پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/ازدواج همجنس‌گرایان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ازدواج همجنس‌گرایان[ویرایش]

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
خوب شد--Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC) [پاسخ]
پیشاخوبیدگی ازدواج همجنس‌گرایان
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۶۴
آیا مقاله ترجمه از ویکی‌های دیگر است؟ تاحدودی
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب انجام شد انجام شد
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر انجام شد انجام شد
بررسی تک‌تک منابع ارجاع‌داده‌شده انجام شد انجام شد
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد انجام شد انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات انجام شد انجام شد
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن انجام شد انجام شد
افزودن رده و میان‌ویکی مناسب انجام شد انجام شد
افزودن تصاویر مناسب انجام شد انجام شد
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر انجام شد انجام شد
پیوند پایدار منابع برخط (کد) انجام شد پیوندهای برخط بایگانی شدند انجام نشد
ناظر: Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)[پاسخ]
 ازدواج همجنس‌گرایان (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیری


نامزدکنندگان: نوژن (بحثمشارکت‌ها) و Ladsgroup (بحثمشارکت‌ها) و MRG90 (بحثمشارکت‌ها) ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]

سید

با توجه به اینکه من مقاله‌های گمب را بررسی می‌کنم و ندرتا به گمب می‌پردازم شاید برخی از ایرادهایی که ذکر می‌کنم در این مرحله سخت گیرانه باشد:

اجمالا مقاله مشکل ساختار، ترجمه، منبع، لحن و بخصوص ایضاح مفهومی دارد. اما تفصیل آن به اختصار به این شرح است:

  • این بخش پژوهش ها/موسسات چیست! من نفهمیدم آیا قصد معرفی منابع پژوهشی هست یا موسساتی که در این زمینه فعالیت می‌کنند. هر کدام که باشد چرا در ابتدای مقاله آمده است. در نهایت بیشتر متناسب با ویکی گفتاورد می‌باشد. پیشنهاد می‌کنم به آنجا منتقل شود.
  • تعریف ازدواج: لازم است خواننده در ابتدا بفهمد مقصود از ازدواج همجنس‌گرایان چیست و احیانا چه تفاوتی با ازدواج غیرهمجنس‌ها دارد. چون اغلب درک غیر دقیقی از مفهوم ازدواج دارند. در مقاله ازدواج تعریف کلی خوبی آمده است که من این را مناسب تر می‌دانم هر چند همی از جهاتی بحث برانگیز است: «رابطهٔ یک یا تعداد بیشتری مرد با یک یا تعداد بیشتری زن که بوسیلهٔ عرف یا قانون پذیرفته شده‌است».(Westermarck, Edvard, (۱۹۳۶) The Future of Marriage in Western Civilization, p. ۳) در ازدواج چند نکته هست: ضابطه مندسازی رابطه جنسی و تعیین حقوق متقابل طرفین و تعیین وضعیت فرزندان ناشی از ازدواج یا تحت سرپرستی آن که در برخی جوامع و ادیان البته جنبی‌های دیگری نیز به آن اضافه می‌شود. این مقاله به هر حال نتونسته ایضاح مفهومی حقوقی انجام بده و مشخص کنه وقتی می‌گوییم ازدواج همجنسگرایان به لحاظ حقوقی یعنی چه. مستقیم رفته سر تاریخچه تا خواننده درک عرفی از موضوع به دست بیاره. این نقص است. بخشی از مطالبی که در بخش مباحث آمده است با انتقال به ابتدای مقاله می‌تواند این مشکل را تا حدی رفع کند.
  • دقیقا مشکل قبلی در بخش تاریخچه کار دست مقاله داده است. گویا نویسندگان مقاله خود تصویر روشنی از تفاوت ازدواج و روابط جنسی نداشته‌اند و این دو را در بخش تاریخچه مکرر درآمیخته‌اند. مواردی نظیر در روم باستان روابط جنسی مردان ثروتمند با بردگانی که از جنگ‌ها گرفته و بعدها به یک صاحب فروخته می‌شدند رواج بسیار داشته‌اند. بعضی مردان جوان برده نیز به عنوان concubinus وظیفه داشتند تا نیازهای جنسی اربابشان پیش از ازدواج را برطرف کنند. را که ظاهرا ربطی به ازدواج ندارد جزو این مقاله آورده یا افلاطون بحث‌های مفصلی درباره عشق میان همجنسان دارد. که مشخصا به عشق افلاطونی مربوط می‌شود و نه ازدواج. (رساله جمهور را ببینید) یا شریعت اسلامی برای کنش جنسی میان دو همجنس حدهای بسیار شدید گذاشته که گاه مجازات مرگ نیز جزو آن‌ها می‌شود. بعضی نوشته‌های باقی مانده از دوران صفویه نوعی پیوند میان همجنسان زن و مرد را گزارش می‌کنند که با نام خواهرخواندگی و برادرخواندگی معرفی می‌شود. مشتی از این خروار است!
  • بخش‌هایی از مقاله نظیر دوران نوین در بخش تاریخچه منبع ندارد. لطفا برای هر پاراگراف دست کم یک منبع اضافه کنید.
  • من فکر می‌کنم بخش‌های از مقاله به خوبی در جای خود قرار نگرفته است. مثلا پاراگراف سوم بخش موافقان و مخالفان بیشتر به بخش مباحث می‌خورد. از آن طرف برخی بخش‌های مباحث نظیر قسمت‌هایی از مطالب که به مخالفان دینی مربوط می‌شود باید در بخش موافقان ومخالفان می‌آمد.
  • در بخش موافقان و مخالفان مشخص بفرمایید پژوهش توسط کدام موسسه و در کدام کشور انجام شده است. برخی از موسسات نظرسنجی مثل گالوپ معتبرند اما برخی دیگر ممکن است وابسته به گروه‌های مدنی فعال باشند. این باید دقت شود.
  • مباحث: پژوهش‌های علمی نشان داده‌اند که حالات فیزیکی، روانی و اقتصادی سرپرستان از طریق ازدواج افزایش می‌یابد. یعنی چی؟ احتمالا حالت ترجمه نادرستی از mood است که به هر حال نامفهوم است. ضمنا نوشته‌های علمی یک جور بار تبلیغاتی به مقاله می‌دهد. خب با توجه به اعتبار منبع در ویکی قرار است از منابع علمی اضافه شود در این صورت این عبارت را می‌توان در ابتدای اکثر مطالب مندرج در ویکی‌پدیا گذاشت. به جای کلی گویی مشخص بفرمایید کدام تحقیقات موید بوده‌اند و البته لازم است برای رعایت بی طرفی تحقیقات مخالف را هم بیاورید.
  • واژه شناسی چرا در انتها آمده است!!!
  • ازدواج همجنس‌گرایان در سراسر جهان را بهتر است به تاریخچه بچسبانید تا متن منسجم تر باشد.
  • بخشی از بخش‌های مقاله به وضوح مشکل ترجمه دارد. لطفا یک نفر یک بار متن را از جهت روان‌نویسی و اصلاح ترجمه وارسی کند.

ببخشید اگر سخت گیرانه است اما بخصوص مشکل ساختار و ایضاح مفهومی حتی برای یک مقاله خوب قابل گذشت نیست. --سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)[پاسخ]

جناب @Sa.vakilian: ، منظور از آن خروار، اطلاع دادن درباره «روابط پذیرفته شده و ضبط شده همجنسگرایانه» در جوامع کهن است. دقت کنید که آنچه ما امروزه به عنوان ازدواج می‌شناسیم صرفن تعریفی نوین از روابط جنسی پذیرفته شده است. در جوامع غربی، زندگی دوست دختر/پسر نیز قانون‌مند است ولی همین رابطه در کشوری که چنین تعاریفی را ندارد (ایران) مجازات مرگ دارد. از این رو، آن خروار در حال زمینه‌سازی برای شناخت هرچه بیشتر خواننده با «پیوند» های همجنسگرایانه است که در جوامع کهن پذیرفته شده بودند. البته که در جوامع مسلمان و مسیحی چیزی به نام «ازدواج همجنسگرایان» وجود نداشته است، اما ذکر حقایق تاریخی درباره شکل گوناگون روابط پذیرفته شده همجنسگرایانه در طول تاریخ در راستای همان اطلاع‌بخشی درباره «ازدوج» امروزین است. به کتاب Same-sex unions in premodern Europe مراجعه کنید تا منظورم را متوجه شوید.
بی‌گمان من از عشق افلاطونی خبر دارم، اما یک پاراگراف برای خواننده نیاز است تا با شرایط «پیوند» های همجنسگرایانه در روم و یونان آشنا شود تا بتواند جمله «یونانیان پیوند میان همجنسان را آنچنان دور از پیوند رسمی ازدواج در میان دگرجنسان نمی‌دانستند. توصیف ارتباط میان آشیل و پاترکلوس همانند توصیف روابط میان شوهر–زن در زندگی روزمره یونانیان آن دوره بوده است. » را هضم کند. پیوند خواهرخواندگی و برادرخواندگی نیز از همین مقوله آگاهی‌بخشی هستند و در کل، دانستن اشکال گوناگون روابط همجنسگرایانه در جوامعی که تعریف دقیقی از «ازدواج» وحتا پیوند همجنسگرایانه نداشته‌اند صرفن مشتی نمونه خروار است. -- نوژن (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]

درست است که تعریف ازدواج در حقوق نوین متفاوت است. اما به هر حال هر رابطه‌ای در هیچ جامعه‌ای ازدواج نیست. شما را ارجاع می‌دهم به مباحث فقه اسلامی که مثلا اگر کسی در یک جامعه غیرمسلمان که رابطه بین خواهر و برادر مشروع تلقی می‌شود از چنین ارتباطی متولد شود حلال‌زاده است اما به هر حال فحشا در هر جامعه متفاوت از ازدواج است. حتما لازم است با همه این موارد و ملاحظاتی که هست شما معنای ازدواج را در مقاله مشخص کنید تا خواننده دچار سوء تفاهم نشود که در ایران صفوی که روابط همجنس گرایانه زیاد بوده به این معناست که ازدواج همجنسگرایان هم وجود داشته است. تاکید می‌کنم اصلا منظورم این نیست بیایید تعریف مدرن را مبنا بگیرید اما لازم است تعریفی داشته باشید که روابط همجنس گرایان از ازدواج همجنس‌ها جدا شود. --سید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)[پاسخ]
اجمالا، ازدواج در هر جامعه‌ای نوعی ارتباط شامل ارتباط جنسی بین افراد است که طبق عرف/سنت/شرع/قانون آن جامعه به رسمیت شناخته می‌شود و روابط جنسی که خارج از این چارچوب باشد ازدواج محسوب نمی‌شود. در هر جامعه‌ای هم معیارش سنت هم جامعه است ولی قطعا عر رابطه‌ای هر چقدر هم شایع باشد را نمی‌توان ازدواج خواند. --سید (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]
من فکر می‌کنم منظورم نوژن عزیز این است که داشتن تاریخچه‌ای از same-sex union (یک زوج همجنس؛ نه لزوما یک زوج مزدوج همجنس) برای دریافت مفهوم ازدواج همجنس‌گرایان لازم است. همچنین در بسیاری از گروه‌های قبیله‌ای ازدواج همجنس‌گرایان به معنی ازدواج وجود دارد. به کتب آنتروپالوژی مراجعه کنید. :)امیرΣυζήτηση ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)[پاسخ]
من فکر می‌کنم شما بزرگواران (@نوژن و @امیر) با اصول مطالعات اسنادی آشنا هستید. نخست باید چارچوب مفهومی را مشخص کنید تا موضوع دقیقا مشخص و از غیر آن متمایز شود. (در این مورد ازدواج از موارد دیگری نظیر همخوابگی) بعدش در بررسی تاریخچه مشخص فرمایید در چه مواردی هر جامعه این کار را ازدواج تلقی کرده در چه مواردی نکرده و در چه مواردی فرق نگذاشته. در غیر این صورت گردآوردن و کنار هم گذاشتن مجموعه‌ای از اطلاعات کمکی به خواننده در درک بهتر موضوع نمی‌کند. من نگفتم ضرورتا same-sex union لازم نیست می‌گویم باید اینها به وضوح مشخص باشد و البته در هر موردی هم ملاک درک همان جامعه از موضوع است. امیدوارم سوء تفاهم رفع شده باشد و شما بتوانید مقاله را بهبود بخشید. --سید (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)[پاسخ]

به نظرم راه حل مشکل، گذاشتن بخشی با عنوان «تعریف» در آغاز مقاله است که در واقع گسترش‌یافته واژه‌شناسی است. تعریف باید به نوعی بیانگر نگرش، فلسفه، و تاریخ شکل‌گیری چیزی به نام ازدواج همجنسگرایان باشد. چنین چیزی شدنی است، اما بعید می‌دانم برای خوبیدگی انجام‌پذیر باشد چون نیازمند مطالعه و دسترسی به کتاب‌های مربوط به خانواده و ازدواج (از هر دو بعد حقوقی و فلسفی) است. اگر مایل باشید، من این بخش را برای برگزیدگی بیفزایم. -- نوژن (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)[پاسخ]

به نظر من اگر مقاله چارچوب مفهومی به همین شکلی که خودتان گفتید نداشته باشد چیزی جز مجموعه‌ای اطلاعات گردآورده نیست. من فکر می‌کنم در همین مرحله باید اضافه شود. شاید بتوان از بسیاری از اشکالات که در بالا گفتم صرفنظر کرد اما این یکی را لطفا در همین مرحله بیفزایید. دستی هم به سروگوش ساختار مقاله بکشید و به چینش اطلاعات نظم منطقی بدهید. --سید (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
در بخش‌های زیر غلط تایپی و املائی! دیده می‌شود:
موسسات

(منفعات‌ها!)

افراد تراجنسی و بیناجنس

«مشکل تعریف جنسیت بر پایه وجود یا عدم وجود اندام‌های جنسی یا بعضی ویژگی‌های مشخص جنسی با جراحی تغییر جنسیت ک می‌تواند آن ویژگی‌ها را دگرگون سازد، پیچیده‌تر می‌شود. بعضی تخمین‌ها نشن از آن دارند که در حتا تا ۱ درصد همه زایمان‌ها کودکانی با درجاتی از ابهام جنسیتی زاده می‌شوند، و میان ۰٫۱ تا ۰٫۲ نوزادان دارای آنچنان ابهامی در جنسیت خود هستند که نیاز به مراقب ویژه پزشکی، از جمله جراحی‌های ناخواسته برای برطرف کردن ابهامات، دارند.»

جمله «انسان‌شناسان درگیر تعریف ازدواج بود که در فرهنگ‌های مختلف جهان بگنجد و مشترکات داشته باشد.» مشکل گرامری دارد!

لطفا متن را یک بار مطالعه کنیدYamaha5 (بحث) ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۱۵ (UTC)[پاسخ]

این‌ها تقصیر ترجمه من است. درستش می‌کنم. :)امیرΣυζήτηση ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)[پاسخ]

@Sa.vakilian: در مورد mood، نه ترجمه از این جمله است "Scientific literature indicates that parents' financial, psychological and physical well-being is enhanced by marriage" یعنی ترجمه well-being است. :)امیرΣυζήτηση ‏۱ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)[پاسخ]

حالت اصلا منظور را نمی‌راند شاید well-being را به تندرستی ترجمه می‌کنند که در اینجا مناسب نیست شاید به وضعیت یا کیفیت برگردانیم بهتر باشد. ضمنا Scientific literature در اینجا و جاهای دیگر کلی گویی و نوعی وپ:طفره است. اگر هم مقصود این باشد که نوع ادبیات علمی این گونه است و دیدگاه مخالف جدی وجود ندارد با بیطرفی در تعارض است. --سید (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)[پاسخ]

من متن را به کل بازخوانی کردم؛ به استثنای بخش «واژه‌شناسی» که امیدوارم در روزهای آینده آن را بانویسی کرده در آغاز نوشتار بیاورم. کتاب Why Marriage Matters اثر Evan Wolfson را تهیه کرده‌ام که در آغازش مطالب جالب تاریخی درباره ازدواج و معنایش در جهان دارد. این، بخش واژه‌شناسی را یاری خواهد کرد. از دوستان خواهشمندم پانویس‌ها را استانداردسازی کنند تا واژگان پارسی در متن انگلیسی دیده نشوند. -- نوژن (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۳۷ (UTC)[پاسخ]

  • تا جایی که می‌توانستم پانویس‌ها را اصلاح کردم؛ ولی دو پانویس ۲۴۷ و ۲۵۲ را نتوانستم درست کنم (چون منابعشان اسپانیایی بود به پارامتر |کد زبان= مقدار es داده‌ام. ممکن است بخاطر آن باشد؟). وهاب (گپ) ‏۲ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)[پاسخ]

توضیحی درباره تعریف ازدواج افزودم. -- نوژن (بحث) ‏۲۰ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]

گیر ۳پیچ۲۰۰۵

سلام. من روی این مقاله خیلی ایراد دارم که بگیرم ولی میذارم برای بخش برگزیدگی! ولی یه چندتایی میگم که زیادی خوش به حالتان نشه:

  • شما اول نقشه جهان مربوط به سرپرستی کودکان متعلق به خانواده‌های همجنسگرا را نشان می‌دهید و چند پاراگراف پایینتر تازه یادتان می‌افتد که باید نقشه ازدواج همجنسگرایان را هم نشان می‌دادیم؟ احیانن نباید اول نقشه ازدواج قرار گیرد و بعد نقشه سرپرستی کودک؟!
  • اصن معلوم هست اون جدول بخش «گاه‌شمار» قراره گاهشماری چه چیزی را بکنه؟! شاید من دلم نخواد اون همه جمله قبلش را بخونم تا سر در بیارم.
  • اولن اون بخش پژوهش‌ها خیلی خودخواهانه تدوین شده و خبری از نظرات مراکز رسمی در کشورهای کانادا، فرانسه، اسرائیل، برزیل و ... (که ازدواج همجنسگراینا قانونی است) درج نشده و فقط به نظر مراکز پژوهشی کشور آمریکا+ یدونه از بریتانیا اهمیت دادید. باید پژوهش‌های کشورهای مختلف مطرح شود؛ حتی نظرات کشورهایی که با این ازدواج مخالف هستند.
در ثانی، من اصن با وجود چنین تاپیکی مخالفم!! چون اگر کمی وقت بگذارید، می‌توان اطلاعات مندرج در این بخش را در بخش تعریف، ادغام کرد زیرا منابع مکتوب و برخطی هم که شما از آنها در بخش تعریف استفاده کردید، بعضیهایشان از داده‌های همین موسسات آمریکایی بهره برده‌اند و شما دارید دوباره‌کاری می‌کنید. همچنین شما در بخش پژوهش‌ها، فقط به موسسات بها داده‌اید و به دستاوردهای محققان فردی، اشاره‌ای نکردید که این نقص این تاپیک است. اگر کمی کلاهتان را قاضی کنید، می‌بینید تفکیک نظرات افراد محقق با سازمان‌های تحقیقاتی، چندان کار منطقی نیست و همه افراد و سازمان‌ها، از اطلاعات پژوهش‌های قبلی استفاده می‌کنند. پس تفکیک آنها، منفعتی ندارد و ضرر دوباره‌کاری هم دارد.
به نظر من، اگر اطلاعات مندرج در بخش پژوهش‌ها را به ویکی‌نبشته منتقل کنید، بهینه کار کردید.
  • شما در بخش ازدواج همجنس‌گرایان در فرهنگ عامه هیچ اشاره‌ای به آثار مکتوب در خصوص ازدواج همجنسگرایان ننموده‌اید! در حالیکه بنده، که هیچ سررشته‌ای از همجنسگرایی هم ندارم، این را می‌دانم که همین جناب رادکلیف هال، در برخی آثارش به مسئله ازدواج همجنسگرایان (از نوع زنانه) پرداخته است. حال تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل که اگر تحقیق خوبی صورت بگیرد، چه کتابهای دیگری نیز می‌توان در این خصوص یافت.
  • تصاویر موجود در مقاله کم است. حتی یک تصویر هم در خصوص ازدواج زنان با یکدیگر در دسترس نیست؟

Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۲ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۲۶ (UTC)[پاسخ]

سلام. من هنوز مقاله را نخوانده‌ام و فعلاً نظری ندارم. فقط خواستم بگویم مدخل Homosexuality را در دانشنامه ایرانیکا ببینید؛ احتمالاً برای بخش تاریخچه مفید باشد. درفش کاویانی (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)[پاسخ]
@گیر ۳پیچ۲۰۰۵
  • درود. یک نقشه ازدواج نسبتاً بزرگ به آغاز نوشتار (بخش تعریف) افزوده شد.
  • عنوان بخش گاه‌شمار کامل نوشته شد.
  • من مخالفتی ندارم که بخش پژوهش‌ها به ویکی‌گفتاورد منتقل شود یا حتی بصورت خلاصه‌شده در بخش تعریف ادغام گردد. در این زمینه اقدامی نمی‌کنم تا دو دوست دیگرمان جنابان نوژن و امیر نیز دیدگاهشان را مطرح نمایند.
  • زیر بخشی به نام ادبیات داستانی به بخش ازدواج همجنس‌گرایان در فرهنگ عامه افزودم. البته باید توجه داشت که رادکلیف هال مثلاً در کتاب کنج عزلت به رابطهٔ همجنس‌گرایانه‌ای رسمی (گونه‌ای از زندگی مشترک) که به نوشتار ازتباط داشته باشد، نمی‌پردازد (اگر اشتباه می‌کنم مرا آگاه سازید). کتاب‌های مشابه دیگری نیز وجود دارند (مانند اتاق جووانی، موریس (رمان) و ...) که فکر می‌کنم بیشتر به نوشتار همجنس‌گرایی مربوط باشند تا ازدواج همجنس‌گرایان.
  • نگاره‌های نوشتار افزایش یافت از جمله یک نگاره مربوط به ازدواج زوجی مؤنث افزوده شد. وهاب (گپ) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]

سلام مجدد به @MRG90: ، @Ladsgroup: و @نوژن: .

بنده گرچه هنوز به مقاله ایراد دارم، ولی اگر شما ۳ نفر بتونید اون بخش پژوهش‌ها را که ایرادش را در بالا گفتم، به صورت آکادمیک، تعیین تکلیف کنید! و بخش یادداشت‌ها هم بدون هیچ عبارت انگلیسی تحویل دهید، بنده هم از گیرهای بیشتر، صرف نظر می‌کنم تا ادامه کار باشد برای برگزیدگی؛ ولی چند نکته از قلم نیفتد:

  • ردکلیف هال، در یکی از کتابهایش به ازدواج همجنسگرایان پرداخته است البته به طور مختصر. نمی‌گم تا مجبور بشی بری تمام کتابهاش را بخونی!
  • برای بخش جستارهای وابسته، حداقل یک درگاه بیفزایید.
  • گمان نمی‌کنم معرفی یک رده، درست در وسط متن مقاله، کار چندان جالبی باشد.(مثال:جستار وابسته: :رده:ازدواج همجنسگرایان در فیلم) همین کارها را می‌کنید که پروستات آدم عود می‌کند دیگه!
  • بنده هرچه چشم‌چرونی می‌کنم، هیچ ازدواج زوج همجنس‌گرای مونثی نمی‌بینم! یا من خیلی چشم و دل پاکم، یا شما نگاه برزخی داری؟!

Gire 3pich2005 (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)[پاسخ]

مخالف--آقاجان بنده چند لحظه پیش تصمیم گرفتم منابع مقاله را چک بکنم، فکر می‌کنید از ۱۰تا منبع ابتدایی این مقاله، چندتایشان صحیح بود؟ بنده بعد از دیدن نتیجه این بررسی، وحشت کردم و جامه بدریدم و شتایان به این سو آمدم تا اعلام کنم بنده به هیچ‌وجه نمی‌توانم اجازه دهم این مقاله با متن خوب، بدون منابع کافی، یک مقاله خوب شود. واقعن وجدان کاری اون کاربری که جلوی پارامتر «بررسی تک‌تک منابع ارجاع‌داده‌شده» تیک سبز زده (✓ )، تو حلقم!Gire 3pich2005 (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)[پاسخ]

@Gire 3pich2005: درود
  • دربارهٔ بخش پژوهش‌ها جناب امیر توضیحی داده بودند که فکر کنم تصادفاً پاک کردید.
  • یک مورد از یادداشت‌ها که نیاز به ترجمه داشت را ترجمه کردم. یادداشت‌هایی که اکنون انگلیسی هستند یا اسامی خاص هستند، یا برابر انگلیسی، یا در داخل متن ترجمه شده‌اند و احتمالاً برای دسترسی خواننده به متن اصلی آمده‌اند.
  • به درگاه:حقوق بشر در بخش جستارهای وابسته پیوند داده شد. البته این درگاه ناقص به نظر می‌رسد. تلاش خواهیم کرد برای برگزیدگی درگاه:دگرباشی جنسی را ایجاد کنیم.
  • رده‌ای که در وسط مقاله آمده بود را حذف کردم. مورد دیگری به چشمم نیامد.
  • منظورم این نگاره از یک زوج مؤنث بود که در زیربخش آفریقا قرار گرفته است.
  • من ۱۱ منبع ابتدایی مقاله را بررسی کردم. از میان منابع برخط دو مورد خطا داده بودند که منابع دیگری به‌جایشان قرار دادم. توضیح: ما کار بر روی این نوشتار را از بیش از یک سال پیش آغاز کردیم و بنابراین تعجبی ندارد اگر برخی از منابع برخط از دسترس خارج شده باشند. انتظار داشتم در زمان بایگانی رباتیک منابع برخط، پیوندهای مرده مشخص گردند که ظاهراً چنین نشده است. خطا دادن احتمالی منابع برخط به این معنا نیست که منبع بررسی نشده است. وهاب (گپ) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۴ (UTC)[پاسخ]

سلام. در زمان بررسی بنده، بیش از نیمی از منابع ارور دادند. دوباره بررسی می‌کنم. آن تصویر آفریقای جنوی را در مقاله دیدم ولی چون دییدم در عنوان آن، عبارت Gay بکار رفته، فکر کردم اینها مرد هستند و سراغ خواندن توضیحات نرفتم. حالا خداییش اینها زن هستند یا مرد؟!

بنده توضیح امیر را اشتباهی پاک کردم چون آنقدر ترسیده و دستپاچه شده بودم که متوجه نشدم داستان این پاراگراف آخر دقیقن چیه!

اگر مقاله خوب شد، حتمن درگاهی که اشاره کردید را بسازید و به جستارهای وابسته بیفزایید. در خصوص بخش پؤوهش‌ها، هنوز قانع نشدم؛ اول اینکه چرا تعداد مراکزی که نتیجه تحقیقات آنها نوشته شده، همین چندتا هستند؟ آیا تعدادشان را در آینده (مرحله برگزیدگی) بیشتر می‌کنید؟ دوم اینکه نظرتان در خصوص انتقال مطالب این تاپیک به ویکی‌نبشته چیست؟ رونوشت به @Ladsgroup: .Gire 3pich2005 (بحث) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]

بله همین‌ها سازمان‌های معتبری هستند که در این زمینه اظهار نظر کرده‌اند (من که نمی‌توانم اظهارنظر سازمان بین‌المللی اخترشناسی را در این زمینه بیاورم). به نظرم نیازی نیست. ما که کل قطع‌نامه‌شان را ترجمه نکرده‌ایم و فقط بخش مرتبط را برداشته‌ایم. :)امیرΣυζήτηση ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
@Ladsgroup: جان، نظرت در خصوص جمله: اون بخش پژوهش‌ها خیلی خودخواهانه تدوین شده و خبری از نظرات مراکز رسمی در کشورهای کانادا، فرانسه، اسرائیل، برزیل و ... (که ازدواج همجنسگرایان، قانونی است) درج نشده و فقط به نظر مراکز پژوهشی کشور آمریکا+ یک دونه از بریتانیا اهمیت دادید. باید پژوهش‌های کشورهای مختلف مطرح شود؛ حتی نظرات کشورهایی که با این ازدواج مخالف هستند. چیست؟Gire 3pich2005 (بحث) ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)[پاسخ]
بامزه بود. هر کشوری برای خودش انجمن روانکاوی ندارد و اگر هم داشته باشد نظراتش لزوما معتبر در ابعاد این انجمن‌ها نیست. APA جایی است که نوع رفرنس‌دهی‌اش برای تمام موارد پزشکی استفاده می‌شود و کتاب MoSش در همه جا مورد استفاده‌است (من هم یک نسخه دارم). در ضمن سازمان روانشناسی یک کشور با خود آن کشور بسیار تفاوت دارد. به طور مثال کالج سلطنتی روانکاوان در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد که ازدواج همجنس‌گرایان قانونی شود ولی این اتفاق در سال ۲۰۱۳ افتاد و همچنین خیلی از کشورها که در آن قانونی نیست به معنی مخالفت سازمان روانشاسان آن کشور نیست که ما بخواهیم آن را وارد کنیم. خداییش این دو تا خیلی با هم فرق دارند. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)[پاسخ]
سید (بررسی مجدد)

با توجه به تغییرات مقاله من یک بار دیگر آن را بررسی می‌کنم:

  1. لید: بیان کلی از مطالب مقاله نیست و متمرکز بر وضعیت کنونی است. باید تکمیل شود.
  2. تعریف: با تشکر از افرادی که این بخش را توسعه دادند، در این مرحله کفایت می‌کند اما برای برگزیدگی باید اصلاح شود زیرا بر اساس منطق و رویکرد مدرن نسبت به ازدواج نوشته شده.
  3. پژوهش‌ها: این بخش با آوردن ۵ نقل قول بلند بیانیه مانند که مشخصا نمی‌گوید بر اساس نتیجه کدامین پژوهش نوشته شده است به مقاله صورت خطابه جانبدارانه می‌دهد و قطعا با سیاست بیطرفی در تعارض است.
  4. در بخش تاریخچه در برخی موارد ازدواج با رابطه جنسی و حتی عشق افلاطونی خلط شده است. به نظر من یک مقاله خوب نباید حاوی مطالب نامرتبط باشد به طوری که خواننده را گیج کند. این اشکال را در نقد قبلیم مفصل نوشته‌ام.
  5. نقض وپ:طفره: عباراتی نظیر پژوهش‌های علمی به طور عمومی بیان داشته‌اند یا پژوهش‌های علمی نشان داده‌اند که اصلا حاوی هیچ اطلاعاتی درباره زمان، مکان، پژوهشگر و دیگر اطلاعات مرتبط نیست نباید به این شکل در مفاله به کار رود.

مخالف تا زمانی که مقاله آشکارا رویکردی ترویجی و جانبدارانه دارد به نظر من نمی‌تواند خوبیده باشد. --سید (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)[پاسخ]

فرض می‌کنم با Undue weight و منبع ثانویه آشنایی دارید. بنابرین لطف کنید یک منبع آکادمیک ثانویه (textbook, review article, etc.) در جهت مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان نشان بدهید تا من بگویم باشد مقاله جانبدارانه است. مخالفان ازدواج از نظر علمی همان جایی قرار دارند که climate deniers, HIV deniers, Holocaust deniers, و معتقدان به تخت بودن زمین جا دارند: حاشیه. در غیر این صورت هرگونه افزودن محتوا در جهت مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان مصداق undue weight است و باید واگردانی شود. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)[پاسخ]
بله اآشنایی دارم اما ظاهرا شما نقد مرا اشتباه متوجه شدید. مشکل من با نقض وپ:لحن بی‌طرف بود و بنابراین از شما نخواستم دیدگاه اقلیت اضافه کنید! اما در خصوص موردی که طرح کردید البته مخالفان ازدواج همجنسگرایان به هیچ وجه Undue weight نیستند و اتفاقا شما هم دیدگاه آنها را در مقاله پوشش داده‌اید! شاید شما منظورتان این است که مخالفان همجنسگرایی Undue weight هستند که ربطی به این مقاله ندارد. --سید (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]
به نظر شخصیم اگر بخش «پژوهش‌ها» برداشته شود و به نوشتارهای مرتبط دیگر منتقل شود مشکلی پدید نخواهد آمد. در بخش تاریخچه اندکی از مطالب را کاستم؛ اگر شما جناب سید گمان می‌کنید هنوز نوشته‌ای بی‌ربط در آن بخش وجود دارد (مرز میان ربط‌دار و بی‌ربط بودن هم با خودتان)، می‌توانید ویرایشش کنید. دیباچه را بهبود دادم؛ اگر گمان می‌کنید دیباچه نیاز به بهبود دارد خود اقدام کنید.
@Ladsgroup: گرامی، با اجازه شما بخش «پژوهش‌ها» را پنهان کردم چرا که دغدغهٔ موجود را متوجه می‌شوم. لطف کنید مطالب آن بخش را در نوشتارهای مرتبط (برای نمونه حق سرپرستی) ادغام فرمایید.
اکنون برویم سراغ وپ:طفره؛ من تلاش خواهم کرد تا جملاتی را که شکل طفره‌آمیز دارند بزایم و پژوهش را ذکر کنم. پس از پایان، بار دیگر نگاهی بیندازید و ببینید آیا چنین لحنی باقی مانده است یا خیر؟ -- نوژن (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)[پاسخ]
من متن را به سرپرسی توسط همجنس‌گرایان انتقال دادم ولی به نظرم کمی به آن موضوع بی‌ربط است. بهترین کار این است که مقاله‌ای ساخته شود با نام پژوهش‌ها در مورد ازدواج همجنس‌گرایان و این مطالب به آنجا منتقل شود. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)[پاسخ]
  • موضوع این مقاله یک موضوع باز روز است، موضوعی است که نظرات گوناگونی در قبال آن وجود دارد. ازدواج یک امر حقوقیست، متخصصین علم حقوق هم در این زمینه نظر یکسانی ندارند. همان طور که خود می‌دانید، مثلاً در آمریکا از نه قاضی دیوان عالی چهار نفر با این موضوع مخالفت کردند، چهار نفری که همه حقوقدانان برجسته و دارای دکترای حقوق هستند؛ شاید در اقلیت باشند، ولی اقلیت قابل انکاری نیستند. اینها هم برای خود استدلال‌هایی دارند، و در جامعه حضور دارند. این مسالهٔ حل نشده قابل مقایسه نیست با یک مساله‌ای مانند تخت بودن زمین. لازم است مقالهٔ خوب به همهٔ جوانب موضوع بدون جهت گیری بپردازد. پژوهش نشان داده [۱] طلاق بین زوج‌های همجنس در سوئد (یکی از اولین کشورهای قانونی کننده) و نروژ پنجاه درصد تا سه برابر بییشتر از زوج‌های دگرجنس است؛ ولی چنین پژوهش‌هایی در مقاله به حد کافی بازتاب داده نشده. به نظر می‌رسد در نگارش مقاله از اول بنا بر اثبات بی چون و چرای این موضوع بوده، که باعث شده برخی شواهد دیگر دیده نشود. 1234 (بحث) ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)[پاسخ]
جناب ۱۲۳۴! cherry-pick کردن شما از واقعیات واقعا بی‌نظیر است. ۱- ۹ قاضی دادگاه عالی در مورد اینکه آیا ازدواج همجنس‌گرایان بنابر متمم ۱۴ (و متمم ۵) قانون اساسی آمریکا باید قانونی شود تصمیم‌گیری کردند نه درباره اینکه ازدواج همجنس‌گرایان یک چیز خوب یا بد است (یا هر چیزی که شما دارید به آن استناد می‌کنید) در مورد آن باید روانشناسان، جامعه‌شناسان، آنتروپالوژیست‌ها و ... تصمیم‌گیری کنند نه قاضیان. چیزی که قاضیان در مورد آن تصمیم‌گیری کردند این بود که آیا ازدواج یک حق مدنی است؟ و دو اینکه آیا به رسمیت نشناختن ازدواج همجنس‌گرایان نقض حریم شخصی افراد (متمم پنج) است یا خیر. این چه ربطی به موضوع بحث مقاله دارد؟ ۲- تحقیق موردنظر در سال ۲۰۰۶ منتشر شده در صورتی که نروژ ازدواج همجنس‌گرایان را در سال ۲۰۰۹ قانونی کرده‌است! (از گذاشتن علامت تعجب بیشتر خودداری می‌کنم) و خود خلاصه مقاله هم ذکر کرده چون اینگونه ازدواج‌ها به طور قانونی به رسمیت شناخته نمی‌شوند افراد خود را در جدایی آزادتر می‌بینند. در واقع به طور عیرمستقیم خود مقاله دارد ذکر می‌کند که طلاق هنگامی که ازدواج قانونی شود کمتر می‌شود. اگر آمار رسمی در اینجا را بررسی کنید می‌بینید که این مقدار کمتر است (۷۶/۲۵۲ در مقابل ۱۰۹۱۲/۲۳۴۱۰) در هر کشوری که قانونی کرده این مقدار کمتر است. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]
مقاله مورد نظر ۱۳۶ بار [۲] در گوگل اسکالر سایت شده و معتبر است. در نروژ “registered partnership از ۱۹۹۳ وجود داشته که خود مقاله می‌گوید هیچ چیز از ازدواج کم ندارد. از کجای این خلاصه برداشت کردید اینها به رسمیت شناخته نمی‌شوند؟ دربارهٔ سوئد چه می‌گویید؟
در مورد دیوان عالی حرف‌های عجیبی مطرح کردید، تصمیم گیری قضات عالی و هر قاضی دیگری درخصوص این که این امر قانونی شود یا نه بر اساس بررسی تبعات و ویژگی‌های آن است. قاضی سمیوئل الیتو که مخالفت کرده، دلایلی برشمرده که از میان آنها جدید بودن این نوع ازدواج و معلوم نبودن پیامدهای آن است. او معتقد است که این امر بر نهاد باستانی و انسانی «خانواده» اثر منفی می‌گذارد. این نظر به خود او مربوط است ولی بالاخره در این سطح وجود دارد و نشان دهندهٔ یک نگاه به نتایج عملی یک تصمیم حقوقی در جامعه است. --1234 (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)[پاسخ]
جان من یکم تحقیق کنید: ۱- سوئد هم در ۲۰۰۹ قانونی کرد ۲- همخانگی قانونی خیلی هم کم دارد: ۱- حق حضانت ندارد (برای نروژ تا ۲۰۰۹ برای سوئد از زمان شروع) ۲- امکان باروری مصنوعی (AI) تا ۲۰۰۹ در نروژ و تا ۲۰۰۵ برای سوئد وجود نداشت. پس به طور کلی بررسی آنها مخدوش است و ارتباطی به خود موضوع ازدواج همجنس‌گرایان ندارد. در مقابلش هم من تعداد زیادی ریوو آرتیکل با سایتیشن بالا می‌آورم که به عکسش رسیده‌اند [۳] ('It is concluded that same-sex couples and their children are likely to benefit in numerous ways from legal recognition of their families, and providing such recognition through marriage will bestow greater benefit than civil unions or domestic partnerships') [۴] ('The authors argue that legal and social recognition of same sex relationships may ... increase the stability of same sex relationships,) [۵] ('Lack of opportunity for same-gender couples to marry adds to families' stress, which affects the health and welfare of all household members. Because marriage strengthens families and, in so doing, benefits children's development, children should not be deprived of the opportunity for their parents to be married. Paths to parenthood that include assisted reproductive techniques, adoption, and foster parenting should focus on competency of the parents rather than their sexual orientation.') اینها را در عرض ده دقیقه پیدا کردم. اگر بازهم بخواهید چند برابرش را برایتان می‌آورم. در مورد قاضیان، قاضی سمیوئیل (که متخصص آنتروپالوژی نیستند) حرفی زده‌اند که در مقاله قابل اعتنا نیستند (برای اطلاعات بیشتر ر. ک. بخش تاریخچه مقاله) :)امیرΣυζήτηση ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)[پاسخ]
خیلی ممنون از منابع؛ ولی اینها چه ربطی به مبحث طلاق دارد؟ تفاوتهایی که مطرح کردید شاید در زمینه حضانت و غیره موثر باشد، ولی ارتباطشان به موضوع طلاق مساله‌ای بدیهی نیست. مقاله که عنوانش «The demographics of same-sex marriages in Norway and Sweden» است اگر موضوعشان مخدوش است چطور منتشر شده و ۱۳۹ تا سایت شده؟ مگر من گفتم فقط باید این تحقیق قرار بگیرد؟ حرف من این است که همه تحقیقات معتبر صرف از نظر از نتیجه شان باید مورد اشاره قرار بگیرند. 1234 (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)[پاسخ]
پژوهش‌های جدیدتر [۶] نشان داده با وجود فرزندان همچنان ریسک طلاق بین زوجهای همجنس بیشتر است. 1234 (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۲:۵۹ (UTC)[پاسخ]
جناب سیکاسپی شما چرا مطالبی را که پیدا می‌کنید به نوشتار نمی‌افزایید؟ قاعدتن در نوشتاری با بیش از ۲۲۰ کیلوبایت بسیاری از آنچه توسط نویسندگان نگاشته شده استثنائاتی را که شما بدان علاقه دارید در بر نمی‌گیرد. خودتان لطف کنید به نوشتار بیفزایید. -- نوژن (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)[پاسخ]
من اصلاً جزو افرادی که از دور می‌نشینند و می‌گویند لنگش کن نیستم، قبلاً من کمی به این مقاله افزودم؛ ولی چون الان موضوعات زیادی را در بر می‌گیرد، زحمت زیادی دارد. من این مورد را اضافه می‌کنم ولی کلاً امیدوارم همهٔ جوانب امر لحاظ شود. 1234 (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]

سید منظورم از آن حرف در بخش «پژوهش‌ها» بود. در منابع پژوهش‌ها ریووها ذکر شده‌اند. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)[پاسخ]

گیر ۳پیچ۲۰۰۵ (II)

با سلام. بنده تمام منابع مقاله را چک کردم و ایراداتی یافتم که آن موارد را در اینجا ذکر می‌کنم. نویسندگان مقاله باید منابع را اصلاح کنند یا مطالب آن منابع را با منابعشان حذف کنند!

  • پانویسهای ۱۹، ۶۸، ۷۹، ۹۲، ۹۴، ۲۲۳، ۱۰۷، ۱۴۲، ۱۶۸، ۱۶۷، ۷۱، ۱۵۹
  • چرا دوتا پانویس ۶۸ کنار هم نوشته شده‌اند؟

لحن مقاله نیز ظاهرن از جمله مواردی است که مورد اختلاف نظر صاحب‌نظران است؛ بنابراین بنده موظفم متن مقاله را یکبار به طور کامل مطالعه کنم و نظر خودم را بگویم. یا باید اصلاحاتی در متن صورت گیرد تا متن بی‌طرفانه باشد یا مقاله به همین صورت، خوبیده خواهد شد.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]

Gire 3pich2005؛ مقداد جان مقاله‌ای که جانبدارانه باشد نمی‌تواند خوبیده شود. من از جهت لحن و 1234 از جهت وزن مطالب نسبت به جانبدارانه بودن اعتراض داشتیم. من شما را داور منصفی می‌دانم. خودت یک بار بخوان اگر بیطرفانه بود که هیچ خوبیده اش کن و اگر جانبدارانه بود ردش کن. تشکر--سید (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)[پاسخ]
سلام جناب @Sa.vakilian: . بنده ترجیح بر خوبیدگی مقالات دارم با نزدیک کردن آراء و نه رد کردن آنها. بنده ایرادات جانبداری و وزن مقاله را بر اساس تجربه خودم استخراج می‌کنم و برای دوستان فهرست می‌کنم تا اگر مایل به اصلاح انشای متن بودند، متن را تغییر دهند و اگر حاضر به تغیرر متن نبودند، ما هم اصراری بر تغییر متن نداریم و مقاله با همین متن، از پروژه وپ:گمخ، کنار گذاشته می‌شود. این بهترین پیشنهادی است که می‌توانم به طرفین ارائه کنم. اگر کسی از طرفین، بنده را به عنوان بازبین قبول ندارد، همین الان بگوید تا وقت خودم و خودتان را بیهوده نگیریم. باور بفرمایید هیچ ناظری دوست ندارد در چنین تنگنایی گیر بیفتد و الان دقیقن حس «چوب دوسر طلا» را دارم! :(Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)[پاسخ]

جناب @Sa.vakilian: : یک چیز کوچک و شاید بی‌اهیمت. یادم رفت بگویم در مورد عشق افلاطونی اگرچه تعریف ما از آن عشق یک تعریف sexless (بدون روابط جنسی) است ولی در آن زمان و دوره افلاطون اعمال جنسی بخشی از روابط عاشقانه‌ای که عشق افلاطونی خوانده می‌شد بوده‌است (و به عبارت دیگر در دوره افلاطون عشق افلاطونی معادل روابط همجنس‌گرایانه امروزی بوده‌است). منبع حرفم کتابی دانشگاهی است که در مقاله همجنس‌گرایی از آن استفاده کرده‌ام (دقیقا در بخش مربوطه) اگر بخواهید پیدا می‌کنم و کامل می‌آورم :)امیرΣυζήτηση ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)[پاسخ]

می‌شود سرش بحث کرد که افلاطون عشق افلاطونی را در برابر ازدواج طرح می‌کند لذا چه رابطه جنسی داشته باشد و چه نداشته باشد موضوع این مقاله نیست. اما به هر حال از اینها می‌شود در مرحله خوبیدگی صرفنظر کرد. --سید (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۱۵ (UTC)[پاسخ]
گیر ۳پیچ۲۰۰۵ (III)

با سلام. پیش از رسیدگی به وضعیت لحن و وزن مطالب مقاله بپردازم، لازم است به انشای نه‌چندان جالب متن اشاره کنم که از کاربران باتجربه‌ای که این مقاله را نامزد کردند، چنین انشای نامناسبی بعلاوه کمبود علائم نگارشی، بعید بود ولی حالا و بعد از خواندن متن متوجه شدم که دیگه بعید نیست! از همین‌جا اطمینان می‌دهم که اگر بعد از خوبیدگی، متن اصلاح نشود و علائم نگارشی کافی افزوده نشود و فاعل‌ها و فعل‌های جملات تطبیق داده نشوند، بنده بی‌تفاوت نمیشینم تا چنین انشایی در صفحه اول دانشنامه قرار گیرد!

  • در جمله «از دیدگاه تاریخی، پیوندهای همجنس‌گرایانه در بسیاری جوامع و مناطق جهان پذیرفته می‌شده‌اند» معتقدم در خصوص استفاده از صفت تعداد «بسیاری» باید بحث شود. این صفت را در مواردی استفاده می‌کنیم که در یک جامعه آماری، بیشتر از نیمی از جامعه ما و نزدیک به همه آنها، شامل یک گروه‌بندی مشخص شوند. در خصوص این رویه ازدواج همجنسگرایان در زمانهای پیش از ظهور ادیان ابراهیمی، ابتدا باید مشخص شود چند اجتماع انسانی در آن دوره از تاریخ، فعال بودند. سپس یک نسبت از تعداد جوامعی که چنین رویه‌ای در آن جریان داشته، به نسبت کل جوامع گرفته شود تا مشخص شود از چه صفتی تعدادی می‌توانیم استفاده کنیم. اگرهم برآورد دقیقی نمی‌توان انجام داد، لازم است محافظه‌کارانه عمل کنید و از صفت «برخی» که به کمتر از نصف اشاره دارد، باید استفاده شود.
بسیاری را برابر many گذاشته بودم. تبدیل کردم به «تعداد زیادی از». -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در بخش تعریف، اطلاعات خوبی گردآوری شده است ولی من یک ایراد کوچک ولی مهم می‌گیریم. از آنجا که قرار نیست ما در این مقاله، نه این ازدواج را تایید کنیم و نه نهی کنیم، پس باید در مقابل هر دیدگاه موافقان، یک دیدگاه مخالفان را نیز بلافاصله ذکر کنیم و بالعکس. بنابر برداشت بنده از متن بخش تعریف، نویسنده در مقابل نظر آلن دیشویتز (موافق)، اظهارنظر جنیفر مورس را ذکر کرده که خوب است ولی به خودش زحمت نداده که دلیل و استدلال جنیفر مورس را ذکر کند! شما باید تحقیق کنید که دلیل اصلی جنیفر مورس در مخالفت با ازدواج همجنسگرایان چیست؟ و سپس در ادامه همان بخش، در حد یک جمله/یک خط، استدلالش را بیان دارید.
در حالیکه بسیاری از طرفداران ازدواج همجنسگرایان، از واژه عبارت «برابری ازدواج» یا «ازدواج برابر» سخن می‌گویند، مطمئنن مخالفانی هم در سطح جهان وجود دارند که مخالف برابر دانستن ازدواج همجنسگرایان با ازدواج سنتی هستند. لازم است بنابر اصل بی‌طرفی، در ادامه همان جمله، در حد یک خط و نیم، استدلال و منطق مخالفان دیدگاه «ازدواج برابر» را شرح دهید تا خواننده بتواند خودش این دو منطق دیدگاه را سبک‌سنگین کند و تصمیم بگیرد.
در پاراگراف یکی به آخر بخش تعریف، مطرح کردید که مگی گلاغر معتقد است که «یکسان در نظر گرفتن ازدواج دگرجنس‌گرایانه و همجنس؛ رایانه معنی ازدواج و سنت‌های آن را تغییر می‌دهد.» خب شما موظفید بنویسید که چرا وی چنین احساس خطری می‌کند؟ آیا وی نگران کاهش زاد و ولد و رشد منفی جمعیت در جوامع است؟ آیا وی نگران تغییر ذائقه جنسیتی مردم و دودستگی در جوامع است؟ آیا وی نگران فروپاشی بنیان خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماع و خلاء نقشهای تربیتی پدر و مادر در خانواده‌های همجنسگرا است؟ (اگر قرار باشد این قبیل استدلالها را به خوبی در این مقاله شرح ندهیم و صرفن به صورت تیتروار، چندتا اسم را ذکر کنیم، پس این مقاله، چه دردی از مردم برطرف می‌کند؟) حال برای آنکه بیطرفی را همچون دو مورد قبلی رعایت کرده باشیم، بعد از شرح کامل استدلالهای مگی خانوم، می‌توانید متنی هم در پاسخ آن ذکر کنید.
  • همچنین در بخش مخالفان و موافقان، اطلاعات در خصوص مخالفان این ازدواج به صورت ناقص بیان شده‌اند زیرا در این بخش نوشتید: «برای نمونه، ۵۲ درصد از مخالفان همجنس‌گرایی مغایرت با تعلیمات دینی را علت اصلی (در ۹۰ درصد مغایرت با کتاب مقدس) دانسته‌اند.» سوالی که اینجا برای یک ذهن پرسشگر مطرح می‌شود آنست که پس استدلالهای ۴۸ درصد بقیه بر چه استدلالهایی سوار است؟ چرا نویسنده نظر این جامعه بزرگ آماری را پوشش نداده؟ آیا صرفن قصد دارد مخالفت با چنین ازدواج را معطوف به عقاید مذهبی کند؟ آیا هیچ دیدگاه غیر مذهبی با این رویه ازدواج مخالفتی ندارد؟
  • در خط آخر تاپیک مخالفان و موافقان، نوشتید که: «اما تحقیقات لنگباین و یوست به این نتیجه رسیدند که ... هیچ‌گونه دلیل عقلانی برای مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان وجود ندارد.» علاوه بر اینکه اعتبار چنین موسسه‌ای در حال حاضر برای بنده اثبات نشده و مقاله‌ای هم در ویکی مادر برای آن نیافتم و شما باید اعتبار تحقیقات این موسسه را اثبات کنید، ذکر جمله «هیچ‌گونه دلیل عقلانی برای مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان وجود ندارد» یک جمله توهین‌آمیز است! در حال حاضر حتی اگر طرفداری از ازدواج همجنسگرایان در کل جهان در حال افزایش است، ولی همچنان، بیش از نیمی از کره زمین، موافق آن نیستند و اگر ما در مقاله‌مان در دانشنامه ویکی فارسی، عبارت هیچ‌گونه دلیل عقلانی برای مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان وجود ندارد را درج کنیم، مستقیمن به این گروه چند میلیاردنفری توهین کردیم. به همین دلیل، اگر اثبات سرشناسی موسسه تحقیقاتی لنگباین و یوست برای ما اثبات شد، باید این جمله توهین‌آمیز، از انتهای این بخش حذف شود.
  • در جمله «نویسنده سخن از شاهدختی مصری به نام برنیس (شاهزاده) می‌زند که دختر محبوبش به چنگ آدم‌ربایان می‌افتد و پس از آنکه دختر با تلاش خدمتکار برنیس آزاد می‌شود با او ازدواج می‌کند.» آیا منظورتان از خدمتکار، کنیز است؟ (لفظ خدمتکار هم برای مردان استفاده می‌شود و هم برای زنان ولی کنیز فقط برای زنان) در ضمن بنده از متن نفهمیدم که برنیس با دخترش ازدواج می‌کند یا با کنیز؟
متن را درست کردم. در متن اصلی خدمتکار (servant) آمده است. کنیز بودنش چون در منبع نیامده قابل دانستن نیست. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در یادداشت شماره ۳، هشت خط به نقل از دیوید هالپرین نقل کردید. اگر وی فردی سرشناس است، پس مقاله‌اش را بسازید. همچنین اگر مطلب مفصلی که از وی نقل کردید را نمی‌خواهید منبع‌دهی کنید، حداقل نام کتاب را هم در کنار نام وی ذکر کنید تا اعتبار یادداشت بیشتر شود.
نوشتار دیوید هالپرین ایجاد شده است. احتمالاً یادداشت مربوطه از منبعی که پیش از آن آمده نوشته شده است. وهاب (گپ) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)[پاسخ]
  • در جدول بخش گاه‌شمار قانونی‌شدن ازدواج همجنس‌گرایان، اگر اشتباه نکنم، اسامی کشورها را به صورت Bold نوشتید. اما اگر به جذول نگاهی بیندازید، اسامی برخی کشورها را فراموش کردید که درشت کنید!
آن‌هایی که پررنگ نیستند نام ایالت‌های کشورهای گوناگون هستند نه خود کشورها. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • دقیقن فرق دو عنوان «یونان و روم باستان» و «دوران باستان» در چیست که یونان و روم باستان، زیرمجموعه دوران باستان قرار نمی‌گیرد؟! آیا بهتر نیست از عنوان بهتری استفاده کنید؟
«دوران باستان» را دوران کهن کردم. تاریخ یونان و روم آنقدر شفاف هست که اغلب این دو را از تاریخ کمتر شناخته‌شدهٔ دیگر مناطق جدا می‌کنند. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • مطمئنن برای یک فارسی‌زبان که این مقاله را می‌خواند، مهم است که در خصوص همجنسگرایان در قلمرو پارس، پیش از ورود اسلام به آن، اطلاعاتی کسب کند. نپرداختن شما به این مقوله، نمی‌تواند دلیل خوبی برای نبود چنین روابطی در ایران باشد زیرا زمانی که در فیلم ۳۰۰، خشایارشاه را آنگونه ترسیم می‌کنند، بهرحال ابهاماتی در ذهن ایرانیان بوجود می‌آید که باید جوابش را در اینجا پیدا کند. شما باید در قالب جمله‌ای منبع‌دار، مشخص کنید که در ایران قبل از ورود اسلام، این روابط وجود داشته و یا وجود نداشته و یا اطلاعاتی در منابع تاریخی یافت نشده‌است.
جناب گیر دقت کنید که نوشتار تنها درباره ازدواج همجنسان است و نه تاریخ روابط همجنس‌گرایانه. به چنان چیزی باید در نوشتاری جدا پرداخت. همچنین، هیچ سندی از تاریخ کهن ایران که اشاره به ازدواج میان همجنسان داشته باشد در دسترش نیست. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • پاراگراف اول بخش تاریخچه#جهان اسلام، چرا منبع قوی ندارد؟ چرا در پاراگراف دوم همین بخش، عبارت «خواهرخواندگی و برادرخواندگی» را به صورت ایتالیک نوشتید؟ مگر یک نوع product محسوب می‌شوند که بتوان ایتالیک نوشت؟! گاه برای تاکید و نام بردن از شناسه‌های در متن هم به کار می‌رود. آن‌ها را در پرانتز گذاشتم. آن پاراگراف بدیهی است و نیاز به منبع ندارد، ولی در دانشنامه‌ها خواهم گشت تا منبعش را بیفزایم. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • پاراگراف اول بخش دوران نوین را منبعدار کنید.
✓ -- ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)
✓ اصلیش جنبش حقوق مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار (۶۸-۱۹۵۵) است. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در جدول موجود در بخش گاه‌شمار قانونی‌شدن ازدواج همجنس‌گرایان، چند مورد دیده می‌شود که پس از قانونی‌شدن ازدواج، این قانون لغو شده است. درخواست دارم برای هرکدام از مواردی که این قانون لغو شده است، در بخش یادداشت‌ها، در حد یک جمله، دلیل لغو شدن این قانون در آن منطقه بخصوص را بیان کنید.
یادداشت‌ها افزوده شدند. البته از آنجایی که حجم مقاله نسبتاً بالا است دیگر منبعی برایشان قرار ندادم. منبع ایالت‌های آمریکا در بخش #ایالات متحده آمریکا آمده است و منبع قلمروی پایتختی استرالیا نیز در بخش #استرالیا آمده است. وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش دیباچه و در متن اصلی، چند مورد اشاره کردید که مخالفت اصلی با ازدواج همجنسگرایان، از جانب افراد مذهبی مطرح می‌شود. در حالیکه با نگاهی به نقشه World marriage-equality laws.svg و همچنین قرائت متن، متوجه می‌شویم که در خاور دور، این مسئله نه طرفدارانی دارد و نه قوانینی در خصوص آن وجود دارد. لازم است در بخش موافقان و مخالفان و همچنین ازدواج همجنس‌گرایان در سراسر جهان به این ازدواج در خاور دور (و نه صرفن کشور چین) بپردازید و از آنجا که ساکنان این بخش از کره زمین، جمعیت قابل توجهی را شامل می‌شوند که دارای گرایشات مذهبی ادیان ابراهیمی نیستند، لازم است که جایگاه این ازدواج در بین این مردم و موافقان و مخالفان آن، بیشتر بپردازید.
  • در میان تمام بخشهای این مقاله که از لحاظ فقدان علائم نگارشی زیر خط فقط به سر می‌برند، بخش مباحث#دین، اصن رفته صفحه بعد!
✓ -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • لطفن جمله «پژوهش‌های علمی به طور عمومی بیان داشته‌اند که قابلیت‌های والدین همجنس‌گرا...» را به «بر اساس پژوهش‌های علمی انجمن‌های روانشناسی آمریکا، قابلیت‌های والدین همجنس‌گرا...» (چون ادعای بزرگی است، حتی جا دارد که تک تک آن انجمن‌ها را نام ببریم ولی ما به اشاره کلی به انجمن‌های آمریکا، اکتفا می‌کنیم)
✓ -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • بخش مباحث#سرپرستی کلن منبع ندارد! اگر منابع خوبی نیفزایید، مجبور به حذف بخش هستیم.
قبول دارم. باید بیشتر رویش کار شود. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در عبارت «بعضی تخمین‌ها نشان از آن دارند که در حتا تا ۱ درصد همه زایمان‌ها» منظور از حتا چیست؟!
✓ -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در عبارت «اجازه فرزندخواندگی دو نفره را می‌دهند: بیشتر بریتانیا؛ غرب، نیوساوث‌وست، و کانبرا در استرالیا» منظور از غرب، دقیقن کجاست؟
موکول شد به بررسی بیشتر آن بخش. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • برای جمله «در کبک قبل از قانونی‌سازی ازدواج همجنس‌گرایان فقط افراد ازدواج نکرده (مجرد) می‌توانستند برای تغییر قانونی جنسیت اقدام کنند. اما با قانونی‌سازی ازدواج همجنس‌گرایان چنین موضوعی برداشته‌شد. موضوع مشابهی در سوئد وجود داشت اما در سال ۲۰۱۳ برداشته شد.» منبع بیفزایید یا حذفش کنید.
✓ حذف شد. منبع نیافتم. -- ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)
  • اگر عبارت «ترنسسکسوال معمولا» را به صورت «ترنسسکشوال، معمولاً» دست‌تر نیست؟
✓ بابا اون دکمه رو فشار دهید خودتان ویرایش کنید دیگر!!! -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در جمله «اگرچه شریک زندگی نقش فعالی در فرایند درون‌کاشت مصنوعی داشته، وی مجبور به پرداخت هیچ هزینه‌ای برای نگهداری از فرزند نیست.» مطمئنید از فعل‌های مثبت و منفی به درستی استفاده کردید؟
بله. جمله به همین شکل درست است. وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۴۱ (UTC)[پاسخ]
  • بنده با جمله مقایسه‌ای «از ۱ آوریل ۲۰۰۱ تا ۱ ژانویه ۲۰۱۱، ۱٬۰۷۸ طلاق در میان زوج‌های همجنس هلندی رخ داد که دو سوم آن‌ها در بین زوج‌های مؤنث بوده است. در حالی که در همان بازه زمانی ۳۲۳٬۵۴۹ طلاق در میان زوج‌های دگرجنس‌گرای این کشور رخ داده است.[یادداشت ۱۲][۹۰]» کاملن مشکل دارم! در حالیکه نرخ ازدواج بین همجنسگراها و غیر همجنسگراها اصلن قابل مقایسه نیست، در این عبارت، نرخ طلاق آنها با هم مقایسه شده است. درست است که در بخش یادداشتها، این تفاوت معرفی می‌شوم ولی خیلی از خوانندگان که صرفن به خواندن متن اصلی اکتفا می‌کنند، به بخش یادداشتها مراجعه نمی‌کنند و گمان می‌برند که ازدواج همجنسگراها، انقلابی در عرصه استحکام بنیان خانواده است! (این تعجب برای چندثنایه در خودم ایجاد شد) بنابراین اگر می‌خواهید این آمار را عرضه کنید، باید آمار ازدواج را هم در همان متن اصلی ذکر کنید تا مقایسه‌تان بدون نقص باشد. اگر هم معتقدید که با تعدد اعداد و ارقام در آن بخش، خوانندگان گیج می‌شوند، بین ازدواج و طلاق همجنسگراها و غیرهمجنسگراها یک نسبت بگیرید و فقط دوتا نسبت را در متن بیاورید که بهینه‌ترین اقدام است.
یادداشت را به متن منتقل کردم. چون منبع اصلی نسبت نگرفته بود من هم فکر کردم بهتر است که چنین نکنم (اما اگر باز هم وجود نسبت را لازم می‌دانید بگویید تا به‌جای تعداد، نسبت طلاق به ازدواج را قرار دهم). وهاب (گپ) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)[پاسخ]
  • در بخش تاریخچه#فرهنگ‌های ساکن قاره آمریکا باید ذکر کنید که از زمان ورود استعمارگران اروپایی و تا امروز، پدیده ازدواج همجنسگرایان، چه روندی را طی کرده. احتمالن ذکر می‌کنید با ورود اروپاییان و تحمیل دین مسیحیت به آنها، این ازدواج به فراموشی سپرده شد. از چه زمانهایی مجددن این ازدواج مورد توجه مردم آمریکای لاتین قرار گرفت؟
موضوع جالبی است [البته برای برگزیدگی]. دقت کنید که دیگر چیزی از آن فرهنگ‌ها نمانده و بسیاریشان به خاطر ویروس سرماخوردگی من و شما محو شده‌اند! تا جایی که می‌دانم هیچ‌کدام از آن رسم و رسوم در زمانه کنونی انجام نمی‌شوند. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در بخش تاریخچه#آفریقا به فرهنگ بومی مردم آفریقا در خصوص این ازدواج بیشتر پرداختید تا تاریخچه این ازدواج در آن قاره؛ بنده هرچه دقت می‌کنم، حتی یک زمان مشخص در آن پاراگراف نمی‌بینم. لطفن اطلاعاتی در خصوص نخستین ازدواج‌های ثبت‌شده همجنسگرایان در آن قاره بیان کنید و تا امروز یک روند خلاصه به ما عرضه کنید.(البته شاید این درخواست و برخی درخواستهای بخش تاریخچه، فراتر از مرحله خوبیدگی باشد ولی برای اینکه فراموش نکنم، اینجا ذکر کردم. اگر مایل بودید این قبیل گسترشها را الان انجام دهید وگرنه، چندتایشان را در صفحه بحث ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/ازدواج همجنس‌گرایان فهرست کنید تا برای برگزیدگی اعمال کنیم)
تاریخ ندارد! این‌ها فرهنگ‌های ساکن هستند؛ یعنی خودشان –حتا اگر سواد نوشتن داشتند– هیچ‌گاه چنین چیزهایی را یادداشت نمی‌کردند. بسیاری از مراسم‌های جورواجور ایرانی تنها هنگامی در تاریخ ثبت شدند که اروپاییان آن‌ها را گزارش کردند. ازدواج‌های «شوهران مونث» در هیچ دفتری ثبت نمی‌شدند چون بافت جوامع قبیله‌ای آفریقا با تصور زندگی امروزه قابل مقایسه نیست. اما اگر تاریخ بخواهید می‌توان تاریخ نخستین باری که چنین فرهنگ‌هایی توسط کاشفان اروپایی مشاهده و گزارش شدند را درآورد. این شدنی است. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • در بخش تاریخچه#جهان اسلام، به ذکر این ازدواج در دودمان صفوی اشاره کردید. یعنی در خصوص ۸۰۰ سال حضور اسلام در میان کشورهای جهان که تا قبل از شروع دودمان صفوی است، هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست؟ لطفن تحقیق کنید و اگر نیست، در مقاله ذکر کنید. در دوره قاجار، مواردی از این ازدواج به ثبت رسیده است؟ در میان بهائیان ایران در آن دوره چطور؟
برای برگزیدگی آن بخش را مرور دوباره می‌کنم. البته باز هم ذکر این نکته واجب است که «ازدواج» ی صورت نمی گرفته، بلکه ملت در پوشش چنین پیوندهایی به روابط خود می‌رسیدند. تا جایی هم که می‌دانم بهاییان نیز به عنوان یک دین ابراهیمی همجنسگرایی را تقبیح می‌کنند و چیزی به نام ازدواج رسمی برای آنان ندارند. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
  • شما در مقاله، به قانونهای به رسمیت شناختن ازدواج و مشروعیت بخشی به آن پرداختید ولی از قانونهایی که در کشورهای جهان در ضدیت با آن و نهی آن هستند، سخنی نگفتید. لازم است در بخش مباحث#قانونی‌سازی (بنده پیشنهاد می‌کنم به مباحث/جنبه‌های حقوقی یا عنوانی مشابه تغییر کند) به قوانینی که در مخالفت و سرکوب این ازدواج هستند نیز اشاراتی کنید. آماری در اختیار دارید که چند کشور قانونی در له آن دارند؟ چند کشور قوانینی در علیه آن دارند و چند کشور نیز اصلن قوانینی در خصوص این ازدواج تدوین نکردند؟
  • در ابتدای بخش ازدواج همجنس‌گرایان در سراسر جهان، نوشتید: «در این کشور (اسرائیل) ازدواج همجنس‌گرایان قانونی نیست، اما با این حال ممنوع هم نیست» با اینحال در الگوی مجاورش، اسرائیل را در زمره کشورهایی قرار دادید که «ازدواج همجنسگرایان به رسمیت شناخته می‌شود، انجام نمی‌شود» بنده این تناقض را متوجه نمی‌شوم!
در اسرائیل، ازدواج زوج‌های همجنس قانونی نیست یعنی امکان ازدواج این افراد در آن کشور وجود ندارد. اما این کشور ازدواج زوج‌های همجنسی که در کشورهای دیگری که این امکان فراهم است، انجام شده باشد را به رسمیت می‌شناسد. این مطلب همراه با منبع در خود مقاله هم آمده است. اصل جمله این است: «دادگاه عالی اسرائیل در نوامبر ۲۰۰۶ حکمی مبنی بر به رسمیت شناختن ازدواج‌های همجنس‌گرایانی که در خارج از اسرائیل ثبت شده‌اند، صادر کرد.» --وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۶ (UTC)[پاسخ]
  • لطفن مقاله قانون ازدواج جمهوری خلق چین را اگر در ویکی انگلیسی دارای مقاله است، بسازید.
  • در بخش ازدواج همجنس‌گرایان در سراسر جهان#اقیانوسیه#نیوزیلند ذکر کردید که «نیوزیلند ... سیزدهمین کشور در جهان است که ازدواج همجنس‌گرایان را قانونی اعلام کرده»؛ اما اگر به جدول بخش گاه‌شمار قانونی‌شدن ازدواج همجنس‌گرایان نگاهی بیندازید، نیوزیلند در رتبه پانزدهم قرار دارد!!! این از اون گاف‌هایی است که من خیلی روش حساسم و نمی‌پذیرم که بگویید یک اشتباه تایپی رخ داده. باید یک توجیه منطقی برایم بیاورید.
یعنی خیلی بیکارید که رفتید چنین چیزی را شمرده‌اید! :) -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
پایین توضیح دادم. وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]
  • بنده هرچه فکر کردم، معنی جمله «در آن زمان زنان در صورت ازدواج با مردان استقلال مالی خود را از دست می‌دادند و بنابراین به زندگی مشترک با زن دیگری می‌پرداختند که این رابطه لزوماً جنسی نبوده است.» را نفهمیدم. میشه یکی برای من واضح بیان کنه؟
عزیزم در آن زمان زنان از حقوق برابری با مردان برخوردار نبودند و زن پس از ازدواج با مرد استقلال مالی و آزادی‌های فردی خود را از دست می‌داد؛ بنابراین زنانی بودند که ترجیح می‌دادند با یکدیگر زندگی کنند. اما امروزه شواهدی وجود ندارد که اثبات کند رابطه‌شان لزوماً جنسی بوده یا نبوده است. آنچه که واضح می‌باشد این است که رابطه‌شان به حدی جدی بوده که آن را ازدواج بوستون می‌نامیده‌اند. توضیحاتی نیز در کاربر:MRG90/تمرین ۷#ازدواج سنتی وجود دارد. وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)[پاسخ]

فعلن کافیه. موفق باشید.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)[پاسخ]

در حال کار هستم. -- نوژن (بحث) ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۰ (UTC)[پاسخ]
بقیه را نیز دوستان کمک کنند پیش ببریم. -- ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
گیر ۳پیچ۲۰۰۵ (IV)

سلام مجدد. بنده در این کامنت، به مواردی که در کامنت قبلی، پاسخ درخور گفته نشده، می‌پردازم تا فراموش نکنید.

  • به غیر از سه مورد جملات بدون منبع که وعده داده شد، منبعدار خواهند شد، تعدادی از درخواست‌هایم پاسخ داده نشده است.
  • همچنین، در بالا نیز اشاره کردم که پانویسهای ۱۹، ۶۸، ۷۹، ۹۲، ۹۴، ۲۲۳، ۱۰۷، ۱۴۲، ۱۶۸، ۱۶۷، ۷۱، ۱۵۹ مشکل دارند و باید پیش از خوب شدن، بازیابی شوند.(اگر در این مرحله بتوانم اعتبار آنها را تایید کنم، برای برگزیدگی نیازی به بررسی مجدد نیست).
منبع ۱۹ حذف شد (هافینگتون پست کافی است)، ۶۸ و ۷۹ بازبینی شدند، مشکل باقی را توضیح می‌دهید؟ -- ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)
@نوژن: جان، من بیشترشان را درست کرده بودم. تنها همان ۲–۳ مورد باقی مانده بود. ویرایش‌هایم در تاریخچهٔ نوشتار از ۱۸ سپتامبر تا ۲۴ سپتامبر بیشتر در همین رابطه بوده است. دو مورد هم خودشان خطا می‌دادند ولی بایگانیشان درست بود. وهاب (گپ) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)[پاسخ]
  • همچنین در عبارت «بیشتر بریتانیا؛ غرب، نیوساوث‌وست، و کانبرا در استرالیا» مشخص نکردید منظور از کلمه «غرب» چیست؟
منظور استرالیای غربی بود. درستش کردم. وهاب (گپ) ‏۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۴۶ (UTC)[پاسخ]
  • همچنین برای جمله «در کبک قبل از قانونی‌سازی ازدواج همجنس‌گرایان فقط افراد ازدواج نکرده (مجرد) می‌توانستند برای تغییر قانونی جنسیت اقدام کنند. اما با قانونی‌سازی ازدواج همجنس‌گرایان چنین موضوعی برداشته‌شد. موضوع مشابهی در سوئد وجود داشت اما در سال ۲۰۱۳ برداشته شد.» منبع نیفزودید!
من نتوانستم مطلبی در آن باره بیابم. زین روی حذفش کردم. -- ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)
  • جناب نوژن لطفن هرچه اطلاعات در خصوص تاریخچه این ازدواج در آفریقا دارید، بیفزایید. مطمئنن خیلی با ارزش هست. در ضمن بنده اونقدر کون‌گشاد نیستم که «ترنسسکسوال معمولا» را اصلاح نکنم. چونکه این مقاله متعلق به شماست، بنده فقط یک ناظرم و حق دخالت ندارم چون شاید خود نویسنده مقاله دلخور شود و یا سایرین شاکی شوند که برای دوستان نزدیکتان، خودتان هم ناظرید هم ویرایشگر.
  • در خصوص رتبه نیوزیلند در رسمی کردن ازدواج همجنسگرایان نیز هنوز گیرم باقی است.
نیوزیلند سیزدهمین کشور جهان بود که ازدواج همجنس‌گرایان را قانونی اعلام کرد اما پانزدهمین کشوری بود که آن را اجرا نمود. نیوزیلند این قانون را در ماه آوریل تصویب کرد (زمانی که برزیل و فرانسه هنوز قانونی تصویب نکرده بودند) و قانون چهار ماه بعد یعنی در ماه اوت اجرا شد. تا آن موقع برزیل و فرانسه قانون را تصویب و اجرا کرده بودند. جدول گاه‌شماری براساس تاریخ اجرای قانون است. به عنوان نمونه لوکزامبورگ در سال ۲۰۱۴ قانونی کرد اما چون در آغاز سال ۲۰۱۵ قرار است اجرایش کند به همین دلیل در سطر ۲۰۱۵ قرار گرفته است. با این تفاسیر جملهٔ «نیوزیلند سیزدهمین کشور در جهان است که ازدواج همجنس‌گرایان را قانونی اعلام کرده» نادرست نیست و عنوان سیزدهمین کشور در هر سه منبع بخش #نیوزیلند آمده است. همین مسئله در مورد اروگوئه هم وجود دارد که دوازدهمین کشوری بود که ازدواج همجنس‌گرایان را قانونی اعلام کرد اما چهاردهمین کشوری بود که آن را اجرا نمود. وهاب (گپ) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]

بازهم از دوستان درخواست می‌کنم به درخواست‌هایی که نه @نوژن: و نه @MRG90: پاسخ نگفته‌اند، رسیدگی شود. بنده خر لقد نکرده‌ام که! Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)[پاسخ]

چندین مورد انجام شدند. پند مورد دیگری که باقی مانده‌اند نیاز به کار بیشتر دارند (برای نمونه یافتن قانون‌های علیه ازدواج). لطف کنید درباره مشکل منابعی که گفتید توضیح دهید. -- نوژن (بحث) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)[پاسخ]

فکر می‌کنم مشکل منابع رفع شده باشد. وهاب (گپ) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)[پاسخ]

سلام. پانویسهای ۹۵ و ۷۲ خراب هستند و پانویسهای ۱۰۴ و ۱۰۶ و ۷۰۷، فاقد نسخه بایگانی و نام ناشر و تاریخ‌های مورد نظر هستند.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)[پاسخ]

پانویس‌های ۱۰۴، ۱۰۶، و ۱۰۷ را درست کردم. مرجع ۹۵ مشکل داشت و از آنجا که تاریخچه مطلب گم شده نتوانستم به اصلش پی ببرم. جمله‌اش را به صورت کلی «بسیاری از دلایل موافقت و مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان پایه‌های مذهبی دارند» نوشتم. این جمله نیازی به منبع ندارد و مطالب منبع‌دار در ادامهٔ آن کافی هستند. ۷۲ که مربوط به آکادمی پزشکی اطفال آمریکا بود را درست کردم. -- نوژن (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)[پاسخ]