساله بیان شد، این بود: "زمان میچونوویچ گذشته است... او تینا ترنر نیست که اکنون بهتر از سی سالگی آواز می خواند".  در سخنرانی تلخ خود در کنفرانسی که طی آن از سمت خود استعفا داد، میچونوویچ نحوه تصاحب DS توسط جینجیچ را "ترکیبی از ماکیاولیسم و ​​تکنیک انقلابی" توصیف کرد. در این رویارویی درون حزبی با میچونوویچ، جینجیچ از حمایت محتاطانه رسانه های دولتی تحت کنترل میلوشویچ نیز بهره مند شد.  اگرچه بسیاری از اعضای DS نحوه اجرای این انتقال قدرت را دوست نداشتند، اما به‌طور نمادین از آن به عنوان "oceubistvo" ( پاتکشی ) یاد می کردند. "باشگاه مناظره" به سمت ساختار سازمانی مدرن و کارآمد که بر اساس مدل مدیریت کسب و کار عمل می کند.  در فوریه 1994، جینجیچ برای ملاقات با رادوان کاراجیچ از پال بازدید کرد و گفت که او به بوسنی رفته بود تا با مردم جمهوری صرب بوسنی ابراز همبستگی کند.[۲]

جینجیچ و بیل گیتس[ویرایش]

سال بعد، در 15 آوریل 1995، کنفرانس منظم حزب برگزار شد و جینجیچ دوباره به عنوان رئیس حزب انتخاب شد. اگرچه DS یک حزب بسیار بهتر سازماندهی شده تحت رهبری جینجیچ بود، اما DS هنوز در تدوین یک موضع روشن در مورد مسئله ملی مشکل داشت. اقدامات خود جینجیچ شاید به خوبی نشان دهنده این وضعیت به ظاهر گیج کننده در هر دو طرف موضوع باشد. جینجیچ اساساً از پذیرفتن مسئله ملی به عنوان یک مسئله واقعی امتناع کرد و در کتاب خود یعنی یوگسلاوی به عنوان یک دولت ناتمام ، حتی یک بار اشاره ای به صرب های ساکن در سایر نقاط یوگسلاوی سابق نکرد . در همان زمان، او با سیاستمدار صرب بوسنی و رادوان کاراجیچ ، رئیس جمهور صربستان، ارتباط نزدیک داشت و از او در پاله دیدن کرد.در فوریه 1994 در حالی که نیروهای آمریکایی مواضع صرب های بوسنی را تهدید به بمباران کردند . این تلنگر ظاهراً در مورد مسئله ملی به طور مؤثر توسط مخالفان سیاسی DS و منتقدان Đinđić در سراسر طیف سیاسی مورد استفاده قرار گرفت.

با پایان یافتن جنگ بوسنی با امضای توافقنامه دیتون در نوامبر 1995، میلوشویچ علاوه بر تسلط بر قدرت داخلی، از حمایت پایدار جامعه بین‌المللی برخوردار شد که او را به عنوان "عامل صلح و ثبات در بالکان" می‌شناخت. فرصت بعدی برای شکستن زره او در انتخابات شهرداری نوامبر 1996 بود که DS به عنوان بخشی از یک ائتلاف مخالف به نام Zajedno با SPO، DSS و GSS وارد شد. حزب دموکرات (در آن زمان با مجموع تنها 7000 عضو در سراسر صربستان) بر خلاف میل شخصی جینجیچ به زایدنو پیوست، زیرا او در سه نوبت مختلف زمانی که تصمیم در داخل مورد بحث قرار گرفت، از رأی‌گیری خارج شد.  پس از پیروزی های مخالفان در شهرهای مهم صربستان مانند بلگراددر نیش و نووی ساد ، میلوشویچ از به رسمیت شناختن نتایج امتناع کرد و جرقه راهپیمایی های اعتراضی سه ماهه توسط صدها هزار شهروند را برانگیخت. پس از یک سری اعتراضات عمومی گسترده در مورد تقلب در انتخابات که توسط دولت مرکزی تحت رهبری اسلوبودان میلوشویچ در زمستان 1996-1997 انجام شد، جینجیچ شهردار بلگراد شد، اولین شهردار پسا کمونیستی که پس از جنگ جهانی دوم این سمت را بر عهده گرفت . تحت فشار، میلوشویچ نتایج را تصدیق کرد و در 21 فوریه 1997 جینجیچ به عنوان شهردار افتتاح شد.

بعداً در همان سال جینجیچ تصمیم جسورانه ای گرفت تا انتخابات پارلمانی را در 21 دسامبر 1997 تحریم کند و بدین ترتیب ائتلاف زایدنو را در هم شکست. ائتلاف "زاجدنو" (با هم) با SPO ووک دراشکوویچ و GSS وسنا پشیچ تنها با دشمن سیاسی خود متحد شدند، تنها چهار ماه پس از پیروزی آنها فروپاشید. جینجیچ توسط SPO , SPS و SRS از سمت خود به عنوان شهردار بلگراد کنار گذاشته شد.

جینجیچ و حزبش انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی صربستان در سال 1997 را تحریم کردند ، مانند سایرین در "بلوک دموکراتیک" از جمله حزب دموکراتیک صربستان به رهبری وویسلاو کوشتونیکا . این امر باعث شد که سوسیالیست ها و رادیکال ها اکثر کرسی ها را تصاحب کنند و سومین بخش بزرگ را به SPO ووک دراشکوویچ واگذار کنند. بایکوت به برگزاری دوره دوم انتخابات کمک کرد، زمانی که دور دوم رای دادن به شرکت ناکافی انجام شد. قانون صربستان در آن زمان حداقل 50 درصد مشارکت را برای انتخاب رئیس جمهور الزامی می کرد.

در این مورد، Vojislav Šešelj در دور دوم در برابر زوران لیلیچ از سوسیالیست ها پیروز شد . هنگامی که انتخابات دوباره انجام شد، شسلی به میلان میلوتینوویچ از سوسیالیست ها شکست خورد. این امر باعث شد که شسلج ادعای تقلب در انتخابات کند و اعتراضات علیه دولت را رهبری کند. با این حال، زمانی که بحران کوزوو در اوایل سال 1998 آغاز شد و رادیکال های او به عنوان یک شریک ائتلافی به دولت پیوستند، او نظر خود را تغییر داد. هنگامی که ووک دراشکوویچ در اوایل سال 1999 به دولت یوگسلاوی پیوست، جینجیچ به عنوان رهبر اصلی مخالفان صربستان باقی ماند زیرا جنگ ناتو علیه یوگسلاوی آغاز شد.[۳]

ساختمان دولت صربستان[ویرایش]

پس از اینکه پلیس مخفی سابق، ناشر و روزنامه‌نگار ضد میلوشوویچ، اسلاوکو چوروییا در عید پاک ارتدوکس در جریان بمباران ناتو در یوگسلاوی به قتل رسید، جینجیچ به دنبال امنیت رفت و به تبعید موقت در مونته‌نگرو گریخت، ظاهراً به این دلیل که در لیست قتل‌های میلوشلو قرار داشت. خدمات سری.

در سپتامبر 1999، جینجیچ توسط مجله تایم به عنوان یکی از مهمترین سیاستمداران در آغاز قرن بیست و یکم معرفی شد. جینجیچ پس از بازگشت به کشور در ژوئیه 1999، متهم به به خطر انداختن امنیت دولتی در دادگاهی شد که برای عموم غیرعلنی بود و متعاقباً مشخص شد که تقلب شده است.

یک سری از ترورهای مرموز، از جمله تیراندازی به پاوله بولاتوویچ ، وزیر دفاع یوگسلاوی در 7 فوریه 2000 در یک رستوران، آغاز شد. رهبر حزب رادیکال صربستان وویسلاو شسلی در طول شهادت خود در محاکمه میلوشویچ اظهار داشت که این قتل به عنوان مقدمه ای برای ربودن موفقیت آمیز حزب سوسیالیست خلق مونته نگرو در اکتبر 2000 توسط پردراگ بولاتوویچ انجام شد، که با موفقیت اکثریت پارلمانی را که میلو به دست آورد و میلو با موفقیت به دست آورد. متحدان، حزب خود را در اتحاد با اپوزیسیون دموکراتیک صربستان (DOS) جینجیچ حرکت می دهد. در آوریل، رئیس JAT و عضو چپ متحد یوگسلاوی ، ژیکا پتروویچدر حالی که سگش را راه می‌رفت به ضرب گلوله کشته شد. در اواخر اوت، ایوان استامبولیچ ، رئیس جمهور سابق صربستان ناپدید شد. او در کوه فروشکا گورا توسط اعضای واحد عملیات ویژه صربستان به قتل رسیده بود . جینجیچ و متحدانش آشکارا میلوشویچ را به این رویدادها متهم کردند و مدعی شدند که او یا به آنها دستور داده است یا دیگر قادر به حفظ کنترل نیست و بنابراین باید کناره گیری کند.

جینجیچ نقش برجسته ای در انتخابات ریاست جمهوری سپتامبر 2000 در جمهوری فدرال یوگسلاوی و در قیام 5 اکتبر که میلوشوویچ را پس از اعتراضات خیابانی بیشتر سرنگون کرد، ایفا کرد. در حالی که کوشتونیکا در ماه اکتبر این تلاش را عنوان کرد، جینجیچ رهبری ائتلاف 19 حزبی اپوزیسیون دموکراتیک صربستان (DOS) را برای پیروزی در انتخابات صربستان در دسامبر 2000 رهبری کرد . حزب دموکرات بزرگترین حزب بلوک اپوزیسیون دموکراتیک صربستان بود که در انتخابات دسامبر 2000 64.7 درصد آرا را به دست آورد و 176 کرسی از 250 کرسی مجلس پارلمانی را به دست آورد. در سال 2001 جینجیچ به عنوان نخست وزیر صربستان منصوب شددر رأس اولین دولت پس از میلوشویچ در 25 ژانویه 2001.[۴]

دیدار جینجیچ با ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه[ویرایش]

در 1 آوریل 2001، رئیس جمهور سابق اسلوبودان میلوشویچ توسط مقامات یوگسلاوی دستگیر شد. اگرچه هیچ اتهام رسمی مطرح نشد، میلوشویچ مظنون به سوء استفاده از قدرت و فساد بود. پس از دستگیری میلوشویچ، ایالات متحده دولت یوگسلاوی را تحت فشار قرار داد تا میلوشویچ را به ICTY استرداد کند یا کمک های مالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را از دست بدهد .  رئیس جمهور کوشتونیکا با استرداد میلوشویچ مخالفت کرد و استدلال کرد که این امر قانون اساسی یوگسلاوی را نقض می کند. نخست وزیر جینجیچ جلسه فوق العاده دولت را برای صدور فرمان استرداد دعوت کرد. وکلای میلوشویچ از روند استرداد به دادگاه قانون اساسی یوگسلاوی شکایت کردند. دادگاه دو هفته برای رسیدگی به شکایت درخواست کرد. جینجیچ با نادیده گرفتن اعتراضات رئیس جمهور و دادگاه قانون اساسی، دستور استرداد میلوشویچ به ICTY را صادر کرد. در 28 ژوئن، میلوشویچ با هلیکوپتر از بلگراد به پایگاه هوایی ایالات متحده در توزلا، بوسنی و هرزگوین منتقل شد و از آنجا به لاهه، هلند منتقل شد.

جینجیچ نقش کلیدی در فرستادن میلوشویچ به ICTY در لاهه داشت.  استرداد باعث آشفتگی سیاسی در یوگسلاوی شد. رئیس جمهور کوشتونیکا این استرداد را غیرقانونی و غیرقانونی خواند، در حالی که یک حزب کوچک در دولت ائتلافی جینجیچ در اعتراض آن را ترک کرد. جینجیچ اظهار داشت که اگر دولت همکاری نکند عواقب منفی خواهد داشت. علاوه بر این، دولت استدلال کرد که فرستادن میلوشویچ به ICTY استرداد نیست زیرا این یک نهاد سازمان ملل است و یک کشور خارجی نیست.  پس از استرداد، یوگسلاوی تقریباً 1 میلیارد دلار کمک مالی دریافت کرد. بعدها، جینجیچ گفت که از محاکمه طولانی میلوشویچ ناامید شد و آن را به عنوان یک "سیرک" توصیف کرد. جینجیچ گفت دادگاه لاهه "به میلوشویچ اجازه می دهد مانند یک عوام فریب رفتار کند و محاکمه را کنترل کند".

در اوت 2001، پس از ملاقات با کابینه کوشتونیکا، مومیر گاوریلوویچ افسر سابق امنیت دولتی صربستان به قتل رسید. کوشتونیکا مدعی شد که گاوریلوویچ در مورد ارتباط برخی از اعضای دولت صربستان با جنایات سازمان یافته به کابینه خود توضیح می دهد. این امر باعث شد که کوشتونیکا و 45 عضو پارلمان DSS از DOS و دولت خارج شوند. جینجیچ تلاش کرد تا اعضای DSS را از پارلمان اخراج کند و با اشاره به وجود اختیارات ضروری که همه نمایندگان را تحت کنترل حزب منتخب به پارلمان قرار می‌دهد. در همین حال، کوشتونیکا و حزب او آشکارا جینجیچ را به دست داشتن در جنایات سازمان یافته متهم کردند.

جینجیچ و آنا لیند، وزیر امور خارجه سوئد در استکهلم. لیند قرار بود در مارس 2003، لحظاتی قبل از ترور جینجیچ، در بلگراد ملاقات کند. لیند شش ماه پس از ترور جینجیچ در استکهلم ترور شد.

جینجیچ مورد استقبال کشورهای غربی قرار گرفت. دیدارهای او با رهبران غربی جورج دبلیو بوش، تونی بلر، ژاک شیراک و دیگران به شدت نشان داد که غرب از سیاست او حمایت می کند. جینجیچ دائماً با شریک سابق خود در ائتلاف و رئیس جمهور وقت یوگسلاوی فدرال وویسلاو کوشتونیکا، که بزرگترین رقیب سیاسی او در خود صربستان بود، اختلاف داشت. روابط نزدیک او با رئیس جمهور مونته نگرو میلو جوکانوویچ نیز به دلیل تمایلات جدایی طلبانه جوکانوویچ برای یک کشور مستقل مونته نگرو سرد شده بود.

جینجیچ در زمان نخست وزیری صربستان اصلاحات اقتصادی را نیز افزایش داده بود. چنین اصلاحاتی شامل آزادسازی قیمت و کاهش عرضه پول با هدف دستیابی به ثبات اقتصاد کلان است. خصوصی سازی در مقیاس کوچک نیز در مورد دارایی های بانکی و بخش مالی رخ داد. در نهایت، دولت صربستان بسیاری از موانع تجاری را با هدف ادغام در اتحادیه اروپا از بین برد. اصلاحات اولیه اقتصادی در دولت کوشتونیکا-جینجیچ پس از ترور وی ادامه یافت و به اقتصاد اجازه داد تا پیش از بحران اقتصادی جهانی در سال 2008 به طور قابل توجهی افزایش یابد. به همان استانداردهای زندگی که قبل از سال 1990 داشت.

از ژانویه 2003، جینجیچ کارزار دیپلماتیک گسترده ای را برای تعیین موضوع کوزوو آغاز کرد.

کمی قبل از ترور وی، جینجیچ بیانیه ای را ارائه داد که در آن درباره ایده ایجاد اتحادیه ای از کشورهای صرب متشکل از صربستان، مونته نگرو و جمهوری صربستان صحبت می کرد که یک کشور ملی فدرال خواهد بود .[۵]

منابع[ویرایش]

  1. «زوران جینجیچ». wikipredia.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۲۷.
  2. «زوران جینجیچ». wikipredia.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۲۷.
  3. «زوران جینجیچ». wikipredia.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۲۷.
  4. «زوران جینجیچ». wikipredia.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۲۷.
  5. «زوران جینجیچ». wikipredia.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۶-۲۷.

پیوند به بیرون[ویرایش]