ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/سمفونی شماره ۹ (بتهوون)
شمول، لحن، شیوهنامه و منابع معتبر دارد و بر خوب بودنش اجماع حاصل شدهاست. به نظر میرسد به زودی در گمب این مقاله را خواهیم دید که جناب حجت و دیگر دوستان میتوانند با نگاه تیزبین خود بیش از پیش مقاله را بهتر هم کنند. فکر میکنم برای خوبیدگی کفایت میکند. --محک 📞 ۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
سمفونی شماره ۹ (بتهوون)[ویرایش]
ویرایش ورودیها | |||
---|---|---|---|
اندازهٔ مقاله | ۱۷۶٬۸۵۳ | ||
آیا مقاله ترجمه از ویکیهای دیگر است؟ | تا حدودِ زیادی | ||
املا و انشای خوب | |||
دیباچهٔ مناسب | |||
منبعدارکردن همهٔ مطالب | |||
یادکرد صحیح منابع | |||
جایگزینی منابع نامعتبر (بهخصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر | |||
بررسی حق نشر (متن و پروندهها) | |||
جعبهٔ اطلاعات و/یا جعبهٔ گشتن مناسب | |||
رده و میانویکی مناسب | |||
تصویر(های) مناسب | |||
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژههای خواهر | |||
پیوند پایدار منابع برخط | بهزودی انجام میشود | ||
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودیها را تأیید نکردهاست. |
نامزدکننده: MBozorgmehr (بحث • مشارکتها)
بررسیکننده: Pereoptic
تاریخ نامزد کردن: ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۱ (UTC)
- ۸۶ روز پیش نامزد شدهاست.
درود بر همکاران گرامی، سمفونی نهم را با استفاده از منابع مکتوب و آنلاینِ انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، فارسی و دیگر منابعی که کمک به بهبود مقاله میکرد، تکمیل کردم. مطالب در بارۀ سمفونی نهم خیلی زیاد است و انتها ندارد (یا بی پایان است). وجود هزاران مقاله، تفسیر، اجرا و مطالب گوناگون در این باره، برای هر ویرایشگر و یا پژوهشگری، در عین حال که هیجانانگیز است اما در بعضی مواقع خوفناک و هراسآور است. اکنون احساس میکنم که دیگر بس است و هر آنچه که در بارۀ این اثر هنری عظیم (یا به تعبیری آخرالزمانی) باید دانست، با رعایت وزن، شمول، تاییدپذیری و نثر مناسب، در مقاله آمده است و از مطالب تکراری و یا فنی خستهکننده پرهیز کردم. با سپاس. --بزرگمهر (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۱ (UTC)
- نظر اُپتيک
- @MBozorgmehr: درود و سپاس از مقالهای که به گمخ آورده اید. همین که مقاله را می خواندم، در حال گوش دادن به این سنفونی فوق العاده نیز بودم. حقا که هیچ وقت قدیمی نمی شود :)
- لید را کمی ویراستم یک مسئله که در اولین بخش با آن برخوردم تعدد افعال یکسان در جملات پیاپی بود، برخی آن ها نیز حذف به قرینه لفظی نیاز داشتند:
- «نواخته میشود و سپس آواز خوانده میشود ...» --> نواخته و سپس آواز خوانده می شود.
- در بند دوم بخش آهنگسازی خیلی زیاد از فعل «است» استفاده شدهاست :)
- «آینده شدند. موومان اول در سال ۱۸۱۲ ساخته شد. تم اسکرتسو در سال ۱۸۱۵ تصنیف شد ...» می توانید برای آورده نشدن پشت سر یک فعل یا جملات کوچک از حروف ربط استفاده کنید که اینگونه متن شیواتر و خواناتر نیز می شوند مثلا لیدتان خیلی شیوا نگارش شده بود.
- کمی ابهام برایم پیش آمده که سنفونی نهم اولین سنفونی نواخته شده با صدای انسان است؟ یا اولین سنفونی نواخته شده بتهوون با صدای انسان است یا اولین سنفونی در سبک خود با صدای انسان است؟
- «افکار بتهوون با صدای ساز، سازگارتر بود و ورود آواز را با تأخیر شروع میکرد ...» کمی نامفهوم است ورود آواز را شروع کردن؟
- «فینال سمفونی نیز تم اصلی «سرود شادی» به ارکستر واگذار شدهاست و قبل از اینکه گروه کر «سرود شادی» را بخواند، این وظیفه را ابتدا به ارکستر دادهاست ...» نیز روان نیست.
- بقیه متن مقاله روان و مفهوم است تا اینجا که نوشته شده «و تا حدودی در اجرا ناهماهنگ بودند، در هر صورت بتهوون مقصر نبود ...» جدا از آنکه باید این عبارت را بازنویسی کنید، چرا در هر صورت بتهوون مقصر نبود؟ نه در ابتدا توضیحی داده نه بعد از گفتاورد.
- در گفتاورد نوشته شده بتهوون خودش رهبری می کرد (؟!) اما مسیر واقعی ...» اگر او رهبری می کرد پس رهبری چرا دست دوپورت بوده؟ به نظرم اگر این جمله را حذف کنید گفتاورد مفهوم تر است --> «بتهوون در جایگاه رهبری ایستاده بود و مانند یک دیوانه قامتاش را به این طرف و آن طرف پرتاب میکرد. لحظهای تمامقد خود را به بالا میکشید و لحظهای دیگر به پایین خم میشد، طوری با دست و پایش تکان میخورد که انگار میخواهد همۀ سازها را بنوازد و تمام قطعات گروه کر را بخواند اما مسیر واقعی (اجرا) در دستان «[لوئیس] دوپورت» بود و ما (نوازندگان) فقط از باتون او پیروی میکردیم.»
- گفتاورد است و کمی توضیح افزودم. پیشتر توضیح دارد که این اجرا دو رهبر دارد. یکی در جایگاه اصلی و دیگری در حاشیه میایستند که کمی از دید تماشاگران پنهان است. رهبر گروه کر هم چنین نقشی دارد.
- «اگرچه تهیهکنندهٔ آن، حداقلِ هزینه را برای بتهوون تضمین کرد، اما ...» تضمین حداقل هزینه به چه معناست؟ درآمد/بودجه؟
- بررسی تا سر بخش فرم و ساختار؛ برخی از جملات را نیز خودم اصلاح نمودم و در اینجا نیاوردم. اُپتيک Talk💬 ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۸ (UTC)
- @کاربر:Pereoptic گرامی، درود و سپاس از بررسی و نظر لطفی که به این مقاله داشتید. معمولا در این مرحله است که با نظر و بررسی کاربرانی مانند شما مقاله صیقل میخورد و جلا مییابد. ارادتمند. --بزرگمهر (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود مجدد بله قطعا همین طور است. در خیلی از موارد نویسنده زمانی که در حال روان کردن جمله است آنچنان در شیوا کردنش میکوشد که فراموش می کند در جمله قبلی چه فعلی بکار برده یا می توانسته دو جمله را به هم پیوند دهد (به خصوص مقالات که درباره یک موضوع تخصصی نگارش میشوند). موردی دیگر من جدول را در بخش ساختار به زیر جعبه موسیقی بردم اشکالی که ندارد؟
- در ادامه باقی بخش بندی ها را نیز میخوانم و از نوشتارتان لذت میبرم و اگر مورد بود خدمتتان عرض می کنم. اُپتيک Talk💬 ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۱ (UTC)
- @Pereoptic جدول جایش درست بود. ضمن اینکه با این تغییر نتنویسی موومان اول به هم ریخت و بخشی را پنهان کرد. بزرگمهر (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۲ (UTC)
- این ویرایش هم معنی را عوض کرده است: ... کمتر به صدای آواز اجازه ورود میداد،... بزرگمهر (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)
- @MBozorgmehr: بر اساس چیزی که از متن برداشت نمودم، می گویند بتهوون وقتی برای چگونگی خلق اثر فکر می کرد ذهنش نسبت به صدای ساز، دیرتر به سراغ استفاده از صدای آواز می رفتم. اگر این استنباط من از متن درست است، به نظرم آن جمله بدین صورت مفهوم تر است که افکارش را به عنوان شخص ثالثی از بتهوون فرض کنیم که «افکار بتنوون با صدای ساز آشنا و سازگارتر بودن و به او کمتر اجازه استفاده از صدای آواز را میداد.» اگر همچنان هم آن جمله ابهام دارد تغییرش می دهم با این حال جمله ابتدایی هم از لحاظ نوشتار نادرست و فعل جمله با فعلی که فاعل انجام می داد یکسان نبود. اُپتيک Talk💬 ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)
- @Pereoptic به دستور زبان مانند شما آنقدری تسلط ندارم و بیشتر حسی/فنی مینویسم. به نظرم این جمله هم خوب است و با برداشتی که شما دارید، همخوانی دارد: «افکار بتهوون با صدای ساز، سازگارتر بود و کمتر صدای آواز در ذهن او شکل میگرفت.» بزرگمهر (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
- @MBozorgmehr نفرمایید، نوشتارتان از دل بر می آید و برای همین است که بر دل نیز می نشیند. جان جمله را نشان دادید بهتر از این نمیشد مفهوم متن را رساند. در اولین فرصت ادامه نوشتار را نیز مطالعه می کنم.
- با این حال نوشتار بررسی تخصصی هم میخواهد و از آنجایی که @Tisfoon گرامی در این موضوع صاحب سبک شده اند :) اگر تمایل داشتن در این زمینه دانش افزایی فرمایند. امکان دارد از لحاظ تخصصی نگاهی به مقاله بیندازید؟ اُپتيک Talk💬 ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۸ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود و ادامه بررسی متن مقاله:
- «یک اجرای معمولی از این قطعه حدود ۱۵ دقیقه طول میکشد...» منبع ندارد.
- در بخش موومان ها خیلی تخصصی شد من هیچ چیز نفهمیدم :) یک بررسی تخصصی می خواهد.
- از بخش چالش ها به بعد:
- «اصلاحات توسط گوستاو مالر ادامه یافت، کسی که در سمفونی نهم تجدیدنظر کرد تا آن را مانند آنچه که او معتقد بود: بتهوون اگر میخواست اجرای سمفونی را به یک ارکستر مدرن بدهد، اینگونه تغییر میداد...» تجدیدنظر فعل اشتباهی در این جمله است در ادامه دو نقطه اگر نقل قول است که داخل «» قرارش دهید کما اینکه جمله قبلش--> تا آن را مانند آنچه که او معتقد بود؛ اعتقاد فرد ...؛ فعل و پایان جمله وجود ندارد یا داخل نقل قول حل شده انگار که جمله بریده شده باشد. این یک جمله را بازنویسی کنید.
- «ر مورد یک عکس یا شعر همان گزاره را مطرح کنید و غیرقابل پذیرش بودنِ آن، برای هر کسی آشکار است...» مفهوم این جمله را مبهم است.
- زیر بخش اجرا در ایران را در قالب یک زیر بخش نیاورید که به نظرم وزن نارواست زیرا تنها به خاطر ایران بودنش آورده شده. بدان بپردازید اما همانگونه که به دیگر اجراها پرداخته اید. چهار خط را خوب است در همان زیر بخش قرن بیست و یکم بگذارید و آن زیر بخش را هم اگر میسر است چند خطی بدان بیفزایید.
- پاسخ: . درست میفرمایید و منتقل کردم. البته اجرا خیلی مهم بود و توسط دو رهبر ایرانی که شهرت جهانی داشتند، اجرا شد. خواستیم پارتیبازی کنیم نشد.:) بزرگمهر (بحث)
- «فینالِ سمفونی را بهعنوان محصولی از یک آهنگسازِ ناشنوا و پیر، رد کردند...» رد کردن فینال سمفونی (فعل) به نظر نادرست است
- «به نظر من اوجِ الهام در چهار موومان، یکسان است و در فینال نیز با همان شدت و علیرغم برخورداری از یک ملودی محبوب، بتهوون به کُلِ سمفونی اثبات بخشیدهاست...» بازنویسی نیاز دارد.
- بررسی تا سر بخش تاثیر. اُپتيک Talk💬 ۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)
- @Pereoptic گرامی، درود. تغییرات در حد توان انجام شد. در بارۀ بخش تخصصی پیشتر استاد عزیزم جناب حجت سختتر از این مقاله را بررسی کرده بودند و اگر فرصت داشته باشند، باعث افتخار است. همچنین دوست خوبم جناب Gm110m که سابقۀ زیادی در ایجاد مقاله در حوزۀ موسیقی دارند، تقاضا میکنم زحمت کشیده و یک بار مقاله را بازخوانی کنند. از شما نیز به خاطر صبر و حوصلهای که برای مقاله به خرج میدهید، سپاس فراوان دارم. ارادتمند. --بزرگمهر (بحث) ۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- @Pereoptic به دستور زبان مانند شما آنقدری تسلط ندارم و بیشتر حسی/فنی مینویسم. به نظرم این جمله هم خوب است و با برداشتی که شما دارید، همخوانی دارد: «افکار بتهوون با صدای ساز، سازگارتر بود و کمتر صدای آواز در ذهن او شکل میگرفت.» بزرگمهر (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)
- @MBozorgmehr: بر اساس چیزی که از متن برداشت نمودم، می گویند بتهوون وقتی برای چگونگی خلق اثر فکر می کرد ذهنش نسبت به صدای ساز، دیرتر به سراغ استفاده از صدای آواز می رفتم. اگر این استنباط من از متن درست است، به نظرم آن جمله بدین صورت مفهوم تر است که افکارش را به عنوان شخص ثالثی از بتهوون فرض کنیم که «افکار بتنوون با صدای ساز آشنا و سازگارتر بودن و به او کمتر اجازه استفاده از صدای آواز را میداد.» اگر همچنان هم آن جمله ابهام دارد تغییرش می دهم با این حال جمله ابتدایی هم از لحاظ نوشتار نادرست و فعل جمله با فعلی که فاعل انجام می داد یکسان نبود. اُپتيک Talk💬 ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)
- @کاربر:Pereoptic گرامی، درود و سپاس از بررسی و نظر لطفی که به این مقاله داشتید. معمولا در این مرحله است که با نظر و بررسی کاربرانی مانند شما مقاله صیقل میخورد و جلا مییابد. ارادتمند. --بزرگمهر (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- «در مورد یک عکس یا شعر همان گزارۀ (اصلی) را مطرح (بیان) کنید و غیرقابل پذیرش بودنِ (غلط بودن) آن، برای هر کسی آشکار است» همچنان نامفهوم است. عکس مگر گزاره است؟ مفهومی که من فکر می کنم می خواهد برساند: دخل و تصرف در یک اثر هنری نکنید، اگر اشکالی در آن وجود داشت باشد خود هنرجو (شنونده، بیننده و ...) آن را در می یابد. با این حال الان هم که فکر می کنم با هم این جمله من استنباط جمله شما نیست. غیر قابل پذیرش بودن یک گزاره برای هر کس آشکار است چه ارتباطی به این مضمون مقاله دارد؟
- پاسخ: ، تغییراتی دادم و فکر کنم بهتر شد یا شاید من درست متوجه نمیشوم. متن گفتاورد چنین است:
- "Make the same proposition in regard to a picture or poem and its inadmissibility is at once obvious to anyone."
- ترجمه: «در نظردادن به یک تصویر یا شعری، همان گزارۀ درست (اصلی) را مطرح کنید، چراکه نادرستبودنِ آن، برای هر کسی آشکار است»
- «بهعنوان «بهانهای مناسب برای تغییر»، توسط فیلیپس اعلام شد و در جشن ۲۵ سالگی فیلیپس خبر آن اعلام شد و نسخهٔ ۷۴ دقیقهای از سمفونی را ارایه کرد...» تکرار افعال را اصلاح کنید.
- «با استفاده از محبوبشدنِ این اثر (؟!)، توسط ارکسترها و گروههای کر در شب سال نو اجرا گردید» با استفاده از محبوب شدن نامفهوم است.
بررسی من دیگر تمام شد چند اصلاح را هم در انتها انجام دادم و تنها بررسی و بازبینی تخصصی میماند. اگر فرصت نمودم یک دور دیگر مقاله را بازخوانی و اعتبار منابع را نیز بررسی می کنم و بعد از این موارد آماده جمع بندیست. 💬 Pereoptic ۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- @Pereoptic درود، تغییرات انجام شد. منتظر بررسیکنندۀ گرامی میمانم. سپاس. --بزرگمهر (بحث) ۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۳ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود به خود منبعش رجوع کردم تا مفهومی که می خواهد برساند را متوجه شوم، با ترجمه تحت الخطی اش نمیشد مفهومش را رساند باید گفته او از ابتدا خوانده می شد. می گوید: «برای هر عنصر هنری (شعر یا نقاشی) باید همان شالوده اصلی را بدون دخل و تصرف به کار برد زیرا اگر تغییری در آن انجام گیرد، مشخص است که این هنر همان چیزی نیست که آن هنرمند خلق کرده زیرا اثر هنری شالوده احساست و طرز فکر و غیره یک هنرمند است و هنرمندی دیگر نمی تواند بگونه ای تغییرش دهد که ترازی و سرشت هنری آن را حفظ کند. (بر همگان آشکار است که این تغییر یک عنصر خارجی بوده و هنرمند اصلی آن را خلق نکرده). من متن را تغییر دادم تا بازتاب دهنده این موضوع باشد، شما هم نگاهی بیندازید و نظرتان را عرض کنید.. 💬 Pereoptic ۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۷ (UTC)
- @Pereoptic بسیار خوب. سپاس از زحمات. بزرگمهر (بحث) ۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود مجدد داشتم مقاله را بازخوانی پایانی می کردم که با چند عبارت بدون منبع در بخش موومان ها که خواندنش را نیمهکاره رها کرده بودم، روبهرو شدم:
- موومان دوم-«ین اولین بار بود که وی این کار را در یک سمفونی انجام میداد، گرچه در بعضی از کارهای قبلی خود مانند: «کوارتت زهی اپوس ۱۸ شماره ۵» و «سونات شماره ۲۹ پیانو» نیز این کار را صورت داده بود. الگویی....» تا جایی که به «....گونهای ساخت که چهارضربی به نظر برسد.» منبعی ندارد. خود منبع را نگاه کنید که آیا آن عبارت را در بر گرفته یا نه اگر اینگونه است یک تکرار ارجاع در میانه این عبارت صورت دهید.
- «مدتزمانِ موومان حدود ۱۲ دقیقه است، اما با توجه به وجودِ دو تکرار (که اغلب حذف میشوند)، ممکن است متفاوت باشد...» منبع ندارد. با یک بررسی دریافتم دست اول بودن اینگونه جمله ها: «یک اجرا از این قطعه، حدود ۱۶ دقیقه طول میکشد...» اشکالی نداردد زیرا بدون پیش داوری و به صورت مسقیم برای هر کسی قابل برداشت است (سیاست تحقیق دست اول) با این حال شما در حدود ۱۲ دقیقه است .... متفاوت باشد یک برداشت دست اول به شما نمی رود و منبع نیاز دارد، می توانید هم به گفته این موومان معمولا دقیقه است بسنده کنید و دیگر توضیحات را بزدایید.
- «موومان سوم یک ششم کوچک، دورتر از گام اصلی سمفونی و در سی بمل ماژور است....» منبع ندارد.
- «موومان چهارم یا فینالِ کُرال، بر اساس «سرود شادی» در فرم تم و واریاسیون است. ملودی «سرود شادی» بدین شرح است...» نیز هم
- «سپس تم «سرود شادی» توسط ویلنسل و کنترباس معرفی میشود. در شروعِ آواز، ارکستر سکوت میکند و صدای خوانندهٔ باریتون بهعنوان تکخوان، آوازگونه با متنی از بتهوون، چنین میخواند...» منبع نیاز دارد.
- اگر ممکن است عبارات آلمانی «!Seid umschlungen, Millionen» و «Ihr stürzt nieder» را فارسی کنید اگر اسم تم هستند که باید فارسی باشند اگر هم عبارت و نوشتاری هستند با هم باید فارسی اش موجود باشد (اگر خواستید می توانید آلکانی اش را پانویس کنید یا در یک پرانتز بیاورید.
- «ما ممکن است آن را یک کانتات در قالب روندو با یک سری از واریاسیونها روی تمِ «سرودشادی» بنامیم. اما این یک قاعدۀ ضعیف است...» به نظر می آید قاعده ضعیف بودن نامفهوم است آن را اصلاح کنید.
- من بخش موومان ها را هم خواندم و گویا به آن نفهمی که فکر می کردم نبودم :) چند اصلاح و تغییر نیز برای روان تر نمودم متنش در آن انجام دادم. برای بررسی تخصصی هم از ویکی انگ و ویکی آلم کمک گرفتم که بتوانم مفهومش را درک کنم، خوب است بررسی تخصصی بیشتری هم انجام گیرد اما اگر کسی برای آن داوطلب نشد من نیازی برای توقف نمی بینم؛ به صورت مفهومی با دیگر ویکی ها تطبیقش دادم و صحت یابی بین اَذهانی اش کردم. در انتها هم تنها منابع می مانند. آیا اعتبارشان را بررسی کرده اید؟ Pereoptic Talk ۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
- @Pereoptic درود، اصلاحات انجام شد. در مورد منابع باید بگویم که خوشبختانه منابع معتبر برای این سمفونی خیلی زیاد است. در بارۀ این سمفونی چون تخصصی است دو نکته مهم وجود دارد. اولین نکته مطالبی است که در پارتیتور آمده و فکت است و غیرقابل تغییر. بهترین و معتبرترین منبع برای اولی مراجعه به خودِ پارتیتور است که در دسترس است، برای مثال شرح چهارموومان سمفونی در ویکی آلمانی همگی منحصرا ارجاع به پارتیتور دارد با شمارۀ میزان. دومین نکته تفسیر سمفونی بود که در انگلیسی از نیکلاس کوک، چارلز روزن، ویلهلم فورتونگلر، و دیگر مفسران سرشناس است. منابع فارسی نیز از کتاب مترجمان سرشناسی مانند پرویز منصوری، سعدی حسنی، محمود تفضلی است که در این حوزه بهترین هستند. هر جا دسترسی در منابع برایم میسر بود، مراجعه کردم و گاهی مطالب بیشتر و کاملتری به مقاله افزودم. یا برای یک جمله یا نقد ساعتها در جستجوی منبع گشتهام تا وزن، بیطرفی و تاییدپذیری مقاله قابل قبول باشد. ارادتمند. --بزرگمهر (بحث) ۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)
- @MBozorgmehr: خیلی هم عالی، من هم نگاهی اجمالی به منابع انداختم بیشترشان آکادمیک بودند و منابع آنلاینِ وب هم معتبر بودند. چند روز منتظر می مانیم تا اگر گرامیان حجت و Gm110m نکته ای مد نظر دارند دانش افزایی کنند و اگر مسئله ای نبود برای جمع بندی آماده است. Pereoptic Talk ۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- @Pereoptic درود، اصلاحات انجام شد. در مورد منابع باید بگویم که خوشبختانه منابع معتبر برای این سمفونی خیلی زیاد است. در بارۀ این سمفونی چون تخصصی است دو نکته مهم وجود دارد. اولین نکته مطالبی است که در پارتیتور آمده و فکت است و غیرقابل تغییر. بهترین و معتبرترین منبع برای اولی مراجعه به خودِ پارتیتور است که در دسترس است، برای مثال شرح چهارموومان سمفونی در ویکی آلمانی همگی منحصرا ارجاع به پارتیتور دارد با شمارۀ میزان. دومین نکته تفسیر سمفونی بود که در انگلیسی از نیکلاس کوک، چارلز روزن، ویلهلم فورتونگلر، و دیگر مفسران سرشناس است. منابع فارسی نیز از کتاب مترجمان سرشناسی مانند پرویز منصوری، سعدی حسنی، محمود تفضلی است که در این حوزه بهترین هستند. هر جا دسترسی در منابع برایم میسر بود، مراجعه کردم و گاهی مطالب بیشتر و کاملتری به مقاله افزودم. یا برای یک جمله یا نقد ساعتها در جستجوی منبع گشتهام تا وزن، بیطرفی و تاییدپذیری مقاله قابل قبول باشد. ارادتمند. --بزرگمهر (بحث) ۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود مجدد داشتم مقاله را بازخوانی پایانی می کردم که با چند عبارت بدون منبع در بخش موومان ها که خواندنش را نیمهکاره رها کرده بودم، روبهرو شدم:
- @Pereoptic بسیار خوب. سپاس از زحمات. بزرگمهر (بحث) ۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
- @MBozorgmehr: درود به خود منبعش رجوع کردم تا مفهومی که می خواهد برساند را متوجه شوم، با ترجمه تحت الخطی اش نمیشد مفهومش را رساند باید گفته او از ابتدا خوانده می شد. می گوید: «برای هر عنصر هنری (شعر یا نقاشی) باید همان شالوده اصلی را بدون دخل و تصرف به کار برد زیرا اگر تغییری در آن انجام گیرد، مشخص است که این هنر همان چیزی نیست که آن هنرمند خلق کرده زیرا اثر هنری شالوده احساست و طرز فکر و غیره یک هنرمند است و هنرمندی دیگر نمی تواند بگونه ای تغییرش دهد که ترازی و سرشت هنری آن را حفظ کند. (بر همگان آشکار است که این تغییر یک عنصر خارجی بوده و هنرمند اصلی آن را خلق نکرده). من متن را تغییر دادم تا بازتاب دهنده این موضوع باشد، شما هم نگاهی بیندازید و نظرتان را عرض کنید.. 💬 Pereoptic ۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۷ (UTC)
- نظر Gm110m
@MBozorgmehr و @Pereoptic درود بر شما همکاران گرامی. ابتدا پوزش میخواهم به دلیل تأخیر در پاسخگویی. سپاس ویژه از جناب بزرگمهر عزیز که مانند همیشه با حوصله و نگاه هنرمندانه مقالههای موسیقی را سر و سامان میدهند و بهطور خاص روی مقالههای مرتبط با بتهوون نیز تمرکز دارند. میدانم که این مقاله مدتهاست در حال تکمیل شدن است. چند روز پیش نگاهی انداختم و بسیار خوشحال شدم که مقاله به سمت خوبیدگی رفته است. امشب هم مجدداً به صورت اجمالی مقاله را دیدم. مشکل خاصی ندیدم. دستمریزاد میگویم به جناب بزرگمهر. خیلی زحمت کشیدهاید و همچنین جناب اپتیک که بررسی کردهاند. بیشک جناب حجت نیز اگر بررسی کنند، با نگاه تیزبینانهٔ ایشان، روندِ خوبیدگی به سرانجام خواهد رسید. ارادتمند.Gm110m (بحث) ۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.